|
اسکیلاچی؛ قهرمانی جا مانده از جامجهانی ۹۰
این یکی از به یاد ماندنیترین تصاویر جام جهانی ۱۹۹۰ در کنار تصویر اشکهای «پل گسکوئین» و تصویر »کلودیو کانیگیا» است؛ چشمان آشفته، خیره و پر اشتیاق و البته دهانی باز که هنگام فریاد زدن برای همیشه در تاریخ ماندگار شده است. دستانی باز، رگهای بیرون زده و گونهای سرخ. این نما به قابی جاودانه در کارنامه ورزشی و زندگی «سالواتوره توتو اسکیلاچی» تبدیل شد.
با جلو رفتن جام جهانی، بردها ادامه یافت، گلها از راه رسید و مردی که ظاهراً از ناکجا پیدایش شده بود تا کشورش را به موفقیت برساند، برای مدتی کوتاه ولی شکوهمند به عنوان یکی از معروفترین فوتبالیستهای جهان خود را به تاریخ فوتبال سنجاق کرد. آن چشمان برآمده، آن نگاه، آن خوشحالیها... هر آنکه شاهد آن لحظات بود نمیتوانست از رمانتیک بودن آن فرار کند و اسیرش میشد؛ اسکیلاچی برای آتزوری یک قهرمان غیرقابل پیشبینی بود، مردی که دوران اوجش به همان اندازه که قابل توجه بود، عمر کوتاهی داشت.
جالبتر اینکه حتی حضور اسکیلاچی در لیست تیم ملی ایتالیا نیز امری غیرمنتظره بود؛ او در یوونتوس و در فصل نخست روزهای خوبی را پشت سر گذاشت و با زدن ۱۵ گل آقای گل تیمش بود و در قهرمانی در جام حذفی ایتالیا و جام یوفا نقش پررنگی در ترکیب بانوی پیر ایفا کرد اما در سن ۲۵ سالگی، تازه اولین حضورش در سریآ را تجربه میکرد و فقط در یک بازی ملی - در ماه مارس ۱۹۹۰ برابر سوئیس - با پیراهن ایتالیا به میدان رفته بود. در حقیقت در تیمی که در خط حمله خود «جیانلوکا ویالی»، «روبرتو مانچینی»، «روبرتو باجو» و «آندرهآ کارنواله» را میدید، به نظر جایی برای اسکیلاچی نبود.
البته او سابقه مقابله با احتمالات را در کارنامهاش میدید؛ سالواتوره کودکی خود را در محلهای فقیرنشین در پالرمو در سیسیل گذراند و دوران سختی را سپری کرد. او حتی نتوانست تحصیلات خود در مدرسه را به پایان برساند و از آنجایی که پارک یا زمین فوتبالی در محلهشان نبود، فرصت بروز و شکوفایی تواناییهایش را هم نداشت. با این حال اسکیلاچی و دوستانش طبق عادت در گوشهای از یک خیابان خاص به بازی مشغول شدند و خیلی زود نام سالواتوره بر سر زبانها افتاد. کار به جایی کشید که مردم محله برای تماشای بازیهای این استعداد ناب، به دم پنجرههایشان میآمدند تا هنرنماییهای او را به تماشا بنشینند.
استعداد او در باشگاه آماتور و محلی «آمات پالرمو» پیشرفت کرد؛ در آنجا بود که او برای هر گلی که به ثمر میرساند مبلغی معادل یک و نیم پوند دریافت میکرد. عملکرد درخشانش برای مدت زیادی پنهان نماند و در کمتر از یک سال او با تیم «مسینا» - که آن زمان در سری C حضور داشت - قراردادی حرفهای به امضا رساند. اسکیلاچی در آنجا هفت فصل موفق را پشت سر گذاشت و بیش از پیش نامش را سر زبانها انداخت. او توانست مسینا را در اواسط دهه ۸۰ به سری B برساند اما بازی در سریآ برای او در حد یک رویا باقی ماند.
تا فصل ۱۹۸۸ مسینا توسط مربی بزرگِ چک-ایتالیایی یعنی «اِزدِنیک زِمان» هدایت میشد و او در آن زمان در اواسط اوجگیری خود به عنوان یک سرمربی قرار داشت. زیر نظر زِمان بود که اسکیلاچی شکوفا شد؛ سالواتوره در یک فصل با هدایت زمان در ۳۵ بازی ۲۳ گل زد، آماری که بهترین آمار دوران بازی او باقی ماند.
در ادامه درست مانند زِمان که سرانجام راهی سریآ شد تا هدایت فوجیا را برعهده بگیرد، اسکیلاچی هم سرانجام به رویای حضور در سریآ رسید؛ انتقال ۳ میلیون پوندی در تابستان به یوونتوس - تیمی که پس از دوران طلایی اواسط دهه ۸۰ در حال شکلگیری مجدد بود - برای اسکیلاچی روزهای خوبی را رقم زد. او در فصل ۱۹۸۹، ۱۵ گل از خود به جای گذاشت و پشت سر ستارگان بزرگی همچون «مارکو فانباستن»، «روبرتو باجو» و «دیگو مارادونا» در جدول برترین گلزنان سریآ قرار گرفت. البته آمارش برای بازیکنی که اولین فصل خود را در سختترین لیگِ آن زمان را سپری میکرد بسیار خوب و قابل توجه بود اما هیچ جوی برای دعوت او به تیم ملی ایتالیا راه نیافتاد و هیچ کسی اصرار نداشت سالواتوره با آتزوری به جامجهانی برود. با این وجود «آدزیو ویچینی» سرمربی وقت لاجوردیپوشان تصمیم گرفت تا نام اسکیلاچی را در لیست ۲۲ نفره خود قرار دهد.
او در اصل انتخاب پنجم در خط حمله محسوب میشد و ویالی، کارنواله، مانچینی و حتی «آلدو سرنا» از او جلوتر بودند. ضمن اینکه تواناییهای بالای باجو در خط حمله هم شرایط را برای اسکیلاچی به شدت سخت کرده بود و به همین دلیل بسیاری اعتقاد داشتند که او جایی در ترکیب پیدا نخواهد کرد. سالواتوره نیز با توجه به تمامی این حقایق، نگاه واقعگرانهای به ماجرا داشت و به همین دلیل نشستن روی نیمکت - در جام جهانی ۱۹۹۰ تنها پنج بازیکن میتوانستند روی نیمکت بنشینند - برایش یک دستاورد به حساب میآمد اما سرنوشت چیزهای ناشناختهای در مشت خود پنهان کرده بود؛ در جریان آمادهسازی ایتالیا در کمپ یوونتوس در تورین، اسکیلاچی توانست ویچینی را متقاعد کند که چیزهای زیادی برای عرضه در چنته دارد و باید به او فراتر از یک ذخیره محض نگاه کرد.
ایتالیا رقابتهای جامجهانی را در ورزشگاه مملو از جمعیت «المپیک رم» برابر اتریش آغاز کرد؛ مسابقهای که برای لاجوردیپوشان یک دیدار آسان به نظر میرسید و اسکیلاچی توانسته بود ویچینی را مجاب کند تا نام او را در لیست بازیکنان تیم قرار دهد؛ به این ترتیب سالواتوره در کنار باجو به عنوان یکی از دو ذخیره تیم در خط حمله روی نیمکت قرار گرفت. شب پرفشاری محسوب میشد، جمعیت در ورزشگاه سر و صدای زیادی به راه انداخته بودند و از قهرمانان خود انتظار پیروزی پرگلی داشتند. همهجای ورزشگاه پرچمهای سه رنگ سفید، سبز و قرمز ایتالیا به چشم میخورد اما علیرغم انتظارات و پیشبینیها، تیم در زمین نمایش بیرمقی را به تصویر کشید.
البته ایتالیاییها موقعیتهای پرتعدادی را روی دروازه اتریش ساختند و در همه موارد نمایش بهتری نسبت به اتریش به تصویر کشیدند ولی در مواقع حساس، آنطور که باید و شاید نتوانستند به حریف ضربه بزنند و راهی برای باز کردن دروازه «کلاوس لیندنبرگ» دروازهبان اتریش پیدا نمیکردند؛ کلاوس از این تیرک به آن یکی شیرجه میزد و پشت سر هم شوتها را مهار میکرد و به این ترتیب شرایط کمکم برای ایتالیاییها به شرایطی نگرانکننده تبدیل میشد.
یک ربع به پایان مسابقه مانده بود و بازی کماکان بدون گل جریان داشت؛ ویچینی روی نیمکت باجویی را در اختیار داشت که علیرغم مهارت بالایش هنوز در ایتالیا مهره قابل اتکایی محسوب نمیشد و ارزش خود را به اثبات نرسانده بود. شاید توجه به اینکه باجو در دوران آمادهسازی اسیر انتقال بحثبرانگیزش از فیورنتینا به یوونتوس بود، ویچینی را وادار کرد به اسکیلاچی دستور دهد آماده ورود به میدان شود. این مسابقه اولین دیدار رسمی اسکیلاچی برای ایتالیا بود و تصمیم ویچینی یک زندگی را تغییر داد. اسکیلاچی بعدها تایید و اعتراف کرد که وقتی وارد میدان شد تمام بدنش از شدت ترس میلرزیده؛ او جانشین کارنوالهای شد که شب بیفروغی را پشت سرگذاشته بود و با جملات تشویقی همتیمیاش در یوونتوس، - استفانو تاکونی – پا به مستطیل سبز گذاشت: «برو و یک گل با ضربه سر بزن.» جملهای انگیزشی که به یکی از پیشگوییهای بزرگ جهان فوتبال تبدیل شد! اسکیلاچی در طول فصل حتی یک گل هم با ضربه سر نزده بود اما تنها چند دقیقه از ورودش به زمین میگذشت که ویالی یک توپ مواج را به محوطه جریمه فرستاد، سالواتوره میان مدافعان قلدر اتریش به هوا بلند شد و با یک ضربه سر محکم دروازه لیندنبرگ را فرو ریخت.
لحظهای که توپ وارد دروازه شد، شادی و فریاد هواداران ورزشگاه را پر کرد. اسکیلاچی توسط همتیمیهایش احاطه شده بود و در نهایت مسابقه نیز با همان یک گل به پایان رسید. او حالا از بازیکنی نیمکتنشین، به مرد مناسب در زمان و مکان مناسب تبدیل شده بود و دیگر به او به عنوان گزینه نخست روی نیمکت ایتالیا نگاه میشد. در دیدار دوم برابر آمریکا که ایتالیا باز هم یک بر صفر پیروز شد، یک بار دیگر به عنوان یار جانشین به میدان آمد ولی اینبار گلزنی نکرد. با این حال تاثیر مثبتی که او روی روند بازی تیم داشت، فضا را به گونهای رقم زد که هواداران خواستار حضور او به عنوان یار اصلی در بازی پایانی گروه شدند. ویچینی نیز به نظر و خواست هواداران احترام گذاشت و به این ترتیب زوج خط حمله ایتالیا برابر چکسلواکی را اسکیلاچی و باجو تشکیل دادند.
حاصل این تغییرات اولین نمایش باصلابت ایتالیا در جام بود؛ اسکیلاچی و باجو هر دو گلزنی کردند و ایتالیا با برتری ۲-۰ صدرنشین گروه شد. تورنمنتی که با عملکرد نگرانکننده آغاز شده بود حالا یکباره به رگهای مردم ایتالیا خون تازهای سرشار از اعتماد به نفس تزریق کرد. ایتالیا به هر شکلی که بود به ترکیب ایدهآل خود دست یافت و با آغاز مرحله حذفی به شکوفایی بیشتر رسید. اسکیلاچی حالا با اعتماد به نفس میجنگید و این امر را برابر ارگوئه در یکهشتم نهایی به اثبات رساند؛ دریافت و کنترل توپی سخت و زدن ضربهای دقیق به توپ بدون کار اضافی و لرزاندن تور دروازه حریف. روزنامه «گاتزتا دلو اسپورت» روز پس از برتری ایتالیا برابر اروگوئه نوشت: «ایتالیای جذاب با اسکیلاچی - باجو، شما چقدر جذاب هستید!»
او قرار بود یک سکونشین باشد ولی دیگر به امید ملت ایتالیا تبدیل شده بود. مردی از سیسیل مسئولیت بیشتری روی دوشش احساس میکرد و در مرحله بعد با گل زیبای خود، زمینه حذف ایرلند را نیز فراهم ساخت. با توجه به گلزنیهای اسکیلاچی دیگر کسی به بالانس تیم فکر نمیکرد و همه چیز حول او میچرخید؛ گویی سرنوشت او برای تبدیل شدن به قهرمان و ناجی یک کشور از قبل نوشته شده بود.
بازی نیمهنهایی از راه رسید؛ مصاف با آرژانتین و ستارهای بزرگ به نام «دیگو مارادونا». اما برای اسکیلاچی نام رقیب اهمیتی نداشت؛ او باز هم ماموریت خود را به خوبی انجام داد و گل اول بازی را زد. ایتالیا که در طول بازیها گل نخورده بود، به چیزی جز صعود به فینال فکر نمیکرد و هواداران این تیم باور داشتند قهرمان جدیدشان برای خوشحالی آنها همه کار میکند. در واقع عملکرد اسکیلاچی در جام جهانی بیش از حدِ واقعیت و تصور خوب به نظر میرسید؛ اینکه ناگهان سر و کله بازیکنی پیدا شود و یکی از بهترین تیمهای فوتبال جهان را به موفقیت در جامجهانی برساند، بیشتر از اینکه به واقعیت شبیه باشد، به ماجرای یک کتاب تخیلی-رویایی شباهت داشت. اما همانند همه قهرمانها، اسکیلاچی هم لغزید؛ آرژانتین گل تساوی را به ثمر رساند و کار به ضربات پنالتی کشیده شد، سالواتوره با علم به عدم تواناییاش در زدن ضربات پنالتی، دردِ زانو را بهانه کرد و از زدن پنالتی طفره رفت و به این ترتیب ایتالیا شکست خورد تا دل هواداران این تیم یک بار دیگر بشکند.
بعد از این شکست اسکیلاچی و همتیمیهایش در رختکن ماندند و سکوت کردند. سالواتوره میگوید در خاطر دارد که او با سیگار و اشک عصر آن روز را سپری کرده، بیخبر از به پایان رسیدن رویا، نه فقط رویای حضور در فینال و کسب جام قهرمانی، رویای تداوم حضور در میادین فوتبال به عنوان یک قهرمان ملی! حتی کسب مقام سومی رقابتها و در آغوش کشیدن کفش طلا بازیها نیز نتوانست مانع این امر شود.
پس از درخشش در جام جهانی، انتظارات از او بالا رفت اما گلهایش کمتر شد. او درست در فصل بعد از جام جهانی، تنها 5 گل به ثمر رساند و فصل بعدش هم فقط 6 گل زد و دیگر به تیم ملی دعوت نشد.
تابستان سال ۱۹۹۰ متعلق به او بود، اسکیلاچی در آن یک ماه به یکی از معروفترین ستارههای فوتبال تبدیل شد و کشورش را تا آستانه فتح جام جهانی برد. در آن چهار هفته سالواتوره در مرکز توجهات جهان قرار گرفت، تمام حرکاتش حماسهسرایی بود ولی دوامی نداشت. پیش از انتقال به ژاپن، او یک انتقال ناموفق به اینتر هم داشت و دیگر موفقیتی از خود به ثبت نرساند اما تصویر آن چشمان باز تا ابد در خاطر شاهدان آن صحنه و هواداران ایتالیا باقی ماند.
مارکا؛ انتقال فن دبیک به رئال مادرید قطعی شد
به نظر می رسد اخبار اخیر رسانه های مادریدی به حقیقت منجر شده و رئال مادرید به زودی بازیکن جدیدی جذب خواهد کرد. نشریه مارکا مدعی شد انتقال دنی فن دبیک، هافبک هلندی و 22 ساله آژاکس به رئال مادرید قطعی شده است.
مارکا در گزارشی نوشت که رئال مادرید بعد از ارزیابی های فراوان و در نظر گرفتن عملکرد دنی فن دبیک در ماه های اخیر، به این نتیجه رسیده هافبک 22 ساله و هلندی را جذب کند و توافقات شخصی برای انتقال او به برنابئو به طور کامل انجام شده است.
حالا تنها توافق بین دو باشگاه رئال مادرید و آژاکس برای نهایی شدن این انتقال باقی مانده و اگرچه طرف هلندی علاقه به حفظ ستاره جوان خود دارد، اما به نظر می رسد دنی فن دبیک نیز مسیر بازیکنان جوانی چون فرانکی دی یونگ و ماتیس دی لیخت را طی خواهد کرد و انتقال او به رئال مادرید با مبلغ بین 60 تا 70 میلیون یورو انجام خواهد شد.
البته علیرغم جذب دنی فن دبیک، هنوز پرونده انتقال پل پوگبا به برنابئو بسته نشده و ممکن است هافبک مورد علاقه زین الدین زیدان نیز به زودی راهی رئال مادرید شود.
اخبار
برتری برایتون مقابل والنسیا با جهانبخش
تیم برایتون انگلیس که علیرضا جهانبخش در آن عضویت دارد، از ساعت ۲۲:۳۰ جمعه شب در آخرین مسابقه تدارکاتی پیش فصل، در استادیوم فالمر میزبان تیم والنسیا اسپانیا بود.
برایتون که علیرضا جهانبخش را در ابتدای مسابقه روی نیمکت داشت، با گلهای گلن مورای و شین دافی در مقابل گل به خودی لویس دانک توانست برابر والنسیا اسپانیا به برتری ۲ بر یک برسد.
علیرضا جهانبخش، ملی پوش ایرانی برایتون که در دیدار تدارکاتی اخیرشان برابر بیرمنگام تا پایان مسابقه جزو نفرات ذخیره بود، در مسابقه دوستانه مقابل والنسیا از دقیقه ۷۸ بهعنوان سومین تعویضی تیمش جانشین داوی پراپر شد.
یاران جهانبخش که دیدارهای دوستانه پُرشماری برگزار کردهاند، برابر والنسیا آخرین مسابقه تدارکاتی پیش فصل را انجام دادند؛ برایتون روز شنبه هفته آینده در نخستین بازی فصل لیگ برتر انگلیس مهمان واتفور خواهد بود.
امباپه: از نیمار خواستم که در پی اس جی بماند
نزدیک به دو ماه است که نیمار به سوژه شماره یک شایعات نقل و انتقالات تبدیل شده است. تقریبا روزی نیست که بدون خبری از نیمار سپری شود. در این مدت اخبار ضد و نقیض فراوانی در مورد نیمار منتشر شده است و در حال حاضر گفته می شود او دیگر قصد بازی برای پی اس جی را ندارد و علی رغم بازگشت به تمرینات، همچنان میل به جدایی دارد.
پی اس جی نیز 300 میلیون یورو برای فروش او می خواهد و تا هشت روز دیگر که لوشامپیونا آغاز خواهد شد، مهلت برای حل این معضل تعیین کرده است. جالب اینکه بارسا نیز هیچگونه تحرکی برای بازگرداندن نیمار از خود نشان نداده است.
در مقطعی نیز گفته می شد کیلیان امباپه و نیمار با یکدیگر اختلاف دارند و ستاره جوان فرانسوی خواهان جدایی نیمار است.
کیلیان امباپه که در نشست خبری دیدار سوپرکاپ فرانسه شرکت کرده بود، در واکنش به شایعات جدایی نیمار گفت:« نیمار؟ هرگز دوست ندارم از جمع ما برود. دوست دارم او با ما بماند چون باعث قدرتمندتر شدن پی اس جی خواهد شد. با نیمار در این مورد صحبت کرده ام و او به خوبی از علاقه قلبی من باخبر است. رابطه ما بر اساس صداقت است و احترام متقابل همواره بین ما وجود داشته. من همواره از تحسین کنندگان نیمار هستم و به او گفته ام که چه دیدگاهی در موردش دارم.»
امباپه در مورد جدایی احتمالی کاوانی هم گفت:« من می خواهم با بهترین ها هم تیمی باشم و قطعا کاوانی یکی از آنهاست. می خواهم او نیز در پی اس جی بماند.»
چرا نیمار به بنبست رسیده؟
زمانی پیش آمد که «نیمار جونیور» تصمیم گرفت برای اولین و شاید آخرین بار تصمیم خود را تغییر ندهد؛ آن لحظه و آن تصمیم، ستاره برزیلی را به صدر لیست گرانترین بازیکنان تاریخ رساند اما شرایط را نیز به شدت دستخوش تغییر کرد. تابستان ۲۰۱۷ برای نیمار زمان مهمی محسوب میشد؛ پدرش «نیمار سینیور» تمام تلاش خود را به کار گرفت تا پسرش را در بارسلونا نگاه دارد اما «نیمار جونیور» به پیوستن به پاریسنژرمن اصرار داشت و میخواست خودش مسئول زندگی و تصمیماتش باشد. این حقیقت که جمله بالا چندین برداشت میتواند داشته باشد، نشاندهنده یکی از مشکلات پر فراز و نشیب کارنامه ورزشی نیمار است؛ اولین برداشت میتواند به تمایل در کسب استقلال از پدرش در تصمیمات مهم زندگی جونیور برگردد تا دیگر سینیور براش تصمیم نگیرد. پدر ۵۴ ساله نیمار، شخص بسیار زیرکی توصیف میشود و دوست دارد تمام جوانب کارنامه ورزشی پسرش را زیر نظر بگیرد. سینیور اغلب رک و تند است و اگر او را در خیابان ببینید فکر میکنید ستاره فوتبال است. بسیاری نیز به همین دلیل معتقدند که نیمار در حضور او احساس کوچکی میکند. شرایط این دو شاید شبیه مبحث روانشناسی باشد که پسر توسط پدرش به چشم یک کودک دیده میشود و اجازه بلوغ یافتن پیدا نمیکند. دومین برداشت فقط فوتبالیست و اینکه شاید نیمار به دنبال جدا شدن از مسی بود تا بتواند در تیمی دیگر خود را به عنوان بهترین بازیکن جهان مطرح کند. موضوع درباره بازیکن مستعدی است که بیشتر دوران بازیاش را با «کجا برو» و «چه کار بکن» از سوی دیگران گذرانده و حتی یکی از منابع نزدیک به ستاره برزیلی مدعی شده که با توجه به قراردادهای تبلیغاتی جونیور این امر کاملاً مشهود است که نیمار تقریباً کاری را میکند که دیگران به او میگویند. بنابراین برداشت نهایی که خیلیها آن را اصلیترین دلیل انتقال میبینند این است که او میخواست با حضور در PSG، قدرتش را به اطرافیانش اثبات کند. حالا اما در تابستان ۲۰۱۹ کار به جایی رسیده که شخصاً انتقال به PSG را یک اشتباه قلمداد میکند. او خواهان جدایی شده و این موضوع را نیز به صراحت بیان کرده. در این بین ولی مشکل اینجاست که باشگاههایی که توان جذب او را دارند، از مردی که جونیور به آن تبدیل شده رضایت ندارند. ریوالدو ستاره سابق تیم ملی برزیل و باشگاه بارسلونا در مصاحبهای گفت: «نیمار یک سری خصوصیات دارد که خوب نیست.» در واقع اکنون نگرانیهای بسیاری درباره نیمار وجود دارد که همین باعث شده برخی آینده او را در حال فروپاشی ببینند؛ به طور مثال تعهد، نظم و انضباط! دوستداران جونیور بارها به او توصیه کردهاند که آرام باشد و به تعهدات خود به PSG عمل کند چرا که از نظر آنها این بهترین راه است اما نیمار باز هم برای اثبات قدرت خود، تصمیم گرفته شخصاً دست بکار شود و همین خودسری وضعیت او را به مراتب بدتر از گذشته کرده است. به همین دلیل نیز پاریسیها به تمام پیشنهادات بارسلونا بیمیلی نشان میدهند و در عوض از مذاکرات با یوونتوس و منچستریونایتد و حتی رئال مادرید نیز استقبال کردهاند. در این بین نکنه بسیار منفی برای نیمار اینست که سران شیاطینسرخ که به جذب ستارهها علاقه شدیدی دارند نیز حضور نیمار در اولدترافورد را مناسب نمیدانند، نه فقط آنها بلکه «زینالدین زیدان» سرمربی باشگاه رئال مادرید هم به جذب او علاقهای ندارد و ترجیح میدهد با پول فروش «گرت بیل»، ستارهای همچون «پل پوگبا» به ترکیب کهکشانیها اضافه شود. ضمن اینکه حتی «فلورنتینو پرس» که سالها برای جذب نیمار تلاش کرده، اکنون «کیلیان امباپه» را گزینه مناسبتر و با ارزشتری نسبت به جونیور میبیند و تابستان آینده برای جذب ستاره فرانسوی با تمام قدرت اقدام خواهد کرد. بسیاری میگویند نیمار نیوکمپ را ترک کرد تا از زیر سایه «لیونل مسی» خارج شود اما در عوض زیر سایه امباپه قرار گرفت. این مشکل در کنار مصدومیتها و دلتنگیها، حالا پس از 2 سال جونیور را به فکر خروج از پاریس انداخته است اما این انتقال با توجه به درخواست بالای PSG و پیامدهای خریدش برای باشگاه مقصد، تقریباً به یک بنبست انتقالاتی تبدیل شده. فراموش نکنید که نیمار 27 سال دارد و به سالهای طلایی بازیاش رسیده و خطر استفاده نکردن از استعدادش اکنون بیشتر از هر زمان دیگری او را تهدید میکند. ریوالدو در همین رابطه میگوید: «او باید همین حالا تصمیم بگیرد و یک فصل دیگر صبر نکند!»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4092/17997/69703
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4092/17997/69704
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4092/17997/69705
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4092/17997/69706
|
عناوین این صفحه
- اسکیلاچی؛ قهرمانی جا مانده از جامجهانی ۹۰
- مارکا؛ انتقال فن دبیک به رئال مادرید قطعی شد
- اخبار
- چرا نیمار به بنبست رسیده؟