|
شادی مردم بزرگترین دستاورد و پاداش بود
وزیر ورزش: به این تیم امیدواریم
وزیرورزش و جوانان که اینروزها همراه کاروان تیم ملی ایران در روسیه حضور دارد امیدوار است که ایران بتواند در بازی های آینده نیز نتایج خوبی بگیرد.
تیم ملی ایران بعد از پیروزی در اولین مسابقه اش برای بازی در برابر اسپانیا آماده می شود. البته تیم ملی ایران در روسیه تنها نیست و افراد و شخصیت های زیادی در کنار تیم ملی هستند. از وزیرورزش به عنوان بالاترین مقام ورزشی تا برخی از چهره های مطرح فرهنگی و هنری و ورزشی در روسیه حضور دارند. همچنین ارکستر سمفونی که اجرای سرود تیم ملی ایران را نیز برعهده دارد به همراه سالارعقیلی خواننده این سرود به روسیه رفته اند. وزیر ورزش و جوانان در دیداری که با هنرمندان ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی انجام شد گفت:« ما در سطح جهان چه در زمینه ورزش و چه در زمینه هنر حرف های زیادی برای گفتن داریم. کاری هم که توسط ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی انجام شد نیز تاثیرش را روی همه می گذارد و باعث می شود بازیکنان و اعضای تیم ملی فکر کنند که در میان هموطنان خودشان بازی می کنند. حضور هنرمندان در کنار بچه ها در افزایش روحیه آن ها موثر است.»
او درباره بازی تیم ملی برابر اسپانیا گفت:« برای بازی با اسپانیا باید ببینیم شرایط در روز بازی چگونه است اما چیزی که مهم است اینکه همه می رویم با تمام توان بازی کنیم.» سلطانی فر همچنین در ادامه گفت:« با وجود آنکه در گروه دشواری افتاده ایم اما من به این تیم امیدوار هستم. درباره بازی اول هم باید بگویم بچه ها به ما قول داده بودند در روز عیر فطر یک عیدی خوب به مردم بدهند و خوشبختانه این اتفاق افتاد.»
وزیرورزش گفت:« بچه ها با حمایت 80 میلیون ایرانی حماسه آفریدند. ما البته سه سال زحمت کشیدیم و حاصل این زحمات صعود مقتدرانه به جام جهانی آن هم دو هفته مانده به پایان رقابت ها بود. در جام جهانی اما قرعه کشی باعث شد در گروه دشواری بیفتیم و خیلی ها فکر کردند شانسی نداریم ولی ما همواره گفته ایم که هیچ نیرویی با عزم و عزت ملت ایران نمی تواند مقابله کند.»
دکتر سلطانی فر گفت:« مردم پشت تیم ملی ایستادند و این اراده با موفقیت بزرگی همراه شد. دعای خیر مردم و حمایت مسئولان و دولت دست به دست هم داد تا بچه ها در زمین دل مردم را شاد کنند. آن شب ایران خندید؛ ایران شاد شد و ما شادی و سرور مردم ایران را دیدیدم که مهمترین دستاورد و پاداش بود.»
او افزود:« همه مردم با هر دیدگاهی که دارند کنار هم ایستادند و برای عزت و عظمت ایران تلاش کردند. انشالله تلاش می کنیم در دوبازی آینده که بازی های بسیار سختی هم هستند با وحدت و هماهنگی از حریم ورزش کشور دفاع کنیم. تا همین جا هم تیم ملی کارهای بزرگی انجام داده است. صعود مقتدرانه کار بزرگی بود، پیروزی برابر مراکش هم کار بزرگ بعدی بود و صعود نیز می تواند این اتفاقات را تکمیل کند.»
وزیر ورزش همچنین اضافه کرد:« این درست است که در برخی زمینه ها با تیم های خوب جهان اختلاف سطح داریم اما ما هم تلاش کردیم که تمام امکانات و شرایط را فراهم کنیم.»
اخبار
ادای دین کی روش به رفیق بزرگش
کی روش: گل فرگیتایم ما تقدیم به سر الکس
تیم ملی ایران روز جمعه در آخرین لحظات بازی مقابل مراکش، یا به اصلاح در « فرگی تایم «، به گل رسید و پیروزی دراماتیکی را رقم زد. کارلوس کی روش سرمربی پرتغالی ایران بعد از این پیروزی به رئیس سابقش در اولدترافورد ادای دین کرده است. ایران با هدایت کی روش در دقیقهی نود و پنجم بازی، در آخرین دقیقهی وقتهای تلفشده، با گل به خودی مراکشیها، مصاف اول خود در جام جهانی را با پیروزی پشت سر گذاشت. کی روش که سابقهی دستیاری سر الکس در منچستریونایتد را دارد، رئیس سابق خود را از یاد نبرده. سر الکس فرگوسن بعد از خونریزی مغزی در ماه مه امسال تحت عمل جراحی قرار گرفت و هماکنون دوران نقاهت را پشت سر میگذارد. کی روش بعد از برد شیرین تیمش میگوید « این گل در فرگیتایم به ثمر رسید و برای سر الکس بود. من از وقتی سر الکس بیمار شده نتوانستهام به دیدنش بروم ولی به محض اینکه حالش به اندازهی کافی بهبود پیدا کند و من هم فرصتی پیدا کنم، حتماً به دیدنش خواهم رفت و در آغوشش خواهم کشید. سر الکس مرد بزرگی است. یک رفیق بزرگ «.
واکنش ناچو به پنالتی دادن به رونالدو
ناچو، مدافع تیم ملی اسپانیا در مورد صحنه پنالتی در دیدار برابر پرتغال روی رونالدو صحبت کرد.
ناچو همبازی رونالدو در رئال مادرید در جریان دیدار تیم ملی اسپانیا مقابل پرتغال در همان لحظات ابتدایی بازی روی ستاره پرتغالی مرتکب پنالتی شد تا زمینه ساز هت تریک کریستیانو لقب گیرد.ناچو گفت: «شرایط داوید دخیا خوب به نظر می رسد. خود او نیز می داند چه اتفاقی رخ داد اما ما بازیکنان همیشه با چنین اتفاقاتی مواجه هستیم اما هر گاه چنین اتفاقات بی رحمانه ای رخ دهد ما متحد شده و با تمام وجود کنار دخیا خواهیم بود.
دخیا یک دروازه بان کلاس جهانی است و ما خیلی خوش شانسیم که بازیکنی مانند او در تیم ملی اسپانیا بازی می کند. دخیا نیز در مورد توانایی های خود شک و تردید ندارد و در آینده باز هم به اسپانیا کمک خواهد کرد.»
ناچو در مورد صحنه برخورد با رونالدو و اعلام پنالتی برای پرتغال گفت: «چنین صحنه هایی برای مدافعان بسیار دشوار است زیرا بسیار سریع رخ می دهد. من به رونالدو برخورد کردم اما سعی کردم سریع پای خودم را بکشم اما این اتفاق سریع تر از آن چیزی بود که به نظر می رسید.»
در عصر تاریخی سنت پترزبورگ چه گذشت؟
25 خرداد نود و هفت برای همیشه در تقویم ایرانی ها با پیروزی مقابل مراکش در یادها خواهد ماند.
دومین پیروزی ایران در تاریخ جام های جهانی که با یک گل دیرهنگام به دست آمد. خبرنگار ورزش سه روایت خودش را از این روز نوشته است. علی خان ظهیرالدوله در سفرنامه سن پترزبورگش نوشته بود:» هوای شهر سن پترزبورگ به جهت بستگی به دریا و رودخانه و چندین شعبه رودخانه های بزرگ که به طور کانال برای تمیزی خیابان ها و آب محلات در شهر جاری کرده اند، بسیار بد است و خیلی زود تغییر می کند. خود روس ها هم می گویند که این شهر بدهواست.»
اما جمعه 15 ژوئن 2018، هوای سن پترزبورگ کاملا بهاری بود؛ با ابرهایی زیبا که ما را به این فکر انداخت که شاید کسی که اولین بار گفته «آسمان همه جا یک رنگ است»، خیلی اهل سفر نبوده است. ساعت یازده صبح است و هنوز 7 ساعت تا بازی مانده؛ پس تصمیم می گیریم به جای رفتن به ورزشگاه، به سمت موزه ارمیتاژ برویم؛ جایی که شنیده ایم گروهی از هواداران دو تیم آخرین ساعات پیش از بازی را به گشت و گذار در آن سپری می کنند.
از هتل تا ارمیتاژ فاصله زیادی نیست و برای همین ترجیح می دهیم پیاده برویم؛ از کنار رودخانه نِوا که رد می شویم، توریست ها که نمی دانند چه روز مهمی برای ایرانی ها و مراکشی هاست، مشغول بازدید از یک ناو جنگی قدیمی هستند که در حاشیه رودخانه لنگر گرفته. تعدادی از هواداران مراکش با پرچم و شال از راه می رسند. خیلی اهل کری خواندن نیستند اما طبیعی است که برد مراکش را پیش بینی می کنند. تا به ارمیتاژ برسیم، بیشتر هوادارانی که می بینیم مراکشی هستند؛ با اعتماد به نفس طرفداران تیم هایی که بردشان از قبل قطعی است. انگار که فقط باید این 90 دقیقه تمام شود تا رسما جشن شان را آغاز کنند. اما داخل ارمیتاژ ایرانی ها بیشتر هستند؛ بیشترشان هم پیراهن های سفید پوشیده اند و بیشتر از اینکه درگیر فضای اطراف باشند، در حال صحبت در مورد بازی هستند.
می خواهیم با چند نفر مصاحبه کنیم اما یک مشکل وجود دارد. براساس قوانین موزه، نمی توانیم وسایل مان را روی زمین بگذارید و مصاحبه گرفتن با کوله و کیف هم کار راحتی نیست. هر بار که کیف ها را روی زمین می گذارند، خانم مسنی شبیه به معلم های سخت گیر از راه می رسد و با حالتی شماتت بار از ما می خواهد آنها را برداریم. به یک پلاتوی کوتاه مقابل مجسمه زئوس رضایت می دهیم و از موزه خارج می شویم. مقصد بعدی هتل تیم ملی است؛ هتل سولوکه فاصله زیاد با ارمیتاژ نداشت. نبش یک خیابان نه چندان عریض اتوبوس تیم ملی، جلوی درب پشتی آن پارک شده است. هواداران به راحتی می توانند وارد هتل شوند و نزدیک به 30 نفر در لابی منتظر ستاره های تیم هستند؛ هرچند به جز دیدار کوتاهی با سردار آزمون، فرصت دیگری نصیب آنها نمی شود. یک فری استایلیست در لابی روپایی می زند و مجری یک شبکه ماهواره ای هم مشغول مزه ریختن است. یک مجری تلویزیون ایران هم با گروهی که بنری با عنوان «بچه های خرم آباد» همراه دارند، مصاحبه می کند.
وقتی می بینیم چیزی از ماندن در هتل نصیب مان نمی شود، تصمیم می گیریم به سمت ورزشگاه برویم. ماشینی که کرایه کرده ایم می رسد اما همزمان با ما، یک زوج هم سوار ماشین می شوند. خیلی زود مشخص می شود که ماشین را اشتباهی سوار شده ایم اما خوش شانس هستیم که زوج همسفرمان ایرانی هستند و اجازه می دهند با آنها همراه شویم. ارشیا و همسرش از تهران برای دیدن بازی به سن پترزبورگ آمده اند و حسابی هیجان زده هستند. به سه کیلومتری ورزشگاه که می رسیم، متوجه می شویم که اطراف ورزشگاه توسط نیروهای امنیتی بسته شده و ماشین نمی تواند جلوتر برود. پس باید ادامه مسیر را پیاده یا با اتوبوس برویم. نیمی از مسیر را پیاده طی می کنیم که یک اتوبوس از راه می رسد؛ پر از هواداران سرخوش ایرانی که شعارهای شان را به ناهماهنگ ترین شکل می خوانند.
حالا به یک کیلومتری ورزشگاه رسیده ایم و دیگر حتی اتوبوس هم نمی تواند جلوتر برود؛ پس با سیل جمعیتی که به سمت ورزشگاه می رود، همراه می شویم. مراکشی ها دور یک فواره بزرگ جمع شده اند و شعار می دهند و ایرانی ها هم در گروه های چند نفره مسیر استادیوم را طی می کنند. همراه داشتن پرچم و صورت های رنگ کرده کمک می کند تا بفهمیم هر کدام طرفدار چه تیمی هستند. به نظر می رسد ایرانی ها بیشتر هستند و کاملا جو بیرون ورزشگاه را در دست گرفته اند. روبروی گیت اصلی، یک گروه از هواداران ایرانی با آهنگ بندری مشغول هنرنمایی هستند.
برای ورود به ورزشگاه، نیروهای امنیتی با دقت زیادی مشغول بازرسی هستند و همین ورود تماشاگران را کند کرده است. به طوری که در فاصله یک ساعت تا پیش از بازی، صندلی های زیادی در ورزشگاه خالی است. برخلاف بیرون ورزشگاه، تعداد طرفداران مراکش در ورزشگاه کمی بیشتر است. تعداد تماشاگران ایرانی مقابل جایگاه بیشتر است و طرفداران مراکش هم بیشتر در ضلع جنوبی نشسته اند. در سکوهای زیادی هم طرفداران دو تیم در کنار هم مستقر شده اند و این تخمین تعداد دقیق آنها را دشوار کرده بود.
سه دروازه بان ایران، اولین بازیکنانی هستند که وارد زمین می شوند و طرفداران ایرانی برای شان سنگ تمام می گذارند. مربی دروازه بان ها با علیرضا بیرانوند مشغول تمرین می شود و مظاهری و عابدزاده هم با کار می کنند. آنها مشغول گرم کردن هستند که بازیکنان مراکش وارد زمین می شوند. سکوهای قرمز ورزشگاه منفجر می شود.
از اسکوربورد ورزشگاه سرودهای مربوط به دو کشور پخش می شود و هواداران با آهنگ هایی که بلد هستند، همراهی می کنند. اما پراکندگی هواداران باعث شده هیچ کدام از دو دسته نتوانند کاملا جو ورزشگاه را در دست بگیرند. روند پر شدن سکوها همچنان کند است؛ به طوری که در فاصله 5 دقیقه به شروع بازی، صندلی های زیادی خالی است و رنگ آبی صندلی ها، کاملا به چشم می آید.
مراسم ابتدایی بازی ساده اما جالب است. سه گروه 50 نفره در حالی که چیزی را حمل می کنند، وارد زمین می شوند. با اعلام گوینده ورزشگاه، آنها ناگهان از هم فاصله می گیرند و مشخص می شوند که پرچم ایران و مراکش و لوگوی جام جهانی 2018 را به همراه دارند.
خبرنگاران فقط اجازه عکس گرفتن دارند و نمی توانند ویدئو ضبط کنند؛ به همین دلیل هر بار یکی از ماموران به خبرنگارانی که مشغول پخش اتفاقات ورزشگاه روی لایو اینستاگرام هستند، تذکر می دهند. من بین سه خبرنگار چینی و یک خبرنگار سیاه پوست نشسته ام. به نظر می رسد برای آنها بازی یک تیم آسیایی جذاب باشد.
اما وقتی بازی شروع می شود و با اولین موقعیت های مراکش، مشخص می شود که یکی از خبرنگاران چینی خیلی هم بدش نمی آید که ایران شکست بخورد. هر بار طوری از روی صندلی بلند می شود که انگار روی باخت ایران شرط بسته. با شدت گرفتن حمله های مراکش، سر و صدای هواداران این تیم هم بیشتر می شود و وقتی بیرانوند ضربه بن عطیه را برمی گرداند، فریاد آنها به اوج می رسد. حالا ایرانی ها کاملا ساکت هستند و مراکشی ها ورزشگاه را روی سرشان گرفته اند. همه بلند شده اند و یک صدا شعار می دهند.اما با جلو کشیدن ایران، جو به حالت عادی برمی گردد. دو ضدحمله بازیکنان ایران، هواداران سفیدپوش را از روی صندلی های شان بلند می کند؛ روی موقعیت دوم همه تقریبا مطمئن هستند که دروازه باز خواهد شد اما آزمون موقعیت را از دست می دهد. من هم یک فریاد بلند می زنم تا جواب خبرنگار چینی را داده باشم. صدای بوق تماشاگران ایرانی، توجه خبرنگار سیاه پوست را جلب کرده؛ می گوید شبیه ووووزلای آفریقایی هاست. روی کاغذ کلمه «شیپور» را به فینگلیش می نویسم اما او فکر می کند این اسم خودم است. پس سریع اسم خودش، «دورم»، را روی کاغذ می نویسد و با من دست می دهد.
نیمه دوم کم موقعیت تر است و ایرانی ها با اعتماد به نفس بالاتری بازی می کنند. اما هواداران مراکش پر سر و صداتر شده اند. در اواسط نیمه از جایی در ضلع شمالی تشویق چند نفره شروع می شود و مانند شعله ای که خیلی سریع به جاهای دیگر سرایت می کند، ناگهان جمعیت قرمز شروع به تشویق تیم شان می کنند اما از گل خبری نیست.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3801/13648/48314
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3801/13648/48315
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3801/13648/48316
|
عناوین این صفحه
- وزیر ورزش: به این تیم امیدواریم
- اخبار
- در عصر تاریخی سنت پترزبورگ چه گذشت؟