|
۱۰ اقدام استعماری انگلیس در عصر قاجار
داستان سیاست استعماری انگلیس در ایران، داستان تلخ و ریشهداری است که بسته به موقعیتهای زمانی مختلف فراز و فرود یافته اما هرگز کمرنگ نشده است. این نوشتار بر دوره سلطنت قاجار و بُعد اقتصادی استعمار انگلیس در آن دوره متمرکز است. سلسله قاجار جمعا ۱۲۹ سال بر ایران حکومت کرد یعنی از سال۱۱۷۵ هجری شمسی (۱۷۹۶ میلادی) با حکومت آقامحمدخان قاجار آغاز شد و تا ۱۳۰۴ شمسی (۱۹۲۵ میلادی) و عزل احمدشاه از سلطنت ادامه یافت.
دوره حکومت قاجاریه که مصادف با قرن نوزدهم میلادی بود، اوج استعمار و استثمارگری کشورهای اروپایی محسوب میشد، زیرا به دلیل انقلاب صنعتی و پیدایش سرمایهداری، قدرتهای اروپایی به دنبال مستعمرات مختلف و بازارهای هدف میگشتند و در صدر این قدرتهای استعمارگر بریتانیا قرار داشت.
اما چرا ایران؟ ایران برای انگلستان حائز اهمیت فراوانی بود؛ زیرا با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی، ایران پلی برای اتصال با هندوستان مرکز مستعمراتی بریتانیا و سپری برای دفاع از آن بود. از طرفی شوروی نیز به دنبال عمل وصیت تزار سابق خود برای دستیابی به آبهای گرم بود. به همین خاطر ایران به مرکز تقابل و درگیری این دو قدرت تبدیل شد. اما کشف نفت در سال۱۲۸۷ (۱۹۰۸) اهمیت ایران و خوزستان را دوچندان و رابطه انگلیس و ایران را متفاوت کرد. سود حاصل از این اکتشاف و سپس تاسیس پالایشگاه، زمینه ساز شکوفایی اقتصاد انگلیس و پیروزی در جنگ جهانی شد.
اینجا به ۱۰ مورد از اقدامات استعماری مهم در عصر قاجار اشاره میکنیم که برای انگلیس منافع مادی و البته سیاسی به همراه دارد:
۱. امتیاز خط تلگراف ـ پستخانه اهواز به تهران
امتیاز خط تلگراف ـ پستخانه اهواز به تهران که ۱۰۹۰ کیلومتر طول داشت. در سال ۱۸۶۲ میلادی به مدت ۶۰ سال به انگلیسیها داده شد. البته بعدها خطوط فرعی دیگری هم تاسیس شد و امکان ارتباط بین شهرهای مختلف ایران و ارتباط با اروپا پدید آمد. بر طبق این امتیاز، دولت ایران میپذیرفت خط تلگراف کشیده شود و اجازه میداد انگلیسیها از آن استفاده کنند. ایران باید مبلغ کافی برای خط تلگراف را تعیین میکرد و چون تجهیزات در اروپا بهتر به دست میآید، آن را هم به انگلیس سفارش میداد. در ضمن یک صاحب منصب انگلیسی هم بر خط تلگراف نظارت میکرد.
۲. امتیاز رویتر (۱۸۷۲ میلادی)
طبق گزارشهای تاریخی موجود «نخستین امتیاز عمدهای که در ایران برای بهرهبرداری از معادن کشور و از جمله معادن نفت به خارجیان اعطا شد، به دوره ناصرالدین شاه بازمیگردد.»
جولیوس دو رویتر از یهودیان انگلستان در قبال اعطای وامی به ناصرالدین شاه امتیازی را کسب کرد که به موجب آن، امتیاز انحصاری راهسازی، ساختن راه آهن ایران و استخراج همه معادن (به جز طلا، نقره و سنگهای قیمتی) و ایجاد تاسیسات آبی، قنوات و کانالها و استفاده و بهرهبرداری از جنگلهایی را به مدت هفتاد سال و استفاده و نظارت بر گمرک ایران را به مدت ۲۵ سال تصاحب میکرد.
گرچه این امتیاز به واسطه مخالفتهای داخلی و فشار روسها عملا به نتیجه نرسید ولی به قول جرج کرزن وزیر امور خارجه انگلیس این امتیازنامه که شاید یکی از نادرترین و عجیبترین امتیازاتی بود که از سوی دولتی به یک خارجی واگذار شد. (در موقعیتهایی مانند امتیاز رویتر یا قرارداد ۱۹۱۹ که آن هم از حیث وطن فروشی کم نظیر بود و به اجرا در نیامد، ردپای نخست وزیران و صاحب منصبان سرسپردهای مثل میرزا حسین خان سپهسالار یا وثوقالدوله به شدت پررنگ است.)
پس از لغو این قرارداد، انگلیسیها لقمه چربتری به دست آوردند که امتیاز بانک بود. بانکی که تا زمان تاسیس بانک ملی، نقش بانک مرکزی را داشت و بعد از چندسال هم امتیاز استخراج معادن و هم احداث خط آهن به اسم بانک گرفته شد.
۳. امتیاز کشتیرانی بر رود کارون. سال۱۳۰۶ (۱۸۸۸ میلادی)
بعد از مدتها اصرار و فشار انگلیس برای گرفتن این حق و روابط انگلیس با صدراعظم (میرزا علی اصغرخان اتابک)، امتیاز کشتی رانی بر رود کارون به برادران لینچ داده شد. روسها از این امتیاز برآشفته شدند و با تهدید توانستند حق کشتی رانی بر مرداب انزلی و رودخانههای منتهی به خزر را بگیرند. شرکت لینچ در ازای این امتیاز یک لنج به ناصرالدین شاه هدیه داد و در مقابل، نفوذ مالی، سیاسی و اطلاعاتی در منطقه به دست آورد.
۴. امتیاز تاسیس بانک شاهنشاهی
رویتر به جبران خسارت لغو امتیاز قبلی، در سال ۱۸۸۹ امتیاز تاسیس بانکی با سرمایه ۴ میلیون لیره، اجازه نشر اسکناس تا۸۰۰ هزار لیره، ۶ درصد سهم از کل درآمدهای خالص ایران و بهرهبرداری از همه معادن ایران که قبلا واگذار نشده را دریافت کرد. حتی دولت ایران متعهد شد برای شعب بانک یا زمین رایگان بدهد یا به خرید زمین مناسب کمک کند.
این امتیاز باعث سقوط ارزش پول ایران شد؛ زیرا تا قبل از آن معاملات در ایران بر طلا استوار بود اما با رواج اسکناس ارزش پول هم پایین آمد.
۵. امتیاز لاتاری
در سفر ناصرالدین شاه به اروپا، یک فرانسوی به مدت ۷۵ سال هرگونه امتیاز لاتاری و وامهای مربوطه، شرکتها و بلیتها و درآمد حاصل از آن را از شاه گرفت و سپس این امتیاز را به مبلغ ۱۲۰ هزار لیره به یک انگلیسی فروخت. شاه در بازگشت به ایران با مخالفت علما و البته روسها مواجه شد و امتیاز را لغو کرد اما این اقدام باعث اخراج سفیر ایران از لندن و شکایت خریدار شد.
۶. امتیاز رژی (انحصار توتون و تنباکو)
در سال ۱۸۹۰ این امتیاز توسط ناصرالدین شاه به تالبوت داده شد و به موجب آن حق حمل و نقل و خرید فروش توتون و تنباکو در سراسر ایران به مدت پنجاه سال به تالبوت داده میشد. علما به زودی دریافتند که چنین وضعیتی ممکن است پس از توتون برای سایر اقلام ضروری هم پیش بیاید و اجنبی بر مملکت مسلط شود و مبالغی هم که دریافت میشود به جای آنکه صرف آبادی کشور شود، به سفرهای اروپا اختصاص مییابد. به همین دلیل میرزای شیرازی فتوای معروف حرمت استفاده از توتون و تنباکو را دادند و مردم پشت سر علما حرکت کردند و تعدادی هم کشته شدند.
در نهایت با بالاگرفتن شعله قیام، ناصرالدین شاه وادار شد امتیاز را لغو کند. اما بابت خسارت کمپانی یعنی برای معاملهای که اصلا رخ نداده، مجبور شد سالی ۳۰ هزار لیره نزول بپردازد و گمرکات جنوب را ودیعه این قرض بگذارد که ظرف ۴۰ سال اصل و فرع قرض پرداخت شود.
به طور کلی در ماجرای همه این امتیازها دیده شد که همگی ابتدا توسط شاه یا با رشوه گرفتن صدراعظمها بدون بررسی دقیق امضا میشوند و در ادامه اگر با مخالفت رو به رو شوند، نقض میشوند اما طرف انگلیسی غرامت خود را میگیرد. همه امتیازها طولانی مدت هستند و سهم طرف ایرانی بسیار ناچیز است.
۷. امتیاز دارسی (استخراج نفت)
مظفرالدینشاه در سال ۱۹۰۱ میلادی امتیاز اکتشاف و استخراج نفت را به دارسی داد. شرکت نفت دارسی، پس از هفت سال، سرانجام در ۱۹۰۸ میلادی در منطقه مسجد سلیمان به نفت رسید. بر اساس این قرارداد، امتیاز استخراج و بهرهبرداری از نفت در سراسر ایران به استثنای ایالات شمالی شامل گیلان، مازندران، گرگان، خراسان و آذربایجان برای مدت ۶۰ سال به دارسی واگذار شد. همچنین بر اساس این قرارداد، دارسی متعهد شد ظرف دو سال، شرکت یا شرکتهایی برای بهرهبرداری از این امتیازات تأسیس کند و سالیانه مبلغ ۲۰ هزار لیره وجه نقد و معادل همین مبلغ از سهام شرکت و نیز ۱۶ درصد از منافع خالص خود را به دولت ایران بپردازد. جالب آنکه سالهای بعد همین ثمن بخس هم به ایران پرداخت نمیشود و کار به لغو قرارداد توسط رضاخان و شکایت دارسی به دیوان لاهه و ... کشیده میشود و رضاخان قراردادی فاجعه بارتر از دارسی را به نام ۱۹۳۳ امضا میکند.
۸. معاهده پاریس (جداکردن هرات از ایران)
همانطور که در ابتدا گفته شد، ایران به عنوان گذرگاهی برای هندوستان محسوب میشد. از این رو انگلیس از سویی تلاش میکرد ایران با حمایت بریتانیا همچون سدی در برابر فرانسه و روسیه از هند محافظت بکند، از سوی دیگر افغانستان را از ایران جدا میکرد تا چون سدی جلوی حمله احتمالی ایران به هند را بگیرد. در ضمن با سیاست درگیری و اختلاف ایران و افغانها؛ جلوی تهاجمات افغانها به هندوستان هم گرفته میشد.
دقیقا مانند دو معاهده ننگین گلستان و ترکمانچای که با فشار انگلیس و پس از دو جنگ بین ایران و روسیه تزاری بسته شد و باعث از دست رفتن قفقاز شد، در زمان ناصرالدین شاه هم پس از دو جنگ بین ایران و انگلیس، معاهدهای در پاریس (۱۸۵۷ میلادی) امضا شد که به موجب آن قاجار از ادعا درباره هرات دست برداشت.
۹. قرارداد ۱۹۱۹
این قرارداد در ۹ اوت ۱۹۱۹ میلادی میان وثوقالدوله نخست وزیر و کاکس وزیر مختار انگلیس امضاء و محرمانه نگه داشته شد. این قرارداد ۶ ماده ای، ضامن همه منافع انگلیسیها در ایران بود و به موجب آن ۲ رکن بزرگ کشور یعنی ارتش و دارایی تحت نظر رایزنان انگلیسی قرار میگرفت. همچنین امتیاز راهآهن و راههای شوسه ایران نیز به آنها واگذار میشد. در مقابل، دولت انگلیس متعهد شد وامی به دولت وقت ایران دهد و خساراتی را که در جنگ جهانی اول به ایران وارد کرده بود، جبران و به احداث راه آهن جدید و تجدیدنظر در تعرفههای گمرکی اقدام کند.
این قرارداد که در واقع دخالت آشکار انگلیس در ساختار سیاسی ایران بود و باعث زوال استقلال مالی و نظامی ایران میشد، با واکنش روحانیون و مردم و مطبوعات و شاعران رو به رو شد و طبق معمول، سایر کشورهای خارجی مخصوصا آمریکا نیز با سلطه همه جانبه انگلیس مخالفت کردند. «سرانجام تحت فشار افکار عمومی وثوق الدوله استعفا داد و مجلس شورای ملی ایران همه مفاد این قرار داد را تقبیح و غیر قابل تصویب اعلام کرد.»
۱۰. مساله قحطی
جنگ جهانی اول (۱۸-۱۹۱۴) از مهمترین اتفاقاتی است که در زمان حکومت قاجار در جهان رخ میدهد و تاثیر این جنگ و عملکرد انگلیس بر ایران هم از عوامل پیشین بیشتر است. در نتیجه این جنگ، بین سالهای ۱۲۹۸ ـ ۱۲۹۶ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی در ایران رخ داد که از بزرگترین قحطیهای تاریخ بود، تلفات جانی فراوانی را سبب شد و به هولوکاست ایرانی معروف گشت.
در جنگ جهانی اول، با وجود اعلام بیطرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلیس و روس به دلیل دلایل ژئوپلتیک و منابع حیاتی ایران که برای ادامه جنگ ضروری بود، از نقاط مختلف وارد کشور شدند. قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور داشتند و بخشهایی از جنوب کشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود. همچنین واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه نیروهای هندی، به بهانه محافظت از تأسیسات استخراج نفت در منطقه، آبادان را اشغال کرده بودند.
با انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر کردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمانها و عثمانی آغاز کرد. اینگونه بود که انگلیسیها از سال ۱۹۱۷ ایران را تحت اشغال خود درآوردند و با توجه به نیاز این قوا به آذوقه، تمام غلات و مایحتاج ایرانیان حتی زیادتر از نیاز عمداً توسط قوای انگلیس جمعآوری میشد.
به نظر برخی متخصصان، در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوء تغذیه و بیماریهای ناشی از آن نابود شدند. در کنار بی کفایتی شاهان قاجار و احتکار آذوقه توسط شخص احمدشاه قاجار، دولت بریتانیا به دلیل خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی – از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران – مسبب اصلی این قحطی بود. سربازان انگلیسی به دلیل عدم رعایت بهداشت موجب شیوع بیماریهایی نظیر آنفولانزا و وبا در ایران شدند که به دلیل قحطی و عدم توانایی مردم برای مقاومت در برابر بیماریها، مبتلایان جان خود را از دست میدادند. به این ترتیب حدود ۹ میلیون ایرانی به شکلی دردناک از بین رفتند و پس از این قحطی چهل سال طول کشید تا ایران به جمعیت ۱۹۱۴ خود بازگردد.
تنها نکته بسیار روشن در این فاجعه، قربانی شدن ایران «بیطرف» در جنگ جهانی بود. هیچ یک از طرفهای متخاصم خواه به صورت نسبی و خواه مطلق، تلفاتی با این وسعت متحمل نشدند. فاجعهای که منجر به فروپاشی جامعه ایرانی، تثبیت تسلط استعمار بریتانیا بر ایران، تشکیل حکومتهای وابسته به بریتانیا و کودتا علیه دولتهای منتخب مردمی شد و در مقابل برای دولتهای متفقین پیروزی در جنگ را به ارمغان آورد.
روزگاری پیش از این، نویسنده مشهور ایرانی این جمله را به طعنه در دهان شخصیت متوهم رمانش گذاشته بود که در هر موقعیت بلاوجهی میگفت: کار، کار انگلیسیها است، و این چنین با فروکاست یک خط سیر حقیقی در تاریخ این مرز و بوم به یک توهم توطئه، بار معنایی حقیقی این ضرب المثل را به سخره میگرفت. اما با آگاهی از چنین سوابق درخشانی از غارتگری که در این گزارش کوتاه صرفا به بخشی از آنها اشاره شد، به نظر میرسد واقعا کار، کار انگلیسیها بوده است.
تردیدی نیست که مرور و بررسی این وقایع تاریخی و این حجم از خیانت و وطن فروشی و بی دفاعی در برابر متجاوزان برای هر انسان آزادهای تحقیرآمیز و دردناک است، اما توجه به این مطلب که با انقلاب اسلامی ایران، دست چپاول انگلیس و هر کشور بیگانه دیگری از ایران قطع شده و پس از چند صد سال نخستین بار است که از خاک و جان و مال ایرانی دفاع شده، به همان اندازه مسرت بخش و غرورآفرین است. اینکه جمهوری اسلامی این توان را دارد که نفتکش یکی از قدرتمندترین ارتشهای فرامنطقهای جهان را به دلیل تجاوز دریایی توقیف کرده و ملوانهای آن کشور را به عنوان نیروی نظامی متخلف بازداشت کند و مطابق قوانین داخلی خود دربار آن تصمیمگیری کند؛ یعنی جمهوری اسلامی توانسته است بلامنازع بودن قدرتهای استکباری جهان و الگوی رهبری نظام بینالملل را در سیاست و اقتصاد به چالش جدی بکشد. این یعنی جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار پس از چند چند قرن میتواند مسیر استعمار را با گفتمان مقاومت متوقف کند.
واریز ۱۳ میلیارد از ۱۰۰ میلیارد بودجه قرآنی
جامعه قرآنی باید خود به داد خود برسد
به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیتهای دینی خبرگزاری فارس چهارمین برنامه حیات طیبه، عصر چهارشنبه ١٣ شهریورماه باحضور محمدعلی خواجه پیری، پیشکسوت قرآنی و سیداحمد مقیمی، قاری ممتاز کشور به میزبانی محمدتقی میرزاجانی، معاون اجرایی شورای عالی قرآن برگزار شد.
در این برنامه، محمدعلی خواجه پیری ضمن مرور برخی خاطرات قرآنی خود گفت: یکی از خاطرههای درس آموز به سال ۵٧ بر میگردد، زمانی که حضرت امام (ره) وارد کشور شدند و حدود یک ماه در مدرسه علوی مستقر بودند. بنده هم مسئولیت انتظامات داخلی آن جا را برعهده داشتم. شب ٢٢ بهمن و در آن شرایط و ساعات حساس و اضطراب آور، پاسی از شب گذشته بود دیدم چراغ اتاق امام روشن است. به بهانهای وارد اتاق شدم و دیدم که ایشان با آرامشی عجیب، غرق در تلاوت قرآن هستند. وقتی که انسان به معنی واقعی کلمه به خدا اعتماد داشته باشد، نتیجهاش همین است که در شرایط بسیار سخت، در پناهگاه قرآن به آرامش و اطمینان حقیقی میرسد.
خواجه پیری در بخش دیگری از این برنامه اذعان کرد: افراد گمنامی در اقصی نقاط کشور هستند که با دست خالی کارهای بزرگ قرآنی انجام می دهند ولی متأسفانه برخی اوقات توجهی به ایشان نمی شود. در دوران مسئولیتی که در وزارت ارشاد داشتم فعالیت های بعضی از این عزیزان را از نزدیک دیدم و از خودم خجالت کشیدم که با این همه امکاناتی که در اختیار داریم، در قبال خدمات خالصانه و تأثیرگذار ایشان، هیچ کاری نکرده ایم. ما از کف جامعه غافل هستیم.
این خادم قرآن افزود: در جامعه قرآنی با سه مشکل مواجه هستیم: ١. کمبود نیروی انسانی کارآمد و متخصص در بخش های مختلف، تا این حد که برخی نقاط کشور از دسترسی به یک مربی روخوانی قرآن هم محروم هستند. ٢. ضعف در محتوا اعم از ضعف در تولیدات قرآنی متناسب با سنین مختلف، همسان سازی روش ها در حوزه های آموزشی و ترویجی و...
٣. امکانات محدود و اعتبارات ناچیز که متأسفانه گاهی اوقات، همین امکانات محدود هم متفرق است و یا این که انحصارگرایانه با آن برخورد می کنیم.
وی ادامه داد: مثلاً کتاب مفیدی را تولید میکنیم ولی به هیچ قیمت اجازه استفاده از آن را به دیگران نمی دهیم! آیا این عملکرد قرآنی است؟ چرا هم افزا عمل نمیکنیم؟ درخصوص بودجه هم صحبت فراوان است اما به عنوان نمونه، در سال گذشته از ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه مصوب قرآنی تنها ۱۳ میلیارد اختصاص یافت که هیچ تناسبی با ظرفیتها و نیازهای قرآنی کشور نداشت! همین مبلغ را هم ۲۸ اسفندماه واریز کردند و تا پایان خرداد ۹۹ فرصت هزینهکرد داشتیم! خواجه پیری با بیان این نکته که بعد از سالها فعالیت در حوزه قرآنی به این نتیجه رسیدهام که جامعه قرآنی با همدلی و همکاری، خودش باید به داد خودش برسد ادامه داد: اختلافاتی که در روند ادغام دو اتحادیه قرآنی، ده سال به طول انجامید نمونه تلخی است که امیدوارم با ادغامی که اخیراً صورت گرفته، هم آن چه که از گذشته فوت شده جبران شود و هم برای آینده برنامهریزی جامع و تحول آفرین صورت گیرد.
این مدیر با سابقه قرآنی گفت: نظام می بایست برای امثال قاریان و حافظان و سایر فعالان قرآنی که افراد توانمندی هستند و تعدادشان هم اندک است، بستر اشتغال متناسب را فراهم کند تا ایشان با فراغ خاطر بتوانند به فعالیت های تخصصی خود بپردازند، اما متأسفانه اهتمامی در این زمینه دیده نمی شود. محدودیت های بوجودآمده در اثر شیوع کرونا و تعطیلی بخشی از فعالیتهای قرآنی، موجب شده که عزیزان مدرس قرآن و قاریانی که صرفاً به این امر اشتغال داشته اند دچار مشکلات جدی مالی بشوند. متأسفانه در این جریان کمترین رسیدگی و مساعدت به فعالان و مؤسسات قرآنی انجام شده است.
وی ادامه داد: توقع از دولت اسلامی، مجلس اسلامی و قوه عدلیه اسلامی که بحمدالله مدیران ارشد آن قرآنی هستند، بیش از این است. هزینه کردن برای توسعه و ترویج قرآن، در واقع سرمایه گذاری است نه هزینه کرد. قرآنی شدن جامعه، از آسیب های اجتماعی جلوگیری می کند و زمینه سازی می کند برای حیات طیبه.
محمدعلی خواجه پیری ادامه داد: این یک واقعیت است که قرآنیان، تحرک و پویایی لازم را ندارند. لازمه جلب و جذب حمایت از طرف نظام این است که با همدلی و انسجام داخلی، مطالبات به حق جامعه قرآنی را مطرح و به صورت جدی دنبال کنیم. ما در این بخش ضعیف هستیم.این پیشکسوت قرآنی در بخش دیگری از صحبت های خود خاطرنشان کرد: ما بخش دولتی قرآنی داریم، بخش مردمی قرآنی هم تحت عنوان مؤسسات و تشکل ها داریم، اما اشخاص حقیقی قرآنی ساماندهی مشخصی ندارند، لذا جامعه قرآ
نی به معنای متداول، عملاً در بخش فعالان و افراد حقیقی قرآنی محقق نشده است. با تشکیل جوامع قرآنی عصر در استان ها توسط بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء، حرکت خوبی در این زمینه انجام شده که می بایست تکمیل شود.
این خادم قرآن گفت: در تصمیم سازی و تصمیم گیری برای فعالیت ها و برنامه های بلندمدت، عملکرد خوبی نداشتیم و غالباً پرداختن به کارهای تبلیغی کوتاه مدت و زودبازده ترجیح داشته است. طرح آموزش، تربیتی اسوه ویژه قاریان و حافظان نوجوان، نمونه موفقی از اعتماد به یک برنامه بلندمدت است. در این طرح، ان شاءالله ظرف چند سال آینده شاهد ظهور گروهی از قاریان و حافظان برجسته و متخلق خواهیم بود که به عنوان مبلغین جریان ساز فعالیت خواهند کرد.
اخبار
حواشی و مدلهای متفاوت هیأت در شبکه افق روایت میشود
تهیه کننده برنامه روایت هیأت با اشاره به اینکه مدل متفاوت هیأتها، حواشی دهه اول و ... از موضوعات فصل سوم این برنامه است، گفت: مهمانانی از جمله حجتالاسلام حسین آقامیری، سیدرضا نریمانی، مهدی رسولی و ... در برنامه حضور می یابند.
حجتالاسلام علیرضا ربانی منش تهیهکننده برنامه روایت هیأت در گفت وگو با خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس با اشاره به اینکه فصل سوم این برنامه با کلان موضوع سبک زندگی حسینی و روایت هیأت ها از دهه اول محرم از شبکه افق پخش میشود، اظهار کرد: هیأتهای بزرگی که در دهه اول محرم امسال با توجه به لزوم جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، شرایط خاصی را سپری کردهاند در این برنامه به روایت شرایط متفاوت محرم امسال خواهند پرداخت. وی اضافه کرد: این برنامه هر شب به صورت زنده ساعت ۲۱ از شبکه افق به نمایش گذاشته میشود که قسمت اول آن شب گذشته 11 شهریورماه با حضور حجتالاسلام آقامیری به روی آنتن رفت. سیدمحمد جواد شرافت بهعنوان مجری برنامه با ستایشگران و کارشناسان هیأت به گفتوگو خواهد پرداخت تا مشخص شود، این هیأتهای مذهبی چگونه چنین الگویی به مردم کشور و دنیا ارائه دادهاند.تهیهکننده برنامه روایت هیأت خاطرنشان کرد: مدل متفاوت مراسمهای مذهبی امسال، حواشی دهه اول محرم و برپایی روضههای خانگی و محلی با حضور مداحان و خانوادههای شهدا در این برنامه بررسی میشود.وی با بیان اینکه برنامه روایت هیأت طی ۱۰ شب و هر شب به مدت ۴۵ دقیقه مهمان منازل مخاطبان هیأتهای مذهبی خواهد بود، عنوان کرد: حجج اسلام آقامیری، مهدوینژاد به همراه سیدرضا نریمانی، مهدی رسولی، محمدرضا بذری، رجبی دوانی و کرمعلی از جمله مهمانان این برنامه رسانهای خواهند بود. مهمان برنامه امشب چهارشنبه ۱۲ شهریورماه حجتالاسلام سعید پیرایش و مسعود پیرایش خواهند بود که از ساعت ۲۱ به روی آنتن خواهد رفت.ربانیمنش با اشاره به اینکه برنامه روایت هیأت به همت جامعه ایمانی مشعر تولید و با همکاری شبکه افق پخش خواهد شد، گفت: این برنامه در صفحات اختصاصی روایت هیأت در شبکههای اینستاگرام، ایتا و بله به نشانی revayateheyat منعکس خواهد شد. وی از اکران دستاوردهای رسانهای هیأتهای مذهبی از مراسمات عزاداری دهه اول محرم ۱۴۴۲ در برنامه روایت هیأت یاد کرد و ادامه داد: امیدواریم این برنامه بتواند مخاطبان هیأتی خود را با چگونگی برپایی هیأت در شرایط کرونایی آشنا کند.ربانیمنش با اشاره به تولید بستههای معرفتی، برگزاری گردهمایی ویژه دستاندرکاران هیأتهای مذهبی به منظور آشنایی با دستورالعملهای بهداشتی ویژه هیأت به همت جامعه ایمانی مشعر عنوان کرد: جامعه ایمانی مشعر با بیش از ۱۰ هزار هیأت مذهبی در سراسر کشور در ارتباط است و توانمندی این هیأتها را در حوزههای مختلف دنبال میکند.
کریمی با رفتن به میان مردم، درک دقیقی از رفتارشناسی را به نمایش گذاشت
اصغر اسکندری از فعالان قرآنی در یادداشتی ضمن تقدیر از حرکت محمود کریمی در شیوه برنامههای عزاداری دهه اول ماه محرم نوشت: او با به میان مردم رفتن، یک نگرش و درک کاملاً دقیق رفتار شناسی و جامعه شناختی را از هنر مقدس مداحی به نمایش گذاشت.
متن یادداشت به شرح زیر است.
صلی الله علی الباکین علی الحسین
عزاداری مردمی؛
حرکت تحسین برانگیز حاج محمود کریمی در دهه اول محرم امسال یکبار دیگر راز ماندگاری و عظمت فرهنگ عاشورایی را در قالب و قابی نو و متفاوت از سالهای قبل به رخ همگان کشید.
سالها است که علاقهمندان به وی در امامزاده علی اکبر(علیه السلام) محله با صفای چیذر از هنر مثال زدنی این ذاکر امام حسین روحی فداه و فرزند و برادر شهید کسب فیض میکنند، اما امسال حاج محمود کریمی چهره دیگری از خود نشان داد.
سالها است که دیدن یک مداح کشوری و ملی برای برخی از توده مردم رویا شده است و حضور مداحی که تقریبا در تمام فنون هنر مقدس مداحی به ویژه در سبک خوانی (نوحه خوانی) حرفها برای گفتن دارد، علاوه بر بیان هوش و ذکات این ستایشگر در تبدیل تهدیدها به فرصت، نشان دهنده بینش و تشخیص دقیق او در استفاده از رفتار جامعه و طبیعت اطرافش در ایده پردازیهای هنر مقدس مداحی است و این به معنای استعداد ناب بودن او است. اگر اغراق نکرده باشم در واقع او با به میان مردم رفتن، یک نگرش و درک کاملا دقیق رفتار شناسی و جامعه شناختی را از هنر مقدس مداحی به نمایش گذاشت.
رفتن او به میان تودههای مردمی که سراسر وجودشان از آلام و رنجها پر شده، بلکه تمام روح و روانشان مملو از تبعیض و شکاف طبقاتی است، جز زبان تحسین را گشودن راه دیگری باقی نمیگذارد.
مردمی که تقریباً فراموش شدهاند، مردمی که حقوق و عزتشان توسط اشراف امت پایمال شده، مردمی که از دست مرفهین بیدرد فریاد رسی جز حسین فاطمه (علیهما السلام) ندارند، با دیدن یک مداح و ذاکر آنهم در تراز حاج محمود کریمی، خود بخود بغضشان ترکیده و از اینکه دیده شدهاند و بی منت مورد تکریم و احترام قرار گرفتهاند، غرق در اشک شده و این را بپای کرم اربابشان مینهند.
لذا بیجا نیست اگر گفته شود امروز تریبون داری مداحان مردمی، کارکردی دادخواهانه و عدالت گسترانه همانند بیرق حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) در صحنه کربلا دارد.
معتقدم راز ماندگاری یک مداح در مردمی بودن او است و اینکه خودش باشد و هرگاه مداحی در تراز حاج محمود کریمی خودش است آنگاه هنرش قلبها را تسخیر کرده و الهام بخش خواهد بود.
و کلام آخر اینکه به نظرم امسال حاج محمود کریمیِ در میان توده مردم بسیار دیدنی تر از حاج محمود کریمیِ هر سال در چیذر بود. بسیار دیدنی تر از قبل. بسیار.
امید است این حرکت بسیار ساده اما تاثیرگذار و عمیق، تکرار و تداوم یابد.
الاحقر الخدمة العلم و الدین
اختلاط جنسی در دانشگاههای ما از عجائب عالم است
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در برنامه «بدون توقف» که ۱۱ شهریورماه از شبکه سه سیما پخش شد، با تأکید بر اینکه ما نباید در جامعه اختلاط غیرضروری بین زن و مرد درست کنیم، یادآور شد: اینکه دانشگاههای ما مختلط است جزء عجائب عالم است، ما از دبستان غیرمختلطیم، میرسیم به ۱۸ سالگی که اوج غریزه است آن وقت اختلاط ایجاد میکنیم.
غلامی در پاسخ به این مطلب که «حجاب اجباری باعث نفاق میشود»، عنوان کرد: یک وقت کاری منوط به داشتن نیت است یک وقتی کاری بدون نیت هم آثار دارد، در نفاق باید به این دقت کنیم یعنی من اگر به کسی گفتم دو ماه بیا در مسجد ما نماز بخوان من شما را استخدام میکنم اگر نماز خواند هیچ ثوابی به او نمیرسد، اما اگر گفتم تا وقتی حجاب را رعایت کنی در این شرکت استخدامی و ایشان ۳۰ سال این حجاب را رعایت کرد این مثل نماز نیست به خاطر رعایت حجاب کمتر گناه کرده ولو اینکه نیت نداشته ولی ثوابی نمیبرد چون انگیزه نداشته است.
وی همچنین در خصوص تکلیف کار کردن زنان سرپرست خانوار اظهار کرد: بر اساس آنچه از عدل در دین داریم زن سرپرست خانواری که نمیتواند کف هزینههای زندگی را تأمین کند مشمول حق غایی است یعنی نیازهای او باید تا کف توسط حکومت اسلامی تأمین شود، جمهوری اسلامی خواسته این مسئله را حل کند اما اشتباهش اینجا بوده که زن سرپرست خانوار را طوری تعریف کرده که بسیاری از زنانی که تعریف زن سرپرست خانوار واقعی به آنها نمیخورد هم ذیل این، جا بگیرند، وقتی تعداد آنها زیاد شده امکاناتی که برای زنان سرپرست خانوار در نظر گرفته شده میان تعداد بیشتری تقسیم شده و این افراد سرشان کلاه رفته است.
این استاد دانشگاه همچنین یادآور شد: اگر ما زن سرپرست خانوار را در برنامههای توسعه مختلف درست تعریف میکردیم و محدوده آنها واقعا زن سرپرست خانوار بود بودجهای که تقسیم کرده بودند منطقی بین همه آنها تقسیم میشد، اما با تعریف ما زنانی که همسر دارند و همسرشان صحیح و سالم هست هم میتوانند در این دسته جا بگیرند، لذا زنان سرپرست خانوار واقعی مجبورند سر کار بروند تا هزینههایشان را تأمین کنند.
وی در پاسخ به این سؤال که «چرا نهادهای متولی حجاب متعددند» بیان کرد: اتفاقا این موضوع جزء مصوبات خوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است چون آمده کار را بین نهادها تقسیم کرده و وظیفه ایجاد شناخت، گرایش و رفتار در حوزه حجاب را به هر کدام از سازمانهای مرتبط داده است، یعنی آمده از دبستان که ما باید به بچهها آموزش دهیم که حجاب یعنی چه، را دیده تا اینکه یک خانم اگر لباس عفیفانهای بخواهد کجا پیدا کند، اما متأسفانه این موضوع یا برای خیلی از آن نهادها مسئله نیست و یا اینکه اصلا خیلی از این حرفها را قبول ندارند تا به وظائفشان عمل کنند.
غلامی در ادامه اضافه کرد: وزارت صمت باید برای این فکر کند که نمایشگاههای فصلی در جاهایی مثل دانشگاهها و مدارس برگزار کرده و شکیلترین لباسهای عفیفانه را در اختیار مردم قرار دهد چون خیلیها دنبال این نوع لباسها هستند، اما چون متأسفانه برخی یا قبول ندارند و یا عرضه و توان آن را ندارند یک چیزی به عنوان نمایشگاه مد برگزار میکنند که من نمیدانم اصلا این لباسها را برای که دوختند، با مدلها و قیمتهای عجیب و غریب که اصلا به درد مردم نمیخورد. این حقوقدان در پاسخ به این سؤال که «چرا میگوئید بیمارستانها جدا باشد» گفت: خداوند ما را مختار آفریده اما به ما نگفته که خودتان را در معرض گناه قرار دهید، آیا ما میتوانیم برای اختیار انسانها زمینه بروز تولید کنیم؟ اینکه بیمارستان بانوان داشته باشیم تا همه راحت باشند چه عیبی دارد؟ ما یک جاهایی ضرورتا در کنار هم هستیم اما دلیل ندارد که همه جا مختلط باشد و بگوئیم میخواهیم تمرین خودسازی کنیم، اینها کاملا دستیافتنی است.
رئیس دانشکده معارف دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: چند سال پیش در خصوص اینکه میخواهیم دانشگاه غیرمختلط داشته باشیم سرو صدا شد، من به یکی از این آقایان دستاندرکار عرض کردم واقعا میخواهید دانشگاه داشته باشید یا نمایش دهید؟ اگر بخواهید نمایش دهید که همین طور سروصدا درست میشود، اگر دانشگاه غیرمختلط میخواهیم الان باید فکر کنیم که چقدر مکان آموزشی، تجهیزات و منابع انسانی لازم است اگر قرار است ۱۰ ساله این زمینه آماده شود، پس الان حرف نزنید زیرساختها را درست کنید، نیروی انسانی تربیت کنید، ۱۰ سال دیگر جدا کنید. اگر میخواهید کار کنید کاملا اجرایی است، اما مقدمه آن اعتقاد است آیا شما قبول دارید که ما نباید اختلاط غیر ضروری درست کنیم؟ ما به طور طبیعی اختلاط داریم، پس آن جا که ضرورت ندارد اختلاط درست نکنیم.
وی در پایان در پاسخ به این سؤال که «اگر دانشگاهها را جنسیتی کنیم جوانان کجا زمینه آشنایی با یکدیگر را پیدا کنند» یادآور شد: ما در اوج سن مطالبه و فوران غریزه جنسی پسر و دختر را با هم قاطی میکنیم و میگوئیم چیز خاصی ایجاد نمیشود، دانشگاه نه آشناییگاه، نه ازدواجگاه است، دانشگاه یعنی محل تحصیل، کارکرد دانشگاه آشنایی و ازدواج است یا کسب دانش؟، اینکه دانشگاههای ما مختلط است جزء عجائب عالم است، همه جای دنیا از دبستان مختلط است دانشگاه هم مختلط است، اما ما از دبستان غیرمختلطیم میرسیم به ۱۸ سالگی که اوج غریزه است آن وقت اختلاط ایجاد میکنیم. اگر هم پسر و دختر را از مدارس مختلط کنیم یعنی پذیرفتیم که آموزشها، علوم، هنر و مهارتهایی که به پسران و دختران درس میدهیم یکی است و این یک اشتباه استراتژیک است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4349/20172/80328
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4349/20172/80329
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4349/20172/80330
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4349/20172/80331
|
عناوین این صفحه
- ۱۰ اقدام استعماری انگلیس در عصر قاجار
- جامعه قرآنی باید خود به داد خود برسد
- اخبار
- اختلاط جنسی در دانشگاههای ما از عجائب عالم است