|
رابطه ضعیف سرمربی و بازیکن
چرا رابطه بیل با زیدان به نقطه جوش رسید؟
آسان است که یک رابطهی چند ساله را با چند جملهی رد و بدل شده در آخر آن قضاوت کنیم اما در اینجا میخواهیم مروری داشته باشیم به رفتار بیل، هواداران، مربیان و مدیریت باشگاه در قبال هم تا شاید داستان بیل در مادرید را بهتر درک کنیم.
عدم یادگیری زبان بعد از ۵ سال:
گرت بیل ولزی، با وجود زندگی ۵ ساله در اسپانیا تنها چند جمله ساده اسپانیایی یاد گرفته است. اوایل به نظر میرسید که بیل سعی دارد این زبان را که بسیار به زبان انگلیسی نزدیک است، یاد بگیرد ولی پس از یک سال به زبان ساده بیخیال آن شد. این عدم یادگیری در زمین به وضوح دیده میشود. اینکه بازیکنی نظیر عثمان دمبله نتواند به اسپانیایی صحبت کند، شاید بعد از یک فصل قابل فهم باشد اما یادگیری اسپانیایی توسط یک انگلیسی نباید تبدیل به بحرانی ۵ ساله شود. این شاید مهمترین دلیل عصبانیت هواداران رئال مادرید از بیل باشد. بارها این بازیکن در حالی که زبان بدنش غریبه بودن او در زمین را نشان میداد، بدون صحبت با هم تیمیهایش در زمین راه رفت و بارها تصاویر این بیخیالی خبرساز شد. یاد گرفتن زبان به بازیکنان خارجی رئال مادرید بسیار کمک کرد اما بیل این برتری را از خود گرفت.
رفتار بیل با آنچلوتی:
زین الدین زیدان در اولین فصل کارلو آنچلوتی دستیار او بود و با گرت بیل قهرمان اروپا شد. فصل دومِ آنچلوتی اما، کاملا برعکس چیزی که انتظار می رفت، پیش رفت. بیل از تابستان اصرار به گرفتن نقش بیشتری در بازی داشت، آن هم در حالی که کریستیانو رونالدو، ستارهی اول رئال مادرید و دارندهی توپ طلا مانند او وینگر بود. نقطهی اوج این اختلافات به بازی در مستایا در فصل ۲۰۱۵/۲۰۱۶ برمیگردد. رکورد بردهای پیاپی رئال مادرید به ۲۲ بازی رسیده بود و آنها با این آمار به مستایا رفتند. در آن بازی بیل در صحنهای که رئال مادرید شدیدا به گل نیاز داشت حاضر نشد به بنزما که رو به دروازهی خالی ایستاده بود پاس بدهد و توپ را خراب کرد. آنچلوتی بیل را بیرون کشید و به علت شکایت بیل از آنچلوتی نزد پرز، این مربی با مدیریت وارد جنگ شد. اینها البته متن مصاحبهی رسمی خود آنچلوتی دربارهی بیل است و مربی ایتالیایی میگوید خودخواه بودن بیشتر از هر چیزی او را آزار میدهد. بیل تقریبا تا آخر فصل فیکس و برندهی این جنگ شد. مدیریت با آنچلوتی قطع همکاری کرد و بیل ماندگار شد.
رفتار بیل با بنیتز:
گرچه رافائل بنیتز از نظر مدیریت انسانی مربی درجه اولی نیست اما این مربی اسپانیایی هم طعم حمایت مدیریت از بیل را حداقل یک بار چشید. قبل از اینکه مصاحبهی آخر بارنت مدیر برنامهی بیل را بخوانیم بهتر است به اوایل دوران بنیتز برگردیم. بارنت و بیل با اصرار زیاد به مدیریت باشگاه، از مربی تیم خواستند که به بیل نقش شمارهی ۱۰ بدهند. رئال مادرید هامس رودریگز را در ترکیب داشت و اگر قرار بود تیم با بازیکنی شماره ۱۰ بازی کند، هامس توانایی بیشتر نسبت به بیل در آن پست داشت. بیل باز هم برنده بود و در این پست به کار گرفته شد. نتیجه قابل پیش بینی بود. بیل بازیکن پست شماره ۱۰ نبود و این ایده دیگر هیچگاه اجرا نشد و حالا شاید فقط هواداران رئال مادرید آن دوره را به خاطر داشته باشند. بنیتز قدرت آنچنانی در برابر پرز نداشت و بهترین نمونهی این حرف شنوی شاید ال کلاسیکوی رفت در برنابئو باشد. جایی که هامس رودریگز به بازی گرفته شد و خط میانی رئال مادرید کاملا در دست بارسلونا بود. بارسلونا ۴-۰ رئال مادرید را برد. بنیتز اخراج و زیدان در نیم فصل به مادرید آمد.
رفتار بیل با زیدان:
اوایل رابطهی زیدان با بیل شبیه ماه عسل بود. زیدان در بهترین فصل بیل در مادرید دستیار مربی بود و با بحرانهای بنیتز و آنچلوتی هنوز روبرو نشده بود. زیدان کاسمیرو را به ترکیب اصلی آورد و با نتیجهگیری خوب در لالیگا و قهرمانی در اروپا، بلیط ماندنش مهر شد. فصل بعد، شاید موفقترین فصل باشگاه در ۵۰ سال اخیر باشد. رئال تنها کوپا را به سلتا باخت و قهرمان اروپا و لالیگا شد. در رابطهی با بیل اما، فراز و فرودهای زیادی وجود داشت. آن فصل زیدان و بیل به بهترین حالت روابط رسیده بودند. دلیلش مشخص بود. رسانهها و هوادارانِ رئال، ایسکو را به بیل ترجیح می دادند اما زیدان هنوز مطمئن نبود که ایسکو میتواند در بازی بزرگ جای بیل را بگیرد. سرانجام با مصدومیتها و پایین آمدن سطح بیل، ایسکو جای وی را گرفت و در فینال اروپا، رئال مادرید ۴-۱ یوونتوس را در هم شکست. برگشتن به این دوره از این لحاظ ارزش دارد که بدانیم زیدان هیچگاه با بیل مشکل شخصی نداشت. او بزرگترین حامی بیل بین مربیان مادرید بود و تنها وقتی همه موافق ایسکو بودند، بیل را از ترکیب اصلی کنار گذاشت.
فصل ۲۰۱۷/۲۰۱۸ جایی بود که اختلافات به اوج رسید. زیدان به بیل فرصت بازی میداد اما ستارهی ولزی در بهترین فرم خود نبود. مصدومیتها و حواشی گلف گرت بیل، هر روز هواداران رئال مادرید را آزار میداد. بیل از اینکه دائما بازیکن ثابت نیست گلایه داشت و زیدان عملا راهی جز دادن نقش بیل به وازکز نداشت. بیل در تمرینات غریبهای بود که زبان تیم را نمیدانست و رابطهی خوبی هم با کادر فنی نداشت. اوج داستان و شروع داستان رفتن بیل در آخر این فصل اتفاق افتاد. بیل در فینال با ضربهای فوق العاده رئال را پیش انداخت و سهگانهی اروپایی رئال مادرید تکمیل شد. از بین بیل و زیدان، این ستارهی ولزی بود که اول به مهره دست زد. درست دقایقی پس از قهرمانی اروپا بیل رسما اعلام کرد میخواهد همیشه ثابت بازی کند و مدیربرنامههای وی احتمالا جلسهای ترتیب میدهد تا اگر نشد در مادرید ثابت باشد، به تیم دیگری برود. بیل اما فکر کیش و مات زیدان را نکرده بود. زیدان به دلایلی که فعلا بررسی آن کمکی نمیکند از تیم خداحافظی کرد و بیل تصمیم گرفت بر خلاف چیزی که گفته بود در باشگاه بماند.
رفتار بیل با لوپتگی و سولاری:
بد شانسترین مربیان از نظر بازی گرفتن از بیل این دو مربی بودند. پرز حتی قید ام باپه و رونالدو را هم زد اما حاضر به فروش بیل نبود و این یکی دیگر از حمایتهای زیاد مدیریت مادرید از ستارهی ولزی بود. بیل تنها یار بد رئال مادرید نبود اما همه از او انتظار داشتند بعد از رفتن رونالدو، حداقل بار اصلی تیم را به دوش بکشد. بنزما ستارهی اول شد و بیل همان بیل همیشگی بود. با مصدومیتهای زیاد، نداشتن ثبات بازی و گلزنی کم. او در ۲۹ بازی ۸ گل در لالیگا زد که اگر لیگ قهرمانان را هم در نظر بگیریم، او به تنها تیم مهمی که گلزنی کرد، اتلتیکو مادرید بود. فصل گذشته احتمالا بدترین فصل تمامی افراد لیست رئال مادرید به جز ۳ تا ۴ بازیکن بود. زیدان بازگشت و اتفاقات بدتری رخ داد.
رفتار بیل با زیدان بعد از بازگشتش:
بعد از بازگشت زیدان، نه بیل ستارهی سابق بود و نه زیدان دوستِ او. نکتهای که در خیلی از تحلیلها در مورد بیل نادیده گرفته میشود، رفتار بیل بعد از بازی با رایو وایکانو در خارج از خانه در فصل گذشته بود. بیل که حواشی گلف و ارتباطش با مصدومیتها حسابی سر و صدا به پا کرده بود حاضر نشد با اتوبوس تیم برگردد و بدون اجازه با وسیلهی شخصی بازگشت. این اتمام رابطهی زیدان و بیل بود. زیدان دیگر بیل را بازی نداد.
جاناتان بارنت:
مدیر برنامههای بیل یکی از مهمترین دلایل عصبانیت هواداران رئال مادرید از بیل است. در حالی که زیدان تمام رازهای رختکن را برای خود نگه داشت اما این مدیر برنامههای بیل بود که در تمام این مدت علیه مربیان و مدیریت باشگاه مصاحبه میکرد. او پشت سر آنچلوتی در اتاق مدیریت از کادر فنی انتقاد کرد و بنیتز را هم مجبور به استفاده از سیستمی کرد که هیچ دلیل منطقی نداشت. هواداران از اینکه بارنت ۵ دقیقه بعد از اعلام یک شایعه به آن جواب میداد و حاضر به شنیدن هیچ پیشنهادی نبود، ناراحت بودند و با وجود اینکه زیدان چندین ماه پیش به او اطلاع داده بود که دنبال تیم جدیدی باشد اما آنها بدون هیچ تلاشی تنها به فکر ماندن و گرفتن دستمزد بودند. گرت بیل با باشگاه رئال مادرید قرارداد دارد و این حق بازیکن است که دستمزدش را بگیرد اما مدیربرنامههای بیل، وی را تبدیل به کسی کرد که بزرگترین حامیانش، تبدیل به بزرگترین مخالفانش شدند. او برای پیشرفت بیل در اسپانیا کمترین تلاش را کرد و لجاجت او تا آنجا پیش رفت که زیدان در کنفرانس مطبوعاتی مجبور شد صریحا از رفتن بیل استقبال کند.
دلایل دیگری مانند مطابقت نداشتن شکل بازی بیل با فوتبال اسپانیا و یا رئال مادرید هم میتوان ذکر کرد اما آمار بیل در رئال مادرید نشان میدهد که اگر این روابط منفی با مربیان و هواداران وجود نداشت، احتمالا کارنامهی بیل در رئال مادرید بسیار موفقتر از این میشد. بیل در رئال مادرید به تمام افتخارات رسید و در اکثر آنها هم نقش داشت. فراموش نکنیم که او در مادرید، در ۲۳۱ بازی، ۱۰۲ گل و ۶۵ پاس گل داد. چند گل بسیار با اهمیت در فینالهای مهم زد و حالا موفقترین بریتانیایی باشگاه است اما عصبانیت هواداران، مربیان و مدیریت از دست بیل مانند روشن کردن یک کبریت نبود. او آرام آرام حرفهای گری خود را کنار گذاشت و هر روز به بازیکنی غریبهتر در رختکن تبدیل شد. در افتادن زین الدین زیدان با گرت بیل در یک شب اتفاق نیوفتاد اما حالا بعید است جای بازگشتی برای ستارهی ولزی در مادرید باشد
تیمی پر از مهره های دسته اول
یوونتوس، کاملترین تیم اروپا
در روزهای که تب نقل و انتقالات در اروپا داغ شده تا اینجا، یوونتوس با توجه به نیازهایش بهترین عملکرد را در بازار داشته است. آنها در حالی برای خرید ۳ مهره کلیدی به نامهای رابیو، دیلیخت و رمزی ۸۰ میلیون یورو هزینه کردهاند که تیمهای دیگر کمی بیش از این رقم را برای خرید یک بازیکن میپردازند. در واقع اوج شاهکار سران همیشه باهوش یووه، رفع احتیاج اساسی تیم خرید 2 بازیکن به صورت آزاد بود؛ رابیو و رمزی!
یک ذخیره خوب برای شزنی
یووه ضمن حفظ شزنی، یک ذخیره خوب برای او در نظر گرفت؛ جانلوئیجی بوفون افسانهای. حتی در چگونگی استفاده از جیجی هم تفکر لازم صورت گرفت و بر این اساس، قرار شده بوفون پس ازیک فصل حضور به عنوان دروازهبان دوم به کادر مدیریتی پرافتخارترین تیم ایتالیا بپیوندد. علاوه بر این به خاطر آسیبدیدگی و مردود شدن ماتیا پرین در تست بنفیکا، این سنگربان حداقل تا پایان نیم فصل اول فصل آینده در تورین ماندنی شد.
زوج مخوف خط دفاعی
خرید ۷۶ میلیون پوندی میتواند کنار کیلینی یک زوج رویایی دز خط دفاعی بسازد. دلخیت با بازسازی و خلاقیتش و کیلینی به لطف تخصص در زمینه بازی تخریبی زوجی ایدهآل در مرکز خط دفاعی میسازند. ساندرو و کانسلو هم در کنارههای خط دفاعی علاوه بر نظم دادن به سازمان دفاعی با شرکت در حملات، برتری عددی برای یوونتوس در امورد تهاجمی به وجود میآورند.
کمربند محکم خط میانی
در خط میانی هم یوونتوس فصل آینده بینقص به نظر میرسد. رمزی اگر آمادگی لازم را داشته باشد، کنار پیانیچ خلاق حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. رابیو هم ضلع سوم را تشکیل خواهد داد. رابیو بازیکن جنگندهای است که میتواند به خوبی رابط بین هافبکها و مهاجمان شود.
مثلث مخوف خط حمله
در خط حمله کمترین تغییر ایجاد شده اما با بالا رفتن تجربه ۳ ضلع خط حمله میتوان حتی عملکردی بهتر از فصل قبل را از هر ۳ نفر انتظار داشت. رونالدو به عنوان بهترین بازیکن فصل گذشته سری A حالا درصدد آقای گلی همراه یووه است. در این بین داگلاس کاستا با خصوصیاتی متفاوت از ۲ ضلع دیگر خط حمله (رونالدو و دیبالا) برای رقبا و خط دفاع حریف دردسرهای زیادی به وجود میآورد. در این بین نباید از نقش دیبالا هم غافل شد. او با سرعت فراوانش میتواند نگاهها را از رونالدو به سمت دیگری جلب کند و راه گلزنی قهرمان ۸ فصل اخیر سری A را تسهیل کند.
یک سرمربی جدید
یووه روی نیمکت هم تغییری را تجربه کرد. ساری به جای آلگری آمد. اگر او همانند آنچه در ناپولی نشان داد، محافظهکارانه تاکتیک بجییند، شاید بخشی از پتانسیل تهاجمی تیم بیمصرف بماند اما ساری نشان داده میتواند در مواقع ضروری با تغییر تاکتیک مفید، تیمش را از مخمصه نجات دهد. با این ترکیب یووه کار سختی برای دفاع از قهرمانی در لیگ ندارد اما رویای بزرگ تیم لیگ قهرمانان اروپاست و اصلا فصل قبل هم به این خاطر رونالدو را به خدمت گرفت. آنها در ۲ فصل گذشته، ۲ عامل حذف شدنشان از لیگ قهرمانان را به خدمت گرفتند و امیدوارند با وجود رونالدو و دیلیخت، دیگر گربه سیاهی بر سر قهرمانی در معتبرترین جام اروپا سر راهشان سبز نشوند و آنها دوباره مجبور نشوند آن شخص را جذب کنند. این یووه در نمایی کلی لایق قهرمانی در اروپاست. آیا به عنوان رکوددار شکست در فینال لیگ قهرمانان اروپا، توانایی شکستن طلسم و سومین قهرمانی در اروپا (اولی از سال ۱۹۸۵) را دارند؟ تنها زمان،جواب این سوال را میدهد.
صالحی: امنیت بازی نه بر عهده بهاروند بود و نه فتاحی
رأی حیطه وظایف صادره از سوی کمیته اخلاق تعریف شده است.
آقای صالحی وقتی شما کمیته اخلاق را محق به رسیدگی به این پرونده دانستید تصور می شد رای صادره از سوی این کمیته را هم تایید کنید اما اینطور نشد و رای صادره از سوی کمیته استیناف نقض شد!
این دو موضوع ربطی به هم ندارد. دوستان در سازمان لیگ بر این باور بودند رسیدگی به این پرونده در حیطه وظایف کمیته اخلاق نیست و چون اتفاقات مربوط به دیدار فینال جام حذفی در زمین رخ داده کمیته انضباطی باید به این پرونده رسیدگی کند که ما اعلام کردیم کمیته اخلاق صلاحیت رسیدگی به این پرونده را داشته است. در اشاره به این موضوع منظور ما رای صادره نبوده است و ما در گام دوم رای صادره از سوی کمیته اخلاق را بررسی کردیم. کمیته اخلاق در این باره معتقد بود چون تاخیر در برگزاری بازی پایانی جام حذفی به اعتبار و حیثیت فوتبال نزد افکار عمومی ضربه وارد کرد این پرونده را در دست گرفت و در مورد آن رای صادر کرد که به اعتقاد ما کاملا درست بود و این در حیطه وظایف صادره از سوی کمیته اخلاق تعریف شده است.
*پیش از اینکه در مورد دلیل نقض رای از شما سوال کنیم برای خیلی ها جای سوال است چرا همه تبرئه شدند الا مدیر عامل باشگاه داماش گیلان. در حالی که او در دفاع از تماشاگران تیمش مانع از ورود داماش به زمین بازی شد.
خب در رای صادره از سوی کمیته اخلاق خفیف ترین رای برای مدیر عامل باشگاه داماش صادر شد و این نشان می دهد کمیته اخلاق کمترین تقصیر را متوجه او دانسته است. اما ما حق ورود به این قسمت از پرونده را نداشتیم به این خاطر که مدیر عامل باشگاه داماش به رای صادره از سوی کمیته اخلاق اعتراض نکرد و در چنین وضعیتی ما موظف به دخالت نیستیم.
*خب می رسیم به سوال اصلی؛ چرا و به چه دلیل حیدر بهاروند و سعید فتاحی را در این ماجرا مقصر ندانستید و رای به تبرئه آنها دادید؟
سازمان لیگ برتر و هم چنین کمیته مسابقات تعریف خاصی دارد. وظایف این دو هم تعریف شده است. سازمان لیگ برتر باید برای برگزاری این دیدار برنامه ریزی می کرده که این کار را جز به جز انجام داده. طبق روال هر سال قرار بود این بازی در خرمشهر برگزار شود که زمین چمن این استادیوم به دلیل میزبانی از بازی های الوند شرایط خوبی نداشت و در نهایت اعضای هیات رییسه مصوب می کنند که بازی در استان خوزستان به حرمت شهدای خرمشهر برگزار شود. همه چیز در شورای تامین امنیت استان مورد بررسی قرار می گیرد. مصوب می شود برای حفظ امنیت یک سوم ورزشگاه خالی باشد و حتی جایگاه تماشاگران داماش هم مشخص شده بود. زیر جایگاه وی آی پی. همه این ها مکتوب شده است و هر آنچه که سازمان لیگ برتر و کمیته مسابقات قرار بود برای برگزاری این بازی انجام دهند طبق روال انجام شده بود. قرار شده بود برای این بازی 22هزار بلیط فروخته شود و حتی جایگاه تماشاگران تیم داماش هم با نرده مشخص شده بود اما تماشاگر بیش از ظرفیت به استادیوم راه داده می شوند و تماشاگران از نرده بالا می روند و جایگاه تماشاگران داماش را اشغال می کنند. به واقع در تعریف سازمان لیگ و هم چنین کمیته مسابقات نیامده که آنها باید امنیت استادیوم را تامین کنند. آیا رییس کمیته مسابقات می بایست کت را ازتن خود در می آورد و جلوی نرده ها می ایستاد و مانع از حضور تماشاگران در جایگاه تماشاگران داماش می شد؟ او و رییس سازمان لیگ باید در اتاق مخصوص می نشستند و مسابقه را مدیریت می کردند. با این حال در میدان حاضر شدند تا به اوضاع کمک کنند. اما نشد. بار دیگر این واقعیت را تکرار می کنم نظم بازی ها و تامین امنیت استادیوم بر عهده رییس سازمان لیگ و رییس کمیته مسابقات نیست و این دو طبق روال گذشته هر آنچه که لازم بود برای برگزاری هر چه بهتر بازی ها انجام داده بودند.
اخبار
راپینو به ترامپ:
حال بهم زن و نفرت انگیز!
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در توییتی به گروهی از نمایندگان مجلس نمایندگان از جناح پیشرو حزب دموکرات گفته که آنها اصالتاً از کشورهای دیگری آمدهاند و بهتر است به کشورهای خود بازگردند و مشکلات آنجا را حل کنند. کشورهایی که به نوشته ترامپ، دولتهای ناکارآمد، فاسد و فاجعهباری دارند. اشاره ترامپ به چهار نماینده زن مجلس نمایندگان آمریکا بود که برای نخستین بار در سال 2018 به این سمت انتخاب شدند و در انتقاد از دونالد ترامپ گوی سبقت را از هم حزبیهای خود هم ربودهاند. این چهار نماینده عبارتند از: الکساندرا اوکازیو کورتز، ایلهان عمر، رشیدا طلیب و آیانا پریسلی. نمایندگانی که هدف حمله دونالد ترامپ بودند، زنانی هستند که سفیدپوست به حساب نمیآیند. یکی از آنها تبار فلسطینی دارد، یکی لاتینتبار است، یکی از سومالی آمده و دیگری سیاهپوست است. راپینو که ستاره آمریکا در جام جهانی اخیر و بهترین بازیکن و گلزن این رقابت ها بود، پیش از آغاز رقابت ها گفته بود در صورت قهرمانی، به کاخ سفید نخواهد رفت؛ اظهارنظری که با واکنش ترامپ همراه شده بود.او اکنون بار دیگر شمشیر را برای رئیس جمهور ایالات متحده از رو بست و گفت: «در هر سطحی، این اتفاق شوکه کننده است. امیدوارم مردم در مورد اینکه بگویند از این صحبت ها شوکه شده اند، دست برندارند زیرا این واقعا بدتر از بد است. حرف های او حال بهم زن و نفرت انگیز است.» ایلهان عمر یکی از اولین زنان مسلمانی است که به کنگره آمریکا راه پیدا کرده و راپینو معتقد است که باید به این دلیل مورد تقدیر قرار بگیرد: «اینکه به اینجا بیایید و حالا در کنگره باشید، برای زنی مانند او، برای رهبری مانند او، اینکه صدای متفاوتی ایجاد کنید، فکر کنم چیز فوق العاده ای است. چیزی است که ما به آن نیاز داریم تا این کشور به جای بهتری تبدیل شود.»
معاوضه پوگبا با بیل؛
یونایتد تمایل ندارد
از اینکه زینالدین زیدان اعلام کرد گرث بیل در برنامههای تاکتیکیاش جایی ندارد و به نوعی این بازیکن را در لیست فروش کهکشانیها قرار داد، شایعه شده که مدیران رئال مادرید به دنبال این هستند تا این بازیکن ولزی را با پل پوگبا معاوضه کنند، اما مدیران منچستریونایتد تمایلی به معاوضه این دو بازیکن ندارند. طبق گزارش نشریه انگلیسی «ایونینگ استاندارد» مدیران باشگاه منچستریونایتد که از مدتها پیش نسبت به خدمت گرفت گرث بیل علاقهمند بودند، دیگر تمایلی به انجام این کار ندارند و نمیخواهند ستاره خط میانی خود را با این شرایط راهی سانتیاگو برنابئو کنند. بر اساس گزارشهای منتشرشده سولسشایر تمایل زیادی به حفظ پوگبا و بر شکل دادن تیم حول او تأکید دارد، از اینرو باشگاه منچستریونایتد با بالا بردن قیمت پل تا 180 میلیون پوند کار مشتریان وی را سختتر از گذشته کرده است.رئال مادرید که در این تابستان ادن اِزار، لوکا یوویچ، اِدر میلیتائو، فرلان مندی و رودریگو را با چیزی در حدود 300 میلیون یورو به خدمت گرفته، برای تکمیل پازل نقلوانتقالاتی خود سخت به دنبال هافبک فرانسوی شیاطین سرخ است. زیدان پیش از این از علاقهاش برای جذب پوگبا سخن گفته بود و خود این بازیکن هم علاقهاش برای ترک اولدترافورد به منظور کسب چالشی جدید علنی کرده است.
بهنام سراج دوباره مربی صنعت نفت شد
باشگاه صنعت نفت آبادان که بعد از حضور دراگان اسکوچیچ بهعنوان سرمربی، فعالیت خوبی در نقل و انتقالات داشته و نفرات جایگزین برای بازیکنان جدا شده از این به خدمت گرفته، امروز برای تقویت کادر فنی تیم اقدام کرد و یکی از دستیاران سرمربی کروات را مشخص نمود.بهنام سراج، مهاجم سالهای نه چندان دور پرسپولیس که سابقه بازی در تیمهای صنعت نفت آبادان، فولاد خوزستان، پیکان و ... را نیز در کارنامه دارد، بهعنوان دستیار اسکوچیچ در صنعت نفت معرفی شد.سراج در حالی دیروژ بعد از توافق با علی عیسیزاده، مدیرعامل باشگاه صنعت نفت به کادر فنی برزیلیهای فوتبال ایران اضافه شد که در سال ۹۲ نیز نخستین تجربه مربیگری را با تصمیم ابراهیم قاسمپور در این تیم به دست آورد و دو سال قبل هم با نظر فراز کمالوند در کادر فنی او در صنعت نفت حضور داشت.
تمامکنندگان دلربا؛ مهاجمانی با بزرگترین انتقالها
مهاجمان جذاب ترین ارکان بازی فوتبال هستند. شاید این گزاره مورد قبول تعدادی از علاقه مندان به فوتبال نباشد، اما آمار و ارقام و پول های رد و بدل شده برای خرید و فروش این بازیکنان نشان میدهد به کار بردن واژه «جذاب» برای مهاجمان اصلا هم غیرمنطقی نیست. در فهرست 10 انتقال گران قیمت تاریخ فوتبال هیچ اثری از مدافعان و یا دروازه بانان دیده نمیشود و به جز دو هافبک، سایرین مهاجم اند. (مهاجم مرکزی یا بازیکنانی که در بخش های کناری خط حمله به میدان میروند) در لیست گران قیمت ترین بازیکنان، برای رسیدن به نام یک مدافع باید تا رده چهاردهم و رسیدن به نام ویرجیل فندایک پایین برویم و برای رسیدن به نام نخستین دروازه بان، باید دو رده بعد از مدافع هلندی لیورپول منتظر نام کپا آریزابالاگا باشیم. این دو انتقال نیز در سال 2018 رقم خورده اند و میتوان گفت قبل از این سال میلادی، وضعیت برای مدافعان و دروازه بانان حتی از این هم وخیم تر بوده است.
وبسایت معتبر ترانسفرمارکت که اطلاعات دقیقی درباره عملکرد بازیکنان جمع آوری کرده و تلاش میکند تا ارزش واقعی بازیکنان دنیای فوتبال را بسنجد، در تازه ترین بررسی خود دست روی حساس ترین پست تهاجمی فوتبال، مهاجم مرکزی، گذاشته و سعی کرده ببیند نقل و انتقالات کدام مهاجم دنیای فوتبال، بیشترین حجم پول را میان باشگاه ها جابه جا کرده است.
در رده نخست این فهرست، یک نام عجیب (با توجه به عملکرد) به چشم میخورد. آلوارو موراتا مهاجم 26 ساله اسپانیایی با 5 جابه جایی به مجموع 179 میلیون یورو، بزرگترین نقل و انتقالات دنیای فوتبال برای یک مهاجم مرکزی (سانتر فوروارد) را رقم زده است. اولین انتقال موراتا در جولای 2014 رقم خورد. او بعد از حضوری 40 دقیقه ای در فینال لیگ قهرمانان اروپا در برابر اتلتیکومادرید تصمیم گرفت رئال را برای به دست آوردن فرصت های بازی بیشتر ترک کرده و با قراردادی 5 ساله به ارزش 20 میلیون یورو به یوونتوس بپیوندد. البته رئال بند بازخریدی را هم در قرارداد موراتا گنجاند.
موراتا با زنده کردن خاطرات فرناندو مورینتس، در نخستین فصل حضور در یوونتوس در هر دو بازی مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان برابر رئال دروازه تیم سابقش را گشود و نقش اصلی را در حذف تیم سابقش، که مدافع عنوان قهرمانی هم بود، ایفا کرد. او البته در فینال هم زننده تک گل یوونتوس در جریان شکست 3-1 برابر بارسلونا بود تا رئال بیش از پیش حسرت از دست دادن مهاجم جوانش را بخورد.
بعد از دو فصل موفق (به لحاظ تیمی) و ثبت آمار 27 گل در 93 بازی، رئال تصمیم گرفت تا بند بازخرید موجود در قرارداد موراتا را فعال کرده و در جولای 2016، او را با 30 میلیون یورو به سانتیاگو برنابئو بازگرداند. سیستم چرخشی زین الدین زیدان در فصل 17-2016 بیشترین بهره را به موراتا رساند و موجب شد او با ثبت 15 گل در 26 بازی لالیگایی، بهترین فصل خود را در پیراهن رئال تجربه کند. با همین آمار بود که در تابستان 2017 چلسی به سراغ موراتا آمد و با پرداخت 66 میلیون یورو به رئال، رکورد نقل و انتقالات خود را شکست.
موراتا شروع قدرتمندی در لیگ برتر داشت و در نخستین بازی خود برای چلسی در لیگ برتر و برابر برنلی هم گل زد و هم پاس گل داد، اما او رفته رفته افت کرد و در مقطع زمانی 18 ماهه حضور در لندن، در 72 بازی 24 گل به ثمر رساند. او در ژانویه 2019 با قراردادی قرضی به ارزش 7 میلیون یورو به اتلتیکومادرید پیوست و علیرغم ثبت آماری نه چندان دلچسب (6 گل در 17 مسابقه) اتلتی را مجاب کرد تا در روز 6 ژوئن، خبر از دائمی کردن قرارداد موراتا بدهد. البته قرارداد 18 ماهه و قرضی موراتا با اتلتی همچنان به قوت خود باقی است و این قرارداد در روز یک ژوئن 2020، با پرداخت 56 میلیون یورو به چلسی رسما دائمی خواهد شد. (این رقم نیز در محاسبات ترانسفرمارکت آورده شده است)
در این فهرست 10 نفره، نیکولاس آنلکا بیشترین ترانسفر را تجربه کرده و با 8 جابه جایی، در مجموع رقمی معادل 127.4 میلیون یورو را بین تیم هایش دست به دست کرده است. (رده هفتم) بعد از او نیز زلاتان ابراهیموویچ حضور دارد که 7 بار بین تیم های مختلف جابه جا شده و این ترانسفرها، رقمی معادل 169.1 میلیون یورو خرج روی دست باشگاه هایش گذاشته است. (رده سوم) البته این را هم در نظر بگیرید که دو انتقال اخیر زلاتان (پاریسنژرمن به یونایتد و یونایتد به گلکسی) به صورت آزاد انجام شده وگرنه زلاتان میتوانست اکنون به جای موراتا در رده نخست قرار داشته باشد.
در بین تمامی مهاجمان حاضر در این فهرست، تنها یک مهاجم توانسته با انتقال خود، عنوان گران ترین بازیکن دنیای فوتبال را از آن خود کند. هرنان کرسپو مهاجم آرژانتینی سال های قبل میلان، اینتر و چلسی در سال 2000 با انتقالی 35.5 میلیون یورویی از پارما به لاتزیو پیوست و با شکستن رکورد 32 میلیون یورویی کریستین ویری، به گرانترین فوتبالیست تاریخ تبدیل شد. البته کرسپو این رکورد را تنها برای دو هفته در اختیار داشت و پس از او، انتقال جنجالی لوئیس فیگو از بارسلونا به رئال مادرید این رکورد را شکست.
در ادامه نگاهی به 10 مهاجم مرکزی دنیای فوتبال خواهیم داشت که با انتقالات خود، موجب جابهجایی بیشترین پول ها شده اند. البته ذکر این نکته ضروری است که بازیکنان حاضر در این فهرست نفراتی هستند که ترانسفرمارکت آن ها را به عنوان «مهاجم مرکزی» شناخته است و بنابراین در این فهرست نباید منتظر حضور بازیکنانی نظیر کریس رونالدو و نیمار بود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4085/17936/69410
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4085/17936/69411
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4085/17936/69412
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4085/17936/69413
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4085/17936/69414
|
عناوین این صفحه
- چرا رابطه بیل با زیدان به نقطه جوش رسید؟
- یوونتوس، کاملترین تیم اروپا
- رأی حیطه وظایف صادره از سوی کمیته اخلاق تعریف شده است.
- اخبار
- تمامکنندگان دلربا؛ مهاجمانی با بزرگترین انتقالها