|
ترکیب اکران فیلم ها در ماه رمضان و ضربه به گیشه سینما
یک تهیهکننده سینما با بیان اینکه «فروش برخی فیلمها در این ماه حتی به اندازه قبض برق سینما هم نمیشود» معتقد است باید کارشناسی بهتری بر روی اکران فیلمها انجام شود و ترکیبی که اکنون ایجاد شده است برای ماه رمضان یک ضربه به گیشه سینما به حساب میآید.
جواد نوروزبیگی تهیه کننده فیلمهایی چون «زهرمار»، «مارموز» و «تابستان داغ» در گفتوگویی درباره ارزیابیاش از چیدمان اکران و شرایط نمایش فیلمها در ماه رمضان بیان کرد: به نظر میرسد که برای چیدمان ماه رمضان عجله شد. در واقع برای ایام نوروز چیدمان اصلی انجام شده بود اما برای نمایش فیلمها برای دور دوم اکرانهای نوروزی عجله شد تا فیلمها را، به هر دلیلی اکران کنند.
او با تاکید بر اینکه باید «اکران فیلمها روی پرده سینما کارشناسی شود» گفت: برخی فیلمهایی که الان اکران شدهاند فروششان حتی به اندازه قبض برق سینماها هم نیست. بنابراین نمیدانم چه اجبار و دلیلی است که این فیلمها روی پرده بروند. باید اکرانها کارشناسی شوند بنابراین شاید بهتر بود فیلمهایی که برای اکران دوم نوروز در نظر گرفته شدهاند در این زمان روی پرده می رفتند.
این فیلمساز افزود: وقتی آمار فروشها را نگاه میکنیم شرایط برای من فیلمساز هم ناامید کننده است و فکر میکنم وقتی اکران دوم نوروز شرایطش این است، چه برسد به بقیه سال و این اتفاق بر مخاطب هم تاثیر میگذارد. در سالهای گذشته ماه رمضان به دلیل طرحهای ویژهای که اجرا میشد پرفروش بود اما با این شرایطی که ایجاد شده، خودمان به آن آسیب رسانیدم.
نوروزبیگی در ادامه عنوان کرد: برخی فیلمهایی را مجوز دادند که دلیلی برای اکران ندارد و مشخص است فروش نخواهند داشت. این یک چیدمان غلط است. از طرف دیگر برای اکران عید فطر حجمی از فیلمهایی در جدول نمایش قرار خواهند گرفت که پرمخاطب خواهند بود و احتمالاً باز هم بعد از آن گیشه سینما از فیلمها خوب خالی خواهند شد. در نهایت میتوان گفت این ترکیبی که ایجاد شده برای ماه رمضان یک ضربه به گیشه سینما است.
تهیه کننده «سلام بمبئی» گفت: در این ماه بسیاری از مردم تا سحر بیدار هستند و دوست دارند تفریح داشته باشند و به سینما بروند و در سالهای پیش فیلمها فروش داشتند و شرایط خوبی وجود داشت اما الان به غیر از چند فیلمی که اکرانشان از پیش از ماه رمضان آغاز شده و همچنان فروش دارند از دیگر آثاری که از ابتدای این ماه روی پرده رفتند استقبالی نشد و خود فیلمها آسیب دیدهاند.
وی همچنین با بیان اینکه فیلمهای پرفروشی که اکنون روی پرده هستند، بیشتر همانهاییاند که پیش از ماه رمضان هم روی پرده بودند، اظهار کرد: از بین فیلمهایی که با شروع ماه رمضان اکران شدند، به غیر از «سامورایی در برلین»، «نبات» فروش بهتری داشته که البته آن هم تاثیر چندانی بر روی گیشه این ماه نداشته است. باید بر روی چیدمان دقت شود و وقتی برای فیلمی دو یا سه نفر به سالن میروند، برای چه باید چراغ سینما روشن بماند؟
جواد نوروزبیگی درباره تمایل خود سینماگران برای نمایش فیلمهایشان در این ایام از سال، توضیح داد: همه ما فیلمسازان دوست داریم و ترجیح میدهیم فیلم مان در ایام نوروز روی پرده برود و امکان ندارد کسی این موضوع را انکار کند در این میان وظیفه شورای صنفی نمایش، نظمدهی است، بنابر این شورا باید به این نکات توجه کند. بالاخره تعدادی از فیلمها به اجبار باید در ماه رمضان اکران شوند. اما از این چیدمان کاملاً مشخص بود که فیلمها فروش خوبی نخواهند داشت و گویی مهم روی پرده رفتن آنها بوده و خود تهیه کننده هم از این شرایط آگاه است و در آخر هم میگویند اجازه نمایش فیلمم را در ماه رمضان صادر کردند و به همین دلیل اثرم فروش خوبی نداشت و به نوعی پایین بودن فروششان را اینگونه توجیه میکنند.
دلایل اهمیت ساخت سردیس از مشاهیر و چهرههای ملی
«تجلیل کردن از بزرگان و مفاخر و حتی قهرمانهای مردمی یا کارگرها، کار درستی است و حد فرهنگی جامعه را نشان میدهد. اثر هنری در سطح شهر اگر قابلیت هنری داشته باشد جامعه را آرام و شاد میکند و زندگی به جامعه میآورد. به نظر شما چرا خیلیها به فلورانس میروند؟ مگر میخواهند چه ببینند. یک چیزی که حال آنها را خوب میکند.»این جملات بخشی از سخنان یک سازنده سردیس است که در گفتوگویی مطرح میشود.
در دنیا ساخت مجسمه و خصوصاً سردیس مشاهیر امری مرسوم است. بالطبع این اتفاق در ایران نیز رخ میدهد. ولی گاهی اوقات در ساخت سردیس از مشاهیر شاهد تفاوت چهره اصلی با مجسمه ساخته شده هستیم. حال در این راستا تصمیم گرفتیم نظر تعدادی از مجسمهسازان را جویا شویم تا علت مشکلاتی که بعضاً در ساخت برخی سردیسها پیش میآید را جویا شویم.علیرضا آسانلو، مجسمهساز و نقاش که در کارنامه کاری خود ساخت سردیس از چهرههایی همچون عباس کیارستمی، عزتالله انتظامی، ملکالشعرای بهار و… را دارد، درباره سردیسهایی که از چهره مشاهیر ملی ساخته میشود، بیان میکند: ممکن است مجسمههای زیادی از چهرههای مطرح ساخته شود که اگر یک کارشناسی درست بر روی آنها صورت نگیرد اساساً مردود هستند.
او در ادامه دلایل اهمیت ساخت سردیس از مشاهیر و چهرههای ملی را چنین برمیشمارد: همه جای دنیا از مشاهیرشان به دلیل اینکه در جامعه تأثیرگذار بودند و باعث تغییر شدهاند، سردیسهایی میسازند. سردیسها ساخته میشوند تا بعدها با دیدن آنها چهرههای ملی و کارهایی که کردهاند را به یاد بیاوریم و بتوانیم از تاریخ و گذشته خود درس بگیریم و در ادامه راه بزرگان خود حرکت کنیم. ولی اگر تاریخ معاصر را مرور کنیم متوجه میشویم که خیلی از اتفاقات غلطی که در دنیا در حال رخ دادن است به دلیل ندانستن تاریخ است. چراکه مجبور شدهایم به دلیل فراموش شدن برخی حقایق و کارهایی که پیش از این صورت گرفته، مسیرهای گذشته خود را دوباره دنبال کنیم.آسانلو اضافه میکند: در ایران چلچراغی از مفاخر وجود دارد که باعث شدند ایران باقی بماند و رشد کند. زمانی که یک شخصیت جنبه ملی پیدا میکند اگر حتی یک روز هم بیشتر زندگی کند میتواند مسیر تاریخ و زندگی ما را عوض کند.
او همچنین با ذکر این سوال که چرا باید با اثر هنری کاری کرد که مشاهیر از یاد نروند؟ پاسخ میدهد: زیرا هنر سه بعد دارد؛ یک بعد آن شکل است. دو بعد دیگر به موضوع و محتوا برمیگردد. یعنی زمانی که هنرمند مجسمهای از شهید همت میسازد تنها نباید به دنبال شباهت ساختهی خود با شخصیت اصلی باشد، بلکه باید مسیری را که آن فرد طی کرده را در اثر ببینیم. اما به ندرت پیش میآید که یک هنرمند موفق به انجام این کار شده باشد.
این مجسمهساز با بیان اینکه اثری میتواند ماندگار باشد که نتوان آن را حذف کرد، بیان میکند: به عنوان مثال اگر ما بخواهیم مجسمه فردوسی را از میدان فردوسی برداریم هویتی از شهر گرفته میشود و ماهیتی از دست میرود. به این دلیل نمیتوان آن را حذف کرد. چون یک اثر موفق است. مجسمه میدان فردوسی به گونهای است که وقتی اسم فردوسی میآید مردم ناخودآگاه به یاد این مجسمه میافتند چراکه آن را به عنوان چهره فردوسی پذیرفتهاند.
او در همین راستا اضافه میکند: ۸۰ درصد کارهای هنری که عجولانه و با صرف هزینههای کلان در سطح شهر نصب میشوند، بیربط هستند و سیاست دقیق و روشنی از ساخت این مجسمهها وجود ندارد. به گونهای که حتی اگر آنها را جا به جا کنیم نبودشان احساس نمیشود.
این هنرمند همچنین درباره روند عجولانه پروژههای ساخت سردیس و مجسمه برای مشاهیر در ایران، میگوید: یک بار در آمریکا به من سفارش ساخت یک پرتره از مولانا داده شد. ولی به من گفته شد که باید از مولانا چندین مجسمه در حالات و سبکهای مختلف بسازم تا اینگونه راحتتر بتوانند به آن چیزی که میخواهم در کارم بیان کنم، برسند و انتخاب بهتری داشته باشند. من از این حرف تعجب کردم. وقتی به آنها گفتم این کار زمان و هزینه زیادی میخواهد گفتند که مشکلی نیست. در نهایت حدود ۱۰ نسخه به آنها ارائه دادم که چند ماه مورد بررسی قرار گرفت.
او ادامه داد: توجیه آنها این بود که ۳۰۰ سال دیگر آنها نیستند و حتی اسمشان هم فراموش شده ولی مجسمه باقی خواهد ماند. بنابراین برای ساخت سردیس شهری باید در بخش کارشناسی حساسیت وجود داشته باشد. من خودم برای شهرداری کار کردهام. یک فرصت کوتاه و یک عکس در اختیار هنرمند قرار میدهند و به نظرشان انجام این کار به هیچ تحقیق و بررسی نیاز ندارد و لزومی ندارد که هنرمند آن شخص را بشناسد و شناختی روی او داشته باشد.
این مجسمهساز سپس چنین بیان میکند که به نظر او ساخت مجسمه و سردیس در مدت زمان کوتاه توجیه پذیر نیست؛ چراکه در نهایت کار خوبی تحویل داده نخواهد شد. اگر هنرمندی در یک برهه زمانی توانایی انجام پروژهای را ندارد بهتر است آن کار را قبول نکند که در آخر به دلیل خراب شدن کارش همه او را به تمسخر بگیرند.
آسانلو همچنین مثالی از بدساخت بودن برخی سردیسها بیان میکند: جایی را در تهران میشناسم که سردیس مشاهیر مختلف کار گذاشته شده و بدنه همه آنها یکی است و تنها چهرههایشان فرق دارد. این امر خندهدار است و اصلاً کسی هم به چنین چیزی معترض نیست و خیلی هم به این کارشان افتخار میکنند.
از او درباره جایگاه ایران در حوزه ساخت سردیس برای مشاهیرش سوال میکنیم، پاسخ میدهد: در بین مجسمهسازانی که در ایران هستند، تعداد کسانی که بتوانند پرتره بسازند و آناتومی بدن و صورت را بشناسند زیر ۱۰ نفر است. در بین این ۱۰ نفر نیز شاید تنها پنج نفر آنها بتوانند این کار را انجام دهند. اما به دلیل روابط و ضوابطی که برخی افراد دارند کارهایشان با هر کیفیتی در سطح شهر قرار میگیرد. این باعث میشود که حتی کسانی که کارهایشان خوب بوده برای به دست آوردن پول وارد برخی بازیها شوند. فشارهای اقتصادی و مشکلات جامعه حتی هنرمندان خوب را هم وارد برخی بازیهای نادرست میکند.این هنرمند معتقد است که با برخی از مشاهیر برخورد سیاسی و جناحی میشود ولی نمیتوان حضور این افراد را در تاریخ انکار و یا حذف کرد.
او در همین راستا ادامه میدهد: حال اینکه بیایند از برخی مشاهیر تعداد زیادی مجسمه بسازند ولی از برخی دیگر هیچ اثر هنری به چشم نخورد کار درستی نیست چون تک تک مشاهیر ما رنج کشیده و برای کشور خود تلاش کردهاند. البته تاریخ در نهایت کار خود را میکند و نمیتوان این افراد را حذف کرد.
آسانلو درباره ساخت مجسمه زندهیاد «عزت الله انتظامی» و «عباس کیارستمی» بیان میکند: به یاد دارم که برای ساخت مجسمه آقای انتظامی از همان ابتدای شروع کار، آقای بابک برزویه همراه من بود و از کارم یک مستند ساخت. بررسیهای زیادی را برای این کار انجام دادم و چندین بار هم در مراحل ساخت با آقای انتظامی صحبت کردم. برای سردیس آقای عباس کیارستمی نیز از پسر او و خیلی از آشنایانش درباره ویژگیهای چهره او سوال کردم.
او با بیان اینکه در ساخت مجسمه فقط بحث شباهت مطرح نیست، میگوید: یک فرد دارای طبقه اجتماعی است که باید در کار مشخص شود. همچنین فرد بر اساس جایگاهش در اجتماع یک استایل و تیپ دارد. مثلاً بر اساس نحوه لباس پوشیدن افراد تقریباً میتوان نوع و حوزه شغلی آنها را حدس زد. ولی در بحث کاراکتر همه چیز جزئیتر میشود چراکه هرکس رفتارها و ویژگیهای منحصر به خود را دارد. مثلاً نوع نگاه، خندیدن یا لبخند زدن، اخم کردن یا راه رفتن.
آسانلو اضافه میکند: در ساخت اثر هنری باید شباهت شکلی کار، موضوعی که باعث شده یک مجسمه ساخته شود و اینکه آن مجسمه چه میخواهد بگوید، بیان شود. اینکه ما یک مجسمه از ستار خان بسازیم کار خوبی است ولی باید دید که چرا و بر اساس چه موضوعی میخواهیم آن مجسمه را بسازیم. مثلاً در خانه موزه مشروطه تبریز دو مجسمه از باقرخان و ستار خان قرار دادهاند که بدن هر دوی آنها یکی است و تنها سرهایشان تفاوت دارد در حالی که نباید اینگونه باشد چراکه این دو شخصیت از لحاظ ویژگی اندامی و یا طرز ایستادن با هم متفاوت بودهاند. بهتر است در چنین مواقعی مجسمه ساخته نشود یا اگر ساخته میشود درست انجام شود.
ادبیات در شرایط فعلی در حال جان کندن است
رضی هیرمندی میگوید: به نظرم ادبیات دیگر حرکتی ندارد و ادبیات کودک و تا حدودی ادبیات بزرگسال در شرایط فعلی کشورمان در حال جان کندن هستند.این نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان درباره اینکه برخی فکر میکنند نوشتن در حوزه ادبیات کودک کار راحتی است و با نوشتن چند جمله کودکانه میتوانند صاحب کتاب شوند، اظهار کرد: برای اینکه ببینیم این دیدگاه چقدر درست یا نادرست است باید ببینیم این ادعا یا گزاره از طرف چه کسانی مطرح میشود. آیا تاکنون نویسنده قصههای کودک مطرحی گفته است کتاب کودکی که نوشتهام کتاب سادهای بوده است یا از طرف کسانی مطرح میشود که نه تنها اثر درخور توجهی خلق نکرده بلکه اثر قابل توجهی را هم درک نکردهاند.
او با تأکید بر اینکه ادبیات کودک به هیچ وجه سهل و ساده نیست، افزود: نوشتن قصه برای بچهها یکی از دشوارترین کارهاست. البته منظورم قصهای است که بتوان آن را در چهارچوب ادبیات قرار داد. نوشتن ادبیات کودک اصلا کار آسان و راحتی نیست. ادبیات کودک بخشی از پیکر ادبیات است و آفرینش آن به دانش، ذوق و قریحه بالایی احتیاج دارد، به همین دلیل است که تاکنون تعداد زیادی آثار درخشان در حوزه ادبیات کودک و نوجوان آفریده نشده است، البته آثار درجه دو و سه زیاد داریم.
هیرمندی درباره آسیبهای سهل گرفتن ادبیات کودک، اظهار کرد: پیامدهای چنین دیدگاهی روشن است. اگر کاری را ساده بگیرید، زمان و نیروی کافی صرف آن نمیکنید. با این دیدگاه رفتهرفته شاهد ایجاد ادبیات نازل و کپیکاری در این عرصه خواهیم بود. این موضوع صرفا مختص ادبیات ما نیست و نمونههایش در کشورهای غربی هم دیده میشود. عدهای ادبیات کودک را ساده میگیرند که یکی از تبعات آن انباشته شدن بازار کتاب از آثار درجه سه و چهار است.
مترجم «دشمن» نوشته دیوید کالی در ادامه خاطرنشان کرد: بارزترین کسانی که ادبیات کودک را سهل میگیرند، آنهایی هستند که در چارچوب مینویسند؛ یعنی کودک را چون یک سوژه میدانند که باید آن را برای کنشگری اجتماعی آماده کنند. نگاهشان به کودک به عنوان یک انسان پیچیده و پویا نیست بلکه نگاهشان به او مانند مومی است که میخواهند به آن شکل بدهند. پس سرچ میکنند تا ببینند کودک به چه چیزهایی نیاز دارد و درباره آن یکسری کتاب تولید میکنند؛ مثلا فهرستی از مسائل اخلاقی را تهیه و سپس شروع به صغری کبری چیدن میکنند و کمی به آن جاذبه قصه میدهند. این درحالی است که قصه باید با جاذبه هنری همراه باشد. این است که نویسندهها شروع به نوشتن آثاری میکنند که اصطلاحا به آنها مستقیمگویی میگوییم، آثاری که با هدف اخلاق و نه با هدف هنر برای کودکان تولید میشود.
او سپس با بیان اینکه این چیزها در محدوده ادبیات قرار نمیگیرد، گفت: ادبیات کودک باید با همان انگیزههایی تولید شود که برای بزرگسالان تولید میشود، هیچگاه یک رماننویس بزرگسال نمیآید به اینها توجه کند که من میخواهم مردم را اخلاقمدار یا دیندار کنم بلکه با این انگیزه ادبیات تولید میکند که میخواهم لذت ادبیات را به خوانندهها بچشانم. باید از کودکی لذت ادبیات را به کودکان خود بچشانیم، ادبیات خودش باعث تحول روحی و روانی کودک میشود.
رضی هیرمندی درباره اینکه به نظر میرسد ادبیات کودک در میان متولیان فرهنگی و دانشگاهیان هم جدی گرفته نمیشود و این موضوع چه تبعاتی را به دنبال دارد، بیان کرد: کودکی مرحلهای از زندگی است و در عین استقلالی که به عنوان بخشی از زندگی یک انسان دارد، همان انسان را برای مراحل بعدی زندگیاش آماده میکند. در حقیقت اگر بچه ما از کودکی با ادبیات آشنا نشود مانند کسی است که بدون طی کردن طبقه اول بخواهد به طبقه دوم برود که این کار، کار بسیار سختی است. اکثر چیزهایی که ما در بزرگسالی به دنبال آن میرویم در کودکی شکل میگیرد، خواندن هم یک نوع مهارت است که اگر از کودکی جدی نگیریم در بزرگسالی بسیار دشوار خواهد شد.
او ادامه داد: کسانی را میشناسم که پزشکاند اما زمانی برای مطالعه برای خودشان باقی نگذاشتهاند زیرا دیگران در کودکی به آنها این فرصت را ندادهاند، حتی اگر فرصتی برای مطالعه پیدا کنند نمیتوانند از آن فرصت استفاده کنند زیرا مطالعه بخش ضروری زندگی آنها نیست. حاضرند ساعتها بنشینند و کارهای تکراری انجام بدهند، تخمه بشکنند اما یک رمان خوب نخوانند.
مترجم «میتوانم یک منِ دیگر بسازم؟» نوشته شینسوکه یوشی تَکه با اشاره به نقل قولی از تولستوی که میگوید «ادبیات بار زندگی را بر دوش انسان آسان میکند»، گفت: اما حالا چرا انسانها حاضر هستند بار سنگین زندگی را بردارند و از رهگذر ادبیات این بار را سبک نکنند؟ زیرا در کودکی آن را انجام ندادهاند. اگر از کودکی، بچهها را به کتابخانه نبریم و فیلمهای خوب به آنها نشان ندهیم بعدها هم جزء اقلام ضروری زندگیشان نخواهد بود. به عبارت دیگر همان خواهد شد که در جامعه ما وجود دارد؛ مردم حاضرند برای همه چیز صف بکشند اما برای کتاب نه. چرا زمانی که مشکلات اقتصادی در جامعه ما پیش میآید اولین چیزی که از سبد خرید مردم حذف میشود کتاب است؟ چون از کودکی ضرورتی برایشان نداشته و متولیان امر به آن توجهی نکردهاند.
هیرمندی همچنین در پاسخ به این پرسش که چه راهکارهایی برای تقویت رشته ادبیات کودک پیشنهاد میکند با توجه به اینکه رشته ادبیات کودک به جز چند دانشگاه، در دانشگاههای دیگر آموزش داده نمیشود و این موضوع باعث شده کارشناس ادبیات کودک نداشته باشیم، گفت: با دانشگاههایی که من میبینم، بود و نبود رشته ادبیات کودک تفاوتی ندارد. اگر قرار باشد همه دانشگاههای ما رشته ادبیات کودک داشته باشند با همان رویکردی که نسبت به ادبیات بزرگسال وجود دارد، نه تنها فایدهای ندارد بلکه ادبیات کودک را فسیل و سنگواره خواهد کرد.
مترجم کتابهای «مشق شبم را ننوشتم چون...» و «به مدرسه دیر رسیدم چون...» در ادامه خاطرنشان کرد: رویکرد ما به ادبیات رویکرد خلاقی نیست؛ رویکرد ما مدرکمحوری و حفظخوانی در چارچوبهایی از پیش تعیینشده است. دانشگاههای ما رشته ادبیات کودک به آن معنایی که جریان سیال رو به رشد آفرینشگران ادبیات کودک باشد نخواهد داشت. در واقع ادبیات کودک ما نیز مانند ادبیات بزرگسال خواهد بود، سالهای سال است که دانشگاههای ما ادبیات دارند، اما آیا ادبیات معاصر بزرگسال ما در دانشگاه تدریس میشود؟ آیا از صادق هدایت تا محمود دولتآبادی در دانشگاههای ما مورد بررسی قرار میگیرند؟ آیا برخورد خلاق و نقادانه با آنها انجام میشود؟ اصلا ادبیات معاصر ما در دانشگاههای ما جایی دارد؟ نه. به نظرم نبود ادبیات کودک با این رویکرد و با این سیستم آموزشی و دانشگاهی که ما داریم تفاوت آنچنانی ندارد.
اخبار
همزمان با سالروز وفات حضرت خدیجه(س)
تجمع باشکوه بانوان در میدان امام حسین(ع) برگزار میشود
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران همزمان با فرا رسیدن سالروز وفات حضرت خدیجه(س) همایش باشکوه «مادر امت» را با حضور بانوان پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه در میدان امام حسین(ع) برگزار میکند.
به گزارش امتیاز، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران همزمان با فرا رسیدن سالروز وفات حضرت خدیجه(س) همسر گرامی پیامبر اکرم(ص)، همایش بینالمللی «مادر امت» را پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ساعت ۱۰ با تجمع هزاران نفر از بانوان شهر تهران در میدان امام حسین(ع) برگزار میکند.
حجتالاسلام علیرضا پناهیان سخنران، حاج محمدرضا طاهری و حاج امیر عباسی مداحان این مراسم هستند همچنین سید حمیدرضا برقعی شاعر آیینی به شعرخوانی در این همایش میپردازد. همچنین در این برنامه میهمانان ویژهای از جبهه مقاومت حضور خواهند داشت.
در برپایی این همایش که در قالب ویژهبرنامههای سازمان فرهنگی هنری به مناسبت ماه رمضان با عنوان «شهر خدا، شهر همدلی» برگزار میشود، نهادهای گوناگونی مانند شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، سازمان بسیج مستضعفین، سپاه حضرت محمد رسولالله(ص)، هیئت رزمندگان اسلام و... مشارکت دارند.
این همایش همزمان در ۶ استان کشور (خراسان رضوی، خراسان شمالی، یزد، زنجان، کرمان و چهارمحال و بختیاری) برگزار خواهد شد.
علاقهمندان برای شرکت در همایش بزرگ «مادر امت» میتوانند روز پنجشنبه ساعت ۱۰ صبح در میدان آیینی امام حسین(ع) حاضر شوند.
شکست فضایی اسراییل و نقش آمریکا در حمایت از برنامه های فضایی این رژیم
پرس تی وی بررسی می کند
برنامه این هفته «داخل اسرائیل» (Israel Inside) شبکه پرس تی وی به بررسی موضوع شکست فضایی اسرائیل اختصاص دارد.
به گزارش امتیاز، این برنامه ضمن اشاره به خبر اعلام شده از سوی شرکت فضایی «اسپیس آی اِل» مبنی بر عدم موفقیت فضاپیمای اسرائیلی برشیت در فرود بر سطح کره ماه به دلیل مشکلات فنی به بررسی برنامه های فضایی اسرائیل طی سال های اخیر می پردازد.
این برنامه همچنین با مروری بر نظرات کارشناسان پیرامون سیاسی بودن اقدام اسراییل در پرتاب برشیت به کره ماه، اشتباه بودن این اقدام و ارتباط آن با نزدیک شدن به زمان انتخابات اسراییل را مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد داد.
هزینه هنگفت پروژه پرتاب برشیت به ماه و تامین بخش مهمی از آن توسط آمریکا و به طور کلی نقش آمریکا در حمایت و تامین مالی برنامه های فضایی اسراییل از دیگر محورهای مورد بررسی در این برنامه خواهد بود.
«داخل اسراییل» چهارشنبه 25 اردیبهشت ماه ساعت 20:00 به مدت 25 دقیقه از این شبکه پخش خواهد شد. زمان تکرار این برنامه پنجشنبه ساعت 15:00، جمعه ساعت 19:00، دوشنبه ساعت 18:20 و سه شنبه ساعت 21:00 خواهد بود.
«عکس های تکان دهنده» روی آنتن
هیسپان تی وی
نوجوان فلسطینی در اسارت/13 ساله مشهور نوار غزه
محمد تمیمی نوجوان فلسطینی در اسارت در واقع قابی ثبت شده است که تنها تصویر آن جهان را به لرزه می اندازد، این تصویر موضوع تحلیل و بررسی برنامه «عکس های تکان دهنده» روی آنتن هیسپان تی وی است.
به گزارش امتیاز،برنامه «عکس های تکان دهنده» روز پنجشنبه عکسی از محمد تمیمی نوجوان فلسطینی را پخش و بررسی خواهد که نشان می دهد این نوجوان در اسارت است.
این برنامه راجع به عکس محمد تمیمی در شرایطی است که در یکی از روزهای جمعه پس از نماز جمعه در کرانه باختری مردم غزه دست به اعتراض علیه شهرک سازی های رژیم صیونیستی می زنند و محمد تمیمی 13 ساله در حالیکه دست او شکسته است مشغول پرتاب سنگ به نظامیان اسرائیلی است که توسط یک سرباز اسرائیلی اسیر شده و مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.
خانواده محمد در نوار غزه به دلیل سوابق مبارزاتی شهرت بالایی دارند و در تصویر محمد که جهانی شد خواهر او که از چهره های شاخص جبهه مقاومت است حضور دارد تا برادرش را نجات دهد.
مجموعه برنامه «عکس های تکان دهنده» به تهیه کنندگی و کارگردانی کیانوش الطافی ضمن بررسی تاریخچه عکاسی خبری، مهمترین عکس های خبری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جهان را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
این برنامه کاری از واحد برنامه های شبکه پرس تی وی است که برای مخاطبان اسپانیایی زبان شبکه هیسپان تی وی به صورت زبان گردانی، روزهای پنج شنبه ساعت 1:45 به وقت تهران پخش و تکرار آن روز جمعه ساعت 10:15 و شنبه ساعت 5:15 بامداد خواهد بود.
اخبار
سنگ پی بنای داریوش هخامنشی در نمایشگاه «شکوه تمدن آسیایی»
«سنگ پی بنای داریوش هخامنشی» و ۱۴ اثر تاریخی دیگر از ایران، در کنار ۴۳۵ اثر تاریخی از کشورهای آسیایی در چین رونمایی شدند تا شکوه تمدن آسیا را به نمایش بگذارند.نمایشگاه «شکوه تمدن آسیایی» دوشنبه ۲۳ اردیبهشت در سالن اصلی موزه ملی چین در پکن و با حضور وزیر فرهنگ و گردشگری چین، سفرای کشورها، مقامات سیاسی فرهنگی و محمد کشاورززاده - سفیر ایران در چین- گشایش یافت.جبرییل نوکنده رئیس کل موزه ملی ایران در آئین افتتاح این نمایشگاه به معرفی لوح یادبود «پی بنای کاخ آپادانای شوش» از داریوش اول پرداخت و در ادامه از ۲۲ ایالت تحت قلمرو هخامنشی نام برد و توضیحاتی پیرامون اولین امپراطوری جهان باستان داد.
وی با نمایش نقشهای، این قلمرو را از گوشه چین تا یونان معرفی کرد و در ادامه ۲۲ ایالت تحت فرمانروایی داریوش با ۲۲ کشور شرکت کننده در این نمایشگاه را تقارن جالبی خواند.او در ادامه چینیهای آبی - سفید بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی را که مهمور به مهر شاه عباس هستند را شاهدی مستدل بر روابط گسترده تجاری فرهنگی ایران و چین معرفی کرد.
در زمان آغاز آئین گشایش این نمایشگاه، بعد از صحبتهای وزیر فرهنگ وگردشگری این کشور و معاون وزیر فرهنگ و هنرهای زیبای کامبوج به نمایندگی از سایر کشورهای آسیایی این نمایشگاه افتتاح شد، همچنین ۱۴ کشور در سطح سفرا از کشورهای آسیایی در کنار وزیر فرهنگ و گردشگری، مدیر موزه ملی چین و نماینده یونسکو در چین و محمد کشاورززاده - سفیر ایران در جمهوری خلق چین - به احترام تمدن آسیایی به صورت نمادین در کنار تریبون ایستادند. همچنین براساس برنامه تدوینی، نمایندگان موزههای شرکت کننده در کنار ویترین آثار خود به معرفی یک اثر منتخب برای وزیر فرهنگ و گردشگری چین و هیئت همراه وی در زمان دو تا سه دقیقه پرداختند.در نمایشگاه «شکوه تمدنهای آسیایی» ۲۲ کشور آسیایی با انتخاب ده تا بیست اثر تاریخی فرهنگی از سرزمین مادری خود، تلاش کردند تصویری قابل توجه از روابط فرامنطقهای و فرهنگی خود از طریق یافتههای باستانشناسی، آثار هنری و همچنین ارتباط با سرزمین چین به ویژه در امتداد جاده ابریشم ارائه دهند.برای هرکدام از کشورهای شرکتکننده یک یا دو ویترین مستقل در نظر گرفته شده و از هر کشور نیز یک اثر برای گالری جاده ابریشم انتخاب شده است.همچنین چیدمان آثار کشورها به ترتیب حروف الفبایی انجام شده که با کشور افغانستان آغاز و گالری آخر به آثار هنری معاصر چین اختصاص دارد.
نفوذ همهجانبه «شاهنامه»
در جامعه گرجستان
استاد دانشگاه ایلیای گرجستان بر نفوذ همهجانبه «شاهنامه» فردوسی در بافت حیات جامعه گرجستان تاکید کرد.هلن گیوناشویلی در «همایش بینالمللی شاهنامه در گذرگاه جاده ابریشم» در مشهد اظهار کرد: روابط فرهنگی ایران با گرجستان سابقه طولانی دارد. فرهنگ دوره اسلامی برای گرجیان نامانوس نبوده و آنها پیوسته برای علم و هنر ایرانی احترام فراوان قائل بودهاند.
او افزود: نظم فارسی در شعر و ادبیات گرجی تاثیر بسیار داشته و گرجیان به اندازه ایرانیان به زبان فارسی علاقهمند بودهاند. شعر و فرهنگ سبب ایجاد وحدت معنوی بین گرجیان و ایرانیان میشده و دوستی و محبت را جانشین خصومت ساخته است. جنگهایی که بارها بین ما به وقوع پیوسته هیچگاه ماهیت دینی نداشته است.
استاد دانشگاه ایلیای گرجستان ادامه داد: شاهنامه فردوسی شاهکار ادبیات جهان است و به بسیاری از زبانها ترجمه شده است ولی میتوان گفت ترجمههایی که در زمان باستان انجام شده انگشتشمار هستند؛ یکی از این ترجمهها داستانهای شاهنامه به زبان گرجی است.او افزود: یکی از شاخصههای بارز، نفوذ همهجانبه شاهنامه در بافت حیات جامعه گرجستان مخصوصا در نامهای خانوادگی رایج در سرتاسر این مرز و بوم است، برای مثال نام خانوادگی «زایشویلی» از کلمه «زال» گرفته شده است. گیوناشویلی خاطرنشان کرد: وجود اسامی خاص ایرانی دروان پیش از اسلام در منابع کتبی گرجی باستان مانند «تیتینا» که از یکی از کلمات پهلوی گرفته شده و در شاهنامه فردوسی به صورت فریدون آمده است نظریه برخی از پژوهشگران را درباره آشنا بودن گرجیان با داستانهای حماسی باستانی ایرانیان تقویت میکند. او اضافه کرد: همچنین وجود اسامیای مانند اسامی گفتهشده در منابع کتبی قرنهای ۱۲ و ۱۳ میلادی نظریه برخی از پژوهشگران را درباره وجود ترجمه داستانهای شاهنامه در قرنهای ۱۲ و ۱۳ میلادی استوار میکند. استاد دانشگاه ایلیای گرجستان بیان کرد: ترجمههای گرجی داستانهای شاهنامه به شعر، نثر فشرده و مفصل، همچنین نوشتههای مقلدان و اقتباسکنندگان شاهنامه مانند گشتاسبنامه، بهمننامه و ... که در قرنهای ۱۵ و ۱۸ میلادی انجام شده در دست است. روایات گرجی شاهنامه در سه جلد حجیم در سالهای ۱۹۱۶، ۱۹۳۴ و ۱۹۷۴ به چاپ رسیده است، همچنین ترجمه شاهنامه در زمان ما نیز ادامه دارد. او گفت: در پایان باید گفته شود که در طی ۲۰ سال اخیر در زمینه رسیدن به نتایج مطلوب در امر تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاهها، موفقیتهای چشمگیر در حوزه ایرانشناسی و انتشار آثار علمی و ترجمهشده مدیون حمایت و کمک همهجانبه بخش فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در گرجستان و دیگر نهادهای جمهوری اسلامی هستیم.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4036/17544/65426
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4036/17544/65427
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4036/17544/65428
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4036/17544/65429
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4036/17544/65430
|
عناوین این صفحه
- ترکیب اکران فیلم ها در ماه رمضان و ضربه به گیشه سینما
- دلایل اهمیت ساخت سردیس از مشاهیر و چهرههای ملی
- ادبیات در شرایط فعلی در حال جان کندن است
- اخبار
- اخبار