|
سیدمحمدرضا خردمندان عنوان کرد:
جشنواره؛ روزنه امیدبخش فیلمسازان و مخاطبان سینمای کودک
کارگردان «بیست و یک روز بعد» گفت: جشنواره، روزنه امیدبخش سینمای کودک و نوجوان برای فیلمسازان و مخاطبان این سینماست.
به گزارش امتیاز، سیدمحمدرضا خردمندان درباره وضعیت فعلی سینمای کودک و نوجوان، گفت: ساخت فیلم برای کودکان و نوجوانان در سالهای گذشته محصول دغدغه شخصی فیلمسازان بوده است و فیلمسازان با همه سختیها دست به گریباناند تا اثر خود را پیش ببرند. من از آن دسته فیلمسازانی هستم که کارم را با سینمای کودک و نوجوان آغاز کردم. البته من بیشتر دغدغه نوجوان دارم تا کودک و اعتقاد دارم که هنوز فضای سینما نوجوان، بکرتر و به دلیل ویژگیهایی که دارد، برای مخاطبانش باورپذیرتر و قابل اعتمادتر است.
او افزود: حس همذاتپنداری که ما میتوانیم با یک کاراکتر نوجوان داشته باشیم به دلیل صفای باطن و خلوص نیتی است که در این قشر وجود دارد، یک امتیاز بالقوه است که به من فیلمساز کمک میکند تا مسائل و معضلات اجتماعی را از دریچه نگاه نوجوان روایت کنم. از طرفی هم تاثیر معضلات اجتماعی بر روی این قشر بسیار بیشتر از کودک است و این همان بخشی است که ما معمولاً کمتر به آن توجه میکنیم و میخواهیم تمام ماجراها را در فضای بزرگسال روایت کنیم.
او ادامه داد: من فکر میکنم این همان وجه گمشده سینمای ایران است و سینما یکی از جدیترین نظرگاههای خودش را از دست داده است.
خردمندان با انتقاد از برخی فیلمهای ساخته شده در این سالها اظهار داشت: مشخص است که در برخی فیلمهای کودک و نوجوان، فیلمساز مخاطب خود را دستکم میگیرد. این خروجی مناسب نسل جدی و باهوشی نیست که امروزه با محصولات عجیب و غریبی در ارتباط است.
او ادامه داد: یکی از خاطرات خوبی که از جشنواره فیلم کودک و نوجوان در اصفهان دارم این است که سالی که فیلم «بیست و یک روز بعد» در آنجا مطرح شد، جمعی از نوجوانان اصفهانی شب قبل از اختتامیه من را به کافهای دعوت کردند و گفتند: «سالهاست که فیلمی ساخته نشده بود تا ما خودمان را روی پرده سینما بینیم». این در حالی است که نسبت کاراکترهایی که در فیلمها وجود دارد، متناسب با واقعیت نیست و جذابیت لازم را ندارند.
این فیلمساز و کارگردان انیمیشن گفت: نوجوانی، سن قهرمانسازی و رویاسازی است. یک نوجوان با رویاهایش زندگی میکند و برای هر چیزی که ندارد، رویایی در ذهنش به وجود میآورد. این ویژگی را ما از سینمای خود حذف کردهایم و به مسائل جدی و بروزی که در جامعه در مورد این قشر وجود دارد نپرداختهایم. به همین دلیل است که نوجوانان خود را در پرده سینما نمیبینند. یا اگر میبیند با واقعیتها فاصله دارد و به همین دلیل، آنها دیگر مخاطب سینما نیستند. اگر هم کار جدی ساخته میشود با شک به آن نگاه میکنند.
کارگردان «بچه و مرد» درباره برپایی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تصریح کرد: من فکر میکنم این جشنواره، آخرین نفسهای امیدبخش سینمای کودک و نوجوان ما است. اینجا تنها روزنه باقی ماندهای است که فیلمسازان چشم امیدی به آن دارند و نگاه برخی از مخاطبین این سینما هم به این جشنواره دوخته شده است. جشنواره تنها جایی است که من میتوانم فیلمم را ارائه کنم و رو در رو با مخاطبین خودم در ارتباط باشم و نظراتشان را بشنوم و تاثیر فیلم روی آنها را ببینم.
کارگردان انیمیشن «پدر» بیان کرد: نمیتوان به تعطیل شدن این جشنواره فکر کرد بلکه باید راه حلی پیدا کرد تا آن را زنده نگه داریم. شرایط اکران آنلاین فیلمها خوب نیست اما چاره چیست؟! اگر پیشنهاد بهتری بود حتماً انجام میگرفت. بودن با این شرایط بهتر از نبودن جشنواره است. مخاطبان نوجوان هستند و اگر ما این خوراک رسانهای را به آنها نرسانیم و آنها را با محصولات سینمای کودک و نوجوان روبهرو نکنیم از جای دیگری این محصولات را تهیه میکنند. امیدوارم تمهیداتی اندیشیده شود که ما حداقل در فضای مجازی تبلیغات گستردهای داشته باشیم و مخاطب نوجوان را تهییج کنیم تا جشنواره را از طریق پلتفرمهای موجود دنبال کند.
خردمندان در پایان گفت: امیدوارم سی و سومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان اولین و آخرین دوره آنلاین باشد و شر این ویروس از سرمان کم بشود تا بتوانیم فیلمها را در سالن سینما؛ جایی که حق واقعی این فیلمها است، ببینیم.
فرزاد اژدری در گفتوگوی زنده با صفحهجشنواره:
نیاز سینمای کودک به روزآمدی، خلاقیت و زبانجهانی
کارگردان و کارشناس سینمای کودک و نوجوان گفت: ما نباید صورت مسأله را پاک کنیم و بگوییم سینمای کودک نمیفروشد. چیزی که کم داریم امکانات نیست بلکه ذهن خلاق برای تولید است.
به گزارش امتیاز، فرزاد اژدری کارگردان سینمای کودک شب گذشته در گفتوگوی زنده با محمدصادق لواسانی در صفحه رسمی جشنواره، گفت: بعد از آنکه فیلم «وروجکها» را ساختم شرایط به گونهای پیش رفت که صنعت سینما، صنعت گرانی شد. ارزش دلار افزایش پیدا کرد، قیمتها سرسام آور شدند و فیلمسازی به ویژه در حوزه کودک سخت شد. ترس سرمایهگذاران افزایش پیدا کرد و تابویی تحت عنوان اینکه فیلم کودک نمیفروشد به وجود آمد.
او افزود: از دهه ۹۰ میزان تولیدات فیلم کودک در کشور ما کاهش پیدا کرد و در مقابل اتفاقات مهمی در دنیا و کشورهای همسایه ما افتاد و فیلمها به سمت تخیلی و فانتزی پیش رفتند. امروز هم به گونهای است که نمیتوان مرزی بین فیلم و انیمیشن قائل شد. این کارگردان ادامه داد: کودک امروز چیزهای جدیدی میخواهد. ما میتوانیم فیلمهای گذشته را نمایش دهیم اما در نظر داشته باشید که کودک امروز امکان دسترسی و انتخابهای بسیاری دارد و قطعاً علاقهای به تماشای فیلم آپارتمانی و رئال ندارد. او به دنبال تماشای فیلم فانتزی میرود. این فیلمساز است که به دنبال ساخت فیلمهایی از این دست نمیرود چون حوصله ندارد یا نمیتواند خود را بهروز کند.
اژدری تصریح کرد: در ایران امکانات داریم و میتوانیم تولید کنیم اما کسی حوصله یا دانش آن را ندارد برای همین صورت مسأله را پاک میکنیم و میگوییم سینمای کودک نمیفروشد! چیزی که کم داریم امکانات نیست بلکه ذهن خلاق برای تولید کار برای بچهها است.
او بیان کرد: ما فیلمنامه مناسب برای ارائه به بازارهای جهانی را نداریم. زمانی که میخواهیم فیلم بسازیم به دنبال این نیستیم که ببینیم میتوانیم راهی به بازار جهانی برای آن پیدا کنیم و فراموش میکنیم اصل سینما سرگرمی است.
فرزاد اژدری اضافه کرد: فیلمهایی در حوزه سینمای کودک و نوجوانان جهان موفق هستند که عناصر انسانی دارند. بزرگترین بازاری که در دسترس ما قرار دارد، بازار آسیا است. بسیاری از قصهها و داستانهای آسیایی به درد ما میخورد همچنین قصههای ما هم مناسب آنها است. ما میتوانیم موفق شویم به شرط آنکه یاد بگیریم زبان جهانی داشته باشیم. برای آن باید خودمان را بهروز کنیم، فیلم خوب ببینیم و فیلمنامههای خوب بخوانیم.
اژدری اظهار داشت: فیلمسازان ما باید تکنیکهای فیلمسازی و قصهگویی جدید را بلد باشند تا بتوانیم خودمان را با تماشاگران تمام جهان مرتبط کنیم. شاید همه تقصیرها هم گردن بهروز نبودن فیلمسازان نباشد، درواقع بسیاری از فیلمسازان ما هزینههای خود را در تولید به دست میآورد و پس از آن حوصله رسیدگی به فیلم را ندارند چون پول خود را در تولید به دست آوردهاند و فروش فیلم برایشان اهمیتی ندارد. از این فیلمساز نمیتوان انتظار داشت که زبان جهانی را بلد باشد!
او ادامه داد: با توجه به شرایط کرونا که اکرانی هم وجود ندارد، همه به سمت ویاودیها میآیند تا بتوانند تماشاگر بیشتری را جذب کنند. شاید لازم باشد که ما هم در ساخت فیلمها بازنگری داشته باشیم و زبان پرحرف و پردیالوگ فیلم را کم کرده و بیشتر به جذابیتهای تصویر بپردازیم تا مخاطب جذب شود. کرونا تحولی در سینما ایجاد کرد و فیلمسازی در این شرایط باید جور دیگری بشود تا حتی اگر اکران هم نداشتیم، چرخ سینما بچرخد.
این کارگردان سینمای کودک با اشاره به استقبال نوجوانان از المپیاد فیلمسازی بیان کرد: فیلمهای خوبی که در المپیاد به دست ما رسید، نشان میدهد که جوانان ما پای کار هستند و میتوانند روزی فیلمهای خودشان را بسازند. مهم این است که صنعت سینما در دوران کرونا بازنگری شود. تعداد زیادی از کسانی که اموراتشان با فیلم میگذرد امروز بیکار هستند و کسی به فکر آنها نیست. در این مدت به جای دعوا بر سر این که مجوزها دست چه کسی باشد، باید به این سمت برویم که همه بتوانند در ویاودیها کار تولید کنند.
او عنوان کرد: زمان این تصور دیگر گذشته است که همه انتظارات را از دولت داشته باشیم. اگر میخواهیم سینما پابرجا بماند باید این چرخه بدون تزریق پول دولتی سرپا باشد. امروزه اگر کسی بخواهد سرمایهگذاری کند، ترجیح میدهد در ویاودیها کار کند. باید این دعوای چه کسی بسازد و چه کسی نسازد را پایان بدهیم. ما نباید از سپردن پول و امکانات به دست جوانها بترسیم ضمن آن که پیشکسوتها باید در کنار جوانان حضور داشته باشند. متاسفانه دیگر عرصه شاگردی استادی نیست و همه فکر میکنند استاد هستند.
او در پایان با اشاره به برپایی جشنواره سی و سوم در حال و هوایی متفاوت تاکید کرد: امسال به دلیل کرونا شرایط خاصی داریم. من از جوانها میخواهم در بخش المپیاد فیلمسازی نوجوانان شرکت کنند. همچنین از کسانی که مخاطب این جشنواره هستند، میخواهم از آن حمایت کنند و جشنواره را تنها نگذارند. کسانی که اهل رسانه و فضای مجازی هستند هم برای جشنواره تبلیغ کنند. این جشنواره پس از ۳۲ دوره در مظلومیت کامل به سر میبرد و به حمایت نیاز دارد.
آغاز فیلمبرداری فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمیشود» با بازی فهمیه رحیمنیا
فیلمبرداری فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمیشود» به کارگردانی و تهیهکنندگی ژینوس پدرام با بازی فهیمه رحیمنیا آغاز شد.
به گزارش امتیاز، فیلمبرداری فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمیشود» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی ژینوس پدرام از دیروز، سهشنبه 25 شهریور با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی ستاد مبارزه با کرونا در لوکیشنی در تهران آغاز شد.
فهمیه رحیمنیا، اولین بازیگری است که در این پروژه جلوی دوربین رفت.
فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمیشود» براساس طرحی از آرش دهقان شاد نوشته شده است که تمی عاشقانه دارد.
ژینوس پدرام، کارگردان و تدوینگر سینماست که پیش از این تدوین فیلمهایی همچون انیمیشن «آخرین داستان»، «عادت نمیکنیم»، «یحیی سکوت نکرد»، «ایتالیا ایتالیا»، «پیلوت» و «خانه کاغذی» را برعهده داشته است. همچنین او سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را در کارنامهاش دارد و فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمیشود» چهارمین فیلم کوتاهی است که او کارگردانی میکند.
عوامل سازنده فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمیشود» عبارتند از: نویسنده وکارگردان و تهیه کننده: ژینوس پدرام، طرح فیلمنامه: آرش دهقان شاد، دستیار اول و برنامه ریز: سعید سیری، مجری طرح: وحید مشاری، مدیر تولید: جواد راهزانی، مدیر فیلمبرداری: شهرام نجاریان، طراح صحنه و لباس: امین جهانی، گریم: وحدت سرچونی، صدابردار: هادی بهشتی، منشی صحنه: پونه خامین، عکاس: حسین حاجی بابایی، مدیر روابط عمومی: زهرا نجفی، جلوههای ویژه کامپیوتری: مجید خادمیان، ساخت تیزر: علی بوستانی، فیلم پشت صحنه: غزاله عبدلیفر و مدیر تدارکات: پژمان ذوالقدری.
شهریار گفت ایشان غلط کردند!
محمدعلی بهمنی: در قطار به دنیا آمده ام
محمدعلی بهمنی که مهمان پنجشنبه شب منصور ضابطیان در برنامه «پنجشنبه جمعه» بود، در این برنامه گفت: در دوران کرونا خانه نشین شده ام اما فکر و روحم در محافل شعر و ادب است.
وی با یادآوری مصاحبه ای قدیمی توسط ضابطیان ماجرای جالب به دنیا آمدنش را اینگونه توصیف کرد: چند ماهی از به دنیا آمدن من باقی مانده بود که دایی ام بیمار و مادرم برای دیدن او راهی اندیمشک شد. از قضا در قطار درد زایمان به سراغ مادرم آمد و من به دنیا آمدم؛ شناسنامه ام نیز از اندیمشک گرفته شد و یک ماه اول تولدم را نیز در آنجا گذراندم.
این شاعر پیشکسوت یادآور شد: با اینکه تمام خانواده من در تهران ساکن بودند من به جنوب علاقه داشتم و از سال ۵۰ در اهواز زندگی کردم. علت علاقه ام به جنوب نیز صداقت مردم آنجاست. همچنین وجود شاعران برجسته ای مثل ابراهیم منصفی که پایه گذار شعر و ترانه و موسیقی آن سامان است و مرحوم ناصر عبدالهی نیز در آغوش او پرورش یافت من را شیفته آن دیار کرده بود.
بهمنی در شرح حال استاد منصفی توضیح داد: شوریدگی و آموزه هایی که از این استاد بزرگ دریافت می کردم در تهران از آن بی نصیب میماندم. او از زوایایی به موسیقی و شعر نگاه میکرد که شگفت انگیز بود. بی ریایی و روح پروری از صفات بارز استاد منصفی بود.
او به مناسبت 27شهریور روز بزرگداشت استاد شهریار با ذکر خاطره ای از دیدار با این شاعر پرآوازه ادامه داد: یکی از دوستانم در کرج نشستهایی را با حضور استاد شهریار برگزار می کرد و پس از پایان نشست تعدادی از دوستان را دعوت می کرد تا با استاد دیداری داشته باشند. با وجود علاقه بسیار زیاد ما برای دیدن ایشان، استاد فقط برای صرف شام از اتاق بیرون می آمد و در کنار ما می نشست.
شاعر «من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم» افزود: قبل از آمدن ایشان با یکی از دوستان صحبت بود و من گفتم ای کاش استاد با صلاحدید خودشان تعدادی از شعرهایش را انتخاب و در کتابی چاپ می کرد. پس از آن که شهریار به سر سفره آمد آن دوستم صحبت من را برایش بازگو کرد و پرسید نظر شما چیست؟ استاد پاسخ داد: ایشان غلط کردند! من که خجالت زده شده بودم نزد شهریار رفته و بر شانهاش بوسه زدم و به جای خود برگشتم. اینگونه شد که برای سالها اگر کسی درباره دیگری از من نظر میخواست سکوت میکردم!
بهمنی به عنوان حسن ختام و در آستانه تولد حسین منزوی که او را استاد خود میخواند شعری را که برای او سروده بود دکلمه کرد.
«پنجشنبه جمعه» با اجرای منصور ضابطیان و به تهیه کنندگی زهرا قائدی هر هفته پنجشنبه و جمعه ساعت 22 همزمان با پخش صوتی از رادیو ایران به صورت تصویری نیز از سایت این شبکه رادیویی پخش می شود.
مسافرآستانه: جشنواره تئاتر فجر امسال قطعا ملی خواهد بود
حسین مسافرآستانه دبیر سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر شب گذشته با حضور در برنامه شهر فرنگ شبکه خبر درباره آخرین جزئیات برپایی جشنواره امسال صحبت کرد.
وی در ابتدا درباره برپایی جشنواره فجر استانی سخن گفت و عنوان کرد: نوید خوبی برای شهرستان ها داریم و آن هم این است که جشنواره تئاتر فجر استانی امسال با پروتکل و شرایط ویژه هر استان برگزار می شود و آثار برگزیده برای حضور در تهران اعلام می شوند و ما در این دوره شاهد رونق بیشتر تئاتر شهرستان ها خواهیم بود.
مسافرآستانه درباره پررنگ تر بودن تئاتر جوان تر ها در این شرایط کرونایی گفت: من با تقسیم بندی تئاتر به جوان ها و پیشکسوت ها موافق نیستم اما هر کسی که در این شرایط به هر دلیل می تواند خود را وفق دهد و تئاتر کار کند حتی اگر در مضیقه اقتصادی هم باشد، به نظرم قابل ستایش است چه جوان و چه پیشکسوت باشد هر چند این روزها شاهد حضور پررنگ تر جوان تر ها هستیم اما خیلی از دوستان حرفه ای تئاتر ما هم کنار جوان ها فعال هستند.
وی با اشاره به ناخوشایند بودن شرایط خیلی از هنرمندان و سالن ها تئاتر و عوامل و کارکنان سالن ها در این وضعیت کرونایی گفت: حمایت هایی از سوی قادر آشنا شده و قول هایی هم داده شده اما بهرحال همه ما باید در این شرایط کنار هم باشیم، از صاحبان سالن ها تا کارکنان آنها و گروه های نمایشی.
مسافرآستانه افزود: خیلی از این حمایت هایی که شده و قرار است، بشود در راستای کمک به همین سالن ها و عوامل و گروه های نمایشی است.
دبیر جشنواره تئاتر فجر درباره فعالیت های تئاتر آنلاین در این دوره گفت: ما از سال ها قبل این کارها را شروع کردیم حتی یادم هست دهه هشتاد یک سالی به دلیل برخی مشکلات برخی مهمانان اختتامیه فجر ، مراسم را به صورت آنلاین تماشا کردند حال که الان شرایط خیلی بهتر از قبل شده است و تکنولوژی اش را داری می بایست این ضرورت را قبول کنیم که با تغییرات کنار بیاییم و اشکال مختلف تئاتر را بپذیریم، بهرحال اینها تعاریف تازه از تئاتر است که برخی شاید خوششان نیاید. هر چند حرف درستی است که تئاتر نفس به نفس با تماشاگر است اما این در خیلی شرایط مثل الان شاید محدود کننده باشد.
وی درباره وضعیت برپایی فجر امسال گفت: شرایط امسال قدری متفاوت است، جشنواره قطعا برگزار می شود برخی بخش ها فراخوان داده و برخی دیگر مثل رادیویی، خیابانی و صحنه ای فراخوانشان در راه است.ضرورت برپایی جشنواره تئاتر فجر امسال قطعا بر کسی پوشیده نیست اما چگونگی آن نیاز به مطالعه بیشتر دارد چرا که خیلی تجمع ها از صحنه ای تا خیابانی می بایست مدیریت درست شود.
مسافرآستانه درباره تقارن چهل سالگی دفاع مقدس ما با جشنواره فجر امسال گفت: قطعا برنامه هایی برای نمایش اسناد و پروژه ها و نمایشگاه در قالب های مختلف تدارک خواهیم دید یک بخش کارها هم تولیدی و صحنه ای خواهد بود همه اینها به شرایط آن دوره بستگی دارد هرچند تاریخ برگزاری جشنواره همان یکم تا دوازدهم بهمن تعبیه شده اما براساس شرایط آن دوره باز بررسی خواهد شد.
مالکی:باید اعتماد تماشاگر تئاتر را جلب کنیم
سالن شماره یک، مجموعه هنر گستر حیایی، شهریور ماه 99 میزبان نمایش «زندگی در لانگ شات یا مرگ در کلوزآپ» است. نمایشی به کارگردانی و بازیگری محمدرضا مالکی که نمایشنامه آن را جواد خورشا نوشته است. زندگی در لانگ شات یک مونولوگ یک ساعته است که از زبان شخصیتی به نام «رضا وارسته» که یک هنرور عاشق و شیفته سینماست و در ساختمان پلاسکو به خیاطی مشغول است روایت میشود. به بهانه اجرای این نمایش که استقبال موفقی نیز از آن صورت گرفته است، گفت وگویی ترتیب دادیم با «محمدرضا مالکی» که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
*ایده نمایش «زندگی در لانگ شات یا مرگ در کلوزآپ» از کجا به ذهن شما رسید؟
-زمانی که من تجربه دستیار کارگردانی را پشت سر میگذاشتم، همیشه به هنرورهایی که در روند تولید فیلم حضور داشتند، دقت می کردم. کسانی که واقعا عاشق سینما بودند و به خاطر عشق زیادشان به این حرفه و نه به خاطر پول و کسب درآمد، از هیچ تلاش و هیچ کاری برای کمک به تولید فیلم دریغ نمیکردند. آن زمان همیشه به این فکر می کردم که شاید روایت کردن داستان زندگی یکی از این هنروران که عمر خود را در راه سینما و عشق یه سینما سپری کرده در قالب فیلم یا نمایش، چقدر می تواند جالب و جذاب باشد.
من همیشه به آنها و شخصیت های عجیبی که داشتند دقت میکردم و فکر میکردم که چطور می شود درباره شان حرفی زد. سال گذشته تصمیم گرفتم که ایدهام و هر آنچه در ذهنم بود، درباره این ماجرا روی کاغذ بیاورم و کم کم تولد این قصه در ذهنم آغاز شد و در نهایت به نمایشی که امروز روی صحنه شاهد آن هستید منجر شد.
*پس این نمایش دستخوش تغییرات زیادی نسبت به ایده اولیه خود شده است؟
-دقیقا همین طور است. من از همان ابتدا که نوشتن این متن را آغاز کردم، تصمیم داشتم که برای چکش کاری و اصلاح و به ثمر رسیدن نهایی این متن از جواد خورشا که یکی از خوشفکرترین نویسندگان تئاتر است، کمک بگیرم. در واقع برای من مهم بود که یک ایده ای از بیرون نیز به این کار اضافه شود و نگاه جدیدی هم به آن افزوده شود و باید اذعان کنم که جواد توانست به بهترین نحو ایده اولیه این متن را به یک نمایشنامه خوب و کامل تبدیل کند تا در نهایت بتوانیم به طور موازی موضوعات و المان های مختلفی را در قالب روایت زندگی رضا وارسته – شخصیت اصلی این نمایش- به مخاطب ارائه دهیم.
تئاتر یک خاصیت منحصر به فرد دارد و آن این است که می توان تا لحظه آخر خیلی از بخش های آن را تغییر داد و اگر ایده تازه ای به فکرت رسید به آن افزود. نمایش ما هم این سرنوشت را داشت و تا روز آخر با هم فکری نویسنده و طراح هنری این کار سینا ییلاق بیگی دستخوش تغییر شد.
*کدام قسمت مهم نمایش در تمرینهای پایانی به آن اضافه شد؟
-موضوع پلاسکو و وارد کردن آن اتفاق به این قصه دقیقا در روزهای آخر به فکرمان رسید. انگار که نمایش ما یک قطعه از پازل را کم داشت و با پلاسکو این پازل کامل شد.
*داشتن رگههای کمدی نیز از ابتدا مدنظر شما بود یا در ادامه ایجاد شد؟
-من هرگز به اینکه نمایشم جنبه کمدی داشته باشد فکر نکردم. مخاطب تئاتر بسیار باهوش است و اگر بداند که یک نمایش قصد خنداندنش را دارد برابر خندیدن مقاومت می کند. برای همین من هرگز تصمیم نداشتم که با روایت داستان رضا، مخاطب را بخندانم. کمدی در تئاتر در لحظه صورت میگیرد.
زمانی که من فکر کنم که دارم کمدی بازی میکنم، آن لحظه بازنده خواهم بود. رضا وارسته کاملا جدی است و کاملا جدی با قضایا و روایت داستانش برخورد می کند و همین جدیت و تناقضی که گاهی در ذهن مخاطب ایجاد می شود، منجر شده که در بخش هایی از نمایش مخاطب بخندد و خب این برای من یک دستاورد مهم است. در واقع جالب این است که همه چیز در جریان اجرا رخ می دهد. مثلا ممکن است یک تماشاگر به یک صحنه بخندد و یک شب دیگر همان صحنه مخاطب را نخنداند آن هم با وجود اینکه میزانسن، قصه و دیالوگها یکسان است. این اعجاز تئاتر است.
*شما بعد از دو سال مجدد بازیگری روی صحنه تئاتر را تجربه کردید. دلیل این غیبت دو ساله چه بود؟
-بله من آخرین کاری که در آن به عنوان بازیگر حضور داشتم، نمایش «ازدواج آقای میسیسیپی» کار احسان فلاحت پیشه در تئاتر شهر بود. بعد از آن کمی از فضای تئاتر دور شدم. دلیل این که بازیگری تئاتر را در این دو سال تجربه نکردم این بود که پیشنهادهایی که به من میشد ، برایم جذاب نبود. از طرفی از سینما پیشنهادهایی داشتم که با اجراهای تئاتر تداخل پیدا می کرد.
*در واقع شما ترجیح میدادید که در سینما کار کنید؟
-نه هرگز اینطور نبود که سینما را به تئاتر ترجیح بدهم. برای من این مهم بود که آن نقش بتواند من را جذب کند و برایم جذاب باشد. هرگز اینگونه نبوده که من کار تصویر را به کار تئاتر ترجیح بدهم. ولو اینکه برای اجرای مرگ در لانگ شات به پیشنهاد کارتصویری جواب منفی دادم چون این کار برایم جذاب تر بود. در مجموع باید اینگونه بیان کنم که برای من کاری که حالم را خوب کند و از انجام دادن آن لذت ببرم اولویتم خواهم بود. حالا این کار تئاتر باشد، سینما یا سریال.
*نمایش شما به اجرایش در سالن دیگر ادامه خواهد داشت یا پایان شهریور پایان اجرای این نمایش خواهد بود؟
-خب ما در تلاش هستیم که بتوانیم با مذاکراتی این اجرا را در سالنهای دیگر ادامه دهیم. استقبال خوبی که از نمایش ما شد ما را مجاب کرده است که بتوانیم اجرایش را ادامه دهیم تا نفرات بیشتری بتوانند روایت رضا وارسته را تماشا کنند.
*اگر بخواهید یک جمله به مخاطبان تئاتر بگویید که باعث شود تماشاگر برای تماشای این نمایش راغب شود، چه جملهای است؟
-من برای پاسخ به این سوال شما از نام این نمایش وام میگیرم. زندگی ما همیشه در نمای باز و در لانگ شات است. اما زمانی که وقت مرگ ما فرا میرسد، همه توجهات به سمتمان سرازیر میشود و در واقع مرگمان در کلوزآپ ِ نگاه اطرافیانمان رقم میخورد. قصه رضا وارسته در واقع قصه ماهیت زندگی همه ماست. مردی که در تمام طول زندگیاش دیده نشد و تلاشهایش برای دیده شدن به در بسته خورد اما در نهایت مرگش در مکانی رخ داد که نگاه همه جهان به آن بود. پس برای تماشای «زندگی در لانگ شات یا مرگ در کلوزآپ» چه بهانهای بهتر از آن که زندگی همهمان یک جورهایی در لانگ شات است و مرگمان در کلوزآپ.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20254/80717
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20254/80718
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20254/80719
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20254/80720
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20254/80721
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4359/20254/80722
|
عناوین این صفحه
- جشنواره؛ روزنه امیدبخش فیلمسازان و مخاطبان سینمای کودک
- نیاز سینمای کودک به روزآمدی، خلاقیت و زبانجهانی
- آغاز فیلمبرداری فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمیشود» با بازی فهمیه رحیمنیا
- محمدعلی بهمنی: در قطار به دنیا آمده ام
- مسافرآستانه: جشنواره تئاتر فجر امسال قطعا ملی خواهد بود
- مالکی:باید اعتماد تماشاگر تئاتر را جلب کنیم