|
تجربه های امیراحمدی پس از دوری اجباری از تلوزیون
عبدالرضا امیراحمدی ـ مجری تلویزیون ـ چندی پیش به دلیل اظهار نظر درباره یک تیم فوتبالی و پس از آن عذرخواهی کنایه آمیزش برای مدتی از کار اجرا دور نگه داشته شد. او پس از گذشت دو ماه از این ماجرا در گفتوگویی با ایسنا شرکت کرد و شرح حال این روزهایش را گفت و از تجربهای که در این مدت کسب کرده است.
امیراحمدی در ابتدای صحبتش با اشاره به دیالوگ فیلم «اتوبوس شب» گفت: در این فیلم خسرو شکیبایی از مهرداد صدیقیان می پرسد چند سالت است و صدیقیان میگوید پارسال ۱۶ سالم بود دو روز بعد بابام مرد باز هم ۱۶ سالم بود اما دیگر بچه نبودم. من حدود ۲۲ سال است که دارم اجرا میکنم و در این زمینه خیلی زحمت کشیدم؛ خون دل خوردم و شاگردی کردم. همیشه سعی کردم مهارتهایم را به روز کنم که بتوانم در این گردانه باقی بمانم. اتفاقی که در این دو ماه افتاد باعث شد که من پوست بیندازم و رشد کنم و به قول مهرداد صدیقیان باز هم مجری بودم اما دیگر ناپخته نبودم و در این دو ماه به پختگی عجیب و غریبی رسیدم. هر چند که این وادی آنقدر پیچ و خم دارد که نمیتوانم ادعا کنم همه فوت و فنهایش را بلدم و دیگر اشتباه نمیکنم.
او افزود: جبران خلیل جبران در کتاب «پیامبر» داستان زیبایی را نقل میکند؛ می گوید یک دانه سیب اگر روی زمین باشد، یا خوراک پرندگان و تبدیل به کود و فضله میشود یا زیر پای رهگذران له میشود، یا اسیر باد میشود و یا گیر جارو رفتگر میافتد و راهی سطل زباله میشود اما همین دانه اگر برود زیر زمین و تنهایی و فشار خاک را تحمل کند، بعد از مدتی پوستش می شکافد و تبدیل به درختی میشود که همه از سایه و میوهاش استفاده میکنند.
امیراحمدی عنوان کرد که این دو ماه تنهایی و فشار هواداران باعث شد که پوسته تفکرات قدیمی و سنتیاش بشکافد که این اتفاق خیلی هم سخت بوده و چشمش را به روی خیلی از حقایق باز کرده است.
او در همین زمینه اضافه کرد: من فکر میکردم میدانم، در حالی که توهم دانستن داشتم و از نزدیک لمس نکرده بودم. این اتفاق باعث شد هر روز اتفاقات را یادداشت کنم و بازنگری و نو نگاهی به حرفه اجرا داشته باشم. بذرهایی هم در این مدت کاشتم که امیدوارم در آیندهای نزدیک با مراقبت، شاهد به ثمر نشستن این بذرها باشیم و شما حتما یک تولد و نوزایی را به زودی در اجرای من میبینید که هم متفاوت است و هم مفیدتر و موثرتر از گذشته.
این مجری درباره دشواریهای اجرا توضیح داد: باید درباره شغل پرخطر مجری گری بخصوص در برنامه زنده بگویم که همیشه به ما گفتهاند یادتان باشد در اجرا اولین اشتباه آخرین اشتباه است و مثل بندبازی میماند که روی بند نازکی راه رفته و هر لحظه امکان سقوطش وجود دارد. مجری مثل دروازه بان فوتبال است اگر تیم ببرد میگویند خط حمله گل زد اگر ببازد می گویند دروازه بان گل خورد و همه کاسه کوزهها سر او شکسته میشود. در اجرا هم همین طور است. ما سنگر اول هستیم؛ میگویند مجری چرا این حرف را زد یا اشتباه مهمان را جمع نکرد اولین کسی که مورد کم لطفی قرار گرفته و قربانی میشود مجری است.
امیراحمدی با یادآوری اتفاقی که چندی قبل برایش رخ داد و باعث دوری مقطعی او از اجرا شد، با بیان اینکه در این زمینه هیاهو و جنجالی راه افتاد که رسانه میتوانست با سعه صدر و تدبیر بهتری این مساله را حل کند، افزود: چند سال پیش درباره مهران مدیری و احسان علیخانی شایعه شد که اینها پولهای نجومی را بابت اجرای برنامههایشان گرفتهاند. شبکه سه کار خوبی کرد و در برنامه «حالا خورشید»، این دو را دعوت کرد. آنها قواعد را گفتند و قراردادها را نشان دادند و گفتند که چیزی از پول اسپانسر در جیبشان نرفته است. با اینکار سوء تفاهم ها برطرف و افکار عمومی روشن شد.
او گفت که در آن زمان قصدش فقط یک شوخی و کَل کَل رسانه ای بوده و توهین آنچنانی نکرده است که مستحق این حجم از واکنش ها و تلفن از همکاران و مدیران باشد.
امیر احمدی افزود: همیشه گفتم ما با انگشت ماه را نشان دادیم و یه عده ماه را ندیدند و نوک انگشت را دیدند و این برای جامعه خوب نیست. ما در رسانه نماینده افکار عمومی هستیم و باید مسایل و مشکلات را مطرح کنیم. در آن زمان این شوخی من با هجمه شدیدی از سوی مردم مواجه شد اما تحملش برای من سخت بود که چرا همکاران خودم اینطور برخورد میکنند. مدیران عزیز به من گفتند که یک عذرخواهی بکن و بگذار تمام شود چون قبل از شما هم یکی از مجری های جوان تر توهین مستقیمی کرده و این بشکه باروت را آماده جرقه کرده است و شما جرقه را زدید. من گفتم توهینی نکردم که بخواهم عذرخواهی کنم و اگر عذرخواهی کنم به سبک خودم این کار را میکنم که در نهایت آن اتفاق افتاد. من توقع داشتم سازمان بزرگی مثل صدا و سیما در مقابل اطلاعیه روابط عمومی یک باشگاه محدود عقب نشینی نکند یا نهایتا با تدبیر بهتری این مساله را مدیریت کند. ایراد من به نحوه مدیریت کردن در این شرایط بود باید با مدیران صحبت می کردیم تا متوجه منظور هم شویم و اینکه بگوییم فلانی به مدت مدید ممنوعالکار شود به نظرم برای برخورد با من چندان روش حرفهای نبود.
این مجری در پاسخ به این پرسش که آیا این اتفاق برایش تجربهای شده که پس از این سراغ مسایلی از این دست نرود؟ گفت: روی جلد مجله «گل آقا» شعری چاپ میشد بدین مضمون که «یک دهن دارم دو تا دندان لق می زنم تا میتوانم حرف حق». من از روز اولی که وارد صداوسیما شدم دوست داشتم کمک کنم مردم زندگی بهتری داشته باشند و حالشان بهتر باشد و بتوانم حقی را مطرح کرده و جوابی را از کسانی که در برابر مردم مسوولیت دارند بگیرم پس از این هم همین است؛ اما در این دو ماه به این نتیجه رسیدم که باید در روشم تجدیدی نظری کنم. مکلوهان نویسنده کتاب «دهکده جهانی» می گوید «حقانیت یک پیام شما را جهانی نمی کند، شیوه ارائه آن است که شما را جهانی میکند». من در تفکر و خلوتی که در این دو ماه داشتم به این نتیجه رسیدم که باید در روش گفتن حرف حق تجدید نظری کنم. مطالعات دقیقی را شروع کردم و دارم خودم را آماده میکنم که از این پس طوری صحبت کنم که هم حرفم را بزنم هم اینکه به کسی برنخورد و آن کسی که باید بشنود و در او اثر بگذارد هم بشنود.
امیراحمدی درباره لزوم حمایت مدیران سازمان صدا و سیما از مجری ها عنوان کرد: به نظرم نیروی انسانی سرمایه هر سازمانی است. من از سال ۱۳۷۴ در سازمان صداوسیما کار میکنم و مثل دیگر مجریان خطاها و اشتباهات زیادی داشتم که هزینههایی را به سازمان تحمیل کرده است؛ اما در این سال ها پخته شدیم و سازمان روی ما سرمایه گذاری کرده و به ما اعتبار داده است. الان پس از این سالها در مرحله پختگی هستیم و نباید اینطور باشد که سازمان صداوسیما با هر تلنگری عقب نشینی کند، وگرنه همه سنگرهای خودش را از دست میدهد. مدیران باید دور از هیاهو و با سعه صدر بیشتری حمایت کنند. با توجه به همه محدودیتها و خط قرمزهایی که در جامعه وجود دارد اجرای ما مثل راه رفتن در میدان مین است و هر روز تعداد این مین ها بیشتر میشود. هر جایی حرف بزنیم به عدهای برمی خورد. در این شرایط مدیران باید بیشتر هوای مجریان را داشته باشند.
مجری برنامه «صبح بهخیر ایران» درباره چگونگی طرح سوالها از مهمانان برنامه توضیح داد: برنامه «صبح بخیر ایران» یک اتاق سردبیری دارد و موضوع توسط مدیران انتخاب میشود و مهمانان متناسب دعوت میشوند. نویسنده ها سوالاتی را مطرح میکنند بعد سوال هاغربال شده و در اختیار مجری قرار میگیرد. اما این نمایشنامه نیست و گاهی اتفاقاتی می افتد که به اقتضای پاسخ ها سوال ها طرح میشود. سعی کردم در سوال ها این انعطاف را داشته باشم و زبان و بیان مردم باشم.
او درباره اهمیت کار مجری ها هم گفت به مجری می گویند پیامبر رسانه. در اساسنامه اداری سازمان صداوسیما، مجری فردی است که با آگاهی و شرایط لازم پیامی را از سازمان دریافت و با روش و شیوههای مناسب به مخاطب منتقل میکند. باید امین و باقدرت بوده و صداقت داشته باشد و پیام را بدون غل و غش و حذف و اضافه منتقل کند. اما شرایط سیاسی و اقتصادی کشور و دنیا به گونه است که ملاحظاتی را میطلبد و تذکرها هم به ما بیشتر میشود. بعضی از مجری ها این ملاحظات را قبول دارند و تمکین میکنند و برخی نمیکنند. کارمان هر روز سخت تر میشود باید مواظب باشیم به کسی توهینی نشود اما حرفمان را هم با صداقت بزنیم.
این مجری در این زمینه افزود: مرحوم بهرام شفیع میگفت، دوربین تا شش ماه ظاهر مجری را نشان داده و بعد از شش ماه باطنش را هم نشان میدهد؛ بنابراین روی باطنتان کار کنید. ما اگر توقع داریم که مردم حرف ما را بشنوند و باور کنند خود ما هم باید باور داشته باشیم. من هم سعی کردم اول خودم عالم و عامل به حرفهایی که میزنم باشم و حرفهایم از دلم بربیاید که بر دل بنشیند. شغلمان جذابیت هایی هم دارد و یکنواخت نیست؛ با مهمان های جدید و اتفاقات و اندیشههای جدید سر و کار داریم و اینکه باید خودت را آماده کنی که انعطاف داشته باشی که این باعث جذابیت کار ما میشود.
امیراحمدی در ادامه با تشکر از مدیرانی که در این مدت از او حمایت کردهاند گفت: از سعه صدر آقای زینالعابدین، مدیر شبکه یک تشکر می کنم من در شرایط روحی بدی بودم؛ چهار میلیون ریپورت به صفحه اینستاگرام من شده بود حدودا روزی هزار تلفن داشتم که باید جواب میدادم؛ البته پیامهای خوبی هم دریافت کردم. آقای زینالعابدین زنگ زدند و دلداری دادند و رهنمود داشتند. آقای شریعت پناه مدیر گروه اجتماعی شبکه یک و آقای رنجبران مدیر کل روابط عمومی سازمان هم حمایت کردند.
او شرایط خودش را به عنوان مجری صدا و سیما با این داستان توصیف کرد: روزی جنگل آتش گرفت؛ همه حیوانات فرار کردند. یک گنجشک با منقارش آب میآورد. گفتند گنجشک! ای ضعیف حجم! آتش خیلی بیشتر از توان تو است. گنجشک گفت من کاری را انجام میدهم که میتوانم. میخواهم بگویم من در رسانه مثل همان گنجشک هستم که کاری را که میتوانم انجام میدهم و شانه خالی نکردهام. ما سرباز رسانه هستیم. به سهم خودم دوست دارم برای مردم کشورم کاری کنم.
امیراحمدی در پایان گفت: کتابی نوشتهام به نام «اگر میخواهی از پوستت مراقبت کنی پوست بنداز». در یکی از فرازهای این کتاب نوشتهام که زندگی خوب بازی کردن با کارتهای بد است. اگر دست خوب باشد و همه چی بر وفق مراد باشد هنر نکردهایم؛ اما اگر شرایط بر وفق مراد ما نبود و توانستیم خوب بازی کنیم و مدیریت کنیم، این خیلی مهم است. من به عنوان یک دانشجو و یادگیرنده که دائما برای بهبود تلاش میکند، در این مسیر هستم و از خدا و مردم عزیز میخواهم دعا کنند در این مسیر جا نزنم و درجا هم نزنم.
پرسش های بی پاسخ درباره «بودجه فرهنگی»
ایرج راد از هنرمندان باسابقه تئاتر و رئیس هیأت مدیره خانه تئاتر و رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران درباره وضعیت بودجه فرهنگ و هنر در حوزه تئاتر، به خبرنگار مهر گفت: مسأله بودجه فرهنگ و هنر به طور کلی هیچگاه خیلی جدی موردتوجه قرار نگرفته و تعریف و جایگاه فرهنگ و هنر برای مسئولان امر مشخص نیست و حتی آنها هم تعریفی در این زمینه نمیدهند.
وی متذکر شد: اینکه مسأله فرهنگ و هنر چقدر میتواند در جامعه مؤثر باشد برای مسئولان مشخص نیست زیرا بسیاری از کسانی که مسئولیت فرهنگ و هنر بر دوششان بوده است با این مقوله و رشتههای گوناگون هنر آشنایی کامل نداشته و ندارند و از این رو فرهنگ و هنر را جدی نمیگیرند.
راد با بیان اینکه شاید در مقاطعی و با حضور فردی دغدغهمند این قضیه تکان مختصری خورده باشد، یادآور شد: ولی بهطور کلی به فرهنگ و هنر بهعنوان یک اصل و فعالیت زیربنایی و ساختاری توجه و دقت نشده در نتیجه بودجه لازم برای گسترش فرهنگ و هنر و فضاهای فرهنگ و هنری در نظر گرفته نشده است. این یکی از اشکالات اصلی و اساسی است چون واقعیت قضیه مشخص نیست طبیعتاً اعتنای به قضیه هم مشخص نیست.
حمایتهای مادی و معنوی باید همسو باشد
رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران معتقد است حمایتهای مادی و معنوی باید همسوی یکدیگر برای حمایت از فرهنگ و هنر در نظر گرفته شود تا بتوانیم در جامعهای فرهنگی، با گسترش فضاهای فرهنگی و هنری مواجه باشیم و افراد جامعه احساس این را داشته باشند که به سوی گستردگی و گسترش فضاها و فعالیتهای فرهنگی و هنری کشیده میشوند.
تأثیرات، ارزشها و جایگاه فرهنگ و هنر باید شناخته شود تا بر اساس این شناخت بتوان بودجه واقعی را برای گسترش فضاهای فرهنگی و هنری و کل فرهنگ و هنر جامعه در نظر گرفتوی ادامه داد: تأثیرات، ارزشها و جایگاه فرهنگ و هنر باید شناخته شود تا بر اساس این شناخت بتوان بودجه واقعی را برای گسترش فضاهای فرهنگی و هنری و کل فرهنگ و هنر جامعه در نظر گرفت. این امر مستلزم گرفتن آمار است. ما باید آمار تعداد فعالان هنر در هر کدام از شاخههای هنری را داشته باشیم و با بررسی هر کدام از شاخهها و جایگاه ویژه هر کدام ببینیم چه نیازهایی برای تکامل، بهتر شدن و گسترش شأن دارند.
راد در بخش دیگری از سخنان خود به ارائه مسائل و پرسشهای مطرح شده در تئاتر در زمینه برنامهریزی و تعیین بودجه پرداخت و گفت: در ارتباط با تئاتر آیا آمار دقیقی از اینکه هر سال چه تعداد فارغالتحصیل هنرهای نمایشی داریم وجود دارد؟ آیا امکان اشتغالزایی برای این افراد و جوانهایی که چهار سال از عمر خود را صرف این رشته در دانشگاه میکنند، فراهم است؟ اگر نیازی به این تعداد نیست برای هر ساله این تعداد پذیرش دانشجو میکنیم و فارغالتحصیل تئاتر داریم؟ آیا امکان اشتغال و فعالیت برای کسانی که در حال حاضر فعالان و حرفهایهای رشته تئاتر هستند و از این طریق امرار معاش و گذران زندگی میکنند، فراهم هست؟ حمایتهایی که باید از این فعالان شود در چه زمینههایی قرار دارد؟ در چه زمینههایی از این فعالان حمایت مادی و معنوی میشود؟ آیا امکانات اجرایی برای اینها وجود دارد؟ آیا تئاتر خصوصی که به عقیده من هنوز نداریم، جایگاه و تعریفی دارد؟ جایگاه و تعریف تئاتر دولتی کجاست و آیا مشخص است؟
ما یک گروه پایدار و پابرجا هم در تئاتر نداریم چه برسد به کمپانی!
این بازیگر و کارگردان تئاتر تأکید کرد: باید ببینیم جوامع دیگر چگونه برای گسترش فضاها و فعالیتهای تئاتریشان کار میکنند. اعتبار تئاتر در گروه و فراتر از گروه، کمپانیهای تئاتر است. آیا ما در کشورمان کمپانیهای تئاتر داریم که از کارگردانها، بازیگران و عوامل مختلف در آن کمپانیها کار کنند و کمپانیها برای فعالیتهای خود برنامهریزی کنند و دولت نیز از آنها حمایت کند؟ آیا امکانات و سالنهای اجرایی برای فعالیت کمپانیها وجود دارد؟ هیچکدام وجود ندارد و همه چیز آشفته و در یک آشفته بازار وجود دارد. واقعیت این است که ما یک گروه پایدار و پابرجا در تئاتر نداریم چه برسد به یک کمپانی؛ یک گروه برای اینکه بتواند عوامل خود را نگه دارد باید برنامه و بودجه سالانه خود را داشته باشد و وقتی هیچ چیزی مشخص نیست گروه هم نداریم.
وی افزود: یک گروه تئاتر هم که قصد تولید یک نمایش را دارد مشخص نیست که آیا این اثر روی صحنه خواهد رفت یا نه. چه حمایتهای مادی و معنوی، چه حمایتهایی به لحاظ سالن از گروه میشود؟ هزینههای تولید یک اثر را چگونه تأمین خواهد کرد؟ هزینههای زندگی اعضای درگیر تولید و اجرای یک نمایش چگونه تأمین خواهد شد؟ همه اینها سوال است که به آنها توجهی نشده است.رئیس هیأت مدیره خانه تئاتر یادآور شد: ما در خانه تئاتر درباره تکتک این سؤالها و مسائل به گونههای مختلف بحث، گفتگو و مصاحبه کردهایم ولی واقعیت قضیه این است که گوش شنوایی که به مقوله فرهنگ و هنر اهمیت بدهد وجود نداشته است. تا این مسائل مشخص نشود بودجه لازم نمیتواند در نظر گرفت شود. اینکه این بودجه چگونه باید صرف شود و چه بخشی از آن مربوط به تولید، پرسنل و مسائل عمرانی، ساخت و سازهای سالنهای تئاتری است، باید مشخص شود. جایگاه هر کدام از اینها و بودجهشان، نیازها، امکانات بالقوه انسانی و امکانات بالفعل باید معلوم شود.
اخبار
فیلم «خورشید» نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار شد
هیات معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار، در پی چند جلسه مستمر، فیلم «خورشید» به کارگردانی «مجید مجیدی» را به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به آکادمی اسکار 2021 انتخاب کردند.
به گزارش امتیاز، «رائد فریدزاده» دبیر و سخنگوی هیأت معرفی فیلم ایرانی به اسکار گفت: کار این هیأت با توجه به تغییر قوانین اسکار بهترین فیلم خارجیزبان و تغییر مهلت زمانی شرکت در این دوره به دلیل شیوع ویروس کووید19، با بررسی 90 فیلم اکران شده ایرانی آغاز شد و سپس اعضای هیات انتخاب به یک فهرست متشکل از 12 فیلم رسیدند. به گفته فریدزاده، در ادامه هیات معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار با بازخوانی مقررات به بازبینی و بررسی تخصصی فیلمها پرداختند و پس از رأیگیری و تجمیع نظرات، از میان 3 فیلم «خورشید» ساخته مجید مجیدی، «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان و «یلدا» ساخته مسعود بخشی، فیلم «خورشید» به کارگردانی «مجید مجیدی» به عنوان گزینه نهایی انتخاب شد و با امضای اعضای این هیأت، به عنوان نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار سال 2021 معرفی خواهد شد. فیلمهای جهان با من برقص (سروش صحت)، خانه پدری (کیانوش عیاری)، شنای پروانه (محمد کارت)، روزهای نارنجی (آرش لاهوتی)، تومان (مرتضی فرشباف)، مسخره باز (همایون غنی زاده) ،مردن در آب مطهر (نوید محمودی)، یلدا (مسعود بخشی)، کشتارگاه (عباس امینی)، حمال طلا (تورج اصلانی)، درخت گردو (محمدحسین مهدویان) و خورشید (مجید مجیدی) فهرست اولیه هیات انتخاب برای معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار را تشکیل داده بودند.
هیات معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی اسکار 2021 از هنرمندان پیشنهادی خانه سینما، محمدعلی نجفی (کارگردان)، سیدجمال ساداتیان (تهیه کننده)، آتیلا پسیانی (بازیگر)، کمال تبریزی (کارگردان)، سیدمحمد داودی (فیلمبردار)، نرگس آبیار (کارگردان)، فرهاد توحیدی (فیلمنامهنویس) و آنتونیا شرکاء (منتقد) تشکیل شد و رائد فریدزاده (دبیر شورای بینالملل ومعاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی) به عنوان عضو حقوقی این جمع را همراهی میکرد.
«نجیبه» به جشنواره Jogja-NETPAC اندونزی راه یافت
همزمان با راهیابی فیلم سینمایی «نجیبه» به بخش چشمانداز آسیای جشنواره بینالمللی Jogja-NETPAC اندونزی، تیزر این فیلم رونمایی شد.
به گزارش امتیاز، فیلم سینمایی «نجیبه» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی گندمکار، در ادامه حضورهای بینالمللی خود، به بخش چشمانداز آسیای جشنواره بینالمللی Jogja-NETPAC کشور اندونزی راه یافت.جشنواره Jogja-NETPAC نخستین جشنواره در کشور اندونزی است که با هدف معرفی و توسعه سینمای آسیا و در تعاملی نزدیک با شبکه ارتقای سینمای آسیا (نِت پک NETPAC)، که یک سازمان فرهنگی و سینمایی شامل منتقدان، فیلمسازان، برگزارکنندگان جشنواره ها و پخش کنندگان ۳۰ کشور مختلف است، راهاندازی شده است. فیلم سینمایی «نجیبه» پس از رونمایی در بیست و سومین دوره جشنواره شانگهای چین (در بخش استعداد جدید آسیا) در ماه جولای، در تازهترین حضور بینالمللی خود در ماه جاری (نوامبر) برای کسب جایزه چشمانداز آسیای جشنواره Jogja-NETPAC، که مختص معرفی فیلمسازان جوان و آینده دار سینمای آسیاست، با فیلمهایی از دیگر کشورها رقابت خواهد کرد. جشنواره Jogja-NETPAC هر ساله جوایز مختلفی از جمله جایزه هانومان طلایی، هانومان نقرهای، جایزه نت پک، به بهترین فیلم های آسیا اعطا میکند.
اخبار
مدیر تماشاخانه شهرزاد: اتفاقی جز وعده وعید رخ نداده است
محمدعلی دشت گلی مدیر تماشاخانه شهرزاد در رابطه به ضرر وارد شده توسط ویروس کرونا و تعطیلی تئاتر به تماشاخانه های خصوصی اظهار داشت: قطعا تمامی تماشاخانه های خصوصی کشور از کرونا و تعطیلی های آن آسیب های جبران ناپذیری را محتمل شده اند و این در حالی است که از مجموع 101 سالن موجود در شهر تهران بالغ بر 49 عدد آن خصوصی هستند و شاید بزرگترین آن ها پردیش تئاتر شهرزاد باشد که ما فقط در دو ماه اسفند و فروردین بالغ بر دو ملیارد تومان ضرر محاسبه شده مشتمل بر هزینه اجاره و غیره را محتمل شده ایم و قرارداد هایی را هم با حدود 16 الی 17گروه تئاتری داشتیم که باید در این دو ماه اجرا میکردند و با توجه به تعطیلی های هفتگی در آن زمان همه فکر میکردند که تئاتر بازگشایی میشود ولی این اتفاق نیفتاد.
وی در ادامه بیان کرد: با اینکه جناب آقای آشنا مدیر کل محترم هنرهای نمایشی تلاششان را در جهت حمایت از تماشاخانه های خصوصی انجام داده اند اما میتوان گفت هیچ صیانت جدیای تا به حال از تمشاخانه های خصوصی به عمل نیامده و در این 9 ماه که از شیوع ویروس کرونا گذشته و حقیقیا امنیت روانی و اقتصادی تمام تماشاخانهها مختل شده، فقط و فقط مبلغ 40 ملیون تومان کمک هزینه از سوی اداره کل هنرهای نمایشی به تماشاخانه شهرزاد اختصاص پیدا کرده و این در حالی است که این مبلغ در دیگر تماشاخانهها غیر از تماشاخانه شهرزاد، نوفل لوشاتو و تئاتر مشتقل تهران بسیار کمتر از این مبلغ بوده است که کل این مبلغ حمایتی به چیزی نزدیک به 300 ملیون تومان شده است.
مدیر تماشاخانه شهرزاد در ادامه افزود: تمامی کمک تخصیص یافته از سوی اداره کل هنر های نمایشی برای تماشاخانه شهرزاد حتی هزینه یک ماهه پرسنل و هزینه های جاری این تماشاخانه هم نشده و به نظر باید توجه بیشتری از سوی مرکز به تماشاخانه خصوصی شده تا مشکلات برطرف شود علی رغم اینکه میدانیم دیگر صنوف هم از این امر متضرر شده اند ولی تا جایی که به خاطر دارم حوزه فرهنگ و هنر در رتبه ششم ستاد ملی مبارزه با کرونا قرار داشته و اولویت آخر این ستاد است و تعاملی میان بخش خصوصی و دولتی در این ایام صورت نگرفته و این باعث گله مندی است. دشت گلی در ادامه با اشاره به اوضاع سخت هنرمندان تئاتر در این ایام بیان داشت: هنرمندانی را میشناسم که در این ایام و برای گذراندن امور زندگی از روی اجبار به شغل نظافت و کار در منازل روی آورده اند و این اتفاق بسیار تأسف بار است که حوزه فرهنگ و هنر باید به این مرحله برسد که وزیر ما و معاون هنری و مدیر کل ما شأن و منذلت این عزیزان را متوجه نشدند و برای حمایت از این حوزه بجز وعده و وعید هیچ اتفاقی صورت نگرفت.مدیر تماشاخانه شهرزاد عرضه داشت: این شرایط و این عدم حمایت عی رغم این اتفاق است که مدیران تماشاخانه های خصوصی کشور در جلسه ای تهدید به تعطیلی کامل این تماشاخانه ها از آذر ماه کردند و میدانید که تمامی بازوی اجرایی اداره کل هنرهای نمایشی همین تماشاخانه های خصوصی هستند و دیگر تماشاخانه ها مانند سنگلج و مجموعه تئاتر شهر و غیره تعداد کمی دارند و همان تعداد کم هم اتفاق ویژه ای را رغم نزده و اکثر نمایش هایی که در جشنواره تئاتر فجر برنده شدند و فاخر بودند در بخش خصوصی صورت گرفته است ولی در این بخش هیچ حمایتی صورت نگرفته و آخرین وعده هم ثبت نام در سایت تحفه برای حمایت بوده که فقط در حد حرف باقی مانده است. محمدعلی دشت گلی در رابطه با شرایط عمومی کشور در دوران کرونایی گفت: عدم مدیریت در کنترل بیماری کرونا باعث شد تا آسیب های جبران ناپذیری را در این ایام تجربه کنیم و در حوزه مدیریت بیماری تنها با اعداد هر روزه ی تعداد مبتلایان و کشته شدگان مواجه هستیم و متأسفانه جان انسان ها به عدد تبدیل شده و سوال اینجاست که چرا نمیتوانیم مانند کشورهایی مثل استرالیا این بیماری را کنترل کنیم.
اظهارات علی مصفا درباره معرفی نماینده ایران به اسکار
این بازیگر و تهیه کننده سینمای ایران در این نوشتار که در اختیار ایسنا گذاشته،آورده است: «برای انتخاب و معرفی فیلمی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا در رشته بهترین فیلم خارجی جوایز اسکار، معیارهای مشخصی وجود دارد. امتیاز پخش بین المللی، جوایز و جشنواره های معتبر و به ویژه نمایش عمومی فیلم در سایر کشورها علاوه بر کشور تولیدکننده - مشخصا آمریکا و اروپا که صنعت سینمای تثبیت شده تر و قوی تری دارند، مهمترین این معیارها هستند. با محک این معیارهاست که هر کشوری به شیوه معقول و منطقی یک فیلم انتخاب و به آکادمی معرفی می کند.
۱.پخش بین المللی:
پخش جهانی یلدا سومین ساخته بلند مسعود بخشی با شرکت پیرامید اینترنشنال است که با ۳۵ سال سابقه از مهمترین و بزرگترین پخش کننده های آثار هنری در فرانسه و جهان محسوب می شود. پیرامید اینترنشنال حقوق پخش یلدا را در مرحله فیلمنامه -و نه فیلم نهایی - خریداری کرده، و در جشنواره فیلم برلین٢٠٢٠ توانسته حقوق پخش این فیلم را به حوزه ها و کشورهای متعددی بفروشد. توفیقی که اسکرین اینترنشنال در صفحه نخست خود به اهمیت آن در بازار فعلی فیلم های خارجی زبان اشاره کرد.
۲.اکران خارجی:
یلدا تنها فیلم ایرانی است که در سال ۲۰۲۰ اکران سراسری و موفق بین المللی در اروپا داشته است.
خریداران یلدا تا کنون آن را در کشورهای آلمان، اتریش، لوکزامبورگ، فرانسه، بلژیک، و سوییس اکران کرده اند و ایتالیا، اسپانیا،یونان، برزیل، و ترکیه با بازگشایی سالن ها فیلم را روانه سینماهایشان خواهند کرد. یلدا در اکران های عمومی اروپا با استقبال مهمترین نشریات و منتقدین سینمایی و مخاطبان روبرو شده است. در آلمان روزنامه زودیچه زایتونگ از مهمترین روزنامه های این کشور، یلدا را در زمره ده اثر مهم اکران فصل رده بندی کرد و در فرانسه فیلم با ۸۶ کپی روی پرده رفت و با استقبال فوق العاده از آن به ۱۴۶ کپی ارتقا یافت. به گزارش مجلات فیلم فرانسه و اکران توتال، تماشاگران یلدا در پایان سه هفته اکران در فرانسه از مرز ٤٥ هزار نفر گذشتند و این فیلم با احتساب نسبت کپی و سالنها، فیلم اول جدول فروش در روز نخست اکران، و جزو موفق ترین فیلم های جدول اکران فرانسه است. یلدا همچنین با کسب ۴ ستاره از ۵ از نشریاتی چون پزیتیف، پاریزین، نوول ابسرواتور، لوموند، ون مینوت، فم اکتوئل، تله راما، فیش دو سینماو ...توفیقی کم سابقه در جلب نظر منتقدان داشته است. حقوق یلدا به کلیه کشورهای خاورمیانه و اسکاندیناوی، کانادای فرانسه زبان و انگلیسی زبان، استرالیا و نیوزلند نیز واگذار شده و در این کشورها پخش خواهد شد.
۳.اکران داخلی:
در ایران یلدا از خرداد ماه روی پرده سینماهای هنر و تجربه رفته و باوجود شرایط سخت سینماها در دوران شیوع ویروس کرونا، همچنان از موفقترین فیلمهای این گروه سینمایی است. به علاوه کلیه درآمد اکران ایران و تبلیغات آن به همت گروه «ما درد مشترکیم» موجب آزادی و نجات جان دو زندانی محکوم شد. نکته ای که در تمام اکرانهای اروپایی مورد توجه و تمجید قرار گرفت و تاثیر موضوع فیلم یعنی بخشش را دو چندان کرد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4394/20525/82015
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4394/20525/82016
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4394/20525/82017
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4394/20525/82018
|
عناوین این صفحه
- تجربه های امیراحمدی پس از دوری اجباری از تلوزیون
- پرسش های بی پاسخ درباره «بودجه فرهنگی»
- اخبار
- اخبار