|
از سوی میراث فرهنگی عنوان شد؛
پیشنهاد تغییر نام استان گلستان به هیرکانی
محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی کشور در نشست خبری ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی که پیش از ظهر روز دوشنبه ۲۴ تیر ماه در سالن فجر سازمان میراث فرهنگی برگزار شد، بیان کرد: تعداد آثار ثبت جهانی شده امسال ۱۱۲۱ اثر بوده است که ۸۶۹ اثر آن فرهنگی، ۲۱۳ اثر طبیعی و ۳۹ اثر ترکیبی بوده است. با توجه به اینکه ایران دارای ۲۴ اثر ثبت جهانی است مشترکا با آمریکا رتبه ۹ جهان را از نظر تعداد آثار ثبتی به دست آورده است. کشورهای چین و ایتالیا با ۵۵ اثر در رتبه اول قرار دارند، کشورهایی مانند اسپانیا، آلمان، فرانسه، هند، مکزیک و روسیه جلوتر از ایران هستند. ایران به دلیل شرایط جنگ و سالهای بازسازی پس از آن حدود ۲۴ سال درگیر مسائل کشور بود در صورتی که میتوانست در این مدت پروندههای بیشتری را به یونسکو بفرست دو این رتبه را بالاتر ببرد.
وی گفت: اکنون یونسکو مقررات سختتری را اعمال کرده، سالی یک سهمیه بیشتر مطرح نمیشود، هنوز هم در حال کم کردن این سهمیهها هستند.
طالبیان ادامه داد: در چهل و سومین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو که چند روز پیش در باکو برگزار شد ۳۵ اثر مورد بررسی قرار گرفت. ما گزارشی نیز درباره منظر ساسانی فارس و میدان نقش جهان ارائه کردیم. در فیروز آباد فارس موضوع قلعه دختر به دلیل مسائلی که در گذشته بود از حساسیت زیادی برخوردار است که ما نتیجه اقدامات را ارائه کردیم.
طالبیان درباره جنگلهای هیرکانی گفت: سال ۲۰۰۵ آذربایجان پرونده جنگلهای هیرکانی را در فهرست موقت کشور خود ثبت کرد و در سال ۲۰۰۶ ایران به این پرونده معترض شد، کمیته میراث جهانی نیز آن را برگشت داد، سال ۲۰۰۷ ایران پرونده جنگلهای هیرکانی را در فهرست موقت خود قرار داد و از آذربایجان دعوت به آن بپیوندد، آذربایجان چند شرط داشت یکی اینکه اسم این کشور اول باشد و یا نام آن را هیرکان به نام یکی از مناطق آنجا بگذاریم ولی ما نپذیرفتیم و خواستیم مدیریت این پرونده با ایران باشد چون دو میلیون هکتار از این جنگلها در ایران و ۴۵ هزار هکتار آن در آذربایجان است اینها نشان میدهد پرونده بین کشوری چقدر سخت است.
معاون میراث فرهنگی کشور در ادامه بیان کرد: برای اولین بار بود که همه دستگاهها هم افزایی داشتند. تمام تلاشها بر این بود که بحثهای فنی و مدیریتی آن در سطح عالی باشد، حتی اتحادیه جهانی محافظت از طبیعت گزارشی از این جنگلها ارائه کرد که به نفع جنگلهای هیرکانی بود.
پیشنهاد میراث فرهنگی برای تغییر نام استان گلستان به هیرکانی
طالبیان گفت: در سالهای آینده میتوان جنگلهای ارسباران را به این پرونده اضافه کرد. جنگلهای هیرکانی فسیل زنده دارند و از نظر داشتن گونههای مختلف زیستی بسیار بااهمیت است. ما به استاندار گلستان پیشنهاد کردهایم این استان نام باستانی خود را داشته باشد که همان هیرکانی است. اگر این کار انجام میشد جشن ملی ما در استان گلستان پرمعناتر میبود.
معاون میراث فرهنگی کشور گفت: پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور مأموریت دارد برنامه جامع گردشگری را برای جنگلهای هیرکانی و بیابان لوت ارائه کند. گرچه ممکن است در عمل بخشی از این برنامهها تحقق پیدا نکند ولی ما برای بیابان لوت و جنگلهای کشور برنامهای درباره چگونگی حضور گردشگر داشته باشیم.
طالبیان در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره انتقال آب دریای خزر به استان سمنان گفت: در این رابطه باید سازمان محیط زیست نظر بدهد اما پس از ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی سازمان میراث فرهنگی موظف است در مورد اقدامات انجام گرفته در این جنگلها گزارشی به یونسکو ارسال کند. بنابراین اگر قرار باشد این انتقال آب موجب تخریب درختهای جنگل هیرکانی شود باید این گزارش را به یونسکو بدهیم.
وی در مورد همکاریهای ایران و روسیه نیز گفت: سال گذشته مکاتباتی در مورد آثار موزهای و نمایشگاههای مشترک انجام شده است. احتمال دارد این گفتگوها به همکاریهای بیشتری بینجامد. موضوعات فرهنگی کاری به سیاست ندارند. ما با کارشناسان کشورهای دیگر در زمینههای مختلف همکاری داریم حتی همین چند وقت پیش مهندسان بدون مرز در تخت جمشید حضور پیدا کرده و کارهای مرمتی انجام دادند. کمک کشورهای دیگر اندک است، اصل کار در کشور انجام میشود.
طالبیان درباره اینکه چرا بخشهای وسیعتری از جنگلهای هیرکانی ثبت جهانی نشد، بیان کرد: یونسکو بخشهایی از این جنگل را ثبت میکند که بکرتر باشد، حتماً کارشناسان از وجود روستاها و دامداری در جنگل خوشحال نمیشوند، بخشهایی در پرونده قرار میگیرد که بتوان کارهای مدیریتی را توسعه داد. حتماً پهنههای ثبت شده جهانی وضعیت بهتری نسبت به پهنههای دیگر خواهند داشت.
در ادامه این برنامه فرهاد عزیزی مدیرکل دفتر پایگاههای میراث جهانی درباره اتفاقات مربوط به باغ جهانی عباس آباد گفت: در آنجا بحث سند مالکیت سرمایه گذاران مطرح بود که ابطال و کارهای مربوط به آن متوقف شده است. الان بحث مدیریت یکپارچه در آنجا مورد نظر است. چهارشنبه این هفته جلسهای با فرمانداران و مدیران محلی که چطور ساخت و سازها به مرور چطور جمع آوری شود برگزار خواهیم کرد
روزبه صدرآرا:
روشنفکران ارگانیک دولت، میانمایگی را رواج دادهاند
در دهه اخیر هرچند که نظام ارتباطی میان نفوس در سطح جهان بسیار گستردهتر و آسانتر شده و هرچند که بسیاری از ایرانیان با علوم روز دنیا بویژه در حوزه علوم انسانی و علوم سیاسی آشنا هستند و از تازهترین دستاوردها با خبرند، اما بازهم در حوزههای رفتار و کنش سیاسی و همینطور فرهنگ با مشکلاتی مواجه هستند. مد شدن برخی از متفکران غربی در ایران یکی از این مشکلات است. امروزه آثار به روز منتشر شده در سطح جهان نیز بلافاصله در ایران ترجمه و منتشر میشود و از نظر منابع مطالعاتی شاید کمبودی به چشم نیاید. با این اوصاف اما به باور بسیاری از منتقدان هنوز در زمینه درک و فهم سیاسی که عقلانیت در کنش سیاسی را موجب میشود، با مشکل مواجه هستیم. در نخستین قدم از پرونده «وانِ رنجور فرهنگ از اختگی تا تَکرار» با روزبه صدرآرا به گفتوگو نشستیم.
روزبه صدرآرا، متولد ۱۳۵۷، نویسنده، مترجم، ویراستار و منتقد حوزه فرهنگ است. او از مؤلفان و ویراستاران سابق دانشنامه جهان اسلام است. «ایدئولوژی و سازوبرگهای ایدئولوژیک دولت» اثر لویی آلتوسر و «تفکر در میانه دلوز و کانت: یک مواجهه غریب» نوشته ادوارد ویلت و مت لی، از جمله مهمترین ترجمهها و «گزارش / اتی به قاضی حداد» و «فرار به مهلکه: تمرینهایی در کار تئوریک» نیز از جمله مهمترین تالیفات منتشر شده صدرآراست. او همچنین دبیر و سرویراستار مجموعههای «بازنوشت نظریه» در نشر مولی، «استخوانهای روح» در نشر نیماژ و «مواجهات پست مدرن» در نشر چشمه بوده است.
از مجموعه اول کتابهایی چون «دگردیسندههای مارسل دوشان» اثر ژان فرانسوا لیوتار و ترجمه شهرام رستمی، «ناانسانی: تأملاتی در باب فلسفه زمان» نوشته ژان فرانسوا لیوتار و ترجمه محمد علی جعفری، از مجموعه دوم کتابهایی چون «محبوس در هزار تو یا مذاب در آسمان» نوشته شهریار وقفی پور، «متافیزیک و گمانهسازی جهانهای برونعلم» نوشته کانتن میاسو و ترجمه مدیا کاشیگر، «مدرنیسم: پنج خوانش سیاسی» اثر تری ایگلتون و دیگران، ترجمه محمد علی جعفری، «فروید و غیراورپاییها» اثر ادوارد سعید و ترجمه نوید حمزوی؛ و از مجموعه سوم کتابهایی چون «بودریار و هزاره» اثر کریستوفر هروکس و ترجمه محمد میلانی منتشر شدهاند.
در طول تاریخ، ایران زمین همیشه با فرهنگ مهاجم مواجه بوده است. در دورههای پیشین این فرهنگ مهاجم معمولاً پس از استیلای نظامی و سیاسی بر ایران خود را نشان میداد؛ نکته اما اینجا بود که عناصر فرهنگ ایرانی به تقلید از آن فرهنگ غالب روی نیاورده و طریق محاکات را در پیش میگرفتند. در این روند فرهنگ مهاجم درونی سازی شده و سنتز جدید ابداع میشد. اما در دهه اخیر جریانی پیش آمده که تقلید صرف است. جامعه ما تبدیل شده به یک جامعه مقلد و مصرف کننده فرهنگ مهاجم. شاید سبک زندگی نمایشی ایرانیان نیز از این مساله رخ داده باشد. آیا این مساله و این روند بر جریانهای اقتصادی و سیاسی در ایران نیز تأثیر گذاشته است؟ به نظر شما چرا ما در این سالها خلاقیتی برای تولید نداشتهایم؟
من در پاسخ به سوال شما ابتدا بر یک نکتهای تاکید میکنم و آن این است که فراموش نکنید که هر نسلی مقتضیات خودش را دارد. من همیشه وقتی درباره نسلهای بعد از خودم صحبت میکنم به مقتضیات آنها توجه دارمو به نظر من لزوماً نسل ما و یا نسل بعد از ما مقلد نبوده است. نمیتوان انتظار داشت که نسلها دائماً تولید امر نو کنند. تولید در یک پروسه اتفاق میافتد و ما نمیتوانیم دفعتا انتظار تولید امر نو را داشته باشیم.
اگر شما میگوئید که ابتذالی وجود دارد این را من مشروط میگیرم. بخشی از این ابتذال به خاطر سیستم غلط آموزشی است و شاید حکومت و دولت وظیفهاش در این حوزه را به درستی انجام نداده یا نمیدهد. این در صورتی است که چنین وظیفهای یکی از مهمترین وظایف دولت و حکومت است. بخش دیگری از این ابتذال به نظر من توسط بدنه روشنفکران تولید شده است.
روشنفکران امروزه یا تبدیل به تکنوکرات شدند یا بوروکرات. یا در حوزه خصوصی مشغول دست و پا زدن هستند و مشاوره میدهند یا بدل شدهاند به روشنفکران ارگانیک حکومت و دولت. من این را به صراحت میگویم و از بیان آن نیز هراسی ندارم. این وابستگی و بدل شدن به جزئی ارگانیک از دولت در واقع گفتوگویی بین روشنفکران و دولت نیست. این یک رابطه مخدوش است.
این رابطه بر اساس منفعت دو طرف شکل گرفته است؟
فقط میدانم که این رابطه هر چه هست، مخدوش است و همین ارتباط باعث بروز ابتذال میشود. ما از روشنفکر یک تعریف متقنِ علمی داریم که مشترک در تمامی کشورها و فرهنگهاست. بر اساس آن تعریف، روشنفکران امروز ایران وجود مستقلی نیستند و چون وجود مستقل ندارند گوش به زنگ این است که از دهان آن دولتمرد یا دست اندر کار چه در میآید تا آن را در قالب پکیجی به خورد ملت دهد. در این وضعیت چه اتفاقی میافتد؟ به شدت با موج عظیمی از عوامانه کردنهای حرفهای مواجه میشویم.
روشنفکران امروزه یا تبدیل به تکنوکرات شدند یا بوروکرات. یا در حوزه خصوصی مشغول دست و پا زدن هستند و مشاوره میدهند یا بدل شدهاند به روشنفکران ارگانیک حکومت و دولت. من این را به صراحت میگویم و از بیان آن نیز هراسی ندارم روند پکیج کردن دستورات دولتمردان توسط روشنفکران، پس از مدتی تبدیل به یک رویه میشود. این رویه به یک اپیدمی منجر شده و پس از ان است که جنون یا صرع جمعی رخ میدهد.
رأی دادن فلهای و بدون فکر در انتخاباتها در شرایطی که بیشتر مردم ادعای فهم سیاسی دارند و خواهان دموکراسی هستند، ناشی از همین جنون دسته جمعی است؟
این کمترین صورت فاجعه است. نمودهای زیادی داریم. من فقط مکانیسم آن را شرح دادم و مصادیق آن بسیار است. به ضرس قاطع میگویم که متأسفانه در این ۴۰ سال روشنفکر به مفهوم جبههای و در واقع به مفهومی که فرانسویها از آن با فیلوزوف مراد میکنند، یعنی روشنفکر فیلسوف یا نداریم و اگر داشتهایم تعداد آنها بسیار کم بوده است؛ اما در دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی ما روشنفکر به معنای واقعی و درست کلمه داشتیم. در این ۴۰ سال هر روز که پیش آمدهایم از تعداد روشنفکران واقعی کمتر شده است. در این سالها قالب آدمهایی که کار فکری میکنند یا تکنوکرات هستند یا بوروکرات و کار اصلی آنها پکیج کردن است.
بگذارید مثالی برای شما بزنم. رشد بی رویه ترجمه متون آلن دوباتن و انتشار بیرویه آن در کتابفروشیهای تهران و ایران نشانه چیست؟ نشانه همین روند ابتذال است. من در گفتوگویی با سایت فرهنگ امروز از آلن دو باتن و آلن دوباتنیسم صحبت کردم. آلن دوباتن در ایران دیگر یک شخص نیست، بلکه یک جریان است.
منظورتان از تعبیر آلن دوباتنیسم را بیشتر شرح دهید.
آلن دوباتنیسم یعنی اینکه توی روشنفکر میآیی رابطهای مریض و بیمارگونه را با قدرت و دولت برقرار میکنی و بر اساس آن یک نوع کلبی مسلکی و میان مایگی را بین توده مردم و بویژه بین جوانها بازتولید میکنی و مفاهیم را به صورتی که خود میخواهی برای آنها پکیج میکنی.
روشنفکر اینجا در مقام تولید کننده فست فود عمل میکند. ملت با همان اشتیاقی که فست فود میخورند با همان اشتیاق فست سابجکت را هم مصرف میکنند. این مصرف بدون فکر مردم نتیجه مستقیم همان رابطه مریض روشنفکر با دولت است. بدنه فکری تبدیل شده به بوروکرات و تکنوکرات و رابطهای مریض با قدرت را برقرار کرده است.
آلن دوباتنیسم یعنی اینکه توی روشنفکر میآیی رابطهای مریض و بیمارگونه را با قدرت و دولت برقرار میکنی و بر اساس آن یک نوع کلبی مسلکی و میان مایگی را بین توده مردم و بویژه بین جوانها بازتولید میکنی و مفاهیم را به صورتی که خود میخواهی برای آنها پکیج میکنی بنابراین روشنفکر وجود مستقلی ندارد و از طرف دیگر مکانیسم غلط آموزشی نیز در ۴۰ سال وجود داشته، حالا این دو عامل باعث چه اتفاقی در فرهنگ ایران شده است؟ باعث همین ابتذالی شده که شما میگوئید و یا تئودور آدورنو پیشترها از آن با عنوان «صنعت فرهنگ» یاد کرده بود. من هم از این روند با عنوان صنعت نظریه یاد کردهام.
آثار و کتابهای این طیف چه ویژگیهایی دارد؟
بسیاری از کتابها عملاً تفریح روشنفکرانه است. هیچ آموزش و تمرین و حتی هیچ تفکری در بین نیست و همانطور که گفتم بیشتر تفنن است و بیشتر صنعت فرهنگ است. این همان صنعت نظریه است. به عنوان مثال کسی در کتابش از خود با عنوان نظریه پرداز یاد کرده است. حالا ما کاری نداریم که حدود و ثغور نظریه پردازی و کار اصلی نظریه پرداز چیست. بسیاری برای خودشان چنین عنوانی قائل هستند. من با توجه به سابه کاری و پژوهشیام به خود این اجازه را میدهم که در حوزه کاریام نویسنده، مترجم و یا کتابی را نقد کنم. بیشتر کتابهایی که این طیف منتشر میکنند از سر تفنن و تفریح است. این کتابها بیشتر لانسه کردن خود نویسنده است و هدف دیگری در پی ندارند.
یعنی انضمامی نیستند؟
به نظرم حتی زیادی انضمامی و یا فراتر از آن هایپر انضمامیاند. من یک متن فلسفی کاملاً انتزاعی را بیشتر ترجیح میدهم تا کار کسانی را که اشتیاق به امر حاد انضمامی یا هایپر انضمامی دارند. این آثار بیشتر با هدف شوآف کردن تولید شدهاند. من بارها گفتهام که باید یک خط وسیقی بین فلسفه و سیاست قائل شد، یعنی به قول آلتوسر باید یک خودمختاری نسبی بین این دو حوزه برقرار کرد و نه سعی در زیاد از حد سیاسی کردن فلسفه را داشت و نه سیاست را بیش از حد فلسفی کرد. اعتراف میکنم که نسل ما یا زیاد از حد فلسفی بودند یا زیاد از حد سیاسی، البته شق دوم میچربید به شق اول. آن خط وسیق بسیار مهم را باید برقرار کرد. فلسفه و سیاست هر دو با این خط یا با این میانجیها هستند که تعریف دقیق خود را پیدا میکنند.
بنابراین حجم عمده کتابهای این طیف همان چیزی صنعت نظریه است که برای شما عرض کردم؛ نوعی فست سابجکت و این فست سابجکت به هیچ عنوان کار نظری نیست.
به همین دلیل است که کنش سیاسی درستی از عامه مردم سر نمیزند و فی المثل منتظرند تا در انتخاباتها ببیند که فلان سلبریتی یا فلان مقام سابقا سیاسیِ اکنون سلبریتی شده به چه کسی رأی میدهد تا آنها هم به او رأی دهند؟
عامه مردم در حال گذران زندگی خود هستند. ببینید همه آنهایی که بر ضد فیلم فارسی مطلب نوشتهاند، به این نکته بی توجه بودند که فیلم فارسی از زیست ما ایرانیان بیرون آمده است. حالا در یک دوره تاریخی خاص.
مهم این است که به خاطر وجود و کار فکری همان روشنفکر جبههای که خدمت شما گفتم، در داخل همین جریان فیلم فارسی ضد جریانی شکل میگیرد و از داخل این ضدجریان آثاری چون «کندو» اثر فریدون گله یا «فرار از تله» اثر جلال مقدم ساخته میشود. یا از دل همین جریان فیلم فارسی است که سینمای علی حاتمی بیرون میزند. بنابراین نتیجه طبیعی زیست ما فیلم فارسی بوده، فقط این شانس را داشتیم که تعدادی از فیلمسازهای ایرانی که اتفاقاً در غرب هم تحصیل کرده بودند به ایران آمده و فیلم فارسی ساختند، اما آنقدر خودآگاهی داشتند که از دل همان جریان یک موج نویی را در سینما ایجاد کنند. البته فراموش نکنیم که در سینمای پیش از انقلاب و فیلم فارسیها حداقل قابهای درست دیده میشد، در سینمای بدنه امروز ایران که تقلیدی از همان سینمای فارسی همین قاب درست هم دیگر دیده نمیشود.
بنابراین در آن دوران روشنفکر همچنان مستقل بود و بر وجود اجتماعی مستقل خود تاکید میکرد. از جمله بهترین مثالهای این روشنفکران زنده یاد مصطفی رحیمی. هیچ حکومتی نتوانست طوقش را به گردن رحیمی بیندازد. او بجز نقد شدید فرهنگ و سیاست در پیش از انقلاب، در کمال احترام و عزت و بدون فحاشی به نقد سیاستهای کشور در پس از انقلاب نیز پرداخت و در خود ایران هم بدون مشکلی زندگی کرد تا اینکه به درود حیات گفت. زندگی مصطفی رحیمی بهترین مثال برای وجود اجتماعی مستقل یک روشنفکر است.
ما اکنون چنین کسانی را نداریم. میتوان گفت که این دست از روشنفکران تا اوایل دهه ۷۰ شمسی هم حضور داشتند، اما از آن زمان به بعد دیگر در دل تاریخ گم شدند. اکنون بسیاری از روشنفکران یا بوروکرات هستند یا تکنوکرات یا یک مشت انتلکتوئلند. کسانی هم هستند که به صورت فردی مشغول کارند اما زورشان به هیچ جایی نمیرسد و تعداد دیگری هم که دیگر حوصلهای برای کار کردن ندارند. من وقتی به پشت سر خودم نگاه میکنم و میبینم که آدمی به نام مصطفی رحیمی وجود و حضور داشته و کار فکری کرده است، از خودم خجالت میکشم. ما چنین کسانی را داشتهایم و اگر نخواهیم راه او را ادامه بدهیم از دور خارج خواهیم شد.
اخبار
معرفی مجموعه داستان «شبی که عاشق فانوس شدم» در خانه فرهنگ گلها
خانه فرهنگ گلها در دومین نشست ویژه برنامه «گفت و گوی کتاب» روایت داستانهایی از مجموعه « شبی که عاشق فانوس شدم « چهارشنبه 26 تیرماه، با حضور پروین مختاری نویسنده کتاب برگزار می کند.
به گزارش امتیاز، فرهنگ سرای سرو؛ خانه فرهنگ گلها دومین نشست «گفتوگوی کتاب» را با معرفی مجموعه داستان «شبی که عاشق فانوس شدم» چهارشنبه ۲۶ تیر ماه ساعت ۱۱ برگزار میکند.
این کتاب نوشته پروین مختاری شامل ۱۵ داستان کوتاه است و در ۱۲۰ صفحه توسط نشر افراز منتشر شده است.
در این نشست پروین مختاری نویسنده کتاب چند داستان از این مجموعه را روایت خواهد کرد و پس از آن درباره چگونگی شکلگیری فضاهای داستان توضیح خواهد داد. در ادامه نیز گفتوگوی مخاطبان با نویسنده انجام خواهد شد.
فانوسها پرواز میکردند، مسافرت علمی، فقط میخواستم مسافرت بروم، آینه، پارک ملت، زنجیرها را دوست دارم، جشن تولد، واهمه، شکستنیها، خانه عمه مثل امامزاده بود، جاده هراز، راز زینت، نقطه نورانی، تصادف و گردباد داستانهای این مجموعه را تشکیل میدهند.
علاقهمندان برای شرکت در برنامه میتوانند به خانه فرهنگ گلها واقع در خیابان کارگر شمالی، بالاتر از خیابان فاطمی، کوچه دیدگاه، پلاک ۲۸ مراجعه کنند و برای دریافت اطلاعات بیشتر از برنامههای فرهنگی با شماره ۸۸۹۸۳۶۰۳ تماس بگیرند.
بهزودی در شهر کتاب؛
دوره آموزشی «حافظ و گوته»
برگزار میشود
دوره آموزشی ادبیات جهان و گفتوگوی ملل (حافظ و گوته) بهزودی با تدریس نوید نادری در مرکز فرهنگی شهر کتاب برپا میشود.
نام دیوان غربی شرقی گوته برای ایرانیان نامی آشناست و به گواه یکی از مترجمان فارسی دیوان، حتی آشناتر از نام West-Östlicher Divan نزد آلمانیها. شرح پناه بردن گوته پیر و جنگزده به «روح بلند حافظ» که «حافظه ماست»، بارها گفته شده اما در دو دهه اخیر با رونق بحثهای نظری درباره مفهوم «ادبیات جهان» نام گوته بیشتر به عنوان واضع این مفهوم برده میشود.
دوره آموزشی حافظ و گوته علاوه بر ارائه خوانشی از دیوان غربی شرقی، به بافت تاریخی اجتماعی و ادبی آشنایی گوته با شعر حافظ و پاسخ محققان ایرانی معاصر به دیوان گوته میپردازد. در این دوره آموزشی سعی میشود با دقت در این بافت شرایط امکان گفتوگوی این دو شاعر به شکل دقیقتری تبیین شود.
این دوره آموزشی ۶ جلسه خواهد داشت که سرفصلهایش به این شرحاند:
«مقدمه: جستجوی نخستین زبان بشری و نهضت ترجمهی متون شرقی»، «بافت تاریخی اجتماعیِ مواجههی ادبی گوته با حافظ: تنش ادبیات ملی و ادبیات جهانی»، «بررسی آرای برخی محققان ایرانی دربارهی دیوان غربی شرقی»، «خوانش دیوان غربی شرقی (اشعار)»، «خوانش دیوان غربی شرقی (یادداشت و مقالات)» و «جایگاه زبان عربی در ادبیات اروپای قرون میانه: نگاهی دیگر به تاریخ گفتگوهای غربی شرقی».
جلسات آموزشی «حافظ و گوته» روزهای دوشنبه از ساعت ۱۵ تا ۱۷ برگزار میشود. اولین جلسه نیز روز دوشنبه ۲۸ مرداد خواهد بود.
علاقهمندان برای حضور در این دوره آموزشی میتوانند تا ۲۰ مرداد در ساعات اداری به مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، نبش کوچه سوم، مرکز فرهنگی شهر کتاب مراجعه کنند.
«انداز جهان» کانال
اردوی سحر بررسی می کند
تلاش اروپا برای حفظ برجام
«اندز جهان» کانال اردوی شبکه سحر به نگرانی اروپا از بر هم خوردن برجام می پردازد.
به گزارش روابط عمومی معاونت برون مرزی رسانه ملی ، امروز بیست و پنجم تیرماه برنامه «انداز جهان» (میزگردسیاسی) کانال اردو به نگرانی اروپا از کاهش تعهدات ایران در اجرای برجام اختصاص دارد.
در این برنامه به صحبت های روز گذشته «فدریکا موگرینی » مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از پایان جلسه خود با وزیران امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، درباره برجام پرداخته است.
مسئول سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا در سخنان خود تایید کرده است : «بسیاری از کشورهایی که مخالف برجام بودند، امروز از ایران میخواهند آن را کاملا اجرا کند و هیچ یک از طرفهای برجام معتقد نیستند که کاهش تعهدات ایران به معنای نقض کامل توافق هستهای باشد.»
«انداز جهان» کانال اردو با بهره مندی از مجریان و کارشناسان خبره خبری، هر شب بینندگان و مخاطبان خود را با موضوعات مهم سیاسی روز آشنا و مسائل مهم جهانی را از ابعاد مختلف بررسی می کند.
محسن روخ دوست تهیه کننده برنامه و سید حسام الدین مهاجری هم کارشناس محتوایی برنامه است.
«انداز جهان» امشب ساعت 20:30 به وقت تهران از کانال اردوی شبکه سحر پخش می شود و تکرار آن فردا بیستم و ششم تیر ساعت 2:30 دقیقه بامداد است.
مروری بر روزشمار دفاع مقدس
تلاش سیاسیون ایرانی برای توجه به غرب در اوج اقتدار ایران
سال های دفاع مقدس برای بسیاری از ایرانی ها می تواند آمیزه ای از خاطره و درس باشد، یادآوری اتفاقات آن دوره خود می تواند کمک کند که امروز هم در مقابل تهاجم دشمنان آماده تر باشیم. خبرگزاری مهر هم در همین راستا در نظر دارد تا سلسله گزارش های منظمی را پیرامون روزشمار دوران دفاع مقدس آماده و منتشر کند.
در اولین ماه های بعد از انقلاب کشور دچار درگیری های داخلی شده بود که اکثر آنها از سوی منافقین و گروه های ضد انقلاب سامان دهی می شد. مهم ترین اتفاق در ۲۴ تیر سال ۵۸ مربوط است به درگیری ها در شهر خرمشهر که در یکی از این موارد نارنجکی به داخل مسجد پرتاب کردند.
درگیری ها در خرمشهر در خردادماه شدت زیادتری داشت و عناصری موسوم به «خلق عرب» پشت این حوادث بودند، اما با ایستادگی مأموران سپاه پاسداران و حمایت مردی این درگیرها کاهش پیدا کرد و به مرور شهرها از عناصر تروریست تخلیه می شد، اما در آخرین مورد آنها اقدام به تعرض به مسجد جامع خرمشهر کردند.
در پی اقدام به پرتاب نارنجک در مسجد جامع خرمشهر، ماموران سپان عده ای وابستگان گروه چریکی را دستگیر کردند و با اطلاعیه شمار ۱ دادستانی مشخص شد که حکم اعدام برای ۳ تن از آنها صادر شده است. از سویی با تصمیم جلسه شورای شهر با ریاست استاندار وقت خوزستان، مقرر شد شیخ شبیر هم که منزل او به سنگر ضد انقلاب ها تبدیل شده بود از شهر منتقل شود. از سویی در پی این حوادث سید محمدرضا علوی، فرماندار وقت خرمشهر در آخرین ساعات از سمت خود استعفا کرد.
اخبار حوادث استان خوزستان در این مقطع به تهران هم رسیده بود و به همین مناسبت حسن نزیه، رئیس وقت شرکت ملی نفت و صادق طباطبایی، سخنگوی دولت با امام خمینی دیداری انجام دادند.
در همین روز همافران پایگاه دوم تبریز که در تحصن به سر می بردند اطلاعیه منتشر کردند و درجه داران و افسران این پایگاه خواستار تصویب هرچه سریعتر طرح توحیدی درجه داران شدند.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی هم در چنین روزی در مدرسه فیضیه قم سخنرانی انجام داد و طی آن تحرکات ضد انقلابی های گروه های چپ و راست کشور را مورد شماتت قرار داد، از سویی وی در این سخنرانی به افشاگرای درباره اقدامات ضد ملی رژیم سابق پرداخت.
در روز ۲۴ تیر سال ۶۱ نیروهای عراقی پاتکی را در محدوده قرارگاه قدس ترتیب دادند که با وجود تصرف یک خاکریز حساس خیلی زود با واکنش نیروهای خودی مواجه شدند. همچنین نیروهای وابسته به رژیم بعث حملاتی را با هواپیماهای عراقی به اماکن مسکونی انجام دادند و مناطقی از شهرهای اسلام آباد، دهلران، ایلام بمباران شدند.
از جمله اتفاقات دیگر این روز می توان به واکنش شورای امنیت سازمان ملل و کاخ سفید به همراه رئیس جمهور مصر و پادشاه اردن اشاره کرد که به عملیات رمضان نیروی هوایی واکنش نشان دادند. در بیانیه فوق بر نگرانی شورای امنیت در خصوص اجرایی نشدن قطعنامه ۵۱۴ تأکید و ابراز نگرانی شده بود. کاخ سفید نیز با انتشار بیانیهای ضمن ابراز نگرانی از حمله ایران، از کشورهای عرب خواست که برای حفظ امنیت خود با امریکا مشورت کنند.
برخی مقامات سیاسی و رسانه ها در این خصوص گفته بودند:
منشی کاخ سفید گفته بود: مذاکرات با کشورهای منطقه ادامه دارد.
وزارت خارجه امریکا: اوضاع را از نزدیک تحت نظر داریم.
یک مقام امریکایی: عملیات رمضان زنگ خطر را برای واشنگتن به صدا در آورده است.
رئیس جمهور مصر و شاه اردن پیشنهاد کردند که جلسه سران عرب هر چه زودتر تشکیل شود.
خبرگزاری فرانسه نوشت: امام خمینی تمام قدرت خود را برای جنگ به کار گرفته است.
مفسر رادیو آلمان: هدف ایران خاموش کردن توپخانة ۳۰ کیلومتر بردی عراق است.
شبکة دوم تلویزیون آلمان: تهران به تهدیدهای خود عمل کرد و جنگ وارد مرحلة جدیدی شد.
نشریه دیولت حمله ایران را یک حرکت ریسکی خواند.
مفسران رسانه های همگانی استرالیا عقیده دارند که قوای ایران زمان سختی را در پیش دارند.
روزنامه کویتی «السیاسه» حمله ایران را در ردیف حمله اسرائیل به لبنان خواند و افزود: عربها حتی فریاد زدن را نیز فراموش کرده اند. وقتی عراق در خاک ایران بود عربها از عراق حمایت نکردند.
هندوستان تایمز: حمله ایران برگزاری کنفرانس غیرمتعهدها [در بغداد] را به خطر انداخته است. صدام فکر میکرد که میتواند انقلاب ایران را از بین ببرد.
چهار سال بعد، یعنی ۲۴ تیر سال ۶۵ حجت الاسلام هاشمی رفنسجانی در مورد ادامه شرایط جنگ در اظهار نظری گفته بود: کشورهای منطقه درباره ایران بر سر دوراهی قرارگرفتهاند؛ شرکتهای بزرگ، سرمایه گذاری در عراق را خطرناک میدانند؛ امروز قاطعیت علیه جمهوریاسلامی جای خود را به تردید دادهاست.
همچنین وی تأکید کرده بود: برنامهریزی ما برای خاتمه جنگ بسیار جدی است و طبق طرحی جدید قرار بر این است که سپاه حداقل پانصد گردان مجهز به اجرای عملیات آماده کند و نیروهای ارتش نیز با امکانات اضافی توانائیهای خود را بیشتر و قویتر کند.
از سویی محسن رضایی، از فرماندهان ارشد در جنگ تحمیلی هم گفته بود: جنگ ۷۵ روزه در فاو، ۵۰درصد افسران عراقی را نابود کرد.
وزیر کشور در چنین روزی خبر از آمادگی برای عملیات بزرگ را داد و اعلام کرد ۳۰۰ هزار نفر از مشمولان خدمت نظام وظیقه خود را به مراکز آموزشی معرفی کردند. فرمانده نیروی زمینی سپاه هم دستور تشکیل گردان های قائم را صادر کرد.
این اقدامات ایران توجه رسانه های بین المللی را جلب کرد، به طوری که نیوزویک نوشت: ایران در حال بسیج نیرو جهت حمله برای قطع جادة اصلی بصره است.
انستیتو مطالعات استراتژیک لندن هم در گزارشی خبر آمادگی دفاعی ایران را چنین گزارش کرد: چین اوائل سال ۱۳۶۴، ۶/۱ میلیارد دلار اسلحه به ایران فروخته است.
در گزارش های دیگری رسانه های بین المللی و مراکز تحقیقاتی هم خبرها حکایت از وحشت غربی ها از آمادگی برای مقابله با عراق دارد. یکی از تهیه قطعات یدکی و جنگ افزار توسط ایران هراس دارد و دیگری می نویسد ایران مواد منفجره ای را تهیه کرده است.
به همان نسبت که فضای رسانه ای بین المللی نشان می دهد جهان پی به قدرت ایران برده است، از داخل خاک عراق خبر می رسد که ۵۵ هزار خانواده عراقی مجبور به سکونت در اردوگاه های اجباری شده اند چرا که عوامل رژیم بعث خانه آنها را ویران کرده اند. از طرفی هم معاون وزیر خارجه انگلیس به صراحت اعلام کرد که عراق از سلاح شیمیایی در جنگ با ایران استفاده کرده است و تسهیلات کاملی برای تولید صدها تن گاز خردل و اعصاب دارد.
مهندس میرحسین موسوی در چنین روزی طی پیامی به نخست وزیر فرانسه سالروز انقلاب این کشور را تبریک گفت و ابراز امیدواری کرد که رابطه ایران و فرانسه در مسیر عادی سازی پیش برود.
البته رسانه های بین المللی علی رغم اذعان شان به قدرت ایران در مقابله با عراق گزارش هایی هم از تخریب زیرساخت های اقتصادی می دادند، به عنوان مثال آسوشیتدپرس در چنین روزی نوشت: تنها ۵ مخزن از ۳۶ مخزن جزیره خارک برای بارگیری نفتکشها قابل استفاده است؛ حمله عراق با میراژ به تأسیسات جدید نفتی سیری جهت جلوگیری از صدور نفت.
در مقابل تایمز هم در گزارشی از تأثیر کاهش قیمت نفت در اقتصاد عراق و تأمین ۴۰درصد مخارج ارزی از درآمد نفتی نوشت.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4081/17908/69244
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4081/17908/69245
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4081/17908/69246
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4081/17908/69247
|
عناوین این صفحه
- پیشنهاد تغییر نام استان گلستان به هیرکانی
- روشنفکران ارگانیک دولت، میانمایگی را رواج دادهاند
- اخبار
- تلاش سیاسیون ایرانی برای توجه به غرب در اوج اقتدار ایران