|
میراث مشترک مسعود
بدهی های فراوان برای استقلال، پرسپولیس و فدراسیون فوتبال
هومن جعفری
قصه این روزهای فوتبال ایران مشترک است اگرچه آدم هایی که روایتگرش هستند، متفاوت باشند. حدیث امروز فوتبال ایران بی پولی است.
درد این روزهای فوتبال ایرانی مشترک است اگرچه روایتگرانش آدم هایی متفاوتند. آدم هایی که این روزها با صداها و اسم های متفاوت و مختلف و برای مخاطبانی مختلف، قصه ای تکراری را حکایت می کنند؛ بی پولی!
درد فوتبال ایران امروز بی پولی است اگرچه تجربه ثابت کرده که در روزگاری که شیرفلکه پول هم باز بود و سرازیر می شد، داستان های دیگری داشتیم. قصه ناکارآمدی مدیریت دولتی، بی تفاوت بودنش نسبت به امانتی که در دستانش قرار دارد و از هرچیز مهمتر، بی مسئولیتی مدیران در ضررهایی که می زنند و فرارشان از زیر کوه بدهی های که برجای می گذارند - همراه با لبخندی لبخندی شیک و زیبا – آتشی بر دل دلسوزان می زند که خاموش شدنی نیست. این روزها فوتبال ایران درگیر بی پولی است اما بی پولی تنها نوک کوه یخی است که از زیر آب بیرون زده. این که سه برند فوق مهم ورزشی ما یعنی تیم ملی، استقلال و پرسپولیس توان اداره امورات خود را ندارند، تلخ ترین اتفاقی است که رخ داده.
باور اینکه این سه برند یا نامواره، نه مدیراقتصادی دارند، نه نگارش اقتصادی دارند و نه حتی تعریف درستی از حدود و شمول واژه برند، برای هر مجموعه معتبر اقتصادی ناممکن است اما حقیقت دارد. استقلال و پرسپولیس و برند فوق معتبر تیم ملی، به هیچ عنوان با قواره بزرگی خود اداره نمی شوند و نتیجه اش این می شود که غنی ترین نام های تجاری ایران خالی ترین حساب های بانکی را دارند.
فدراسیون فوتبال
فدراسیون فوتبال این روزها تنها یک کلمه را مناسب وصف حال خود می بیند. آشفتگی! فدراسیون فوتبال ایران رئیس ندارد، اساسنامه اش مورد تایید فیفا نیست، بر سر مسئله بسیار مهم ورود بانوان به ورزشگاه به نهادهای بالادستی در ایران و جهان به مشکل خورده، حساب بانکی اش خالی است، اعتبار بین المللی اش کاهش یافته، برای صعود به جام جهانی به مشکل خورده، بر سر پرونده ویلموتس در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته و برای بازیابی اعتبار به پایان رسیده اش ناچار است به اخباری چون مذاکره غیرشفاف با استراماچونی دست بزند.
فدراسیون فوتبال در تمام تصمیم گیری های کلان خود مل همیشه مسیری غیرعاقلانه و غیرشفاف را انتخاب می کند که طبیعتا به فرموده مقام بالادستی است. نمونه اش بحث راه انداختن مجدد مسابقات لیگی است که سیزده تیم از شانزده تیمش خواستار تعطیلی آن هستند. وقتی برای فدراسیون نظر «سیزده شانزدهم» از تیم های برگزار کننده مسابقاتش اهمیت ندارد، چرا باید وقت مان را تلف کنیم و از عقلایی بودن یا حداکثری بودن تصمیمات این فدراسیون سخن بگوییم؟
استقلال
در چنبره بدهی های تمام نشدنی و قراردادهای قرض الحسنه عجیب و غریب سودداری است که تمام تعابیر ما از بانکداری اسلامی را زیر سوال می برد! تیم آبی پوش پایتخت در سال گذشته و به روال سال های قبل، فستیوالی از تغییرات و جدایی های نامناسب را پشت سر گذاشت که به فاجعه امروز منجر شده است. وضعیت مبهم قراردادهای تجاری، وضعیت نامشخص مبالغ هزینه شده در این تیم و نامشخص بودن آینده باشگاه سبب شده تا همه چیز در پرده ای از ابهام قرار بگیرد. استقلال در همین لحظه که با شما صحبت می کنیم، هیچ برنامه اقتصادی معتبر در حال اجرایی ندارد. اسپانسری ندارد اما این اطلاع هم در دست نیست که آیا قراردادهای موجود، اجازه عقد قراردادهای جدید را می دهند یا خیر! میزان بدهی های باشگاه بیش از حد تصور است و بدهی های روی هم انباشته شده، سرعت کار مدیران جدید را کاهش می دهد ضمن اینکه دخالت های وقت و بی وقت وزیر ورزش در انتصابات باشگاه نیز، صدای هواداران را درآورده.
مدیر جدید استقلال در نخستین ماهی که گذشت، میزانی از بدهی بازیکنان را پرداخت کرد و قرارداد یک مجموعه تمرینی جدید را امضا کرد اما مشکلات فراتر از اینها هستند. آزمون جدید او در آغاز ماه دوم مدیریتش پرداخت حقوق عق افتاده چند ماه گذشته دیاباته و میلیچ است که برای هواداران استقلال بسیار اهمیت دارند.
استقلال این روزها نه مدیربرند دارد و نه مدیر اقتصادی. چشم انداز این تیم با اختلافات درونی و جنگ های درون تیمی، روشن نیست مخصوصا اگرانبوه هوادارانی را در نظر بگیریم که درست یا غلط، کوچکترین اعتمادی به باشگاه و تصمیم گیرندگانشان ندارند.
پرسپولیس
اوضاع برای تیم سرخپوش پایتخت هم تلخ است. میزان بدهی های پرسپولیس از استقلال بیشتر است خاصه در زمینه تعهدات ارزی اما نمود رسانه ای باشگاه سبب شده تا فشارها روی رقیب بیشتر باشد. پرسپولیس هم مثل فدراسیون فوتبال رئیس یا مدیری بالای سرخود نمی بیند و درست مانند استقلال از جنگ های پیدا و پنهان مدیریتی لطمه می خورد. از طرف دیگر بازهم مثل استقلال، درگیر قراردادهایی است که در زمان مدیر قبلی بسته شد و حالا طرفین به اختلافاتی خورده اند که نمی شود نه کتمانش کرد و نه حل شدنی می نماید.
پرسپولیس همچنین با انواع و اقسام بدهی های مختلف سرو کله می زند. بدهی فیفایی فعلی، بدهی های فیفایی بعدی (کالدرون و بازیکنان بعدی)، بدهی به شهرخودرو( بابت جدایی هنوز پر از سوال یحیی گل محمدی)، بدهی به بازیکنان این فصل و فصل های گذشته و خدا می داند بدهی به کدام طلبکاران دیگری. پرسپولیس هم مثل استقلال با بحران بدهی های انباشته شده طرف است. تمام تبلیغات آنها در زمینه درآمدزایی روی تبلیغاتی بود که برای اپلیکیشین خود انجام می دادند که آنهم به اختلاف خورد و مشخص شد که سودی درکار نبوده.
اوضاع پرسپولیس هم مطلوب نیست.
میراث سلطانی فر
کاش یکی بتواند از رئیس مجمع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس سوال کند که حاصل حضور چند ساله اش در این سمت، غیر از رهنمون کردن دو باشگاه به سمت ورشکستگی محض چه بوده است؟ کاش مسعود سلطانی فر که متاسفانه خود را یک نخبه ورزشی می داند، دستکم در زمینه بلایی که بر سر این دو تیم و همچنین فدراسیون فوتبال آورده، با خودش صادق باشد.
تا کرونا نرود خبری از فوتبال نیست!
هنوز معلوم نیست که 9 هفته پایانی رقابتهای لیگ برگزار خواهد شد یا نه. اگر چه روز گذشته خبرگزاری صداوسیما اعلام کرد بازیهای لیگ برتر از 15 خرداد پیگیری خواهد شد و این موضوع به اطلاع باشگاهها هم رسیده منتهی تا زمانی که ستاد مقابله با کرونا تصمیم نهایی در این زمینه را اتخاذ نکند، نمیتوان با قطعیت درباره زمان شروع لیگ صحبت کرد.
فردا، پس فردا یا آخر هفته؟
چهار روز قبل بود که علیرضا وهابزاده مشاور وزیر بهداشت اعلام کرد تا 15 اردیبهشت- 2 روز دیگر- میتوان تصمیم بهتری درباره سرنوشت لیگ برتر گرفت. وهابزاده البته در حرفهایش به این نکته هم اشاره کرده که تا آخر این هفته شرایط برای وزارت بهداشت و ستاد کرونا مشخص خواهد شد. از طرف دیگر ایرج حریرچی معاون وزیر بهداشت در بخشی از کنفرانس خبری امروزش اعلام کرد درباره بازگشایی اماکن ورزشی، فردا و در جلسه ستاد کرونا تصمیم گیری خواهد شد. به همین دلیل از فردا تا آخر هفته باید منتظر اعلام تصمیم نهایی درباره سرنوشت لیگ برتر باشیم
لیگ برتر خرداد شروع میشود؟
صحبتهای امروز معاون وزیر بهداشت یک نکته مهم دارد. او اگر چه گفته که تکلیف آغاز لیگ برتر فوتبال هنوز مشخص نیست اما باشگاهها میتوانند با حفظ ایمنی بهداشتی تمرینات را آغاز کنند. جمله پایانی او نشان دهنده این است که امیدواری درباره ازسرگیری رقابتها وجود دارد و به همین دلیل به تیمها اجازه تمرین کردن داده شده است اما هنوز سازمان لیگ در این باره تصمیم گیری نکرده است. با توجه به آنکه تیمها حداقل به 3 تا 6 هفته تمرین برای آماده سازی احتیاج دارند، شاید بعد از پایان ماه رمضان و در هفته پایانی خرداد شاهد لیگ باشیم منتهی دو روایت دیگر هم درباره تاریخ شروع احتمالی لیگ وجود دارد. یکی 15 خرداد و دیگری دهه آخر خرداد یا اوایل تیر.
تصمیمی که ریسک زیادی دارد
قطعا همه از شروع مسابقات استقبال خواهند کرد البته به شرطی که پای جان انسانها در میان نباشد. به نظر میرسد در شرایط فعلی هیچ کسی دوست ندارد مسئولیت شروع مسابقات را به عهده بگیرد تا اگر خدایی نکرده از بین اهالی فوتبال کسی به کرونا مبتلا شد، انتقادها سمت شخص یا سازمان خاصی نشانه گرفته نشود. به همین دلیل است که مدیران فدراسیون و سازمان لیگ، همه چیز را منوط به نظر ستاد مقابله با کرونا دانستهاند و مسئولان این ستاد هم هنوز زمان خاصی را برای این مساله در نظر نگرفته اند و حتی این احتمال وجود دارد که از جلسه فردای ستاد کرونا هم تاریخ جدیدی برای شروع لیگ بیرون نیاید و آنها باز هم به سنجش شرایط کشور بپردازند.
مخالفت کانون مربیان با ادامه لیگ
دقایقی قبل بود که کانون مربیان فوتبال ایران در نامهای به وزیر ورزش خواهان نیمه کاره ماندن رقابتهای این فصل شد. نکته مهم این نامه، اشاره به درخواست 13 باشگاه از 16 باشگاه حاضر در لیگ برتر برای نیمه کاره ماندن لیگ است. ادعایی که سهیل مهدی مسئول کمیته برگزاری مسابقات سازمان لیگ هم آن را تائید کرده و حالا باید دید با توجه به اینکه اکثریت باشگاهها خواهان نیمه کاره ماندن لیگ هستند، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال چه تصمیمی درباره این موضوع خواهد کرد.
سه سناریو برای لیگ نوزدهم
سناریوی اول اعلام قطعی نیمه کاره ماندن لیگ و معرفی قهرمان است. تصمیمی که به تازگی در کشور فرانسه هم گرفته شده و پاری سن ژرمن به عنوان قهرمان این مسابقات معرفی شده منتهی معرفی پرسپولیس به عنوان قهرمان لیگ نوزدهم- در صورت اجرایی شدن این سناریو- قطعا با مخالفتهایی مواجه می شود و تیمهای تعقیب کننده پرسپولیس روی این موضوع مانور خواهند کرد که فاصله 10 امتیازی در 9 هفته احتمال دارد قابل جبران باشد و نباید پرسپولیس به عنوان قهرمان معرفی شود.
سناریوی دوم، تعطیلی لیگ بدون اعلام قهرمان است. یعنی فقط اعلام رتبه تیمها و سهمیه های لیگ قهرمانان آسیا باشد و خبری از قهرمانی و جام نباشد. طبیعتا این تصمیم هم با مخالفت شدید پرسپولیسیها مواجه شد و آنها زیر بار تعطیلی لیگ با این شرط نخواهند رفت. یک راه دیگر هم هست. اینکه مسئولان مربوطه تا پایان ماه خرداد صبر کنند و اگر در آن زمان شرایط ادامه لیگ وجود داشت، دستور ادامه لیگ را صادر کنند. نکته مهم اینکه طبق نظر فیفا هر تصمیمی که درباره لیگ گرفته شود، باید رضایت تمام باشگاهها را داشته باشد و حالا که تمام باشگاهها روی سرنوشت لیگ با هم نظر مشابهی ندارند، کار مسئولان برگزاری مسابقات برای انتخاب یکی از این سه سناریو، اصلا راحت نخواهد بود.
بازیکنان خاص لیگ برتر؛ قوی، خشن و غیرقابل مهار
هفته آخر برای تصمیم گیری برای ادامه یا اتمام لیگ برتر نوزدهم فرا رسیده و به نظر میرسد در چند روز آینده ستاد ملی مقابله با کرونا درخصوص مابقی بازیهای باقی مانده تصمیم گیری کند. هرچند که در این بین یکسری نفع را در اتمام لیگ و یکسری در ادامه آن میبینند اما هرچه هست سنگینی کفه به نفع کسانی است که خواهان آغاز دوباره این رقابتها هستند. برهمین اساس و به واسطه بررسی هایی که در این چند هفته در لیگ داشتیم این بار نوبت به خشن ترین بازیکنان این رقابتها تا پایان هفته بیست و یکم است.
دروازه بان
نگاهی به عملکرد دروازه بانهای لیگ و بررسی آنها از منظر دریافت کارت زرد و قرمز نشان میدهد که حامد لک، دروازه بان این فصل ماشین سازی به نوعی خشن ترین گلر لیگ در بین رقبای خود است. این دروازه بان که عملکرد خوبی در ماشین داشته و توانسته بعد از انتقال از نساجی در این فصل در چندین نوبت به این تیم تبریزی کمک کند در چندین مسابقه هم کارتهای قرمز و زرد داوران را جلوی دیدگان خود دیده است. این دروازه بان که با محاسبات انجام شده تا هفته بیست و یکم 4 کارت زرد و یک کارت قرمز از داوران دریافت کرده به عنوان خشن ترین دروازه ترکیب 11 نفری آقایان خشن در لیگ نوزدهم تابه اینجای کار شناخته شود.
دفاع ها
در بین مدافعان خشن لیگ و بررسی آمار تمام بازیکنانی که در این منطقه از زمین تا پایان هفته بیست و یکم بازی میکنند اسم 4 بازیکن بیش از بقیه بازیکنان به چشم میآید. نکته شجاع خلیل زاده، عزیز معبودی، محمد دانشگر و حجت حق وردی 4 دفاعی هستند که بیش از سایر رقبای خود در این بیست و یک هفته کارت زرد و قرمز از داور بازی در جریان مسابقه دریافت کرده اند. حجت حق وردی به عنوان دفاع راست 6 کارت زرد، شجاع خلیل زاده 7 کارت زرد، محمد دانشگر 4 کارت زرد و یک کارت قرمز و عزیز معبودی 7 کارت زرد در طول این میزان از رقابتهای لیگ نوزدهم از داور دریافت کرده اند. در این بین اما یک نکته جالب در خصوص بازیکانی است که بیشترین کارت زرد را از داور گرفته اند. در این ترکیب اسم سه بازیکن به نامهای شجاع خلیل زاده، عزیز معبودی و مسلم مجدمی به چشم میخورد که به طور مشترک 7 کارت زرد گرفته اند. با این با کمک از اطلاعات سایت متریکا به این نقطه رسیدیم که در بین این سه بازیکن که یکی از آنها (مسلم مجدمی) هافبک است و دو بازیکن دیگر دفاع هستند، شجاع خلیل زاده عملکردی خشن تر داشته است. خلیل زاده این فصل در ۱۴ مسابقه فیکس و یک بازی هم تعویضی برای پرسپولیس بازی کرد که در این مدت ۷ مرتبه با کارت داور جریمه شد تا با طور میانگین هر ۱۸۳.۵ دقیقه حضورش در لیگ، یک کارت گرفته باشد. علاوه بر شجاع همان طور که گفته شد 2 بازیکن هفت کارته دیگر هم هستند که با توجه به دقایق کمتری که شجاع نسبت به مجدمی و معبودی بازی کرده، او متوسط دریافت کارت بالاتری داشته تا به این شکل خشنترین بازیکن لیگ لقب بگیرد.
هافبک ها
آقایان خشن در خط میانی هم دست کمی از دیگر بازیکنان لیگ در دریافت کارت زرد و قرمز ندارند. که در این بین محمد محبی، هافبک ملی پوش گلزن و خلاق زردهای نصف جهان که خیلی زود عملکردش در لیگ برتر به چشم آمد، رکوردار به حساب میآید. بازیکنی که در این فصل و تا پایان هفته بیست و یکم 2 کارت زرد و 2 کارت قرمز از داور مسابقه گرفته است. هرچند این رکورد محبی از حیث دریافت اخطار و اخراج از قاضی مسابقه است اما هستند بازیکنان دیگری در لیگ که در این منطقه بازی میکنند و به مراتب بیشتر از او کارت زرد گرفته اند. در این بین همان طور که در قسمت بالا هم اشاره شد، مسلم مجدمی، هافبک جوان نفت آبادان با دریافت 7 کارت زرد، رکوردار به حساب میآید و تنها بازی بیشتر او باعث شد که در کنار شجاع و عزیز معبودی عنوان خشن ترین بازیکن لیگ را به دست نیاورد. محمد آبشک، هافبک فولاد خوزستان و احسان حاج صفی در تراکتورسازی دیگر بازیکنان پرکارت زرد رقابتهای لیگ هستند که هریک با دریافت 6 کارت زرد در جمع هافبکهای خشن لیگ در ترکیب مدنظر جا گرفته اند.
مهاجمان
این روزها استقلالیها که مثل پرسپولیس شرایط مالی خوبی ندارند، به دنبال رتق و فتق مطالبات شیخ دیاباته هستند که با ارسال نامهای به باشگاه اعلام کرده که در صورت عدم پرداخت حق و حقوقش تا قبل از پایان اردیبهشت به صورت یکطرفه قرارداد خودش را با آبیهای پایتخت فسخ خواهد کرد. هرچند که مدیران باشگاه اعلام کردهاند که این مشکل حل خواهد شد اما بدون شک نبود این بازیکن که در کنار مهدی قایدی یک زوج طلایی و گلزن را تشکیل داده اند، به تیم فرهاد مجیدی لطمه خواهد زد. با این حال نکته جالب در مورد این مهاجم 8 گله استقلال این است که این بازیکن اهل مالی یکی از خشن ترین مهاجمان لیگ تا پایان هفته بیست و یکم به حساب میآید و از این حیث با دریافت 4 کارت زرد یک رکوردار به حساب میآید. در کنار شیخ دیاباته دیگر مهاجم لیگ که این فصل کارت زرد دریافت کرده، سجاد شهبازاده است. مهاجم سپاهان حتی از شیخ دیاباته هم کارت زرد بیشتر دریافت کرده و با 5 کارت زرد هرچه در گلزنی ناموفق بوده در این خصوص برای خودش رکورد به ثبت رسانده است. شهباززاده تا به اینجای کار و تا پایان هفته بیست و یکم 3 بار توانسته دروازه حریفان سپاهان را باز و برای این تیم موفق به گلزنی شود.
این آقایان هم خشن هستند
در کنار این بازیکنان که توانستیم با آنها یک ترکیب 11 نفره را تدارک ببینیم، هستند دیگر بازیکنانی که در لیگ تا به اینجای کار کم کارت زرد و قرمز دریافت نکرده اند. به این ترتیب محمد ابراهیمی با 6 کارت زرد، وحید حیدریه با 6 کارت زرد، اسلامی خواه با 6 کارت زرد، شهریار مغانلو با یک کارت قرمز و 2 کارت زرد و عیسی آل کثیر با 6 کارت زرد دیگر رکوردداران لیگ نوزدهم تا هفته بیست و یکم هستند که کارتهای رنگارنگ را از سوی داوران مقابل چشمان خود دیده اند. در این بین شاخص ترین بازیکنان این گروه از بازیکنان عیسی آل کثیر و شهریار مغانلو هستند که بالاتر از دیگر رقبای مدعی آقای گلی با 10 گل زده در صدر این جدول قرار دارند.
اخبار
آقای خلیلزاده! استوری استقلالیها را ندیدید؟
آرتین زهرابی
اسماعیل خلیلزاده که نمیدانیم امروز از او باید با چه عنوانی یاد کنیم (دوست و مشاور وزیر یا رئیس هیئت مدیره باشگاه و سرپرست سابق استقلال!) پس از حضور در باشگاه استقلال گفت: هیئت مدیرهای که اختلاف نداشته باشد هیئت مدیره توانمندی نیست. منهای این نکته که خلیلزاده در هر کدام از این سمت ها به استقلال ورود کرد مدیر موفقی نبوده، می ماند بحث ادعای تازه او درباره اختلافات موجود در هیئت مدیره!راستی این هیئت مدیرههای ناهمگون که شاهکار بیبدیل وزارت ورزش در تاریخ دو باشگاه پرسپولیس و استقلال است آیا بر اساس ادعای اسماعیل خلیلزاده در اوج اختلاف، توانمند هستند؟ اگر این طور است میتوانیم از او خواهش کنیم تعریف مدیران توانمند و تکنوکرات را بازگو کند؟ هیئت مدیره توانمند، قاعدتا شکل و شمایل مدیرانی است که باشگاه را از ورشکستگی نجات بدهند، چالههای عمیق دیگر بر سیاه چاله باشگاه اضافه نکنند و البته توان کنترل و مدیریت تیم کادرفنی را داشته باشند. این هیئت مدیره توانمند به زعم آقای خلیلزاده با استراماچونی چه کرد؟ آیا هرگز توضحی قانعکننده پیرامون مذاکرات دوحه داده شد؟ این مدیران توانمند چرا نتوانستند استراماچونی را حفظ کنند و اگر توان حفظ او را نداشتند چرا این مربی را آوردند؟ مدیران پراختلاف اما توانمند استقلال چرا جلوی بیانیهها و اعتراضهای مفصل بازیکنان را نمیگیرند و آنها چرا از هیئت مدیره ناامید میشوند و برای حل مشکلات خود به آقای وزیر در فضای مجازی مینویسند؟ پروندههای متعددی از بازیکنان خارجی استقلال در کمیته انضباطی فیفا، یا مفتوح است یا به مرحله صدور رای و ابلاغ رسیده؛ این مدیران توانمند کدامیک از این مشکلات را حل کردند؟ هیئت مدیره پر اختلاف و البته توانمند استقلال چرا نمیتواند با فرهاد مجیدی صحبت کند؟ مسئله مجیدی چیست که وقتی پس از مدتها از دبی به ایران برمیگردد به جای حضور در باشگاه استقلال، بیخبر به شمال میرود؟ این کجایش توانمدی است؟ این که همهاش شده اختلاف نظر!
استقلال در دل خود مدیرانی را میپروارند که مثل علی فتحاللهزاده از اداره استقلال با این حجم مشکلات عاجزند اما پیشنهاد باشگاهداری از لیگ سوئیس دارند! شاید اسماعیل خلیلزاده هم در جاده فتحاللهزاده رکاب می زند که اختلاف میان اعضای هیئت مدیره را تقبیح نمی کند و آن را به شکل توانمندی میبیند. خلاصه روزگار عجیبی است و مشخص هم نیست این قصه تا کجا ادامه دارد!
لگدمال شدن استقلال مطالبهگر بهدلیل بیپولیها
باشگاهی با بیش از ۷۰ سال قدمت که نام قدیمیترین باشگاه ایران را هم یدک کشیده این روزها بهدلیل کجسلیقگیها، نابلدیها و تصمیمهای نادرست در بخش قراردادهای فیمابین در شرایطی قرار گرفته که برای پرداخت مبالغ جزئی به بازیکنان و اعضای کادر فنی خود نیز با مشکل مواجه است و اینطور که از اظهارات مدیران کنونی این باشگاه پیدا است راهحلی برای برونرفت از دستاندازهای مالی وجود ندارد. مدیران جدید استقلال با بیان اینکه بودجه سالهای آتی استقلال نیز مصروف سالهای پیش و سال جاری شده، میکوشند خود را از این مهلکه بزرگ دور کنند و وقت و زمان کافی را از بازیکنان و افکار عمومی بگیرند تا شاید در آینده بتوانند از طرقی دستمزد بازیکنان را پرداخت کنند. استقلال اما در شرایطی به این روزمرگی دچار شده که دریایی از استعداد در راه درآمدزایی است و میتواند با یک برنامهریزی آگاهانه و از سر دلسوزی انبوهی از موانع مالی را از پیش روی خود برداشته و حتی به باشگاهی سودده تبدیل شود.حسن چنین وضعیت مطلوبی در درجه نخست فراهم شدن فضای فکری مناسب برای کادر فنی و بازیکنان است تا با کمترین دغدغه، تنها به وظایف خود عمل کنند و باشگاه نیز مطالبه کافی را از آنها داشته باشد.حال و هوای سال اخیر اما جایگاه مدیر، بازیکن، مدیر و سرمربی را عمیقاً تحتالشعاع قرار داده و بهواقع خلف وعدههای مکرر موجب اعتراضها و گاهاً بهکارگیری ادبیات نامناسب از سوی بازیکنان و حتی کادر فنی در مقابل باشگاه شده و آنها بودند که در نقش مطالبهگر قد علم کرده و باشگاه را با نقدهای تیز و تند زیر سؤال بردهاند در حالی اگر بهاصطلاح همهچیز سر جای خودش قرار داشت و باشگاه وظایف خود را به عالیترین شکل ممکن انجام داده بود، درصد قابل توجهی از قرارداد بازیکنان بهواسطه واکنشهای تند و گاهاً زشت اخیر که از سوی عارف غلامی، مدافع تازهوارد استقلال دیده شد، کسر و جریمهای سنگین برای خاطیان لحاظ میشد، اما واقعیت این است که اکنون باشگاه استقلال خود در نقش خطاکار در عمل به تعهداتش ظاهر شده و بهانه را دست بازیکنان و حتی کادر فنیاش قرار داده که بیمحابا به سویش یورش ببرند و حتی حمایت درصد قابل توجهی از هواداران را نیز به سمت خود جلب کنند. البته نباید نقش فضای مجازی را نیز در لشکرکشی بهسوی باشگاه استقلال نادیده گرفت و بیگمان اگر چنین ابزاری وجود نداشت شاید هرگز شکافها تا این اندازه میان طرفها عمیق نمیشد. وضع موجود باشگاه، استقلال را بهکلی در موضع ضعف قرار داده و هیچگاه نتوانسته نقش مطالبهگر خود در برابر زیرمجموعهاش را بهخوبی ایفا کند و نتیجه میشود تنشهای اخیر که نمونهاش را در تاریخ باشگاه استقلال کمتر دیده بودیم. احمد سعادتمند، مدیرعامل باشگاه استقلال چنانچه تفکرات اقتصادی داشته باشد و راه درآمدزایی را بداند که البته در باشگاه استقلال کم نیست، شاید بتواند حتی بهطور مقطعی از این بحران گذر کند اما اگر سعادتمند نیز توانمندیهای نهفته استقلال در درآمدزایی را نادیده بگیرد بدونشک به سرنوشت مدیران ناکام دچار خواهد شد.
اخبار
به تیمهای پایین جدول رحم کنید
کرونا فوتبال را قربانی میکند. رقابتهای لیگ یک فرانسه بهطور کامل لغو شد. بعد از جلسه بین اتحادیه فوتبال فرانسه و سازمان لیگ این کشور مشخص شد که PSG بهعنوان قهرمان مسابقات فصل20-2019 لیگ یک فرانسه انتخاب شده است. به این ترتیب پاریسنژرمن برای سومین سال پیاپی بهعنوان قهرمانی این رقابتها دست یافت و آمیان و تولوز بهعنوان تیمهای سقوطکننده به دسته پایینتر تعیین شدند. این روزها درباره لیگ ایران هم شایعه تعطیلی لیگ به گوش میرسد. درحال حاضر پرسپولیس با 10امتیاز اختلاف در صدر جدول قرار دارد و با توجه به شرایط تقریبا مشابهی که این تیم با قهرمان لیگ فرانسه دارد، بهنظر میرسد که در صورت اتمام لیگ، این تیم بهعنوان قهرمان کشور انتخاب شود.
پایان یافتن لیگ و انتخاب سرخپوشان بهعنوان قهرمان لیگ چندان دور از ذهن نیست. پرسپولیس با تمام مدعیان لیگ بازی کرده و تا پایان لیگ بازیهای سختی در پیش نخواهد داشت و با توجه به اختلاف 10امتیازی، قهرمانی این تیم بسیار محتمل خواهد بود.البته نکته مهم اینجاست که این اتفاق به ضرر تیمهای پایین جدول خواهد بود. برخلاف تیمهای مدعی قهرمانی، اوضاع تیمهای در معرض سقوط بسیار حساس است. هماکنون تیمهای پیکان، شاهین بوشهر، سایپا، گلگهر سیرجان، پارسجنوبی، نساجی، ماشینسازی و نفت مسجدسلیمان تیمهایی هستند که با توجه به اختلاف چندامتیازی هم در معرض سقوط قرار دارند و به همین دلیل رقابت نفسگیری در پایین جدول در جریان است. جالب است که همه این تیمها هم در هفتههای پایانی با پرسپولیس بازی خواهند داشت و قطعا سرنوشت انتهای جدول لیگ به بازیها در مقابل این تیم بستگی خواهد داشت. پایانیافتن لیگ در چنین شرایطی قطعا به ضرر تیمی مانند شاهین بوشهر خواهد بود که در نیمفصل دوم بهسختی توانست برای تیم خود هزینه کند و با آوردن یک مربی خارجی نتایج بسیار خوبی گرفت و این شانس را دارد که در لیگ باقی بماند. قطعا درصورت حکم فدراسیون به پایان لیگ، با وضعیت فعلی جدول و سقوط این تیم، شاهین بوشهر بسیار متضرر خواهد شد و شاید باز هم سالها طول بکشد که بوشهریها به لیگ برتر بازگردند.
هنوز هم میتوانید پژمان را دست بیندازید؟
دو سالونیم پیش، یعنی دقیقا بیستویکم بهمن نودوشش بود که در جشنواره فیلم فجر، اسم پژمان جمشیدی برای بازی در فیلم سوءتفاهم به عنوان یکی از نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد اعلام شد. واکنش سینماگران در سالن چه بود؟ خنده یکدستی که کمی بوی تمسخر داشت و تیتر گزارشهای حاشیهای شد. حتی نگاه خود هیات داوران به گنجاندن اسم جمشدی بین نامزدها طوری بود که انگار داشتند به او صدقه میدادند: «خواستیم دلگرم شود.»
این شبها اما بعید است هیچکدام از آنهایی که پژمان را ریشخند کردند، سر موضع قبلیشان باقی مانده باشند. نمایش این فوتبالیست بازنشسته در هشتمین سریال تلویزیونیاش، درخشان و غافلگیرکننده بوده. پژمان در عمر کوتاه بازیگریاش هفده فیلم سینمایی هم بازی کرده که یکی از دیگری موفقتر بودهاند. سال نود و هشت، یعنی یک سالونیم بعد از همان خندههای مشهور، پژمان جمشیدی پنج فیلم روی پرده داشت که مجموعا نزدیک به شصتوسه میلیارد تومان فروش کردند. او آن سال پولسازترین بازیگر سینمای ایران شد؛ بالاتر از الناز شاکردوست، محمدرضا گلزار، جواد عزتی، مهران مدیری و دیگران.
همه اینها یعنی «استعداد» بالاخره راه خودش را باز میکند و حتی اگر لازم باشد از صخره تمسخر هم میگذرد. ما البته در همین دوران، تقلای شکستخورده هم داشتهایم؛ مثل همه کوششی که علی انصاریان دوستداشتنی کرد و به جایی نرسید. حکایت انصاریان و جمشیدی در حوزه بازیگری، شبیه داستان بچه پولدار و پسر مستعد در فوتبال است. انصاریان بعد از چند تلاش ناموفق، حتی رو به تهیهکنندگی هم آورد و شش سال پیش حدود پانصد میلیون تومان برای تولید فیلم «کلاف» با بازی خودش سرمایهگذاری کرد، اما خب یک چیزی کم بود. یک چیزی که همبازی علیانصار در پرسپولیس دارد و اتفاقا زیاد هم دارد؛ استعداد.
استراماچونی به خاطر لو رفتن قراردادش رفت!
امید روانخواه در مصاحبهای درباره علت اصلی رفتن استراماچونی از استقلال حرفهای جالبی زده است. در حالی که هواداران استقلال مسئولان وزارت ورزش را مقصر جدایی سرمربی موفق تیمشان میدانند اما روانخواه نظر دیگری دارد. او میگوید: «اینکه استراماچونی فرار کرد، همه اش به وزارت ورزش و جوانان بر نمی گردد. من خودم منتقد وزارت ورزش و جوانان هستم در بحث استقلال ولی بخشی از آن هم به خود پیشکسوتان برمی گردد و ضعف مدیریت، یک قانون ساده است، وقتی چند ماه به بازیکن و مربی پول نمی دهی همین اتفاق رخ می دهد. یک وقت است پول نبوده و نداده اند که قابل تحمل است ولی من می دانم آن زمان پول در باشگاه وجود داشت.» او در مورد انتشار قرارداد استراماچونی می گوید: «چرا وقتی قرار است استراماچونی با استقلال پای میز مذاکزه بنشیند قراردادش منتشر شد؟ به چه شکل منتشر شد و چه کسی این کار را کرد؟ قرارداد استراماچونی خط قرمزش بود چون رقمش پایین بود، متاسفانه این به مارکت او در اروپا لطمه می زد و در باشگاه می دانستند قرارداد او خط قرمزش است. برای فراری دادن استراماچونی اول خطیر را فراری دادند و یک جوری بود که شرایطش را برعلیه اش کردند که استعفا کرد و رفت و بعد از آن شرایط برای استراماچونی سخت شد و او هم رفت. وقتی شانس کمی برای بازگشت او بود قراردادش را منتشر کردند، انتشار قرارداد او توسط وزارت ورزش انجام نشد.»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4268/19482/76318
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4268/19482/76319
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4268/19482/76320
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4268/19482/76321
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4268/19482/76322
|
عناوین این صفحه
- بدهی های فراوان برای استقلال، پرسپولیس و فدراسیون فوتبال
- تا کرونا نرود خبری از فوتبال نیست!
- بازیکنان خاص لیگ برتر؛ قوی، خشن و غیرقابل مهار
- اخبار
- اخبار