|
دفاع از کالدرون به معنی مخالفت با یحیی نیست!
محمدباقر محقق
گابریل هامبرتو کالدرون یک چهره شاخص، معتبر و محترم در فوتبال آرژانتین است. مردی که سابقه حضور در دو فینال جام جهانی در کارنامه اش میدرخشد. و البته کارنامه دوران بازیاش نیز قابل توجهی دارد؛ ۹ سال حضور در تیم ملی آرژانتین و سابقه بازی در باشگاههای رسینگ کلاب، ایندیپندینته، رئال بتیس، پاریسنژرمن، سیون فرانسه و لوزان سوئیس نشان از تجربه و توانمندی او دارد.
کالدرون در عرصه مربیگری هم رزومه چشمگیری دارد، سابقه هدایت تیمهای رئال بتیس، لوزان سوئیس، تیم ملی عربستان، تیم ملی عمان، تیم ملی بحرین، باشگاههای الهلال عربستان، الاتحاد عربستان، القطر قطر، الوصل امارات، بن یاس نشان از تجربه بالای او دارد. پیرمرد آرژانتینی توانسته بود تیم ملی عربستان به جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان برساند، با الاتحاد عربستان با فینال لیگ قهرمانان آسیا برسد و با الهلال دو مقام قهرمانی بدست بیاورد.
او در تیرماه ۹۸ هدایت پرسپولیس را بعهده گرفت و جانشین برانکو ایوانکوویچ شد. به گفته خودش این مسئولیت را پذیرفت چون این توانمندی را در خود میدید که یک چالش بزرگ ورزشی را تجربه کند و هدایت تیمی را به عهده بگیرد که توانسته بود با هدایت پروفسور کروات افتخارات بزرگی را کسب کرده و طی سه سال هفت جام قهرمانی را به کلکسیون افتخارات پرطرفدارترین باشگاه آسیا اضافه کند.
کالدرون اذعان کرد رقم قراردادش با پرسپولیس به مراتب کمتر از تمام قراردادهای قبلیاش بوده و بدلیل شناختی که از عظمت باشگاه پرسپولیس داشته این مسئولیت را قبول کرده است. پس از جدایی دراماتیک برانکو از پرسپولیس غم و یاس عجیبی بر هواداران ارتش سرخ حاکم شده بود. بسیاری رفتن برانکو را پایان قدرت نمایی بلامنازع پرسپولیس و مساوی با خداحافظی این تیم با صدرنشینی و قهرمانیهای متوالی میدانستند.
شوک عجیبی حاکم شده بود و مدیران باشگاه پرسپولیس متشکل از ایرج عرب، نبی و رغبتی برای مذاکره با گزینههای جانشینی برانکو به استانبول ترکیه سفر کردند. پس از مذاکرات متعدد و فشرده نهایتا نام گابریل کالدرون بعنوان سرمربی جدید پرسپولیس اعلام شد. مدیران وقت باشگاه موفق شدند علاوه بر حفظ استخوانبندی و ستارههای گرانقیمت تیم، بازیکنان سرشناس دیگری منجمله وحید امیری و فرشاد احمدزاده را جذب کنند.
کالدرون کار خود با پرسپولیس را با برپایی اردویی در ترکیه آغاز کرد. لیگ برتر فوتبال ایران آغاز شد و پرسپولیس هرچند توانست از نظر نتیجه گیری عملکرد مطلوبی کسب کند اما با فوتبال شناور و تماشاگر پسند زمان برانکو فاصله داشت. کالدرون در پاسخ به این انتقادات گفت برای اینکه تفکر تاکتیکی خود را در پرسپولیس نهادینه کند نیاز به فرصت دارد. تز او منطقی و قابل پذیرش بود چون پرسپولیس کالدرون رفته رفته و بازی به بازی بهتر میشد.
دربی حساس پایتخت که اولین چالش بزرگ کالدرون بود با برد پرسپولیس همراه شد و او توانست در میان علاقهمندان به پرسپولیس صاحب جایگاه و پایگاهی شود. عملکرد آماری تیم او به لحاظ تاکتیکی فوقالعاده بود و توانست رکوردهای جالبی را جابجا کند! کسب بیشترین امتیاز خارج از خانه، قهرمانی مقتدرانه نیم فصل، آمار حیرت انگیز دوندگی بازیکنان، تعداد پاسکاری شفگت انگیز در هر بازی، کمترین گل خورده و ... از جمله دستاوردهای ۶ ماهه اول مربی آرژانتینی بود.
کالدرون رابطه خوبی با بازیکنان، مدیران باشگاه، هواداران، کریم باقری و محسن خلیلی داشت. در میانه نیم فصل بود که محمدحسن انصاری فرد از سوی وزارت ورزش بعنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس منصوب و جانشین ایرج عرب شد. انصاریفرد اعلام کرد کالدرون مورد حمایت او بوده و برای تحقق خواستههای سرمربی اقدام خواهد کرد. محمدحسن پس از مدتی اقدام به اعمال تغییرات گسترده در کادر مدیریتی باشگاه نمود. محسن خلیلی سرپرست تیم عزل و افشین پیروانی جایگزین او شد. همچنین مدیران، معاونان و مشاوران جدیدی در را در باشگاه منصوب کرد.
اولین خواسته های کالدرون مطرح شد: جذب یک مهاجم کارامد و پرداخت حقوق بازیکنان و کادر فنی مهمترین درخواست گابی بود. انصاریفرد مکرر وعده میداد که در تلاش برای تحقق خواستههای سرمربی است ولی رفته رفته شکل رابطه مدیرعامل و سرمربی رنگ و بوی تقابل بخود گرفت و کار به متهم کردن یکدیگر در رسانهها انجامید. کالدرون صراحتا گفت بعضی از مدیران باشگاه دروغ میگویند و هدفشان برکناری او از پرسپولیس است، همچنین کالدرون در نشست خبری با عصبانیت خطاب به مدیران باشگاه گفت: مرا احمق فرض نکنید!
مطالبات کالدرون تا نیم فصل پرداخت نشد تا قرارداد او اتوماتیک وار ملغی و باطل شده و تشریفات لازم برای انعقاد قرارداد جدید انجام شود. کالدرون از بی صداقتی مدیران باشگاه انتقاد و شروط جدید خود را برای ادامه همکاری با پرسپولیس اعلام کرد. اختلاف عمیق کالدرون با انصاریفرد و افشین پیروانی علنی شده و کالدرون برکناری ایشان را یکی از شروط اصلیاش برای ادامه همکاری اعلام کرد. نهایتا طرفین به توافق نرسیده و رسما قطع همکاری اعلام شد.
همانطور که قابل پیش بینی بود پس از کش و قوس های فراوان یحیی گل محمدی به سرمربیگری پرسپولیس منصوب و معرفی شد. هنوز زمان زیادی از شروع بکار یحیی در پرسپولیس نگذشته و صرف انجام چهار بازی نمیتوان عملکرد او را ارزیابی کرد اما میتوان گفت کار یحیی به مراتب سختتر از کالدرون است. کالدرون توانسته بود اعتماد هواداران و اهالی فوتبال را جلب کند. او بسیار سختکوش و متواضعانه کار میکرد. از هفت صبح و سه ساعت قبل از شروع تمرین در ورزشگاه شهید کاظمی حاضر شده و کار آنالیز رقبا و تیم خود را انجام میداد. خودش پا به پای بازیکنان تمرین میکرد و لبریز از انگیزه و برنامه بود.
هواداران پرسپولیس دیگر داشتند با جدایی برانکو کنار میآمدند و خیالشان از ادامه یکهتازی پرسپولیس راحت میشد ولی باز هم این دلخوشی تداوم نداشت و کالدرون هم جدا شد. حالا کالدرون شده خط کش هواداران پرسپولیس برای اندازه گیری عملکرد یحیی! دوندگی بازیکنان کاهش پیدا کرد، تعداد پاس و شوت در هر بازی افت کرد، دیگر خبری از مهدی ترابی سه امتیازی نبود، بازیکنان احساسی و بی برنامه بازی کرده و تیم بجای اینکه پیشرفت کند رفته رفته دچار افول شد تا صدای منتقدان برکناری کالدرون شنیده شود.
کسانی که از یحیی حمایت میکنند و او را قبول دارند ولی هیچوقت دلیل برکناری کالدرون را متوجه نشدند. چرا کالدرونی که توانست تیم را قهرمان نیم فصل کند باید برکنار شود؟ چرا انصاری فرد با کالدرون، هواداران و اصحاب رسانه صادق نبود و وقتی از برنامه اش برای حفظ کالدرون میگفت در تلاش برای جذب یحیی گل محمدی از تیم شهرخودرو بود؟
بهر حال قصه برانکو و کالدرون تمام شد و هواداران پرسپولیس راهی جز حمایت از یحیی نمیبینند ولی این حمایت از یحیی منوط به نتیجهگیری و تداوم موفقیتهای برانکو و کالدرون است و اگر این چنین نباشد چه بسا سرنوشت یحیی هم در صف خواسته هواداران پرسپولیس در قبال پروین، استیلی و دایی یا دیگر بزرگان این باشگاه قرار بگیرد، وقتی تراکتور از دنیزلی به ساکت الهامی، استقلال از استراماچونی به فرهاد مجیدی و تیم ملی از کارلوس کیروش و ویلموتس به اسکوچیچ رسید قاعدتا یحیی این شانس و البته پتانسیل را دارد که فرگوسن پرسپولیس شود!
شاید عمده ترین اشکالی که بتوان از تیم یحیی گرفت این باشد که شاگردانش احساسی بازی میکنند. بیرانوند زیر توپ میزند، بازیکنان خط دفاع، هافبک و حمله بدون برنامه و تمرکز بازی را به جریان میاندازند و هر چه به دقایق پایانی بازی نزدیکتر میشوند احساسیتر بازی میکنند. یحیی سابقه ۱۰ سال مربیگری را دارد و در عین جوانی بیتجربه نیست.
فاکتور مثبت دیگری که گلمحمدی دارد این است که در زمان که فوتبال بازی میکرد زیر نظر مربیان بزرگی کار کرده، استانکو پوبلهکوویچ، والدیر ویرا، یورگن گده، میروسلاو بلاژویچ، تومیسلاو ایویچ، راینر زوبل و برانکو ایوانکوویچ از جمله مربیان خارجی بودهاند که یحیی در مقاطع مختلفی شاگرد آنها بوده است.
قطعا کار کردن زیر نظر این مربیان برای شاگردان دانش افزایی و نکات علمی و تاکتیکی آموزندهای داشته است. آشنایی با متدهای بدنسازی، طرح و برنامه ریزی تاکتیکی و تفهیم خواستههای مربی از بازیکن در چارچوب روشهای نوین و استاندارد آنالیز از جمله دستاوردهای قابل یادگیری از مربیان خارجی است.
چالش بزرگ دیگری که گریبانگیر مربیان ایرانی است عدم موفقیت چشمگیر در بازیهایی آسیایی میباشد که یحیی نیز از این قاعده مستثنی نیست. پرسپولیس در مقابل الدحیل قطر هم به لحاظ تاکتیکی، هم به لحاظ روحی و روانی نمایش امیدوار کننده ای نداشت و متحمل شکست شد.
اگر بخواهیم واقع بین باشیم هر قدر که نسبت توانمندی و احتمال پوکر قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر با یحیی گل محمدی امیدواری وجود دارد نسبت به موفقیت او در آسیا تردیدهای غیرقابل انکاری وجود دارد.
یحیی گل محمدی باید بداند اگر میخواهد بعنوان یک سرمربی مطرح و موفق آوازهای برای خود دست و پا کند باید بسان برانکو و کالدرون یکسری اصول اساسی و مهم خود در مربیگری را ترسیم کرده و از آنها عقب نشینی نکند!
او باید استقلال کامل و مطلق در تصمیم گیری داشته باشد، عدم توصیه پذیری، عدم اجازه دخالت دیگران در امور فنی، اختیار تام در مورد بازیکنان و تقویت کادر فنی و دستیارانش نیز از دیگر نکات بدیهی است که سرلوحه کار تمام مربیان موفق است.
یحیی گل محمدی سالها در پرسپولیس هم بازی و هم مربیگری، او با جو و فضای این تیم غریبه نیست. میداند که چه مسئولیت بزرگ و دشواری را قبول کرده و هرگونه سستی و کاهلی در کارش میتواند به سوختن خود او و از کف رفتن قهرمانی برای پرسپولیس تمام شود.
هنوز برای قضاوت در مورد یحیی زود است و البته هواداران، پیشکسوتان و مدیران باشگاه میدانند که گلمحمدی کار خود را تازه شروع کرده و این حق را برای او قائل هستند که برای پیاده سازی تفکرات تاکتیکی خود نیاز به زمان دارد.
هرچند انتقاد گاه و بیگاه، تحلیل و ارزیابی عملکرد یحیی حق مسلم و طبیعی علاقهمندان به پرسپولیس و کارشناسان اهل فن بوده و منافاتی با حمایت و پشتیانی از او ندارد. همه پرسپولیسیها به یحیی خوشبین و امیدوار بوده و بیصبرانه منتظر دیدن بازیهای درخشان، چشم نواز و ارائه فوتبالی شناور، زیبا و پر گل از پرسپولیس یحیی هستند.
تغییر ماجرای انتخابات؛ اگر بهاروند بازنشسته باشد!
چند روز قبل بود که سازمان بازرسی با ارسال نامهای به وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال انتصاب بازنشستهها در سه پست ریاست، دبیرکلی و خزانهداری ممنوع کرد. پستهای مهمی که پیش از این نیز بر سر آنها بحث زیادی مطرح بود و حالا با نامه رسمی دیوان عدالت و سازمان بازرسی انتصاب بازنشستهها در این سه پست منتفی است.
اما گویا سازمان بازرسی که مجری اصلی نظارت بر اجرای قانون عدم منع به کارگیری بازنشستهها نام دارد، به دنبال این است که از حضور افراد بازنشسته در دو صندلی دیگر نیز ممانعت به عمل آورد. دو پست دیگری که مورد نظر قرار گرفته، نایب رییسی اول و دوم است. همان پستی که در اسفند سال 1397 علی کفاشیان از ادامه حضور در آن پست منع شد و تا به الان نیز نایب رییس اول به طور رسمی شناخته نشده است.
با توجه به این نامه، انتخابات دچار تغییرات فراوان میشود. حیدر بهاروند، نامزد ریاست فدراسیون فوتبال در لیست هفت کاندید به عنوان نایب رییس دوم و رییس سازمان لیگ معرفی شده است. فردی که بازنشسته وزارت نیرو است و با توجه به نامه سازمان بازرسی امکان حضور در انتخابات حتی به عنوان نایب رییس را ندارد. با توجه به اینکه مهلت قانونی تکمیل مدارک کاندیدها و اعلام نواب رییس به پایان رسیده، در صورت سماجت سازمان بازرسی برای عدم به کارگیری فرد بازنشسته در پست نایب رییسی اول و دوم، اسم حیدر بهاروند از لیست نامزدهای نهایی خط خواهد خورد و سرپرست برای نایب رییس دوم و سازمان لیگ انتخاب میشود.
تغییر بزرگی که شاید در آینده انتخابات هم تاثیر بگذارد. چرا که این احتمال وجود دارد انتخابات از 25 اسفند ماه به زمان دیگری موکول شود و حداقل دو ماه به تعویق بیافتد. موضوعی که مسئولان ارشد فدراسیون فوتبال از آن استقبال میکنند اما وزارت ورزش به هیچ عنوان به دنبال این کار نیست. چند سال قبل چنین فشاری متوجه فدراسیون فوتبال بود و آنها با اهرمی به نام قوانین فیفا تا حدی برابر قانون بازنشستهها مقاومت کردند (عدم دخالت نهادهای سیاسی در فوتبال). به همین دلیل باز هم فدراسیون نشینها میخواهند از زور خود در فیفا استفاده کرده و با تعویق انتخابات مانع از اجرای قانون شوند.
روندی که وزارت ورزش با توجه به اتفاقات تلخ قبلی به دنبال تکرار آن نیست و مصرانه برای برگزاری انتخابات در روز 25 اسفند تلاش میکند. البته در این بین وزارت فشار نهاد بالا دستی مثل سازمان بازرسی و همچنین دیوان عدالت را هم پشت خود میبیند و میتواند به این واسطه اهداف خود را پیش ببرد.
حال از چهار گزینه برای رسیدن به دور نهایی انتخابات فدراسیون فوتبال نام برده میشود. محمدحسین قریب، مهدی محمد نبی، حبیب کاشانی و محمدرضا کلائی. چهار نفری که بهاروند را به عنوان نایب رییس دوم انتخاب کرده بودند و امید زیادی به جذب رایهای او در مجمع داشتند. در صورت اینکه دستور سازمان بازرسی برای عدم به کارگیری بازنشستهها در پست نواب اول و دوم قطعی و ابلاغ شود، شاهد داغ تر شدن انتخابات نیز خواهیم بود. جایی که نامزدهای نهایی یکی از مهم ترین مهرههای خود را از دست خواهند داد و برای پیروزی در این رقابت باید با هیئتهای استانی رایزنی بیشتری داشته و رای آنها را جذب کنند. هر چه هست باید تا پایان هفته منتظر ماند و دید در نهایت موضع فدارسیون فوتبال و وزارت ورزش در این خصوص چه خواهد بود.
یادداشت
«بیرو»ی بیروح!
بهروز رسایلی
علیرضا بیرانوند طی چند فصل گذشته عصای دست پرسپولیسیها بوده و نقش مهمی در موفقیتهای این تیم داشته است. با این وجود شواهد نشان میدهد او این فصل در حال گذراندن ضعیفترین دوران فوتبال حرفهایاش است؛ آنچه میتواند بیارتباط به علاقه بیرانوند برای بازی در اروپا نباشد. او که به تازگی قراردادش را هم با باشگاه بلژیکی برای پایان فصل رسمی کرده، از ابتدای لیگ نوزدهم به فکر مهاجرت بود و شاید به همین دلیل هرگز نشانی از آن ستاره قبلی، با دستهای امن و چسبناک نداشت. همه گلهای پرسپولیس را در این فصل بیرانوند خورده و جانشین او بوژیدار رادوشوویچ بدون گل خورده، منتظر فرصتی دیگر است تا شاید این بار گلر ملیپوش کشورمان را تا آخرین روز حضورش در ایران نیمکتنشین کند.
سر، شوت، زاویه بسته
نکته عجیب در مورد بیرانوند بیروح امسال، تنوع گلهای دریافتی اوست. علیرضا که قبلا به خاطر تمرکز بالا و قد و قواره و پرشهای خوبش آسمان محوطه جریمه سرخها را امن میکرد، امسال انواع و اقسام ضربات سر را گل خورده است؛ از سانتر تیز و تیر یکی در بازی با نفت مسجد سلیمان تا سانتر بلند و آرام مقابل شهر خودرو و سانتر نزدیک روی تیر دو در بازی با الدحیل! شگفتانگیز است که بیرانوند این همه روی توپهای هوایی آسیبپذیر شده، اما فقط این نیست. ضعف قدیمی او در مهار شوتهای از راه دور باعث شد علیرضا از پیکان روی ضربه ایستگاهی و از تراکتورسازی در جریان مسابقه گل بد بخورد، اما بدترین گل را استنلی کیروش از فاصله حدود 30 متری با یک شوت سهمگین به او زد. دروازهای که بیرانوند امسال از آن محافظت کرده، حتی روی ضربات زاویه بسته هم ایمن نبوده؛ مثل گلی که محمد محبی با لباس سپاهان به او زد و یا گل دومی که الدحیل به سادگی به ثمر رساند. خلاصه اینکه گلهای دریافتی سنگربان پرسپولیس رنگارنگ است، اما برای به یاد آوردن سیوهای او در این فصل خیلی باید به مغزمان فشار بیاوریم!
سرکش و سر به هوا
به بازی رفت پرسپولیس و سپاهان نگاه کنید. سرخپوشان که میزبان هستند، سرخوش از پیروزی در داربی تهران ابتکار مسابقه را به دست گرفتهاند و شرایط طوری است که اگر قرار باشد یک تیم گل بزند، آن تیم پرسپولیس خواهد بود، اما میانههای نیمه دوم ناگهان بیرانوند تصمیم میگیرد به خاطر برخورد توپ به داور و خودداری قاضی میدان از آغاز بازی با دراپبال (طبق قانون جدید) ناگهان وسط زمین برود و به عالم و آدم اعتراض کند؛ از داور وسط و کمکهای او تا مربیان خودی و حتی امیر قلعهنویی! در نتیجه تمرکز تیمی پرسپولیس و البته خودش به هم میخورد تا با دریافت دو گل بد، تنبیه شود. بیرانوند امسال حتی سرکش هم شده؛ جایی که بعد از آگاهی از نیمکتنشینیاش در بازی با پارس جنوبی جم به حال قهر راهی باشگاه شد تا رضایتنامهاش را بگیرد و البته پس از آن تا پایان نیمفصل حتی از حضور در تمرینات سرخپوشان هم منع شد. حالا حکایت خمیازههای روی نیمکت به کنار!
اخبار
استقلال عین آدم آهنی؛
هر ۴ روز یک مسابقه!
با اعلام برنامه جدید تیم استقلال در لیگ برتر مشخص شد این تیم پس از دیدار با الاهلی باید از ۴ تا ۲۸ اسفند هر ۴ روز در میان به میدان برود. ۷ مسابقه طی ۲۴ روز مشخص میکند استقلال روزهای پرفشار و سختی را در پیش دارد که باید ۶ بار در لیگ برتر و یک بار در لیگ قهرمانان آسیا به میدان برود. در این بین دیدار معوقه هفته هفدهم استقلال برابر فولاد خوزستان نیز دیده شده که چهارشنبه ۲۸ اسفند در اهواز برگزار میشود. برنامهای که تحملش حتی برای آدم آهنی هم دشوار است چه برسد به نماینده کشورمان در لیگ قهرمانان آسیا. البته هنوز بازی حذفی عقبافتاده میان استقلال و سپاهان هم در تقویم آبیها گنجانده نشده و احتمالاً آنها در فروردین ماه سال آینده هم دچار فشردگی رقابت خواهند شد.
در ادامه برنامه کامل مسابقات داخلی و خارجی استقلال تا پایان سال جاری را ببینید.
هفته بیستم؛ یکشنبه ۴ اسفند ۹۸
استقلال ذوبآهن، ساعت ۱۸:۳۰ ورزشگاه آزادی تهران
هفته بیست و یکم؛ پنجشنبه ۸ اسفند ۹۸
گلگهر سیرجان استقلال، ساعت ۱۶ ورزشگاه سیرجان
هفته سوم لیگ قهرمانان آسیا؛ دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸
الوحده امارات استقلال، ساعت ۱۷:۴۵
هفته بیست و دوم؛ جمعه ۱۶ اسفند ۹۸
استقلال تهران سایپا تهران، ساعت ۱۶ ورزشگاه آزادی تهران
هفته بیست و سوم؛ سهشنبه ۲۰ اسفند ۹۸
پارس جنوبی جم استقلال تهران، ساعت ۱۵ ورزشگاه تختی جم
هفته بیست و چهارم؛ شنبه ۲۴ اسفند ۹۸
استقلال تراکتور تبریز، ساعت ۱۵:۳۰ ورزشگاه آزادی تهران
معوقه از هفته هفدهم؛ چهارشنبه ۲۸ اسفند ۹۸
فولاد خوزستان استقلال، ساعت ۱۵:۳۰ ورزشگاه شهدای فولاد اهواز
دردسرهای پرسپولیس؛
تقویم یا تونل وحشت؟!
از امروز تا پایان سال، ۳۳ روز باقی مانده و در ۲۸ روز، پرسپولیس باید ۷ بازی انجام دهد؛ دو بازی در لیگ قهرمانان آسیا و ۵ بازی در لیگ برتر. به نوعی، تکلیف صعود از گروه سوم لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۰ و همچنین قهرمانی در لیگ برتر در همین مدت مشخص میشود. ۱۵ امتیاز در مسیر قهرمانی و ۶ امتیاز در مسیر صعود آسیایی باقی مانده و سرخها باید تکلیف این امتیازات را روشن کنند. در واقع با یک حساب و کتاب ساده میتوان به این نتیجه رسید که سرخها باید هر ۴ روز یکبار وارد زمین شوند و در این مدت، جدا از بازی، ریکاوری، تمرین روز قبل از بازی، سفر و... هم در پیش دارند. تقویمی که شبیه تونل وحشت است را ببینید.
سهشنبه ۲۹ بهمن (استادیوم شارجه): الشارجه امارات - پرسپولیس (هفته دوم لیگ قهرمانان آسیا)
یکشنبه ۴ اسفند (استادیوم نقش جهان اصفهان): سپاهان - پرسپولیس (هفته بیستم لیگ برتر)
پنجشنبه ۸ اسفند (استادیوم آزادی): پرسپولیس - شهرخودرو مشهد (هفته بیستویکم لیگ برتر)
دوشنبه ۱۲ اسفند (استادیوم زعبیل امارات): پرسپولیس - التعاون عربستان (هفته سوم لیگ قهرمانان آسیا)
پنجشنبه ۱۷ اسفند (استادیوم شهدای شهرقدس): پیکان - پرسپولیس (هفته بیستودوم لیگ برتر)
چهارشنبه ۲۱ اسفند (ورزشگاه آزادی): پرسپولیس - شاهین بوشهر (هفته بیستوسوم لیگ برتر)
دوشنبه ۲۶ اسفند (ورزشگاه شهید سلیمانی): ماشینسازی - پرسپولیس (هفته بیستوچهارم لیگ برتر)
با این حساب، پرسپولیسیها بعد از بازگشت از امارات، ریکاوری میکنند، یک جلسه تمرین دارند و راهی اصفهان میشوند. سپس به تهران برمیگردند، ریکاوری میکنند و راهی امارات میشوند. بعد از بازی با التعاون، مهیای دیدار با پیکان میشوند و سپس باید فوراً به تبریز بروند تا آخرین بازی سال خود مقابل ماشینسازی در هفته بیستوچهارم را برگزار کنند. این برنامه پیچیده و سخت، سرنوشت تیم در این فصل را روشن میکند. حالا یحیی گلمحمدی باید یک برنامه کامل بنویسد که به اهداف تیم آسیبی وارد نشود.
گلی که کمر پرسپولیس را شکست؛ عبرت نمیگیریم
بعد از بازی پرسپولیس و الدحیل، این پرسش در سطحی وسیع مطرح شده که چرا بازیکنان پرسپولیس در صحنه گل اول به جای دنبال کردن توپ مشغول اعتراض به داور شدند و عین سناریوی مسابقه پارسال تیم ملی برابر ژاپن را تکرار کردند؟ سوال، سوال خوبی است، اما اگر ایرانی باشید باید جوابش را خیلی خوب بدانید. مساله اینجاست که ما خیلی اهل عبرت گرفتن ازتجارب یکدیگر نیستیم؛ یعنی اصلا برایمان کسر شأن است که وقتی شکست یک نفر دیگر را میبینیم، به دلایلش فکر کنیم و تجربه او را در زندگیمان به کار ببندیم. مثلا کلی استعداد جوان میشناسیم که سرنوشت حاشیهروی ستارههای قبلی را میبینند، اما عبرت نمیگیرند و خودشان هم مو به مو همان کارها را میکنند. در ایران انگار به ازای هر سر، یک سنگ وجود دارد. هر سری فقط باید به سنگ خودش بخورد تا درس بگیرد!
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4224/19099/74668
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4224/19099/74669
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4224/19099/74670
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4224/19099/74671
|
عناوین این صفحه
- دفاع از کالدرون به معنی مخالفت با یحیی نیست!
- تغییر ماجرای انتخابات؛ اگر بهاروند بازنشسته باشد!
- یادداشت
- اخبار