|
روایتی دسته اول از نهضت بیداری
کتابی بهتر از «تاریخ مشروطه» کسروی
انقلاب مشروطه را به حق پس از مسلمان شدن ایرانیان، دومین اتفاق مهم تاریخ ایران زمین دانستهاند. رخداد بزرگی که ایرانیان را با مصائب و مشکلات حکومتهای استبدادی و همچنین به حقوق حقهشان بر مبنای دین مبین اسلام و همینطور دستاوردهای بشری در علوم سیاسی آشنا کرد و به همین دلیل اکثر ایرانیان از هر عقیده و نژاد و از هر دینی برای به ثمر رسیدن آن یکدل شدند. انقلاب مشروطه برای ایرانیان یک نظام معرفتی نوین را به همراه آورد؛ نظامی که از بازخوانی دینی، مدرنیته به دست آمده بود و بعدها راه را برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران و استقرار حکومت مردم بر مردم فراهم کرد.
تاریخ انقلاب مشروطه ایران بسیار مهم است و بازخوانی آن با رویکردهای مختلف از تمامی زوایا میتواند راه را برای حل مشکلات فعلی جامعه ایران باز کند. متاسفانه هنوز مشروطه به کمال کاویده نشده و تاریخنگاران نیز به خوبی به آن پرداختهاند. یک مشکل مهم در پژوهشها و تاریخنگاریهای جدید رویکرد ایدئولوژیک مورخان و پژوهشگران است که باعث شده هنوز هم ناگفتهها و نادیدههای بسیاری از این جریان وجود داشته باشد. بر مبنای این رویکرد حتی متون آن دوران هم به درستی دیده نشده و حتی بسیاری از متون، اسناد و خاطرات شخصیتهای موثر در این انقلاب منتشر نشده است. این در صورتی است که برای بازخوانی درست این رخداد نیازمند این متون و اسناد هستیم.
مشهورترین منابع مطالعاتی پیرامون مشروطه دو کتاب مهم احمد کسروی به اسامی «تاریخ مشروطه ایران» و «تاریخ هجده ساله آذربایجان» است. کسروی هنگام نهضت بیداری ایرانیان، خردسال بود اما بعدها با علقهای که به این جریان داشت اسناد و عکسهای مهمی را گردآوری کرد و انصافاً هم کتاب خوبی نوشت که اکنون مرجع جهانیان برای شناخت انقلاب مشروطه ایران است. شهرت کتاب کسروی باعث شد تا دیگر کتابها مغفول بمانند.
یکی از این کتابها «واقعات اتفاقیه در روزگار» به قلم یکی از سرشناسترین مبارزان راه انقلاب مشروطه یعنی ملا محمدمهدی شریف کاشانی است. این کتاب با تصحیح سیروس سعدوندیان و منصوره اتحادیه برای نخستین بار سال ۶۲ توسط نشر تاریخ ایران منتشر شد و یکبار دیگر سال ۸۹ با عنوان «تاریخ مشروطیت» به چاپ رسید. اهمیت این کتاب به دو دلیل است نخست به خاطر نویسنده آن یعنی شریف کاشانی و دیگر به دلیل ارائه اسناد بسیار مهمی از مبارزات مشروطه خواهی که در دیگر منابع وجود ندارد. این کتاب سرشار از نامهها، اعلامیهها، شبنامهها و… است که تنها در اختیار شریف کاشانی بود. شریف کاشانی یک همراه عکاس هم داشت و عکسهای مهمی را از رویدادها و شخصیتها تهیه کرد.
معرفی نویسنده
نویسنده یعنی ملامحمد مهدی شریف کاشانی یکی از مهمترین و اثرگذارترین مبارزان انقلابی مشروطه خواه بود که با بسیاری از بزرگان و طیفهای مختلفی از مبارزان ارتباط نزدیک داشت و در جریان مبارزه اسناد، نامهها و تلگرافهای بسیاری به نامش فرستاده میشد. او ریاست جمعیت مخفی انجمن باغ سلیمان خان میکده را بر عهده داشت که بزرگانی چون ملکالمتکلمین، سیدجمال واعظ، یحیی دولت آبادی، سیداسدالله خرقانی، ذکاءالملک فروغی، سیاح محلاتی، میرزا حسن رشدیه و… در آن فعالیت داشتند. او همچنین با هوشمندی هرچه تمامتر بسیاری از شبنامههای آن دوران را جمع آوری و در کتاب خود منعکس کرد.
اما یک نکته مهم و در عین حال سیاه در زندگی شریف کاشانی وجود دارد. شریف کاشانی فرزند ملا محمد جعفر نراقی است. نراقی از شاگردان سیدکاظم رشتی و از عالمان شیخی مذهب بود، اما در سالهای پایانی دعوت باب به پیوست و نقش مهمی در بابی کردن مردم نراق و کاشان داشت. با کشته شدن باب و زعامت یحیی صبح ازل، نراقی از طرف صبح ازل لقب «اسم الله الرقیب» را گرفت و در زمره شهدای بیان شد. شهدا یا شاهدان بیان (بیان اسم آیین بابی است) کسانی هستند که بابیها باید هنگام عدم حضور زعما (یعنی باب و صبح ازل) برای امور خود بدانها مراجعه کنند.
تلگراف مظفرالدینشاه به محمدعلیمیرزای ولیعهد درباره صدور فرمان مشروطیت
به روایت مقداد نبوی رضوی (هرچند که پژوهشهای رضوی درباره مشروطیت نیز خالی از عقدههای ایدئولوژیک نیست) نراقی به دستور صبح ازل نهانزیست شد به نحوی که منکر امام دوازدهم را لعنت کرد و تدریس فقه شیعی را پیش گرفت. به همین دلیل نیز در سفری که به عتبات داشت، عالم برجستهای چون شیخ مرتضی انصاری به دیدارش رفت. او بعدها در ایران دستگیر شد و در زندان انبار تهران درگذشت. شریف کاشانی نیز ابتدا بر طریق پدرش بود و نهان زیستی را پیشه کرد و به همین دلیل امامت مسجدی در تهران را بر عهده گرفت و با سیدعبدالله بهبهانی ارتباط پیدا کرد و داماد او شد. شریف کاشانی سفری نیز به قبرس داشت و با صبح ازل دیدار کرد و فرزندش نیز خواهرزاده صبح ازل را به همسری برگزید.
شریف کاشانی میان مشروطه خواهان برجسته جای داشت و همانطور که اشاره شد رییس انجمن مخفی انجمن باغ سلیمان خان میکده شد و همه او را به ریاست قبول داشتند. شریف کاشانی اما هیچگاه علناً به تبلیغ آیین بیان نپرداخت و در کتاب خود «واقعات اتفاقیه در روزگار» نیز هیچ چیزی مبنی بر بابیان و… ننوشت. عدهای بر این باورند که ازلی بودن او صرفاً وجهی سیاسی داشت و به دلیل آنکه آن دوران تنها حزب و دستهای که برخی آزادی خواهان میتوانستند از طریق آن کار سیاسی کنند، همین جریان ازلی بود. درست مثل دورهای که حزب توده در ایران تنها پناهگاه بود و بسیاری بدون آگاهی از ماهیت آن، برای بیان سخنانشان جذبش شده بودند. شریف کاشانی عمری طولانی هم داشت و پس از درگذشت در جایی دفن شد که برای بابیان مقدس بود: یعنی امامزاده معصوم.
در هر صورت حتی اگر او را ازلی هم بدانیم، رفتار و کنش او برای دین مبین اسلام بدتر از احمد کسروی نبود. او بر خلاف کسروی هیچگاه علیه مذهب حقه شیعه حرفی نزد و ضمن اینکه در جریان اصلی اتفاقات مشروطه خواهی بود. هرچند که پدرش در ضلالت و گمراهی مردم نقش داشت اما هیچ سندی مبنی بر تبلیغ ازلیت توسط خود شریف کاشانی وجود ندارد. چطور است که کتاب کسروی با آن همه ضدیتش با شیعه خوانده میشود اما کتاب شریف کاشانی خیر؟ ما برای رسیدن به یک دیدگاه درست درباره مشروطیت ناچار هستیم روایت شریف کاشانی را هم بدانیم و بخوانیم. همانطور که اشاره شد شریف کاشانی عقاید ایدئولوژیک خود را وارد در این کتاب نکرده و البته انتشار اسنادش با هوشمندی خاصی صورت گرفته است. تو گویی که تاریخنگاری با دانش امروز آن دوران به تاریخنگاری و ارائه اسناد اقدام کرده است. کنار همه این موارد فراموش نکنیم که نویسنده دیگر منبع مهم درباره مشروطه یعنی «تاریخ بیداری ایرانیان» یعنی ناظم الاسلام کرمانی هم خاستگاه ازلی دارد.
محتوای کتاب «واقعات اتفاقیه در روزگار»
مطالب این کتاب حجیم در اصل توسط نویسنده در سه کتاب تنظیم شده بود. مباحث کتاب با چهار تذکره در شرح رخدادهای مشروطهخواهی آغاز شده و در ادامه در پنج فصل از به توپ بستن مجلس تا تاجگذاری احمدشاه را روایت میکند. در تذکره اول وضعیت ایران از زمان تاجگذاری ناصرالدین شاه قاجار تا زمان ورود موسیو نوز بلژیکی به ایران در زمان مظفرالدین شاه برای در دست گرفتن امور گمرکات ایران، روایت میشود.
تذکره دوم به انتقاد از وضعیت اداره کشور توسط مظفرالدین شاه و درگیری علما با هیات حاکمه بر سر مساله موسیو نوز و آغاز مهاجرت صغری اختصاص دارد. تذکره سوم شرح وقایع مهاجر صغری به حرم عبدالعظیم است و تذکره چهارم به شرح تحصن در سفارت انگلیس، مهاجرت کبری به قم و در نهایت صدور فرمان مشروطیت اختصاص دارد.
فصل اول به روایت رویداد افتتاح مجلس اول مشروطه تا بمباران آن و شروع استبداد صغیر اختصاص پیدا کرده، فصل دوم به مجاهدت کل ایران برای پاسداشت از مشروطه تا فتح تهران توسط انقلابیون میپردازد. نویسنده در فصل سوم به بیان حوادث رخداده در فتح تهران و همچنین به درج سواد خاطرات سپهدار اعظم پرداخته است. فصل چهارم مشتمل است بر شرح ورود علما به تهران تا آمدن ناصرالملک به ایران و در نهایت فصل پنجم به ورود ناصر الملک به ایران و عهدهداری مقام نیابت سلطنت احمد شاه تا جریان تاجگذاری احمد شاه قاجار پس از رسیدنش به سن بلوغ، اختصاص پیدا کرده است.
نسخه خطی این کتاب در گنجینه نسخههای خطی کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری میشود. این سند ارزشمند تاریخی، بیش از ۶۰۰ قطعه عکس تاریخی و دست اول از رخدادهای جنبش مشروطیت ایران را در کنار روایتهای تاریخی دربرگرفته است. شریف کاشانی، نسخه خطی «واقعات اتفاقیه در روزگار» را در ۳۵۹ برگ کتابت کرده و نگاشته است. این کتاب همچنین منبعی مهم در بازشناسی چهره و تصویر رجال و سران قاجاری به ویژه در دوران مشروطیت و پس از آن است. عکاسی به نام غلامرضا همراه شریف کاشانی بوده که ۶۱۸ تصویر دست اول از رخدادها و شخصیتهای درگیر جنبش گرفته و نویسنده آنها را در هر بخش از کتاب ارائه کرده است.
۶ دلیلی که برای اثبات ملی بودن «کاخ ثابت پاسال» ارائه شد
شعبه ۳ تجدیدنظر دیوان عدالت اداری بر اساس درخواست تجدیدنظر از سوی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران درباره رأی دادگاه بدوی به موضوع کاخ ثابت پاسال ورود کرده و این بار اقدام به صدور رأی قطعی کرد.
در رأی صادره که اواخر تیرماه صادر شد ۶ دلیل برای اثبات ملی بودن این کاخ بیان شده است در این رأی دادگاه تجدید نظر به اساسنامه و وظایف سازمان میراث فرهنگی وقت و وزارتخانه فعلی اشاره و اعلام کرده که سازمان میراث فرهنگی موظف است آثار باقیمانده از گذشتگان را شناسایی و در فهرست میراث ملی ایران ثبت کند و در راستای حفظ و احیای آنها بکوشد.
در این رأی همچنین به قانون دیگری اشاره شده و در آن آمده است: علاوه بر آثار مشمول قانون حفظ آثار ملی مصوب ۱۳۰۹، آثار غیرمنقولی که از نظر تاریخی یا شئون ملی واجد اهمیت هستند صرف نظر از تاریخ ایجاد آنها، در زمره آثار ملی قلمداد میشوند و این سازمان مکلف به شناسایی و ثبت این آثار است.
دلیل اول
تشخیص اهمیت یک اثر با سازمان میراث فرهنگی است. این سازمان با توجه به نوع معماری و هنر به کار رفته در احداث معماری کاخ ثابت پاسال که معماری آن هم سنگ کاخ ورسای فرانسه ارزیابی شده است نسبت به ثبت آن در فهرست آثار ملی اقدام کرده و دلایل و مدارک ابرازی از سوی شکات و ادعاهای آنها از جمله عدم تعلق ملک و بنای کاخ به شخصی به نام ثابت از ارزشهای فرهنگی هنری و تاریخی بنا نمیکاهد چه اینکه سبب ثبت بنا در فهرست آثار ملی نه تعلق آن به شخص خاص بلکه ویژگیهای تاریخی و معماری کاخ بوده است.
دلیل دوم
ادعای مطرح شده درباره قدمت بنا و اینکه ساختمان کاخ مربوط به دوره پهلوی بوده و آثار ملی صرفاً ابنیه باقی مانده از زمان زندیه و قبل از آن است، به صراحت حکم ماده واحده قانون ثبت آثار ملی که آثار واجد اهمیت تاریخی و شئون ملی را از شرط قدمت مستثنی کرده و صرف نظر از زمان ساخت و پیدایش آن صرفاً به سبب وجود خصیصه ملی و تاریخی بودن اثر آن را جزو آثار ملی اعلام کرده است ادعای شکات غیرموجه است.
دلیل سوم
از سوی شکات هیچگونه دلیلی بر عدم رعایت تشریفات ثبت بنا در فهرست آثار ملی ارائه نشده است و مطالب مندرج در دادخواست و ضمائم و مدارک پیوست آن کمترین علتی بر تخلف سازمان میراث فرهنگی از مقررات در ثبت بنای موضوع شکایت ارائه نشده است و شعبه محترم بدوی صادرکننده رأی نیز در توجیه عدم رعایت مقررات ثبت اثر در فهرست آثار ملی هیچگونه دلیلی ذکر نکرده است.
دلیل چهارم
اقدامات سایر سازمانها مانند شهرداری در صدور پروانه ساختمان برای ملک ثبت شده در فهرست آثار ملی با توجه به تکلیف قانونی شهرداری مبنی بر استعلام موضوع از سازمان میراث فرهنگی قبل از هرگونه اقدام به تجویز ساخت و ساز نمیتواند اقدامات سازمان میراث فرهنگی در ثبت اثر ملی را مخدوش کند و برخلاف ادعای شکات صدور پروانه ساختمان دلیلی بر اثبات خواسته آنها بوده و استناد به پروانه ساختمان صادره از سوی شهرداری بلاوجه است زیرا صدور پروانه ساختمان از سوی شهرداری بدون رعایت تکلیف قانونی استعلام سازمان میراث فرهنگی مغایر قانون بوده و بدیهی است که تصمیم و عمل خلاف قانون ایجاد حق نمیکند و حقی قابل استناد است که بر مبنای مشروع ایجاد شده باشد.
دلیل پنجم
تشخیص سازمان میراث فرهنگی در شناسایی آثار ملی و فرهنگی و تاریخی و ثبت ملی آثار عملی حاکمیتی است که به سبب آمره بودن آن هرگونه توافق یا تصمیم برخلاف آن نفوذ حقوقی ندارد و حقی برای طرفین آن ایجاد نمیکند. از همین رو هرگونه توافق یا اقدام قبل یا بعد از ثبت اثر ملی در خصوص صدور پروانه ساختمان یا مجوز تخریب و نوسازی ملک صادر شده و صورت گرفته باشد با اقدام سازمان میراث فرهنگی در ثبت بنا در فهرست آثار ملی باطل و بلااثر است و قابلیت استناد ندارد.
دلیل ششم
استناد به قواعد عمومی مالکیت موضوع مواد ۳۰ و ۳۱ قانون مدنی و یا اصول کلی قانون اساسی در خصوص حرمت مالکیت با توجه به صراحت حکم قوانین خاص در خصوص صلاحیت سازمان میراث فرهنگی و ضرورت ثبت آثار ملی فرهنگی و تاریخی کشور وجاهت ندارد و قوانین خاص مربوط به ثبت آثار ملی با تحدید مالکیت در خصوص ابنیه و اموال تاریخی و فرهنگی قوانین مربوط به اطلاق مالکیت را تخصیص زدهاند. ضمن اینکه ثبت ملک در فهرست آثار ملی موجب زوال حق مالکیت مالکان آن و سلب حق از آنها نمیشود بلکه اعمال تصرفات مالکانه را محدود به مقررات خاص و اجازه سازمان میراث فرهنگی میکند.
شعبه تجدیدنظر بر اساس این ۶ دلیل و به استناد ماده ۷۱ قانون تشکیلات و آئین دادرسی دیوان عدالت اداری، رأی دادگاه بدوی را نقض کرده و حکم به رد شکایت شاکیان داده و رأی صادره را قطعی دانسته است. بنابراین دیگر فرصت اعتراض وجود ندارد. با این حساب میتوان گفت که کاخ ثابت پاسال پس از ۶ سال تلاش رسانهها و کارشناسان مربوطه برای معرفی این بنای تاریخی و ثبت آن در فهرست میراث ملی به بار نشست و این بنا به عنوان میراث ملی باقی ماند.
نگاهی به برنامههای فرهنگسرای سرو در دهه ولایت
مدیر فرهنگسرای سرو از برگزاری برنامههای فرهنگی و هنری به مناسبت گرامیداشت دهه امامت و ولایت در این فرهنگسرا خبر داد.
به گزارش روابط عمومی مراکز فرهنگی هنری منطقه 6 و فرهنگ سرای سرو ، رؤیا فتحی، مدیر فرهنگسرای سرو، 12 مردادماه ضمن تبریک فرارسیدن ایام عید سعید قربان و غدیرخم، بیان کرد: در مسلخ عشق، اطعام علوی، غدیرانه، نگین ولایت، میثاقنامه، خطبههای زندگی، مهر ولایت، مژده رحمت، ارتباط دلها، تجلیگاه توحید ناب، میثاق ماندگار، نسیم بهشت، علی تنهاست، علی(ع) در اندیشههای دکتر علی شریعتی، نیایش آسمانی، نغمه علوی، مولودیخوانی به مناسبت عید سعید غدیرخم، فصل دلدادگی، تولید محتوا در قالب استوری با موضوع دهه ولایت، نمایشنامهخوانی پروانه در قفس و... از جمله برنامههای فرهنگی و هنری این فرهنگسرا در دهه امامت و ولایت است.
وی بیان کرد: «در مسلخ عشق» عنوان برنامهای است که به مناسبت عید قربان به این موضوع که در زندگی خود از چه چیزهایی بهخاطر رسیدن به اهداف عالیه گذشتیم و چه چیزهایی را فدای رسیدن به کمال انسانی کردهایم در قالبهایی چون قطعات کوچک نمایش مجازی و دعوت از کارشناس تربیتی و مذهبی میپردازد.
مدیر فرهنگسرای سرو ادامه داد: طرح «اطعام علوی» ویژه پخت و توزیع یک هزار پرس غذای گرم برای خانوادههای بیبضاعت و کودکان کار، و طرح «غدیرانه» ویژه راهاندازی کارگاه تولید ماسک و توزیع آن برای کودکان کار نیز از دیگر برنامههای این فرهنگسرا همزمان با این دهه مبارک است.
فتحی گفت: از آنجا که عید سعید غدیرخم یکی از مناسبتهای مهم است و اصلیترین هدف پیامبر(ص) از شکلدهی واقعه عظیم غدیر به اذعان شیعه و سنی، ایجاد وحدت و برادری در بین امت اسلامی حول محور شخصیت عظیم القدر امام علی ابن ابیطالب(ع) به عنوان معیار تشخیص حق است، ما را بر این داشت که با استفاده از ظرفیتهای این مناسبت با تبیین و ترویج صحیح و دلپذیرش، گامی در جهت نهادینه کردن پیام آن و الگوگیری صحیح متناسب با زمان کنونی داشته باشیم؛ به همین منظور برنامه هنری «نگین ولایت» در راستای رسیدن به این هدف با استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی طراحی، ضبط و در فضای مجازی اجرا میشود.
وی ادامه داد: همچنین برنامه «میثاقنامه» همزمان با دهه ولایت به موضوعاتی همچون بیان مباحثی پیرامون ولایت حضرت علی(ع)، جایگاه ولایت و مقام ولایی ایشان در قرآن و روایات، اهمیت غدیر و جایگاه آن در قرآن و روایات در قالب تهیه کلیپ با قابلیت انتشار در فضای مجازی اجرا میشود.
مدیر فرهنگسرای سرو اظهار کرد: بر مبنای ضرورت و اهمیت بزرگداشت مناسبتها و ایام مذهبی در کشورمان، تولید و پخش بستههای شنیداری و دیداری در دستور کار این مرکز قرار دارد که در این راستا برنامه «خطبههای زندگی» شامل تولیدات سمعی با موضوع سبک زندگی از منظر حضرت علی(ع) حاوی خطبهها و گفتههای این امام همام بهصورت روایی و قابل انتشار در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی از سوی این مرکز تهیه شده است.
وی اضافه کرد: «مهر ولایت» نیز از جمله برنامههایی است که به انعکاس تصاویر گزارشی از نذورات مردمی در اعیاد قربان و غدیر نظیر قربانی کردن و اهدای آن به آسایشگاهها، توزیع شربت و شیرینی در سطح شهر، عیادت از بیماران، دورهمیهای خانوادگی و کلاً جشنهای مردمی در این ایام و بیان آداب و سنن مردم استان در اعیاد قربان و غدیر در فضاهای مجازی، میپردازد.
فتحی با اشاره به برنامه شعرخوانی مجازی ویژه عید سعید غدیرخم با عنوان «مژده رحمت»، بیان کرد: هدف از اجرای این برنامه، آشنایی شهروندان با هویت دینی و الگوهای مذهبی رسول اکرم(ص)، ائمه هدی(ع)، بزرگان و علمای اسلام و… است که در این برنامه فضایل امیرمؤمنان علی(ع) در قالب اینفوگرافیک توسط کتابخانه سرو معرفی میشود.
لمپنهای نهضت مشروطه؛ لاتهایی که علیه نیروهای ستارخان برخاستند
پس از بمباران مجلس و استبداد صغیر محمدعلی شاهی، مردم تبریز به رهبری ستار خان و باقر خان، علم مبارزه با شاه را در دست گرفته و به پشتیبانی از نهضت قیام کردند. قیام مردم تبریز که به محاصره شدنشان توسط نیروهای قاجاری به فرماندهی عین الدوله انجامید برگهای درخشانی از مقاومت ایرانیان برای نگاهداشت آزادی است. مورخان انقلاب مشروطه به این قیام پرداخته و کتابهای مهمی را به یادگار گذاشتهاند.
اما یک نگاه نو به این قیام مقالهای است که بهروز تبریزی در کتاب «در شناخت ادبیات و اجتماع» نوشته بود. او در این مقاله به معرفی لمپنها و الواتهایی پرداخت که به همراهی با محاصره کنندگان علیه آزادی خواهان برخواسته بودند. این مقاله با عنوان «لمپنهای نهضت مشروطه» در کتاب مورد ذکر منتشر شد. این کتاب را در سالهای پیش از انقلاب انتشارات نوپا منتشر میکرد. مقاله با معرفی مفهوم و واژه لمپن و کارکرد لمپنها آغاز شده و با معرفی لاتهای تبریزی همراه شده با قشون عین الدوله پایان میپذیرد.
پیش از معرفی لمپنهایی که در جنبش مشروطه نقشی اساسی داشتهاند باید ابتدا به اجمال بررسی کنیم که لمپنیزم چیست؟
«لمپن» اصصلاح عامی است برای کسانی که در تولید شرکتی ندارند، با این همه از دسترنج اجتماع سهمی میبرند. قارچهایی هستند روییده بر پیکر درخت اجتماع و ای بسا با زهرهایی که به پای خود میریزند درخت را میخشکانند یا رنجور میسازند.
این اصطلاح شامل گروههای بسیار و بسیاری میشود. چشمگیرترین این گروهها دستهای است به نام دلال محبت که نیازی به طول تفصیل ندارد. دلال کاری جز این ندارد که به لطایف الحیل موجودی پیدا کنند و از او استفاده برند.
اراذل محلهها دسته دیگری از لمپنها هستند. اینها کار ثابتی ندارند، اغلب با تهدید و حقه بازی از دیگران پول میگیرند و به اصطلاح زندگی میکنند. بعضی از اینها گاهی کار دولتی هم دارند و همین بر هیبتشان میافزاید و توپشان را کارگرتر میکند.
نه فرصتی هست و نه نیازی که همه گروههای لمپن را اینجا نام ببرم. تنها به شمردن خصوصیات عمومی آنها بسنده میکنم. لمپن فاقد وطن است. نه اینکه اینترناسیونالیست و جهان وطنی باشد. هیچ جایی است نه همه جایی. مختصات خودش را فراموش کرده. نمیداند در چه زمان و مکانی زیست میکند.
به ظاهر خیلی پایبند آداب و رسوم و ناموس است. به خصوص تظاهر به حمایت از زنان و کودکان میکند. اما این حمایتش فقط به منظور بهره بردن خودش است. لمپن ایمان ندارد، اگرچه ممکن است ایمان مذهبی آمیخته به خرافات داشته باشد، اما به هیچ وجه وفا و محبت نمیشناسد. اعتقاد دارد سری را که درد نمیکند چرا باید دستمال بست؟ اما نیهیلیست نیست. چرا که نیهیلیست ارزشهای بی ارزش شده را نفی میکند و از سوی دیگر از جنبه مثبا در جستوجوی ارزش تازهای است؛ و گذشته از آن با نفی ارزشها با قدرت طبقه حاکم در میافتد. اما لمپن آدمی است که همه ارزشها را نهی میکند و پذیرای هر نوع خواری و زبونی است و نمیخواهد و نمیتواند که با قدرت دربیفتد.
لمپن شبیه گردان خوبی است و برای او هیچ فرقی ندارد که زیر پرچم یزید برود یا برای شهدا سینه بزند. هدفی ندارد. به نظرش زندگی بدون معنی و مفهوم است. همه اشعاری را که در مورد بیوفایی دنیا گفتهاند، از بر کرده و گاه گاهی چاشنی کلامش میکند.
شخصیت لمپن از آداب و رسوم هفتاد و سه ملت متاثر است: مشرب اپیکوری و تصوف به مفهوم غلط و متداول، یعنی هرزگی، عیاشی، بی بند و باری و خوار شمردن همه چیز مگر شکم و… – اگزیستانسیالیسم منحط (معلوم است نه اگزیستانسیالیسم مبارز سارتر و دیگران) – تسلیم و رضای بی چون و چرای بودایی، غنیمت شمردن دم و از هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد بودن.
بسیار زودجوش است، زود به هیجان میآید و هرجا راه ببری، میرود. و همین است که گاهی در نهضتها راه پیدا میکند و از جوش و خروش که افتاد باعث از هم پاشیدن آنها میشود. در هر نهضتی به وجود اشخاص با حرارت نیازی هست و از این رو گردانندگان نهضتها بدون درنگ لمپنها را به خود میپذیرند و پایههای قدرت خود را روی شنزار دوششان میگذارند و میبینی که شن وارفته و کاخ به ظاهر محکم روی سرش از هم پاشیده است. به طور کلی لمپن به دو نحو به نهضت صدمه میزند. با دستخوش حیلهها و خواستهای طبقه حاکم شدن و به آلتِ کوبیدن مردم بدل گشتن و با وارد شدن در نهضت و خرابی بالا آوردن.
با این همه گاهی از میان همین لمپنهای بی ایمان کسانی برمیخیزند که با ایمان راستین پیش میآیند و تا آخر پایداری میکنند و جان میبازند. نمونه این قبیل اشهاص را در نهضت مشروطه میبینیم. لمپنیزم از امراض سازی دوره رکود و سکون است. در این دوران عده زیادتری پذیرای بیماری هستند چرا که نیاز شدیدی به بیخبری و فراموشی دارند. برای داروغه سرخوش چه بهتر از گروهی شهریان بنگی خواب آلوده؟ در فیلم «گنج قارون» چه فلسفهای تبلیغ میشود؟ فلسفه ول کن بابا دنیا را. دنیا میگذرد. فایده تلاش و مبارزه چیست؟ مرد خوشبخت دستفروش فیلم حتی روی دست علم طب هم میزند و هیچ چیز را به جد نمیگیرد.لمپنیزم مثل خورهای به پیکر اجتماع میافتد و آن را از پایین به بالا میتراشد. طبقه پایین اجتماع زودتر مبتلا میشوند و سپس نوبت به خرده بورژواها، اهل دوایر و کارمندان است و آنگاه بورژواها. بدون شک این مختصر حق مطلب را ادا نمیکند و خیلی حرفها به ضرور ناگفته باقی میماند. در این خصوص تاکنون چیزی در ایران منتشر نشده است، اما به روایت دوستی جوانی نیکوگوی کرمانشاهی، از سالها پیش دست اندرکار تالیف کتاب بزرگی درباره لمپنهای ایران است و فعلاً دستهایش در پوست گردو.
اخبار
استیون کینگ رمان جنایی نوشت/ تنها مردهها رازی ندارند
ممکن است به خاطر پاندمی کووید -۱۹ در حال حاضر این حس را داشته باشیم که داریم در رمان «جایگاه» استیون کینگ زندگی میکنیم، اما وقتی ماه مارس آینده (اسفند) از راه برسد، این رماننویس محبوب و خوشنقد ژانر وحشت نوید روایتی جدید را میدهد.
کینگ دوشنبه خبری کوتاه از انتشار کتاب جدیدش با عنوان «بعدا» داد. او شعار «تنها مردهها رازی ندارند» را برای کتاب انتخاب کرده است. آمازون خلاصهای از داستان این کتاب منتشر کرده که در ابتدای آن میگوید «بعضی مواقع بزرگ شدن به معنی مواجه شدن با اهریمنهایت است.» به گفته آمازون، این خلاصه کتاب کینگ است که روز دوم مارس (۱۲ اسفند ۹۹) منتشر میشود: «جیمی کانکلین، پسر یک مادر مجرد که به سختی زندگی را پیش میبرد، فقط یک کودکی معمولی میخواهد. اما جیمی به هیچ وجه کودکی عادی نیست. جیمی که با قابلیتی غیرطبیعی به دنیا آمده که مادرش به او میگوید باید آن را پنهان نگه دارد، میتواند چیزهایی را ببیند که هیچکس دیگری نمیبیند و چیزهایی را یاد بگیرد که دیگران نمیتوانند. اما بهای استفاده از این قابلیت بالاتر از چیزی است که جیمی بتواند تصور کند. او به زودی متوجه این موضوع میشود چون یک کارآگاه اداره پلیس نیویورک او را وارد پرونده دنبال کردن قاتلی میکند که تهدید کرده از فرای گور هم حمله کند.» رمان «بعدا» جلدی دارد که مخاطب را یاد دهههای چهل و پنجاه میلادی میاندازد و توسط خانه نشر هارد کیس کرایم منتشر میشود که قبلاً دو رمان کینگ را منتشر کرده بود: رمان مرموز سال ۲۰۰۵ «بچه کلرادو» که داستانش درباره یک جنازه بدون هویت بود و رمان «جویلند» ۲۰۱۳ درباره یک کارمند کارنوال که درگیر یک پرونده قتل میشود. کینگ اخیراً کتابی از رمانهای کوتاه را با عنوان «اگر خون بیاید» را در آوریل منتشر کرد و پیش از آن رمان تریلر و ژانر وحشت «نهاد» را داشت که داستانش درباره گروهی از کودکان با قابلیتهای ماوراطبیعی بود که توسط گروهی دستگیر میشوند تا از قابلیتهایشان استفاده منفی بکنند. کینگ آن موقع در ارتباط با سیاست زندانی کردن کودکان توسط دولت دونالد ترامپ گفته بود: «نمیتوانم شباهتی بین اتفاقهایی که در «نهاد» میافتد با آن تصاویر کودکانی که در قفس قرار داده شدهاند نبینم. بعضی مواقع داستان از واقعیت جلو میزند.» اواخر ۲۰۱۹ اعلام شد که خانه کینگ در بانگور واقع در مین تبدیل به اقامتگاه و آرشیوی برای نویسندگان میشود. کینگ آن موقع گفته بود تا پنج نویسنده در یک زمان میتوانند آنجا اقامت داشته باشند و بنویسند.
اعلام مفقودی اموال کاخ گلستان پس از ۶ ماه/ نشانی از سرقت نیست
آفرین امامی مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان گفت: اواخر اسفند سال ۹۸ امیناموال آلبومخانه کاخ گلستان در آخرین انبارگردانی خود متوجه شد که یک آلبوم ناصری حاوی ۱۰۰ قطعه عکس کوچک در قفسه نیست، این موضوع را به من اعلام کرد، بلافاصله برای پیشگیری از موضوعات سو بعدی، اقدامات حقوقی انجام شد. با واحدهای ذیصلاح وزارتخانه، پلیس اینترپل و قوه قضائیه نیز در این زمینه مکاتباتی انجام دادیم حتی مشخصات و تصاویر اثر نیز برای پلیس اینترپل ارسال شد.
او افزود: این آلبوم در مخزن آلبومخانه کاخ گلستان نگهداری میشد و تاکنون برای نمایش در هیچ نمایشگاهی، از این مخزن خارج نشده است. با بررسی یگان حفاظت میراثفرهنگی مشخص شد هیچگونه نشانهای مبنی بر سرقت اثر وجود ندارد.او گفت: برای بررسی موضوع، کمیتهای متشکل از ادارهکل موزهها، نماینده مدیریت کاخ گلستان، یگان حفاظت میراثفرهنگی و نماینده ذیحسابی و ادارهکل امور مالی وزارتخانه بهمنظور انبارگردانی رسمی تشکیل شد. این انبارگردانی آغاز شده و با توجه به اینکه حجم آثار زیاد است انجام این کار زمانبر است و ما نمیتوانیم درباره مفقود شدن اثر تا پایان انجام آن نظر قطعی اعلام کنیم.
کتاب جدید محمد میرکیانی چاپ شد/«جشن خرگوش» در کتابفروشیها
کتاب «جشن خرگوش» نوشته محمد میرکیانی بهتازگی توسط انتشارات بهنشر (آستان قدس رضوی) منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابهای پروانه» است که اینناشر برای کودکان چاپ میکند. محمد میرکیانی نویسنده اینکتاب متولد ۱۳۳۷ در تهران است و کتابهای شناختهشده زیادی از جمله «قصه ما مثل شد» برای بچهها نوشته است. «همیشه قصهای هست»، «قصه ما مثل شد»، «حکایتهای کمال» و «داستانهای بیدانه» کتابهایی از ایننویسنده هستند که پیشتر توسط بهنشر چاپ شدهاند. کتاب جدید میرکیانی درباره خرگوشهاست که جشنی به اسم جشن هویج دارند و در آن، دو بچهخرگوش گم میشوند. پدر و مادر دو خرگوش گمشده، نگران فرزندانشان هستند. در ادامه قصه مشخص میشود همه ماجرا زیر سر روباههاست. اینکتاب توسط سعید رزاقی تصویرگری شده است. جشن خرگوشها، جشنی در دنیای افسانهساز خرگوشها و دوستانشان است. در بخشی از قصه مشخص میشود یکی از خرگوشها که بارباری نام دارد، دو بچهخرگوش را به طرف سرزمین روباهها راهنمایی کرده تا طعمه آنها شوند. در ادامه خرگوشها با کمک خرگوش دانا و کلاغ خاکستری متوجه میشوند که باید برای نجات بچههایشان، شیشه عمر دیو جنگل را بشکنند تا روباهها فرار کنند... اینکتاب با ۱۴۰ صفحه به چاپ رسیده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4331/20028/79733
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4331/20028/79734
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4331/20028/79735
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4331/20028/79736
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4331/20028/79737
|
عناوین این صفحه
- کتابی بهتر از «تاریخ مشروطه» کسروی
- ۶ دلیلی که برای اثبات ملی بودن «کاخ ثابت پاسال» ارائه شد
- نگاهی به برنامههای فرهنگسرای سرو در دهه ولایت
- لمپنهای نهضت مشروطه؛ لاتهایی که علیه نیروهای ستارخان برخاستند
- اخبار