|
چگونه قطر جایگاهش به عنوان میزبان جامجهانی را تقویت کرد
تصمیم اعطای میزبانی جام جهانی 2022 به قطر در بهترین حالت تصمیمی نبود که مورد استقبال قرار بگیرد.
مخالفتها میتواند به طور کلی در دو دسته قرار بگیرد. یکی بحث اخلاقی است، این ایده که جام جهانی نباید در کشوری برگزار شود که سابقه بدی در زمینه حقوق بشر داشته و تخمین زده میشود که حدود 6500 کارگر مهاجر در یک دهه گذشته در آن از دنیا رفتهاند و این اتفاق در حین ساخت ورزشگاههای همین تورنمنت برای آنها افتاده است.
مورد دوم این بود که این کشور هیچ ریشه فوتبالی ندارد و میزبان جام جهانی تیمی فاجعهبار خواهد بود که هیچ جایگاه ورزشیای در آن نخواهد داشت. به هرحال پس از برگزاری مسابقات جام جهانی 1934 در ایتالیا، این اولین بار است که رقابتهای جام جهانی در کشوری برگزار میشود که پیش از این هرگز نتوانسته در این مسابقات حضور پیدا کند.
بحث اول همچنان پابرجا است اما مورد دوم دیگر چندان واقعیت ندارد.
قطر هفته آینده با جمهوری ایرلند و پرتغال روبرو خواهد شد و کشفهای تیمهای استفن کنی و کریستیانو رونالدو… ببخشید، فرنادو سانتوس در این دو بازی دوستانه هیجان انگیز خواهد بود؛ تیمی هجومی با فلسفهای مشخص که اکثر بازیکنانش از اولین روزهای حضورشان در دنیای فوتبال آن را دنبال کردهاند. خلاصه این که قطر تیم خوبی است و پتانسیل بسیار بالایی دارد.
استفاده از بازیکنان خارجی شناخته شده در فوتبال قطر اتفاق تازهای نیست. گابریل باتیستوتا، سونی اندرسون، کلودیو کانیجیا، ساموئل اتوئو، وسلی اشنایدر، مارسل دسایی، جونینیو پرنامبوکانو، رائول و البته پپ گواردیولا همگی در اواخر دوران فوتبالشان در این کشور حضور داشتهاند.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم تعداد ستارگان فعلی حاضر در فوتبال این کشور عادی است. توبی آلدروایرلد تابستان امسال به الدوحیل پیوست، سانتی کاسورلا با درخشش در ترکیب السد در فصل گذشته برنده جایزه بهترین بازیکن سال شد و حالا آندره آیو در کنارش قرار گرفته است. پیر میشل لاسوگا از لیدز یونایتد به صورت قرضی به الخور ملحق شده، خاوی مارتینز نیز در نادی القطر توپ میزند و خامس رودریگس چند هفته قبل از اورتون به الریان رفت.
تفاوت کلیدی این است که در گذشته نامهای بزرگ، به دلیل همین بزرگی نامشان، در سالهای پایانی دوران حرفهای جذب میشدند تا صرفا در زمین رژه رفته و پاداشهای خوبی دریافت کنند. شاید این مبالغ قابل توجه هنوز انگیزه اصلی بازیکنان شناخته شده حاضر در این لیگ باشد و هیچ یک از بازیکنان نام برده شده در دوران اوج جوانی قرار نداشته باشند اما همگی آنها عموما بازیکنانی هستند که همچنان میتوانند در لیگهای اروپایی به میدان بروند.
ایده استفاده از نامهای بینالمللی کمتر از قبل برای ایجاد غرور کاذب و بیشتر برای استفاده از استعدادها برای تکمیل و بهبود استانداردهای لیگ و البته پیشرفت بازیکنان بومی و البته تیم ملی است. نکته این موضوع این است که بزرگترین ستارهها- یا حداقل بهترین بازیکنان- در لیگ ستارگان این کشور، قطری هستند. یا حداقل برای تیم ملی قطر بازی میکنند (کمی جلوتر به این موضوع میپردازیم).
همانطور که اشاره شد کاسورلا بهترین بازیکن فصل گذشته شد اما دو سال قبل این عنوان به اکرم عفیف رسید؛ مهاجم چپ پای درخشانی که با محمد صلاحِ راست پا مقایسه شده است. اگر بازیهای اخیر او برای باشگاه السد، بزرگترین باشگاه کشور و تامین کننده اکثر بازیکنان تیم ملی، را بینید نمیتوانید از او چشم بردارید. عفیف از آن دست بازیکنانی است که حتی وقتی توپ در اختیارش نیست، نگاهش میکنید تا ببینید ممکن است چه کاری انجام دهد.
ژاوی، اسطوره باشگاه بارسلونا و مربی السد، پس از اهدای جایزه بهترین بازیکن سال آسیا به عفیف در سال 2019 گفت:” هیچ محدودیتی برای او وجود ندارد. او استعدادی باورنکردنی و بازیکنی بزرگ است. من بارها به او گفتهام که بازیکنی فوقالعاده است. او میتواند هرجایی در جهان بازی کند. این بستگی به او، ذهنیت و بلندپروازیاش دارد چون تمام موارد لازم برای فوتبال بازی کردن را دارد.”
الموعظ علی نیز فاصله زیادی با عفیف ندارد؛ مهاجم نوک و گلزن بالفطرهای که کاپیتان الدوحیل دوحه است. او در جریان قهرمانی قطر در جام ملتهای آسیای 2019 توانست 9 گل به ثمر برساند و رکورد علی دایی که تا چند هفته قبل بهترین گلزن مردان در رده ملی بود، را بشکند. الموعظ علی همچنین به اولین بازیکنی تبدیل شد که توانسته در جام ملتهای آسیا، جام طلایی کونکاکاف و کوپا آمهریکا گلزنی کند.
سپس به حسن الهیدوس،کاپیتان 30 ساله تیم ملی و بازیکن السد، میرسیم؛ بازیسازی زیرک که ما را به یاد مسوت اوزیل اما با پویایی بیشتر میاندازد.
آن ستارههای خارجی بدون شک تاثیرگذار هستند اما آکادمی اسپایر نقش بسیار مهمتری در پیشرفت تیم ملی داشته است؛ دانشگاهی که در سال 2004 با بودجه سنگین برای فوتبالیستها و سایر افراد ورزشی در قطر بنا نهاده شد. بهترین استعدادها در سنین کم از سراسر کشور به این آکادمی فرستاده شده، تحت تعلیم و تربیت قرار گرفته و گاهی به یکی از باشگاههای اروپایی فرستاده میشوند که با این آکادمی همکاری دارند یا مالکیتشان بر عهده آنها است (شامل یوپن در بلژیک، لئونسا کوالتورال در اسپانیا و لاسک در اتریش).
مدیر ارشد فوتبال فعلی در این آکادمی تیم کیهیل است. این هافبک سابق اورتون و تیم ملی استرالیا در اوایل سال جاری میلادی به سایت فوتبال گل گفت:” بدون آکادمی اسپایر، تیم ملی هم وجود نداشت. تیم ملی قطر- آنها یک واحد هستند. تماشای رشد بازیکنان در کنار هم و این رابطه و رهبری، تجربه بسیار نایابی است.”
فارغالتحصیلان اسپایر شاکله اصلی تیم ملی را تشکیل میدهند. اکثر اعضای تیم در برههای در این آکادمی حضور داشته و بسیاری از آنها در کنار هم رشد کردهاند؛ پنج نفر از بازیکنان حاضر در ترکیب اصلی تیم در جریان پیروزی 1-3 مقابل ژاپن در فینال جام ملتهای آسیای دو سال قبل در تیم قهرمان زیر 19 سالهها در جام ملتهای همین رده سنی در سال 2014 نیز حضور داشتند.
در حالی که بیشتر کشورها دوست دارند فکر کنند که شیوه آنها تماما سنجیده و حساب شده است اما این مطمئنا تعریف دقیق برنامهریزی با چشماندازی بزرگ است؛ تمامی سیستم طراحی شده تا تیم ملیای را بنا بگذارد که باعث شرمساری میزبان جام جهانی 2022 نشود. و با توجه به نتایج اخیر بعید است چنین اتفاقی رخ دهد.
امید زیادی وجود داشت که قطر بتواند از مرحله انتخابی جام جهانی 2018 عبور کند. این تیم پر از بازیکنانی بود که آنها امید داشتند نسل طلایی کشور را تشکیل دهد بازیکنانی که تحت هدایت فیلیکس سانچس فاتح جام ملتهای آسیای زیر 19 سالهها در سال 2014 شده بودند. تیم بزرگسالان همان سال فاتح رقابتهای هشت تیمه جام خلیج فارس شده بود. چشمانداز حضور در رقابتی جدی بسیار واقعی به نظر میرسید.
آنها مرحله اول را با هفت پیروزی از هشت بازی پشت سر گذاشتند (مشخصا حریفان آنها چندان قوی نبودند- در یک بازی 0-15 برابر بوتان به پیروزی رسیدند) اما وقتی در مرحله بعدی برابر رقبای قدرتمندی قرار گرفتند، شرایط کاملا تغییر کرد: آنها تنها در دو بازی از 10 بازی پیروز شده و در رده آخر گروه شش تیمی قرار گرفتند، پنج امتیاز پایینتر از چین رده پنجمی که در مرحله قبلی برابرش به پیروزی رسیده بودند و 15 امتیاز کمتر از ایران که در صدر جدول قرار داشت.
خوزه دنیل کاررِنیو، سرمربی تیم، پس از آغاز فاجعهبار مرحله دوم اخراج شد. خورخه فوساتی، هموطن اروگوئهای این مربی، که جانشین او شده بود نیز در فاصله دو بازی تا پایان مسابقات استعفا داد. فیلیکس سانچس، سرمربی موفق تیم زیر 19 سالهها، به تیم بزرگسالان منتقل شد و از آن زمان همه چیز به خوبی پیش رفته است.
قطر در جام ملتهای آسیای 2019 در امارات متحده عربی از نظر افراد معدودی جز مدعیان محسوب میشد.
شرایط سیاسی بین امارات (و در واقع بسیاری از کشورهای منطقه) و قطر در آن زمان چنان پرتنش بود که در مقطعی حتی بعید به نظر میرسید که اجازه ورود به کشور میزبان به آنها داده شود و مقامات کمیته سازماندهی محلی حاضر به صحبت با همتایان قطری خود نبودند؛ در عوض واسطههایی را به کار میگرفتند تا پیامها را منتقل کنند.
سانچس از این موضوع استفاده کرد تا شرایط روانی خاصی را بر تیم حاکم کند و با کمک بالندگی تیم زیر 19 سالههایی که پنج سال قبل به قهرمانی رسانده بود، توانست در طول تورنمنت با موفقیت پیش برود. آنها با آرامش تمام صدرنشین گروه شدند، 10 گل زدند و هیچ گلی نخوردند که شامل پیروزی لذتبخش 0-2 برابر عربستان سعودی بود، با یک گل در مرحله بعد از سد عراق گذشتند، سپس در کمال ناباوری برابر کره جنوبی- سون هیونگ مین و تمام یارانش در زمین حاضر بودند و این بازی تنها شش ماه پس از حذف آلمان، قهرمان وقت جام جهانی، از این مسابقات به دست کره بود- با نتیجه 0-1 به پیروزی رسیدند.
این باعث شد که دیدار نیمهنهایی به نمایش وحشت دیپلماتیک برابر امارات تبدیل شود. جو بسیار متشنج بود: پس از به ثمر رسیدن گل دوم قطر، کفشهایی از سوی هواداران میزبان به سوی زمین پرتاب میشد (که توهینی شدید در این قسمت جهان به حساب میآید)، یکی از این کفشها نیز به سر سالم الهِاجری، هافبک قطر، برخورد کرد.
این که مجبور باشی پابرهنه به خانه برگردی یک چیز است اما اینکه مجبور باشی پس از شکست 0-4 مقابل رقیب منطقهای این کار را انجام دهی، بسیار دردآور است. مطمئنا بسیاری از آنها باور داشتند که بخشی از این غرور ملی با پیروزی ژاپن برابر قطر در فینال ترمیم خواهد شد.
چنین اتفاقی رخ نداد: الموعظ علی با یک ضربه برگردان قطر را در فینال پیش انداخت و عبدالعزیز حاتم اختلاف را به دو گل رساند؛ پس از آن نیز اکرم عفیف در فاصله هفت دقیقه تا پایان بازی نتیجه را 1-3 کرد. این قهرمانی در حد قهرمانی یونان در یورو 2004 ناباورانه نبود اما تعداد کمی انتظارش را داشتند.
چهار ماه بعد، قطر به عنوان تیم مهمان در کوپا آمهریکا حضور پیدا کرد. آنها در این مسابقات شکست خوردند اما با دو شکست و یک تساوی تحقیر نشدند و این اتفاق در حالی رخ داد که در گروهی دشوار با آرژانتین، کلمبیا و پاراگوئه قرار داشتند.
اما در جام طلایی که این تابستان برگزار شد و معادل جام ملتهای اروپا و کوپا آمهریکا برای کشورهای آمریکای مرکزی و شمالی است، آنها نه تنها صدرنشین گروه شدند بلکه تا دیدار نیمهنهایی برابر آمریکا پیشروی کردند. آنها سلطه کاملی بر این بازی داشتند، یک پنالتی را در حالی که بازی پس از یک ساعت بدون گل مساوی بود از دست دادند و در نهایت با یک گل در دقایق پایانی شکست خوردند.
قطر شاید کم تجربهترین میزبان جام جهانی باشد اما مشخصا به خوبی آماده شده است.
اکثر تیمهای میزبان در چرخه برگزاری مسابقات انتخابی جام جهانی، ساختار درستی در بازیها ندارند و فقط تعدادی بازی دوستانه انجام میدهند تا بازیکنان چندان دور از هم نباشند. آمادهسازی قطریها بسیار رسمیتر بوده است: آنها علاوه بر حضور در تورنمنتهای بزرگ به عنوان تیم مهمان، اساسا به عنوان تیم سایه در گروه پنج تیمی ایرلند و پرتغال قرار دارند: هر تیمی که در روزهای فیفادی در این گروه بازی ندارد، برابر قطر به میدان میرود. آنها روز شنبه در فارو برابر پرتغال بازی میکنند و سه شنبه در دوبلین برابر ایرلند قرار میگیرند.
به سختی میتوان ادعا کرد که دست یافتن به تمامی این جایگاهها از روی نوعدوستی بوده است. اگر کشوری بیتجربه بدون جیبهای پر پول قطر بود، احتمالا به حال خودش رها میشد تا شرایط آمادهسازیاش را سازماندهی کند.
برای مثال احتمالا تصادفی نبود که یک هفته پیش از رویارویی قطر با آمریکا در نیمه نهایی جام طلایی، قرارداد حمایت ملی اعلام میشود که شامل طرحهای مربیگری عمومی با بودجه قطر در تمامی 41 کشور کونکاکاف است.
با وجود تمامی موفقیتهای اسپایر و بازیکنان جوان بومی، خارجیها هنوز تاثیر قابل توجهی بر فوتبال قطر دارند.
کیهیل شغلش در اسپایر را در اوایل سال جاری میلادی پذیرفت تا تحت نظر ایوان براوو کار کند که زمانی پست مدیریتی در رئال مادرید داشت. سانچز، سرمربی تیم ملی، که نامش را به عنوان مربی جوانان بارسلونا بر سر زبانها انداخت، از سال 2006 تا به حال در قطر حضور داشته و کارش را در این آکادمی با مربیگری در تمامی ردههای جوانان شروع کرد تا این که در سال 2017 به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان انتخاب شد.
سپس به ژاوی میرسیم. تاثیرات او با تماشای بازی السد به وضوح قابل مشاهده است. پاسکاریهای مداوم و تغییر همیشگی پستها در سیستمی که 1-4-2-3 به نظر میرسد. با توجه به این که السد 11 عضو در تیم حاضر در جام طلایی داشت، این که او تاثیر زیادی بر تیم ملی نداشته باشد، غیرممکن است. سانچر گفت:” من فکر میکنم او بهتر از ما این تیم را میشناسد.”
این عقیده وجود دارد که ژاوی بالاخره قطر را احتمالا برای بازگشت به بارسلونا ترک خواهد کرد اما او احتمالا این کشور را با بهترین آرزوها از سوی اکثر افراد ترک خواهد کرد. و سپس به خود تیم ملی میرسیم. زمانی بود که باید تلاش زیادی میکردید تا بازیکنانی را در این تیم پیدا کنید که متولد قطر باشند. بیشترین تعداد بازیهای ملی برای مدتی طولانی در اختیار سباستین سوریا بود؛ بازیکنی اروگوئهای که در سال 2004 به قطر رفت و خیلی زود تابعیت این کشور را پذیرفت. رودریگو تاباتا دیگر بازیکن از این دست بود؛ مردی برزیلی که در سال 2011 در الریان به اوج رسید، تابعیت گرفت و 18 بازی ملی انجام داد اما پس از آن سعی کرد گذرنامه ژاپنی داشته باشد. چنین اتفاقی دیگر مانند قبل به چشم نمیخورد اما همچنان باید به این نکته اشاره کرد که 9 نفر از اعضای حاضر در جام طلایی بیرون از قطر به دنیا آمده بودند.
60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ پیتر اشمایکل (17)
این بازیکن دانمارکی در ساعت دو صبح و در حالی که هیچ یک در حالت عادی نبودند، پیشنهاد داد که مشکلشان را حل کنند. کین موافقت کرد. پس از آن درگیریای رخ داد که به نظر کین حدود 10 دقیقه طول کشید:” هیاهوی زیادی بود. پیتر مرد بزرگی است.”
اندی کول به خاطر میآورد:” من سعی میکردم در هتلی در هنگکنگ بخوابم که صدای درگیری در راهرو را شنیدم. رفتم تا ببینم چه اتفاقی رخ داده و روی کین را دیدم که با اشمایکل درگیر شده است. آنها بازی نمیکردند. با خودم فکر کردم روی همیشه همین است و با خنده به تخت رفتم. اشمایکل روز بعد عینک آفتابی زده بود. تنها یک برنده وجود داشت.” کین فردای آن روز خاطرات مبهمی از این درگیری داشت.
یسپر بلومکوئیست، وینگر سابق یونایتد، گفت:” پیتر سخت تلاش میکرد شماره یک باشد اما مجبور بود به شماره دو بودن پس از کین رضایت دهد. یک بار او و من در تمرین به دنبال توپی سرگردان بودیم. من سخت گرفتم و تکل زدم. او عصبانی شد و سعی کردم به من مشت بزند. نزدیک بود یک درگیری واقعی شکل بگیرد که برای من عاقبت خوبی نداشت چون او بسیار بزرگ بود. او میتوانست من را بزند.”
بلومکوئیست به اشمایکل گفت که تا وقتی رفتارش را تغییر ندهد، با او حرف نمیزند:” بچگانه بود اما من دو هفته با او حرف نزدم و سپس او یک روز پیش من آمد و حالم را پرسید. به او گفتم با او حرف نمیزنم مگر این که عذرخواهی کند. من باید از حقم دفاع میکردم. سایر افراد در تیم به این خاطر که پا پس نکشیدم، تحسینم میکردند. پس از آن رابطهام با اشمایکل خوب شد.”
اشمایکل که 129 بازی برای دانمارک انجام داد، تمام انرژیاش را روی بازی متمرکز میکرد و همین انتظار را از دیگران داشت.
پل راچوبکا، یکی از دروازهبانهای یونایتد در طول هشت سال حضور اشمایکل در اولدترافورد، میگوید:” او از من انتظار داشت در تمرینات مشارکت داشته باشم. او با سوالات جزیی ما را امتحان میکرد و توصیههایی درباره موقعیت دست یا پا داشت. او باانگیزه بود، از شما میخواست در جریان تمرینات باشید، بیشتر کار کنید و با او باشید. من همراهش بودم و از او حمایت میکردم. و سپس او- و سلسله مراتب- رفت. من مطمئن نیستم که دروازهبانهای بعد از او درک کرده باشند که منچستریونایتد چه جایی بود.”
اشمایکل بعضی از دیدارهای مهم را به دلیل مصدومیت از دست داد، مانند دیدار رفت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان 1997 مقابل دورتموند که در گرم کردن پیش از بازی مصدوم شد. او به همراه اریک کانتونا در دیدار مهم لیگ قهرمانان در بارسلونا در سال 1994 به دلیل محدودیت استفاده از بازیکن خارجی غایب بود. و کشیدگی همسترینگ پس از این که مارک اورمارس در دیدار صدر جدولی برابر آرسنال در فوریه 1998 توپ را بین پاهای او انداخت، پیش آمد که به گفته گری نویل خلاصهای از مشکلات آنها بود؛ کسی که معتقد است اشمایکل بهتر از ادوین فندر سار بود.
او گفت:” پیتر فقط یک دروازهبان بزرگ نبود، بلکه وقتی من به تیم اضافه شدم، یک شخصیت بزرگ هم بود. او یکی از آن بازیکنان باانگیزهای بود که باعث میشد تمام بازیکنان جوان متوجه شوند که رسیدن به ردههای بالا چه بهایی دارد. او در تمرینات من را سلاخی میکرد و میتوانست بسیار ظالم باشد. اما این فقط تمایل شدید او به پیروزی بود. پیتر بدون شک چندین سال بهترین دروازهبان جهان بود و باید به عنوان یکی از بهترین خریدهای سرمربی شناخته شود.”
غیبت اشمایکل در فاصله طولانی بین جدایی او و پیوستنش به اسپورتینگ لیسبون در سال 1999 تا حضور فندر سار در سال 2005 حس شد؛ فاصله زمانیای که یونایتد در آن 9 دروازهبان متفاوت را به کار گرفت.
فرگوسن گفت:” نمیتوان به راحتی با از دست دادن یک پیتر اشمایکل کنار آمد. او بهترین دروازهبان دنیا بود و حضور و شخصیتش ناگهان از ما گرفته شد.”
اشمایکل خبر جدایی خود را در پاییز سالی که به فصل سهگانه تبدیل شد، اعلام کرده بود. او احساس میکرد که دیگر قادر نیست بهترین بازیهایش را برای یونایتد به نمایش بگذارد و فرگوسن به این نتیجه رسید که مارک بوسنیچ بهترین گزینه برای جانشینی او است. اما نبود.
کوتون گفت:” بیشتر شبیه به این بود که از یک نوازنده خیابانی بخواهید جای اریک کلپتون را در رویال آلبرت هال بگیرد.”
فرگوسن پس از جشن پیروزی در فینال لیگ قهرمانان در بارسلونا آخرین تلاشش را برای متقاعد کردن او انجام داد اما او گفت که تمایل به بازی در آب و هوایی گرمتر دارد. او بعدها با پیراهن استون ویلا و منچسترسیتی به لیگ برتر بازگشت و بعضی از هواداران یونایتد هنوز او را به خاطر خوشحالی با دستان باز در دربی شهر منچستر برای سیتی نبخشیدهاند.
استیو کریون، یکی از دارندگان قدیمی بلیتهای فصل سیتی، میگوید:” او در اولین فصل بازگشت ما به لیگ برتر به عنوان یک دروازهبان فوق العاده بسیار مورد احترام بود. اما ما از این موضوع متنفر بودیم که سیتی نیاز داشت خودش را به بازیکنان و خصوصا بازیکنان سابق یونایتد در پایان دوران حرفهای آنها بفروشد.”
اشمایکل بیشترین بازی ملی را در دانمارک دارد، هرچند شهرتش به دلیل درخششی است که در یونایتد داشته است. آخرین بازی اشمایکل به عنوان کاپیتان یونایتد در نوکمپ بود و او دقایق پایانی بازی را در برابر دروازه حریف سپری کرد چون فرگوسن به او دستور داده بود که برای استفاده از ضربات کرنر به محوطه جریمه بایرن برود.
این بازیکن دانمارکی میگوید:” من از ورود به این باشگاه در روز اول و نحوه پایان حضورم در این تیم لذت بردم. من هشت سال این رویا را زندگی کردم.”
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9605/29241/100511
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9605/29241/100512
|
عناوین این صفحه
- چگونه قطر جایگاهش به عنوان میزبان جامجهانی را تقویت کرد
- 60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ پیتر اشمایکل (17)