|
بارسا میخشکد، رئال جوانه میزند
سقوطی که داستان ساز شد
دپارتمان تحقیق حوادث انگلیس دلیل اصلی سقوط هلیکوپتر مالک تایلندی باشگاه لسترسیتی را اعلام کرد. دلیل اصلی سقوط هلیکوپتر حامل ویچای سریوادهاناپرابا و همراهانش پس از پایان بازی تیمهای لسترسیتی و وستهام نقض فنی روتور (چرخانه) بوده است. این هلیکوپتر دقایقی پس از این بازی نزدیک ورزشگاه اختصاصی باشگاه لسترسیتی سقوط کرد که طبق گزارش پلیس انگلیس باعث کشتهشدن ویچای سریوادهاناپرابا، دو کارمند باشگاه، خلبان و یک مسافر دیگر شد.
بر اساس گزارش دپارتمان تحقیق حوادث انگلیس، تحقیقات نشان داد که مکانیزمهای کنترلی هلیکوپتر توسط خلبان ارتباط خود را با روتور قسمت دم از دست دادند. بدینخاطر هلیکوپتر دچار یک چرخش غیرکنترلی به سمت راست خود شد. سپس این چرخشهای غیرکنترلی به سمت زمین ادامه یافتند که در نهایت باعث سقوط هلیکوپتر شد. مطالعه علل و توالی خرابیها (مکانیزمهای هلیکوپتر) نشان میدهد که دلیل اصلی سقوط، نقص فنی روتور (چرخانه) در قسمت دم هلیکوپتر بوده است.
ژاوی هرناندس یکشنبه اتفاق طعنهآمیزی را در نوکمپ مشاهده کرد. بارسلونا قرار بود یکی از بچههای بااستعداد و بسیار جذاب آکادمیاش را جانشین یک ژنرال مشهور و خسته از نبرد کند: کارلس آلنیا جای آرتورو ویدال را در میدان میگرفت. از همه جای نوکمپ صدای هو و سوت شنیده میشد. اگر خوب به خاطر داشته باشید یاد اتفاقی مشابه میافتید. اشاره به ژاوی است، که زمانی که همسن آلنیا بود، اغلب مجبور بود در میان هو و سوت تماشاگران به نشانه اعتراض به او جانشین پپ گواردیولا در میدان شود. اعتراض و خشمی که طرفداران نشان میدادند متعلق به دورهای بود که بارسلونا بهشدت ناکام مانده بود. آنها در آن دوران شش سال بدون جام را سپری کردند. تماشاگران حاضر در نوکمپ دوست نداشتند که قهرمان رو به زوالشان، گواردیولا، قربانی این بازیکن جوان و بااستعداد شود.
ژاوی خودش به من گفت که در هنگامی که گواردیولا به سمتش میرفت، وحشت را در دل خود حس میکرد. او بهشدت نگران رای اکثریت تماشاگران علیه خود بود، و همچنین نگران باران نارضایتی طرفداران که در آسمان تیره شب به سمت او میبارید. او میترسید مقابل این جمعیت که دشمن او بودند ناموفق ظاهر شود، آن هم در حالی که پیشتر دوست داشتند این ستاره جوان بارسلونا که پرورشیافته آکادمی باشگاه است را ببینند.
من حتی یک لحظه هم این بار سنگین را روی دوش آلنیا نمیگذارم که لقب «ژاوی بعدی» را به او بدهم اما این بازیکن 20ساله متولد کاتالونیا هافبکی بااستعداد است، و بهراحتی میتوان این را در بازی او دید. او دید، تکنیک، و اعتماد به نفسی دارد که نشان از روزهای خوب آکادمی بارسلونا دارد. اما او هم نمیتوانست درک کند که چرا این استقبال خصمانه از او میشود. فهرست مصدومان بارسلونا مانند دفترچه تلفن شده، و بازی با ویارئال هم روی لبه تیغ پیش میرفت. ارنستو والورده در چنین شرایطی روی شانه آلنیا زد.
چند سال به عقب برگردیم، البته نه فقط به زمانی که ژاوی به تیم اصلی رسید، بلکه به زمانی که آکادمی جوانان بارسلونا فوتبالی را به دنیا معرفی کرد که هم قهرمان میشد و هم به شکل دلپسندی زیبا بود. در آن هنگام فارغالتحصیلان آکادمی بارسلونا جولان میدادند.
کارلس پویول که بهعنوان بال راست به بارسلونا پیوسته بود، بهعنوان مدافع میانی حاکم فوتبال باشگاهی و ملی شد و هر جامی که میتوانست را به دست آورد. ویکتور والدس - دروازهبانی که در ابتدا شورشی و پرشور بود و البته دروازهبان کماشتباهی هم نبود - همه رقبا را کنار زد و تبدیل به یکی از بزرگترین اسطورههای نوکمپ شد. سرخیو بوسکتس و پدرو نزدیک بود به تیمهای دیگر قرض داده شوند و مسوولان تیم به این نتیجه رسیده بودند که آنها به اندازه کافی سریع، تنومند، یا محکم نیستند اما گواردیولا آنها را به تیم اصلی فرستاد و پس از آن بود که افتخارات آغاز شد.
ژاوی، آندرس اینیستا، لیونل مسی: این بازیکنان از دید تقریبا تمامی باشگاههای بزرگ دنیا بیش از حد کوتاهقامت و ضعیف به نظر میرسیدند اما آنها تقریبا در هر دقیقهای که کنار هم بازی کردند، تیمهای رقیب را آشفته کردند. اگر یک باشگاه در دنیا باشد که در آن، تعویض یک بازیکن بزرگسال - بهویژه بازیکنی خارجی، که پا به سن گذاشته است و بیشتر به دلیل نوع رفتارش در زمین است تا قابلیتهای فنیاش - با یک بازیکن جوان پرورشیافته آکادمی با استقبال گرم هواداران روبهرو شود، آن باشگاه بارسلونا است، نه؟
اما حالا میبینیم که ماجرای آلنیا اتفاق افتاده است. او حالا تنها ستارهای است که بهتازگی از خط تولید آکادمی لاماسیا به ترکیب بارسلونا رسیده است؛ خط تولیدی که تا همین اواخر، بهحدی پرثمر بود که تیتو ویلانووا میتوانست تیمی به میدان بفرستد که هر 11 نفر آن پرورشیافته خود باشگاه بودند. با این حال آلنیا حتی زمانی که سرجی روبرتو و آرتور مصدوم هستند یا ایوان راکیتیچ و فیلیپه کوتینیو هم به آنها میپیوندند هم نمیتواند جایی در ترکیب ثابت پیدا کند.
والورده نیازی به آوردن او به تیم اصلی حس نمیکرد. هنگامی که جمعیت حاضر در ورزشگاه دیدند که مربی اهل باسک تیم تصمیم گرفته ویدال را تعویض کند تا آلنیا را به زمین بفرستد، شروع به هو کردن و سوت کشیدن کردند، آن هم در حالی که آلنیا دقایقی بعد، روی یک فرار هوشمندانه، پاس لیونل مسی را میگرفت و گل میزد.
البته اعتراض آنها به شخص آلنیا نبود. تماشاگران به این نتیجه رسیده بودند که کوتینیو خوب بازی نمیکند، و ویدال دارد با سختکوشی تمام، به این سو و آن سو میدود و در نبردها پیروز میشود. طرفداران در نوکمپ میخواستند که این بازیکن در زمین بماند و کوتینیو تعویض شود. و آلنیا، این پسر بیچاره در شرایطی عجیب گیر افتاده بود. تا اینکه ویدال از زمین خارج شد و همه دیدند که پسر طلایی «بارسلونا ب» دارد وارد زمین میشود.
برای یک دقیقه برویم به یک شب عقبتر، زمانی که رئال مادرید بازی داشت. در دورانی که تیم بارسای گواردیولا حاکم دنیا بود، فلورنتینو پرس، رییس مادرید به ستایش و احترامی که دنیا برای تیم رقیب قایل بود حسادت میکرد. نهتنها به دلیل سبک بازی آنها، که بلکه به این دلیل که بسیاری از بازیکنان کلیدی بارسا از آکادمی آمده بودند.
مدتی است که مادرید هم روی جوانان سرمایهگذاری کرده است؛ هم با خرید بازیکنان جدید، و هم با پرورش بازیکنان داخلی اما نه زینالدین زیدان و نه جولن لوپتگی از این ایده استقبال نکردند. فصل پیش، مارکوس یورنته در لالیگا 542 دقیقه بازی کرد و در لیگ قهرمانان تنها 21 دقیقه به میدان رفت. دنی سبایوس هم 394 دقیقه در لیگ و 82 دقیقه در لیگ قهرمانان بازی کرد. انگار که حضور این بازیکنان در رئال با نبودشان تفاوتی ندارد.
اما از زمانی که سولاری مربی رئال شده، به بازیکنان جوانی که بااستعداد هستند و در تیمهای پایه خوب کار کردهاند باور داشته است. او این بازیکنان را در تیم اصلی آزموده تا آنها ارزش خود را در این تیم ثابت کنند. این یکی از ایدههای اصلی یوهان کرویف بود. سولاری درک کرد، در دورهای که موفقیتهای پیدرپی باعث سهلانگاری و بیخیالی برخی بازیکنان رئال مادرید شده، مانند سرخیو راموس، رافائل واران، لوکا مودریچ، تونی کروس، ایسکو، مارکو آسنسیو و مارسلو، این کار بسیار مهم است که اجازه داده شود بازیکنان گرسنه، بااستعداد و جوان رقیب این ستارگان شوند و بگویند: «یا به خودت بیا، یا از سر راه من کنار برو!»
چنین موجی بود که در سالهای اخیر، دو بار بارسلونا را از رکود خارج کرد و به سمت قهرمانی اروپا برد؛ یک بار در سال 2003 با فرانک ریکارد و یک بار هم در سال 2008 با گواردیولا. افزون بر این، طرفداران در برنابئو هم بهشدت شیفته این کار هستند. هر زمان که سرخیو رگیلون، مدافع چپ سختکوش رئال مادرید حرکتی تهاجمی انجام میدهد یا در دفاع برای بازیکن حریف مزاحمت ایجاد میکند، طرفداران مشتاقانه تشویقش میکنند. یورنته استحکام، جایگیری خوب، قدرت بدنی و توان بالا را به خط میانی مادرید اضافه میکند، و طرفداران میخواهند که او جایگاهی ثابت در تیم اصلی پیدا کند.
موج جدیدی به راه افتاده که حرفش نهتنها این است که «خوشحالیم که بحران دارد فروکش میکند»، که این هم هست: «اینها بچههای ما هستند. حالا زمان آن است که آنها باور شوند و حالا بازیکنانی داریم که عاشقشان شویم.» بلافاصله پس از برد 2 بر صفر مقابل والنسیا بود که دنی کارواخال گفت: «ما چند فصل است که روی بازیکنان بااستعداد و جوان سرمایهگذاری کردهایم و میخواهم به مارکوس یورنته تبریک بگویم که در دو مسابقه اخیر فوقالعاده کار کرده است.»
آلنیا مجبور بود بیصبرانه منتظر فرصتش در بارسلونا بماند، و سپس در میان هو و سوت طرفداران زجر بکشد اما روش درمانی سولاری در مادرید این بوده که به فده والورده، وینیسیوس، یورنته، رگیلون و خاوی سانچس بازی بدهد؛ بازیکنانی که بین 18 تا 23 سال سن دارند. چنین مساله طعنهآمیزی برای ژاوی جالب است اما او میبیند که رقیب دیرین دست به چنین کاری زده، نه باشگاهی که باید این کار را بهتر بلد باشد.
اخبار
آنچلوتی: امیدوارم سالها در ناپولی بمانم
کارلو آنچلوتی، سرمربی ناپولی مدعی شد که میخواهد سالها در ناپولی بماند و در این تیم به فعالیتش ادامه دهد. او گفت:» فوتبال یعنی یک بازی. به عنوان یک بازی زاده شده و برای همین است که بچه ها عاشقش هستند ولی در کشور ما، فوتبال خیلی بازی نیست. بیشتر انگار یک پوشش است. برای مردم ناپل مثل یک انتقام است، یک جور رستگاری از دردهایی که این شهر برای قرن ها کشیده است. برای من اما همچنان یک بازی است. یک بازی زیبا و هیجان انگیز. هنوز از آن لذت میبرم و با انگیزه و شور و اشتیاق انجامش میدهم. میشنوم که خیلی از افرادی که در فوتبال هستند، به خاطر فشار بالای این بازی نمیتوانند درست بخوابند ولی من اینطور نیستم.خیلی موضوعات را در ناپل دوست دارم. مشخصا مناظر طبیعی و آفتابش را ولی یک خلیج در ناپل است و کاپری روبروی شماست. وقتی از خواب بیدار میشوید، همواره یک تصویر زیبا پیش چشم شماست. دوست دارم در شهر قدم بزنم، به رستوران ها بروم و تا به حال هیچکس من را اذیت نکرده است. مردم ناپل خیلی محترم هستند، شاید به این خاطر که من کمی مسن شده ام. من اهل شمال ایتالیا ام ولی در جنوب حس خوبی دارم. مه و ابر خاطرات کودکی من را شکل میدهند که هیچگاه آنها را فراموش نخواهم کرد. دوست دارم مدت زیادی اینجا بمانم. شاید شخصیت مردم ناپل اجازه دهد من مدت ها بمانم.»
سیمئونه: پس از 400 بازی طعم هویت داشتن را چشیدم
دیگو سیمئونه، سرمربی اتلتیکومادرید مدعی شد که پس از چهارصدمین بازی اش روی نیمکت این تیم، متوجه شده که هویت یعنی چه.سرمربی آرژانتینی اتلتیکو، در جریان پیروزی 4-0 مقابل سنت آندرئو، چهارصدمین حضورش روی نیمکت این تیم را جشن گرفت. او با اتلتیکو قهرمانی لالیگا، لیگ اروپا، کوپا دل ری و ... را کسب کرده و دو بار نیز به فینال چمپیونزلیگ رسیده است. حال سرمربی روخی بلانکوس مدعی شد که پس از 400 بازی، معنی هویت را فهمیده است.
او گفت:» وقتی راجع به این موضوع فکر میکنم، موهای بدنم سیخ میشود. بهترین چیز این است که به عقب نگاه نکنید. از وقتی من به تیم آمده ام، خیلی ها تیم را ترک کرده اند. اگر ما به عنوان یک تیم پیشرفت کنیم، خوشحال میشوم. امیدوارم که تا وقتی در اتلتیکو هستم، انرژی زیادی صرف کنم زیرا باشگاه به انرژی بالایی نیاز دارد. بهترین چیز این است که باشگاهی داشته باشید که در آن، یک نفر که در یک کافه کار میکند تا مسن ترین هوادار، بداند شما چطور بازی میکنید. این یعنی تیم شما هویت دارد.»
اخبار
اینس: پوگبا یک احمق است
پل اینس، هافبک سابق منچستریونایتد، پوگبا را «یک احمق» خواند و مدعی شد که بیشتر هواداران از جدایی او خوشحال خواهند شد.
او گفت:» پوگبا باید به یک بازیکن کلاس جهانی تبدیل شود ولی او کاملا متوسط است. اگر او فکر میکند که باید به زمین بیاید و کارهای احمقانه ای مثل دریبل های نمایشی انجام دهد و توپ را در نهایت لو بدهد، یک احمق است. میتوان مورینیو را برای برخی مسائل مقصر دانست ولی نمیتوان او را مقصر همه چیز دانست. پل پوگبا به خودش کمک نمیکند و نیمکت نشین شدنش تصمیم بسیار درستی است. مهم نیست اسمت چقدر بزرگ است، هیچکس آنقدر بزرگ نیست که در یونایتد به خاطر اسمش بازی کند.
گوندوزی:
خطای فلینی از سر حسادت بود!
متئو گوندوزی، هافبک آرسنال، در واکنش به حرکت مروان فلینی در دیدار توپچی ها مقابل منچستریونایتد، اعلام کرد که احتمالا ستاره بلژیکی دچار حسادت شده است.
در دیدار منچستریونایتد و آرسنال که با تساوی 2-2 به پایان رسید، فلینی که در دقایق پایانی وارد زمین شده بود، در یک صحنه برای متوقف کردن گوندوزی، موهای او را کشید. اندرو مارینر، داور بازی، که فاصله زیادی با صحنه نداشت، تنها به اعلام خطا اکتفا کرد و به فلینی اخطار نداد.
گوندوزی در مورد آن صحنه به خبرنگاران گفت:» فکر می کنم کمی حسادت در آن خطا بود. شاید نمی تواند این واقعیت را بپذیرد که موهایش را کوتاه کرده است.»
بالوتلی: هواداران میلان از احترام چیزی نمیفهمند
ماریو بالوتلی، مهاجم سابق میلان، به انتقاد از هواداران این تیم به خاطر بی احترامی هایشان پرداخت.
شایعاتی در مورد بازگشت بالوتلی به میلان مطرح شده است. ولی هواداران روسونری به شدت نسبت به این موضوع واکنش منفی داشته و مخالف بازگشت مهاجم ایتالیایی هستند. حال بالوتلی نیز در اینستاگرامش پاسخ این هواداران را داد.
او گفت:» خیلی خوب است که از هواداران میلان میشنوم از عدم بازگشت دور از ذهن من خوشحالند. ولی این مشکلی نیست. یک روز شما مورد نیاز هستید و یک روز نه. مهم ترین چیز این است که پشیمانی در میان نباشد. من برنامه ای برای آینده ندارم. فقط این را برای آن هواداران غیرمحترمی نوشتم که همیشه در قلب من خواهند ماند.»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3934/15747/59311
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3934/15747/59312
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3934/15747/59313
|
عناوین این صفحه
- بارسا میخشکد، رئال جوانه میزند
- اخبار
- اخبار