|
شکی درباره «شک» نمانده
انتقال 13.5 میلیونی ژردان شکیری از استوک سیتی به لیورپول در تابستان امسال خریدی عالی از نظر یورگن کلوپ بود. کیفیت بالای او و تجربهاش در لیگ برتر عواملی بودند که هیچ شک و تردیدی برای کلوپ باقی نگذاشتند: «او سرعت و تکنیک بالایی دارد و درجهای درست از غرور را در زمین به نمایش میگذارد و شجاعت تصمیمگیرهایی را دارد که گاهی سرنوشت بازیها را تغییر میدهد. چند پسته بودن او هم کمک زیادی به تیم و اسکواد میکند».
کلوپ شکیری را از زمانی که در بازل ظهور کرد زیر نظر داشت و با کمال میل او را به آنفیلد آورد. از منظر منتقدین این ستاره سوئیسی اما، با اینکه هرگز تردیدی درباره تکنیک و خلاقیت بالای او نبوده، نداشتن تداوم و تلاش کافیاش در زمین، به خصوص بدون توپ، همیشه علامت سوال بزرگی پدید آورده. آیا او با این رویکردش به فوتبال اصلا امکان داشت جایی در تیم کلوپ پیدا کند؟
شکیری در ماه سپتامبر و مقابل ساوتهمپتون برای اولین بار در ترکیب اصلی لیورپول در لیگ برتر به زمین رفت و نقشی کلیدی در دو گل تیمش در همان نیمه اول داشت. با اینکه او بین دو نیمه تعویض شد، کاملا مشخص بود که بازیکن سابق اینتر و بایرن مونیخ چه تاثیری میتواند روی تیم جدیدش داشته باشد، تاثیری که از نگاه کلوپ هم به هیچ وجه پنهان نبود: «صادقانه بگویم این تصمیم سادهای نبود. بخشی از شغل من این است که خبرهایی که هیچکس دوست ندارد بشنود را اعلام کنم. «شک» در نیمه اول عالی بود، ولی من برای کنترل بازی تصمیم گرفتم جیمز میلنر را به جایش در نیمه دوم به زمین بفرستم».
با وجود این نمایش بسیار امیدوارکننده، مشخص بود که شکیری هنوز نیاز به زمان بیشتری برای تطبیق دادن خودش با سبک فوتبال هوی متال کلوپی دارد. دفعه بعد که شکیری در ترکیب اصلی لیورپول در لیگ برتر قرار گرفت مقابل هادرزفیلد بود، بازیای که در آن نه تنها 90 دقیقه در زمین باقی ماند، بلکه بیشتر از تمام همتیمیهایش دوید. آمار 11.5 کیلومتری که شکیری در این بازی از خودش به جا گذاشت رکورد دوندگی او در لیگ برتر بود. آمار مهمتر این بود که در این بازی فقط محمد صلاح بیشتر از شکیری در یک سوم حریف توپ را از بازیکنان هادرزفیلد پس گرفت. این نمایشی کامل از یک مهاجم کلوپی بود.
اما آمار شکیری در بعد هجومی هم تا امروز چشمگیر بوده. او در تنها 381 دقیقهای که در لیگ برای لیورپول بازی کرده دو گل زده و دو پاس گل داده. هر دو گل او، مقابل کاردیف و فولام، هم با ضرباتی زیبا به تور دروازه حریفان چسبیده. شکیری در واقع با تکنیک و خلاقیت بالایش، و با تواناییاش در پیدا کردن روزنهای در فضاهای بسته، جای خالی فیلیپه کوتینیو را برای لیورپول پر کرده. او در این فصل به صورت میانگین در هر 90 دقیقه 2.1 فرصت گلزنی برای همتیمیهایش پدید آورده و از این نظر ارزشمندترین بازیکن لیورپول بوده.
شکیری در چمپیونز لیگ هم در پیروزی 0-4 مقابل رد استار درخشید و نقشی کلیدی روی دو گلی که صلاح زد داشت. برای همین بود که بعد از بازی کلوپ یک بار دیگر به تمجید از بازیکن 27 سالهاش پرداخت: «به نظرم «مو» باید از همتیمیهایش تشکر کند، چون گل زدن بدون این پاسها و ارسالهای دقیق کار خیلی سختی میشود. به خصوص گلی اولی که زد روی بازی ترکیب شاهکار با «شک» بود».
چند پسته بودن شکیری دست کلوپ را برای تغییر سیستم هم باز کرده. شکیری هم در مرکز زمین قادر به بازی است و هم در کنارهها. وقتی او در بال راست بازی میکند، صلاح میتواند نقشی مرکزیتر داشته باشد و بیشتر در موقعیتهای گلزنی قرار بگیرد. در واقع در چهار بازیای که لیورپول با این چینش بازی کرده، ستاره مصری این تیم چهار گل زده.
بدین ترتیب حالا دیگر تمام شک و تردیدهایی که درباره شکیری به گوش میرسید از بین رفته و او در آستانه دربی مرسی ساید بدل به یکی از کلیدیترین مهرههای کلوپ شده.
آرسنال، امری و مسئلهای به نام اوزیل
بگو نظرت درباره مسوت اوزیل چیست، تا من بگویم کی هستی. انگار بحث درباره هافبک آلمانی آرسنال به این شکلکشیده شده. اوزیل بین فوتبالیها دودستگی ایجاد میکند.
آیا شما از آن دست فوتبالیهایی هستید که خلاقیت را بر هر چیز دیگر ارجحیت میدهید و حاضرید بیانضباطیهای تاکتیکی را بابتش تحمل کنید؟ یا از دستهای دیگر که تمامهخواه هستید و از بازیکنتان انتظار نمایشی کامل، در تمام ابعاد بازی دارید؟ آیا شما یک روشنفکر اروپایی هستید یا یک انگلیسی سنتی؟ البته که بحث درباره اوزیل پیچیدهتر از این حرفهاست.
این بحث هفته پیش بعدی جدید به خودش گرفت، وقتی اونای امری اوزیل را برای بازی در زمین بورنموس کنار گذاشت و در توضیح این تصمیمش گفت اوزیل مناسب این بازی فیزیکی و بسیار انرژیبر نبوده. امری برعکس آرسن ونگر مربیایست که تیمش را بر اساس حریف و نوع بازیای که پیشبینی میکند میچیند. پس کنار گذاشتن اوزیل در این بازی در نفس خودش چندان عجیب نیست. اما نکته اینجاست که هافبک آلمانی آرسنال پیش از این در این فصل تنها دو بازی را از دست داده بود؛ یکی مقابل وستهم در ماه آگوست که میگفتند سرما خورده، اما گویا دلیل اصلیاش اختلاف نظر با امری به خاطر تعویض شدنش در بازی قبلی مقابل چلسی بوده، و دیگری مقابل فولام در ابتدای نوامبر که واقعا مصدوم بود.
دلیلی که امری برای قرار ندادن اوزیل در ترکیب اصلی تیمش ارائه کرد عجیبتر از خود تصمیمش بود. بورنموس تیمی است که با پرس بالا بازی میکند، اما به هیچ وجه تیمی فیزیکی از دسته مثلا استوک تونی پیولیس نیست. تنها تیمهایی که این فصل کمتر از بورنموس خطا کردهاند منچستر سیتی و چلسی هستند.
شاید منظور امری این بوده که تیمش باید در این بازی با فشار بالا بازی کند تا جلوی شکل گرفتن ریتم بورنموس را بگیرد. با این حال مثلث الکس ایوبی، پیر-امریک اوبامیانگ و هنریک مخیتاریان در این بازی روی هم سه تکل زدند و حتی یک قطع توپ هم نداشتند. البته که بررسی نوع پرس کردن یک تیم صرفا با این آمار قابل اندازهگیری نیست و به فضایی که بازیکنان در آن قرار میگیرند بیشتر ارتباط دارد، اما به هر حال میتوان تصور کرد که امری از شاگردانش نخواسته خودشان را به لحاظ فیزیکی به تیم حریف دیکته کنند.
در ضمن اوزیل پیش از این نشان داده که در روز خوبش میتواند در بعد دفاعی هم به تیمش کمک زیادی کند، مثلا در پیروزی 0-2 سال گذشته آرسنال مقابل تاتنهام. پس با در نظر گرفتن تمام جوانب این داستان به نتیجه نهاییای که میرسیم این است: امری به اوزیل اعتماد لازم و کامل را ندارد، و این مشکلی بزرگ برای آرسنال درست میکند، مشکلی که هفتهای 350 هزار پوند حقوقش است.
امری از آن دست مربیانی است که انضباط تیمی از همه چیز برایش مهمتر است و هرگز حاضر نمیشود ستارههای تیمش را لوس کند. این باور او بعد از تجربهاش در پاریس سن ژرمن، جایی که عملا نیمار از دستوراتش سرپیچی میکرد، عمیقتر هم شد. اوزیل البته قطعا نیمار نیست، نه به لحاظ تواناییهای فنی و نه به لحاظ اخلاق حرفهای. اما برای امری این امر مسلم است: هارمونی تیم از طریق انضباط تاکتیکی به دست میآید.
شاید امری برای دربی مقابل تاتنهام به این نتیجه برسد که بهترین راه برای شکست دادن همسایه شمال لندنی حمله کردن به آنها باشد. تیمهای دیگری که این فصل تاتنهام را به دردسر زیادی انداختهاند، از جمله منچستر سیتی و لیورپول و اینتر، همه شاگردان موریسیو پوچتینو را در زمین خودشان پرس کردند تا بازیسازی آنها از عقب زمین را به هم بزنند.
البته که در بررسی این آمارها همیشه دلایلی، و دلایلی فرای دلایل اولیه وجود دارد که آنها توضیح میدهد و گاهی توجیه میکند. در این هم شکی نیست که اوزیل همچنان فوتبالیستی بسیار خلاق و تکنیکی است. اما اگر از نظر امری او فیزیکالیته لازم برای بازی مقابل بورنموس را نداشته، چطور میتواند مقابل تاتنهام در ترکیب اصلی قرار بگیرد؟
«ربیو» و بارسا برای تابستان آینده به توافق رسیدند
بارسلونا با آدرین ربیو، ستاره پاریسن ژرمن برای انتقال این بازیکن به نیوکمپ در تابستان آینده به عنوان بازیکن آزاد به توافق رسیده است.هافبک تیم فوتبال پاریسن ژرمن، آدرین ربیو، بر اساس ادعای «رای اسپورت» قبلا با تیم فوتبال بارسلونا به توافق رسیده است. به گزارش این رسانه ایتالیایی ربیو تصمیمش را گرفته و میخواهد تابستان آینده به بارسلونا ملحق شود. کلودیو گارسیا، خبرنگار رای اسپورت، اعلام کرده افراد نزدیک به ربیو با سران بارسا ملاقاتی داشتهاند و چندین روز پیش در جلسه شام این توافق حاصل شده که ربیو تابستان آینده به بارسا برود. بر اساس همین اطلاعات هر دو طرف توافق کردند تا این بازیکن در کاتالونیا دستمزد سالانه ۱۳ میلیون یورویی داشته باشد که البته در قراردادش پاداشهایی هم در نظر گرفته شده است. این بازیکن تابستان آینده به پایان قراردادش با تیم فرانسوی میرسد، در نتیجه بارسا باید تا فوریه سال آینده صبر کند تا بتواند این قرارداد را قطعی کند. در آن زمان ربیو بازیکن آزاد است و لازم نیست بارسا برای جذبش با تیم فرانسوی توافق کند.
ادامه سرمقاله
داستان پگاه و زندگی شگفت انگیزش
.... وقتی ورزشکاری از ناحیه سر آسیب می بیند در اکثر مواقع ترجیح با این است که دیگر ادامه ندهد و خداحافظی کند چون خطر زیادی تهدید کننده جانشان خواهدبود، اما پگاه وقتی شرایط را بررسی کرد و متوجه شد پس از بهبودی می تواند به کاراته ادامه بدهد با انگیزه و انرژی بیشتر و فراوان تر گفت که قصد دارد به اهداف ورزشی خود برسد. یکی از این اهداف مدال بازی های آسیایی بود که به آن هم رسید.خانم معلم ورزش ایران اما یک رویای بسیار بزرگتر دیگر هم دارد. مدال آوری در المپیک 2020 توکیو. دو سال دیگر پگاه 37 سالش است. تجربه اش بیشتر شده و قطعا می تواند به این یکی آرزوی خود هم برچسد. او می خواهد کابوس گوانگجو را با رویای توکیو از بین ببرد.حال پگاه میخواهد ولی علاوه بر مشکلاتی مثل توجه نکردن به کاراته بانوان موانع دیگری هم سر راه خود میبیند. مثل آن زمانی که گفتند پگاه دیگر به درد تیم ملی بانوان نمی خورد و اگر هم به بازی های آسیایی برود با اختلاف زیادی به حریفانش می بازد! اما این دختر هرگز به این حرف ها توجه نکرد. آنقدر روی هدفش پافشاری کرد تا در نهایت به یکی از دو رویای اصلی زندگی اش رسید. مدال برنز. مدال بعدی در توکیو است. دختری که از ضربه مغزی نترسید و هشت سال صبوری کرد این صبوری را تا المپیک 2020 هم ادامه میدهد. کاراته برای نخستین بار در تاریخ در المپیک 2020 حضور خواهد داشت و از همین الان یک مدال را برای پگاه زنگنه کنار گذاشته ایم.
ایمان پوچتینو و احیای سیسوکو
«یادم میآید در یکی از بازیها وقتی داشت از زمین بیرون میرفت در آغوشش گرفتم و بهش گفتم تو اینجا موفق خواهی شد». این حرفهای موریسیو پوچتینو درباره موسا سیسوکو است، بازیکنی که خوشبینترین هواداران تاتنهام هم انتظار چنین احیایی از او نداشتند.سیسوکو در روز آخر پنجره نقل و انتقالات تابستان 2016 به تاتنهام پیوست، آن هم به قیمت بالا و عجیب 30 میلیون پوندی که باشگاه نیوکاسل رویش گذاشته بود. در نگاه اول به نظر میرسید نوع بازی مستقیم این هافبک فرانسوی بعدی دیگر به اسپرز اضافه و از این جهت دست پوچتینو را بازتر از قبل میکند. اما در عمل سیسوکو موفق نشد خودش را با سبک فوتبال مربی جدیدش تطبیق دهد و به این همین خاطر انتقالش به شمال لندن خریدی بیجهت گرانقیمت و اشتباه جلوه کرد. در تابستان امسال شایعات زیادی درباره فروش سیسوکو به گوش میرسد، اما پوچتینو، مثل همیشه پشت هافبک فرانسویاش ایستاد تا بالاخره در فصل سوم او در تاتنهام نتیجه این ایمان را گرفت. مصدومیتهای زیاد در قلب خط میانی باعث شد که پوچتینو بدون ویکتور وانایاما، موسا دمبله و اریک دایر، چارهای غیر از استفاده از سیسوکو، کنار هری وینکس، به عنوان دو هافبک وسط تیمش در سیستم 1-3-2-4 پیدا نکند. نتیجه این تجربه اما به شدت مثبت بود. وینکس هافبکی است خلاق و بازیساز و بیشتر نزدیک به خط دفاعی خودش بازی میکند. همین سبک بازی به سیسوکو اجازه میدهد تا از سرعت و استقامت خودش بهره ببرد و مدام به شکل مستقیم به دروازه حریف حمله کند و نقشی کلیدی در بعد انتقالی تیمش، از دفاع به حمله داشته باشد. سیسوکو این فصل به شکل میانگین در هر 90 دقیقه 1.6 دریبل موفق داشته، یعنی چهارمین آمار برتر بین کل بازیکنان تاتنهام. او در هر 90 دقیقه به صورت میانگین 1.2 پاس کلیدی هم داده و از این منظر فقط چهارتا از همتیمیهایش را بالای سرش میبیند. سیسوکو بعد از اینکه کریستال پالاس را پیش از شروع بازیهای ملی نابود کرد، نقشی بسیار کلیدی در پیروزیهای حیاتی تیمش مقابل چلسی و اینتر هم داشت. و حالا نوبت به یک بازی بزرگ دیگر، این بار در دربی شمال لندن رسیده. با اینکه آرسنال 18 بازی بدون باخت را پشت سر گذاشته، اما تیم اونای امری تنها در سه بازی از هفت بازی اخیرش به پیروزی رسیده. پس اگر قرار باشد روند شکستناپذیری توپچیها به پایان برسد، چه گزینهای بهتر از تاتنهام آماده این روزها. کوارتت هری کین، دلی علی، کریستین اریکسن و سون هونگ مین مقابل چلسی قدرت ویرانگر خودشان را نشان دادند. اریکسن در این پیروزی 1-3 دو پاس گل داد و کین و علی و سون هم هر کدام یک گل زدند. مقابل اینتر هم بعد از اینکه علی و اریکسن به زمین رفتند بود که تاتنهام به تک گل ارزشمندش رسید، گلی که روی نفوذ سریع سیسوکو به خط دفاعی نراتزوری پایهگذاری شد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3931/15723/59182
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3931/15723/59183
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3931/15723/59184
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3931/15723/59185
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3931/15723/59186
|
عناوین این صفحه
- شکی درباره «شک» نمانده
- آرسنال، امری و مسئلهای به نام اوزیل
- «ربیو» و بارسا برای تابستان آینده به توافق رسیدند
- ادامه سرمقاله
- ایمان پوچتینو و احیای سیسوکو