|
داریوش دالوند مطرح کرد؛
نوجوان برای درک عاشورا نیاز به تصویر دارد
داریوش دالوند تهیهکننده انیمیشن که تجربه ساخت «ناسور» به کارگردانی کیانوش دالوند را با موضوع عاشورا در کارنامه خود دارد درباره تجربه تولید این اثر گفت: در واقع تولید «ناسور» به عنوان ادای یک نذر برای من بود، کاری که احساس کردم که حداقل وظیفه من است و از روی عشق و علاقه و صرف نظر از اینکه چه تمایلات دیگری دارم یا نه، این پروژه را تولید کردم. پیش از هر چیز باید بگویم برای ساخت این انیمیشن از هیچ نهادی پولی نخواستم و تنها مجموعه «آریا انیمیشن» که خودم یکی از مدیران آن هستم، هزینه تولید آن را پرداخت کرد و هیچ نهادی پولی برای تولید این پروژه هزینه نکرد. مساله این است که یک اثر با این حد از اثرگذاری و کیفیت تولید شد اما دولت، ارگانهای غیردولتی، شبه دولتی، بخشهای زیرمجموعه حوزه، زیرمجموعه ارگانهای نظامی و فرهنگی در زمان اکران از «ناسور» حمایت نکردند.
وی با اشاره به اینکه حتی یک بیلبورد تبلیغاتی هنگام اکران برای این انیمیشن در نظر گرفته نشد، بیان کرد: تنها حمایتی که در طول اکران از این انیمیشن شد، همراهی دکتر علی عسگری رئیس سازمان صداوسیما بود که در جریان جشنواره «پیرغلامان بندرعباس» با بخشهایی از این انیمیشن آشنا و همین مساله سبب شد تا حمایت قابل قبولی از این پروژه داشته باشد و تیزرهایی از «ناسور» را در تلویزیون پخش کرد، هرچند این مساله اتفاق خوبی بود، اما با توجه به اینکه مخاطب رسانه ملی افت کرده است، بازهم نیازمند تبلیغات مکملی مانند نصب بیلبورد بودیم که شهرداری حمایتی از آن نکرد، همچنین واحدهای فرهنگی بسیج که بیلبوردهای خوبی در اختیار داشتند نیز از اکران این فیلم حمایت نکردند.
این تهیهکننده انیمیشن ادامه داد: تمام این تجربهها سبب شد تا به این نتیجه برسم، قبل از اینکه هزینه تولید را کنار بگذارم، باید هزینههای تبلیغات را هم کنار میگذاشتم. معتقدم اگر فیلمسازان میخواهند در این حوزه وارد شوند و خودشان بخواهند به صورت شخصی کار کنند به خاطر داشته باشند که هم زمان هزینه تولید و اکران را آماده کنند. مبادا دوستان فکر کنند که دولت به آنها میگوید دست شما درد نکند که چنین پروژهای را تولید کردهاید.
دولت از هنر حمایت نمیکند
وی در جواب اینکه متاسفانه این ضعف در حمایت از آثار مذهبی گریبانگیر آثار سینمایی و انیمیشن شده است، توضیح داد: به عنوان یک تهیه کننده و سرمایه گذار نه از دولت سرمایه و نه حمایتی برای تولید خواستم، تنها درخواستم این بود که هنگام اکران از «ناسور» حمایت کنند و بیشتر از اینکه به دنبال منافع مادی باشم، به دنبال دیده شدن این کار بودم. برای «ناسور» توانستم تاییدیه چند ارگان مذهبی را دریافت کنم، حتی موفق به اکران این فیلم شدم، اما اکران این انیمیشن مورد هیچ حمایتی قرار نگرفت و متاسفم برای اینکه چنین اثری با این کیفیت ساخته شد و از دید بچههای ایران نادیده ماند.
دالوند در پاسخ به اینکه بارها شاهد این هستیم که مدیران دولتی از اهمیت تولیداتی با موضوع عاشورا میگویند، اما معمولاً پای تولید که میان میآید، عملاً کاری در این زمینه صورت نمیگیرد، گفت: متاسفانه باید بگویم اگر واقعاً حمایتی در این زمینه وجود داشت سینمای ایران به اندازه کافی فیلمسازان باکیفیت و با سوادی دارد که بتوانند رسالت روز خود را ایفا کنند. نمونه این مساله نیز انیمیشن «ناسور» بود که شخصاً آن را تجربه کردم. تاکید میکنم این انیمیشن بدون کوچکترین حمایتی و آن هم با هزینهای کمرشکن و البته با کیفیت مناسب و دریافت تاییدیه از حوزه علمیه، مورد حمایت هیچ ارگانی آن هم در زمان اکران قرار نگرفت. فکر میکنم یکی از دلایلی که از این انیمیشن حمایت نشد این است که بخشهای دولتی، شبه دولتی، غیردولتی، فرهنگی، نظامی و …، هیچ حمایت ریالی هنگام تولید از این انیمیشن نکرده بودند، به عبارتی این انیمیشن و موفقیت آن جزو رزومه آنها قرار نمیگرفت. به نظر من همین مساله باعث شد تا اولویت حمایت در زمان اکران را به تولیداتی بدهند که روی آن سرمایه گذاری کرده بودند و حالا باید هنگام اکران از آن حمایت میکردند.
وی ادامه داد: به خاطر دارم به مجموعه شهرداری وقت گفتم که شما در ماههای محرم و صفر تعداد زیادی بیلبورد یا لایت باکس را به نمادهای گرافیکی از محرم و واقعه عاشورا اختصاص میدهید، حالا که تمام فریمهای این انیمیشن تبدیل به عکسهای باکیفیت شده است، خوب است که از این عکسها در سطح شهر استفاده کنید و دیگر پول گرافیست ندهید، حتی از این پیشنهاد هم حمایت نکردند، در صورتی که گفته بودم هزینه چاپ را هم خودم پرداخت میکنم.
هیچ گاه به نبوغ فرماندهی امام حسین (ع) پرداخته نشده است
وی در پاسخ به این پرسش که در جامعه امروزی ما برای تولید آثاری با موضوع عاشورا به خصوص در حوزه انیمیشن چه اندازه نیاز احساس میشود، توضیح داد: زمانی متوجه شدم که بخشهایی از فضایی که برای واقعه عاشورا ترسیم میشود، در حال خرافه زایی است و بخشهایی نیز توسط تاریخ به درستی بازگو نشده است. به عنوان مثال به نبوغ نظامی و فرماندهی جنگی امام حسین (ع) در واقعه عاشورا پرداخته نمیشود، در بخشهایی که اباعبدالله احساس میکرد اردوگاه آب نیاز دارد، به هیچ عنوان درخواست آب نمیکرد، بلکه فرمانده ارتش خود حضرت ابوالفضل (ع) را برای گرفتن آب میفرستاد، این نبوده است که امام برای آب التماس کند. این واقعه برای چه باید اینقدر زمان ببرد، مگر به شهادت رساندن این تعداد کم برای لشکری به این بزرگی سخت بوده است؟ هیچ گاه به این مطالب اشاره نشده است، در واقع چنین مسائلی اصل مطلب است که یک فرد تا چه اندازه میتواند نبوغ نظامی داشته باشد که بتواند این جنگ را طولانی کند، چرا به این مساله اشاره نمیشود که اصلاً چرا این جنگ باید اینقدر طولانی شود و فلسفه اخلاقی آن چیست، در واقع این مدت زمان سبب شد تا تمام طوایف اطراف ببینند، بشنوند و راوی این اتفاق باشند، برای اینکه در اردوگاه دشمن گفتگو راه بیفتد گفتگویی که منجر به شک شود. تمام این اتفاقات با یک هوشمندی و فرماندهی اتفاق افتاده که هیچگاه دیده نشده است.
دالوند گفت: متاسفانه به چنین مسائلی در هیچ روضهای پرداخته نمیشود. معتقدم «ناسور» روضهای بود که در پخشهای تلویزیونی مخاطبان بسیاری را پای منبر خود نشاند و به مدرن ترین شیوه فلسفه عاشورا را باز کند. در واقع هنگام تولید «ناسور» به این نتیجه رسیده بودم که منبر دیگر پاسخگوی نیاز نسل نوجوان و کودک ما نیست، این نسل دیگر نمیتواند پای منبر بنشیند چرا که حوصلهاش سر میرود، به همین دلیل کودکان و نوجوانان ما برای درک واقعه عاشورا نیاز به تصویر دارد و همین نیاز سبب شد تا بخواهم «ناسور» را بسازم. خوشبختانه ما این پروژه را به پایان رساندیم و تمام تلاش خود را برای اکران این انیمیشن انجام دادیم.
انیمیشن نیاز به حمایت مداوم دارد
وی در جواب این سوال که اگر شرایط مناسب فراهم شود باز هم اثر یا مجموعهای با مضامین مذهبی تولید میکنید؟ بیان کرد: خیال داشتم برای چهارده معصوم (ع) پروژهای را تولید کنم، در واقع برای «ناسور» از مدل گرافیکی استفاده کردیم که به نوعی محدودیتهای کار در رابطه با معصوم (ع) را زیرپا گذاشتیم، تصمیم داشتیم این مدل را برای سایر معصومین (ع) نیز استفاده کنیم، اما با تجربهای که با «ناسور» داشتیم ترجیح دادیم که فرار را بر قرار ترجیح دهیم.
این تهیه کننده انیمیشن در پاسخ به این سوال که از نظر شما مدیران دولتی در شرایط فعلی و با توجه به اهمیت تربیت مذهبی نسل جدید با استفاده از هنر، چه برنامهای برای حمایت از تولید آثار هنری باید داشته باشند، توضیح داد: همیشه تاکید کردهام اگر قرار است از هر صنعت و هنری حمایت شود، این حمایت باید یک روال مشخص، مداوم و بدون نوسان داشته باشد، تصور کنید امسال مصوبهای تایید میشود که برای حوزه انیمیشن ۵۰ میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شود، آن وقت این بودجه در سالهای بعد کم یا کلاً حذف میشود، این گونه حمایتها بیشتر به انیمیشن آسیب میزند، در چنین شرایطی نیروهای بسیاری به دلیل بودجه تزریق شده وارد این صنعت میشوند اما سالهای بعد به دلیل قطع شدن بودجه مورد نظر، تمام این نیروها بیکار میشوند که همین مساله باعث ایجاد تنش و آسیب به افراد و در نهایت نزول بیشتر انیمیشن میشود. به همین دلیل پیش از هر چیز باید دید میتوان یک بودجه یک نواخت جدا از اینکه چه کسی رییس جمهور، وزیر، رییس سازمان صدا و سیما است، برای مثلاً حوزه انیمیشن در نظر گرفته شود و تحت تاثیر هیچ مدیری نباشد.
دالوند در پایان گفت: مساله بعدی این است که انیمیشن ایران پیش از هر چیز نیازمند حمایت لوجستیکی است، انیماتورهای ما به خوبی میدانند چگونه انیمیشن بسازند، ما نیاز داریم که انیمیشنهایی که تولید میشود چه در داخل و چه در خارج از کشور به خوبی دیده و خریده شود، باید کاری کنیم که این تولیدات توسط کشورهای دیگر خریداری شود، به عنوان مثال «ناسور» میتوانست در ۵۰ کشور نمایش داده شود، اما چنین حمایتهایی صورت نگرفته است. در واقع فرهنگ طی ۲ دهه گذشته اولویت نبوده و به حاشیه رفته است، به همین دلیل زیرمجموعههای فرهنگی آسیب دیدهاند. اگر دولت نمیتواند حمایت دائم از انیمیشن داشته باشد، بهتر است این حمایت را تا زمانی که بتواند به صورت مداوم آن را انجام دهد، شروع نکند.
اظهارات صریح رضا کیانیان درباره این روزهای هنرمندان
این بازیگر که همیشه پیگیر مسائل اجتماعی و صنفی هم بوده است، از روزهایی سخن میگوید که کرونا تازه به زندگیمان وارد شده بود و یادآوری میکند که در آن مقطع مسئولان وزارت بهداشت خواستار همراهی هنرمندان برای امیدبخشی به جامعه شده بودند ولی جالب است که در ادامه هیچ کوششی برای تامین سلامتی گروههای هنرمندان نکردند تا جایی که بسیاری از آنان درگیر کرونا شدند و بعضی هم جانشان را از دست دادند.
کیانیان میگوید: اوایل ورود کرونا، به دعوت آقای زالی، رییس ستاد ملی مقابله با کرونا همراه با جمعی از سینماگران و دیگر مشاغل هنری به دانشگاه شهید بهشتی رفتیم. ایشان وضعیت را توضیح داد و از هنرمندان کمک خواست. ما هم قول کمک دادیم. بزرگترین کمک ما ساخت سریال و برنامههایی است که به مردم برای تدوام زندگی امید و انرژی ببخشد که در این زمینه که کوتاهی نکردیم ولی متاسفانه این کمک کردن یک جانبه بود.
او مخاطرات شغل بازیگری را توضیح میدهد و اضافه میکند: بازیگری شغل پرخطری است، خطر در کمین بازیگر است و ویروس مرگبار کرونا، بازیگر معروف و غیر معروف سرش نمیشود. در وضعیتی که مسئولان نمیتوانند حال خوشی به مردم بدهند، گروههای هنری با ساخت آثار در سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی تلاش میکنند تا مردم را سرگرم کنند. به آنان کمک میکنند تا دوره سخت خانهنشینی برایشان قابل تحملتر شود، تا حتی در دوران پر اضطراب کرونا هم چند ساعت در روز، لذت زندگی را بچشند و از مشکلات روزمره و آه و افسوس و نومیدی فاصله بگیرند و توان ادامه راه را به دست آورند ولی جای تعجب و تاسف است که مسئولان ما متوجه این تلاشها و کار پرمخاطره گروههای هنری نیستند و هنوز هیچ اقدام موثری برای واکسینه کردن آنان انجام ندادهاند.
کیانیان ادامه میدهد: از اردیبهشت ماه که بحث جشنواره جهانی فیلم فجر بود، من و آقای عسگرپور دبیر این جشنواره در گفتگویی با آقای کیانوش جهانپور توضیح دادیم مهمانهایی داریم و لازم است برای حفظ سلامتی آنان اقدامی صورت بگیرد. من همان زمان مشغول بازی در سریال «هفت» هم بودم. سر صحنه این سریال با آقای جهانپور به صورت تصویری گفتگو کردم، وضعیت پشت صحنه را نشانشان دادم، به جز من عوامل دیگری مانند صدابردار، فیلمبردار و ... هم در همان گفتگوی تصویری با ایشان صحبت کردند و شرایط را توضیح دادند. ایشان هم بعد از دیدن این تصاویر گفتند متوجه شدم ولی جالب است که توجه ایشان فقط شامل حال عوامل بعضی از سریالهای تلویزیونی شد و دیگر پروژهها همچنان بلاتکلیف ماندند. این وضعت نشان میدهد که متاسفانه کارشان جنبه نمایشی داشته است.
او با تاکید بر لزوم واکسینه کردن مشاغل هنری به عنوان مشاغل پرخطر یادآوری میکند که در این مدت بارها در صفحه شخصی خود بر لزوم واکسینه کردن گروههای هنری تاکید کرده است.
کیانیان از نامه نگاریهای متعدد خانه سینما با زالی، پیگیریهای فردی کسانی مانند فرشته طائرپور و ... نیز یاد میکند و می گوید: ما حتی برای رییس جمهوری و آقای نمکی، وزیر بهداشت هم نامه نوشتیم ولی هیچ پاسخی نگرفتیم. آقای زالی البته عنوان میکنند که ستاد کرونا مسئولیت اجرایی ندارد ولی دیگرانی هم که این مسئولیت را دارند، کاری از پیش نمیبرند. جالب است که همه مسئولان هم این موضوع را تایید میکنند ولی حتی یک وعده هم نمیدهند که دلمان خوش بشود.
این هنرمند با اشاره به اینکه در این مدت تعدادی از اعضای گروههای تئاتری درگیر کرونا شدهاند، اضافه میکند: خوب است در همین تئاتر چند نفر از بچهها با کرونا جنگیده باشند؟! نه تنها هیچ خبری از واکسینه کردن آنان نیست بلکه امنیت شغلیشان هم بشدت در خطر است. ما با وزارت ارشاد درباره وضعیت معیشتی فعالان تئاتر هم نامهنگاری کردهایم و توضیح دادهایم آیا وقتی شغلی تعطیل شد، مسئولان باید آن را به حال خود رها کنند؟! مالیاتی که دریافت میکنند، برای همین روزهاست تا وزارت ارشاد به کمک کسانی بیاید که شغلشان به دلیل شرایط کرونایی تعطیل شده است. این کمکها میتواند به صورت وام بیبهره یا حتی کمکهای بلاعوض باشد مانند بعضی دیگر از کشورها. اما آیا در این مدت به بچههای تئاتری کمکی شد؟!
او سپس ویژگی ذاتی کار تئاتر را تشریح میکند و ادامه میدهد: تئاتر به طور مستقیم با مخاطب رو به روست. تمرین گروه تئاتری در فاصلهای کم و به صورت نفس به نفس انجام میشود. مگر میتوان در این وضعیت پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرد؟ در این مدت نه اقدامی برای واکسینه کردن گروههای هنری شد و نه وزارت ارشاد به فعالان تئاتر که اغلب بیکار شدهاند، کمکی کرد. حتی صندوقی برای کمک به بچههای تئاتری تاسیس نکردند و این چنین است که بسیاری از آنان در دورهای که تورم این چنین بیداد میکند، هیچ راهی برای گذران زندگی ندارند. مسئولان امر حتما به این موضوع واقف هستند که اصولا درآمد تئاتر همیشه در حد خور و نمیر است، بنابراین بچههای تئاتری برای روز مبادای خود پساندازی هم ندارند چون پیش از این همه درآمد آنان صرف اجاره خانه و روزمره شده است.
او از سینما هم به عنوان دیگر شغل هنری یاد میکند که در دوران کرونا تعطیل شده و ادامه میدهد: سینما که فقط 10 بازیگر مشهور نیست! در هر پروژه سینمایی دست کم 40 تا 50 نفر کار میکنند که کسی آنان را نمیشناسد و همین افراد بعد از تعطیلی سینما هیچ درآمدی ندارند چراکه در هر پروژه سینمایی ممکن است 5 نفر دستمزد بالایی داشته باشند که برای یک سالشان کافی باشد.
او ابراز تاسف میکند: جای تعجب و تاسف است که مسئولان فرهنگی ما بعد از 42 سال هنوز این مسایل را نمیدانند در حالیکه نشستن آنان بر صندلی مدیریت فرهنگی، برای آگاهی به این موضوعات است نه اینکه فقط دست به سانسور بزنند. کار اصلیشان سر و سامان دادن به امور هنری و هنرمندان است و در کنار آن، قرار است اگر کاری، مغایر با شئونات بود، تذکری به او بدهند ولی میبینیم که جای کار اصلی و کار فرعی عوض شده است.
کیانیان از لطماتی سخن میگوید که به واسطه ممیزیهای بیدلیل به آثار هنری وارد میشود و زحمات هنرمندان آن را دچار آسیب میکند: وقتی هم چیزی را حذف میکنند، هرگز چیز دیگری برای جایگزین کردن آن ندارند. این وضعیت مانند عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر است. در دین ما امر به معروف مقدم است بر نهی از منکر ولی در عمل کاملا برعکس است.
او با بیان اینکه بخشی از کار هنری، سرگرمسازی است، توضیح میدهد: یعنی مردم لذت ببرند و ساعتی را به خوشی سپری کنند. بخشیدن حال خوب به مردم، عین ثواب است اما مدیران فرهنگی ما یک بار به این فکر کردهاند که کدامشان تا به حال توانسته لبخندی بر لب مردم بنشاند. وقتی هم که هنرمندان میخواهند این کار را انجام بدهند، هزار مانع سر راهشان میگذارند غافل از اینکه وقتی جلوی لذتهای درست زندگی را بگیریم، مردم به دنبال آن لذت پنهانی میروند که اتفاقا ممنوع است.
کیانیان که همواره به امور مذهبی هم توجه داشته، با تشریح تشابه کار هنری و فعالیت مذهبی که هر دو مردم را به نیکی رهنمون میشوند، میافزاید: کار ما منبر مدرن است، یک فرد منبری مردم را به نیکی کردن، نوعدوستی، راستی و ... دعوت میکند اینها وصایای دینی است . ما هم در سینما و تئاتر و تلویزیون همین کار را میکنیم زیرا ما نیز مخاطبان را از دروغگویی، بدی و پلشتی برحذر میداریم. حتی در فیلمفارسی هم که این همه مورد انتقاد است، زندهیاد فردین، مردم را به راستی و جوانمردی دعوت میکرد و به همین دلیل همچنان محبوب و ماندگار است.
او اضافه می کند: در زندگی سنتی، منبر کاربرد داشته و جایی بوده برای راهنمایی و ارشاد مردم اما در دنیای مدرن امکاناتی تازه برای این کار فراهم شده که با طیف گستردهتری از مردم در ارتباط است و حتی آیات عظام هم در خانههایشان مخاطب آن هستند.
رضا کیانیان در پایان بخشی از توصیههای آیت الله جوادی آملی را به مجید مجیدی یادآوری میکند و میگوید: ایشان در این سخنان گفته بودند:« اگر کسی به صورت پیامبر در این عصر مبعوث میشد، گزاف نبود که با زبان هنر سینما بیاید». با این وصف مسئولان، دیگر چه مشکلی با سینما و تئاتر دارند؟!
مداحی؛ یک فرم آوازی اصیل در موسیقی
پرداخت کامل به آواها و نواهای مرتبط با ایام سوگواری شهادت حضرت سیدالشهدا در گذرگاه تاریخ به طور حتم نیازمند بررسیهای همه جانبه ای است که انعکاس آن در گزارشهای رسانهای طبیعتاً فقط محدود به بازتاب چکیدهای از این اقیانوس بیکران میشود.
شرایطی که اگرچه در این سالها به دلیل بعضی نگاههای تحریف یافته، غیر علمی و ممزوج یافته با برخی دیگر از گونههای موسیقایی توسط بعضی از آواگران و ذاکران حسینی به سمت و سوی دیگری رفته و خوب یا بد با استقبال مخاطبان نیز مواجه شده، اما میتواند نمایشگر قدرت و عظمتی باشد که این نوع موسیقیها به واسطه الهام از حماسه عظیم و تا ابد ماندنی عاشورا و البته نبوغ و استعداد مثالزدنی هنرمندان ایرانی دربرگیرنده ابعاد متنوع و جذابی هستند که گوش هر شنوندهای را نوازش میکند. و ایکاش تعداد بیشتری از ذاکران، نوحه خوانان و راویان موسیقایی این بخش مهم از تاریخ در خوانش آنچه به عزاداران و ارادتمندان حضرت سیدالشهدا ارائه میدهند، از این گنجینه گرانبها بهره مند شوند.
موسیقی شیعیان ایران به چند گروه تقسیمبندی میشوند؟
جهانگیر نصری اشرفی نوشته است: موسیقی شیعیان ایران به یک اعتبار و به طور عمده به دو گروه «الحان با متر آزاد» و «الحان با متر معین» قابل دسته بندی است. «آوازهای با متر آزاد» بیشتر در مناسبتهایی چون سحرخوانی ها، مناجاتهای صبحگاهی و شامگاهی، ادعیه و اوراد، ندبهها و استغاثهها و آوازهای بدرقه و مشایعت (چاووشی) و نیز انواع اذانها و تلاوت قرآن کاربرد دارد. بخش دیگری از گروه آوازها مربوط به مراسم نمایشی – موزیکال تعزیه و یا شبیه خوانی است. آوازهای با متر آزاد عمدتاً مأخوذ و مبتنی بر موسیقی ردیفی ایران بود و از جایگاه ملی برخوردار هستند. در حقیقت این گروه از نغمات یا عیناً از یک یا چند گوشه موسیقی دستگاهی برداشته شده و یا با تغییرات مختصری در آنها اجرا میشوند. گروه دیگری از الحان موسیقی شیعه از متر معین برخوردارند. این گروه خود به دو دسته آوازهای با متر فراخ و آوازهای با متر تند و پر شتاب تفکیک میشوند. «آوازهای با متر فراخ» بیشتر در نقلها و منظومههای موسیقایی با ریخت شناسی داستانی و درونمایه های تلطیف شده حکمی، پندآموز و روایی شیعه متجلی میشوند. از نمونه این گونه آوازها میتوان از منظومههای «کافر مسلمان» در فرهنگ استارآبادی (گلستان)، «ضامن آهو» در فرهنگ خراسانی و «بند بربر» در فرهنگ کرمانجی و ترکی شمال خراسان یاد کرد. البته ذکر این نکته ضروری است که بیشترین استفاده از موسیقی سازی شیعیان ایران در این گروه از الحان صورت میپذیرد.
بخش دوم از گروه «الحان با متر معین» شامل آوازهایی است که غالباً از شتاب تند و البته ریتمهای متنوع برخوردار بوده و تحت عناوینی چون «مرثیه»، «نوحه»، «جوشی»، «پیش خوانی»، «پیش واقعه خوانی»، «کله پشت بامی» و دیگر عناوین منطقهای و بومی در مراسم و مناسبتهای مختلف و عموماً با ماهیت سوگ آمیز در عزای امامان شیعه خوانده میشود. این بخش نیز عموماً ملهم از موسیقی ردیفی ایران است. اگرچه برخی از نمونهها در این دسته از ترانههای بومی اخذ شده است که به طور مثال میتوان از واسونک های فارس در مرثیه خوانیهای مناطق جنوبی ایران نام برد.
این دسته از الحان موسیقی شیعیان دارای خصوصیات ویژه ای است که آشکارا موجب تمایز آن با دیگر بخشهای موسیقی مذهبی شیعه است. برجستهترین ویژگی این گونه الحان استفاده آنها در مناسبتهای عمومی و عزاداریهای جمعی است. عزاداران شرکت کننده در مراسم خود مجری بخشی از این الحان هستند. اکثر مرثیههای از ترجیع بندها و گوشوارههایی برخوردارند که به صورت مبادله آوازی میان سرخوان و عزاداران رد و بدل میشود.
یادداشت
فضا را برای هنر امنیتی نکنید
وزیر ارشاد نشده عذرخواهی کنید
حسین هاشم پور
یک: محمد مهدی اسماعیلی، وزیر پیشنهادی رئیس جمهور رئیسی ،واکنش های اعتراضی به برنامه عجیب وزارت ارشاد دولت سیزدهم را « جنجال رسانه ای» خوانده است !
او در گفتگو با ایسنا حتی گلایه کرده است :» فضاسازی و دوقطبیسازی موجب شد تا بخش برنامهها دیده نشود.»
آقای وزیر نشده، برنامه ها را بر چه اساسی نوشته اید، لابد بر اساس تحلیلی که از وضع موجود دارید ؛ تفسیر شما از وضع موجود اشتباه است به همین جهت برنامه های تان نیز اشتباه تر.
دیگر اینکه مثلا برنامه های تان در بخش هنرهای تجسمی را بخوانید، کسانی که این برنامه را نوشتند حتی نمی دانند صنایع دستی هیچ ربطی به هنرهای تجسمی ندارد و متولی اش وزارت میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی است!!
دوم: اسماعیلی گفته است بخش وضع موجود، از منابع مختلف پژوهشی مربوط به خود وزارتخانه، یکی از مراکز بررسی وابسته به ریاست جمهوری و برخی گزارشهای نهادها استفاده شده است
آقای اسماعیلی با جامعه هنری رو راست باشید این نهادها را معرفی کنید تا جامعه هنری بداند کدام نهادها درباره فضای عمومی هنر ایران این قدر بد اندیش هستند؟ شما که در مصاحبه مزبور گفته اید « وزارت ارشاد مدافع هنرمندان است و قطعا این مواضع که در گزارشها درباره وضع موجود بوده، با ذهنیت اینجانب و شان و منزلت هنرمندان و نهادهای صنفی تطبیق ندارد ...»
اگر چنین است چرا این تعابیر زشت و توهین آمیز درباره هنرمندان و فضای هنر را مورد استفاده قرار دادید؟
لابد دیدید ذیل امضای شما در تجسمی نوشته شده است:
« ایجاد محیط برای تعمیق حیا زدایی، کشف حجاب و هجو ارزش ها / تبدیل گالری ها به پاتوق ضد انقلاب/ اعطای کمک به هنرمندان ناهمسو با انقلاب و سلب فرصت از هنرمندان همسو با انقلاب ... «
خوب است شما قرار است وزیر شوید تا حال هنر و هنرمند را بهتر کنید این ها را امضا کرده اید، اگر قرار بود کسی مأموریتش تخریب هنر و هنرمند باشد غیر از این اتهامات چه می توانست فهرست کند؟
به منابع پژوهشی واقع نگر دسترسی ندارید؟ هنر ایران در بسیاری از بخش ها دستکم در منطقه مانند ندارد، ایران ۱۴۰۴ در کمتر بخشی سرآمد منطقه است که قطعا فرهنگ و هنر یکی از آنهاست؛ و این از صدقه سر تلاش خود هنرمندان و اندک علاقمندان به هنر ایران در بخش خصوصی است.
اگر مشکل تان با دولت قبل است و می خواهید رویه آنان را چنین نابه هنجار جلوه دهید بدانید آنها آهک به پای درخت هنر ریختند و هنرمند را به خاک سیاه نشاندند، لطفن شما دیگر با ایجاد شائبه های امنیتی بر گسترش فقر و دور کردن بودجه از هنر دامن نزنید.
سه: این شاید نخستین باری ست که اکثر نهادهای هنری مانند هنرمندان در برابر یک پدیده چنین برمی آشوبند؛ حجم توهین به هنرمندان در بخش ترسیم وضع موجود این برنامه سبب این وحدت خودجوش شده ؛ بار حقوقی اتهامات به هنرمندان و نهادهای هنری چنان است که می توان به دادگاه شکایت برد؛ البته با حضور آقای رئیسی چه حاجت به دادگاه! قاضی القضات دیروز بفرمایند این تهمت ها که وزیر پیشنهادی نوشتند و خیلی شیک و رسمی در همه رسانه ها منتشر کردند حکمش چیست؟
چهار: آقای اسماعیلی، لطفن حتمن مشاوران و منابع پژوهشی خود را تغییر دهید، شما قرار است به جامعه هنری خدمت کنید، با این فرمان شما آن ور جوبید، هنرمندان این ور جوی.
شعار دولت های قبل نوکری مردم بود سوار مردم شدند و این است حال و روز نزار ما، شما که با این تحلیل می آیید خدا به خیر کند.
پنج: لابد با این برنامه توهین آمیز به جامعه هنری، مجلس به شما رای آری می دهد اما هیچی نشده اخلاق را باخته اید؛ «جنجال رسانه ای» که گفتید دیگر چیست، این فریاد دل هایی ست که سوزانده اید؛ هنرمندان از درد کشیده ترین افشار جامعه اند، اکثریت زیر خط فقر؛ کاش در مصاحبه مزبور عذرخواهی می کردید ؛ این برنامه از هر جایی سر هم بندی شده امضای شما را دارد؛ برای عذرخواهی دیر نشده است. دنیا و وزارت این قدرها ارزش ندارد.
مرتضی صفاریان مطرح کرد؛
82 سال اجرای تعزیه با عشق
حاج مرتضی صفاریان هنرمند پیشکسوت عرصه تعزیه گفت: من از ۶ سالگی تا امروز که بالغ بر ۸۸ سال سن دارم در مسیر تعزیه گام برداشتهام و با خود نیز عهد کردم که تا پایان عمر دست از این راه که معتقدم راه نجات است، برندارم.وی افزود: من در ۶ سالگی با تشویق برادرم، پدرم که مکتب دار بودند و حاج سید محمد بزرگ، وارد تعزیه خوانی شدم. در آن دوران به دلیل حافظه خوبی که داشتم، نقشهای متعددی چون شبیه حضرت علی اکبر (ع)، حضرت قاسم و جناب مسلم را اجرا کردم. آن زمان در روز ابتدای محرم حجه الوداع که روایت حرکت امام حسین (ع) از مدینه به کربلا بود، اجرا میشد و من به دلیل همین حافظه و صدای خوب، در آن شرکت میکردم و توانستم تمام اشعار را به خوبی حفظ و اجرا کنم البته پس از زمان بلوغ به دلیل تغییر تناژ صدا، مسیر اجرای من دچار تغییر شد.
این هنرمند ادامه داد: پس از دوران بلوغ، به دلیل علاقهای که به شیپور داشتم، اشقیاخوانی را آغاز کردم البته در زمان ما بر خلاف دوران پدرم، اجرای تعزیه در تهران کار سختی بود زیرا اغلب با برخورد مأموران روبرو میشدیم. در آن زمان، برخورد با تعزیه خوانان تهران وحشتناک بود و در برخی موارد هتاکی، فحاشی و حتی ضرب و شتم این افراد نیز اتفاق میافتاد به همین خاطر اغلب تعزیه خوانها در دوران پهلوی، به شهرستانها میرفتند و در شهرهای مختلف اجرا میکردند.
صفاریان دوران شکوفایی تکیه دولت را اوج زمان هنر تعزیه خواند و گفت: پدرم همیشه تعریف میکرد که در زمان گذشته، تغزیه خوانها، طی یک روز در تکیههای مختلفی چون تکیه دولت، تکیه نیاوران، ونک، تکیه بزرگ تجریش و شمس العماره اجرا میکردند و همیشه نیز فضا مملو از تماشاگران و مردم بود اما متأسفانه این مساله در زمان ما به دلیل فشارهای حکومت امکانپذیر نبود.
وی اجرای تعزیه را یک عشق خواند و اظهار کرد: در آن دوران که کار تعزیه با ممنوعیت و مشکلات بسیاری روبرو بود، من بسیار دل شکسته شدم اما در همان زمان نیز با خودم عهد کردم که تا پایان عمر دست از دامان امام حسین (ع) برندارم و تاکنون نیز به عهد خود وفا کردم. پس از این مشکلات من برای گذران معیشت زندگی خودم، در یک شرکت مشغول به کار شدم و در پایان هر هفته، کار تعزیه را نیز دنبال میکردم.
این هنرمند، تعزیه را روایت با شکوه رویداد کربلا خواند و بیان کرد: در مداحی یا سخنرانیهای منابر، مخاطبان صرفاً شرح وقایع را میشنوند اما وقتی مردم به دیدن تعزیه میآیند، میتوانند با لحظه به لحظه این رویداد بزرگ همراه شوند و آن را از نزدیک لمس کنند. من در بسیاری از موارد شاهد بودهام که کودکان نیز در مراسم دو طفلان مسلم از ته دل میگریند و عزاداری میکنند زیرا فضای اجرای تعزیه برای هر فرد و گروه سنی قابل درک است.
صفاریان خواستار ساخت محل ثابتی برای اجرای تعزیه، شد و گفت: من دارای مدرک درجه یک هنری شبیه خوانی معادل دکترا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم. این بدان معناست که این وزارتخانه، هنر تعزیه را باور دارد بنابراین امیدوارم که برای اثبات این باور، مکانی به نام «تکیه دولت» مجدداً راه اندازی شود تا جوانان علاقهمندی که از شهرهای مختلف با ما تماس میگیرند و به این کار عشق میورزند، بتوانند در این فضا آموزش ببینند. وی ادامه داد: متأسفانه امروز تعداد انگشت شماری از تعزیه خوانهای پیشکسوت در بین ما هستند، بنابراین لازم است که برای حفظ تجربه این افراد، اقدامی شایسته انجام دهیم و فضایی را برای انتقال سینه به سینه این هنر، فراهم کنیم.این هنرمند، بیان کرد: متأسفانه امروز تعزیه در صدا و سیمای ما نیز چندان حضور ندارد و عملاً این نمایش پخش نمیشود و بهایی نیز به تعزیه خوانها داده نمیشود. به نظر من تعزیه خوانها باید در شرایط کنونی بی ریا باشند و با وضو بر سر صحنه حاضر شوند. باید این هنرمندان در مطالعه نسخهها دقت داشته باشند تا خدایی ناکرده این گنجینه که نسل به نسل منتقل شده، دچار بدعت نشود.
بیستمین جشنواره نمایشهای آئینی و سنتی از ۹ آذر ماه سال جاری به دبیری داوود فتحعلی بیگی برگزار خواهد شد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8572/27974/98431
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8572/27974/98432
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8572/27974/98433
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8572/27974/98434
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/8572/27974/98435
|
عناوین این صفحه
- نوجوان برای درک عاشورا نیاز به تصویر دارد
- اظهارات صریح رضا کیانیان درباره این روزهای هنرمندان
- مداحی؛ یک فرم آوازی اصیل در موسیقی
- یادداشت
- 82 سال اجرای تعزیه با عشق