|
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی:
شعر «بیدل» نشاندهنده قدرت و عظمت زبان فارسی است
غلامعلی حداد عادل در «پنجمین کنگره بینالمللی عرس بیدل دهلوی» که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد، گفت: بیدل در چهل سال اخیر به مردم معرفی شده و من در مقالهای با عنوان «آشتی با بیدل» به این موضوع اشاره کردهام که ما در سرآغاز بیدلشناسی در عصر خودمان قرار داریم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: بیدلشناسی کار بسیار دشوار و در عین حال لذتبخش و پرثمری است. بیدل حدود صدهزار بیت شعر گفته و بررسی اشعار او، مصداق همین بیت است که «با صدهزار جلوه بُرون آمدی که من با صدهزار دیده تماشا کنم تو را»، اما چه کسی است که در روزگار معاصر با صدهزار دیده به جلوههای شعری بیدل تماشا کند که هم به لحاظ مضمون و هم به لحاظ صورت در اوج زیبایی است، نگاه کند؟
حداد عادل ابتدا به ویژگیهای ممتاز شعر بیدل از لحاظ مضمون و محتوا اشاره و بیان کرد: شعر بیدل در اوج تعالی است، انگشت اشاره او به سمت آسمان است، او مطلقپسند و مطلقپرست است و اشعار او سرشار از نیاز و نیایش، کشش و کوشش و زیبایی است. در شعر او انسان مطرح است، اما نه انسان بیخدا یا ایستاده در برابر خدا. شعر او حکایت انسان باورمند به خداست. عشق، بقا و فنا را در اشعار بیدل میتوان یافت. ابیات او به تبیین رابطه انسان با خدا و هستی مطلق، همچنین رابطه انسان با جامعه و طبیعت میپردازد. به عبارتی ما «باشندگی» را در شعر بیدل لمس میکنیم و با طرز تفکری بسیار عمیق و دقیق روبرو هستیم.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه اظهار داشت: با خواندن اشعار بیدل میتوان به اسرار و معانی بسیار پیچیده دست یافت، بیجهت او را ابوالمعالی نگفتهاند. ما کمتر شاعری را میشناسیم که قدرت فکر و ظرفیت اندیشه بیدل را داشته باشد. همچنین قدرت تخیل در او بسیار بالاست تا آنجا که وقتی شعر بیدل را میخوانیم و به قوه تخیلش پی میبریم، نظرات او را میتوانیم همسنگ نظرات ریاضیدانها بدانیم و با ریاضیدانها مقایسه کنیم؛ تا آنجا که اگر قدرت اندیشه و تخیل بیدل به سمت علوم طبیعی گرایش پیدا میکرد، به نظریات حیرتآوری در زمینه ریاضیات و فیزیک دست مییافت.
وی در بخش دوم سخنان خود به زیبایی لفظ و صورت در شعر بیدل اشاره و بیان کرد: شعر قابل تعریف نیست و کسی نمیتواند آن را به صورت منطقی تبیین و تفسیر کند؛ از این رو میگویند شعر همان چیزی است که شاعران تعریف میکنند. این مرزشکنیها و ساختارشکنیها در شعر بیدل بسیار است؛ حتی بیشتر از شاعران دیگر. او از همه قواعد فلسفی و منطقی عبور میکند. تضاد، تناقض، وجود، عدم، هستی، نیستی، کفر و ایمان را در هم میپیچید، اما حاصل کار او بیمعنا نیست و خواننده با بیدل احساس یگانگی میکند. به عبارتی بیدل تنها ویرانگر نیست، بلکه بنایی میسازد که به همه آن ویرانهها میارزد و این جاذبه و جادوی بیدل است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، فهم و درک شعر بیدل را نیازمند صبوری دانست و افزود: برای درک شعر او باید تحمل و تأمل داشت و زبان شعر او را به دست آورد؛ همانطور که هرکس از هر نوع موسیقی در ابتدای امر لذت نمیبرد. بیدل کلیدواژههایی دارد که برای درک شعر او باید به آن کلیدواژهها توجه کرد و استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی که بیگمان از بهترین و نخستین بیدلشناسان در ایران است، در کتاب «شاعر آیینهها» به این کلیدواژهها اشاره کرده است.
وی تصریح کرد: «آب، آهو، آیینه، آیینهخانه، اشک، برق، تصویر، حباب، ساغر، رنگ، شکست رنگ، طاووس، عنقا، گرداب، محیط و مد» کلیدواژههای شعر بیدل هستند که استاد شفیعی کدکنی در «شاعر آیینهها» به آن اشاره کرده و به اعتقاد من، «حباب» در شعر بیدل جایگاهی شبیه به «نی» در شعر مولانا دارد و همانگونه که نی با درونتُهی بودن خود، معرف فَر و فنای انسان است و وقتی با لبهای گویا، یکی میشود، از بینوایی به نوا میرسد، حباب هم یک صورت ظاهر دارد، ولی در باطن همچون نی تُهی است و عمر کوتاهش، نشانه گذارا بودن فرصتهای ما در این دنیاست. همچنین حباب با فانی شدن دوباره به دریا برمیگردد؛ همچون نی که آرزوی بازگشت به نیستان را در سر میپروراند.
حداد عادل گفتههای خود را اینگونه ادامه داد که باید از بیدل پرسید «چه شد زبان فارسی را انتخاب کردی؟» چرا که زبان مادری بیدل، زبان فارسی نیست، اما چگونه است که یک غیر فارسیزبان آنچنان بر زبان فارسی مسلط میشود که پیچیدهترین مفاهیم را در قالب الفاظی خوشآهنگ، جاودانه میکند. ما با خواندن شعر بیدل به قدرت و عظمت زبان فارسی پی میبریم، چرا که این زبان به بیدل امکان گفتن از معانی و مفاهیم مورد نظر خود را داده و حتی اقبال لاهوری هم در دورانی که استعمار انگلیس همه توان خود را صرف برچیده شدن زبان فارسی از شبهقاره میکرده، با زبان فارسی شعر گفته است و ابیاتی که اقبال به زبان فارسی سروده، دو برابر اشعاری است که به اردو گفته است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه قدمهای اولیه برای شناخت بیدل در ایران برداشته شده است، گفت: در زمینه بیدلشناسی هم فضل تقدم و هم تقدم فضل با استاد محمدرضا شفیعی کدکنی است که با کتاب ارزشمند «شاعر آیینهها»، این راه را گشوده است. پس از او، سید حسن حسینی و محمدکاظم کاظمی تلاش بسیار برای شناخت بیدل کردهاند و من خوشحالم که ما ایرانیها در آغاز مسیر پرپیچ و خم و در عین حال لذتبخش بیدلشناسی هستیم.
انتشار ترجمه جدیدی از «شازده کوچولو»
مایکل مورپورگو نویسنده مشهور ادبیات کودک بریتانیا دست به ترجمه جدیدی از کتاب مشهور «شازده کوچولو» زده است.
کتاب کلاسیک فرانسوی «شازده کوچولو» نوشته آنتون دو سنت اگزوپری با ترجمه جدیدی از نویسنده مشهور بریتانیایی مایکل مورپورگو به بازار میآید.مورپورگو خالق کتاب مشهور «اسب جنگ» ۷۵ سال پس از انتشار این کتاب مشهور آن در کتابهای کلاسیک بخش کودکان وینتیج به بازار میفرستد.«شازده کوچولو» که داستان یک پسر اسرارآمیز، معصوم و زیباست که به خاطر نقص هواپیما در بیابان فرود آمده و درخواستی فوقالعاده دارد، معرف حضور خیلیها است.
این کتاب نخستین بار سال ۱۹۴۳ توسط هوانورد مشهور فرانسوی که سرانجام در جریان جنگ با هواپیمای گشتیاش برفراز دریا ناپدید شد، نوشته شد.
سِر مورپورگو ۷۴ ساله از ترجمه این کتاب به عنوان یک تجربه عالی در زندگیاش یاد کرد که از آن واقعا لذت برد.وی گفت: کتاب را میشناختم و بارها خوانده بودمش. اما ترجمه کردن خیلی عمیق است، باید در قصه گم شوی، وارد موسیقی کلمات شوی، سعی کنی تا هر فراز و فرود جزیی را دریابی... در عین حال شخصیت شازده کوچولو بهترین نوع انسان را ارایه میکند: مهربان، عجیب، ذکاوت بیپایان، نابغهای در خلاقیت. هیچ شخصیتی را در ژانر ادبی نمیشناسم که بیشتر از شازده کوچولو دلم خواسته باشد ملاقاتش کنم و با او صحبت کنم. با او بودن به معنی شناختن یک انسان حتما بهتر است، عمیقتر فکر کردن، دنیا را با چشمانی تازه دیدن، با امیدی تازه زندگی کردن.در عین حال دبیر بخش کلاسیکهای وینتیج گفته است که این ترجمه حس جادویی بیشتری به اثر افزوده و پاسخی وجدانی از اشتیاق مورپورگو را بازمیتاباند.وی افزوده است: مورپورگو به متن اصلی اگزوپری کاملا وفادار مانده و روح شازده کوچولو را با همه دردمندی و ذکاوتش درک کرده است و به همین دلیل برای خوانندگانش چیزی بیشتر از ترجمههای قبلی برای ارایه دارد.
این ناشر تاکید کرده مطمئن است این ترجمه از سوی خوانندگان در سراسر دنیا با تحسین روبه رو میشود.این کتاب با نقاشیهای اوریجینال آن که توسط خود نویسنده کشیده شده ۶ سپتامبر ۲۰۱۸ به قیمت ۹.۹۹ پوند به بازار میآید.
«سایه هیولا» سریال میشود
عباس جهانگیریان از آمادهسازی فیلمنامهای بر اساس رمان «سایه هیولا» برای تولید یک سریال تلویزیونی خبر داد.عباس جهانگیریان داستان و نمایشنامهنویس در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: رمان «سایه هیولا» که چند سال پیش آن را نوشته و منتشر کردم، قرار است در قالب فیلمنامه تبدیل به یک سریال تلویزیونی بشود. این رمان همانطور که میدانید درباره انقراض ببر مازنداران است.وی افزود: متن فیلمنامه این سریال را نوشتهام و لوکیشن اصلی اتفاقات آن پارک ملی گلستان است. متاسفانه با وجود اینکه این پارک، بزرگترین پارک وحش خاورمیانه است، عموم مردم چیزی درباره آن نمیدانند. در حال حاضر شرایط برای تولید سریال مورد نظر آماده است فقط تیم تولید از صدا و سیمای استان گلستان، از رئیس سازمان محیط زیست برای ۲۵ درصد اسپانسری کار درخواستِ مشارکت کرده است.این نویسنده گفت: چندی پیش کار داشت روی روال معمول پیش میرفت که تغییر و تحولات مدیریتی، مدتی آن را به تعویق انداخت. امیدوارم هم سریال این تولید شود هم خود کتاب خوانده شود چون نسبت به شغل محیطبانی یک همدلی به وجود میآورد. این روزها تعداد کل کارمندان حوزه محیط زیست و محیطبانهای کشورمان ۳ هزار نفر است در حالی که ۳۰ هزارنفر شکارچی مجوزدار در ایران داریم. این تازه تعداد شکارچیهای مجوزدار است و تعداد بیمجوزها مشخص نیست!جهانگیریان در ادامه گفت: این روزها با ۱۰۰ هزار محیطبان هم نمیشود محیط زیست کشور را حفظ کرد بلکه تنها راه چاره، کتاب و کار فرهنگی است. باید سعی کنیم از هر بچهای، یک محیطبان بسازیم. این طبیعت، بخشی از خانه و حیات ما و این بچهها است. همین مساله هم باید به بچهها آموزش داده شود. اینکه فکر کنیم با محیطبان و حقوق بیشتر میشود محیط زیست کشور را حفظ کرد، اشتباه است. کشورهای دیگر دقیقا این کار را آموزش انجام دادهاند. به عنوان مثال در آلمان یا اتریش، دانشآموزان و بچهها را در مهدکودکها و مدرسهها آموزش میدهند که از جامعه خود حراست کنند. به عنوان نمونه اگر یک آدم بزرگسال فیلتر سیگارش را در خیابان روی زمین بیاندازد، بچههای کوچک به او تذکر میدهند. در مورد محیط زیست هم همین اتفاق افتاده است.وی درباره آثار دیگرش نیز گفت: یک داستان آماده چاپ هم دارم که پیشتر آن را به ناشر سپردم اما به نظرم حجمش برای چاپ کم است و باید بیشتر رویش کار کنم. این داستان، یک تراژدی درباره بازی شطرنج است و ظرفیت بسط و گسترش را دارد. البته منظورم این نیست که بیهوده حجم اثر را بالا ببرم و اصطلاحا به آن آب ببندم. چون این اثر داستان دو برادر است که برای میراث حکومت با یکدیگر میجنگند و یکی، دیگری را میکشد. از دل همین داستان شطرنج به وجود میآید.
گلایه دبیر جایزه قلم از بیاخلاقیها
دبیر شانزدهمین دوره جایزه قلم زرین در اظهارنظری قابل اعتنا از بیاخلاقی ادبی برخی از اهالی قلم در مواجهه با این جایزه انتقاد کرد.
کمتر از یک روز پس از برگزاری اختتامیه شانزدهمین جایزه قلم زرین و اهدا جوایز برگزیدگان این جشنواره، دبیر این جایزه در اظهارنظرهایی به گلایه از برخی نویسندگان در مواجهه با این جایزه ادبی پرداخت.
وجیهه سامانی در صفحه شخصی خود در یکی از شبکههای مجازی با تشکر از اعتماد انجمن قلم به وی برای تغییر در روال انتخاب داور برای این جایزه عنوان داشته که شانزدهمین جایزه قلم زرین در سال جاری و به اصرار وی برای نخستین بار شش داور خارج از مجموعه اعضای انجمن قلم را در داوریها داشته است.
وی در بخش دیگری از این متن آورده است: دبیری جایزه قلم زرین به تجربهاش میارزید. اینکه خیلی از آدمها را بهتر بشناسیم، دوستان و همکاران همراه، آدمهای غیر همراه و سنگانداز، داوران خود شیفتهای که برای حضورشان شرط عدم حضور دیگری را میگذاشتند و خیلی راحت آدمها را قضاوت میکردند... دوستان و همکارانی که هنوز تعریف درستی از وظایف دبیر یک جشنواره ندارند و توقعاتشان واقعا حیرتآور است!
وی در ادامه به سختی پروسه انتخاب داوران و تایید شدن آنها توسط هیات مدیره انجمن قلم اشاره کرده و افزوده است: جلسات نهایی داوری و بحثها و امتیازات و گپ و گفتها هم... که گفتن ندارد. الان هم که حکایتش هنوز تمام نشده. خیلی هستند که ناراضی و دلخورند. مثلا آن بنده خدایی که بلاکم کرد یا بزرگواری که پیام داد و به خدا واگذارم کرد یا دوستانی که با ناحق گفتند من و داورانم دورهمی داشتیم نه داوری... به داوری اعتراض دارند و فکر میکنند به حقشان اجحاف شده... فکر میکنند مثلث قلم زرین، دبیر داورها دست به دست هم دادهاند تا کار آنها را نادیده بگیرد و کار دیگری را بالا بیاورد. چرا؟ حتما منفعتی پشت این انتخابها بوده... همه این تصورات و توهمات آن هم از جانب دوستان، تلخ و غمانگیر است...
سامانی همچنین نوشته است: در تمامی این سالها به این نتیجه رسیدهام که درصد زیادی از نتایج، سلیقهای و بسته به نظر داوران مختلف، متفاوت است. اصلا وادی هنر و ادبیات قدر مطلق و قاعده کلی ندارد. برای همین جشنوارهها همیشه برایم مهم و قابل احترام بودهاند اما حیاتی و تاثیرگذار، هرگز.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3818/13796/48874
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3818/13796/48875
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3818/13796/48876
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3818/13796/48877
|
عناوین این صفحه
- شعر «بیدل» نشاندهنده قدرت و عظمت زبان فارسی است
- انتشار ترجمه جدیدی از «شازده کوچولو»
- «سایه هیولا» سریال میشود
- گلایه دبیر جایزه قلم از بیاخلاقیها