|
پروژه حذف یا حفظ تاج؟
مهدی محمدی
فوتبال ما در سالهای اخیر توفیقات چندانی نداشته و بیشتر درگیر حواشی بوده است. یادمان نمیرود زمانی که علی کفاشیان رئیس فدراسیون بود بیش از آنکه از عملکردش تقدیر شود مورد انتقاد قرار میگرفت و اگر بحث دخالتهای سیاسی و نفوذ مدیران وقت وزارت ورزش و جوانان و بهتبع آن حمایت رسانهها از رئیس خندان نبود احتمالا دوره ریاستش تمدید هم نمیشد! بعد از کفاشیان نوبت به تاج رسید و کاری کرد که حتی منتقدان کفاشیان هم او را به رئیس بعدی ترجیح بدهند. حالا کفاشیان که هنوز هم بهطور کاملا شفاف مشخص نشده چرا پنج سال از سوی کمیته اخلاق محروم شد و چرا کمیته استنیاف آن را به یک سال کاهش داد به محل کارش در فدراسیون برگشته و تاکید کرده همه باید او را بهعنوان نایبرئیس فدراسیون بپذیرند. از روز شنبه تا همین الان خیلیها نسبت به بازگشت کفاشیان موضعگیری کردهاند که البته برخیشان پربیراه هم نمیگویند؛ به هر حال او هم با مشکل بازنشستگی مواجه است و هم ابهامات مربوط به محرومیتش بهطور کامل برطرف نشده. بماند که خودش هم بارها تاکید کرده بود که دیگر به فوتبال برنمیگردد اما با کنار رفتن تاج نظر او هم تغییر کرد!
نگرانی مسئولان فدراسیون
عمدهترین منتقدان کفاشیان مدیران فعلی فدراسیون فوتبال و برخی نمایندگان مجلس هستند. درباره فدراسیون مشخص شده که خیلی از اعضای هیاترئیسه موافق بازگشت او نبودهاند و ظاهرا خبر مربوط به نامهنگاری با مدیران AFC نیز با وجود تکذیبها، صحت داشته است. برخی میگویند اطرافیان تاج نگرانند که با قدرت گرفتن کفاشیان مجبور شوند به رئیس کنار رفته بپیوندند و به همین دلیل مخالف او هستند. برایشان این سوال هم پیش آمده که چرا یکی مثل صادق درودگر که مسئولیت سازمان اقتصادی را برعهده دارد اینچنین برآشفته و از استعفای قریبالوقوع مدیران درصورت سرپرست شدن کفاشیان خبر میدهد. آن هم در حالی که میگویند اگر کفاشیان در فدراسیون قدرت بگیرد هم، درودگر و برخی دیگر رفتنی خواهند بود!
قانون علیه کفاشیان
مجلسیها اما موضع منطقیتری دارند. قاضیزادههاشمی چند روز پیش اعلام کرد که بازگشت کفاشیان جرم کیفری دارد. دیروز هم نصرالله پژمانفر دیگر نماینده مجلس اعلام کرد شاهد بازگشت شخصی به فدراسیون هستیم که حداقل برای یک سال از فعالیت در این ورزش محروم بوده و این سوال را مطرح کرد که چه اتفاقی موجب شده کفاشیان فاقد صلاحیت برای حضور در این عرصه دانسته شود چراکه شائبههای مالی وجود دارد که فدراسیون فوتبال و شخص کفاشیان باید پاسخگو باشند. وی خواستار ورود نهادهای نظارتی و قضایی برای برخورد با رفتار غیرقانونی صورتگرفته در این ماجرا و ابعاد مختلف آن شد و گفت: «ماجرای عودت رقمی چند10 هزار دلاری مطرح است که ابعاد و حدود آن باید بهصورت دقیق و شفاف به ملت توضیح داده شود و مردم بدانند که چه بر سر فوتبال کشور رفته که ایشان با محرومیت یک ساله مواجه شده است. از سوی دیگر براساس نص صریح قانون، تصدی چنین سمتی از سوی ایشان که بازنشسته است، غیرقانونی و بهواقع بیاحترامی به نهادهای تقنینی و نظارتی است که باید با برخورد قاطع دستگاه قضایی همراه شود.»
گزینه وزارت برای انتخابات؟
نکته مهم اینجاست که برخی معتقدند کفاشیان با حمایت وزارت ورزش و جوانان به فدراسیون فوتبال بازگشته تا مقدمات برگزاری انتخابات را مطابق میل مسئولان این وزارتخانه فراهم کند. به هر حال در گذشته ارتباط حسنهای بین وزارتخانه با فدراسیون تاج وجود نداشته و گفته میشود در قبال تیم بهاروند هم این موضع تغییری نکرده است. البته فعلا مشخص نیست که گزینه نزدیک به وزارت در انتخابات فدراسیون چه کسی خواهد بود اما گفته میشود هر کسی که انتخاب شود از سمت کفاشیان مورد حمایت قرار خواهد گرفت! با این حال برخی معتقدند هیچ تضمینی وجود ندارد که کفاشیان در دقیقه ۹۰ وزارت را دور نزند و سمت کسی مثل تاج بر نگردد خصوصا آن که گفته می شود تاج همچنان حامیان مهمی دارد!
بد و بدتر!
تقابلهای زیادی است که در آن نمیتوان تنها از یک طرف ماجرا حمایت کرد. از یکسو با بازگشت مدیری مواجه هستیم که به گفته برخی منتقدان با همان یک سال محرومیت هم سوءپیشینه دارد و منطقی نیست که دوباره در فدراسیون فوتبال جزء تصمیمگیران باشد و از سوی دیگر افرادی مخالف این بازگشت هستند که منافعشان به خطر افتاده و در زمره مدیران ناکارآمد فدراسیون قرار میگیرند. حتی سخت است که بگوییم کدام بد است و کدام بدتر! تنها میتوان با قطعیت گفت که حال فوتبال همچنان بد است و ظاهرا قرار است بد هم بماند.
چرخه باطل؛ از این تکرار دلم گرفته!
شاهرخ عبدالرزاق
خبر کوتاه بود اما عجیب؛ «اکبر محمدی، امیرحسین پیروانی و عباس چمنیان از گزینه های جانشینی سیروس پور موسوی سرمربی تیم ملی جوانان هستند.» این اسامی نشان می دهد که انگار فرد دیگری در این فوتبال برای سرمربیگری تیم های ملی پایه وجود ندارد و مدام باید از یک چرخه دور باطل سرمربیان این تیم ها انتخاب و معرفی شوند.
اگر چه در این فوتبال بودند و هستند افرادی که در بدنه مدیریتی با عملکردشان، یادگاری نیک از خود به جای گذاشته اند اما در این مقال روی صحبت با افرادیست که در کنار این مدیران بیشتر از اینکه به دنبال منافع فوتبال ایران باشند به دنبال منافع شخصی شان هستند و طی این سالها نیز از فدراسیون تکان نخورده و بله قربان گوی همه روسا و مدیران آن وقت هستند. به نظر می رسد اهالی فوتبال نیز به جز یک ظاهر معمولا بشاش، این دسته از مدیران میانی فدراسیون را خوب نمیشاسند و از سوی دیگر مربیان هم فقط در دوره های اموزش مربیگری با انها سر و کار دارند و بعد از مدتی از این دسته جدا میشوند و فقط خاطرات خوب را در انها میبینند و نمره های خوبی که این استادان به انها میدهند و چهره واقعی این افراد همچنان پشت ابر باقی مانده است؛ کسانی که فقط نه در حذف کردن مربیان بزرگی مثل حمید علی دوستی ها و.... و جایگزین کردن مربیان دیگر که در سطح فنی و شخصیتی انها نیستند و فقط با لابی های پشت پرده خودشان وارد شده اند، بلکه در حذف مکرر تیمهای ملی پایه ما نقش بسزایی داشته اند.
سیستم انتخاب این دسته از مربیان مانند سیستم چرخاندن چرخونه هاییست که در آن فقط یک تعداد مربی مشخص وجود دارد و هر بار برای سکانداری تیمهای ملی نوبت یکی از آنها می شود حتی به قیمت اینکه در گذشته هیچ دستاورد قابل دفاعی را از خود به جای نگذاشته باشند.
فرشاد ماجدی: کسانی را سرمربی می کنند که خودشان همه کاره باشند
در همین زمینه فرشاد ماجدی مربی سابق تیم ملی امید که تجربه فعالیت در رده های سنی را داشته و مشکلات و حواشی این تیم ها را به خوبی می شناسد در گفت و گویی با فرهیختگان در خصوص معضل انتخاب مربیان امتحان پس داده از یک چرخه همیشه تکراری صحبتهایی را به شرح زیر در قالب یک دلنوشته مطرح کرد:
در ابتدای کار باید عرض کنم که از بازگشت مهدی محمدی به عنوان دبیرکل فدراسیون فوتبال بسیار خوشحالم چون او را فردی منطقی و فوتبالی میدانم. نبی انسانی قابل قبول و مدیری قوی است که به خوبی مشکلات فوتبال به خصوص فوتبال پایه را میداند و با حواشی آن آشناست اما متاسفانه در اطراف ایشان افرادی هستند که فقط به فکر منافع شخصی خودشان هستند که آنها نیز با بله قربان گویی روسا و دبیران کل وقت تا به امروز کار خود را پیش برده و به اینجا رسیده اند. معتقدم که باید آقای نبی آنها را شناسایی کند و با سیاستی که دارد این افراد را از فدراسیون فوتبال دور کرده و کنار بگذارد. این در حالیست که اصل کمیته فنی نیز در دستان آنهاست و تصمیمگیریها زیر نظر آنها انجام میشود. حتی بعضی از این آقایان در حالت مخفیانه و پنهانی برای خودشان می برند و می دوزند و انتخابات خود را انجام می دهند و فقط موقع تاییدیه که می شود به سراغ دبیرکل یا روسای فدراسیون می روند و به همین دلیل است که نبی به عنوان دبیرکل فوتبالی فدراسیون باید روی کمیته فنی بیشترین نظارت را داشته باشد تا آقایان کسانی را که مد نظر دارند انتخاب نکنند.
سالهای سال است که تعدادی مربی همیشه داخل سیستم هستند و به عنوان سرمربی و مربی و مشاور و یا همه کاره تیمهای ردههای سنی انتخاب میشوند و هیچ نظارتی هم روی آنها نیست. سالهای سال است که در ردههای سنی فقط سقوط میکنیم و خبری از المپیک و قهرمانی های آسیا نیست و متاسفانه دود این مشکلات و ضعف های تیم های پایه به چشم مسئولان و فوتبال کشور میرود و در حالی که تیم ملی فوتبال بزرگسالان در اینده توسط همین نیروهای تیمهای ملی ردههای سنی تامین میشوند اما خبری از هیچ تحول و یا پیشرفتی در تیمهای ملی امید جوانان و نوجوانان نیستیم. بنابراین حالا که پورموسوی زحمت کشیده و تیم را از مرحله مقدماتی بالا آورده باید به دنبال نیرو های جدید تر و کسانی باشیم که قبلاً نبودند اما مشکلات فوتبال پایه را می دانند و استعدادیابی و کار در پایه ها را بلد هستند و فقط زد و بند و لابی بلد نیستند و ارتباطی برای وارد شدن به سیستم ندارند. پس برای اینکه بتوانند به سیستم فوتبال وارد شوند بنظرم باید دست به دست هم بدهیم و کسی را معرفی کنیم که شخصیت، دیسیپلین و آن اسم و رسم را برای سرمربیگری تیمهای ملی ردههای سنی داشته باشند و حالا که صحبت از تیمملی جوانان است بتواند این تیم را موفق کند. شاید دوباره آقایان به خواهند افراد قدیمیتر و امتحان پس داده را داخل کار بیاورند اما آنها کارنامه خود را نشان داده اند هیچ گاه موفقیتی در گذشته کسب نکرده اند که در این بین این سوال یش میآید که آیا در ایران کمبود مربی داریم؟
به شخصه با کرانچار کار کرده و روش کار او را دیده ام اما به این مربی هم اجازه کار کردن نمیدادند و این مربی هیچ اختیار تامی نداشت و در این حالیست که آقایان بیش از اندازه در کار سرمربیان دخالت میکنند و اتفاقاً هدفشان هم همین است که کسانی را بیاورند که در کارش دخالت کرده و حرف خود را به کرسی بنشانند و به اندازهای در کار کرانچار موش دواندند که او رفت و در زمان فرهاد مجیدی هم کاری کردند که خودش برود. بنابراین این اقایان دنبال کسانی هستند که خودشان همه کاره باشند. باز هم تاکید می کنم که دود این اتفاقات در چشم فوتبال کشور میرود و آقای نبی باید بیشتر از هر زمانی به مشکلات تیمهای پایه رسیدگی کرده و به انتخابات کادر فنی این تیم ها با دقت بیشتری نگاه کند.
من ۶ سال در تیمهای ردههای سنی کار کردم و و زمان کرانچار عملکردم به گونه ای بود که او در کمیته فنی از من به عنوان یک مربی نمونه تعریف کرد یا به طور مثال با تیم ملی نونهالان قهرمان قهرمان شدیم اما سپس کمیته فنی به خاطر مشکلی که با من یا برادرم داشت برکنارم کرد چون ما حرفمان را در زمین می زنیم و لابی نمیکنیم. کارمان را درست انجام میدهیم و استعداد ها را به خوبی شناسایی می کنیم اما حرف حساب من این است که آیا فقط هفت هشت مربی هستند که باید مدام در یک چرخه باطل در تیمهای ملی ردههای سنی تغییر کرده و مدام جای خود را به یکدیگر بدهند؟ ما مربیان به مراتب بهتری در فوتبال این کشور داریم که فقط یک نگاه باز می خواهد تا این دسته از مربیان به تیم های رده های سنی وصل شوند. ما آرزو داریم که تیمهای ملی پایه مان یا قهرمان آسیا شوند و یا حداقل در حال روی سکو بایستند اما این آرزوی ما نیست که یک مربی کارنامه آنچنانی هم ندارد همیشه باشد و دوباره سرمربی تیم ملی شود. ما مدام از دور رقابت ها حذف می شویم و مدام هم این دسته از مربیان را انتخاب می کنیم. روی صحبتم با کمیته فنی است و کسانی که خط می دهند که کدام نفر از بین خودشان دوباره سرمربی تیم ملی شود. آن زمانی هم که من را برکنار کردند وقتی پرس و جو کردم گفتند کار کمیته فنی است اما محصص به عنوان رئیس کمیته فنی خود را به بی خبری زده و میگفت نمی دانم کار چه کسی است!
در نهایت اینکه فدراسیون فوتبال و تیمهای ملی خانه خاله نیست که هر کسی را به عنوان سرمربی انتخاب کنند. مگر همین پیروانی به عنوان مربی تیم ملی امید و درکنار حمید استیلی در رقابتهای انتخابی المپیک کارنامهاش به آن شکل عیان نشد اما حالا دوباره کاندیده تیم ملی جوانان میشود و یا بقیه هم به همین صورت.
ایمان عالمی: تیم های ملی پایه نفس تازه می خواهند
این استراتژی که برای انتخاب مربیان در حال حاضر در فوتبال ایران لحاظ می شود چه در بحث تیمهای ملی و چه در بحث باشگاهی مطمئناً اشکالات زیادی را به همراه داشته و در آینده تیم ها را دچار مشکل میکند. چندین سال است که هم در لیگ و هم در تیم های ملی این اتفاقاتی میافتد و مربیان خاص جایگزین یکدیگر میشوند هرچند در گذشته سعی میکردند تا بهترین مربیان را برای تیمهای ملی انتخاب کنند اما الان فقط یک تعداد آدم در همین تیمهای ردههای سنی جابجا میشوند و حتی با همین رزومه ها و عملکردهای ضعیف باز هم در جای دیگر به کار گرفته می شوند. بنابراین این سوال پیش می آید چطور مربیانی که نتایج خوبی نگرفته اند دوباره تیم گرفته و در این عرصه یکسری مربی خوب و با کارنامه بیرون می مانند؟
نمی خواهم مصداقی بحث کنم و اسم بیاورم اما باید الگوهای جدید به فوتبال ایران معرفی شوند چون ما نیاز به استراتژی جدید داریم به طور مثال یک نفر همراه با تیم ملی امید نتایج ضعیفی میگیرد اما دوباره در یک تیم دیگر مشغول به کار می شود و این دور باطل در فوتبال ادامه دارد. اما آیا مربیان با رزومه خوب و قابل قبول نداریم که پایه ها را بشناسد تا کار مدام به چهره های تکراری سپرده نشود؟ کار در رده های سنی و استعدادیابی یک تخصص است و نباید با لابی سیاسی آن را معامله کرد چون این موضوع قطعاً به فوتبال ملی ما آسیب می رساند.
کاری به سیاست های فدراسیون فوتبال ندارم و همه این دوستانی که امروز دوباره به عنوان گزینه های مربیگری تیم ملی جوانان مطرح شده اند از دوستان من هستند اما به طور مثال اکبر محمدی که اتفاقاً از دوستان صمیمی من به شمار میرود وقتی کارش را در تیم ملی جوانان آغاز کرد درست است که به او اطمینان نمی شد اما نیروی تازه نفس و یک استراتژی جدید بود که با جسارت کارش را آغاز کرد و امروز بازیکنانی مثل سردارازمون یا جهانبخش و عزت اللهی که در فوتبال روز دنیا بازی می کنند از استعداد هایی هستند که محمدی معرفی کرد. بنابراین طبق همین الگو الان هم استراتژی جدید و مربیان جدید برای تیم های رده های سنی می خواهیم که ایده های تازه برای تیمهای ملی ردههای سنی بیاورند و این دوستان هم میتوانند تجربیات خود را به آنها انتقال بدهند. فوتبال ملی در ردههای پایه نفس تازه می خواهد اما اینکه مدام بخواهیم سرمربیان این تیم ها را از یک دور باطل انتخاب کنیم یک امر غلط و اشتباه است.
به هر حال امیدوارم این داستان یک سرانجام خوب داشته باشد؛ این گزینه ها که مدام در حال حرکت بودند و هیچ عملکرد مثبت و منفعتی برای فوتبالمان نداشتند اما متاسفانه به خاطر سیاست های پشت پرده و برخی حمایت ها امروز همچنان هستند و باز هم گزینه می شوند و در نهایت اینکه به نظرم به این شکل کار کردن هیچ نتیجه ای را در بر نخواهد داشت.
سعادتمند و ماموریت مهم حفظ قائدی
علی مغانی
اگر بخواهیم از «استقلال ۹۸» فقط یک نفر را بهعنوان چهره ویژه این تیم انتخاب کنیم، احتمالاً به نام مهدی قایدی میرسیم. او فراتر از تعریف و تمجیدهای معمول، مؤثرترین بازیکن لیگ ایران در بخش هجومی بوده و بالاتر از مهدی ترابی که ردپای او در ۱۳ گل پرسپولیس دیده میشود، مهدی روی ۱۵ گل استقلال در این فصل لیگ تأثیر مستقیم داشته.یک سال پیش همین موقع اگر کسی میگفت «حفظ مهدی قایدی در استقلال بهزودی به یکی از دغدغههای هواداران تبدیل میشود»، احتمالاً تصور میکردید که گوینده این جمله قصد دارد با شما شوخی کند.
قایدی از معدود بازیکنانی بود که برای محبوب شدن نیاز به فرصتی طولانی نداشت و در لیگ هفدهم با همان حضور چند دقیقهای در زمین و با استایل منحصربهفرد و دریبلهای سریعش بهسرعت روی سکوها محبوب شد اما هرچه گذشت، رویای «ظهور یک استعداد تازه» کمرنگ و کمرنگتر شد.
درون زمین، مهدی چشمنواز و تماشاگرپسند بازی میکرد اما حرکات او معمولاً منجر به گل و یا موقعیت آشکار گل نمیشد و در بیرون زمین هم حاشیهها یکییکی از راه رسیدند؛ درگیرشدن مهدی با سانحه رانندگی ، رفتار نهچندان مؤدبانهاش با وینفرد شفر و رفتن به تمرین با دمپایی، نگاهها را نسبت به «باشوی کوچک» استقلالیها تغییر داد.
مهدی ۲۰ ساله، کمتر راهی به ترکیب اصلی پیدا میکرد و عملاً در قالب یک مهره کماثر روی نیمکت ذخیرهها فرو رفته بود؛ آنقدر که اگر سال گذشته یکی از ۱۵ خروجی استقلال در فصل نقلوانتقالات میشد، کسی اعتراضی به این جدایی نداشت اما استراماچونی زندگی فوتبالی قایدی را متحول کرد.
در روزهایی که شماره ۱۰ به او داده شد، خیلیها به این مسأله اعتراض کردند و معتقد بودند قایدی برای پوشیدن این شماره مهم، به اندازه کافی خوب نیست. وقتی به هواداران وعده داد که در این فصل ۱۰ گل میزند، با طعنههای تند و تیز رسانهها روبهرو شد، اما آنچه قایدی در زمین فوتبال رقم زد فراتر از تصور بود؛ ۹ گل و ۶ پاس گل فقط در ۲۰ هفته، به اضافه ۲ گل در لیگ قهرمانان آسیا، آن هم برای بازیکنی که «مهاجم نوک» نیست یک آمار رویایی است.این عملکرد را با سابقه قایدی در لیگهای هفدهم و هجدهم مقایسه کنید که در ۲سال فقط ۳گل زده بود و ۲پاس گل داده بود.
حالا مهاجم ریزنقش استقلال که نشان داده بیشتر از هر بازیکن دیگری لایق پوشیدن پیراهن شماره ۱۰ است، یکی از اهداف بالقوه نقلوانتقالاتی در فصل آینده محسوب میشود.البته برچسب قیمت ۵ میلیون دلاری که احمد سعادتمند روی قایدی گذاشته، البته بهشدت اغراقآمیز است؛ اما این احتمال جدی را نمیتوان کتمان کرد که هرچه به بازار تابستانی نقلوانتقالات نزدیکتر شویم، پیشنهادهای وسوسهانگیزی برای خرید مهدی قایدی برسد.
هواداران استقلال که نسبت به از دست رفتن مهرههای مؤثر این تیم حساسیت پیدا کردهاند، امیدوارند ستاره تیمشان را فصل آینده هم با پیراهن آبی ببینند، اما قواعد مرسوم فوتبال گاهی بیرحمتر از آرزوی هواداران است.
یادداشت
آیا ما مقابل دوربین مخفی هستیم؟
احسان محمدی
بعد از بازگشت علی کفاشیان به فدراسیون فوتبال به این فکر کردم که این اگر «نمایش ترومن» نیست، پس چیست؟
«نمایش ترومن» فیلمی با بازی جیم کری است که در سال ۱۹۹۸ ساخته شد. یک شبکه تلویزیونی با زوجی که در شرف بچهدار شدن هستند قراردادی بسته و به توافق میرسند که این شبکه تلویزیونی از تولد تا مرگ فرزند آنها را به صورت زنده و به صورت نمایش سریال به کل دنیا پخش کنند. «ترومن» بدون این که متوجه باشد با همین رویکرد بزرگ میشود. او اطلاع ندارد که مردم همهی زندگیاش را هر روز میبینند و برای همین در شهر مشهور است و با او خوشوبش میکنند. همه چیز یک دوربین مخفی در ابعاد بزرگ است.
بازگشت علی کفاشیان به فدراسیون فوتبال قیافه بسیاری از اهالی فوتبال را به زل زدنهای کیانوش در برره شبیه کرده است. او به همراه عباس ترابیان به دلیل آن چه تخلفات مالی عنوان شد، از سوی کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال ایران به مدت ۵ سال به محرومیت از هرگونه فعالیت فوتبالی محکوم شدند. اما محرومیت وی با رأی کمیته استیناف به یک سال کاهش یافت و حالا به عنوان نایبرئیس اول و احتمالاً سرپرست به فدراسیون فوتبال ایران بازگشته است.
برخی بر این باورند که بازگشت او با دو هدف همراه است. حذف مهدی تاج با سیاست لبخند و ممانعت از تعلیق فوتبال ایران از سوی فیفا. هنوز کسی در مورد چرایی این ماجرا پاسخ شفافی نداده است. زیست دوگانه فدراسیون فوتبال در ایران همیشه این امکان را به آن میدهد که در عین دریافت کمک و مساعدت دولتی، مدعی استقلال شود.
اما فارغ از این که او یک قهرمان نجاتبخش باشد که فداکارانه برای خدمت به خلق آمده و تلخی و فروتنانه دشنام را به جان میخرد، این نوع بازگشت افکار عمومی را با پرسشهای بسیاری روبهرو کرده است که تکلیف پروندهها و اتهامات مالی قبل چه میشود؟ چطور یک نفر پنج سال به دلیل تخلف محروم میشود و دوباره به عنوان پادشاه به همان نهاد برمیگردد؟ قحطالرجال و فقرالرجال است یا کفاشیان رازهایی میداند که نمیشود به او دست زد؟ نکند او انسان معصومی است که ما تحت تأثیر تبلیغات فریب خوردهایم و در موردش دست به قضاوتهای غیر منصفانه زدهایم که سزاوارانه نیست؟ اینجا دقیقاً چه خبر است؟ نکند ما هم مثل «ترومن» داریم مقابل یک دوربین مخفی بزرگ زندگی میکنیم و بازیگران بیخبر این «نمایش» هستیم؟
جیم کری در هنگام ترک دنیایی که برایش ساخته بودند و در واقع یک استودیوی بزرگ بود مونولوگ ماندگاری گفت: «اگر ندیدمتون، بعد از ظهرتون بخیر! عصرتون بخیر! شبتون بخیر!». حالا تا فردا و شگفتانه جدید در ورزش و سیاست و هنر و ورزش: بعد از ظهرتون بخیر! عصرتون بخیر! شبتون بخیر!
مهدی رحمتی؛ ستارهای بدون انقضا!
اگر اتفاق غیر مترقبهای رخ ندهد پس از حرف و حدیثهای فراوان، قرار است از روز چهارشنبه با برگزاری دیدار معوقه استقلال و فولاد خوزستان لیگ برتر فوتبال ایران هم پس از لیگ های معتبری در دنیا چون بوندسلیگا آلمان، لالیگا اسپانیا، لیگ جزیره و سری آ ایتالیا و ... دوباره پس از تعطیلات کرونایی، کار خود را آغاز کند. شروع دوبارهای که میتواند بسیاری از بازیکنان را به خط پایان دوران بازیگریشان نزدیک و نزدیکتر کند.
سید مهدی رحمتی سنگربان این روزهای شهر خودرو یکی از همان بازیکنهاست؛ ستارهای که ۵۳۲ بار در لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا وظیفه حراست از دروازه تیمهایی چون فجرسپاسی، سپاهان، استقلال، مس کرمان، پیکان و شهر خودرو را برعهده داشته است و توانسته ۲۰۱ با بسته نگه داشتن دروازهاش از میدان خارج شود.
قدمت حضور مهدی رحمتی در درون دروازه در دوران حرفهای فوتبالاش حالا از بیست سال میگذرد و تقویم، حوالی عدد ۴۰سال را برای سن او نشان میدهد؛ اما آمادگی فنی بالای رحمتی توانسته او را همچنان در جمع پنج سنگربان برتر لیگ نوزدهم قرار دهد! اتفاقی که میتواند در ۹ بازی باقیمانده تداوم یابد و بعید نیست برای نخستین بار بعد از بیست سال، او با کارنامهای درخشان در شهر خودرو بتواند جایزه بهترین سنگربان فصل را به دست آورد. اتفاقی که تا به حال برای او رخ نداده است!
در دوران پساکرونای لیگ نوزدهم، رسیدن به رکورد ۵۴۰ بازی باشگاهی و ۲۱۰ کلین شیت میتواند هدف دیگری سنگربان سابق استقلال باشد؛ رویارویی دوباره با تیم سابق هم میتواند از جذابیت های فوق العاده ادامه لیگ نوزدهم باشد. به ویژه آنکه حالا به جای استرما، قرار است فرهاد مجیدی به مشهد سفر کند و این خود جذابیت ها و انگیزههای ادامه لیگ نوزدهم در پساکرونا را برای مهدی رحمتی دوچندان میکند.
هر چند که بعید است، دمیده شدن سوت پایان لیگ نوزدهم آنهم در آستانه ۴۰ سالگی مهدی رحمتی، سوت پایان دوران بازیکنی او باشد چرا که آمادگی عالی دارد و میتواند چند فصل دیگر را هم به عنوان پیرترین سنگربان لیگ و حتی بازیکن لیگ، بدرخشد و بگذراند.
گزارش
روی خط اخبار
وزیر ورزش در آستانه استیضاح
رضا صالحی
صیادمنش، همچنان دور از ترکیب
اللهیار صیادمنش که در هشت مسابقه رسمی اخیرشان فرصت بازی به دست نیاورده و در دو بازی گذشته فنرباغچه نیمکتنشین بوده، امشب هم جزو نفرات ذخیره تیمش برابر کاسیم پاشا است.
وزیر ورزش در آستانه استیضاح
سید احسان قاضی زاده هاشمی، در گفتگو با اخبار ورزشی شبکه سه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال اصرار به حضور کفاشیان داشته باشند، ابراز کرد: در اینصورت قطعا نوع اقدام مجلس را با وزیر ورزش انجام خواهیم داد؛ یعنی اقدامات مجلس، مستقیما وزیر ورزش را با مسائلی مثل استیضاح و سوال از ا ومورد نشانهگیری قرار خواهد داد؛
این نماینده مجلس یادآور شد: با توجه به اتفاقاتی که در حوزه وزارت ورزش و جوانان افتاده، کمپینهای گسترده مردمی که مطالبهگری بسیار زیادی را از نمایندگان دوره یازدهم مجلس دارند، به وجود آمده و این کمپینها، درخواست استیضاح وزیر ورزش و جوانان را دارند.
جلسه شورای معاونین در باشگاه استقلال برگزار شد
در این جلسه معاونان باشگاه استقلال گزارشی از شرایط زیر مجموعه خود به مدیرعامل آبیها ارائه دادند و در ادامه حاضران در جلسه پیرامون وضعیت این باشگاه و برنامههای پیش روی جهت بهبود شرایط آبیها به بحث و تبادل نظر مشغول شدند.
همچنین دراین جلسه درخصوص مباحث مختلف از جمله ایجاد درآمد پایدار، برنامه ریزی جهت پرداخت مطالبات بازیکنان و حل وفصل دعاوی خارجی تصمیمات مهمی اتخاذ شد و مقرر گردید که معاونین درجلسه بعدی گزارش عملکرد خود را ارائه نمایند.
عزت اللهی در اردوی ملوان
سعید عزت اللهی، هافبک دفاعی تیم ملی که فصل گذشته را در لیگ بلژیک و تیم یوپن پشت سر گذاشت، این روزها به ایران بازگشته است.
عزت اللهی که اکنون به دنبال مقصد جدیدی است و یکی از بازیکنانی است که انتظار میرود در بازار نقل و انتقالات باید منتظر سورپرایز او بود.
هافبک ملیپوش و جوان فوتبال ایران که دوران بازیاش را از تیم ملوان آغاز کرده، امروز با حضور در اردوی این تیم در تهران با آنها دیدار صمیمانهای داشت.
ادعای زنوزی؛ پول کی روش را من دادم!
بعد از اطلاعیه ای که فدراسیون فوتبال مبنی بر شکایت از محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور انجام داد، این مالک متمول در مصاحبه با رادیو ورزش صحبتهای تندی را انجام داد.
او گفت: جریان خاصی نیست، آقایان چندین جلسه برای تقدیر از بنده تدارک دیده و “جام خدمت” سفارش داده بودند که من نتوانستم خدمتشان برسم، به همین دلیل از من شکایت کردند تا در دادگستری و قوه قضائیه جام خدمت را به بنده اهدا کنند.
وی با بیان اینکه تیم ملی را به مدت هشت سال با هواپیمای اختصاصی جا به جا کردیم، اظهار کرد: هنگام بازگشت ملی پوشان به کشورمان، پاداش آنان را داخل هواپیما دادم و تمامی بازیکنان تیم ملی این مسائل را میدانند.
9 سال پیش نیز موقع آمدن آقای “کیروش” 600 هزار یورو پول با شرط رسانهای نشدن موضوع، به فدراسیون فوتبال دادم که این پول طی سه الی چهار سال، با نرخ ارز کمتر به بنده بازگردانده شد.
زنوزی با تأکید بر اینکه من از این شکایتها نمیترسم، تأکید کرد: من گرگ باران دیدهام. هواداران تیمهای شهرستانی از من انتظار دارند، یک عمر تیمهای شهرستانی را اذیت کردند و اکنون من مقابلشان ایستادهام.
آبیهای سابق در دیداری تدارکاتی به تساوی رسیدند
تیم نساجی مازندران که آمادهسازی مناسبی در تعطیلات لیگ برتر و پس از شروع تمرینات داشته، از ساعت ۱۸:۱۰ عصر یکشنبه در دیداری تدارکاتی به مصاف تیم لیگ یکی نیروی زمینی تهران رفت.
نساجی مازندران که اردوی آمادهسازی خود را در تهران برپا کردهاند، در بازی دوستانه مقابل نیروی زمینی که در ورزشگاه کارگران برگزار شد، به تساوی بدون گل برابر حریف خود دست یافتند.
شوخی کرونایی رحمتی با پرسپولیسیها
سیدمهدی رحمتی، دروازه بان سابق استقلال که اکنون در شهرخودرو حضور دارد، در دیدار تدارکاتی مقابل پرسپولیس درون دروازه این تیم حضور یافت.رحمتی پیش از شروع بازی با استقبال گرمی از سوی سرخپوشان مواجه شد و شجاع خلیل زاده و حسین کنعانی زادگان دو مدافع میانی پرسپولیس به سمت او رفته و در آغوشش گرفتند. در ادامه نیز این حمید مطهری، مربی کنونی پرسپولیس و نیم فصل اول شهرخودرو بود که به سراغ رحمتی رفت. رحمتی با مشاهده مربی سابق خود سر به سرش گذاشت و با دیدن رعایت پروتکل بهداشتی از سوی مطهری با دستکش و ماسک به کنایه گفت بدجور مراقب کرونا هستی و ...
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4300/19766/78561
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4300/19766/78562
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4300/19766/78563
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4300/19766/78564
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4300/19766/78565
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4300/19766/78566
|
عناوین این صفحه
- پروژه حذف یا حفظ تاج؟
- چرخه باطل؛ از این تکرار دلم گرفته!
- سعادتمند و ماموریت مهم حفظ قائدی
- یادداشت
- مهدی رحمتی؛ ستارهای بدون انقضا!
- گزارش