|
کتابشناسی توصیفی جریان کربلا:
از مقتل الحسین تا أنساب الأشراف
محمدجواد گودینی، استاد حوزه و دانشگاه، پژوهشگر تاریخ اسلام و نویسنده کتابهایی چون «صعود و سقوط ادبیات سیاسی در عصر بنیامیه»، «تاملی بر زندگانی ابوالاسود دوئلی و شرح گزیدهی اشعارش»، «بررسی تحلیلی صلح امام حسن (ع) و آغاز خلافت اموی»، «درآمدی بر زندگانی و سرودههای صاحب بن عباد»، «چهل حدیث در ستایش حسن خلق»، «تحولات سیاسی عصر امامت حضرت سجاد (ع)»، «تحولات سیاسی عصر امامت حضرت سجاد (ع)»، «چهل حدیث در فضیلت قرآن کریم»، «خورشید هفتم؛ نگاهی به زندگانی امام موسی بن جعفر (ع)»، «گفتاری در سیاست و قدرت عصر عباسی اول» و… در تازهترین مطلب ارسالی خود به مهر درباره مهمترین منابع تاریخی که به روایت رخداد جانسوز کربلا پرداختهاند، نوشته است. این گزارش را در ادامه بخوانید:
تردیدی نیست حادثه تاریخ ساز کربلا و قیام حسینی (ع) از رویدادهای بسیار مهم و تاثیرگذاری است که در جهان بشریت روی داده و دامنه تاثیرگذاری آن از جهات گوناگون، محدود به زمانی ویژه و یا جغرافیای خاصی نمیشود و از اهمیت شگرفی در تحلیل تاریخ برخوردار است. از این رو شناخت منابع تاریخی که از دیرباز تاکنون به این رویداد راهبردی پرداختهاند و ابعاد این حادثه عمیق در تاریخ سیاسی اسلام را مورد کنکاش قرار دادهاند، از اهمیتی مضاعف برخوردار میشود.
در این نوشتار به شرح مختصر تعدادی از مهمترین منابع تاریخی که به شرح و تحلیل این رویداد تاریخی پرداختهاند، اشاره شده و گوشهای از آن برای خوانندگان محترم روشن میشود.
مقتل الحسین (ع) نوشته ابومخنف لوط بن یحیی أزدی غامدی (متوفی سال ۱۵۷ ق)، از قدیمیترین آثاری است که به این جریان مهم تاریخی پرداخته و ابومخنف را میتوان قدیمیترین مورخی توصیف کرد که درباره این رویداد بی مانند کتاب نگاشته است. وی عراقی و به تشیع گرایش داشته و گزارشهای تاریخی وی از لحاظ زمانی به رویداد کربلا بسیار نزدیک بوده و از این رو اهمیتی مضاعف مییابد. (۱) اصل این اثر از میان رفته و روایات طبری (محمد بن جریر طبری مورخ و مفسر برجسته اهل سنت) و ابن أعثم کوفی از وی به زمان ما رسیده است.
تاریخ یعقوبی نوشته مورخ نامدار جهان اسلام احمد بن ابی یعقوب بن جعفر (یعقوبی) که به سال ۲۴۲ هجری (عصر عباسی) دیده از جهان فروبست. وی در جلد دوم این اثر، نهضت سالار شهیدان (ع) را از زمان وفات معاویه بن أبی سفیان و جانشینی فرزندش یزید تا حوادث دیگری که به قیام امام (ع) علیه دستگاه اموی منجر میشود، به خوبی شرح داده و بخشی از خطبههای امام (ع) در منزلگاههای گوناگون را روایت کرده و سرانجام به رویداد تلخ شهادت مظلومانه امام (ع) در سرزمین کربلا میپردازد. وی در ادامه، نامه نکوهش آمیز عبدالله بن عباس (۲) به خلیفه ستمکار اموی یزید بن معاویه را پس از شهادت امام حسین (ع) نقل کرده و پس از آن، جریان قیام مردم مدینه در مخالفت با دستگاه جبار یزید را که به حادثه حرّة شهره یافته، روایت میکند. (۳)
أنساب الأشراف نوشته احمد بن یحیی بَلاذُری (متوفی سال ۲۷۹ ق) نام اثر برجسته دیگری است که به شرح و تحلیل حادثه کربلا اختصاص دارد. بلاذری ادیب، مورخ و نسب شناس بزرگ عصر عباسی (از روزگار خلافت مامون تا مستعین عباسی) بوده و اثر معروفش که أنساب الأشراف نام دارد، از زاویه نسب شناسی عرب، به حوادث تاریخی نگریسته و آن را بازگو کرده است. وی در بخشی از این اثر خود با نام «علی و بنوه» به شرح حال علویان و نقش بزرگان و ناموران از اولاد امام علی (ع) در تاریخ اسلام میپردازد و از جمله درباره قیام کربلا مطالب فراوانی آورده است. این کتاب نیز از منابع اصلی و قدیمی است که به زمان ما رسیده و حاوی نکات ارزندهای درباره قیام مهم و تمدن سازی است که امام حسین بن علی (ع) در رویارویی با ستمگران اموی به راه انداخت و در این مسیر به شهادت رسید.
الأخبار الطوال نوشته ابوحنیفه أحمد بن داود دینوری (متوفی سال ۲۸۲ ق)، اثری مهم و معروف است که نویسنده آن، رویدادهای پس از مرگ معاویه، جریان بیعت کوفیان با امام حسین (ع)، اعزام مسلم بن عقیل به عنوان سفیر و نماینده امام (ع) به سرزمین عراق، انتخاب عبیدالله بن زیاد به عنوان حاکم کوفه از سوی یزید پس از دریافت اخبار کوفه، سختگیری و خدعه ابن زیاد و در ادامه، دستگیری و شهادت هانئ بن عروه و مسلم بن عقیل، خروج امام (ع) به سمت کوفه و شهادت آن حضرت (ع) در کربلا و… را شرح داده و آن را روایت کرده است. دینوری در بخشی با عنوان «نهایة الحسین» به این رویداد تلخ تاریخی اشارت جسته و آن را نقل کرده است. (۴)
تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری)، نام اثر تاریخی پرحجم و مشهور دانشمند و مورخ نامدار جهان اسلام محمد بن جریر طبری (متوفی سال ۳۱۰ قمری در بغداد) است که میتوان آن را یکی از بزرگترین کتب تاریخی تدوین شده در جهان اسلام توصیف کرد. این اثر اگر چه صحیحترین روایات را نقل نکرده و ضعفها و نقدهای بسیاری بر آن وارد است، اما اثری جامع بوده و همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. وی در این اثر به جریان تاریخی قیام حسینی (ع) به تفصیل پرداخته و از نویسندگان پیش از خود همانند ابومخنف و هشام کلبی نقل میکند.
الفتوح نوشته احمد بن أعثم کوفی (متوفی سال ۳۱۴ ق) نیز کتابی برجسته و اثرگذار درباره رویدادهای تاریخی از جمله حادثه قیام حسینی (ع) است. نویسنده این اثر، از مورخان نامدار سده سوم و چهارم هجری محسوب میشود.
مقتل الحسین (ع) نوشته محدث و مورخ برجسته ابوالمؤید موفق بن أحمد مکی خوارزمی (متوفی سال ۵۶۸ ق) است که از مقاتل مشهور و معتبر در این خصوص بوده و جریان قیام امام حسین (ع) تا شهادت امام (ع) و اسارت اهل بیتش را به خوبی بازگو نموده است. وی درباره فضائل اهل بیت نیز آثار قلمی داشته که به زمان ما رسیده و معروفترین اثر وی در این باره، کتاب المناقب است. (۵)
العبر و دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و العجب و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الأکبر، نام اثر جاودانی است که دانشمند، جامعه شناس و مورخ بزرگ جهان اسلام عبدالرحمن بن خلدون (متوفی سال ۸۰۸ ق) آن را به نگارش درآورده است. (۶) این اثر برجسته، مقدمه عمیق و علمی دارد و در این مقدمه طولانی، نگارنده درباره اهمیت عمران و آبادانی در ساخت تمدنهای بشری، شناخت جوامع انسانی و تاریخ مختصر علوم و نقش اقوام گوناگون در تدوین و پیشرفت علوم و … نکات ارزنده و عالمانه ای را ایراد میکند که مورد توجه و استفاده مورخان، تمدن شناسان و جامعه شناسان واقع شده است.
ابن خلدون از جمله به حادثه کربلا اشاره جسته و در این باره نکاتی را آورده است. او در تحلیلی ناصواب و شگفت انگیز، اقدام معاویه بن أبی سفیان در انتخاب فرزندش یزید را توجیه و آن را بر اساس مصلحت اندیشی توصیف کرده است! به هر روی اندیشههای ابن خلدون (باوجود جایگاه والایش در تدوین تاریخ و فلسفه تاریخ) درباره ی قیام حسینی (ع) با نقدهای جدی مواجه بوده و از جاده صواب و انصاف منحرف شده است.
تاریخ الخلفاء نوشته دانشمند پرکار و نامدار جهان اسلام جلال الدین عبدالرحمن سیوطی (متوفی سال ۹۱۱ ق) است. وی در این اثر برجسته که به شرح زندگانی خلفا (عصر خلافت راشدین، اموی و عباسی در بغداد و قاهره) میپردازد، با نگاهی تحلیلی به جریان قیام حسینی (ع) پرداخته و آن را بازگو کرده و ستمگری یزیدیان را شرح گفته است. وی هنگامی که رویداد شهادت امام حسین (ع) را نقل کرده، چنین گفته است: «او [امام حسین «ع»] کشته شد و سرش را بر طشتی نهادند تا در برابر ابن زیاد قرار دادند. خداوند قاتلش، ابن زیاد و یزید را لعنت کند. قتل او [امام «ع»] در کربلا واقع شد و داستان طولانی است که قلب یادآوری آن را تحمل نتواند [و وجدان آدمی را به درد میآورد.]». (۷)
لهوف (یا الملهوف علی قتلی الطفوف)، نام اثری است که دانشمند بزرگ جهان تشیع مرحوم سید بن طاووس (متوفی سال ۶۶۵ ق) آن را به رشته تحریر درآورده و از آثار مهم و مشهور در این باره به شمار میرود.
روضة الشهداء ملاحسین کاشفی نیز از آثاری است که در سده دهم قمری در شهر هرات به نگارش درآمده است. این اثر به زبان فارسی تدوین شده و در میان فارس زبانان شهره بوده و عنوان روضه خوانی نیز از عنوان این کتاب گرفته شده است.
نهضت سالار شهیدان (ع) از چنان عظمتی برخوردار است که در طول تاریخ همواره مورد توجه پژوهشگران و بویژه تاریخ نگاران بوده و فراوان بودند کسانی که درباره ی این حادثه ی تاریخی قلم فرسایی کرده و حماسه این قیام شکوهمند را به تصویر کشیدهاند.
این رویداد برجسته، جهان اسلام را از خواب غفلت بیدار و بیدادگری خاندان اموی را برای مردم آشکار ساخت. مردم نیز به پا خواسته و در برابر امویان قیامهای گوناگونی را طراحی و مدیریت کردند. اگر قیام و جانفشانی امام حسین (ع) و استقامت امام (ع) در برابر خاندان اموی نبود، بدون تردید تاریخ به شکل دیگری رقم میخورد و وضعیت به نفع امویان پیش میرفت. اما نبرد نابرابر امام حسین (ع) با مزدوران اموی، فرصت تداوم حکومت امویان را از آنان گرفت و چهره حقیقی آنان را برای همگان آشکار ساخت.
این قیام آسمانی همچنین از تحریف دین اسلام توسط یزید بن معاویه (که در آن زمان بر مسند خلافت تکیه زده بود و کردارهای ناپسند و رفتارهای نادرست وی به نام اسلام و پیامبر (ص) ثبت میشد) جلوگیری کرد. اگر (به فرض محال) سالار شهیدان (ع) دستِ دوستی به سمت یزید دراز میکرد و با بیعتش مهر تایید بر خلافت وی میزد، حقیقتاً دین اسلام با بحرانی جدی مواجه و از درون تهی میشد و همه اقدامات و رفتارهای ناصواب یزید به نام دین باقی میماند و با گذر زمان، اسلام دچار استحاله و تحریف میشد و امروز نیز اسلامی واژگون شده و مُحرّف به دست ما میرسید و اسلام حقیقی، دفن شده و در صفحات تاریخ باقی میماند. از این رو، میتوان گفت، مهمترین دستاورد قیام امام حسین بن علی (ع)، حفظ و حراست از دین اسلام در برابر توطئهها و تبلیغات ناروای بنی امیه و جلوگیری از به انحرف کشیده شدن اسلام توسط خاندان اموی محسوب میشود. (۸)
پینوشتها
۱. تاملی بر نهضت عاشورا، ص ۲۴
۲. ابن عباس در گفتوگوهایی که با امام حسین (ع) داشت، به سالار شهیدان (ع) توصیه کرد در حجاز بماند و به سمت کوفه نرفته و به کوفیان اعتماد نکند؛ وی از خیانت مردم عراق هشدار داد و وعده کرد اگر مردم با امام (ع) اجتماع کنند، او نیز به امام (ع) دست بیعت خواهد داد. اما حضرت (ع) که میخواست با این قیام ماهیت حقیقی امویان را بر همگان آشکار کند و جلوی بدعت آنان در دین را گرفته و حقیقت اسلام را آشکار سازد، به توصیه وی توجهی نفرمود و شاید ابن عباس پس از شهادت امام (ع) به عمق جنایت پیشگی امویان پی برده و از این رو، نامهای توبیخ آمیز و سراسر شِکوه و سرزنش برای خلیفه اموی یزید بن معاویه نگاشته و برایش فرستاده است. (ر.ک: الفقهاء و الخلافة فی العصر الأموی، ص ۱۵)
۳. تاریخ الیعقوبی، ج۲ ص ۲۵۱- ۲۴۶
۴. الأخبار الطوال، ص ۲۵۳- ۲۴۵
۵. تاملی بر نهضت عاشورا، ص ۳۸
۶. منابع تاریخ اسلام، ص ۳۰۱
۷. تاریخ الخلفاء، ص ۲۰۷
۸. تاملی بر زندگانی و سیرهی امام حسین (ع)، ص ۵۷- ۷۱
فهرست منابع
۱- جعفریان، رسول، تاملی بر نهضت عاشورا، نشر علم ۱۳۹۹
۲- جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، نشر علم ۱۳۹۳
۳- دینوری، ابوحنیفه أحمد بن داود، الأخبار الطوال، مکتبة الحیدریة
۴- سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، تاریخ الخلفاء، منشورات الشریف الرضی ۱۳۸۲
۵- عطوان، حسین، الفقهاء و الخلافة فی العصر الأموی، بیروت، دار الجیل ۱۹۹۱
۶- گودینی، محمد جواد، تاملی بر زندگانی و سیرهی عملی امام حسین (ع)، نشر نظری ۱۳۹۹
۷- یعقوبی، أحمد بن أبی یعقوب بن جعفر، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر
روزهای انتظار سیدالاسرای ایران
در ۲۰ اسفند ۱۳۳۱ در روستای ضیاآباد قزوین به دنیا آمد. او دوره تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به قزوین رفت. در سال ۱۳۵۰ پس از اخذ دیپلم برای انجام خدمت سربازی به لشکر ۷۷ خراسان اعزام شد. همان موقع با درجه گروهبان سومی در رزمایش مشترکی که بین نیروی زمینی و هوایی انجام میگرفت، حضور داشت و با خلبانان شرکت کننده در رزمایش آشنا شد. پس از آن شور و شوق فراوانی به حرفه خلبانی در وی ایجاد شد؛ طوری که پس از پایان دوره سربازی در آزمون دانشکده خلبانی شرکت کرد و پس از موفقیت به استخدام نیروی هوایی در آمد. در سال ۱۳۵۴ پس از گذراندن مقدمات آموزش پرواز در ایران، برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا اعزام شد و با درجه ستوان دومی به ایران بازگشت و به عنوان خلبان شکاری اف -۱۵ مشغول به خدمت شد. ابتدا در پایگاه تبریز مشغول به کار بود ولی با شدت گرفتن تجاوزات رژیم بعث عراق به پاسگاههای مرزی جنوب و غرب کشور، برای دفاع از حریم هوایی به دزفول منتقل شد.
صبح روز ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ با صدای زنگ ساعت از خواب برخاست و پس از نماز لباس پوشیده و به گردان پرواز رفت. جناب سرگرد ورتوان هم آنجا بود. به اتفاق برگه مأموریت را باز کرده و برای هماهنگی به اتاق توجیه رفتند. لشکری پیشنهاد داد هنگام ورود به خاک عراق در ارتفاع پایین پرواز کنند و با فاصله هدف را رد کرده و هنگام بازگشت به خاک خودمان هدف را بزنند. ولی سرگرد ورتوان که فرمانده عملیات بود این پیشنهاد را نپذیرفت و قرار شد در ارتفاع هشت هزارپایی و با سرعتی حدود ۹۰۰ کیلومتر در ساعت عملیات آغاز شود. پس از توجیه به اتاق تجهیزات پروازی رفته و آماده شدند. هواپیمای لشگری مسلح به راکت بود و لیدر او ورتوان بمب میزد. پس از بازید هواپیما از نظر فنی، فرم صحت هواپیماها را امضا کرده و به مکانیسین پرواز دادند و لحظاتی بعد هر دو هواپیما سینه آسمان را شکافت.
هواپیما هدف قرار گرفت
آن روز آنها دومین دسته پروازی بودند که در خاک عراق عملیات میکردند. دسته اول با حمله خود پدافند عراق را هوشیار کرده بود. برای همین به محض عبور از مرز گلولهها به سمت آنها شلیک شد. اندکی بعد هواپیماها روی نقطه هدف رسیدند. گرد و خاک ناشی از شلیک توپخانه عراق وجود هدف را مسجل کرده بود. هردو برای شیرجه آماده شدند. کمی جلوتر در پناه تپهای چندین دستگاه تانک و نفربر استتار شده بود. لشگری از لیدر اجازه زدن هدف را میگیرد. قرار بود هر دو به صورت ضربدری از چپ و راست یکدیگر را رد کرده بود هدفها را منهدم کنند. لشگری زاویه مخصوص راکت را به هواپیما داد و نشان دهنده مخصوص را روی هدف تنظیم کرد اما ناگهان هواپیما تکان شدیدی خورد و فرمان کنترل خود را از دست داد. حسین لشگری مضطرب شده بود. او نمیدانست که چه بر سر هواپیما آمده است. ولی فوراً بر خود مسلط شده و سعی کرد هواپیما را که در حال پایین رفتن بود کنترل کند.
ادامه ماجرا از زبان خود سرتیپ لشگری این طور است: به هر نحو توسط پدالها سکان افقی هواپیما را به سمت هدف هدایت کردم. در این لحظه ارتفاع هواپیما به ۶۰۰۰ پا رسیده بود و چراغ هشدار دهنده موتور مرتب خاموش و روشن میشد. شاسی پرتاب راکتها را رها کردم در یک آن ۷۶ راکت روی هدف ریخته و جهنمی از آتش زیر پایم ایجاد کرد.
از اینکه هدف را با موفقیت زده بودم بسیار خوشحال بودم. ولی میدانستم با وضعی که هواپیما دارد قادر به بازگشت نیستم. در حالی که دست چپم بر روی دسته گاز موتور بود دست راستم را به سمت دکمه ایجکت بردم. دماغ هواپیما در حالت شیرجه بود و هر لحظه زمین جلوی چشمانم بزرگ و بزرگتر میشد. تصمیم نهایی را گرفتم و با گفتن شهادتین دسته ایجکت را کشیدم و از این لحظه به بعد دیگر چیزی یادم نیست.
حسین لشگری اولین خلبان ایرانی بود که به اسارت در آمده بود و عراقیها میخواستند قدرت تحمل شکنجه خلبانان ایرانی را محک بزنند. برای همین میخواستند به هر نحو ممکن لشگری را به حرف بیاورند. پس از اینکه وصل کردن برق جواب نداد، مچ پاهای او را محکم بستند و شروع کردند به فلک کردن با کابل. اما لشگری با توکل به خدا ساکت ماند. او به هیچ وجه قصد حرف زدن نداشت. آن قدر او را فلک کردند تا از هوش رفت. وقتی به هوش آمد دید در سلولی بسیار کثیف که دیوارهای جگری رنگ دارد افتاده. کمی بعد یک نقشه مقیاس بزرگ از ایران به همراه یک خودکار از دریچه توی سلول افتاد و صدای نگهبان میآمد که میگفت: سرگرد دستور داده هر چه فرودگاه و پایگاه و باند پروازی دارید روی نقشه مشخص کن! تا یک ساعت دیگر میآیم آن را میبرم.
خودکار و نقشه را به کناری انداخت و به فکر فرورفت و زمزمه کرد: با شما همکاری نمیکنم. کمی بعد نگهبان وارد سلول شد و او را به اتاق مدیر زندان برد. او سرگردی مؤدب بود که انگلیسی را به خوبی صحبت میکرد. نقشه را که نگهبان به دستش داده بود نگاهی کرد و گفت: هیچکدام از پایگاههای خودتان را مشخص نکردهای؟ لشگری جواب داد: برابر قرارداد ژنو شما فقط میتوانید ۴ الی ۵ سوال از من بپرسید شامل اسم، درجه، هواپیما، پایگاه و فرمانده.
سرگرد با آرامش سیگاری به او تعارف کرد و از کشوی میزش یک نقشه درآورد که لشگری با نگاه کردن به آن مبهوت ماند. تمام پایگاههای ایران با رنگهای مختلف نشانه گذاری شده بودند. ارتفاع و سمتی که یک خلبان برای رسیدن به پایگاه نیاز داشت، بنزین مصرفی، سمت باد و سرعت مورد نیاز به صورت دقیق و مرتب مشخص شده بود. از نظر پروازی و ناوبری نقشه کاملی بود و این برای خلبانان عراقی یک امتیاز بزرگ به حساب میآمد. سرگرد که با غرور و تکبر لبخند میزد، به لشگری نزدیک شد و گفت: ما حتی اطلاعاتی بیشتر از این را هم در مورد نیروهای مسلح شما داریم و هر وقت بخواهیم از آن استفاده میکنیم.
سالها تحمل رنج اسارت و دوری و بی خبری از خانواده حسین را آنچنان مشتاق وطن کرده بود که بی درنگ با شنیدن نام ایران چیزی در گلویش چنگ میانداخت و اشک در چشمانش حلقه میزد. تمام این سالها را به امید دیدن دوباره وطن و خانواده بخصوص پسرش علی که هنگام وداع ۸ ماهه بود، طی کرده بود.
بالاخره انتظار پس از ۱۸ سال سر رسید و صبح روز ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ به سمت مرز حرکت کردند. ۱۰۰ متر مانده به مرز او را به داخل یک دفتر راهنمایی کردند. در آنجا خبرنگاران صلیب سرخ سوالاتی کردند و او پاسخ شان را داد. یکی از کارشناسان صلیب سرخ به او گفت: میخواهم یک گفت و گوی خصوصی داشته باشیم. حسین گفت: بپرسید! او گفت: میخواهی به هر کشوری که دوست داری پناهنده بشوی؟ ما از لحاظ مادی و سیاسی تو را تأمین و حمایت میکنیم. حسین گفت: من ۱۸ سال شرایط سخت اسارت را تحمل کردم به امید اینکه روزی به کشورم بازگردم. از شما خواهش میکنم حتی اگر در این چند ساعت باقیمانده از دنیا رفتم، جنازهام را به کشورم بازگردانید. سپس حسین به همراه سرلشکر حسن به سمت مرز حرکت کردند. ۱۰ متر مانده بود به مرز که دو نفر از صلیب سرخ به آنها اضافه شدند… وقتی از مرز عبور کرد ایستاد. امیر نجفی حلقه گلی به گردنش آویخت و صورتش را بوسید. مسئولانی که در آنجا حضور داشتند او را در آغوش کشیدند. جمعیت او را روی شانه بلند کردند و با شعار لشگری قهرمان خوش آمدی به ایران او را به سمت جلو بردند.
اخبار
در افتتاحیه نمایشگاه نسل حسینی مطرح شد؛
قمی: کمرنگ بودن کتاب در سبد محافل عزاداری جای تاسف و غصه دارد
مراسم رونمایی از نمایشگاه مجازی نسل حسینی با محوریت کتابهای عاشورایی روز سهشنبه ۱۹ مرداد با حضور حجتالاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری، محمد حمزهزاده رئیس بنیاد کتاب سازمان تبلیغات و علیاکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر در محل حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
قمی در این مراسم گفت: از اینکه کتاب در سبد گسترده و رنگارنگ خادمین محافل عزاداری، پیش از این کمرنگ بوده متاسفم. مردم، همه مسئول سیاهی و مشکیپوش کردن حسینیه و بیرون هیئت را خادم امام حسین (ع) میدانند. یعنی همه ذهنیت اجتماعی او را مفتخر به خادمالحسینبودن میداند. این ذهنیت درباره کسی که ماسک توزیع میکند یا دستان مردم را ضدعفونی میکند هم وجود دارد. شاعر و نوحهخوان و سینهزن هم همگی خادمالحسین هستند اما در سده اخیر، بهطور عرفی و ذهنی، شرایطی وجود داشته که باعث میشود غصه بخوریم.
وی افزود: در سده گذشته کسانی را که در کار تولید و نشر کتاب عاشورایی بودهاند، کمتر بهعنوان خادم سیدالشهدا (ع) شناختهاند. اما به قید کتابتکشیدن معرفت و معارف قدسی عاشورا، با کتاب اتفاق میافتد. این مسیری است که خدا برای هدایت بشر انتخاب کرده و معجزه پیامبر آخرالزمانش هم از جنس کتاب است. ما هم هر جا کتاب را دستکم گرفتیم، ضرر کردیم. این مساله بهطور خاص در امر ترویج فرهنگ عاشورایی باعث ضرر و افسوس است.
رئیس سازمان تبلیغات در ادامه گفت: نواهایی که از بلندگوها شنیده میشوند و پرچمهایی که به در خانههایمان میزنیم، همه حال و هوای محرم و عزاداری امام حسین (ع) را القا میکنند اما تعمق در معارف عاشورایی با معرفت امکانپذیر میشوند و معرفت هم مسیر و قالب مشخص خود را دارد که کتاب است. پس اینکه ماجرای کتاب را به محافل عزاداری پیوند بزنیم، اتفاق خیلی مبارکی است و یک گام رو به جلو محسوب میشود. از مخاطب کودک تا بزرگسال، تولید و توزیع کتاب عاشورایی، یکضرورت است.
قمی گفت: خیلی جای غصهخوردن است اگر به کتاب و معرفت کم اهمیتی کنیم. به همیندلیل عزم کردهایم این نقصان را برطرف کنیم و طی امسال و سال آینده منبر و کتاب را تقویت کنیم. در حال حاضر قدرت خرید مردم پایین است و معلوم است که مدیر یک خانواده از نان خانه نخواهد زد و از سهم کتاب کم خواهد کرد. بنابراین باید غصهدار و نگران باشیم. اما به یک نکته مهم هم در عزاداریها توجه کنیم؛ اینکه علاوه بر پرچم و غذای نذری، باید برای نذر کتاب هم تلاش کنیم.
در این برنامه، قمی با همراهی دادمان، شیروانی و حمزهزاده پایگاه اینترنتی نمایشگاه مجازی نسل حسینی را افتتاح و از برخی عناوین فیزیکی موجود در این نمایشگاه بازدید کرد.
دو انتصاب در حوزه هنری
عباس حسیننژاد مدیر دفتر طنز حوزه هنری شد
نظر به طرح تحولی حوزه هنری در بخشهای مختلف، طی احکامی جداگانه ناصر فیض به عنوان «مشاور رئیس حوزه هنری در حوزه طنز و ادبیات فارسی» و مدیر «دفتر حفظ و اشاعه زبان فارسی» منصوب شد؛ همچنین عباس حسیننژاد نیز به عنوان مدیر «دفتر طنز حوزه هنری» منصوب شد.
براساس این گزارش، بهرهگیری از ظرفیتها و استفاده از سرمایه معنوی استاد ناصر فیض از جمله رویکردهای حوزه هنری در به خدمتگرفتن ایشان در سمت«مشاور رئیس حوزه هنری در حوزه طنز و ادبیات فارسی» است.همچنین توجه ویژه حوزه هنری در زمینه گسترش و صیانت از زبان فارسی این نهاد انقلابی را برآن داشت تا با ایجاد دفتر«حفظ و اشاعه زبان فارسی» از ظرفیتهای سرشار استاد ناصر فیض بهره بیشتری برده و امیدوار باشد با مدیریت مدبرانه ایشان زمینههای توسعه و حفظ زبان فارسی بیش از پیش فرآهم آید.
در ادامه انتصابات حوزه هنری؛ طی حکمی از سوی مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری، عباس حسیننژاد به عنوان مدیر «دفتر طنز حوزه هنری» که از قدیمیترین و با سابقهترین مراکز پرورش و رشد استعداد در عرصه طنز ایران است، منصوب شد.
متن حکم انتصاب ناصر فیض به عنوان «مشاور رئیس حوزه هنری در حوزه طنز و ادبیات فارسی» به شرح زیر است:
«به نام خدا
استاد ارجمند
جناب آقای ناصر فیض
حوزۀ هنری انقلاب اسلامی؛ از بدو تأسیس تاکنون، مفتخر به وجود سرمایههای عظیم معنوی و هنری همچون جنابعالی بوده است.
همین ظرفیت، رهگشای حرکت تحولی حوزۀ هنری در دوران تازه خواهد بود.
دستیابی به آرمانهای حوزۀ هنر متعهد و انقلابی، در سایۀ بهرهمندی از تجربه، دانش و هنر والای هنرمندانی حاصل میشود که جلودار و خطشکن هنر انقلاب بودهاند.
ضمن ارج نهادن به تلاشهای موثر و سازندۀ شما در تقویت، تحکیم و گسترش طنز فاخر و معیار در دورۀ مدیریت دفتر طنز، به منظور استمرار در بهرهمندی مدیریت حوزۀ هنری از نظرات صائب و کاربردی جنابعالی، شما را به عنوان مشاور رئیس حوزۀ هنری در حوزۀ «طنز» و «ادبیات فارسی» منصوب میکنم.
همچنین امیدوارم در مأموریت جدیدی که به شما محول شده است، گامهای موثری در جهت رفع دغدغههای رهبر معظم انقلاب اسلامی و دلسوزان فرهنگ و ادب و زبان فارسی برداشته شود.
محمد مهدی دادمان رئیس حوزه هنری»
همچنین مشروح حکم معاون هنری حوزه هنری در انتصاب استاد ناصر فیض به عنوان مدیر «دفتر حفظ و اشاعه زبان فارسی» به شرح زیر است:
«هنرمند فرهیخته جناب آقای ناصر فیض
در سالهای اخیر یکی از دغدغههای مهم مقام معظم رهبری و البته دلسوزان فرهنگ و ادب کشور، توجه به زبان فارسی و گسترش و صیانت از آن بوده است. با توجه به ضرورت و اهمیت پاسداری از این سرمایه گرانبها، بر همه ادیبان، صاحبنظران، مسئولان و دست اندرکاران فرهنگ و ادب و زبان واجب است تا بیش از پیش به این مهم همت گمارده و در جهت گسترش، پالایش و بهره گیری از ظرفیتهای ترکیب سازی زبان فارسی گام بردارند.
نظر به شایستگیهای هنری و سوابق ارزشمند و تجربههای گرانسنگ جنابعالی در عرصة فعالیتهای فرهنگی-هنری و با پیش رو قرار دادن کارنامة وزین شما در عرصة شعر و ادب زبان فارسی؛ به موجب این حکم به عنوان «مدیر دفتر حفظ و اشاعه زبان فارسی» منصوب میشوید.
امید است تا از رهگذر تعامل با صاحبنظران و اساتید زبان فارسی و با اتکاء به تجارب، تخصص و توانمندی همکارانتان در مرکز آفرینشهای ادبی، آن انجمن فصل تازهای در عرصة حفظ، پالایش و گسترش زبان فارسی آغاز کند و روز به روز در مسیر تعالی و بالندگی این میراث گرانسنگ که هویت ملی ماست، گام برداشته و انشاءلله شاهد تحقق فرمایش مقام معظم رهبری در انتقال پیام “اسلام انقلابی” از طریق زبان فارسی قوی و جاافتاده و پرظرفیت به جهانیان باشیم.
با آرزوی توفیق و سربلندی روزافزون برای شما.
مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری»
همچنین متن حکم مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری در انتصاب حسین عباسنژاد به عنوان مدیر «دفتر طنز حوزه هنری» به شرح زیر است:
«یکی از مقولههای بسیار مهم و یقیناً یکی از ضرورتهای جامعه، لبخند است… زندگیِ بیشادی و بیلبخند، زندگی دوزخی است. زندگی بهشتی، زندگی با لبخند است.» رهبر انقلاب ـ(۱۱/۹/۸۳)
«فرهیخته ارجمند جناب آقای عباس حسین نژاد
دفتر طنز حوزه هنری از قدیمیترین و معتبرترین مراکز پرورش و رشد استعدادهای طنز در ایران است که منشأ تحولات مهمی در عرصه طنز فارسی بوده و بسیاری از طنزپردازان و اساتید طنز کشور سابقه همکاری با این مرکز را دارند.یکی از مأموریت های اصلی این مرکز با توجه به اهداف عالی حوزه هنری، شناسایی، پرورش و رشد استعدادهای عرصه هنر و فرهنگ است تا بتوانند در مسیر غنای ادبیات فارسی و سایر رشته های هنری در حوزه طنز، در پناه معارف اسلامی و اصول فرهنگی و تربیتی انقلاب اسلامی حرکت کنند. این مهم با اتکاء به تصمیمات اعضاء محترم شورای سیاستگذاری دفتر طنز که مبین و تعیینکننده چارچوبهای راهبردی آن دفتر خواهدبود، حاصل خواهدشد. انشاءالله.با توجه به هدف گذاریهای فرهنگی و هنری در بیانیه گام دوم انقلاب و در جهت تحقق آرمان های متعالی آن در عرصه هنر متعهد، جنابعالی را که سالها در عرصه طنز، صاحب تجربه بوده و فعالیت پیوستهای در این حوزه دارید، به سمت مدیر «دفتر طنز حوزه هنری» منصوب می نمایم.
لازم است از هنرمند ارجمند و فرهیخته، جناب آقای ناصر فیض به خاطر مجاهدت و تلاش بی وقفه برای پیشبرد اهداف دفتر طنز در مدت زمان مدیریت ایشان بر این دفتر، صمیمانه قدردانی نموده و توفیقات روز افزون ایشان را از خداوند متعال خواهانم.
امید است با برنامهریزی دقیق و راهبری شایسته و بهره مندی از تجارب هنرمندان و اعضاء محترم شورای سیاستگذاری آن دفتر برای تحقق این اهداف کوشش نمایید. انشاءالله.
مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری»
در ویژه برنامه محرمی کانال کردی شبکه سحر؛
راز ماندگاری قیام عاشورا در «نردبان سرخ»
برنامه مناسبتی ایام ماه محرم «نردبان سرخ» به تشریح راز ماندگاری قیام عاشورا در کانال کردی شبکه سحر می پردازد.
به گزارش روابط عمومی معاونت برون مرزی رسانه ملی; به نقل از علی اکبر اسماعیل زاده تهیه کننده «نردبان سرخ»، فلسفه و اهداف قیام عاشورا با حضور کارشناسان مذهبی در این برنامه به صورت زنده برای مخاطبان کردزبان شبکه سحر تبیین خواهد شد. اسماعیل زاده افزود: رضا شاه محمدی، محمد موذن و دکتر صادق پور حیدری از کارشناسان مذهبی هستند که با حضور در این برنامه به تشریح موضوعاتی چون تاثیر عاشورا بر زنده نگه داشتن دین اسلام، عاشورا در عصر حاضر و راز ماندگاری قیام عاشورا خواهند پرداخت. اسماعیل زاده همچنین به آیتم مصاحبه با علمای اهل تسنن در خصوص عاشورا و دلایل قیام امام حسین علیه السلام اشاره کرد .
که از مناطق کردنشین از جمله سنندج, مهاباد و ... تهیه و ارسال خواهد شد .
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8570/27957/98366
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8570/27957/98367
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8570/27957/98368
|
عناوین این صفحه
- از مقتل الحسین تا أنساب الأشراف
- روزهای انتظار سیدالاسرای ایران
- اخبار