|
محمد متوسلانی:
می توان جایزه هم نگرفت اما ماندگار شد
محمد متوسلانی، کارگردان فیلم سینمایی «کفشهای میرزا نوروز» گفت: خوب است کارهای هنری را به صورت مستقل ببینیم و آمدن اسم یک شخص پشت کارش باعث نشود با دید دیگری درباره اثرش نظر بدهیم؛ همانطور که بهقول تولستوی، تمام کارهای شکسپیر و گوته شاهکار نیستند کما اینکه ممکن است کاری جایزه نگیرد اما ماندگار شود.
به گزارش امتیاز، اکبر نبوی، مجریکارشناس برنامه «کافه فیلم» پنجشنبه ۳۱ خرداد، پس از نمایش «کفشهای میرزا نوروز» درباره جزئیات این فیلم با سازنده این فیلم، به گپوگفت پرداخت.
محمد متوسلانی با بیان اینکه این فیلم بیشتر طنز است تا کمدی و یک طنز جدی است، گفت: در سینمای ایران کار طنز کم داریم. قبل از این فیلم، فیلم سینمایی «سازش» اولین کار طنز من است که در سال ۱۳۵۲ و در سالهای قبل از انقلاب ساختم.
سازنده «کفشهای میرزا نوروز» درباره این فیلم گفت: این کار جزو کارهایی است که برای من شاخص است و دوستش دارم. در فیلمهایی که من در آن زمان میساختم، سعی میکردم مسائل اجتماعی را نیز وارد کنم و داستان فیلم ریشه در جایی داشته باشد و صرفاً خندیدن، موضوع فیلم نباشد.
وی ادامه داد: «کفشهای میرزا نوروز» اولین کار من بعد از انقلاب بود که در سال ۱۳۶۳ ساختم. این فیلم چند جذابیت برای حداقل خود من داشت. موضوعش جدید بود و بیزمانی داشت؛ ولی این بیزمانی در زمان گذشته بود.
متوسلانی با اشاره به اینکه فیلم را بر اساس یک داستان کوتاه ساخته که البته خودش داستان کوتاهش را نخوانده بود، گفت: خانم سوسن تسلیمی این قصه را دیده بودند که من شنیدم در آکسفورد بوده با اسم «کفشهای ابوالقاسم تنبوری». ایشان بر اساس آن قصه، خلاصهای نوشته بود و آقای داریوش فرهنگ هم آن را تبدیل کرده بود به یک فیلمنامه و بعد هم مجوز گرفتند.
کارگردان فیلم طنز «کفشهای میرزا نوروز» افزود: وقتی این فیلمنامه را به من دادند از ترکیب قصه خوشم آمد؛ اما تغییراتی دادم و بر اساس آن فیلمنامه سکانسبندی کردم و عطاری میرزا نوروز را وارد کردم. همچنین یک مشتری وارد قصه کردم که دائم به عطاری مراجعه میکرد و برای همسرش دارو میخواست و هربار میان گرفتاریهای میرزا نوروز سرمیرسید و جواب درستی نمیگرفت. در انتها هم بهواسطه همین مشتری موقعیت طنزی ایجاد کردم که قصه به صورت تخت تمام نشود؛ اما به پیشنهاد چند نفر از دوستان، این تکه آخر را از فیلم درآوردیم که هنوز هم از این کار پشیمانم.
وی گفت: «کفشهای میرزا نوروز» یک شکل افسانهای دارد و مثل قصههای قدیمی است که بزرگترها تعریف میکنند. دردسرهایی که کفش میرزا نوروز برایش درست کرده بود، به نظرم میرسید میتواند استعارهای باشد از اینکه بعضی افراد گرفتار چیزی هستند و حاضر نیستند دربارهاش فکر کنند و به همان عادت، آن را حفظ میکنند. تنها کسی که در قصه یکجور وابستگی ذاتی به این کفش دارد، کفاش است که با این کفش سروکار داشته و آن را دوخته است. سعی میکردم کفش یکجور شخصیت بگیرد و تبدیل به کاراکتر شود.
متوسلانی در پاسخ به این سؤال که آیا قصد دارد که باز هم فیلم طنزی بسازد، گفت: حالا که در این موقعیت سنی هستم و نیروی جوانی را ندارم، احساس می کنم فرصتی برای تکرار کارهای گذشته ندارم و باید کاری نو بسازم و به تکرار نیفتم؛ زیرا حس میکنم هر کاری که بسازم، آخرین اثر من خواهد بود. بنابراین هر کاری را نمیپذیرم.
این فیلمساز کشورمان در آخر خاطرنشان کرد: خیلی خوب است آنهایی که سینما را دوست دارند و آنهایی که با کار هنری ارتباط دارند ، فیلمساز را به صورت یک شخص مستقل ببینند. وقتی شما یک اثر را با حضور یک اسم در اول فیلم میبینید، نظر خالصی از آن اثر درنمیآید. فارغ از اینکه چه اسمی پشت یک کار هست، باید آن اثر را دید. تولستوی کار را تمام کرده و گفته در کارهای شکسپیر و گوته هم تمام کارهایشان شاهکار نیست. خوب است در مواجهه اول مؤلف را کنار بگذاریم و فقط کار را ببینیم که البته سخت هم هست. در سینمای جهان هم چهبسا آثاری داریم که جایزهای دریافت نکردهاند اما ماندگار شدهاند.
مصطفی رحماندوست : تابوها و خط قرمزهایی که خودمان ساختهایم
مصطفی رحماندوست میگوید: تا زمانی که رسانهها، آموزش و پرورش و خانوادهها کاری برای آگاهیبخشی به کودکان نکنند، ادبیات هم کاری نمیتواند بکند. بگذارید داغ این گناه به گردن دیگران باشد نه ادبیات.این شاعر کودکان و نوجوانان درباره ظرفیت ادبیات در زمینه آگاهیبخشی به بچهها برای شناخت بدن خود و پیشگیری از اتفاقهایی مثل تعرض و تجاوز به آنها، اظهار کرد: این کار، کارِ ادبیات نیست. مشکل اصلی در خانوادهها و آموزش و پروش است. ادبیات و کتاب هم میتوانند در کنار باورهای خانواده و تربیت خانوادگی به بچهها کمک کنند. او با تأکید بر اینکه مشکل ما جایی دیگر است، افزود: مشکل ما این است که رادیو و تلویزیون اصلا در اینباره حرفی نمیزنند زیرا برایشان تابو شده است. برنامههای کودک رسانه ملی چیزهای بزرگسالانه حتی نیمچه بحثهای سیاسی را مطرح میکند اما به اینجا که میرسد ساکت میشود. وقتی رسانه ملی، مطبوعات کودک و نوجوان و خانواده درباره این موضوع کاری نمیکنند، ادبیات هم نمیتواند کاری بکند. رحماندوست در ادامه خاطرنشان کرد: اگر نویسنده درباره این موضوعات کتابی هم بنویسد، خانوادهها و آموزش و پرورش باید کتابها را بخرند که آنها هم این کار را نمیکنند. بگذارید داغ این گناه به گردن دیگران باشد نه ادبیات. تابو با کتاب شکسته نمیشود. شما اگر کتابی بگیرید که نقاط ممنوع بدن را به یک بچه یاد میدهد، کودک با مادرش آن را میخواند و این مسائل برای مادر تابو است. همچنین کتاب را باید در رادیو و تلویزیون مطرح کنند که این موضوع برایشان تابو است. ما به جایی نمیرسیم و این قصه ادامه دارد. او سپس بیان کرد: بیخودی یکسری چیزها را برای خودمان تابو کردهایم و آنها برایمان مسئله شده است. یادم میآید زمانی که بچه بودم مادربزرگم که مکتبدار بود، بالای کرسی مینشست، کتری را دستش میگرفت و طهارت را به ما یاد میداد، ما هم غشغش میخندیدیم و اتفاق عجیبی نمیافتاد. اما در ۳۰ - ۴۰ سال اخیر دچار یکسری خط قرمزهای احمقانه در تربیت شدهایم که بین بچهها و پدر و مادرها فاصله انداخته است و باعث شده بچهها از جاهای دیگر یاد بگیرند. به طور مثال غسل کردن و مواردش را چه کسی به بچهها یاد میدهد؟ آیا پدر و مادر آموزش میدهد؟ مدرسه یاد میدهد؟ آیا رادیو و تلویزیون یاد میدهد؟ خیر. در آموزش مسئله شرعی اینطور درمیمانند، این حرفها که دیگر هیچ... درباره این موضوعات در کتاب نمیتوان نوشت. این شاعر اظهار کرد: نویسنده باید کتابی بنویسد که در بازارِ بسیار بدِ کتاب خریدار داشته باشد. زمانی که خانوادهها و رسانههای عمومی در اینباره کاری نمیکنند، مسلما کتاب خریدار نخواهد داشت و حتی ممکن است محکوم به «هنجارشکنی» شود. من این هنجارشکنی را هم نمیفهمم. اینطور نمیشود، زیرا هر کس ممکن است برای خود هنجاری تعریف و گرفتاریهای جدیدی را ایجاد کند. اگر کاروان راه بیفتد ما هم در آن میرویم اما حاضر نیستیم جلو کاروان راه بیفتیم. او با اشاره به کتابهای موجود در بازار درباره این موضوعات، گفت: بیشتر کتابها ترجمهای از کتابهای خارجی است. اما این کتابها زمانی ارزشمند است که در مدرسه و خانوادهها مطرح شود. این کتابها را ترجمه و چاپ کردهایم اما روی دست ناشران مانده است. برای اینکه کتاب در خانواده مطرح شود لازم است ابتدا اصل موضوع مطرح شود. او در ادامه تأکید کرد: هرکس برای خود یک هنجاری درست میکند؛ آخرش هم این میشود که شاهد تجاوز گروهی به کودکان هستیم. متأسفانه به قدری مسائل سیاسی در کشورمان بزرگ شده که تا مسئلهای سیاسی نشود، کسی دنبال آن نمیرود. شما هم که خبرنگار هستید اگر سال گذشته به این فکر میافتادید که درباره این موضوع گزارش بنویسید، گزارشتان خریدار نداشت. ما جامعهای نداریم که گروههای متفکر و برنامهریز اجتماعی آیندهنگر داشته باشد. مسائل همینطور میآید و میرود. خدا به داد بچهها برسد.
خبرنگار دوران دفاع مقدس دار فانی را وداع گفت
اسدالله مشایخی، عضو انجمن روزنامهنگاران دفاع مقدس و داور جایزه ایثار و رسانه در پی تصادف از دنیا رفت.این پیشکسوت عرصه خبر که متولد چهارم مرداد سال ۱۳۳۶ در اراک بود روز گذشته (جمعه، اول تیرماه) در جاده شهریار در تصادف خودرو جان به جانآفرین تسلیم کرد.مراسم تشییع پیکر اسدالله مشایخی ساعت ۱۰:۳۰ دیروز (شنبه، دوم تیرماه)۷ از نارمک، جانبازان شرقی، خبابان مدائن، میدان ۱۸،کوچه قهرمانپور برگزار شد.
اسدالله مشایخی از خبرنگاران و رزمندگان دوران دفاع مقدس در شب خاطره انجمن روزنامهنگاران دفاع مقدس در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها درباره حضورش اینگونه در جبهه روایت کرده است: «خاطراتی که میخواهم برای شما بیان کنم به سال ۵۷ و اوایل ۵۸ و پس از آن به دوران بعد از جنگ بازمیگردد. یادم میآید در آن سالها در خیابان ولیعصر دکههایی ایجاد شده بود. برخی از این دکهها در پیادهرو ضلع غربی خیابان ولیعصر بودند. آن زمان ما در محله پیروزی زندگی میکردیم و دو تا از هممحلیهای ما نیز در خیابان ولیعصر دکه داشتند و نوار کاست میفروختند. اسم یکی از آنها «محمود جیقیل» و دیگری «فرشید خال» بود. آنها با یکدیگر همکار بودند و دکهشان نزدیک سینما آفریقا بود.
این دو برای آنکه نوارهای کاستشان را بفروشند جلفبازی میکردند تا اینکه یک روز رفتیم گزارشش را به برادرش دادیم که او دارد آبروی محله ما را میبرد و باید او را جمعش کنید. گذشت تا اینکه من در سال ۶۳ سر از روزنامه کیهان درآوردم و در آن زمان قرعه به نام من افتاد و در عملیاتهای متعددی به عنوان خبرنگار حضور پیدا میکردم. جنگ در جریان بود. یادم میآید که برای تهیه گزارش از عملیات کربلای ۵ به کانال ماهی رفته بودیم. دشمن در این منطقه بسیار بمب و آتش میانداخت و شرایط به گونهای شده بود که به اصطلاح، من «کُپ» (ترسیده بودم) کرده بودم. در آن کانال نشسته بودم که دیدم یکی میآید و میرود و دستور هم میدهد. نگاه کردم و متوجه شدم که قیافهاش آشنا است، او محمود جیقیل بود.
محمود فرمانده یک گروهان بود و انقلاب سرتاپای او را تغییر داده بود. چون مدت زیادی در منطقه بود میخواست نیروهایش را به عقب ببرد برای همین از او تقاضا کردم که من را هم به عقب ببرد چون آموزشی ندیده بودم و هیچ کاری از من در زمینه نظامی برنمیآمد. از سوی دیگر من محمود را یک سوژه میدیدم تا اینکه کامیون آمد و سوار آن شدیم و به پشت خط آمدیم. آن شب با محمود بودم. در اهواز ماندم. محمود از ما خواسته بود که به سمت پتروشیمی برویم تا پس از آن به یکدیگر بپیوندیم. من به آنجا رفتم و شب بعدش خبر شهادت محمود را به من دادند.
جنگ تمام شد و با دفتر پایداری و آقایان مرتضی سرهنگی و سعید علامیان همکار شدیم. من ماجرای محمود جیقیل را گزارش قصه کردم. اما چاپ نشد. گفتند که قهرمان این قصه سیگار کشیده و اولش جلف بوده. متأسفانه افرادی این مسئله را عنوان کردند که خودشان در جنگ هم حضور داشتند. من تاکنون نپذیرفتهم که کتاب به چاپ برسد چون میخواهم همان طور که هستند قهرمان داستان باقی بمانند.
ما در جنگ افرادی مانند مهدی گرگانزاده داشتیم که در دوران نوجوانی سر کوچه مینشستند. او عاشق دختر همسایه شده بود. اما به جنگ آمد و در وصیتنامهاش نوشته بود: «نمیخواهم جنازهام برگردد دوست دارم خوراک پرندهها شود.» او در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسید. چون عراقیها به نقطه شهادت او اشراف داشتند همرزمانش نمیتوانستند پیکرش را بازگردانند. از دور میدیدند که هنوز سر به پیکر دارد اما بعد از آنکه نزدیکش رفته بودند متوجه شدند که گردنش قطع شده است و آن سیاهیها پشه و مگسهایی بودند که روی پیکرش نشسته بودند.فرشید خال و محمود جیقیل پس از اینکه انقلاب شد توسط آقایی به نام آشوری که در کنار آنها کتابفروشی میکرد متحول شده بودند. آقای آشوری دوست من نیز بود.
برای من سوال بود که فرشید چگونه به این مرحله رسیده بود. نام فامیلی فرشید، «عظیمی» بود. من توانستم خانواده او را پیدا کنم. در یکی از روستاهای ابهر زندگی میکردند. هنگامی که وارد خانه آنها شدم تصور میکردم که امامزاده است چرا که پر از عکسهای انقلابی و مذهبی بود. تعجب میکردم که چگونه فرشید آنگونه بار آمده است. تا اینکه متوجه شدم پدربزرگش از جاماندههای نهضت مشروطه است. دلیل جلفبازیهای فرشید را از پدرش پرسیدم. او گفت: «ما او را رها کرده بودیم اما میدانستم که فرشید از من است و بازمیگردد.»
هاتگرام و طلاگرام فیلتر «تلگرام» را دور زدند
دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه میگوید «برخی مسئولان فضای مجازی کشور اجازه دادند هاتگرام و طلاگرام فیلتر تلگرام را دور بزنند و مانع از مهاجرت ۷۰ درصد کاربران ایرانی به پیام رسانهای داخلی شوند و از این طریق برای تلگرام زمان خریدهاند.»عبدالصمدخرم آبادی در مطلبی در این باره نوشت: با توجه به سوالات متعددی که خبرنگاران محترم در مورد ماهیت دو نرم افزار «هاتگرام» و «تلگرام طلایی» مطرح کرده اند مطالب ذیل جهت آگاهی اعلام میگردد.هاتگرام و طلاگرام پیام رسان نیستند. آنها در واقع دو فیلتر شکن داخلی با مدیریت واحد هستند که بطور غیر قانونی و بر خلاف دستور قضایی با امکانات وزارت ارتباطات دسترسی کاربران ایرانی را به شبکه اجتماعی فیلتر شده «تلگرام» فراهم میکنند. بنظر میرسد یکی از عللی که مدیر تلگرام به فیلتر آن در ایران اعتراض نکرد، این است که برخی از مسئولان فضای مجازی کشور اجازه دادند هاتگرام و طلاگرام فیلتر تلگرام را دور بزنند و مانع از مهاجرت ۷۰ درصد کاربران ایرانی به پیام رسانهای داخلی شوند و از این طریق برای تلگرام زمان خریدهاند.بعد از فیلتر تلگرام حدود ۳۰ درصد کاربران آن فعالیت خود را به پیام رسانهای داخلی منتقل کرده اند. اگر امکانات و پهنای باندی که در اختیار هاتگرام و طلاگرام گذاشته شده به پیام رسانهای داخلی داده شود، قطعا آنها خدماتی بهتر از تلگرام به مردم عرضه خواهند کرد. در حال حاضر علیرغم اینکه امکان جایگزینی کامل پیام رسانهای داخلی به جای تلگرام وجود دارد و با وجودی که پیام رسانهای داخلی توان ارایه خدمات به همه کاربران ایرانی را دارند، برخی از مسئولان فضای مجازی کشور نگاه مأیوسانه به توان داخلی دارند و در نتیجه بجای برنامه ریزی برای قطع ید کامل تلگرام هنوز بدنبال رونق فیلتر شکنهای داخلی مانند طلاگرام و هاتگرام هستند. در ابتدای امر قرار بر این بوده که فعالیت کنترل شده هاتگرم و طلاگرام موجبات مهاجرت آرام کاربران به پیام رسانهای داخلی را فراهم کند و به محض اینکه تعداد کاربران آنها به حدود ده میلیون نفر رسید ارتباط آنها با تلگرام قطع و کاربران آنها به یک پیام رسان قوی داخلی منتقل شوند. ولی علیرغم اینکه که هم اکنون تعداد کاربران این دو فیلترشکن به بیش از ۲۶ میلیون نفر رسیده تا کنون به این وعده عمل نشده است.
اخبار
رونمایی از 3 عنوان کتاب ایرانی در کره جنوبی
در سومین روز برگزاری نمایشگاه کتاب سئول، ۳ عنوان کتاب در محل غرفه ایران با حضور سفیر ایران در کره جنوبی رونمایی شد.حسن طاهریان سفیر جمهوری اسلامی ایران در کره جنوبی ضمن بازدید از کتابهای ارائهشده در غرفه ایران گفت: حضور در چنین نمایشگاههایی موجب توسعه دیپلماسی فرهنگی میشود و باید استمرار داشته باشد تا بتوانیم به هدف مطلوب برسیم.
وی در ادامه گفت: با توجه به شناخت و آگاهی کرهایها از فرهنگ ایران و علاقهمندی آنان برای ارتباط بیشتر، امیدواریم با توجه به حضور ایران بعد از ۱۱ سال، به نتایج مطلوبی در حوزه نشر و فرهنگ و ارتباط گستردهتر فرهنگی بین ایران و کره جنوبی دستیابیم.
سفیر ایران در کره جنوبی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: با توجه به علاقهمندی کرهایها به نسخههای الکترونیکی کتاب اگر در این حوزه نیز بتوانیم ارتباط خود را گسترش دهیم بسیار مؤثر است.در ادامه این بازدید، از ۳ عنوان کتاب شامل قانون اساسی ایران به زبان کرهای»، «مجموعه دیوان اشعار فارسی» و «تاریخ ایران و پرشیا» که به زبان کرهای ترجمه شده رونمایی شد.
کتاب «قانون اساسی ایران» توسط موسسه مطالعات امور خاورمیانه دانشگاه میانگ جی و با همکاری و نظارت سفارت جمهوری اسلامی ایران در سئول به زبان کرهای چاپ شده است. این کتاب بهعنوان مرجع در اختیار دانشجویان رشته حقوق دانشگاههای کره جنوبی قرار رفته است.
کتاب «تاریخ ایران و پرشیا» نیز به تاریخ ایران از دوران تمدنهای ایلامی و تا تاریخ معاصر و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد. این کتاب در قطع رقعی و در ۲۵۸ صفحه با تصاویری رنگی از جاذبههای تاریخی و باستانی ایران در ماه «می ۲۰۱۸» در کره جنوبی چاپ و توسط خانم «چویی» کارشناس زبان ادبیات و زبان فارسی دانشگاه هانکوگ نوشته شده است.
«مجموعه دیوان اشعار فارسی» هم برگزیدهای از اشعار شاعران ایران هم چون رودکی، خیام، فردوسی، حافظ، بیدل دهلوی، جامی، صائب تبریزی و فروغ بسطامی است که به زبان کرهای ترجمه شده است. در این کتاب در خصوص سبکهای نوشتن شعر و ماهیت اشعار و تفاوتهایی که در دورههای مختلف و سبکهای نوشتن شاعران وجود داشته، توضیحاتی آورده شده است.خانم یوسفی، استاد دانشگاه زبانهای خارجی و مطالعات هانکوگ با همکاری دکتر کیم جونگ ووی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فوق این کتاب را به رشته تحریر درآورده است.
اجازه ترخیص صدها تُن کاغذ گلاسه از گمرک
به دنبال تخصیص ارز ۳۸۰۰ تومانی به کاغذهای بالکی، سرانجام این ارز به کاغذهای گلاسه زیر ۲۵۰ گرم نیز تخصیص پیدا کرد و اجازه ترخیص صدها تُن از این نوع کاغذ از گمرک صادر شد. یک هفته پس از تصمیم کارگروه کاغذ کشور برای تخصیص ارز ۳۸۰۰ تومانی به کاغذهای چاپ و تحریر، سرانجام این ارز به کاغذهای گلاسه هم تخصیص پیدا کرد و اجازه ترخیص صدها تُن از این نوع کاغذ از گمرک صادر شد.این خبر را انجمن واردکنندگان کاغذ و مقوا اعلام کرد. یادآوری میشود که پیشتر مشکل ترخیص کاغذهای مکانیکال حجیم شده (موسوم به بالکی) هم که حدود دو ماه در گمرکات مانده بود و اجازه ترخیص به آنها داده نمیشد، حل شده بود .
بر اساس همین گزارش، انجمن وارد کنندگان کاغذ، مقوا و فرآوردههای سلولزی ایران در اطلاعیهای به اعضای خود، از حل مشکل ترخیص کاغهای گلاسه از گمرکات پس از گذشت ۶ ماه خبر داد و اعلام کرد: «سرانجام با تلاشهای مستمر و انجام مکاتبات و تشکیل جلسات متعدد با سازمانها و مراجع ذیربط، تشکلهای همکار و مراجعات مکرر حضوری به گمرک و معاونت مالیات بر ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی، سازمان ملی استاندارد، ... و ارائه دلایل مستندات، گمرک جمهوری اسلامی ایران با برگزاری جلسه مشترک با سایر مراجع ذیربط، کاغذهای گلاسه زیر ۲۵۰ گرم را جزو کاغذها با کاربرد و مورد استفاده برای نوشتن، چاپ یا سایر مقاصد گرافیکی شناسایی کرد».
بر این اساس، «طبق آخرین بخشنامه گمرک به شماره ۹۷/۳۵۰۶۸۰ مورخ ۱۳۹۷/۰۳/۳۰، کاغذهای گلاسه زیر ۲۵۰ گرم پس از تعیین ماهیت توسط سازمان استاندارد، کمافی السابق مجاز به ترخیص از گمرک کل کشور هستند».در این اطلاعیه تاکید شده است: «مفاد بخشنامه شماره ۲۵۹ مرکز واردت گمرک (۹۶/۱۰/۱۶۷۵۱ مورخ ۱۳۹۷/۱۰/۰۶) در خصوص میزان تغییرات وزنی به مقدار حداکثر ۳ درصد تلورانس وزن، کماکان به قوت خود باقی است. همچنین رعایت ماده ۱۳۵ قانون امور گمرکی برای موارد ترخیص شده قابل اجرا میباشد».
پیشتر «غلامرضا شجاع» نماینده تشکلهای صنعت چاپ و مصرفکنندگان کاغذ و مقوای استانهای کشور به جز تهران، در نامهای به «حسن یونس سینکی» معاون امور اقتصادی و بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت، خواستار رسیدگی به عدم همکاری گمرک برای دستور ترخیص کاغذهای گلاسه از گمرکات، شده بود.
در این نامه، ضمن تاکید بر مصوبه کارگروه کاغذ کشور در خصوص معاف بودن کاغذهای گلاسه زیر ۲۵۰ گرم با شماره تعرفه گمرکی ۴۸۱۰۱۳۰۰ لغایت ۴۸۱۰۳۹۰۰ از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده و ابلاغ آن به کلیه سازمانهای ذیربط، از اینکه گمرک هیچ اقدامی برای ترخیص کاغذها انجام نداده بود، انتقاد کرده و خواستار رسیدگی فوری وزارت صنعت، معدن و تجارت به موضوع عدم ترخیص کاغذها و بازگشت آرامش و ثبات قیمت به بازار با توجه به شرایط ارزی و آشفتگی بازار گلاسه شده بود.
هنرهای تجسمی و کاربردی ، آموزش های ویژه خردسالان ، علوم قرآنی و زبان آموزی
40 بسته آموزشی در سبد تابستانی خانه فرهنگ امیرکبیر
دوره های آموزشی فصل تابستان خانه فرهنگ امیرکبیر در بیش از 40 رشته آماده ثبت نام از شهروندان درسنین مختلف است.
به گزارش امتیاز، بسته آموزشی تابستان در شاخه های متنوع هنرهای تجسمی ، هنرهای دستی و خانگی ، دوره های ویژه خردسالان و دوره های قرآنی ، کلاس های ورزشی و زبان انگلیسی به علاقمندان ارایه می شود.
بر اساس این گزارش بسته آموزشی هنرهای تجسمی با کلاس های طراحی ، خوشنویسی و نقاشی رنگ و روغن و مدادرنگی، سیاه قلم ، تذهیب و مینیاتور زیر نظر مربیان مجرب در خانه فرهنگ امیرکبیر برگزار می شود. هم چنین دوره های آموزشی هنرهای دستی و خانگی شامل گل های کریستال ، ویترای ، پتینه ، کهنه کاری روی سفال ، نقاشی روی سفال ، نقاشی روی پارچه ، شمع سازی ، قالی بافی ، گلیم بافی ، خیاطی ، کیف های چرمی ، دوخت های سنتی و روبان دوزی پذیرای بانوان علاقمند است. کلاس های آموزشی آشپزی،دسر،شیرینی پزی،کافی شاپ ،تزیین کیک وژله نیز میزبان بانوان است و دوره آموزشی فوریت های پزشکی نیز زیر نظر انجمن پرستاران با اراپه گواهی نامه معتبرارایه می شود. دوره های قرآنی ترم تابستان نیز شامل تجوید،احکام،حفظ، روخوانی ، تفسیر، آموزش حروف الفبایی قرآن برای کودکان قبل از دبستان برگزار می شود.هم چنین کلاس های ویژه خردسالان شامل کلبه شادی، کارگاه خلاقیت، زبان خردسال ، نقاشی خردسال، سفال خردسال پذیرای کودکان است. آموزش کلاس های رباتیک ویژه سنین 8 تا 15 سال در دو گروه دختران و پسران و آموزش چرتکه از سنین 5 تا14برای تقویت حافظه وافزایش تمرکزو آموزش استفاده از نیم کره چپ و راست مغز ، آماده ثبت نام از علاقمندان است. گفتنی است باشگاه ورزشی خانه فرهنگ امیرکبیر نیز با رشته های آی کی دو(دفاع شخصی)، کاراته ، پیلاتس ، حرکات اصلاحی برای بزرگسالان و با ورزش های ژیمناستیک ، کنگ فو ، کاراته ، تکواندو ویژه خردسالان ، از تمامی علاقمندان ثبت نام می کند. خانه فرهنگ امیرکبیر هم چنین در دوره های مبتدی تا پیشرفته زبان انگلیسی آماده ثبت نام از خردسالان و بزرگسالان است. این دوره ها تحت پوشش موسسه زبان کیش ایرهمراه با آزمونهای بین المللی کمبریج برگزار می شود. گفتنی است شهروندان برای ثبت نام در تمامی دوره های یاد شده می توانند همه روزه از ساعت 9 تا 17به نشانی شهرک گلستان- بلوار شهید زینعلی(بلوار کاج) سروستان نهم پلاک 11 مراجعه کنند و یا با شماره تلفن های 44752211 تماس بگیرند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3806/13695/48479
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3806/13695/48480
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3806/13695/48481
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3806/13695/48482
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3806/13695/48483
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3806/13695/48484
|
عناوین این صفحه
- می توان جایزه هم نگرفت اما ماندگار شد
- مصطفی رحماندوست : تابوها و خط قرمزهایی که خودمان ساختهایم
- خبرنگار دوران دفاع مقدس دار فانی را وداع گفت
- هاتگرام و طلاگرام فیلتر «تلگرام» را دور زدند
- اخبار
- 40 بسته آموزشی در سبد تابستانی خانه فرهنگ امیرکبیر