|
رایزنی فرهنگی ایران در قرقیزستان گزارش داد؛
فرهنگ اویغورها؛ آنها هیچ جایگاهی در ساختار سیاسی قرقیزستان ندارند
اویغورهای قرقیزستان از اقوام باقیمانده از ترکها هستند که فرهنگی غنی دارند، اما متاسفانه هیچ جایگاهی در ساختار سیاسی این کشور برای آنها تعریف نشده است.
اویغورها از اقوام ترک تبار ساکن استان سین کیانگ به پایتختی اورومچی، در شمال غرب چین زندگی میکنند و بخشی از آنان در حال حاضر در جمهوری قزاقستان و بخش کوچکی نیز در قرقیزستان ساکن هستند. اکثر اویغورها پیرو دین اسلامند. کلمه اویغور در ترکی باستان به معنای متحد کننده یا متصل کننده است.
تاریخ دولت اویغور از قرن ۳ میلادی شروع میشود. سرزمین اویغورها در زمانهای قدیم از آلتای تا منچوری گسترش مییافت و خودشان را به شایستگی وارثان این مناطق قدیمی و تاریخی میشمارند. با توجه به زندگی کوچ نشینی، اویغورها نخستین قوم از اقوام ترک تبار هستند که تمدن عشایری را ترک کرده و در مناطق آسیای مرکزی مستقر شدهاند. در نتیجه خانات قدرتمند اویغور تاسیس و جایگزین امپراتوری ترکی شرقی شد.
لازم به ذکر است که اویغورها نخستین قومی در میان ترکها بودندکه به دین اسلام گرویدند. در سال ۸۴۰ میلادی خانات اویغور از قرقیزهای ینی سئی شکست خوردند. تحت تهاجم و فشار قرقیزها؛ اویغورها به ترکستان شرقی مهاجرت کرده و در آنجا دولتی دینی تشکیل دادند. ترکستان شرقی در قرن ۱۸ میلادی ترکستان شرقی در ترکیب امپراطوری سین کیانگ در آمد و این امر به بروز یک سری اختلافات و درگیریهای بی پایان جنگی، مذهبی و بین قومی منجر شد.
در قرون وسطی در منطقه کنونی قرقیزستان اقوام مختلف ترک و از جمله اویغورها زندگی میکردند. ایجاد مسیرهای دریایی از اروپا به آسیا و تجاوز مغولها و تیمور لنگ منجر به تخریب جاده ابریشم و مهاجرت کامل اویغورها به ترکستان شرقی شده است. پس از تاسیس جمهوری خلق چین ناحیه خودمختار سین کیانگ-اویغوری به پایتختی اورومچی تاسیس شد.اویغورها ۵۰ درصد جمعیت کل این ناحیه (حدود ۷ میلیون) را تشکیل میدهند.
در میان تمام اقوام ترک تبار سراسر دنیا؛ در حال حاضر تنها ۶ قوم: ترکها، آذریها، قزاقها، قرقیزها، ازبکها و ترکمنها به کشور مستقل خود دست یافتهاند. اکثر اقوام ترک تبار دیگر در روسیه و چین ساکن شدهاند، به عنوان مثال در کشور چین اقوام تبار اویغور، قرقیز و قزاق، در روسیه اقوام ترک تبار تاتار، باشکیر، آلتایی، توا، یاکوت، خاکاس، قره چای، بالکار و چواش. همچنین اقوام زیاد ترک تبار هستند که حتی زمین سکونت ندارند مانند تاتارها کریمه و سیبری و...
مشخصات کلی اویغورها
در حال حاضر جامعه اویغورها در کشورهای مختلف جهان همچون آمریکا، کانادا، آلمان، ژاپن، استرالیا، ترکیه، عربستان سعودی، پاکستان، دبی و… وجود دارد. اینک در جمهوری قرقیزستان تعداد اویغورها به ۶۰ هزار و طبق آمارهای دیگر به ۷۰ هزار نفر میرسد. به گفته کارشناسان، در آینده نزدیک به خاطر مهاجرت روسها؛ اویغورها جای آنها را به عنوان سومین گروه و اقلیت قومی خواهند گرفت. اویغورهای قرقیزستان گروه گروه در شهرها یا روستاها زندگی میکنند. اویغورها همواره به همدیگر کمک میکنند.
شهرهای کاراکال استان ایسیک کول و بیشکک (ناحیه تاکالداش)، همچنین روستاهای اطراف بیشکک از جمله لبیدیناوکو، نوا پاکراوکا و بعضی مناطق استان اوش و جلال آباد مناطق اصلی سکونت و زندگی اویغورهای قرقیزستان را تشکیل میدهند. اخیراً اویغورهای سین کیانگ به استان بادکند قرقیزستان مهاجرت کردهاند و به عنوان شهروند این کشور کاملاً تمام امکانات حفظ و توسعه زبان، فرهنگ و آداب و رسوم خود را دارند.
فعالیت اقتصادی
اشتغال اصلی اویغورهای قرقیزستان که ساکن روستاها هستند، کشاورزی، تجارت و دامپروری است. در شهرها بیشتر مشغول تجارت و فعالیت کافه و رستوران هستند. کافه و رستوران اویغورها یکی از محبوبترین رستورانهای قرقیزستان است. بیشتر بازارهایی که در قرقیزستان بعنوان بازار چینی شناخته میشوند؛ در واقع اویغوری هستند. بسیاری از اویغورها با حمایت متقابل از همدیگر و اراده و استعداد تجاری، از یک کسبه معمولی به یک بازاری؛ صاحب رستوران و کافه تبدیل میشوند. بر همین اساس با تاکید و بدون شک میتوان گفت که همگرایی و ادغام اویغورها به اقتصاد قرقیزستان به طور موفقیت آمیزی صورت گرفته و میگیرد.
گفتنی است حجم معاملات بین قرقیزستان و چین سالانه به ۵ میلیارد دلار میرسد و این دو برابر بیشتر ازحجم معاملات این کشور با روسیه است. با توجه به اینکه حمل و نقل تمام کالاها از طریق سین کیانگ انجام میشود، در این کسب و کار تعداد قابل توجهی از اویغورهای مقیم قرقیزستان جلب شدهاند.
زندگی سیاسی
اویغور نسبت به سایر اقوام و اقلیتهای قرقیزستان مشارکت کمی در زندگی سیاسی این کشور دارند و نمایندگان آنها در نهادهای دولتی بسیار کم است. این امر دلایلی دارد:
- سطح آموزش اویغورهای محلی پایین است- در زمان شوروی تعداد دانشجویان اویغورتبار بسیار کم بود.
- طبق قانون قرقیزستان ناحیههای انتخاباتی توسط شورای عالی (پارلمان) تعیین میشوند. سیستم انتخاباتی اجازه نداده است نماینده اویغور وارد پارلمان شود، چون نواحی سکونت و متعلق به اویغورها به نفع اقلیت دیگری اختصاص داده شده است. اویغورها تنها در نهادهای سطح روستا، ناحیه و شهر حضور دارند.
- با گسترش افراط گرایی و تروریسم؛ نهادهای انتظامی قرقیزستان به اویغورها با دیده شک و تردید مینگرند و تصور می کنند که آنان از نزدیکانشان در سین کیانگ حمایت میکنند. در قرقیزستان اویغورها را به عنوان قوم و گروه جدایی طلب میشمارند و این نتیجه و تاثیر تبلیغات چین در ارتباط با این گروه قومی است.
حتی در زمان شوروی و دوران سرکوب استالینی؛ اکثر اویغورها به عنوان دشمن مردم و جاسوس چین زندانی شده بودند. به همین خاطر اویغورها را نمیتوان در صفوف احزاب مخالف دولت (اپوزیسیون) دید. نخستین نماینده پارلمان اویغور تاجر و فعال اجتماعی تولندیبایف زمان کورمان بیک باقیاف رئیس جمهور اسبق از حزب «آک جال» بود. سلیماف دیگر نماینده اویغور تبار پارلمان فعلی قرقیزستان از حزب سوسیال دموکرات است.
در حال حاضر مشهورترین شخصیت علمی اویغورهای قرقیزستان نارین بایف پروفسور علوم فلسفه و عضو آکادمی ملی علوم قرقیزستان است. در میان اویغورهای قرقیزستان دانشمند، پزشک و قشر هنرمند بسیار کم است، اما این به هیچ وجه از سهم بزرگ آنان در اعتلای علم و فرهنگ جهانی نمیکاهد.
حضور نداشتن اویغورها در ساختارهای دولتی مربوط به دو عامل اصلی است: تبعیض قومی و عدم رقابت به خاطر سطح پایین آموزش. ولی به گفته کارشناسان مانع حضور نمایندگان اویغور در نهادهای دولتی داشتن ملیت اویغور است. اگر اینگونه نبود، با توجه به روابط قوی اقتصادی اویغورها آنها میتوانستند همچون سایر اقلیتهای این کشور مقام در نهادهای دولتی خریداری کنند! به گفته آنان، جامعه قرقیزستان در نتیجه پمپاژ اطلاعات و تبلیغات مختلف از طریق رسانه ها؛ آنها را تروریست و افراط گرا میدانند. بی اعتمادی و سوء ظن و شک به اویغورها مانع استخدام آنان در نهادهای دولتی است.
فرهنگ
در میان اویغورها افراد زیادی به زبانهای روسی و قرقیزی تسلط دارند. آنها تا همین اواخر نمیتوانستند حتی به زبان مادری آموزش سطحی به دست بیاورند. در حال حاضر در روستای لبیدوناوکا (اطراف بیشکک) مدرسه شماره ۲ به آموزش و تدریس زبان اویغوری میپردازند. علاوه بر این جوانان فعال اویغور بسیار عالی و مسلط به زبان روسی صحبت میکنند. نخبگان امروز اویغور تلاش میکنند فرزندان خود را برای تحصیل به دانشگاههای بزرگ و مشهور اروپا، آمریکا و چین اعزام کنند.
ازدواج بین اویغورها و قرقیزها همچون گذشته بسیار کم و بلکه به ندرت است و تفاوت فرهنگی بین مردم قرقیز که کوچنشین و مردم اویغور که کشاورز هستند؛ از دلایل اصلی است.
دیاسپورهای اویغور در قرقیزستان با هموطنان خود در قزاقستان و سین کیانگ روابط و تعاملات نزدیکی دارند و در سطوح بالا مراسمهای مختلف برگزار میکنند.
همچنین در قرقیزستان مرکز معارف اویغور «ایتیپالک» (وحدت) در چارچوب مجمع اقوام و ملل قرقیزستان فعالیت میکند. علاوه بر این چند سازمان مستقل از هم دیگر از جمله انجمن اویغورهای قرقیزستان، سازمان حقوق بشر «دموکراسی» و مرکز اطلاعاتی اویغور «ارپان» فعالیت میکنند. دلیل تفرقه میان سازمانها و انجمنهای اویغور؛ اختلاف منافع بین تجار و نخبگان اویغور است. به گفته کارشناسان، تجار نمیخواهند به خاطر سیاست به کسب و کار خود ریسک بیاورند و به نوبه خود روشنفکران نیز آنان را به عدم میهن دوستی در مبارزه برای آزادی اویغورستان متهم میکنند. در نتیجه سازمانهای مذکور نمیتوانند به دیاسپور خود تاثیر بگذارند. بزرگترین سازمان اویغورها، کنگره جهانی اویغورها است.
یادداشتی درباره تناقض آماری در صنایع دستی؛
تراژدی ارقام و مخمصههای صنایع دستی و فرش ایران
یک پژوهشگر صنایع دستی در یادداشتی نوشت: معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش برای موفق نشان دادن سیاستهای خود، به آمارهای پرطمطراق نیاز دارند منتها باید دید ارقام کدامیک واقعی تر است.
حجت اله مرادخانی، پژوهشگر هنر و مدرس دانشگاه در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است نوشت: امروزه آمار به مثابه یک موضوع علمی، در کنار اعداد و ارقام و جداول مربوطه، شامل مفاهیم و روشهایی است که در اغلب مطالعات و پژوهش مختلف یک ضرورت مهم برای تجزیه و تحلیل دادهها محسوب میشود. حوزههای مختلف علم از مهندسی گرفته تا علوم پزشکی، بهداشت، مطالعات علوم اجتماعی و روانشناختی و حتی علوم پایه، همه و همه برای هرگونه سنجش، برنامه ریزی و سیاست گذاری احتمالی، آمار و روشهای آن را به کار میگیرند. اشاره به این نکته هم ضروری است که در این روندها، روشهای آماری با این هدف به کار میروند که آمارهای موجود تحت تأثیر دادههای پرت قرار نگیرد و تجزیه تحلیلها به خطا انجام نشود. پس آمارهای اصیل مبتنی بر روشهای علمی گردآوری دادهها، نقش بسزایی در موفقیت برنامه ریزی و تصمیم سازی و تصمیم گیری های جوامع در مسیر توسعه دارند.
از جمله عرصههای مهم ایران در مسیر توسعه، به ویژه توسعه اقتصادی و اجتماعی بی تردید صنایع دستی و فرش دستباف است. حوزههایی که بخش مهمی از تولیدات صنایع فرهنگی ایران را به خود اختصاص داده و پیشینه آنها نشان داده که در شرایط اوج، جایگاهی پر رنگ و تعیین کننده در صادرات غیر نفتی ایران داشتهاند. اما در شرایطی فعلی این دو حوزه استراتژیک چندان حال خوشی نداشته و با چالشهای زیادی روبرو هستند. از جمله چالشهای این دو حوزه که تأثیر زیادی بر مشکلات فعلی آنها دارد، ارائه آمارهای مبهم و سوال برانگیز است. آمارهایی که بعضاً انتشار آنها معضلات زیادی در مسیر فعالان این دو حوزه مهم صنایع فرهنگی ایران ایجاد کرده است. در اصالت برخی از این آمارها شبه وجود دارد و گردآوری آنها مبتنی بر روش علمی نبوده و به طور شفاف درباره آنها اطلاع رسانی نمیشود. بر همین اساس است که یکی از چالشهای مهم صنایع دستی و فرش دستباف ایران که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم زیادی بر سیاست گذاریهای و برنامه ریزی های این دو حوزه دارد، آمارهای موجود است. مقولهای که برای بازارسنجی و آینده پژوهی صادرات آنها و رشد ثابت آن بسیار اهمیت دارد.
در شرایط فعلی آمارهای مربوط به صادرات صنایع دستی و فرش دستباف، که دو متولی مجزا دارند از سوی چند مرجع اعلام میشود و عددهای اعلام شده بعضاً دارای تناقضات و تعارضهای زیادی هستند و در روندهای اجرایی تبدیل به یک تراژدی شدهاند. از یک سو معاونت صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با استناد به آمارهای گمرک جمهوری اسلامی ایران آمارهایی را در خصوص میزان صادرات صنایع دستی به دیگر کشورها اعلام میکند. از سوی دیگر نیز مرکز ملی فرش ایران آمارها و تحلیلهای صادراتی خود را مبتنی بر آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران درباره صادرات فرش دستباف اعلام میدارد. در کنار این دو مرجع، سازمان توسعه تجارت ایران نیز به عنوان متولی صادرات غیر نفتی کشور، در گزارشهای سالانه خود، مجموع صادرات فرش و صنایع دستی که به طور رسمی از گمرکات کشور به خارج صادر میشوند را اعلام میکند.
در نوشتار حاضر تناقضهای موجود در میان آمارهای این سه نهاد با ارجاع به گزارشهای رسمی اعلام شده شأن مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. مسئلهای که به نظر میرسد عدم شفافیت آن یکی از چالشهای اصلی مسیر برنامه ریزی های توسعه محور این عرصه است؛ که هم رشد واقعی صادرات را با نوسان همراه ساخته و هم معضلات پیچیدهای در زمینه اشتغال و توسعه کارگاههای مربوطه به وجود میآورد. در ادامه به عنوان نمونه سه گزارش آماری مربوط به سال ۱۳۹۶ در خصوص صادرات فرش و صنایع دستی، شامل گزارش مرکز ملی فرش، معاونت صنایع دستی و سازمان توسعه تجارت ایران آورده میشود و تناقضات سوال برانگیز آن مورد تحلیل قرار میگیرد.
مرکز ملی فرش ایران آخرین گزارش رسمی خود از صادرات فرش دستباف ایران در سال ۱۳۹۶ را بر روی سایت خود قرار داده است. در این گزارش میزان صادرات فرش دستباف رقمی بالغ بر ۴۲۶.۶۲۲.۴۸۱ میلیون دلار اعلام شده است. که طی آن بازه زمانی (سال ۱۳۹۶) فرش دستباف از ایران به مقصد ۷۲ کشور دنیا صادر شده که در نتیجه آن، رقم صادراتی اشاره شده به دست آمده است.
معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی وزارت تازه تأسیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان متولی حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران با استناد به آمار رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران هر ساله در مقاطع مختلف میزان صادرات صنایع دستی ایران را اعلام میکند. در گزارش این معاونت در سال ۱۳۹۶ اقلام صادراتی ایران شامل مواردی از قبیل سفال و سرامیک، سنگهای قیمتی، آثار چوبی و دست بافته هایی مثل گلیم و زیلو و… اعلام شده است. رقم صادرات صنایع دستی ایران در سال ۱۳۹۶ از سوی معاونت صنایع دستی به میزان ۲۸۱.۴۰۱.۱۱۰ میلیون دلار اعلام شده است. مجموع این صادرات به ۲۰ کشور دنیا بوده که بیشترین میزان آن به کشور عراق اختصاص داشته است.
در کنار این دو گزارش صادراتی، سازمان توسعه تجارت ایران به عنوان متولی اصلی صادرات غیر نفتی کشور هر ساله گزارشی مبسوط تحت عنوان « گزارش عملکرد تجارت خارجی کشور» منتشر میکند، که مجموع صادرات فرش دستباف و صنایع دستی را در یک ردیف مجزا اعلام میدارد. این گزارش که بر روی سایت سازمان توسعه تجارت ایران قرار دارد. در فصل صادرات و در بخش مربوط به صادرات غیرنفتی کشور، رقم ۴۶۵ میلیون دلار به ثبت رسیده است. بر این اساس مجموع صادرات صنایع دستی و فرش دستباف ایران در سال ۱۳۹۶ رقمی برابر با ۴۶۵ میلیون دلار بوده است.
حال با توجه به این سه رقم صادرات در حوزه صنایع دستی و فرش دستباف، سوالات متعددی به ذهن متبادر میشود که در ادامه بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
اول اینکه بر اساس ارقام صادراتی اعلام شده از سوی معاونت صنایع دستی کشور و مرکز ملی فرش ایران در مجموع میزان صادرات این دو حوزه در سال ۱۳۹۶ (که ارقام آن در بالا ذکر شده است) برابر با ۷۰۸.۰۲۳.۵۹۱ میلیون دلار خواهد شد. حال این عدد با رقم اعلام شده از سوی سازمان توسعه تجارت ایران یعنی رقم ۴۶۵ میلیون دلار، حدوداً ۲۴۳ میلیون دلار اختلاف دارد. به عبارت دیگر مجموع رقم اعلامی از سوی معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش، ۲۴۳ میلیون دلار از عدد اعلام شده از سوی سازمان توسعه تجارت به عنوان متولی صادرات غیر نفتی کشور بیشتر است. این در حالی است که هر سه نهاد گمرک جمهوری اسلامی را به عنوان مرجع آمار خود اعلام میکنند.
دوم اینکه وجود چنین تفاوت بارز و معنی داری در ارقام صادراتی این دو حوزه چه علتی میتواند داشته باشد؟ چرا مسئولان معاونت صنایع دستی وزارتخانه تازه تأسیس میراث فرهنگی و نیز مرکز ملی فرش رقمهای صادراتی که اعلام کردهاند به این اندازه بیشتر از آمار سازمان توسعه تجارت ایران است؟
سومین نکته این است که کدام عدد بیانگر واقعیت صادرات صنایع دستی و فرش دستباف ایران است؟ آیا ملاک را باید آمار سازمان توسعه تجارت قرار داد؟ یا به آمار معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش اتکا کرد؟ نکتهای که البته باید بر آن تاکید کرد که متولی صادرات غیر نفتی کشور سازمان توسعه تجارت بوده و این نهاد نفعی در افزایش یا کاهش میزان صادرات نداشته و صرفاً شرایط موجود را طی گزارش توصیف و منتشر کرده است. در حالی که هم معاونت صنایع دستی کشور و هم مرکز ملی فرش ایران برای موفق نشان دادن برنامهها و سیاستهای اجرایی خود، به آمارهای پرطمطراق نیاز مبرم دارند. در نتیجه احتمالاً در این کورس رقابت تلاش کردند تا آمار بهتری و بالاتری اعلام کنند. اما باید دید کدام یک از این دو نهاد جانب انصاف را رعایت کرده و ارقامش به واقعیت نزدیک تر است.
چهارمین نکته به تأثیرات مخرب آمارسازی های بی حساب و کتاب بر روند توسعه صنایع دستی و فرش دستباف ایران دلالت دارد. یکی از آخرین چالشهای ناشی از این آمارهای نجومی، پیشنهاد حذف معافیت مالیاتی کارگاههای فرش دستباف و صنایع دستی از سوی دفتر پژوهش سازمان امور مالیاتی کشور است که مهر ماه ۱۳۹۸ ارائه شده است. در حال حاضر این موضوع یکی از مهمترین چالشهای موجود در مسیر توسعه صنایع دستی و فرش دستباف ایران محسوب میشود. چالشی که بر اثر آمارهای نجومی این دو نهاد به وجود آمده و آنها به عنوان متولی صنایع دستی و فرش دستباف جز ارسال نامه، به نظر میرسد تا کنون اقدام قابل تأملی برای حل این مشکل صورت ندادهاند.
باید گفت در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال حمایت از تولید ملی نام گذاری شده است ضروری است که حداکثر توان دستگاههای اجرایی و نظارتی کشور در راستای تحقق این شعار باشد. در این میان متولیان صنایع دستی و فرش دستباف ایران به عنوان یکی از مهمترین و هویتی ترین محصولات فرهنگی این مرز و بوم در روندهای حمایتی خود چندان پر رنگ عمل نکردهاند.
حتی به تازگی در خصوص جلوگیری از حذف معافیت مالیاتی کارگاههای صنایع دستی و فرش دستباف اقدام مؤثری تا به امروز صورت ندادهاند. اقدامی که مشابه آن را از سوی سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفت و با پیگیری جدی، به نتیجه مطلوب که همانا حفظ معافیت مالیاتی هنرمندان سینمایی، تئاتر و تجسمی کشور است، منجر شد. اما صنایع دستی و فرش دستباف ایران در مسیری پر از چالههای آماری، لنگ لنگان رو به آیندهای مبهم گام بر میدارد. در حالی که این حوزه فرهنگی و هویتی که مصداق بارز تولید ملی است چنانچه با آگاهی و واقع گرایی مدیریت شود، قابلیت حل بخشی از مشکلات معیشتی و اشتغال را در کشور به خوبی داراست.
اخبار
قزوه مطرح کرد؛
ماجرای شیعهشدن آخرین پادشاه تیموری هند ونامهاش به ناصرالدین شاه
علیرضا قزوه در سمینار خدمات نواب و پادشاهان اوده (لکنهو) به زبان فارسی که در دهلی برگزار شد، به بیان گوشههایی از تاریخ پادشاهان شیعه در هند و ارتباطشان با ناصرالدینشاه قاجار پرداخت. به گفته از روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در مراسم افتتاحیه این همایش، روحانی برجسته شیعه هند کلب جواد رضوی و پروفسور مانوج دیگزیت و پروفسور آنیل شرما و پروفسور محمد مزمل و ارشد علی جعفری و فاطمه بلقیس حسینی و پروفسور علیم اشرف خان و سید حسن رضوی نیز در باره جنبههای مختلف خدمات نواب اوده و خدمات آنها به زبانهای عربی و فارسی و اردو سخن گفتند.
در این همایش بیش از 70 تن از استادان و پژوهشگران هندوستان مقاله ارائه دادند.همچنین علیرضا قزوه به نمایندگی از خانه فرهنگ ایران در دهلی نو، شرکت و پیرامون نقش علمای شیعه در موفقیتهای نواب اوده سخنرانی کرد و گفت: ۱۲ تن از نوابان اوده که ۱۳۰ سال بر سرزمین اوده، لکنهو، فیض آباد، الله آباد و... حکمرانی کردند، اولین حکومت شیعه در هند نبودند، بلکه در دوره آغازین حکومت مغول در هند، سلسله شیعیان چکان را داریم که با 8 پادشاه به مدت ۳۳ سال در کشمیر حکمرانی کردند و اکبر گورکانی، اینسلسله را با دسیسه برخی از علمای تندروی کشمیر منقرض کرد. وی افزود: اگر سلسله نواب اوده هم در آغاز شکلگیری دوره مغول و در اوج قدرت اکبر تا شاهجهان شکل میگرفت، وضعی شبیه سلسله چکان پیدا میکرد و بسیاری از متعصبان آن را بر نمیتافتند. قزوه ادامه داد: درباره احوال شخصیه و زندگانی او برخی منابع بهویژه منابع غربی با نظرداشت سیادتش و ایرانیبودن وی دچار تحریفاتی شدهاند. با این وجود از خلال همین نوشتهها و بهویژه از ناحیه تذکرههای ادبی عهد او میتوان به بخشی از شخصیت فرهنگی و ادبیاش پی برد.
وابسته فرهنگی ایران در هند همچنین درباره نقش علمای شیعه در فرهنگ هند گفت: تحت تاثیر این فضای ارزشمند فرهنگی و نقش سازنده علمای بزرگ شیعه است که شاه عالم ثانی آخرین پادشاه تیموری هند در سال ۱۲۷۰ ق اعلام تشیّع میکند و در نامهای به ناصرالدینشاه مینویسد که شیعه شده و از پادشاه ایران در برابر دفع فتنه انگلیسیها کمک میخواهد. در همین فضای فرهنگی اوده است که منشینولکشور ناشر بزرگ هندی آنقدر در نشر و ترجمه آثار اسلامی و فرهنگی ایرانی و هندی توفیق دارد و آنقدر آوازهاش در جهان میپیچد که ناصرالدینشاه میگوید اگر من روزی به هند بیایم، یکی از دلایل آمدن من دیدن منشی نولکشور هندو خواهد بود.در این سمینار جناب کلب جواد روحانی شهیر شیعه هند نیز در باره خدمات پادشاهان اوده و ساخت بناهای شیعی و کمک به عتبات عالیات و ساختن بناهای متبرک شیعه سخنرانی کرد.
در قالب یککتاب انجام شد؛
بررسی زبان، هویت و قدرت در نمایشنامههای بهرام بیضایی
کتاب «بهرام بیضایی؛ زبان، هویت و قدرت» نوشته رضا ترنیان بهتازگی توسط انتشارات روزنه منتشر و راهی بازار نشر شد
کتاب «بهرام بیضایی؛ زبان، هویت و قدرت» نوشته رضا ترنیان بهتازگی توسط انتشارات روزنه منتشر و راهی بازار نشر شده است.
بهرام بیضایی از جمله نویسندگان تاثیرگذار در ادبیات نمایشی و سینمای ایران است. سه محور اسطوره، حماسه و تاریخ از جمله عناصری هستند که بیضایی با تلفیق این عناصر آثار متنوعی در ادب معاصر فارسی پدید آورده است. ترنیان معتقد است بیضایی همواره به کمک جابه جایی اساطیر و تداوم آن در متون ادبی و تاریخی کلاسیک فارسی، راوی و آفرینشگر نوینی در ادبیات امروز ایران است.
نویسنده کتاب پیشرو میگوید بیضایی با ایجاد تردید، شک و پرسشگری در آثارش، درنگی ایجاد میکند که جای تعمق و بررسی چندین باره دارد. او ضمن حفظ درونمایه آثار کهن ادبی، زبان را در خدمت نگاه اجتماعی امروز در میآورد.
کتاب «بهرام بیضایی؛ زبان، هویت و قدرت» با تحلیل ۸ نمایشنامه بیضایی با رویکرد انتقادی، با اینهدف نوشته شده که بازتاب واژگان و نحو زبان را در سه الگوی هویت، قدرت و دانش بررسی کند و با تبیین و تفسیر آن زوایا و لایههای تودرتوی آثار این نویسنده را به خوانندگان نشان دهد.
مطالب اینکتاب در ۲ فصل تدوین شدهاند؛ فصل اول: تحلیل واژگانی و ترکیبات و فصل دوم: تحلیل روابط نحوی در آثار بهرام بیضایی.
عناوین فصل اول کتاب به اینترتیباند: آرش، اژدهاک، کارنامه بندار بیدخش، مرگ یزدگرد، فتحنامه کلات، مجلس قربانی سنمار، سهرابکشی، شب هزار و یکم.
در فصل دوم هم اینعناوین درج شدهاند: روابط نحوی در روایت آرش، روابط نحوی در روایت اژدهاک، روابط نحوی در کارنامه بندار بیدخش، روابط نحوی در مرگ یزدگرد، روابط نحوی در فتحنامه کلات، روابط نحوی در مجلس قربانیِ سنمار.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
وظیفه حاکم داد و دهش است و این تصویر زیربنایی خواهش بشری است؛ مردم اختیار امور و کشورشان را به میل یا به غصب و غضب به قدرتمندی میسپارند تا آمورش بهبود یابد و در آرامش زندگی کند؛ اما اوضاع همواره برای مردم بدتر از پیش میشود.
اینکتاب با ۲۲۸ صفحه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.
اخبار
کتابخانه صوتی و شنیداری در فرهنگسرای رازی راه اندازی خواهد شد
به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی کتابخانه صوتی _شنیداری کتابخانه رازی در روزچهارشنبه 16 بهمن ماه راه اندازی و افتتاح خواهد شد.
به گزارش امتیاز، این کتابخانه با هدف ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی ،توسعه و ترویج کتابهای صوتی –شنیداری در فضای مجازی و با هدف بهره مندی اقشار خاصی از مخاطبان از جمله روشندلان و سایر علاقه مندان به کتابهای شنیداری در کتابخانه رازی فرهنگسرای رازی راه اندازی خواهد شد.
براساس این گزارش کتابخانه صوتی فرهنگسرای رازی با بیش از 1000 عنوان کتاب با گستره ای از موضوعات از قبیل ادبیات ،شامل شعر و مجموعه داستان با 100 عنوان،تاریخی و کهن با 150 عنوان ،قصه های کودک و نوجوان با 500 عنوان ،دین و مذهب با 170 عنوان،ورزشی 25 عنوان و هنری با 20 عنوان آغاز به کار می کند .
کتابخانه شنیداری رازی با برنامه ریزی صورت گرفته با افزایش عناوین تا سقف 10000 عنوان جهت دسترسی هرچه بیشتر شهروندان گسترش خواهد یافت.
علاقه مندان می توانند جهت حضور در مراسم افتتاحیه در روز چهارشنبه 16 بهمن ماه ساعت 15 به نشانی میدان قزوین،خیابان قزوین،خیابان شهید مرادی،فرهنگسرای رازی مراجعه و یا با شماره تلفن 55423352تماس بگیرند.
در نشست «آموزش و راهبردهای خواندن» مطرح شد
خواندن، یک مهارت در زندگی کودکان است
هشتاد و دومین نشست توسعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی با موضوع «آموزش و راهبردهای خواندن» در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
هشتاد و دومین نشست توسعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی با موضوع «آموزش و راهبردهای خواندن» با حضور حسین قاسمپورمقدم و ابراهیم طلایی از پژوهشگران و مدرسان دانشگاه، روز دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
در ابتدای این نشست ابراهیم طلایی به ایراد سخنانی پرداخت و گفت: «نظریههای آموزش خواندن» عنوانی است که برای سخنان خود انتخاب کردم. در پس تمام کنشهای تربیتی که معلم انجام میدهد یک دیدگاه نظری نهفتهست که هویدا نیست.
وی ادامه داد: عمل بدون تئوری خطرناک و تئوری بدون عمل بیفایده است.
طلایی در ادامه سخنان با بیان مثالهای مختلف به توضیح الگوها و نظریههای آموزش خواندن پرداخت.
وی با بیان اینکه به نظریههای خواندن هم میتوان نگاه تاریخی داشت، توضیح داد: تئوریهای متقدم اولین نظریههای خواندن هستند که تئوری انضباط ذهنی منصوب به افلاطون و ارسطو یکی از آنهاست که معتقد است عضلههای مغز هم برای خواندن نیاز به تمرین دارد. تداعیگرایی، شکوفایی طبیعی، ساختارگرایی از دیگر نظریههای ابتدایی خواندن هستند.
این پژوهشگر در ادامه سخنان خود درباره دیگر الگوهای نظریههای خواندن افزود: الگوی رفتاری نیز شامل نظریههای شرطیسازی کلاسیک، ارتباطگرایی و شرطیسازی عامل است. الگوی سازندهگرایانه نیز شامل نظریههای یادگیری مبتنی بر پژوهش، نظریه طرحواره، نظریه تبادلی / واکنش خواننده، نظریه روان زبانشناختی، نظریه تمامیت زبان و نظریه فراشناخت میشود.
طلایی از الگوی رشدی به عنوان یکی دیگر از الگوهای نظریههای خواندن نام برد و گفت: رشد سواد، مدل مرحلهای، سواد برایندی و سواد خانواده و لنزهای تغذیهای، خواب و ورزش نظریههای رشدی هستند. الگوهای عاطفی، نظریههای یادگیری اجتماعی و پردازش شناختی نیز دیگر الگوهای نظریههای خواندن در جهان هستند که هر کدام زیرمجموعههایی دارند.
در ادامه این نشست نیز حسین قاسمپورمقدم به ایراد سخنانی درباره «آموزش و راهبردهای خواندن» پرداخت.
وی اظهار کرد: همه ما ایرانیها خواندن را امری بدیهی فرض کردهایم و برایش هزینه هم نمیکنیم. مشکل خواندن در کشور ما مشکل مربیان نیست. همه اولیا و مربیان به شیوه مربیان خود روش خواندن را آموزش میدهند.
این پژوهشگر تأکید کرد: خواندن یک پدیده الهی است و وجه تمایز انسان با حیوان، بحث زبان و قدرت اندیشیدن است. در مهارتهای ذهنی ما مهارتهای تولیدی نظیر تولید صوت و صدا و مهارتهای دریافتی نظیر دریافت تصاویر و آوا وجود دارد.
قاسمپورمقدم یادآور شد: حتی مربیانو معلمان ما هم در این زمینه مشکل دارند که بتوانند توانایی خواندن را به کودکان و نوجوانان آموزش دهند. بچهها نوشتن را از یکسالگی بلد هستند و خط و خطوطی که با مداد و اشیا نوکتیز میکشند برایشان معنا دارد. وظیفه مربیان و معلمان نظمدادن به ذهنیت بچههاست.
این مدرس دانشگاه معتقد است برای معلمان، خواندن روشن نیست و یادآور شد: ما خواندن را معادل قرائت و روخوانی میدانیم. خواندن دو مرحلهای شامل تلفظ و فهم است.
در پایان این نشست پرسش و پاسخی بین حاضران در نشست شکل گرفت.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4214/19013/74277
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4214/19013/74278
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4214/19013/74279
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4214/19013/74280
|
عناوین این صفحه
- فرهنگ اویغورها؛ آنها هیچ جایگاهی در ساختار سیاسی قرقیزستان ندارند
- تراژدی ارقام و مخمصههای صنایع دستی و فرش ایران
- اخبار
- اخبار