|
به دنیای فوتبال احترام بگذارید
پیتر استانتون
رویال فستیوال هال لندن میزبان جشن بهترینهای سال فیفا بود و خیلیها بخصوص هواداران جوان از فرصت استفاده کردند و خودشان را رساندند تا ستارههایشان را از نزدیک ببینند. کیلیان امباپه، بااستعدادترین فوتبالیست حال حاضر جهان با آنها سلفی میگرفت، سرخیو راموس پیراهن رئال مادرید یک هوادار را امضا میکرد و مارتا که پنج جایزه فیفا برده با هواداری عکس میگرفت. وقت زیادی نمیگیرد اما معنای زیادی دارد. خیلیها هستند که داستانی جذاب -حداقل از نظر خودشان- درباره نخستین دیدار با یک فوتبالیست بزرگ و تقاضای عکس و امضا دارند. اینها خاطرات یک عمر هستند و قویترین رابطه ممکن میان یک هوادار و یک بازیکن فوتبال را به وجود میآورند.
کریستیانو رونالدو و لیونل مسی مشهورترین و محبوبترین فوتبالیستهای حال حاضر جهان هستند، شاید بهترینهای تاریخ فوتبال اما نیامده بودند. مسی در فهرست نهایی بهترینها نبود و احتمالا فکر کرده سفر به انگلیس ارزش وقت گذاشتن ندارد. دو تا از سه نامزد نهایی، محمد صلاح و لوکا مودریچ بودند اما رونالدو نه. او ماه قبل هم به مونت کارلو نرفت چون میدانست مودریچ در جایزه بازیکن سال یوفا از او سبقت گرفته. این دو در یک دهه گذشته تقریبا تمام جوایز فردی را به خود اختصاص دادند اما باید احترام بیشتری قایل میشدند وقتی قرار نیست جایزهای بگیرند. قبل از مراسم صحبتهای زیادی شده بود درباره اینکه این دو قرار نیست در مراسم حضور داشته باشند و متفقالقول همه آن را بیاحترامی به همه نامزدها در دستههای مختلف میدانستند که بیاعتنا به بردن یا نبردن جایزه در مراسم حاضر میشوند.
وقتی هم اسامی تیم منتخب سال اعلام شد به جای ۱۱نفر ۹نفر بودند. لحظه تلخی بود. اگر ادن آزار، مارسلو و بقیه میتوانند در برنامه خود جایی خالی برای حضور در این مراسم پیدا کنند، پس رونالدو و مسی هم میتوانستند.
با نگاهی وسیعتر این جوایز بزرگترین افتخارات فوتبال نیستند چون ورزشی تیمی است و همیشه عناوین جمعی اولویت دارند و بر اساس ماهیت ورزش، همیشه بازندههای آن بیشتر از برندهها هستند، یک نفر آن بالا میایستد و بخشی از نگاه حرفهای این است که شما بتوانید با فراز و نشیبها کنار بیایید و مثل خوشحالی افتخارات و پیروزیها خودتان را در زمان ناراحتی و شکست کنترل کنید. پیروزی بدون شکست به دست نمیآید.
برخورد با چنین موقعیتهایی است که شخصیت بازیکنان را شکل میدهد. از همان سنین کودکی شروع میشود که پسرها و دخترها در سراسر جهان با این حس غریب روبهرو میشوند و ترجیح میدهند هر کاری کنند جز دست دادن با پیروز مسابقه اما به هر حال این کار را انجام میدهند. این اساس ورزش و مهمترین درس آن است. اگر همه کسانی که در این سالها در فهرست نهایی کنار مسی و رونالدو قرار میگرفتند و میدانستند دستشان به جایزه نمیرسد، به این مراسم نمیآمدند، بدون شک اعتبار این جایزه تا حد زیادی مخدوش میشد. موضوع، احترام است، احترام به فوتبال، احترام به دیگر فوتبالیستها و احترام به نسل آینده.
رونالدو به اندازه کافی برای بردن دوباره این جایزه خوب بوده. یک لیگ قهرمانان دیگر برده و رکوردهای گلزنی دیگری بر جای گذاشته، شاید اگر سال دیگری بود جایزه به او میرسید. درباره مسی هم به سلطه او و بارسلونا بر رقابتهای داخلی اسپانیا عادت کردهایم و ارنستو والورده در نخستین فصل حضورش در نوکمپ دوگانه لیگ و جام حذفی را به دست آورد و حتی در فهرست نامزدهای بهترین مربی قرار نگرفت. مسی اما همچنان در قله است اگرچه میتواند خاطرات زیباتری از خود در اذهان فوتبالدوستان به جا بگذارد.
شاید او و رونالدو احساس میکنند تلاشهایشان، گلهایشان، جامهایشان، فداکاریها و تعهدشان و هر چیز دیگری که با درخشششان مرتبط است، مورد بیاحترامی قرار گرفته اما نباید یادشان برود وقتی در راس هرم قرار میگیرند هزاران نفر پشت آنها بوده و سکوی پرتابشان به این جایگاه شدهاند و بعد از این نسل دیگری میآیند که از آنها چگونه بردن و چگونه باختن را میآموزند و شاید با این بیاعتنایی بیاموزند که دست دادن با برنده و تشویق او چندان اهمیتی ندارد. لوکا مودریچ هم باید در تابستان همین کار را میکرد وقتی فرانسه قهرمان جهان شد اما خودش را جمع و جور کرد و زیر باران مسکو برای گرفتن توپ طلای خود اقدام کرد در حالی که احتمالا دلش میخواست جای دیگری باشد. او شاید از نظر همه بهترین بازیکن جهان نباشد اما بهترین فصل دوران حرفهای خود را سپری کرده. کار خارقالعادهای است در عصر رونالدو و مسی و شایسته تقدیر و تمجید و جلوه بهتری داشت اگر دو تا از بزرگترینهای تاریخ فوتبال در آن حاضر میشدند.
الکسیس، پسر ناخلف
گابریله مارکوتی
منچستریونایتد در خانه مقابل ولورهمپتون با تساوی یک بر یک متوقف شد اما این بار این ژوزه مورینیو نیست که پای میز محاکمه میرود. واکنشها به این اتفاق بین تمجید از ولورهمپتون که حقش هم بوده و زیر سؤال بردن الکسیس سانچس تقسیم شده است.
ملیپوش شیلیایی تنها یک ساعت در زمین بازی دوام آورد قبل از آنکه تعویض شود و در این بازه زمانی فقط چند بار به صورت متناوب چشمههایی از تواناییهایش را ارائه کرد که باعث شد این سؤال به وجود آید که آیا مورینیو دارد بهترین بازیها را از او میگیرد و به شیوهای اجتناب ناپذیر این سؤال که آیا او همان جایی هست که میخواهد بهترین بازیهایش را ارائه کند.
3 گل در 23 بازی در تمام رقابتها آمار خوبی نیست و با وجود حضور کامل در یک اردوی پیش فصل تابستانی – برای اولین بار در چند سال گذشته – سانچس هنوز در این فصل گل نزده است. این احساس حالا به خیلیها دست داده که خرید سانچس در ماه ژانویه شبیه یک درمان کوتاه مدت بوده بدون آنکه آینده نگری طولانی مدت درباره آن وجود داشته باشد. این بدان معنا نیست که یونایتد در خرید او اشتباه کرده است. من زمانی که این جابجایی اعلام شد، آن را تحسین کردم. درست که او قرارداد بزرگی بسته است (البته نه با قراردادهای دیوانه کننده فعلی) اما ورود او به منیونایتد برای خارج کردن هنریک مخیتاریان از لیستش و کسب درآمدی قابل توجه از فروش او کمک کرد.
همچنین این اتفاق منچسترسیتی را مجبور کرد در جایی دیگر به دنبال جایگزین سانچسی باشد که از ابتدای تابستان سال 2017 در صدد جذب او بود. مهمتر از همه اینکه در آن زمان، یونایتد فکر میکند که سانچس میتواند یکی از آن بازیکنانی باشد که سرنوشت بازیها را تغییر میدهد به خصوص در لیگ قهرمانان.
در آن زمان، یونایتد قرار بود در اروپا با سویا روبهرو شود و پیروزیاش در آن و صعود به مرحله یک چهارم نهایی را تقریباً قطعی میدانست. (این کار آنطور که یونایتد میخواست و همه ما میدانیم جواب نداد) و وقتی که شما در یک چهارم نهایی باشید هر اتفاقی ممکن است رخ دهد زمانی که شما یک دروازهبان مانند دخئا درون دروازه داشته باشید و یک مربی که کلی تجربه در این رقابتها دارد.
این کار قطعاً یک ریسک بود اما ریسکی که می توانست سود بزرگی به همراه داشته باشد اما نه فقط از نظر مالی (که البته آن هم برای یونایتد مهم بود) بلکه از این نظر که به مورینیو ابزار لازم برای احیای اعتبار خود و تیمش را میداد.
اما این تصمیم نتیجه معکوس داشت که البته فقط به خاطر سانچس نبود چون او را به سیستم 3-3-4 برد که مناسبش نیست. پستی که مورینیو از سانچس در تیمش استفاده میکند مناسب او نیست و همین باعث شده یک چالش دیگر به چالشهایی که مورینیو در حال حاضر به قدر کافی دارد، اضافه شود.
اخبار
خاطرات و قهرمانانی جدید برای پارما
ریچارد هال
گلی که جروینیو مقابل کالیاری زد خاطرات زیادی نه فقط برای پارما بلکه برای سری آ زنده کرد، گلی انفرادی به سبک ژرژ وهآ مقابل ورونا سالها پیش. اما مسئله تنها این گل نبود. برای هوادارانی که سالها فقط در خاطراتشان زندگی کرده بودند و نوستالژیای شیرین و در عین حال غمگین از پسران جالوبلو داشتند، خوشحالی بعد از گل جروینیو در استادیو انیو تاردینی بویی از قهرمانان گذشته داشت، از دینو باجو، فابیو کاناوارو، جانفرانکو زولا و هرنان کرسپو.
هواداران پارما که در اوایل و اواسط دهه نود یکی از جذابترین و دوستداشتنیترین تیمهای اروپا را داشتند، هرگز روزهایی را فراموش نمیکنند که باشگاه محبوبشان به خاطر ورشکستگی به سری دی تبعید شد، روزهایی که فقط همین نامها بزرگ قدیمی برایشان معنای زندگی را تعریف میکرد. این هواداران اما حالا قهرمانان جدیدی پیدا کردهاند. نه اینکه جروینیو و فدریکو دیمارکو در حد باجو و کاناوارو و زولا و کرسپو باشند، اما نمایش این بازیکنان در هفتههای اخیر امیدی تازه به هواداران جالوبلو بخشیده است.
پارما دو هفته قبل با شوت موشکوار دیمارکو اینتر را در سن سیرو شکست داد، بازیکنی که این فصل به صورت قرضی از جمع نراتزوری جدا شده. بعد از این پیروزی بزرگ نوبت به یک سه امتیاز دیگر، این بار در خانه رسید. جروینیو بعد از این بازی و گل فوقالعادهای که زد درباره تصمیمش برای پیوستن به پارما چنین گفت: «هواداران پارما در این چند سال خیلی سختی کشیدند تا نهایتا تیمشان از پایینترین رده به سری آ باز گردد. من پارما را انتخاب کردم چون باعث شدند احساس اهمیت کنم.»
پارما شروع خوبی در بازگشت به سری آ داشته. شاگردان روبرتو داورسا مقابل اودینزه به یک تساوی رسیدند و برابر اسپال و یوونتوس شکست خوردند، بازیهایی که هر دو نزدیک بودند. و بعد دو پیروزی برابر اینتر و کالیاری باعث شد تا آنها حالا در رده دهم جدول سری آ قرار بگیرند. همین نتایج و همین جایگاه با توجه به شرایطی که پارما داشته برایشان عالی است.
داورسا تیمی منسجم از ترکیب بازیکنان جوان و باتجربه ساخته. جدا از جروینیو، ستاره سابق رم، پارما برونو آلوس با تجربه را هم در قلب خط دفاعیاش دارد. خرید روبرتو اینگلزه هم تصمیمی بسیار هوشمندانه از سوی باشگاه بود، بازیکنی که تا همینجای فصل دو گل زده و اهمیتش برای تیم جدیدش را به اثبات رسانده است.
لوئیجی سپه، گلر 27 ساله پارما، دیگر بازیکنی است که مثل دیمارکو به صورت قرضی از یکی از بزرگان سری آ، یعنی ناپولی، جدا شده و به جمع آنها پیوسته. سپه در همین چند بازی نشان داده دروازهبانی قابل اطمینان است. لئو استولاک هم دیگر خرید این فصل پارما بوده، بازیکنی تکنیکی و 23 سالهای که از ونتزیا راهی این تیم شده.
با این وجود اما راهی دراز و سخت انتظار پارما را میکشد. شاگردان داورسا در ادامه لیگ باید مقابل لاتزیو، جنوا، تورینو و آتالانتا قرار بگیرند. با وجود سختی لیگ برای این تیم تازه وارد مثبتترین نکته پارما در این هفتههای ابتدایی نوع فوتبالشان بوده، فوتبالی بدون ترس از حریف و شجاعانه، با انرژیای بالا. مشکل پارما در شکست مقابل اسپال این بود که این حریف کمنام هم با همین سبک فوتبال بازی میکرد، سبکی که اما برای پارما مقابل اینترِ کند جواب داد.
تیمهای خیلی زیادی هستند که هنوز در فصل جدید سری آ خودشان را پیدا نکردهاند. پارما اما بین این تیمها نیست. تیم داورسا نقاط قوت و ضعف خودش را میداند و قصد دارد تا پایان فصل بهترین استفاده را ازشان ببرد.
آیا باقی ماندن در رده دهم و نیمه بالای جدول تا پایان فصل برای پارما ممکن خواهد بود؟ بعید است. اما آیا آنها شانسی برای بقا در سری آ خواهند داشت؟ قطعا. اصلا تعریف موفقیت برای پارما چیست؟ باقی ماندن در سری آ و رقم زدن خاطراتی از جنس گلهای دیمارکو و جروینیو. این نهایت آرزوی هواداران جالوبلو در این فصل است.
خاطرات عجیب فرانچسکو توتی در زندان!
فرانچسکو توتی، اسطوره باشگاه رم از خاطرات عجیب دوران ورزشی خود پرده برداشت.
فرانچسکو توتی که در پایان 2 فصل قبل از دنیای فوتبال خداحاظی کرد، محبوبیتی فراتر از تصور در شهر رم دارد و با توجه به رد کردن پیشنهادات بزرگ تیم هایی چون رئال مادرید و میلان در روزهای حضور در رم، هواداران جالوروسی برای وی احترام زیادی قائل هستند.
توتی گفت: «برای ملاقات زندانیان وارد آنجا شدیم و به نظر می رسید همه آنها بسیار خوشحال هستند زیرا توانسته بودند بازیکن مورد علاقه خود را از نزدیک ببینند. آنجا که بودم متوجه شدم یک نفر هفته قبل آزاد شده بوده اما به محض اینکه متوجه شده قرار است من به ملاقات زندانیان بیایم، از مسئولان زندان درخواست کرده وی را یک هفته دیگر نگه دارند.
وی حتی تهدید کرده بود اگر آزاد شود، دوباره کار خلافی انجام خواهد داد تا به زندان افتد و بتواند من را ملاقات کند و در نهایت من عکسی به یادگار با او گرفتم.»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3884/15334/56418
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3884/15334/56419
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3884/15334/56420
|
عناوین این صفحه
- به دنیای فوتبال احترام بگذارید
- الکسیس، پسر ناخلف
- اخبار