|
با پرسپولیس چه کردی آقای انصاریفرد؟
محمد قراگزلو
شاید از روز نخست حضور محمدحسن انصاریفرد در رأس باشگاه پرسپولیس برهمه عیان شده بود که آب او با هیأت مدیره این باشگاه در یک جوی نمیرود. در داستان جدایی کالدرون و حاشیههای این اتفاق، جزییات بسیاری نصیب رسانهها و هواداران شد تا مشخص شود آقای مدیرعامل با هیأت مدیره به شدت مشکل دارد و این اختلاف علنا و عملا به ضرر پرسپولیس تمام خواهد شد.
در ظاهر امر اینگونه به نظر میرسید که هیأت مدیره در کار مدیرعامل سنگاندازی میکند و اجازه فعالیتهای اقتصادی و ورزشی او را گرفته. در این میان برخی پیشکسوتان هم به کمک انصاریفرد آمدند تا جو عمومی علیه هیأت مدیره باشگاه شود. حتی زمانی که انصاریفرد در تلویزیون از استعفای خود خبر داد و دلایل این اتفاق را برشمرد نیز غالب هواداران پرسپولیس بر این باور شدند که مدیرعامل برحق است و هیأت مدیره با انواع و اقسام ظلمهایی که در حق او کرده، تیشه برداشته تا به ریشه پرسپولیس بزند.
با این حال آمار و حقایقی فاش شده که مشخص میکند انصاریفرد در دوران حدودا 7 ماهه مدیریتیاش گافهای اقتصادی وحشتناکی مرتکب شده تا مشخص شود هیأت مدیره حق دارد بعد از استعفای تلویزیونی انصاریفرد از او توضیح بخواهد.
انصاریفرد در دوران مدیریتش در باشگاه پرسپولیس 30 میلیارد تومان چک کشیده. چکهای ذیحسابی وزارت اقتصاد. اما نکته اینجاست که شما وقتی اجازه برداشت از پول حساب خزانه را دارید که نامه کتبی داشته باشید. انصاریفرد این چکها را خرج کرده بدون اینکه برای یکی از آنها مصوبه هیأت مدیره را در اختیار داشته باشد و آنها را در جریان بگذارد.
برخلاف آنچه گفته شد شرکت آتیه داده پرداز مجری یا عامل اسپانسر نیست بلکه خودش اسپانسر است و کل برند پرسپولیس را در اختیار گرفته و سود عجیب و غریبی از قراردادها میبرد.
انصاریفرد مصاحبهای داشت و اعلام کرد پولی که هواداران از طریق سامانههای هواداری و با کمک اپراتورهای مختلف مثل ایرانسل و رایتل به باشگاه کمک میکنند مستقیما به حساب باشگاه میرود، در صورتی که اینگونه نیست و این پولها ابتدا به حساب آتیه داده پرداز میرود، 30 درصد از آن کسر میشود و بقیهاش به باشگاه میرسد.
نکته اسفبار ماجرا اینجاست که تاکنون شرکت آتیه داده پرداز بابت 15 میلیارد تومانی که به باشگاه پرسپولیس پول پرداخت کرده از این باشگاه چک گرفته است در حالی که همه میدانیم وظیفه ذاتی اسپانسر کمک مالی به باشگاه است و قاعدتا باشگاه نباید در قبال این کمک چکی در اختیار اسپانسرش قرار بدهد. جالب اینکه شرکت مزبور چکهای دریافتی از باشگاه را تقسیط کرده و با در نظر گرفتن حساب خالی باشگاه، در حال برگشت زدن آنهاست.
انصاریفرد در بدو دوران دوم مدیریتیاش در باشگاه پرسپولیس اعلام کرد طی قراردادی که با شرکت آتیه داده پرداز بسته شده این باشگاه سالانه 150 میلیارد تومان درآمد خواهد داشت. از این یک سال 7 ماه گذشته و 5 ماه دیگر باید 150 میلیارد تومان در حساب باشگاه باشد اما باشگاه تاکنون از این راه حتی هزار تومان درآمد نداشته. در عین حال این پرسش وجود دارد که اصلا چه تعهدی وجود دارد تا این شرکت رقم مذکور را پرداخت کند؟ چرا میزان پرداختی به باشگاه سقف و کف ندارد؟ در این باره فقط اعلام شده از محل درآمدها پرداخت میشود و حتی یک فقره چک به عنوان پشتوانه و تضمین در باشگاه وجود ندارد. حالا 7 ماه از شروع این قرارداد گذشت اما اگر 5 ماه دیگر شرکت مذکور نتوانست 150 میلیارد را پرداخت کند بدهی باشگاه فقط همان چکها نخواهد بود چرا که 100 میلیارد دیگر عقب میافتد چون هزینههای جاری باشگاه هرگز متوقف نمیشود.
رسول پناه که به عنوان رئیس هیأت مدیره به باشگاه اضافه شد و حالا در نقش سرپرست، باشگاه را اداره میکند دو میلیارد تومان از حساب شخصی خودش به باشگاه کمک کرده است. مهرداد هاشمی دیگر عضو هیأت مدیره که ظاهرا با انصاریفرد دعوای لفظی داشته هم عامل رساندن 7 میلیارد پول به باشگاه بوده که از طریق عقد قرارداد با شرکت ریحان فیلم حاصل شده و پیشخور هم شده است. حتی اگر رسول پناه دندانپزشک وزیر هم باشد یا مهرداد هاشمی با انصاری فرد دچار اختلاف شود اینکه هر دو عضو هیأت مدیره به باشگاه پولی رساندهاند قابل کتمان نیست و بالا گرفتن مشکل و اختلافات با آنها، اعضای هیأت مدیره را برای کمک بیشتر دچار یأس میکند. در واقع باید منصف بود و این نکته را در نظر گرفت که حتی اگر هواداری با کار اقتصادی به باشگاه کمک میکند در صورت آگاهی از مشکلات و موارد بالا مأیوس و دلسرد شود. ضمن اینکه این نقد جدی هم به انصاری فرد وارد است که مگر وقتی او مدیرعامل شد و ادعای حل مشکلات و تزریق 150 میلیارد تومان به باشگاه داشت از اعضا و ترکیب هیأت مدیره خبر نداشت؟
انصاریفرد در حالی به عقد قرارداد با بانک گردشگری به عنوان اسپانسر میبالد که مقرر شده باشگاه پرسپولیس به ازای سه سال همکاری با این بانک 15 میلیارد تومان دریافت کند. این در حالی است که باشگاه پرسپولیس در دوران مدیریتی رویانیان با همین بانک قراردادی به ارزش 5/5 میلیارد تومان برای یک فصل بسته بوده. حالا تصور کنید 5/5 میلیارد سال 92 و 5 میلیارد سال 98 چقدر با هم تفاوت دارند ضمن اینکه به این نکته هم میشود دقیق شد که در سال سوم قرارداد مذکور 5 میلیارد تومان واقعا چقدر ارزش مالی خواهد داشت؟
از سوی دیگر بخش قابل توجهی از این 15 میلیارد تومان نصیب آتیه داده پرداز خواهد شد و این پرسش مطرح است که اصلا چرا باید این اتفاق بیفتد؟ آیا وقتی باشگاه پرسپولیس ادعا دارد که این اسپانسر را خودش پیدا کرده و روی پیراهن تیمش تبلیغ بانک مزبور را میکند باید به طرف سومی حق دلالی گزاف بدهد؟
نکته دیگر اینکه طبق قرارداد ایرانسل باید سالانه 60 میلیارد به باشگاه پرسپولیس پرداخت کند که از این مبلغ 18 میلیارد به شرکت آتیه داده پرداز میرسد؛ اتفاقی که هیچ هواداری از آن آگاه نیست و بعید است هیچ کدام از آنها راضی شوند پولی که قرار بوده مستقیما به حساب باشگاه برود اول در اختیار یک واسطه قرار بگیرد، در حساب آن شرکت بچرخد و تازه آن شرکت از باشگاه چک داشته باشد و پرسپولیس را به دردسر بیندازد.
اینها و بسیاری جزییات دیگر مسائلی است که انصاری فرد قبل از رفتنش از پرسپولیس و استعفا از مدیرعاملی باشگاه باید توضیح دهد و به نظر میرسد هواداران و هیأت مدیره هم حق دارند که در خصوص این موارد او را بازخواست کنند.
پنهانکاریهایی که یکی یکی رو میشود
هرویه میلیچ در آخرین و تازه ترین مصاحبه اش اعلام کرده برخلاف آنچه در روزهای اخیر شایعه شده به محض شروع تمرینات استقلال برمی گردد و مثل یک فوتبالیست حرفهای قصد ندارد برخلاف قراردادش رفتار کند. در کنار این موضوع بازیکن کروات استقلال به یک موضوع هم اشاره کرد که نشان میدهد مدیران باشگاه مانند اغلب موارد با هواداران و رسانهها صادق نبودند و تکذیبهای آنها و خبرهای رسمی شان چندان موثق و بی برو و برگرد نیست!
میلیچ و افشای یک دروغ دیگر
وقتی در تعطیلات نیم فصل خبر رسید که میلیچ قصد دارد قراردادش را فسخ کند و این موضوع را هم رسما به باشگاه اعلام کرده است، فورا مدیران استقلال اعلام کردند این موضوع امکان پذیرنیست و هیچ بند یا شرطی که میلیچ بتواند بر اساس آن یک طرفه فسخ قرارداد کند وجود ندارد. حالا چند ماه پس از آن ماجرا میلیچ افشا میکند که در نیم فصل طبق بندی در قراردادش میتوانسته جدا شود، اما به قراردادش پایبند بود و به تهران بازگشت. درست مثل شیخ دیاباته که محمد نوری فر به خاطر فسخ نکردن یک طرفه قراردادش با وجود داشتن شرایط انجام این کارهمچنان به باشگاه متعهد مانده است.
جالب اینکه همچنان مدیران استقلال درباره این دو بازیکن مدعی هستند که قرارداد سال دوم آنها بدون هیچ بند و شرطی قطعی نیست و نیازی به به توافق تازه یا تمدید آن وجود ندارد. حرف و ادعایی که همه را به یاد حرفها و ادعاها و قولهای نادرست و عمل نشده مدیران باشگاه در دورههای گذشته میاندازد. وقتی افتخاری و توفیقی از ماندن مامه بابا تیام و جباروف گفتند و اخبار و شایعات درباره جدایی آنها را تکذیب میکردند و البته وقتی که فتحی و خطیر فروش الهیار صیادمنش را تکذیب کردند و از ماندن قطعی آیاندا پاتوسی خبر دادند.
وقتی مدعی شدند برکناری وینفرد شفر بیهزینه و بدون دردسر خواهد بود. وقتی فتحی جدایی قریب الوقوع استراماچونی را تکذیب کرد و وعده داد لیگ نوزدهم که هیچ ،طبق قراداد 2ساله این مربی موفق ایتالیایی در لیگ بیستم هم سرمربی استقلال خواهد بود. وقتی خلیل زاده و خطیر همراه با رحمان رضایی به دوحه رفتند تا به قول خودشان برای بازگرداندن استراماچونی مذاکره کنند اما بعد مشخص و افشا شد که اصلا از این خبرها نبوده و در قطر به دنبال جانشین استرا بودند نه برگرداندن او و در آن یک هفته کلا رسانهها و هواداران سر کار بودند!
دروغ 25 هزار دلاری!
این روال مانند 5-6 سال اخیر همچنان در استقلال ادامه دارد و مدیران باشگاه راست و دروغ را بهم میبافند و صبح یک حرف میزنند و عصر نشده حرف شان را عوض میکنند. مدیران یک موضوع را رسمی اعلام میکنند و فردایش یکی تکذیب میکند و خلاف آن را میگوید.
برای نمونه بالاخره نفهمیدیم باشگاه از اسپانسر چند ده میلیون طلبکار است که طبق اعلام موسوی چند وقت پیش تازه بخشی از آن را داد یا این باشگاه است که پولها را تا یکی دوسال بعد از پایان دولت یازدهم هم خرج و پیش خور کرده است!متوجه نشدیم بدهی باشگاه به پاختاکور آن طور که فتح الله زاده میگوید 125 هزار دلار است یا 100 هزار دلاری که خطیر به عنوان مسئول وقت باشگاه اعلام میکند و اختلاف 25 هزار دلاری از کجا و چطور پیش آمده و مشخص نیست این دروغ 25 هزار دلاری از طرف چه کسی است؟
مشخص نشده ازبکها شکایت کردهاند و نامه فیفا آمده یا نامه و تهدیدی در کار نیست! در استقلال همچنان بر همان پاشنه میچرخد و به شایعات و شنیدهها باید بیشتر از اعلام و گفتههای مسئولان بها داد و جدی گرفت. قدیم ترها وقتی باشگاه یا مسئولی یک خبر یا موضوع را اعلام میکرد فصل الخطاب بود و صحت و درستی اش رد خور نداشت اما چند سالی است که دروغ گویی، پنهان کاری به بخشی جدا نشدنی از مدیریت تبدیل شده و همین موضوع بحران بی اعتمادی و از دست رفتن سرمایههای اجتماعی را به دنبال داشته است.
تمام مصاحبه و گفتگوهای فتح الله زاده، علی خطیر، پندار توفیقی، رضا افتخاری، استراماچونی، حسن زمانی، شفر، عبدالرضا موسوی، کامران منزوی، میرشاد ماجدی، خلیل زاده، محمد نوری فر، پرویز مظلومی، فرهاد مجیدی، همدانی، فتحی، پاتوسی، زرینچه، احمد سعادتمند، بهرام افشار زاده، امیر قلعه نویی و دیگران را در همین یکی دوسال اخیر مرور کنید، آنقدر افشاگری، روشنگری و ضد و نقیض و دروغ در لابه لابه لای آنها پیدا میکنید که پرداختن به آنها حوصله سوز و زمان بر است.
استقلال تا زمانی که به این شکل و در پشت پرده و با مخفی کاری و دروغ اداره شود راه به جایی نخواهد بود. همان دروغها وحرفها عدههای سرکاری که امثال استراماچونی قبل از آن تیام و جباروف و جیری ساناک را از استقلال فراری داد و شاید این بار نوبت به امثال میلیچ و شیخ دیاباته برسد!
لازم نیست اینبار با برنامه باشید!
فرشاد کاسنژاد
سازمان لیگ با هماهنگی ستاد مبارزه با ویروس کرونا برنامه ۳ هفته آینده بازیهای لیگ برتر و یک بازی معوقه از هفته هفدهم را اعلام کرد و تیمها باید از ۱۴ فروردینماه در لیگ بازی کنند اما اعلام این برنامه هرگز نمیتواند تضمینکننده برگزاری بازیها باشد، چون هیچکس نمیتواند تضمین دهد که از ۱۴ فروردینماه امکان برگزاری مسابقات ورزشی حتی بدون تماشاگر در ایران وجود داشته باشد. نکته عجیب اینکه ساعاتی پس از اعلام برنامه لیگ برتر، جلسه ستاد عالی مقابله با کرونا در ورزش به ریاست وزیر ورزش و جوانان برگزار شد و دستور این جلسه لغو تمام فعالیتهای ورزشی تا پایان فروردین بود.
برگزاری بدون تماشاگر بازیها راهکاری بود که با توجه به پراکنش کرونا در ایران ممکن نشد، چون برگزاری بازیها برای بازیکنان، مربیان، داوران، عوامل اجرایی مسابقات و خبرنگاران و تصویربرداران نیز خطرناک بود. بنابراین در فروردینماه نیز اگر همچنان شیوع ویروس کرونا در ایران به پایان نرسیده باشد، بازهم امکان برگزاری بازیها وجود نخواهد داشت.
اعلام این برنامه اما تیمها را دچار یک بحران تازه کرد، چون حالا آنها مجبورند برای بازی در میانه فروردینماه، تمرینات خود را شروع کنند و شروع تمرینات در شرایط فعلی منطقی نیست. محل تمرین میتواند برای بازیکنان و مربیان خطرناک باشد و اگر برای حفظ سلامت آنها رأی به تعطیلی مسابقات داده شده، بنابراین تمرین کردن نیز مقدور نیست.
در شرایطی که حتی بیمارستانها امکانات کافی برای تست گرفتن از بیماران مشکوک به کرونا ندارند، بنابراین تیمها نیز نمیتوانند با تست پی در پی از بازیکنان و مربیان تمرینات خود را برگزار کنند. بازی از ۱۴ فروردین بدون تمرین اما چگونه ممکن میشود؟
لیگ برتر با توجه به بازیهای تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا و به رغم تعویق بازیهای تیم ملی ایران در راه جام جهانی فرصت چندانی برای برگزاری ندارد و در شرایطی که هنوز کنفدراسیون فوتبال آسیا برای بازیهای لیگ قهرمانان تصمیم نهایی نگرفته و فقط فیفا برنامه بازیهای ملی در آسیا را به تعویق انداخته، مشخص نیست سازمان لیگ بر اساس چه پیشفرضهایی برنامه لیگ برتر را اعلام کرده است.
توجه کنیم که پراکنش کرونا در ایران و درگیری بسیاری از کشورهای دنیا شرایط پیچیدهای برای برنامهریزی مسابقات فوتبال ساخته و سازمان لیگ هم لازم نیست با اعلام برنامه خود را نهادی منظم جلوه دهد. درباره شیوع ویروس کرونا هیچ چیز قابل پیشبینی نیست و هرچه درباره پایان شیوع ویروس گفته میشود حدس و گمان است و برای فوتبال نمیتوان با حدس و گمان برنامه نوشت.
برگزاری مسابقات نیاز به برگزاری تمرین دارد و تیمها نمیتوانند سلامت بازیکنان و مربیان خود را در این روزها به خطر بیندازند. اینکه سازمان لیگ در موقعیت دشواری قرار گرفته، قابل درک است اما مبنای تمام تصمیمات باید حفظ سلامت اهالی فوتبال و تماشاگران باشد، نه هر دغدغه دیگری.
این خطر برای این فصل از لیگ برتر وجود دارد که بدون برگزاری بازیها، به پایان برسد. سازمان لیگ باید این راهکار را بررسی کند و همه جوانب آن را بسنجد تا در صورت نیاز به اجرای این تصمیم، روش غلط و پرمسألهای اجرا نشود. اعلام پایان لیگ نیاز به بررسی قواعد و قوانین اجرای این روش دارد. این یک تجربه تازه برای سازمان لیگ است و مدیرانش نیاز به مطالعه جدی عواقب این تصمیم دارند.
بحران شیوع ویروس کرونا مسأله فوتبال نیست و ناامیدکننده است اگر مدیران و مربیان و بازیکنان تیمها به چیزی جز سلامت خود و همبازیان خود در سایر تیمها و البته تماشاگران فکر کنند. جنگ و جدلهای رسانهای و بیهوده برای کسب منفعت در این بحران مایه خجالت است. در شرایطی که فوتبال دغدغه امروز دوستداران فوتبال هم نیست، اصرار به برگزاری بازیها که تیمها را مجبور به برگزاری تمرینات در روزهای پرخطر آینده خواهد کرد، رفتار عجیب و سؤالبرانگیزی است.
کالدرون هم پولش را میخواهد؛ هم بند فسخ را!
گابریل کالدرون بعد از جدایی از کمپ سرخپوشان هرگز هدایت تیم دیگری را برعهده نگرفت. این در حالی است که دوستان او در تهران مدعی بودند کالدرون صاحب چند پیشنهاد فوق العاده شده بود ولی تصمیم گرفت بدون تیم بماند. طبق قوانین فیفا مربیانی که به هر دلیلی با باشگاه خود فسخ یکطرفه کرده و به خانه بازگشتهاند باشگاه تحت قرارداد را مجبور میکنند تا غرامت خانهنشینی را هم پرداخت کنند. این، اما یک سوی ماجراست. موقع عقد قرارداد با کالدرون، باشگاه بندی در قرارداد او گنجاند که در صورت جدایی کالدرون از پرسپولیس در نیمفصل، این مربی، چون جانشین برانکو با ۳ قهرمانی پیاپی شده بود و به یک هندوانه دربسته میماند، فقط مبلغ همان نیمفصل را دریافت کند و پولی بیشتر از آن نگیرد، اما اگر این قرارداد به نیمفصل دوم بکشد و حتی یک بازی بیشتر در پرسپولیس بماند، کالدرون میتواند کل قرارداد یک فصل را به صورت کامل دریافت کند. به بیان سادهتر، اگر باشگاه قصد قطع همکاری را داشت و قرارداد ۸۰۰ هزار دلاری کالدرون را در نیمفصل فسخ میکرد، فقط ۴۰۰ هزار دلار به این مربی آرژانتینی میرسید، اما چون کالدرون را برای یک بازی بیشتر در نیمفصل دوم حفظ کردند، جدا از ۴۰۰ هزار دلار قرارداد نیمفصل، بند فسخ ۳۰۰ هزار دلاری هم فعال شده و به صورت قانونی، باشگاه باید آن را پرداخت کند. از آنجا که این بند در قرارداد گنجانده شده، او میتواند به راحتی و به صورت قانونی، این ۳۰۰ هزار دلار اضافی را هم دریافت کند. این اقدام انصاریفرد یکی از معماهایی بود که هیئتمدیره به دنبال حل آن است و از مدیرعامل مستعفی باشگاه خواستند در این خصوص توضیح بدهد. کالدرون مربی متوسطی بود که در دوران افول خود به پرسپولیس پیوست و در مدت کوتاه حضورش در تهران با چالشهای مختلفی مواجه شد. البته او توانست تیم را صدرنشین لیگ کرده و به نیمهنهایی جام حذفی ببرد تا در دو جام، یک مدعی بسازد. با این حال گابریل بارها باشگاه پرسپولیس را تهدید به جدایی و فسخ قرارداد کرد و در نهایت نقشههایی که در سرش داشت را به مرحله اجرا رساند و دو شکایت از باشگاه را در فیفا مطرح کرد. شکایت اول طلب ۳۰۰ هزار یورویی او است که پرسپولیس باید تحت هر شرایطی پرداخت کند زیرا از قرارداد اولیه باقی مانده و جایی برای حذف آن وجود ندارد. بخش دوم شکایت از پرسپولیس هم، همین موضوع بند فسخ نیمفصل دوم بود که فعال شده و باشگاه را به دردسر انداخته است. بخشی که شاید تا حدود ۳ میلیارد تومان، باشگاه را زیر بار بدهی بکشاند.
اخبار
باقری هم مشتاق به جدایی از پرسپولیس بود؟
کریم باقری رسما به عضویت کادرفنی تیم ملی درآمده و این میتواند به منزله پایان کار او در پرسولیس باشد. اگرچه فعلا تصمیم بر آن شده که باقری همزمان در باشگاه و تیم ملی حضور داشته باشد، اما طبیعتا با پایان فصل و مخصوصا اگر تیم ملی به مرحله بعدی مسابقات مقدماتی جامجهانی صعود کند، شرایط تغییر خواهد کرد. در این صورت هیچ بعید نیست قرارداد کریم که پایان فصل به پایان میرسد، تمدید نشود. واقعیت آن است که بر خلاف ژستی که مدیران پرسپولیس در قبال جدایی (ولو پارهوقت) باقری گرفتند، این اتفاق زیاد هم برای کادر مدیریتی و مخصوصا کادرفنی ناگوار نبوده است. نکته اینجاست که از زمان تغییر سرمربی، ظاهرا نقش کریم هم در تمرینات و حتی مسابقات کمرنگتر شده. تنها کافی است گزارش تصویریهای مندرج روی سایت رسمی باشگاه پرسپولیس را مرور و آنها را با نیمفصل اول یا فصل قبل مقایسه کنید. در این صورت روشن خواهد شد باقری قبلا چقدر در تمرینات فعالتر بود. او در طول برگزاری مسابقات هم بیشتر لب خط میآمد، اما حالا اغلب این کارها را مطهری انجام میدهد و چه بسا حضور سرپرست تیم یعنی افشین پیروانی در کنار زمین، جدیتر از باقری بوده است. در مجوع این احساس وجود دارد که پیشنهاد تیم ملی درست به موقع برای کریم باقری رسیده؛ در شرایطی که هیچیک از طرفین اشتیاق سابق را برای همکاری نداشتند.
واکنشهای ضد و نقیض به بستری شدن فتحاللهزاده
چند روز گذشته خواهرزاده سرپرست باشگاه استقلال با انتشار تصویری خبر از بیماری آنفولانزای داییاش داد. خبر بیماری فتحاللهزاده البته مربوط به دیروز نیست و چند روزی میشود که نزدیکان سرپرست استقلال از کسالت او خبر داده بودند. منتهی تصویر منتشر شده از فتحاللهزاده سوالاتی را در فضای مجازی و کانالهای تلگرامی هوادار استقلال منتشر کرده است. یکی از این سوالات، در اصل واکنشی به ادعای جعفر نوجوان خواهرزاده فتحاللهزاده است که با انتشار عکس داییاش نوشته بود: «حاجی سه روز است با کسی حرف نزده» یکی از کانالهای تلگرامی طرفدار استقلال در واکنش به این عکس و کپشن نوشته: جالب اینجاست که دو شب قبل جلسه هیات مدیره باشگاه با حضور فتحاللهزاده، منزوی و خلیلزاده برگزار شده بود! از سوی دیگر عدهای پس از تماشای عکس منتشر شده در حالت بیماری فتحاللهزاده میپرسند که اگر حاجی سه روز است با کسی حرف نزده، چرا موبایل در دست دارد؟! حتی تردیدها تا جایی پیش رفته که میگویند نشانه بیماری آنفولانزا تب و لرز است اما حاجی پیراهن آستینکوتاه به تن دارد و نشانه مریضی در چهرهاش دیده نمیشود.
بدهی ؛ محصول بیمسئولیتی تاریخی
فرشاد کاسنژاد
پروندههای شکایت مربیان و بازیکنان خارجی در باشگاههای ایرانی دوباره آنچنان پرشمار شده که دیگر جای هیچ بحثی درباره سوءمدیریت در این باشگاهها باقی نمیگذارد. مدیران این باشگاهها مشغول تقسیم تقصیر در این پروندهها هستند اما همه میدانیم که آنها با تصمیمات مشابه چنین پروندههایی را بجا گذاشتهاند و هیچکدام از مدیران سالهای اخیر این باشگاهها تفاوتی در نوع بجا گذاشتن انبوهی از بدهیها ندارند. باشگاههایی مثل استقلال و پرسپولیس آنچنان درگیر پرونده شکایت مربیان و بازیکنان سابق خود هستند که نمیدانیم چطور ممکن است از این مخمصه بگذرند. احتمال محرومیت از پنحره نقل و انتقالات و حکم پرداخت خسارتهای بیشتر وجود دارد و این سرنوشت باشگاههایی است که از ایجاد هزینه بیش از بنیه اقتصادی ابایی ندارند و همچنان مشغول تکرار همین رفتار مالی هستند. استقلال و پرسپولیس در آخرین پرده با دو مربی خارجی اخیر خود به دادگاه میرسند و استراماچونی و کالدرون فقط آخرین نمونه از این ماجرا هستند و پیش از اینها برانکو ایوانکوویچ و وینفرد شفر و بسیاری بازیکنان خارجی در هر دو تیم پرونده در دادگاه ساختهاند اما دریغ از کوچکترین تغییر رفتار در این باشگاهها. مسأله اقتصادی باشگاهها هر روز پیچیدهتر میشود اما باشگاهها همچنان ولع خرید دارند، همچنان به تعداد پروندهها میافزایند و هرگز خیال تغییر روش ندارند. این اصرار به اشتباه بیش از آن بدهیها مایه تعجب و حیرت است. فدراسیون فوتبال همین چندی پیش برای ارائه اطلاعات دروغین به کنفدراسیون فوتبال آسیا و صدور مجوز جعلی حرفهای برای باشگاهها جریمه شد و در فصل آینده نمیتواند این روش خود را تکرار کند که برای باشگاههای بدهکار مجوز حرفهای صادر کند. این یک خطر برای فصل آینده لیگ برتر و لیگهای دیگر است و با باشگاههایی مواجه میشویم که دیگر مجوز فعالیت نخواهند داشت. این نکته بدیهی را هنوز فوتبال ایران باور نکرده و احتمالاً همچنان در سر دارند که با اطلاعات دروغین پیش بروند اما آیا دیگر ممکن است؟ باشگاهها در میان این همه خبر محکومیت و محرومیت همچنان درباره تغییر روش باشگاهداری حرفی نمیزنند و اگر فرصت داشتند چند بازیکن خارجی دیگر را گزاف میخریدند و به جز قسط اول و هزینه نقل و انتقال و درصد مدیر برنامههای بازیکن، بقیه را پرداخت نمیکردند. شما به چنین روندی مشکوک نمیشوید؟ نمیپرسید که پشت پرده این نقل و انتقالات چیست؟ شک نمیکنید که چرا بدون توانایی پرداخت همچنان قرارداد میبندند و ذرهای نگران فردای باشگاه نیستند؟ آخرین مدیران استقلال و پرسپولیس، امیرحسین فتحی و محمدحسن انصاریفرد بودند. آنها نیز انبوهی بدهی بجا گذاشتند و به هیچکس پاسخگو نیستند که چرا و چگونه و با چه پشتوانهای باشگاهها را به ورشکستگی نزدیک کردند؟ آنها آخرش طلبکار و مدعی از این باشگاهها رفتهاند. جانشینهای اینها نیز کسانی هستند که مسئولیت میپذیرند چون میدانند مسئولیتی برعهدهشان نیست و میتوانند دوباره بدهیهای تازه خلق کنند و سرانجام مدعی و طلبکار جدا شوند.
اخبار
مجیدی، امیر میشود یا علیمنصور؟
حمیدرضا عرب
فرهاد مجیدی در شرایطی کارش را بهعنوان سرمربی در استقلال آغاز کرده که علاوه بر تحمل سنگینی سایه استراماچونی که توانسته بود روزهای باشکوهی برای این تیم رقم بزند و به اوج محبوبیت برسد، باید با سنت همیشگی تغییرات در کادر فنی نیز در ستیز باشد. استقلال در 6 سال اخیر بهواقع کانون تغییرات پیدرپی بوده؛ چه در بخش فنی که اکنون مجیدی در رأس آن قرار دارد و چه در حوزه مدیریتی که در این نقطه نیز تغییرات فراوان بوده و آبیها مدیران متعددی را به خود دیدهاند. فرهاد اما برای رسیدن به این موقعیت باثبات، کاری بس دشوار پیشرو دارد؛ شاید چیزی شبیه به آنچه امیر قلعهنویی در سالهای آغازین حضورش در استقلال پیمود. آن روزها که امیر به قول کامران منزوی آمده بود تا تنها مربی موقتی باشد تا سران وقت این باشگاه در زمان مناسب گزینه مطمئنتری را روی صندلی مربیگری خود بنشانند توانست با خلق نمایشی تماشاگرپسند و بهکارگیری برخی سیاستهای رفتاری وکلامی هواداران را با خودش همسو و همنظر کند و مدیران باشگاه را از تصمیم به تغییر سرمربی منصرف سازد و یک فرصت 3ساله را اخذ کند؛ چیزی که تا به امروز هیچیک از مربیان پس از او به آن دست نیافته و حتی برای خودش نیز در دورههای اخیر مربیگری در استقلال هرگز تکرار نشد. قلعهنویی البته در بخش فنی نیز تیمهایی را روانه رقابتهای لیگ برتر میکرد که بازی جذابی را به نمایش میگذاشتند؛ فوتبالی هجومی و برخوردار از یک روح هجومی قابل ستایش. در کنار آن سیاستهای گفتاری و نزدیکی به قلب هواداران این حفظ ویژگی بازیهای هجومی بود که توانست 3 سال فرصت را برای سرمربی آن روزهای استقلال ایجاد کند تا او صاحب عنوانی باارزش شود؛ برچسبی که بعدها اسباب حضورش در تیم ملی را فراهم کرد و پیشنهادهای درشتی از دیگر تیمها نیز برایش به ارمغان آورد. به گواه آمار میتوان گفت هیچیک از مربیان ایرانی نتوانستند بعد از امیر به چنین موقعیتی در استقلال دست یابند و سالها در این باشگاه صاحب فرصت شوند. حتی منصوریان نیز که در نفت تهران درخشیده و با عزت به استقلال آمد در میان امواج خروشان استقلال غرق شد و هرگز نتوانست کسی باشد مانند امیر قلعهنویی که هم از محبوبیت نسبی برخوردار باشد و هم از یک پسزمینه فنی ایدهآل. فرهاد مجیدی نیز امروز در موقعیتی است که اگر اشتباه کند به سرنوشت منصوریان دچار میشود و اگر راه را درست طی کند شاید بتواند با بهکارگیری یکسری فوت و فن به آن نقطهای که سالها قبل امیر دست یافت، برسد. مجیدی برای رسیدن به چنین موهبتی باید در وادی کلام و برقراری ارتباط با مخاطبان خود کاملاً هدفمند پیش برود. اگر مجیدی بتواند به مسألهای که در سالهای اخیر استقلال را آزار داده پیدرپی اشاره کند و این موضوع را که چرا استقلال همواره کانون تغییرات در بخشهای گوناگون بوده و رقیب سنتی همواره از ثبات در بخش فنی بهرهمند بوده شاید در دایره سیاست کلامی به دستاوردهای مهمی برسد و بتواند هواداران را نیز با خود همسو کرده و در نتیجه خود نیز زمان بیشتری برای ادامه مربیگری بگیرد. از یاد نمیبریم که امیر قلعهنویی با وجود جوانی با چه ادبیات تأثیرگذاری هواداران را نیز با خود همراه مینمود وگاه به دستهای پشت پرده اشاره میکرد و گاه به اشتباههای کشنده داوری. مجیدی نیز اگر همین شبهسیاست را در پیش بگیرد شاید لااقل در وادی سیاست کلامی به آن نقطه دلخواه برسد. فرهاد در بخش فنی شاید کار چندان سختی پیشرو نداشته باشد تا همچون آن دوران برای تماشاگران استقلال بازی هجومی و جذاب به ارمغان بیاورد. استراماچونی از خود ارثیهای باقی گذاشته عمیقاً گرانبها که فرهاد تنها باید هنر حفظ آن را داشته باشد وگرنه این استقلال از لحاظ هجومی حتی میتواند از استقلال باشکوه حد فاصل لیگ پنجم تا لیگ هفتم نیز جذابتر هم باشد. شکل آمدن مجیدی به استقلال در واقع بیشباهت به شکل حضور امیر قلعهنویی نیست. آن روزها نیز مدیران استقلال با انتخاب امیر خواستند بهنوعی از مرحله گذار عبور کنند اما قلعهنویی هنرش را داشت که سرمربی استقلال شود. مجیدی نیز در شرایطی به استقلال آمده که هنوز نگاهها متوجه رفتارهای استراماچونی است و شاید خیلیها تصور میکنند عمر او نیز در استقلال کوتاه خواهد بود و آخر فصل فرهاد هم به سرنوشت منصوریان دچار میشود اما مجیدی اگر درست فکر کند، درست تصمیم بگیرد و سیاستمدارانه قدم بردارد چهبسا همان سرنوشتی را پیش روی خود ببیند که امیر دید.
رسول پناه عنوان کرد:
دیگر نمیشود پرسپولیس را با روشهای منسوخ شده مدیریت کرد!
سرپرست مدیرعامل باشگاه پرسپولیس گفت: دیگر نمی توان این باشگاه را با روش های منسوخ و بدون برنامه مدیریت کرد.
مهدی رسول پناه رئیس هیات مدیره پرسپولیس درباره دیدار اخیر هیات مدیره با پیشکسوتان و بزرگان پرسپولیس گفت: حمایت بزرگان این باشگاه، علی پروین، محمود خوردبین و حسین کلانی برای هیات مدیره و بنده دلگرم کننده است، قطعاً با راهنمایی های آنان مسیر مدیریتی باشگاه برای رضایت بیشتر هواداران و اعتلای نام پرسپولیس روشن تر ادامه خواهد داشت سرپرست مدیر عاملی باشگاه پرسپولیس گفت: در این چند روز هیات مدیره بلافاصله امور اجرایی را عهده دار شد و هواداران به هیچ عنوان نگران امور باشگاه و وضعیت تیم نباشند وی ادامه داد: وظیفه ما حفاظت و نگهداری از سرمایه انسانی هواداران و سرمایه های مادی و معنوی باشگاه است و پرسپولیس را دیگر نمی توان با روش های منسوخ و بدون برنامه مدیریت کرد
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4241/19250/75299
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4241/19250/75300
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4241/19250/75301
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4241/19250/75302
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4241/19250/75303
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4241/19250/75304
|
عناوین این صفحه
- با پرسپولیس چه کردی آقای انصاریفرد؟
- پنهانکاریهایی که یکی یکی رو میشود
- لازم نیست اینبار با برنامه باشید!
- کالدرون هم پولش را میخواهد؛ هم بند فسخ را!
- اخبار
- اخبار