|
نادره ترکمانی: خوشحالم که شعار «سینما، سرزمین خیال» برای این دوره جشنواره انتخاب شد
راه توسعه فرهنگی از سینمای کودک و نوجوان میگذرد
کارگردان سینمای کودک و نوجوان گفت: جشنواره باعث آشتی کودکان و نوجوانان با سینما میشود و اهمیت این جریان زمانی نمایان میشود که بدانیم یکی از راههای توسعه فرهنگی از همین سینما میگذرد.
به گزارش امتیاز؛ نادره ترکمانی، کارگردان، درباره شعار امسال جشنواره که «سینما، سرزمین خیال» است، گفت: خوشحالم که چنین شعاری برای این دوره انتخاب شده است؛ چراکه رویا، خیال و فانتزی در ذات سینما وجود دارد و در حوزه سینمای کودک این خیال بسط مییابد و گسترده میشود. یعنی بهعبارتی تلاش ما سینماگران کودک بر این است که دنیای خیالگونه بچهها را در آثار و ساختار قصه تعمیم دهیم. درنتیجه انتخاب چنین شعاری نشان از هوشمندی شورای سیاستگذاری جشنواره دارد.
این کارگردان ادامه داد: خیالپردازی، رویا و فانتزی زمینه افزایش خلاقیت ذهن است و امکاناتی را پدید میآورد که در عالم واقعی وجود خارجی ندارند. به همین علت دنیای فانتزی و رویا همواره جذاب است. اصولا انسان به هنگام رویاپردازی در ذهن خویش زمینه پرورش ذهنی خودش را فراهم میآورد و قوت این رشد درباره کودکان و نوجوانان قدرت بیشتری دارد.
او گفت: جشنوارهها در احیا، بازپروری و رشد فیلمسازها موثر هستند. به خصوص در این دوران که شیوع ویروس کرونا باعث شده که آیین سینما رفتن از بین برود و فستیوالها به صورت آنلاین برگزار شوند، این تاثیر ملموستر هم میشود. «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان ایران»، چراغی در سینمای کودک است که همواره باید روشن نگاه داشته شود؛ اما نور این چراغ، امسال بیش از هر زمان دیگری باید تلالو داشته باشد.
او ادامه داد: برگزاری جشنواره در سال گذشته نیز تصمیمی بسیار درست بود. باید تلاش کنیم که در هر شرایطی چراغ سینمای کودک روشن بماند و آگاه باشیم که حدود چهارده میلیون کودک و نوجوان داریم که مخاطب این آثار هستند و در سبد فرهنگی آنها، بیشک سینما از جایگاه ویژهای برخوردار است. درواقع، بهقدری سینمای کودک مهم است که در دوران سخت کرونا نیز تولیدات جریان دارند و جشنواره به تداوم برگزاریاش اهتمام میورزد.
این کارگردان ادامه داد: به اعتقاد من، ساختن فیلم برای کودکان تعهدی اخلاقی و انسانی است و من به عنوان یک سینماگر فعالیت در این حوزه را وظیفه خود میدانم. امیدوارم جریان حمایت از سینمای کودک به عنوان یک نیاز در جامعه از جانب مدیران احساس شود و نمایش آثار کودک جدی گرفته شود.
ترکمانی درباره دستاوردهای «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» گفت: این جشنواره باعث آشتی مخاطب خود یعنی کودکان و نوجوانان با سینما میشود و به کودک میفهماند که این سینما برای تو است و به او اعتبار و جایگاه میدهد. همین اعتبار برای سینماگر کودک هم نمود دارد که تریبونی به او داده میشود تا در یک جشنواره معتبر جهانی اثر خود را عرضه کند و در معرض دید بگذارد. اهمیت این جریان زمانی نمودار میشود که بفهمیم یکی از راههای توسعه فرهنگی از همین سینمای کودکان و نوجوانان میگذرد. ضمن این که «جشنواره بینالمللی کودکان و نوجوانان» پیشینهای طولانی دارد و این قدمت طولانی اهمیت سینمای کودک را نشان میدهد.
او گفت: سینما، هم رسانه و هم تفریح است و هم صنعتی پولساز به شمار میآید. سینمای کودک طیف مخاطبان گستردهای دارد که حتی والدین کودکان را نیز شامل میشود. پس یعنی سینمای کودک ما قابلیت این را دارد که در فهرست پولسازترین گونههای سینمایی قرار بگیرد. اما سینمای کودک با موانع اقتصادی مختلفی دست و پنجه نرم میکند که در مخلص کلام میتوان اینگونه بیان کرد که ترس از سرمایهگذاری در این حوزه چنین موانعی را ایجاد میکند.
ترکمانی گفت: «صدا و سیما» و «وزارت آموزش و پرورش» دو عامل اصلی در صدمات جدی به بدنه سینمای کودک هستند. «صداوسیما» چهقدر برای کودکان انرژی میگذارد و به آنها اهمیت میدهد؟ چهقدر کودکان پای آثار کودکی مینشینند که «صدا و سیما» با بودجههای هنگفت برای آنها میسازد؟
او ادامه داد: آسیبشناسی توقف و عدم رشد سینمای کودک، از بسیاری جهات اهمیت دارد. چراکه با بررسی صدماتی که به بدنه سینمای کودک وارد شده میتوان برای معضلات چارهاندیشی کرد و مسیر رشد را هموار نمود. جریان سینمای کودک در صورتی میتواند به صورت یک صنعت فعالیت کند که سازمانهایی که در سیستم وظایفشان امور کودکان و نوجوانان تعریف شده، پا پیش گذاشته و موثر عمل کنند. برای مثال شهرداری با اختصاص دادن بیلبوردهای شهری برای تبلیغ آثار کودک میتواند راهگشا باشد. ضمن این که تغییر و تحولات مدیران در سالهای مختلف نباید باعث کمرنگ شدن سینمای کودک شود و بدانیم که سینمای کودک چه در بحث تولید و چه در بحث اکران نیاز به حمایتهای جدی دارد و تصمیمگیران فرهنگی باید یک سبد ارزشی خوب برای این حوزه در نظر بگیرند و آن را جزو مهمترین رئوس سیاستگذاریهای خود قرار دهند، اینگونه تحولی بزرگ در این حوزه رخ خواهد داد.
نقدی بر انیمیشن پیکسار؛
رمزگشایی از یک «طعمه گذاری» در انیمیشن «لوکا»
پیشتر در ماه ژوئن کمپانی پیکسار جدیدترین فیلمش به نام «لوکا» را منتشر کرد. فیلم روایتی است از ماجراجویی، فرار، تمایز و خانواده اکتسابی در یک شهر ساحلی خیالی به نام پورتوروسو. و همینطور به نظر بسیاری از افراد، فیلم روایتی است از یک رابطه همجنسبازی — حتی اگر این خوانش در خود فیلم مورد تأیید قرار نگرفته باشد.درونمایههایی که در «لوکا» مورد کاوش قرار میگیرد، از زمان انتشار فیلم منجر به اتهاماتی در زمینه «طعمهگذاری دگربازی» شده است. طعمهگذاری دگربازی پدیدهای است که در آن روابط دگربازانه مورد اشاره قرار میگیرند، اما هیچگاه بهوضوح بروز داده نمیشوند. بنده بهعنوان پژوهشگر موضوع دگربازی در انیمیشن، بیواسطه میدانم که این مسئله در سینما و تلویزیون تا چه میزان عیان و انگشتنما است. مسئله «لوکا» در تمایز بین طعمهگذاری دگربازی و رمزگذاری دگربازی ریشه دارد. رمزگذاری دگربازی زمانی اتفاق میافتد که هنرمندان دگرباز، درونمایهها، شخصیتها، و روابط دگربازانه را بهمنظور حساس نکردن شاخکهای سانسورچیها و منتقدین محافظهکار، بطوری سربسته و ضمنی به فیلم داخل میکنند.
طعمهگذاری دگربازی زمانی است که هنرمندان به دگرباز بودن شخصیتها اشاره میکنند تا مخاطبان ترقیطلب را جذب کنند، اما هیچ بازنمایی حقیقی از دگربازی ارائه نمیکنند تا مخاطبان محافظهکار را از دست ندهند. دیزنی هنوز هیچ پروتاگونیست دگربازی را در فیلمهای بلندش به تصویر نکشیده است. حال، آیا «لوکا» مثالی از طعمهگذاری دگربازی است؟
ما ابتدا شخصیت هیولای دریایی نوجوان به نام لوکا پاگورو را در حال چوپانی از گله ماهی خانوادهاَش میبینیم. او بطور اتفاقی به یک شیء ساخت انسان برمیخورد و حس اشتیاقی برای پشت سر گذاشتن زندگی روزمره و رفتن بهدنبال ماجراجویی در بالای امواج در او برانگیخته میشود. این ماجراجویی در قالب شخصیتی به نام آلبرتو اسکورفانو بروز پیدا میکند؛ هیولای دریایی دیگری که روی سطح زمین زندگی میکند. دو پسر سریع رابطهای گرم و صمیمی شکل میدهند؛ یک وسپای قراضه میسازند و درباره سفر کردن با یکدیگر رؤیاپردازی میکنند.
به راحتی میتوان خوانشی دگربازانه از فیلم داشت. نه تنها لوکا و آلبرتو با یکدیگر رابطه آکیلیسگونه نزدیکی شکل میدهند (رابطهای مردانه که میتواند دربردارنده احساسات رمانتیک و جنسی نیز باشد)، بلکه درونمایهها و محورهای قصه نیز به تجربیات مشترک دگربازان اشاره میکند. بخاطر آنکه هیولاهای دریاییِ آبهای پورتوروسو از انسانها میترسند و ورود به قلمرو انسانها را برای بچههایشان قدقن کردهاند، لوکا مجبور است گشت و گذارهایش در سطح زمین و به تبع آن رابطهاَش با آلبرتو را مخفی نگاه دارد.
پدر و مادر لوکا متوجه راز پسرشان شده و تصمیم میگیرند او را پیش عمویش بفرستند تا یک فصل در اعماق اقیانوس زندگی کند، اما پیش از عملی شدن این تصمیم، دو پسر به شهر پورتوروسو فرار میکنند. در بالای سطح آب، لوکا و آلبرتو ظاهری انسانی دارند. اما همانند افرادی که علناً دگرباز بودنشان را اعلام نکردهاند و به اصطلاح پشت پرده مخفی هستند، این دو نیز میترسند که یک روز رازشان برملا شود. اهالی شهر در جهت پاسداشت از دگرباز بودن و خانواده اکتسابی، وقتی متوجه میشوند لوکا و آلبرتو هیولاهای دریایی هستند، با عشق و استقبال آنها را میپذیرند؛ بطوریکه هیولاهای دریایی دیگر که مدتها در شهر بودهاند نیز با احساس آرامش خاطر راز خود را آشکار میسازند.
بااینوجود، علیرغم این تلمیحات دگربازانه، فیلم بیسروصدا بر سنتهای قصهگویی دگربازهنجارانه و ریشهدار در کمپانی دیزنی مجدداً تأکید میکند. شخصیتی ثالث به نام جولیا، لوکا را اغوا کرده تا بهدنبالش به مدرسهای در جنوآ برود و اینگونه به مخاطب القا میشود که آنها زوجی بسیار بالغتر و پربارتر هستند و در نتیجه آلبرتو و لوکا از یکدیگر جدا میشوند. ازاینرو، «لوکا» روی خط بسیار باریکی میان رمزگذاری دگربازی و طعمهگذاری دگربازی حرکت میکند.هر دوی این موارد همواره دارای عنصر انکار مقبول هستند. تریلر انیمیشن دیزنی با عنوان «در جستجوی دوری» (۲۰۱۶) مثالی بارز در این زمینه است. در آن تریلر، یک جفت زن کنار کالسکه بچه ایستاده بودند، که این موضوع موجب گمانهزنی هواداران در مورد اولین حضور یک زوج همجنسباز زن در فیلمهای دیزنی شد. صداپیشگی الن دیجنرس در این فیلم، که خودش نیز یک زن همجنسباز است، به این گمانهزنیها دامن زد. متأسفانه، فیلم دلیلی قطعی دراینباره ارائه نکرد و کارگردان آن اندرو استنتون نیز از اظهار نظر در این مورد سر باز زد. قصد دیزنی از طعمه گذاشتن برای مخاطبان دگربازش نامشخص است.
دیزنی و بازنمایی دگربازی
چرا یک استودیو باید بخواهد که ارجاعات دگربازانه را در یک فیلم قرار دهد، اما عملاً آنها را مخفی نگه دارد؟ پاسخش ساده است: سود. شان گریفین، استاد حوزه فیلم در دانشگاه متدیست جنوبی که مطالب مفصلی در مورد مسائل دگربازان در فیلمهای انیمیشنی و لایو اکشن دارد، استدلال میکند که تصویر و وجهه دیزنی دربردارنده «ارزشهای خانواده سنتی آمریکایی است – ارزشهایی که نهاد خانوادۀ مردسالار و غیردگرباز را برپا میدارد.»
او به این موضوع اشاره میکند که دیزنی «بازار همجنسبازان» را برای محصولاتش به رسمیت شناخت، و نه «دستور کار همجنسبازان» را. به بیان دیگر، دیزنی حاضر است فیلمهای انیمیشنی و برنامههای تلویزیونی بسازد که بطور ضمنی به محتوای دگربازانه اشاره دارند، مادامیکه این کار به وجهه سنتی این شرکت لطمه نزند.
البته دیزنی در چند سال اخیر در زمینه بازنمایی دگربازی در آثار انمیشنی خود پیشرفتهایی نیز داشته است. فیلم کوتاه «بیرون» (۲۰۲۰) پیکسار بر مرد همجنسبازی تمرکز دارد که در زمینه بیرون آمدن از پشت پرده همجنسبازی و آشکار کردن این راز برای پدر و مادرش با مشکل روبرو میشود، و فیلم بلند «به پیش» (۲۰۲۰) نیز دربردارنده یک شخصیت مؤنث فرعی است که خیلی عادی به دوست دخترش اشاره میکند.مجموعه «خانه جغد» (۲۰۲۰ - ادامه دارد)، دربردارنده یک پروتاگونیست مؤنث دوجنسباز به نام لوز که با دختری دیگر به نام آمیتی در رابطه است. بااینحال حتی دانا ترس سازنده «خانه جغد» نیز وقتی قصد داشت دوجنسبازیِ لوز را در مجموعه قرار دهد ابتداً با مقاومت مواجه شد. او در مصاحبهای با وَنیتی فِر اظهار داشت: «به من گفته شد که به هیچ وجه نمیتوانم هیچ نوع خط داستانی همجنسبازانهای را برای شخصیتهای اصلی قرار بدهم. نهایتاً پس از تلاشهای ترس برای قرار دادن این خط داستانی در مجموعه، دیزنی به رابطه لوز و آمیتی چراغ سبز نشان داد.
هر دوی این مجموعهها بسیار پرطرفدار هستند و همچنان برای استودیوهایشان سودآورند. باتوجه به فهرست رو به رشد مثالها در این زمینه، دیزنی در حوزه خلق پروتاگونیستهای علناً دگرباز در فیلمهای انیمیشنی خود عقب افتاده است.
اخبار
جمع کل آثار رسیده بخش ملی و بینالملل به ۵۵۶ اثر رسید؛
پایان مهلت ارسال اثر و ثبت ۱۱٨ اثر متقاضی شرکت در بخش بینالملل جشنواره ۳۴
با پایان مهلت ارسال اثر و ثبت ۱۱٨ اثر خارجی متقاضی حضور در سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، جمع کل آثار رسیده بخش ملی و بینالملل به ۵۵۶ اثر رسید.
به گزارش امتیاز، در بخش بینالملل این دوره جشنواره و با پایان مهلت ارائه اثر به این بخش [۲۴ شهریور ۱۴۰۰ / ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱]، تعداد ۶۲ فیلم سینمایی (شامل ۳۲ انیمیشن و ۳۰ فیلم بلند سینمایی) از ۳۲ کشور و ۵۶ فیلم کوتاه (شامل ۲۱ انیمیشن کوتاه و ۳۵ فیلم کوتاه داستانی) از ۲٨ کشور ارسال شد که بر این اساس، در مجموع ۱۱٨ اثر خارجی رسیده به جشنواره سیوچهارم رسیده است.
بر اساس اعلام دبیرخانه جشنواره در بخش ملی با پایان مهلت ارسال آثار این بخش (۳۱مرداد ماه سال ۱۴۰۰)، ۴۳۸ فیلم [شامل ۲۴۸ فیلم در بخش «فیلم کوتاه داستانی»، ۱۱۹ فیلم در بخش «پویانمایی کوتاه»، ۳۰ فیلم در بخش «بلند داستانی»، ۱۴ فیلم در بخش «سینمایی»، ۱۲ عنوان در بخش «وبسری» و ۱۵ عنوان در بخش «کرونا-روایت»] به دبیرخانه جشنواره رسیده بودند که با احتساب این آثار، جمع کل آثار متقاضی شرکت در بخش ملی و بینالملل جشنواره سی وچهارم به ۵۵۶ اثر رسید.
سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از ۱۶ تا ۲۱ مهر ۱۴۰۰ (۸ تا ۱۳ اکتبر ۲۰۲۱) با مشارکت سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان، در دو بخش مسابقه ایران و مسابقه بینالملل، برگزار خواهد شد.
«سه هفته قبل» به زودی در تهران کلید میخورد
فیلم کوتاه «سه هفته قبل» از اوایل مهرماه در تهران کلید میخورد.
به گزارش امتیاز، فیلم کوتاه «سه هفته قبل» به نویسندگی و کارگردانی امیرحسین دیباج از فیلمبرداران باسابقه سینما به آخرین مراحل پیش تولید رسیده و قرار است اوایل مهرماه در تهران کلید بخورد.
تاکنون حضور امیر نوروزی، سحرگل شیرازی، احمد لشینی، مهری آل آقا، پیمان محسنی و مائده قطبی به عنوان بازیگران این فیلم که در ژانر اجتماعی ساخته میشود، قطعی شده است.
در خلاصه داستان «سه هفته قبل» آمده است: «ابراهیم و فرشته سه هفته است که شب و روز ندارند و از ترس آبرو، تصمیمی هولناک گرفتهاند...»
بابک کشن فلاح طراح گریم، پوریا اخوان طراح صحنه، رها دادخواه طراح لباس، مصطفی بهمنی صدابردار، امیرحسین دیباج مدیر فیلمبرداری، مهدی برزکی مشاور پروژه، مجد جلالی دستیار یک کارگردان و برنامه ریز، آناهیتا گلفام منشی صحنه، سعید محبوبی مدیر تولید، نورا نوروزی عکاس، جواد غلامرضایی صداگذار، امیر ادیب پرور تدوین، فروغ گشتیل روابط عمومی، پشتیبانی فنی حیدر احسانی تاکنون به عنوان عوامل با این پروژه همکاری میکنند.
در شصت و نهمین دوره جشنواره؛
مدیر فستیوال سن سباستین از کووید، فیلمهای آنلاین و جانی دپ گفت
خوزه لوییز ربوردینوس مدیر فستیوال بینالمللی فیلم سن سباستین که از روز هفدهم سپتامبر کار خود را آغاز کرد و تا بیستوپنجم همین ماه ادامه خواهد داشت، در مصاحبهای به ویژگیهای جشنواره امسال پرداخت. وی در حالی که در کنار پوستر امسال که با تصویر سیگورنی ویور بازیگر طراحی شده نشسته بود، درباره این صحبت کرد که چرا وضعیت مالی در دومین سال فستیوال طی پاندمی بدتر است، چطور میخواهد به برابری جنسیتی بیشتر برسد و چرا انتقادهای جایزه دادن به جانی دپ برای وی تعجبآور بود.
یک سال پس از میزبانی فستیوال در دوران پاندمی کووید -۱۹، برای مراسم امسال چطور آماده شدید؟
کووید هنوز دارد مسائل را پیچیده میکند. بیشتر تدابیر هنوز سر جای خود هستند: هیچ مهمانی برگزار نخواهد شد، فرش قرمز فقط برای عکاسان و دوربینهای تلویزیونی است، ماسک زدن در فضاهای بسته اجباری میزان مشارکت و حضور محدود است. چیزی که امسال را متفاوت کرده درصد جمعیت کاملاً واکسینه شده است. این به طور چشمگیری نگرانیها را درباره خطرهای حیاتی نسبت به سلامت حضار کم میکند. این امر علاوه بر همان استراتژی ایمنی که سال گذشته استفاده کردیم، یعنی استفاده از ماسک و تعیین نحوه نشستن در صندلیها از قبل، باعث میشود فستیوال محیط امنی داشته باشد.
از نظر نمایش فیلمها، برای استفاده ۵۰ تا ۶۰ درصد از ظرفیت سالنها برنامهریزی کرده بودیم. اما در مقایسه با سال قبل، شاهد حضور درصد بیشتری از حرفهها و مهمانان هستیم. امسال ۷۵ درصد هستند در حالیکه پارسال ۴۰ درصد بودند. بنابراین تعداد بلیتهای قابل دسترس برای مخاطبان معمولی کمتر خواهد بود.
اثر مالی پاندمی بر فستیوال چقدر بوده؟
سال گذشته، اثر محدودیتهای کووید روی باکس آفیس فستیوال ۶۰۰ هزار یورو به خاطر محدودیتهای حضور و ۷۰۰ هزار یورو به خاطر کاهش اسپانسرها بود. اما همچنین مخارج از نظر تعداد سالنها و دعوتها که شامل هزینههای پرواز و هتل میشود کمتر بود. امسال وضعیت سختتر خواهد بود چون تعداد استعدادها و حرفهایهایی که شرکت میکنند بیشتر است.
در لیست رقابتی چه چیزی برایتان متمایز است؟
به نظرم فیلمهای انتخابی امسال مثال خوبی از هدفگذاریهای ما هستند: توازنی بین نویسندههای جاافتاده مانند ژانگ ییمو، ترنس دیویز، لوسیل هادزیهالیوویچ یا لوران کانته و نامهای جدید با فیلمهایی مانند «ماه آبی» ساخته آلینا گریگور، «مانند بهشت» ساخته تی لیندبرگ و «آتش روی دشت» ساخته ژانگ جی که در بخش رقابتی هستند. ما همچنین یک لیست قوی از فیلمهای اسپانیایی داریم و خیلی خوشحالم که میبینم عناوین رقابتی تقریباً به برابری ۵۰ درصدی رسیدهاند و هفت عنوان توسط زنان و هشت عنوان توسط مردان کارگردانی شدهاند. سال گذشته، نخستین فیلم توسط یک زن یعنی «آغاز» به کارگردان دئا کولومبگاشویلی برنده جایزه صدف طلایی بهترین فیلم شد. او امسال رییس هیات داوران است.
نقش فستیوالهای فیلم در رسیدن به توازن جنسیتی در صنعت چیست؟
مشخص است که دسترسی زنان به صنعت هنوز کاری است که نیاز به پیشرفت دارد و ما باید هر کاری میتوانیم را برای تغییر انجام دهیم. اینکه خیلی از زنان در فستیوالهای امسال جایزه بردهاند نشان خوبی است اما هنوز کارهای زیادی باید انجام شود. بعضی جنبههای اصلی شامل برابری در کمیتههای انتخابی و کمک به استفاده از استعدادهای جدید مورد توجه است. یک مثال این امر در سن سباستین به فروم تهیه مشترک فیلم، بخش دانشجویان و بخش کارگردانان جدید مربوط میشود که آنجا ما مخصوصاً نسبت به دستیابی به برابری حساس هستیم و میخواهیم برای فیلمهای فعلی و آینده تغییر ایجاد کنیم.
اعلام اینکه جانی دپ جایزه افتخاری دونوستیا را دریافت میکند بحثبرانگیز شده. چرا شما تصمیم گرفتید جایزه را به او بدهید و تا چه حد انتظار این واکنش را داشتید؟
انتظار یک بحث و واکنش را داشتیم اما شاید نه در این حد. اما بیایید به یاد داشته باشیم که جانی دپ به خاطر هیچ نوع حمله یا خشونتی علیه زنان دستگیر، متهم یا محکوم نشده. من چیزی برای اضافه کردن ندارم. جای من نیست که قضاوت کنم او در زندگی چطور است، همانطور که نمیدانم در گذشته هم این جایزه به افرادی داده شده که در زندگی شخصیشان معصوم بودهاند. این جایزه برای به رسمیت شناختن مسیر حرفهای کاری اهدا میشود.
تنها چیزی که میتوانم درباره جانی دپ بگویم این است که برخورد با او به عنوان یک فرد حرفهای لذتبخش بوده، مانند زمانی که او سال گذشته به عنوان تهیهکننده «تکه طلا» جولین تمپل آمد. و اینکه او یک بازیگر به شدت با استعداد است، چیزی که او با کارهایش با تیم برتون گرفته تا مجموعه «دزدان دریایی کارائیب» و همکاری با مارلون براندو و نامهای بزرگ دیگر صنعت تا انتخابهای جالبش در تهیه فیلم ثابت کرده است. ما چند سال پیش به اهدای جایزه دونوستیا به او فکر کردیم و وقتی توانستیم سال گذشته او را ببینیم، شروع به صحبت درباره آن با جزییات بیشتر کردیم.
سن سباستین فستیوالی است که از انتخاب فیلمهای ساخت پلتفرمهای استریمینگ عقب نکشیده. درباره این چه چیزی میتوانید بگویید؟
ما بر اساس چیزی که خوشمان میآید انتخاب میکنیم، نه اینکه چه کسی آن را تهیه کرده و فرمت آن چیست. میتواند فیلم سینمایی یا سریال باشد، مانند «La Fortuna» ساخته آلخاندرو آمنابار (که در بخش انتخاب رسمی خارج از رقابت نمایش داده میشود). همین مسئله در مورد تهیهکنندگان هم صدق میکند چون آنها میتوانند شرکتهای مستقل یا پلتفرمهای استریمینگ باشند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9595/29149/100239
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9595/29149/100240
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9595/29149/100241
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9595/29149/100242
|
عناوین این صفحه
- راه توسعه فرهنگی از سینمای کودک و نوجوان میگذرد
- رمزگشایی از یک «طعمه گذاری» در انیمیشن «لوکا»
- اخبار
- مدیر فستیوال سن سباستین از کووید، فیلمهای آنلاین و جانی دپ گفت