|
«تنیدگی امر نمایش با زندگی روزمره» در نگاه بیقضاوت یک عکاس
مجموعه عکس «Removed» از Eric Pickersgill با حذف ابزار ارتباطاتی تصویری متفاوت از زندگی روزمره ارایه کرده است.
میتوان «ابزار ارتباطات جمعی» را امروزه به نوعی نشانهای از جامعه یکدست دانست. جامعهای که صرف نظر از تفاوتها در سبک زندگی، درآمد، قدرت خرید، نگرش، اهداف و....، یک ویژگی مشترک دارد و آن، بهرهگیری از این ابزار برای بهروز بودن، آگاهی و رفع نیازهای روزمره است. از این رو علاوه بر تنوع شکلی ابزار ارتباطاتی، محتواهای متنی و بصری نیز به موازات فراگیر شدن این ابزارها، هر روز دگرگون میشود تا بر شیفتگی کاربران به فضای مجازی بیافزایند.
هرچند یکدستسازی جامعه در هر فرهنگ و جامعهای به شیوه خاص خودش صورت میگیرد، اما روند پرشتاب جهانیسازی و انقلاب دیجیتال سبب شد که دیگر مفاهیمی چون «تنوع ظاهری» و «فردگرایی» فقط از مشخصههای جوامعِ یکدست جوامع سرمایهداری نباشد و به دغدغه و روندی بدیهی در بسیاری از جوامع بدل شود. ابزار ارتباطات جمعی به عنوان بخشی از الگوی همسانسازی، بیرحمانه و مداوم زندگی آحاد مردم را بیشتر به هم شبیه میکند.
عکسهایی که EricPickersgill در قالب مجموعه عکس «Removed» تهیه کرده است، بیش از هر چیزی خیره شدن و وابستگی انسانها را به حقیقتی به عنوان مجاز به تصویری میکشد. واقعیتی که هرچند تا اندازه زیادی ما را از لمس حسی جهان پیرامون دور کرده است و کنشهای ما را تحت تأثیر قرارداده است اما بهرهگیری از آنها ضرورتی اجتنابناپذیر است. حذف عامدانه این ابزار هوشمند توسط عکاس، غرق شدن ما را در دنیایی نشان میدهد که شاید به نوعی «هیچ» است اما زندگی و زمانه امروز را راهبری میکنند.
یلدا معیری، عکاس خبری نگاه دیگری به این مجموعه EricPickersgill دارد. وی معتقد است: «عکسها با سیاه و سفید بودن و نداشتن رنگ، خبر از همهگیر شدن و فراگیر بودن ابزار و آلات تکنولوژی در همه وجوه زندگی بشر از هر قشر و گروهی میدهند؛ بی توجه به جنسیت، سن و سال، وضعیت طبقاتی، تفاوت فرهنگی و …، همه افراد در موضوع دخیل بودن تکنولوژی در زندگی روزمرهشان اشتراک دارند و ظاهراً از این موضوع هم گریزی نیست. این حضور چنان یکپارچه و همیشگی شده است که گویی در نبود آن، چیزی عمیق در زندگی افراد کم است و در حضورش هم گویی همه چیز در معمولیترین و عادیترین حالت خود است!»
وی در بخش دیگری با اشاره به نگاه بیطرف و بدون قضاوت عکاس در به تصویر کشیدن زندگی این افراد میگوید: «این سادگی در نگاه عکاس حضور همهجانبه و فراگیر تکنولوژی را هم ساده و عادیتر جلوه میدهد. عکاس با استفاده از زاویههای کانونی مختلف این فراگیری را بیشتر گوشزد میکند. عکسها نشان میدهد ابزارهای تکنولوژی به چیزی بیش از یک وسیله الکترونیکی تبدیل شده است و نقش دستیار، دوست، همراه و همدم را در بسیاری از مواقع ایفا میکند.»
به اعتقاد معیری تصاویر این مجموعه از EricPickersgill نشان میدهند که «ابزارهای الکترونیک به گونهای در زندگی ما جا باز کردهاند که حضورشان بسیار بدیهی و طبیعی و نبودشان بسیار ترسناک و اضطراب آور است. بسیاری از ما بدون همراه داشتن تلفنهای همراهمان کاملاً فلج هستیم و حتی شماره عزیزترین کسانمان را هم حفظ نیستیم! این وسیله جادویی امروزه سبب ارتباط ما با دنیای پیرامونمان است و بدون آن ما علناً قادر به هیچگونه ارتباطی نیستیم. بودهاند افراد معدودی که در ذهن خود به دنبال فاصله از این دنیای الکترونیک و مبارزه با آن بودهاند اما دیری نپاییده که مجبور به تسلیم و تن دادن به این موج بزرگ شدهاند.»
به هر رو، با آنکه عکسهای EricPickersgill در مجموعه عکس «Removed» بی قضاوت گرفتهشدهاند، اما مساله «درخود فرورفتگی» و مساله «تنیدیگی امر نمایش با زندگی روزمره» انسانهای امروز در آنها به وضوح نمایان است.
حوضخانه ای که به موزه تبدیل شد
حوضخانه باغ نگارستان اکنون به عنوان موزهای در ساختمان وزارت ارشاد فعالیت میکند که در آن آثار هنری هنرمندانی که کارشان در سطح ملی شهرت داشته نگهداری میشود.
موزه هنرهای ملی در سال ۱۳۰۹ با تلاش مرحوم حسین طاهرزاده بهزاد که از هنرمندان نقاش و طراح نقشه قالی و مینیاتور بود شکل گرفت. ساختمان موزه به نام حوضخانه باغ نگارستان از بناهای متعلق به دوره قاجار است که در عهد فتحعلیشاه در جنوبی ترین قسمت قصر و باغ نگارستان ساخته شد.
بین سالهای ۱۲۳۲ _۱۲۲۲ هجری قمری مجموعه قصر و کاخ باغ نگارستان به دست دو تن از معماران زبده آن زمان استاد عبدالله خان و استاد آقاجانی اصفهانی بنا شد.
ساختمان حوضخانه نیز که اکنون محل محل موزه است بخشی از آن مجموعه محسوب میشود. حوضخانه با طرح + ساخته شده و چهار شاه نشین اطراف آن بی هیچ در و پنجرهای به درون باغ راه داشته و سقف گنبدی آن ایستاده بر شانه چهارستون سنگی ایستادگی بنا را تداعی میکند.
تا نیم قرن پیش حوض دایره شکل بزرگی از سنگ مرمر میان ستونها قرار داشته و از سوراخهای روی بدنه ستونها آب به داخل حوض فواره می زده و چشم انداز زیبایی را به وجود می آورده است.
بیش از ۵۰ سال قبل برای اینکه ساختمان حوضخانه به منظور شکل گیری یک موزه متناسب شود قسمتهایی در بخش جنوبی و شمالی حوضخانه با همان طرح قبلی به آن اضافه شد که مجموعه شکل کنونی موزه را پدید آورد.
دیوارههای این دو بخش الحاقی در ابتدا و انتهای موزه شاید به دلیل هزینه آن، گچبری نشده است بر خلاف قسمتهای اصلی بنا که دارای گچبری است، در سال ۱۳۰۹ حسین طاهرزاده بهزاد موزه هنرهای ملی و اداره هنرهای ملی را تحت عنوان مدرسه صنایع قدیمیه به انگیزه احیا و تجدید حیات هنرهای ملی و سنتی ایرانی بنیاد نهاد.
از اواسط عهد صفوی به برقراری ارتباط سیاسی و نظامی و به تبع آن رابطه تهاجم فرهنگی میان دولت ایران و دولتهای قدرتمند اروپا آمد و طی یک تهاجم فرهنگی برخی از عناصر هنری مغرب زمین مبانی پر اعتبار و ارزشمند هنرهای اصیل ایرانی را تحت سیطره خود گرفتند و آرام آرام هویت هنری را خدشه دار کردند این تغییر در آثا به جا مانده از آن دوران تا عهد قاجار بسیار چشم گیر است.
به این ترتیب مدرسه صنایع قدیمیه یا موزه هنرهای ملی یاران کانون حفظ و احیای ارزشهای اصیل هنرهای ملی و سنتی ایران شد.
شادروان استاد هادی تجویدی که معلم آبرنگ در مدرسه کمال الملک بود طی آزمونی که میان چند تن از هنرمندان از جمله استاد حسین بهزاد، استاد نایب، برادر هادی تجویدی در رشته مینیاتور ایران به عمل آمد، به عنوان نخستین معلم مینیاتور مدرسه انتخاب شد و شاگردانی همچون محمدعلی زاویه، علی کریمی، مقیمی تبریزی، علی مطیع، علی اسفرجانی و....
در محضر استاد تجویدی به فراگیری رمز و راز مینیاتور نشستند. شاهکارهای این اساتید اکنون بخشی از میراث فرهنگی شده و در موزه هنرهای ملی نگهداری میشود. دستاورهای هنری استاد احمد امامی در هنر منبت و مشبک، استاد حسین کاشی تراش و معمارزاده در سفالگری، در این موزه نگهداری میشود.
اکنون موزه هنرهای ملی در حال مرمت است و در آن به روی مردم بسته شده. قرار است عید این موزه بازگشایی شود. برای رفتن به آن باید به ساختمان وزارت ارشاد در میدان بهارستان مراجعه کرد.
«نزدیکترین چیز به زندگی»چاپ شد
کتاب «نزدیکترین چیز به زندگی» نوشته جیمز وود بهتازگی با ترجمه سعید مقدم توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.
جیمز وود متولد سال ۱۹۶۵ در شهر دورام انگلستان است که در حال حاضر در نیویورک زندگی میکند. او بهعنوان منتقد ادبی و نویسنده نشریه نیویورکر و مطبوعات شناخته میشود. همچنین بهعنوان استاد مهمان در دانشگاه هاروارد فعالیت کرده است. «داستان چه میکند»، «کِیفِ کتاب»، مجموعهمقاله «ماترک از دسترفته: مقالاتی درباره ادبیات و ایمان» و «خود بیمسئولیت» عناوین کتابهایی هستند که از وود منتشر شدهاند.
این منتقد ادبی در نوشتن کتاب «نزدیکترین چیز به زندگی» خاطره و نقد را با هم مخلوط کرده و با این ابزار، ارتباط بین داستان و زندگی واقعی را نشان داده است. از نظر او، بین همه هنرها، ادبیات داستانی دارای قدرت منحصربهفردی برای توصیف شیوه زندگی است و میتواند نهاد زندگی را از مرگ و فراموشی تاریخی نجات دهد. این نویسنده در کتاب پیش رو، چنین مینویسد که عمل خواندن و درککردن، یکی از مقدسترین فعالیتهای شخصی انسان است. در راه اثبات این حرف هم از داستانکوتاهِ «بوسه» نوشته چخوف، رمان «مهاجران» از و.گ. زیبالد و رمان «گل آبی» اثر فیتزجرالد مثال زده است.
وود در کتاب «نزدیکترین چیز به زندگی» ضمن بیان دلایل و نکات خود درباره ادبیات داستانی، رابطه صمیمی خود را با کلمات آشکار کرده است. تعمق درباره همدستی پرثمر بین خواننده، نویسنده و منتقد از جمله موضوعاتی است که این نویسنده در کتابش به آن پرداخته است.
این کتاب ۴ فصل اصلی دارد که عناوینشان بهترتیب عبارت است از: «چرا؟»، «توجهجدی»، «استفاده از همهچیز» و «بیخانمانی دنیوی».
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
دریا هم همینطور، صخرهها هم همینطور، طعم نمک هم همینطور که میتوانست روزهای تابستان آدم را تا حد اشباع پر کند، حالا فقط نمک بود، همین و بس. جهان همان جهان بود، با اینهمه، همان جهان نبود، زیرا معنی در آن جابهجا شده بود و هنوز هم داشت جابهجا میشد، به بیمعنایی نزدیک و نزدیکتر میشد.
ادبیات، مانند نقاشی، بازیِ زمان را پس میرانَد _ ما را به بیخوابشدگانی بدل میکند که در تالارهای عادت میچرخیم، گام پیش مینهد تا جان چیزها را از چنگ جهان مردگان برهاند. داستانی درباره اسکار کوکوشکای نقاش میگویند که در کلاس طراحیِ بدن انسان از روی مدل زنده تدریس میکرد. حوصله هنرآموزها سر رفته بود و طرحهای بیروح میکشیدند، برای همین کوکوشکا به سوی مرد طاقبازافتاده میرود، به قلبش گوش میدهد، و اعلام میکند مرده است. دانشجویان بهشدت متاثر میشوند. سپس مدل میایستد و کوکوشکا میگوید: «حالا بدن او را طوری طراحی کنید که گویی میدانستید زنده بوده و نه مرده!» اگر قرار بود این نقاشی از بدن زنده در داستان اتفاق بیفتد چه شکلی پیدا میکرد؟ بدنی نقاشی میشد حقیقتاً زنده، اما به گونهای که میتوانستیم ببینیم این بدن واقعاً همواره در حال مردن است؛ این درک در آن میبود که مرگ همواره بر زندگی سایه میافکند و، به این ترتیب، از زیباییشناسی حیاتبخش کوکوشکا متافیزیکی میساخت مرگبین. (آیا همین نیست که توجه جدی را واقعاً جدی میکند؟) چنین تصویری ممکن بود شبیه این قطعه از یکی از آخرین داستانهای سال بلو، «چیزی که مرا به یادت بیاورد»، باشد. پاراگرافی است درباره مرد ایرلندی مستی به نام مککرن که روی نیمکتی از هوش رفته است: «سری به مککرن زدم که کتش را روی زمین انداخته و زیرشلواریاش را درآورده بود. صورت تفتیده، بینی کوتاه تیزش، نشانههای زندگی در گلویش، گردن بهظاهر شکستهاش، موهای سیاه روی شکمش، …، برق سفید ساقهاش، حالت تراژیک پاهایش.» شاید این چیزی است که کوکوشکا در ذهن داشت: بلو با واژهها از روی مدلی نقاشی میکند که شاید زنده باشد، شاید نباشد: نقاشیای که خطر آن میرود که هر لحظه به تابلو طبیعت بیجان تبدیل شود. بنابراین شخصیت رمان بلو با دقت بسیار به مککرن نگاه میکند، مثل پدر یا مادر جوانِ دلواپسی که نوزاد خوابیدهای را نگاه میکند تا ببیند هنو زنده است. و مککرن هنوز زنده است، البته بفهمینفهمی: نشانههای زندگی در گلویش.
این کتاب با ۱۱۶ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۱۹ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است.
رجمه رمانی از ایران به زبان ایتالیایی
انتشارات پونته ۳۳، که از ناشران مستقل ایتالیایی است، در صفحه اینستاگرامش از انتشار رمان «تو به اصفهان بازخواهی گشت» به زبان ایتالیایی و رونمایی آن در «جشنواره بینالمللی ادبی ونیز» که از جشنوارههای معتبر ادبی ایتالیاست خبر داد. این ناشر در صفحه اینستاگرامش نوشته است:
رمان «تو به اصفهان بازخواهی گشت» نوشتهی مصطفی انصافی، با ترجمهی جاکومو لونگی و طرحِ فرشید شفیعی بر روی جلد، که بههمت انتشارات پونته ۳۳ منتشر میشود، روز شنبه، ۶ آوریل، در «جشنوارهی بینالمللی ادبی ونیز» که با عنوان «گذرگاه تمدنها» برگزار میشود رونمایی میشود.
«تو به اصفهان بازخواهی گشت» رمانی است که قصه فراموششده پناهندگان لهستانی در ایران در خلال جنگ جهانی دوم را پیش چشم میآورد. نویسنده به حوادث دیروز و امروز نقب میزند تا تصویری بکر و زنده از کشورش ارائه دهد، کشوری که در کوران حوادث تنها انقلاب نمیسازد، بلکه عشقهای عمیق و ماندگار نیز میسازد، سفری در تاریخ به درازای هفتاد سال که ما را به کشف دوباره فصلی مشترک بین ایران و اروپا وامیدارد، به یاد روزهایی که مسیر مهاجرت برعکس بود، برعکسِ امروز. علاوه بر این «تو به اصفهان بازخواهی گشت» قصهای است ملموس درباره عاطفه انسانی ورای پیوندهای خونی که در برابر گذر زمان به شکلی شگفتانگیز مقاومت میکند.ترجمه رمان «تو به اصفهان باز خواهی گشت» را به زبان ایتالیایی، «جاکومو لونگی» بر عهده داشته است. لونگی فارغالتحصیل زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه ونیز است و پیش از این آثاری از مهسا محبعلی، محمد طلوعی و مهدی اسدزاده را به ایتالیایی ترجمه کرده است. «تو به اصفهان بازخواهی گشت» نوشته مصطفی انصافی در سال ۱۳۹۵ به همت نشر چشمه منتشر شده و هماکنون چاپ چهارم آن بر روی پیشخان کتابفروشیهاست.
اخبار
«خلیل فریدی» هنرمند خوش نویس آذری در برنامه «مهتاب» کانال آذری شبکه سحر
در برنامه امشب «مهتاب» کانال آذری شبکه سحر «خلیل فریدی» هنرمند خوش نویس آذری حضور می یابد .
به گزارش امتیاز، «خلیل فریدی» که فعالیت هنری خود را زیر نظر اساتید بنام و پیشکسوت خوشنویسی ایران مثل استاد «غلامحسین امیرخانی» ، «جواد بختیاری» و «محمد حیدری» شروع کرد در سال 1371 از انجمن خوشنویسان ایران فارغ التحصیل شد.
جنگ شبانه «مهتاب» تلاش دارد هر شب با معرفی یکی از هنرها ، رسوم و سنن ایرانی و آذری زبانان آن، دریچه ای به سوی اشتراکات فرهنگی میان ایران و آذری زبانان ساکن در اقصی نقاط جهان بگشاید .
«فریدی» با حضور در برنامه «آی ایشغیندا» ساعت 21:40 به وقت تهران یکشنبه 12 اسفند از ثمره سال ها تلاش و فعالیت هنری خود که خلاصه شده در مقالات و تحقیقات وی از جمله «کاربردهای عدد طلایی در نستعلیق» ، «بررسی نسبت های زیبایی و طلایی در هنرهای تجسمی و معماری با تحلیل های هنری و ریاضی» ، «بررسی دروس تئوری و تحلیلی مورد نیاز رشته خوشنویسی» و کتاب «تحقیق در اسباب خوشنویسی» است، سخن خواهد گفت. وی همچنین مبدع نظریه «تعادل در نستعلیق» است.
برنامه «مهتاب» به تهیه کنندگی «فرزانه دیبایی تبریزی» و اجرای «ندا سام» از کانال آذری شبکه سحر بر روی آنتن می رود.
پیشرفت نانو تکنولوژی ایران در برنامه «وثائقی» شبکه العالم
شبکه العالم در مستند امشب خود تحت عنوان «ایران فی قمة النانو» ، پیشرفت های ایران در زمینه علوم نانوتکنولوژی را به تصویر می کشد.
به گزارش امتیاز، برنامه «وثائقی» این هفته مستندی با عنوان «ایران فی قمة النانو» پخش می کند که موضوع آن علوم نانوتکنولوژی و پیشرفت های ایران در این زمینه، بویژه ساخت و تولید لوله های تصفیه آب و روش های تصفیه پسماند ها با استفاده از فیلترهای دارای فناوری نانو است.
این مستند امشب ساعت 21 به وقت تهران، از شبکه العالم پخش می شود.
رحیم نوروزی در برنامه «مع المشاهدین» شبکه الکوثر
رحیم نوروزی هنرمند سینما ، تلویزیون و تئاتر که بازی در نقش های منفی را شگرد دارد ،امشب در برنامه «مع المشاهدین» شبکه الکوثر حضور می یابد .
به گزارش امتیاز، از مجموعه هایی مثل «کلانتر» ، «عملیات 125» ، «نردبام آسمان» ، «یادآوری» ، «پس از باران» و... به عنوان سریال هایی نام برده شده که رحیم نوروزی بازیگر کشورمان ایفاگر نقش های متفاوت در آنها بوده و از شبکه الکوثر نیز پخش شده است.
«با بینندگان» به تهیه کنندگی سید نعمت اله اسماعیلی و اجرای لیث جعفر ترابچی شامل بخش های دیگری مثل «گزارش» ، «ارتباط با مخاطبان» ، «پاسخ به سوالات و درخواست ها» ی آنان و نیز معرفی «تازه های شبکه» است .
این برنامه یکشنبه 12 اسفند ساعت 18:30 به وقت تهران و به سفارش گروه اجتماعی شبکه الکوثر بر روی آنتن است .
جام باشگاههای کتابخوانی به پله سوم رسید
آیین اختتامیه سومین دوره جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان با معرفی برندگان در سه بخش؛ روز سه شنبه 14 اسفند در باغ کتاب برگزار میشود.
جعفر توزندهجانی دبیر علمی این دوره از جام باشگاههای کتابخوانی کودکان و نوجوانان پس از بررسی فعالیت ۱۵ هزار باشگاه کتابخوانی در سراسر کشور برگزیدگان، تقدیرشدگان و برندگان مسابقههای بهترین فیلم موبایلی و بهترین نامه به نویسنده طی آئینی معرفی خواهند شد.
براین اساس در این روز کودکان و نوجوانان فرصت دارند تا با نویسندگانی همچون احمد اکبرپور و سوسن طاقدیس دیدار کنند. به گفته توزنده جانی بیشترین کتابی که در این دور از جام خوانده شده است متعلق به این دو نویسنده بوده است که قرار است در بخشی از برنامه ضمن به پرسشهای علاقمندان پاسخ دهند.
دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان دربارهی روال کاری این باشگاهها گفت: در نخستین سال فعالیت این باشگاهها تنها ۱۷ شهر در طرح مشارکت کردند. در این باشگاهها ۱۲ تا ۱۵ نفر از کودکان و نوجوانان خوانش کتابهای کودک و نوجوان را آغاز میکنند و یک تسهیلگر در کنار آنها قرار میگیرد. ضمن برگزاری جلسات بررسی کتاب، ساخت یک فیلم و تهیهی نامه به نویسندگان بخشی از فعالیت این اعضاست.
وی از موفقیت باشگاهها طی دوسال گذشته خبر داد: در سال نخست هزار باشگاه شکل گرفت. در سال ۹۶ ما شاهد راه اندازی ۳ هزار باشگاه جدید بودیم و حالا در پایان سال ۹۷ میتوانیم از فعالیت ۱۵ هزارباشگاه در سراسر کشور خبر بدهیم.
این نویسنده افزود: در بخش جنبی این رویداد نیز سی نامهای که کودکان و نوجوانان برای نویسندگان نوشتهاند به نمایش در میآید.
توزنده جانی درباره آئین اختتامیه سومین دوره جام باشگاههای کتابخوانی کودک و نوجوان افزود: علاقمندان میتوانند در این روز از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در مراسم حضور یابند. بعد از این مراسم نیز برنامهی اکران فیلم برای نوجوانان باشگاههای برگزیده ترتیب داده شده است.
اخبار
آیفیلم در پی «خوش رکاب»
آیفیلم فارسی در برنامه «گرامافیلم»، به روند شکلگیری موسیقی سریال «خوش رکاب» میپردازد.
به گزارش امتیاز، «گرامافیلم» این هفته موسیقی مجموعه «خوش رکاب» را با حضور علی خلج، پویا امینی و سعید کریمی بررسی میکند.
مجموعه «خوش رکاب» بهکارگردانی علی شاهحاتمی در سال ۱۳۸۲ از شبکه یک سیما پخش شد و محمد کاسبی، مریم سعادت، پویا امینی، امیر نوری و... در آن ایفای نقش کردهاند.
علی خلج خوانندگی تیتراژ این مجموعه خاطرهبرانگیز را برعهده داشته است.
مستند «گرامافیلم» به تهیهکنندگی ناهید دلآگاه دوشنبه ۱۳ اسفند ساعت ۲۲:۳۰ روی آنتن آیفیلم میرود و در ساعت ۰۶:۳۰ روز بعد بازپخش خواهد شد.
با «ایران» هیسپان تی وی:
«روده» سومین محصول ارزآور غیر نفتی ایران
برنامه «ایران» هیسپان تی وی که زیبایی های ایران را به نمایش می گذارد، این هفته به معرفی هنر انتزاعی در ایران و صنعت روده و ارزآوری که به همراه دارد، می پردازد.
به گزارش روابط عمومی شبکه هیسپان تی وی، در برنامه این هفته «ایران»، علی گودرزی به معرفی صنعت روده و کاربردهای آن در ایران می پردازد. روده محصولی صددرصد صادراتی است و تولید این محصول یکی از کارهای بسیار اشتغالزا است که علاوه بر جلوگیری از تخریب محیط زیست جزوه پنچ محصول گران ارزآور کشور به حساب می آید و پس از زعفران و خاویار سومین محصول ارزآور غیر نفتی ایران است.
بر اساس این گزارش 90درصد روده ایران به کشورهای اروپایی بخصوص آلمان صادر می شود. علاوه بر روده گوسفند، روده بره که باریک، کم وزن و ظریف تر از روده گوسفند است در تهیه نخ بخیه جراحی، تارهای راکت تنیس، سیم تار و ویولون و در بعضی ماشین آلات صنعتی بکار برده می شود.
طاهره بدخش در قسمت دوم برنامه به معرفی هنر انتزاعی در ایران اشاره دارد. هنر انتزاعی به هنری اطلاق میشود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیرطبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد. در ایران چهرههایی مانند حسین کاظمی، بهجت صدر، ایران درودی و مسعود عربشاهی نقاشی انتزاعی را در ایران گسترش دادند.
برنامه «ایران» هیسپان تی وی هر هفته دوشنبه ها ساعت 20:30 به وقت تهران از شبکه اسپانیایی زبان هیسپان تی وی پخش و سه شنبه ساعت 4:30 و چهارشنبه ساعت 10:30 به وقت تهران بازپخش خواهد شد.
رمان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» چاپ شد
رمان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» نوشته راضیه مهدیزاده بهتازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.نویسنده این کتاب دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد مطالعات سینمایی از دانشگاه هنر تهران است. او ساکن شهر نیویورک است و دورههای نوشتن خلاقانه و آموزشهای هنری را پشت سر گذاشته است. مهدیزاده پیش از این کتاب، مجموعهداستان «موخوره» و رمان «یک کیلو ماه» را در کارنامه دارد.
رمان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» داستان زندگی زن جوانی است که از ایران تا آمریکا کشیده میشود. این رمان در ۱۴ فصل نوشته شده است.
عناوین فصول این رمان به ترتیب عبارتاند از:
«چشماتو ببند، بعدش بهشته»، «کافههای بیقرار قارههای دور»، «خانه نیستم، برگشتم تماس میگیرم»، «قم رو بیشتر دوستداری یا نیویورک؟»، «بوی کتلت در عید شکرگزاری»، «پوریا و پریا»، «چشمهای مامی»، «زن در میدان زمان»، «راز بهار نارنج»، «رودخانه هادسون و ماهیهای نورانیاش»، «قطار لرزان»، «دودنیاییها»، «راز فارسی من و مام هالیما» و «بگو دلت هوای نان تازه کرده».
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
من بهسرعت و بدون فکر جواب میدادم: «نه، ایتس اوکی.»
و بعد از اینکه در اتاق را میبستم تازه ذهنم به کار میافتاد و جواب درست را با خودم زیرلب زمزمه میکردم: «اوم. ایتس اِ لیتل بیت اسپایسی.» همیشه همینطور بود، در استارباکسها، در رستورانها، در مراسم دانشگاه راحتترین و کوتاهترین پاسخ را انتخاب میکردم تا از صحبت کردن و ادامه دادن مکالمه رهایی پیدا کنم. در حالی که همیشه قهوه ساده نمیخواستم، همیشه همبرگر استاندارد نمیخواستم، همیشه سیبزمینی بدون سس نمیخواستم. با این همه، من مهندسی خوششانس محسوب میشدم که اولین همخانههایش خارجیهایی بودند که باید با زبان انگلیسی با آنها ارتباط برقرار میکرد. این برای خودش دستاوردی محسوب میشد و تا مدتها با آکیکای ژاپنی و ستیای هندی به خانواده و فامیل و دوست و همکلاسهای قدیمیام پز میدادم و آنها فکر میکردند ما نخبگان جهانی از صبح تا شب در حال بحث علمی و درنوردیدن مرزهای بینالمللی دانش هستیم. آن روزها فقط به این دستاوردها راضی نمیشدم و بهجد وبلاگم برایم به منزله مواد خام رمانی بود که قرار بود دنیا را با ادبیات ایران آشنا کند.
این کتاب ۱۵۰ صفحه، شمارگان ۶۶۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3999/17254/62904
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3999/17254/62905
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3999/17254/62906
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3999/17254/62907
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3999/17254/62908
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/3999/17254/62909
|
عناوین این صفحه
- «تنیدگی امر نمایش با زندگی روزمره» در نگاه بیقضاوت یک عکاس
- حوضخانه ای که به موزه تبدیل شد
- «نزدیکترین چیز به زندگی»چاپ شد
- رجمه رمانی از ایران به زبان ایتالیایی
- اخبار
- اخبار