|
آخرین بازمانده تعزیهخوانان تکیه دولت که بود؟
زندگی «هاشم شمر تهرانی» بر صحنه تئاتر
نمایش عمو هاشم به نویسندگی و کارگردانی داود فتحعلی بیگی ، پدر نمایش های آیینی سنتی ایرانی از دوازدهم شهریور ماه اجرایش را در تماشاخانه سنگلج آغاز کرده است. فتحعلی بیگی آخرین بار شش سال قبل نمایش «انسانم آرزوست» را در همین تماشاخانه اجرا کرد و حال با یک نمایش مستند به سنگلج بازگشته است.
«عمو هاشم» به نوشته داود فتحعلی بیگی، بخش هایی از زندگی هاشم فیاض تعزیه خوان پیشکسوت آخرین بازمانده نسل تعزیه خوانان تکیه دولت است که در سال 1383 در تهران در گذشت. هاشم فیاض که بیشتر در قامت اشقیاخوان و به ویژه اجرای نقش شمر شهره بود، در عرصه بین المللی، برای تعزیه شناسان و پژوهشگران اروپایی نمایش ایرانی فرد شناخته شدهای است و در موزه واتیکان چند نسخه تعزیه از او و ممهور به مهر «هاشم شمر تهرانی» نگهداری و برای علاقهمندان نمایش داده میشود.
فتحعلی بیگی از جمله فعالان هنرهای نمایشی آیینی ـ سنتی در ایران است که به آقای نمایش های ایرانی نیز لقب گرفته است، وی بیش از 30 نمایش را با عناوین مختلف بازیگر، نویسنده و کارگردان فعالیت کرده، سابقه همکاری با موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی برای تولید نمایشنامه «بهشت دور است یا نزدیک» یا مجموعه نمایشنامه های «کودک رضوی» را دارد. اجرای نمایش عمو هاشم قرار است تا ششم مهر ماه هر شب ساعت 19 در سنگلج انجام شود.
در ارتباط با این نمایش و همینطور وضعیت تعزیه و نمایش های آیینی سنتی در ایران با داود فتحعلی بیگی به گفت وگو نشستیم که در ادامه می خوانیم:
*آقای فتحعلی بیگی اجرایتان در سنگلج چند روزی است که آغاز شده لطفا ابتدا درباره مشخصات این کار و بازیگران آن توضیح دهید و بعد بفرمایید که چطور شد با این ریسک تئاتر در ایام کرونا تصمیم به اجرای نمایش گرفتید؟
بله ما از دوازدهم شهریور ماه در سنگلج کار را آغاز کردیم بازیگرانمان به ترتیب ورود به صحنه منیژه داوری در نقش ننه رباب، حمیدرضا معدن کن در نقش عمو هاشم و امیر آزاد روستا در نقش مشتی هستند. داستان نمایش هم از این قرار است که عمو هاشم برای اجرای مجلس شبیه خوانی وارد روستایی می شد و در آنجا مهمان خانه ننه رباب و مشتی است و مسائلی که پس از آن رخ می دهد به بخشی از زندگینامه هاشم تعزیه خوان قدیمی ایران اشاره دارد.
پیرو سوال شما هم باید بگویم که بهرحال در شرایط کرونایی خیلی مخاطبان تئاترها از گذشته شاید نخواهند این ریسک را قبول کنند و به سالن ها بیایند، هر چند که سالندارها بسیار به پروتکل های بهداشتی مقید هستند و همه چیز را رعایت می کنند هم تب سنجی انجام می شود هم ضدعفونی سالن و صندلی ها و مخاطبان و هم فاصله گذاری اجتماعی به خوبی رعایت می شود . بهرحال در این شرایط برخی با دعوت و برخی با بلیت فروشی می آیند و لنگان لنگان اجراها پیش می رود اما نمی توان گفت که همه چیز عالی است.
*بله مطمئنا اینطور نخواهد بود و حتی همان پنجاه درصد دیگر سالن که قرار است با مخاطب پر شود با مشکلاتی روبه رو می شود..
بله به این راحتی تماشاگر این روزها به سالن نمی آید حتی دعوت هم می کنیم گاهی شاهدیم که عده ای نمی آیند اما علی رغم این دشواری همان تماشاگری که به سالن می آید راضی و خوشحال از سالن بیرون می رود هر چند که کار ما در این دوره جدی است اما خوشبختانه کسانی که کار را دیدند خیلی راضی بودند و همین برای ما خوب است.
*آقای فتحعلی بیگی در ارتباط با حمایت مرکز از پنجاه درصد دیگر سالن چیزی به شما هم گفته اند و این حمایت قرار است چطور باشد؟
بله مطرح شده است و فکر میکنم این حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سوای حمایت انجمن نمایش است که مبتنی بر میزان فروش فکر می کنم باشد این را من شنیده ام و نمیدانم دقیق چطوری است.
*خب اگر به نمایشنامه و اجرای کار برگردیم بفرمایید نمایشنامه نگارشش به چه زمانی و به چه صورتی برمیگردد چطور شد که الان تصمیم به اجرای این کار گرفتید؟
این نمایشنامه تقریبا برای بیست سال پیش است یک بار در ساختمان قدیم اداره تئاتر که در خیابان پارس است، خانم معترف کارگردانی کرد و من هم بازیگر بودم مجدد هم حس کردم که الان این کار به درد می خورد.
البته من نمایش دیگری برای ماه رمضان امسال برای تالار سنگلج آماده کرده بودم به نام «حدیث در و گبر و یک قرص نان» که در حوزه فرهنگ رضوی بود ولی به دلیل شرایط کرونایی ناچار شدیم تمرین را تعطیل کنیم چون بازیگران و عوامل بیش از ده نفر می شدند و ما هم ناچار به تعطیلی شدیم بعد دیگر با پیگیری های برخی دوستان تصمیم گرفتم نمایش کم پرسوناژ کار کنم که این نمایش هم سه بازیگر همانطور که گفتم بیشتر ندارد.
بعد هم اینکه نمایش الان مناسبت داشت و در همین وعده عاشورا و ماه محرم بدرد می خورد که کار کنیم.
* نمایش درباره یک تعزیه خوان معروف تکیه دولت قدیم است چرا به او پرداختید و چه ارتباطی شما از قدیم با هاشم فیاض داشتید، چقدر مردم ما این تعزیه خوان های قدیمی را الان می شناسند؟
ببینید اول، پرسش آخرتان را پاسخ دهم که خیلی مردم آنها را نمی شناسند متأسفانه این بندگان خدا فوت که می شوند واقعا به تاریخ می پیوندند، کسانی که دست به قلم هستند و در این عرصه قلم می زنند بد نیست که هر از گاهی یادی از آنها کنند، مخصوصا کسانی که تأثیر گذار بودند.
به طور مثال من خودم با زنده یاد فیاض نزدیک به بیست و پنج سال حشر و نشر داشتم ، رابطه مان دوستانه و استاد شاگردی بود خیلی چیزها را من در زمینه تعزیه از او یاد گرفتم، حال شاید مستقیم نبود که شاگردش باشم اما غیر مستقیم شاگردش بودم . خیلی سوگواره ها را با او همراه می شدیم که تعزیه از جاهای مختلف انتخاب کنیم در همین مسیر رفت و آمد و آشنایی با خیلی تئاترها با هم ارتباط داشتیم.
زنده یاد هاشم فیاض جزو انگشت شمار ترین تعزیه خوان هایی است که خاطراتش را به صورت تلگرافی در چند تقویم جیبی یادداشت می کرد ومن هم اتفاقی با این یادداشت هاش برخوردم یادم می آید یک بار به زیرزمین منزلش که اسباب اثاثیه تعزیه را نگه داری می کرد، همراهش رفتم و او زیرزمین را به اصطلاح خودش حسینیه کرده بود یک بار که به منزلش رفتم یک بقچه ای را او داشت جابه جا می کرد و من آنجا چند تقویم جیبی کوچک دیدم، از او سوال کردم با کنجکاوی که اینها چیست و او هم برایم توضیح داد که از سال 1327 هر روز که هر جایی که تعزیه داشته و با هر کسی که مشارکت کرده و در هر محلی که رفته ، اسامی را در این تقویم به اختصار نوشته که من کنجکاو شدم و خواستم که اینها را چاپ کنیم.
با پیگیری هایم در سال های بعد با کمک یکی از دانشجویان دانشگاه سوره این ها را پیاده کردیم، البته مصاحبه ها را من انجام دادم و او پیاده می کرد و خلاصه ما هم اصرار داشتیم که لحن گفتار فیاض در این گفت وگو تغییر نکند و از سویی هم خواستیم رعایت نکات دستوری را داشته باشیم با اندک دخل و تصرفی سعی کردیم این گفت وگو را انجام دهیم که از سال 27 تا همین چند سال قبل از پایان عمرش که تعزیه خوانده بود را آماده کردیم البته سال های آخر دیگر فعالیت تعزیه خوانی اش کمتر شده بود.
خلاصه که در این خاطرات هم خیلی مکان ها و گفتارها و تعزیه ها هست و هم تعزیه خوان هایی که در تهران فعال بودند، اسامی شان هست و اینها خیلی جالب بود و بعد هم چند سال پیش اینها به اسم روزشمار تعزیه به روایت هاشم فیاض چاپ شد.
*آقای فیاض بیشتر شمرخوان بودند؟
بله بعد از یک دوره که علی اکبر خوانی داشتند، اشقیا خوان می شود از شمر و یزید و معاویه و کسان دیگر...
*آقای فتحعلی بیگی، الان اگر بخواهیم بگوییم چراغ تعزیه مانیم سوز شده این اهمال کاری بیشتر از جانب مردم و عدم کششان است یا اینکه هنرمندان ما کم رغبت شده اند؟
مردم ما الان هم هر جا تعزیه خوب اجرا شود، تماشا می کنند و دوست دارند. بیشتر این اهمال کاری از ناحیه خود کسانی است که ادعای هنری دارند و حتی دانشگاه ها که الان دو واحد تعزیه در رشته تئاتر را حذف کرده اند و این خیلی دردناک است. ما سوالمان این است که با چه حقی هنری که الان به جهانیان رسیده ، ثبت میراث جهانی شده به جای اینکه زمینه های گسترش آن را فراهم کنیم حال رشته جداگانه برای آن بزنیم ، درست مثل خیلی از کشورهای آسیایی ، به جای آن مسئولان واحدهای درسی آن را حذف کرده اند! این درد را ما باید نزد چه کسی ببریم و کجا شکایت کنیم؟ اصلا چرا این فکر صورت گرفته است.
حال آنکه همین یک عده ای که این درس را حذف کردند خودشان ظرفیت های نمایش سنتی و تعزیه را می دانستند. الان در برخی کشورهای آسیایی هم رشته آکادمیک برای نمایش های آیینی سنتی راه انداختند هم مرکز تجربی دارند ما نه رشته آکادمیک داریم و نه مرکز تجربی آن را!
*در این راستا چه فعالیتی به منظور بهبود شرایط از سوی شما و سایر اساتید صورت گرفته است؟
همه اینها را ما به مسئولان گروه تئاتر وزارت علوم سالهاست که مطرح کرده ایم، منتها اینها وقتی برنامه اصلاح دروس داشتند نباید این کار را می کردند اگر اینها هم اشتباه کردند کارشناسان وزارت علوم نباید میپذیرفتند ما الان سال هاست که در تلاشیم یک رشته نمایش آیینی سنتی راه بیاندازیم یک بار هم دانشگاه سوره به وزارت علوم درخواست داد منتها ترتیب اثر ندادند.الان دوباره هم از ناحیه دانشگاه سوره و هم دیگر دانشگاه ها در حال پیگیری است ، ما 140 واحد درس برای این رشته پیش بینی کردیم، واحدها و شرح درس ها را نوشتیم منتها چرا باید به این رشته بی توجهی شود چرا هنری که به نام ایرانیان شیعی مذهب است از دانشگاه حذف شود؟
بعد ما بیاییم تاریخ تئاتر آمریکا را به جایش بخوانیم ؟ واقعا از جماعتی که ادعای فرهیختگی دارند بعید است انتظار می رفت بعد از ثبت جهانی توجه بیشتری به این حوزه شود. در کل دایره المعارف دنیا ایران را با تعزیه می شناسند ، برخی از همین آقایان و خانم هایی که برای دکترا به خارج می روند اغلبشان درباره تعزیه تز داشتند .
تعزیه بی نظیر است همه چیز دارد از شیوه درام نویسی تا شیوه کارگردانی، بازیگری ، ادبیات ، موسیقی، قراردادهای اجرا و شگردها هیچ چیز کم ندارد، فقط یک غیرت کم دارد که از آن حمایت شود! این غیرت را تعزیه خوان های قدیم علی رغم اینکه پاسبان ها و ژاندارم ها مانع کارشان می شدند و ممنوعیت دولتی داشت، اینها داشتند و باز اینها کار می کردند، امثال همین آقای فیاض مقاومت کردند و هنر را نگه داشتند وگرنه این تعزیه در جایی آن دوره ثبت نشده بود!
گاهی هم شاهد هستیم که در عرصه نمایش های آیینی و سنتی کارهایی انجام می شود اما دست آدم های ناشی می افتد و پول خرج می شود اما اتفاق تأثیرگذاری نمی افتد مثالش همین پارسال شاهد بودیم که بی نتیجه کاری انجام شد، درحالیکه با آن پول می توانستند چند کار خوب تعزیه کرد یا کل متون تعزیه سراسر ایران را گردآوری و کار کرد بنابراین گاهی هم پول خرج می شود اما جای درستش خرج نمی شود. اگر آن پولی که سال گذشته خرج شد در عرصه تعزیه درست خرج می شد قریب پانصد مجلس تعزیه را می توانستیم در سراسر ایران همزمان در یک مجموعه چاپ کنیم آن وقت دنیا از کار ما حیرت می کرد!
اگر آمار بگیریم شاید نزدیک به هزار کتاب و مقاله و پایان نامه تا به حال درباره تعزیه نوشته شده است چون در فصلنامه تئاتر شماره سیزده که خانم تقیان آن شماره را کار کرده بود تا سال 70 ، 320 مقاله و پایان نامه و کتاب درباره تعزیه داشتیم که از آن زمان سی سال تقریبا می گذرد که حداقل هر سال به مناسبت ایام محرم 10 مقاله در رسانه ها چاپ می شود ، حداقل هم سالی 10 متن تعزیه با این همه خیل دانشجویان تئاتر نوشته می شود که در ده سال سیصد تا می شود که همه اینها نزدیک به هزار در یک حساب سرانگشتی می شود. چرا نباید به همچنین هنری بهایی داده شود ؟
جالب است که برخی از این افراد خودشان هم اقرار دارند که این هنر باید باشد اما پیگیر همین دوواحد نمی شوند. خود نمایش در ایران هم که چهار واحد درسی بود ، دو واحدش را کم کردند. مثلا اگر ما تاریخ تئاتر آمریکا را ندانیم اتفاق می افتد و لطمه ای به تاریخ تئاتر آنها می خورد؟ ضمن اینکه خود آنها تلاش دارند از تمدن ها و فرهنگ های دیگر آثارشان را اقتباس کنند خب ما که روی مسائل خودمان کار نمیکنیم دیگر چه توقعی از ما است؟
*اجرای شما تا چه زمانی است و فکر میکنید تمدید شود؟
ما تا آخر شهریور اجرا داریم اما بعید میدانم دیگر بخواهیم ادامه دهیم چرا که استقبال الان آنقدر زیاد نیست که بخواهیم تمدید کنیم و از همین افرادی هم که در این شرایط تئاتر می بینند باید تشکر کنیم و جای تقدیر دارد.
*ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
فروش ۱۳۲ کار در صد اثر صد هنرمند
خرید ۱۱ اثر از پنج کشور غربی
بیست و هشتمین صد اثر صد هنرمند گالری گلستان در حالی پنجمین هفته برپایی خود را پشت سر می گذارد که ۱۳۲ اثر به فروش رسانده و خریدارانی از پنج کشور غربی نیز داشته است.
به گزارش امتیاز؛ این رویداد که از دهم مرداد آغاز شده به جهت روزهای کرونایی به صورت مجازی و در وب سایت گالری گلستان دایر است؛ هم اکنون ۳۷۶ اثر از ٣٢٠ هنرمند در سایت گالری گلستان به تماشا و فروش است که در اتفاقی چشمگیر تا امروز ۱۳۲ اثر به فروش رفته است.یکی از نکات جالب این دوره صد اثر از نگاه لیلی گلستان،مدیر گالری گلستان و طراح این رویداد تابستانی این است که همه خریداران جز سه نفر ، جدید بودند و خانم گلستان می گوید «پیش از این هیچیک را نمی شناختم.»نکته جالب توجه دیگر اینکه به لطف فضای مجازی و فروش آنلاین در این دوره صد اثر، سه کار از امریکا ، چهار کار از انگلیس، دو کار از فرانسه ، یک کار از بلژیک و یک کار از آلمان خریدار داشت.
لیلی گلستان می گوید:» صد اثر بیست و هشتم را در یک جور شک و تردید و در کمال ناامیدی شروع کردم، بنا به تجربه های پیشین دیگران، فکر میکردم که نمایشگاه آنلاین حاصل چندانی ندارد، اما دقیقا برعکس آنچه فکر میکردم رخ داد. مخاطبان از همان ساعت اولیه افتتاح نمایشگاه آنلاین شروع به خرید آثار کردند. اصلا فکر نمیکردم در این اوضاع اقتصادی خراب و ناامیدی برآمده از کرونا کسی به فکر خرید اثر هنری باشد اما با کسانی مواجه شدیم که ۸ یا ۱۵ اثر خریدند. این مسئله برایم غیرقابلتصور بود و بسیار از این اتفاق خوشحال شدم.»
گلستان افزود:» آنلاین بودن نمایشگاه باعث شد که ما محدودیت زمان نمایشگاه و البته ابعاد آثار هم نداشته باشیم. زمانی که این نمایشگاه در گالری برگزار میشد، بزرگترین سایز تابلویی که میتوانستیم از هنرمندان دریافت کنیم ۵۰ در ۷۰ سانتیمتر بود اما الان کارهای بزرگ دو متری هم داریم. حالا که پنج هفته از شروع نمایشگاه گذشته است ۱۳۲ اثر به فروش رفته و این در حالی است که در نمایشگاههای حضوری صد اثر صد هنرمند، سابقه نداشته است که این تعداد اثر در طول چند هفته فروخته شود.»
ارائه آثاری متنوع برای سلایق مختلف، کیفیت خوب کارها، قیمت مناسب و حتی ارزان را می توان از دلایل فروش خوب صد اثر صد هنرمند آنلاین دانست.
این نمایشگاه تا آخر مهر ماه ادامه خواهد داشت و علاقمندان می توانند از این نمایشگاه در
www.golestangallery.com دیدن کنند و در اینستاگرام گالری گلستان منتخبی از آثار را ببینند.
روایت استندآپ کمدین «خندوانه» از تجربه اجرا
مجید افشاری مجری برنامه «شما و آیفیلم» در آستانه سالگرد تاسیس این شبکه تلویزیونی درباره اجرای این برنامه که این روزها سومین فصلش روی آنتن است، بیان کرد: ما یک تیم هستیم که جلساتی را برگزار و با توجه به اتفاقات روز و نیازهای جامعه، موضوعات برنامه را انتخاب میکنیم. در یک سال و نیم گذشته هم تقریباً همه مسایل طرح شده در برنامه،موضوعات روز بوده و این موضوعات هم از دل جامعه آمده است. وی در ادامه درباره اینکه چقدر اجرا برایش جدی است، گفت: من علاوه بر «شما و آیفیلم» اجرای چند برنامه دیگر را هم بر عهده داشته و دارم و اتفاقاً نگاهم به مجریگری جدی است.افشاری که با استندآپ کمدی دیده و شناخته شد درباره تمایز اجرا و استندآپ توضیح داد: برنامههایی هم که اجرا کردهام معمولاً تم طنز داشته است. اصولاً یکی از دلایل دعوت شدنم برای اجرای برنامهها همین وجه کمدیای است که در کار من وجود دارد. حتی نقشهایم در چند فیلم سینمایی که بازی کردهام هم کمدی بوده است. خودم را در وهله اول کمدین و استندآپ کمدین میدانم اما اجرا را هم با همان نگاه طنز انجام میدهم.
شوخی با همه به ویژه فیلم و سریال
وی درباره تفاوتهای اجرا در فصلهای مختلف این برنامه عنوان کرد: اجرای هر برنامهای با توجه به آیتمهایی که دارد مختصات و الزامات خودش را میطلبد. برای مثال، ما در «شما و آیفیلم» حتی با پیامهای رسیده از طرف مردم هم شوخی میکنیم. در اینجا باید خیلی مراقب باشیم که هم جنبه کمدی به کار بدهیم و هم خدای ناکرده به کسی برنخورد. کمدیمان هم نباید لوس شود. از طرف دیگر، چون با مخاطبانی در شبکه آیفیلم مواجه هستیم که اهل تماشای فیلم و سریال هستند، بسیاری از مسائل مطرح شده در برنامه به همین حوزهها برمیگردد. گاهی به فضاهای علمی نزدیک میشویم، گاهی سیاسی و گاهی هم فرهنگی و همین تفاوتها، اجراهای متنوعی را هم میطلبد.
این استندآپ کمدین درباره اینکه چه میکند تا اجرایش یکنواخت نشود؟ یادآور شد: من در این برنامه تک گویی میکنم و مونولوگ دارم، خودم هستم و یک دوربین. شاید بخش عمدهای از اجرای من به متن بازگردد. سعی میکنیم متنهایی که برمیگزینیم دارای ویژگیها و شاخصههایی باشد که به تکرار و یکنواختی نرسیم.وی دربار بخشهای بداهه برنامه نیز گفت: وقتی که نویسندهها متن برنامه را مینویسند، هم من و هم تهیه کننده میخوانیم و نظرمان را میدهیم و معمولاً متن اصلاح میشود. تقریباً ۸۰ درصد برنامه از روی همان متنی اجرا میشود که قبلاً نوشته شده است، اما گاهی هم از خودم چیزهایی را حذف و اضافه میکنم و در مجموع، ۲۰ درصد اجرا بر اساس بداهه گویی است. افشاری درباره بازخوردهای این برنامه نیز گفت: بازخوردها تا به امروز خوب بوده است. در عین حال، گاهی درباره سوژه برنامه حرف دارند و نظراتشان را بیان میکنند. خود برنامه شما و آیفیلم هم سامانه پیامکی دارد و در عین حال، سایت شبکه آیفیلم هم امکان نظردهی را فراهم کرده است.
ترجیحم گفتگو درباره مسائل اجتماعی و سیاسی است
وی ادامه داد: اگر فقط به سلیقه من باشد ترجیح میدهم بیشتر در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی صحبت کنیم اما سیاست گذاری شبکه آیفیلم بیشتر به تمرکز روی مسائل فرهنگی به خصوص تلویزیون و سینما تاکید دارد. به همین دلیل، محتوای برنامه بیشتر به سمت مسائل فرهنگی و هنری رفته است. البته بسیاری از همین موضوعات فرهنگی و هنری با مسائل اجتماعی و سیاسی گره خورده است و ما سعی میکنیم به نحوی که گل درشت نشود و مخاطب را پس نزند به همه جنبهها بپردازیم.این کمدین درباره پیشنهادهای این روزهایش نیز گفت: پیشنهادهایی داشتهام، در یک فیلم سینمایی هم بازی کردهام که قرار بود نوروز امسال اکران شود که به دلیل کرونا میسر نشد. به هر حال، بازیگری هم برایم جدی است؛ تجربه کردهام و دوست دارم که ادامه دهم. البته با توجه به سابقه کاری ام، بیشتر نقشهای طنز پیشنهاد میشود. یک نکته را هم بگویم؛ کار اجرا هم زحمات خودش را دارد و با روحیات خودم بیشتر سازگار است.
چرا کودکمان را به شبکه کودک میسپاریم؟
طی روزهای اخیر حمله به شبکه پویا توسط برخی از فیک نیوزها و توسط برخی چهره ها در فضای مجازی شدت یافته است و برخی تلاش کرده اند تا با برداشت های شخصی و گاهی اشتباه از برنامه های این شبکه، آن را به اجرای سند 2030 در تلویزیون ارتباط دهند.
این در حالی است که چند روز پیش رهبر معظم انقلاب در سخنانی بر آموزش کودکان و نوجوانان تاکید کردند و حتی درباره اجرای سند ۲۰۳۰ توسط برخی افراد ناباب و غافل و نفوذ در آموزش و پرورش هشدار دادند.
از سوی دیگر گلایه ها از شیوه اداره مهدکودک ها تا جایی پیش رفت که در نهایت به منظور یکدست شدن آموزش ها به کودکان و نظارت بر محتوای آموزش به این گروه سنی، مهدکودک ها به زیرمجموعه آموزش پرورش منتقل شدند.
در همین فاصله اما هجمه ها با نظم خاصی بر شبکه کودک و محمد سرشار مدیر آن افزایش یافت.
بلافاصله چند کانال ظاهرا انقلابی که ادعای محرمانه نوشتن و از پشت پرده ها گفتن دارند، با بهانههایی پی در پی به شبکه پویا و مدیرش حمله کردند و اتهام اجرای سند ۲۰۳۰ را متوجه این شبکه دانستند.
این در حالی است شبکه کودک از جمله شبکه هایی است که این روزها حتی خانوادههایی که مشتری برنامه های ماهواره بودهاند نیز کودکان خود را با خیال راحت به این شبکه می سپارند و می دانند که با تماشای برنامه های این شبکه خطری متوجه کودکانشان نیست.
اما این برنامه ها چه ویژگی هایی دارند که هم کودکان آنها را دنبال می کنند و هم خانواده ها از آن استقبال می کنند؟ از جمله این برنامه ها می توان به «پاشو پاشو کوچولو» اشاره کرد که به جنبه های تعلیم و تربیت که در نظام آموزشی به آن کمتر پرداخته می شود، می پردازد.
«پاشو پاشو کوچولو» کامل ترین برنامه ویژه خردسالان
شخصیت اصلی این مجموعه به عهده سارا روستاپور از مجریان باسابقه حوزه خردسال است و با نام «خانم بهار» در برنامه حضور دارد.
برنامه «پاشو پاشو کوچولو» که کامل ترین برنامه در حوزه خردسالان است به نوعی جبران کاستی های نظام آموزشی است. این برنامه در ۲۰۰ قسمت به تهیه کنندگی یوسف سرشار و کارگردانی مهدی نیک روش برای شبکه پویا تهیه و تولید شده و جامعه هدف این برنامه کودکان زیر ۶ سال هستند و هدف آن هم موضوعات آموزشی و تربیتی است.
موضوع «پاشو پاشو کوچولو» به نوعی به سبک زندگی ارتباط دارد و هدف آن این است که به خردسالان کارهایی که از زمان بیدار شدن باید انجام دهند از جمله عادت صبحانه خوردن، ورزش کردن، کمک به مادر در کارهای خانه و... را آموزش دهد.
همچنین یادگیری برخی مهارت هایی که در دوران خردسالی می توان فرا گرفت از جمله کاردستی، نقاشی و آموزش برای مشارکت های اجتماعی به زبانی ساده و قابل فهم برای خردسالان از دیگر مواردی است که در این برنامه به آن پرداخته می شود.
کاری که این برنامه قرار است انجام دهد پرداختن به جنبه های تعلیم و تربیت است که در نظام آموزشی کمتر به آن پرداخته می شود و در واقع جبران کاستی های نظام رسمی آموزشی است و کامل ترین برنامه در حوزه خردسالان به شمار می رود.
قصه خانواده های ایرانی در انیمیشن های ایرانی
تولید پویانمایی در ساختار صداوسیما برعهده مرکز پویانمایی صباست و شبکه آموزش وظیفه ای در این موضوع ندارد، اما همین شبکه تنها یک مورد مجموعه انیمیشن برای دختر بچه ها ساخته که اتفاقا مخاطبان پر و پاقرصی دارد. این برنامه برای نمونه سازی روش تولید صنعت پویانمایی کات اوت در شبکه کودک مدیریت شد تا به تولید برسد.
قصه های ببعی و ببعو برگفته از کارتون کیتی است. با این تفاوت که در نسخه ایرانی، به فرهنگ ایرانی توجه ویژه ای شده و خرسال جامعه و فرهنگ خود را در این انیمیشن می بیند.
هر قسمت به موضوعی خاص میپردازد و طی ماجراهایی که برای شخصیت های داخل انیمیشن اتفاق می افتد مضامین مختلف اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی به طور غیرمستقیم به خردسالان آموزش داده می شود.
خانواده ببعی متشکل از پدر، مادر و 2 خواهر است که هر بار قصه ای ساده و آموزشی را روایت می کنند. ترانه تیتراژ ابتدایی آن نیز امروز از جمله محبوب ترین شعرهای کودکانه به شمار می رود.
سلامیان: در شبکه کودک همه چیز با دقت انتخاب می شود
با محمود سلامیان از جمله دیگر برنامه سازان حوزه کودک نیز درباره شرایط فعلی شبکه کودک گفت و گو کردیم. او معتقد است در حال حاضر فضای تعاملی بسیار خوبی در شبکه پویا فراهم است و در جذب مخاطب نیز بسیار موفق عمل کرده است.
او در گفت وگو با فارس گفت: در این باره که شبکه چقدر موفق عمل کرده، میتوان به آمار نظرسنجی ها استناد کرد و در این زمینه عملکرد آن و حجم مخاطبان کاملا مشخص است. در چنین شرایطی نمی توان نسبت به آن چشم پوشی کرده و یا آن را مخدوش کرد. مثلا در حوزه پخش انیمیشن، شبکه کودک پروتکل بسیار سخت گیرانه ای دارد. انیمیشن های خارجی بسیار کم شده اند و در خرید و انتخاب انیمیشن ها بسیار دقیق و به روز عمل شده است. اما هر انیمیشنی در شبکه کودک جایی ندارد.
سلامیان در ادامه درباره مدیر این شبکه نیز گفت: یکی از مهمرتین نکات آقای سرشار، جوان بودنشان است و خط شکن این جریان در تلویزیون است و در عین حال تجربه بسیار بالایی دارد و در عین اینکه جوان است، تجربه دارد و در حوزه کودک و کار رسانه ای برای کودک تجربه بسیاری داشته است. او فرد فعالی است که با حجم بالا کار می کند. قطعا وقتی به ایشان مدیریت یک شبکه سپرده می شود، یعنی اعتماد به ایشان دارند آن هم برای شبکه ای با این حجم از مخاطب.
وی اظهارداشت: پشتکار و خستگی ناپذیر بودن ایشان باعث شده که مشکلات صداوسیما نظیر مشکلات مادی نتواند ایشان را به زانو دربیاورد. آقای سرشار فقط مدیر نیست. من تا به حال چندین بار رفت و برگشت کلامی با او داشته ام و خودشان ایده پرداز هستند و اصلا فرد پشت میز نشینی نیست که بخواهد فقط برنامه روی آنتن ببرد.
تهیه کننده برنامه ململ توضیح داد: بیشتر برنامه های این شبکه با ایده آقای سرشار به روی آنتن می رود و تهیه کننده زرنگی می کند که از این ایده ها استفاده می کند، بدون اینکه نامی از مدیر ببرد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4353/20205/80484
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4353/20205/80485
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4353/20205/80486
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4353/20205/80487
|
عناوین این صفحه
- زندگی «هاشم شمر تهرانی» بر صحنه تئاتر
- خرید ۱۱ اثر از پنج کشور غربی
- روایت استندآپ کمدین «خندوانه» از تجربه اجرا
- چرا کودکمان را به شبکه کودک میسپاریم؟