|
اخراجیهایی که بیشترین غرامت را گرفتند
حسابرسی اخیر باشگاه چلسی نشان داد این باشگاه بعد از اخراج آنتونیو کونته مبلغ هنگفتی بابت غرامت به او پرداخته و به این ترتیب گرانترین غرامت پرداختی به یک مربی اخراجی در تاریخ را ثبت کرده.
باشگاه چلسی با اینکه در اولین فصل حضور آنتونیو کونته روی نیمکت این تیم توانست در لیگ برتر به پیروزی برسد و بعد از آن هم جام حذفی را بدست بیاورد ولی رومن آبراموویچ مالک آبیهای لندن در اقدامی عجیب تصمیم گرفت کونته را اخراج کرده و ماتوریتزیو ساری را به چلسی بیاورد. این تصمیم اما در نهایت برای چلسی گران تمام شده چرا که بر اساس جدیدترین اخبار از حسابرسی این باشگاه مشخص شده که چلسی مبلغ ۲۶.۶ میلیون پوند به عنوان غرامت به کونته پرداخته.
به این ترتیب چلسی و آنتونیو کونته در ردیف اول فهرست بیشترین غرامتهای پرداخت شده به مربیان اخراجی در تاریخ فوتبال قرار میگیرند. به این مناسبت نگاهی میاندازیم به پنج رتبه بهتر در فهرست بیشترین غرامتهای پرداختی به مربیان اخراجی در تاریخ فوتبال:
۵- لوئیس فلیپه اسکولاری – ۱۳.۶ میلیون پوند (چلسی، ۲۰۰۹)
چلسی زمانی که اسکولاری را به عنوان سرمربی به خدمت گرفت نمیدانست که با قراردادی که با او امضا کرده برای خود یک چاه مالی حفر کرده است. آبیها در نهایت او را اخراج کرده و گاس هیدینک را به عنوان سرمربی موقت به استمفوردبریج آوردند. اخراجی که برای چلسی ۱۳.۶ میلیون پوند هزینه داشت.
۴- لورن بلان – ۱۷ میلیون پوند (پاری سن ژرمن، ۲۰۱۶)
پاری سن ژرمن برای اخراج لوران بلان فرانسوی و استخدام اونای امری به جای او مجبور شد چیزی در حدود ۲۰ میلیون یورو به عنوان غرامت به او پرداخت کند. امری البته در پاریس موفق بود ولی کمی بعد جدا شده و راهی آرسنال شد.
۳- ژوزه مورینیو – ۱۸ میلیون پوند (چلسی، ۲۰۹۷)
مورینیو با اینکه یک دهه پیش از چلسی اخراج شد ولی با توجه به قرارداد خوبی که وکلایش با این باشگاه امضا کرده بودند بعد از خروج از اسمتفورد بریج ۱۸ میلیون پوند از آبراموویچ دریافت کرد.
۲- ژوزه مورینیو – ۱۹.۶ میلیون پوند (منچستریونایتد، ۲۰۱۸)
ژوزه مورینیو در فصلی که در نهایت منجر به اخراج او از یونایتد شد مدیران این تیم را به شدت حرص داد و در نهایت آنها چارهای نداشتند جز اینکه با پرداخت غرامت ۱۹.۶ میلیون پوندی، آقای خاص را اخراج کرده و اوله گنار سولسشر را به عنوان مربی موقت به اولدترافورد بیاورند.
۱- آنتونیو کونته – ۲۶.۲ میلیون پوند (چلسی، ۲۰۱۸)
کونته زمانی که بر خلاف میلش مجبور به ترک چلسی شد از مدیریت این باشگاه به شدت عصبانی بود ولی او دستکم با چلسی دو جام قهرمانی بدست آورده بود و بعد از اخراجش موفق شد مبلغ ۲۶.۲ میلیون پوند غرامت دریافت کند که بیشباهت به یک گنج کوچک نیست.
شیلتون: به مارادونا احترام نمیگذارم!
پیتر شیلتون پنجاه سال پس از اولین بازی ملیاش با پیراهن انگلیس و 30 سال پس از آخرین بازیاش به عنوان یکی از بزرگترین دروازهبانان تاریخ جام جهانی در جام 90 ایتالیا، به گذشتهاش پرداخته است. او بیش از هر بازیکن دیگری پیراهن تیم ملی انگلیس را پوشیده است و یک رکورد جهانی مهمتر هم دارد: او رکورد بیشترین بازی رسمی در فوتبال حرفهای را در اختیار دارد. او در سالهای 1966 تا 1997، 1390 بازی رسمی انجام داده است. نزدیکترین رقیب او روجریو سنی از برزیل است که 1234 بازی رسمی داشته است. ژاوی، رهبر ارکستر خط میانی هم 1135 بازی رسمی داشته که بیشتر آنها برای بارسلونا و تیم ملی اسپانیا بوده است.
شیلتون در سه جام جهانی بازی کرده است. او رکورد کلینشیت در جام جهانی را هم دارد و در 10 بازی، دروازهاش را به روی حریفان بسته نگه داشته است. شیلتون همچنین دو بار با ناتینگهام فارست فاتح جام باشگاههای اروپا شده است. پس از بازنشستگی شیلتون، کمتر کسی به هنر دروازهبانی او پرداخته است اما او حالا به بررسی نقاط ضعف دروازهبانان فعلی لیگ برتر پرداخته است.
شیلتون 70ساله، در هتلی آرام در کولچستر، صحبتهایش را با پرداختن به گذشته آغاز میکند: «پس از 30 سال حضور در میدان، چند چیز است که به آنها افتخار میکنم. سه چیزی که برایم بیش از همه اهمیت دارند اینها هستند: رکورد بیشترین بازی رسمی در فوتبال، چرا که نشان میدهد من تا چه حد استمرار داشتهام و برای مدتی طولانی بازی کردهام؛ رکورد 125 بازی ملی برای انگلیس که در کنار رکورد قبلی قرار میگیرد و رکورد مشترک کمترین گل خورده در جام جهانی (بیشترین کلینشیت) با فابین بارتز اما این برایم رکورد اصلی میشد، اگر آقای مارادونا نبود.»
شیلتون افسوس میخورد که با وجود تمام دستاوردهایش، بیش از هر چیز به این دلیل در خاطرهها مانده که قربانی دیهگو مارادونا شده است. مارادونا در مرحله یکچهارم نهایی جام جهانی 1986 مکزیک، با دست دروازه شیلتون را باز کرد. او میگوید: «دلایل ماندگار شدن این ماجرا برای من خوشایند نیست. من هر کاری که میتوانستم انجام دادم و آن عکس مشهور نشان میدهد که فاصله من با توپ از فاصله سر او با توپ کمتر است. به همین دلیل بود که او با دست به توپ ضربه زد. همیشه مردم میگویند: او بالاتر از تو پرید اما اینطور نیست. او تقلب کرد.»
صدای او محو میشود. آیا یک عذرخواهی ساده میتوانست دردهای شیلتون را تسکین بخشد: «این کار باعث آرام شدن کل تیم انگلیس میشد، نه تنها من، کل تیم انگلیس زجر دید، چون او تقلب کرد. مردم این روزها درباره VAR غر میزنند اما اگر در آن هنگام VAR بود، فوقالعاده میشد. او تفسیری متفاوت از این ماجرا داشت و گفت که آن ضربه، دست خدا بود اما او عذرخواهی نکرد و نشان نداد که پشیمان است.»
مارادونا چند سال پیش از او خواست که در یک برنامه تلویزیونی در کنارش حضور یابد اما شیلتون آن را رد کرد: «من همیشه این موضع را داشتهام، چون به من یاد دادهاند که به فوتبال احترام بگذارم. من دیدهام که سایر بازیکنان تقلب میکنند، آن را میپذیرند و عذرخواهی میکنند اما رفتار او نشان میدهد که چرا خصومت برقرار است. چند بار به ما پیشنهاد شد که این کینه را فراموش کنیم اما او عذرخواهی نمیکند و من هم با او دست نخواهم داد و او را نمیپذیرم. من همیشه میگویم او بهترین بازیکن تاریخ است اما به عنوان یک ورزشکار احترامی برایش قائل نیستم و هرگز به او احترام نخواهم گذاشت. همانطور که تری بوچر هرگز این کار را نخواهد کرد.»
اما دومین گل مارادونا در آن مسابقه درست بود و باشکوه. او پنج بازیکن انگلیس را جا گذاشت و سپس شیلتون را هم رد کرد و گل زد. او پس از «گل دست خدا»، «گل قرن» را هم به ثمر رساند. شیلتون میگوید: «این گل کاملاً نشان میداد که او چه تواناییهایی دارد اما ما پس از اتفاقی که افتاده بود از نظر ذهنی شرایط خوبی نداشتیم. زمانی که میدانید یک نفر تقلب میکند، آن هم در چنان مسابقه بزرگی، دست و دلتان میلرزد. ما پس از آن گل در دفاعمان تمرکز لازم را نداشتیم اما باید بگویم که پیش از آنکه توپ به مارادونا برسد، روی گلن هادل خطا شد. با این حال شما نمیتوانید این گل را از مارادونا پس بگیرید. او کاری را انجام داد که در توانش بود.»
شیلتون هم کاری که میتوانست را انجام داد، هرچند به شیوهای کاملاً متفاوت. او پست دروازهبانی را متحول کرد. لیگ برتر چند سال پیش از آخرین بازی رسمی شیلتون که برای لیتون اورینت و در سال 1997 بود، راهاندازی شده بود و حیرتانگیز بود که او اولین بازیاش در دسته اول را در ماه مه 1966 انجام داد. شیلتون 16 سال داشت و در حالی که گوردون بنکس داشت برای جام جهانی آماده میشد، او برای لستر سیتی مقابل اورتون به میدان رفت.
او میگوید: «اولین بازیام را مقابل 30هزار نفر انجام دادم و در همان هنگام هم طرفداران لستر من را خوب میشناختند، چون اهل همان شهر هستم. آنها پشت سر من بودند، ولی من هیچ مشکلی از نظر اعصاب نداشتم. من و گوردون دوست هم بودیم و البته رقیب هم. من در طول آن سالها بازیهای گوردون را تماشا کردم و چیزهای بسیاری آموختم؛ همانطور که از تماشای بازیهای پیتر بونتی و لو یاشین درسهای زیادی فراگرفتم اما من همیشه به دنبال آن بودم که سبک بازی خودم را پرورش دهم. مهم نبود که در آن هنگام مربی دروازهبانها نداشتیم یا حتی دستکشهای دروازهبانی مناسبی هم نداشتم. من از دستکشهای پشمی استفاده میکردم. این دستکشها خیلی ابتدایی بودند و جلو دروازهها هم معمولاً گلآلود بود اما ذهنیت من و روحیه کاریام خیلی قوی بود. حتی در سنین پایین هم تمرین میکردم تا در کار با پا، نبردهای تک به تک و مشت کردن توپ قوی شوم.
من همیشه حس میکردم که چیزی فراتر از تمرین و جنبه فنی دروازهبانی وجود دارد. مسأله تنها شوت کردن و سانتر کردن نبود. من از نظر ذهنیت، تمرکز و فرماندهی به مدافعان نسخه مخصوص خودم را ساختم. مشخص است که مسأله تنها داد و فریاد زدن بر سر مدافعان نیست. مسأله این است که چطور به مدافعان اعتماد به نفس بدهید و البته آنها را هوشیار نگه دارید. دروازهبان میتواند همه چیز را ببیند.»
عجیب به نظر میرسد که تجربه دروازهبانی شیلتون را پس از بازنشستگیاش عملاً نادیده گرفتهاند. او میگوید: «گراهام تیلور پس از جام جهانی 90 ایتالیا مربی انگلیس شد. او میخواست که من به کارم ادامه بدهم اما من میخواستم که از اوج فاصله بگیرم. او سپس از من خواست که مربی دروازهبانها شوم. پس در سپتامبر 1990، شروع به تمرین دادن کریس وودز و دیوید سیمن کردم و این کار را برای هفت ماه انجام دادم اما برایم مربی دروازهبانها شدن خیلی زود بود. من داشتم برای دربی کانتی، در لیگی بازی میکردم که حالا به آن لیگ برتر میگویند و حس میکردم که من دروازهبان شماره یک هستم. در اواخر دوران بازیام، نقش بازیکن-مربی را در پلیموث داشتم. من سه سال و نیم آنجا بودم و به نظرم کارم را خوب انجام دادم اما پلیموث فاصله زیادی با بقیه جاهای انگلیس دارد. اگر این کار را در مرکز کشور انجام میدادم، احتمالاً فرصتهای بهتری در مربیگری یا مدیریت نصیبم میشد. چند نفر درباره کار از من پرسوجو کردند. آنها گفتند: میتوانی رزومهات را بفرستی؟ من هم گفتم: من با شما حرف میزنم اما حتی یک ورق کاغذ هم برایتان نمیفرستم. من از این شغل دور شدم اما در این ده سال، دروازهبانیها را میبینم، ناامید میشوم.
به همین دلیل است که این فیلم به نام رازهای شیلتون را ساختم، چون هنر دروازهبانی چیزی است که روی آن وسواس دارم. تکنیکهای دروازهبانی و بیش از همه استمرار در آن، که پایه موفقیت در هر ورزشی است، بسیار مهم است. اگر شما تکنیک مناسب را داشته باشید نهتنها کارهای بزرگی انجام خواهید داد که از خیلی از کارهای بد هم اجتناب خواهید کرد. رازش همین است. دروازهبانها لزوماً بر مبنای واکنشهایشان قضاوت نمیشوند. قضاوت درباره دروازهبانها بر اساس اشتباهاتشان است.»
شیلتون امیدوار است که این فیلم 43 دقیقهای اسپانسر خوبی پیدا کند: «در پنج سال گذشته به این فکر کردهام: من از نقطه نظر فنی، مطمئن نیستم که دروازهبان در آنجا چه میکند. به همین دلیل، شروع کردهام به مشاوره دادن. من نمیخواهم به صورت تماموقت به این کار بپردازم اما صحبت با دروازهبانها در زمینه حرکات بدنشان و کار با پایشان جذاب خواهد بود. مثلاً آرسنال؛ من اینکه ینس لمان، دروازهبان آلمانیشان، آنطور مسئولیتپذیر بود را دوست داشتم. او خودش را مخفی نمیکرد. آنها حالا دروازهبان آلمانی جدیدی دارند؛ برند لنو که خیلی خوب کار کرده است اما دو گلی که او پس از کریسمس مقابل چلسی دریافت کرد، نشان میدهد که دروازهبانی تکنیک خود را از دست داده است.
تمرینات امروزه به دنبال پرورش واکنشهای سریع است اما مربیان به دروازهبانهای جوان لیگ برتر نمیگویند که چطور تکنیکشان را پرورش دهند. گل اولی که لنو مقابل چلسی دریافت کرد به دلیل اشتباه محض او در تشخیص حرکت توپ بود. او نتوانست در وضعیت خوبی قرار بگیرد چون قدمهای بلندی برداشته بود. گل دوم هم از بین پاهای او وارد دروازه شد. این روزها، چند بار دیدهایم که دروازهبانها از بین پاهایشان گل میخورند؟ همه اینها به تکنیک بستگی دارد. من چند کار را آغاز کردهام اما مربیان دوران مدرن توصیههای من را نمیخواهند.
اما مسائل اساسی که عوض نمیشوند. اگر دروازهبانها بتوانند برخی کارهای پایه را درست انجام دهند، استمرار بهمراتب بیشتری خواهند داشت. برخی از آنها با تکنیکشان واکنشهای فوقالعادهای انجام میدهند اما زمانی که توپ از فاصله شوت میشود، دروازهبانها معمولاً تنها توپ را تماشا میکنند. تصمیم شما باید در کسری از ثانیه گرفته شود اما اولین حرکت شما باید این باشد که در سریعترین زمان ممکن، پاهای خود را در وضعیت درست قرار دهید. با داشتن پاهای سریع، میتوانید پیش از آنکه شیرجه بزنید، یک متر حرکت کنید. در این حالت در وضعیت بهتری برای شیرجه زدن هستید چون پاهای شما دیگر خیلی از هم دور نیستند. این روزها دروازهبانانی را میبینیم که به تمام بدنشان کش میدهند و شیرجه میزنند اما با این حال نزدیک توپ هم نمیشوند.»
شیلتون کدام دروازهبانهای مدرن را میپسندد؟ «من همیشه جیجی بوفون را دوست داشتهام. به نظرم آلیسون هم در لیورپول خیلی خوب است. در دوران من، نقطه ضعف برزیل دروازهبانهایش بود. حالا آلیسون و ادرسون دو دروازهبان برجسته در لیگ برتر هستند. آلیسون با وجود تنومند بودنش، خیلی سریع است. او همیشه به بدنش کش نمیدهد. ادرسون هم خوب است اما گلهایی میخورد که میتواند دریافت نکند. همانطور که در فیلم گفتهام، شما باید روی پاهایتان برقصید، نه اینکه بالا و پایین بپرید. اگر بسیاری از دروازهبانهای مدرن این تغییرات کوچک را داشته باشند، میتوانند عملکردشان را 15 درصد بهتر کنند.»
اما نظر او درباره جوردن پیکفورد، دروازهبان شماره یک انگلیس چیست؟ «جوردن برای انگلیس عالی کار کرده است. او چندین واکنش حیاتی داشته و رفتارش واقعاً خوب است. او به خط دفاعیاش دستور میدهد و در زمینه زدن توپ با پا یکی از بهترینها است اما او کارهایی را هم انجام میدهد که میتواند در آنها بهتر باشد.»شیلتون نمیخواهد درباره دفاع سرسختانهاش از برگزیت صحبت کند، یا اینکه به این بپردازد که چطور توانست به اعتیادش به قمار غلبه کند: «ماجرای قمار یک مصاحبه جداگانه میخواهد اما حالا، من میخواهم میراثی به جا بگذارم که مایه الهام نسل جدید دروازهبانها شود. حتی امروز هم اهمیت دروازهبانها را میبینیم. به لیورپول نگاه کنید. از زمانی که آلیسون و ویرجیل فندایک را آوردهاند، به سطح دیگری رسیدهاند.
یورگن کلوپ خیلی با برایان کلاف متفاوت نیست. زمانی که بازیهایتان را میبرید، تغییرات زیادی در ترکیب تیم نمیدهید. کلوپ بخشهای سخت کار را انجام داده و دروازهبانی مناسب و یک مدافع میانی واقعاً خوب را جذب کرده است. او هافبکهای خوبی دارد و مهاجمانش هم سریع و تیز هستند و گل میزنند. این تیم لیورپول من را یاد تیم فارست خودمان میاندازد. شما دروازهتان را بسته نگه دارید و این باعث میشود پسرانی که در جلو بازی میکنند کارشان را به خوبی انجام دهند. اگر شما گلهای احمقانهای دریافت کنید، تیم نابود میشود. آلیسون و فندایک دو غول هستند؛ آنها تنومند و با اعتماد به نفس هستند. آنها تأثیر فوقالعادهای گذاشتهاند و باعث شدهاند که سایر بازیکنان هم بهترین عملکرد خود را پیدا کنند. آنها ثابت کردهاند که فوتبال همچنان، در اصل همانی است که بود. همه چیز از عقب آغاز میشود. دروازهبان همچنان پایه و اساس موفقیت شما است.»
به بهانه قهرمانی نیمفصل یوونتوس؛ تا سه نشه!
تابستان امسال زمانی که مائوریتزیو ساری هدایت تیم فوتبال یوونتوس را برعهده گرفت، او میدانست که باید کمد لباسهایش را برای اضافه کردن چند دست لباس جدید خالی کند. مردی که تا پیش از این همیشه ترجیح میداد با گرمکن و شلوار ورزشی در کنار زمین بازی حاضر شود، در اولین روز کاریاش در تورین با ظاهری متفاوت و با کتوشلوار و کراوات ظاهر شد. خیلی طول نکشید که ساری اعتراف کرد که در قراردادش با یوونتوس بندی وجود دارد که او را ملزم میکند از لباس متحدالشکل باشگاه یوونتوس استفاده کند. در واقع باشگاه او را ملزم کرده هر زمان که در نقش نماینده یوونتوس در زمین فوتبال یا خارج از آن ظاهر میشود باید مطابق قوانین باشگاه لباس بپوشد. اینگونه شد که برای بازیهای یوونتوس، پوشش ساری همیشه شامل یک شلوار راسته پارچهای و یک پلیور یقه زیپدار بوده است اما آیا این لباسها هستند که آدمها را میسازند؟ در پایان بازی منجر به پیروزی ۲-۱ یوونتوس در خانه رم که یکشنبه شب در ورزشگاه المپیکو برگزار شد، یک خبرنگار از ساری پرسید که آیا نیم فصل حضورش در یوونتوس باعث تغییر او شده است؟ ساری در پاسخ گفت: «نمیدانم. همسرم که هنوز میگوید من همان خل و چلی هستم که بودهام.»
برخلاف مسائل حاشیهای و شخصی، ساری از نظر حرفهای خودش را در شرایطی آشناتر میبیند، حداقل در حال حاضر. او تیمش را در پایان نیم فصل نخست سری A، قهرمان کرد، همان کاری که در فصول ۲۰۱۵ و۲۰۱۷ در ناپولی انجام داد. همچنین نظر او درباره اهمیت قهرمانی نیم فصل یا به قول خود ایتالیاییها، قهرمانی زمستانی هم تغییری نکرده است. او گفت: «قهرمان زمستانی به نظرم یک عنوان بدون وجود خارجی است.»
از سال ۲۰۰۴ که تعداد تیمهای سری A به ۲۰ تیم افزایش پیدا کرد، تا به امروز تنها دو بار سابقه داشته که قهرمان زمستانی در نهایت برنده اسکودتو نشود. از قضا هر دوی این موارد هم به ناپولی تحت هدایت ساری تعلق دارد. البته او و شاگردانش در آن تیم را به هیچ عنوان نمیتوان بابت ناکامی در رقابت با یوونتوسی که از نظر قدرت و منابع مالی یک سر و گردان از آنها بالاتر بود، ملامت کرد. امسال اما او با همان یوونتوس پولدار و قدرتمند قهرمان زمستانی سری A شده است و در پایان فصل بهانهای برای از دست دادن اسکودتو نخواهد داشت.
ساری در هفت ماهی که سرمربی یوونتوس بوده نشان داده که تغییر و تحولات صورت گرفته در او تنها به پوشش ظاهریاش محدود نمیشود. او که تا پیش از ورودش به یوونتوس به عنوان یک مربی خشک و غیرقابل انعطاف شناخته میشد که بیش از اندازه به یکسری از بازیکنان خاص تیمش تکیه میکند، در یووه نشان داده به این نتیجه رسیده که باید به همه بازیکنان تیمش فرصت ابراز وجود بدهد.
کمتر از یک ماه از آغاز فصل گذشته بود که ساری مجبور شد قید استفاده از سیستم تاکتیکی مورد علاقهاش یعنی سیستم ۳-۳-۴ را بزند چون متوجه شد که این سیسم به او اجازه نمیدهد بهترین استفاده را از ستاره جوان تیمش پائولو دیبالا داشته باشد. برای دیبالا بهتر بود که متمایل به مرکز و در کنار کریستیانو رونالدو به عنوان زوج هجومی تیم بازی کند اما زمانی که رونالدو مصدوم و دچار افتی جزئی شد، ساری فهمید میتواند راه دیگری را هم برای رسیدن به هدفش امتحان کند و آن به میدان فرستادن گونسالو ایگواین بود، اگرچه این تصمیم او بازخورد خوبی از سوی گرانترین بازیکن تاریخ یوونتوس نداشت و رونالدو این موضوع را با خروجش از ورزشگاه پس از تعویض شدن در یکی از بازیها نشان داد.
ساری در حالی که فصل گذشته به طور ثابت از هشت بازیکن تکراری در ترکیب آبیهای لندن در بیش از ۳۰ بازی چلسی استفاده کرد، در این فصل تنها در مورد سه بازیکن یوونتوس چنین کاری را انجام داده است که آن سه نفر شامل رونالدو، میرالم پیانیچ و لئوناردو بونوچی میشود. این سه نفر در این فصل بیش از 15 بار در ترکیب اصلی یووه قرار گرفتهاند. در همین حال ساری از 24 بازیکن متفاوت در بازیهای تیمش در سری A و لیگ قهرمانان استفاده کرده است.
بازی یووه مقابل رم اولین بار در این فصل بود که ساری شاگردانش را با ترکیبی دست نخورده نسبت به بازی ماقبل آن به میدان فرستاد اگرچه سخت است بگوییم که آیا انتخابهای او درست بود یا نه. یوونتوس بازی را برد اما دلیل اصلیاش مشکلات و ضعفهای خود رم بود و فروپاشیدن این تیم پس از دریافت دو گل زودهنگام در ۱۰ دقیقه اول بود.
اخبار
ده مدیر برنامه قدرتمند در جهان فوتبال
مربیان و بازیکنان تنها انسان های قدرتمند در عرصه فوتبال نیستند. در فوتبال امروز مدیر برنامه های مطرح گاهاً از خود بازیکنان نیز شناخته شدهتر هستند. وظیفه آنها جوش دادن معاملاتی است که در آن پول های کلانی رد و بدل میشود و آنها تلاش میکنند تا بیشترین سود را نصیب مشتری خود بکنند و البته به طرز باورنکردنی ارقام سرسام آوری نیز به خود آنها تعلق پیدا میکند. در فوتبال مدرن مدیر برنامه ها نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند، آنها برای موفقیت باید بیرحم، رِند و مصمم باشند، اما کدامیک از آنها قدرتمندترین مدیر برنامه ها در جهان فوتبال هستند؟
ژرژ مندس
حتی اگر سن کریستیانو رونالدو بالا رفته باشد، او همچنان جزو دو اسم بزرگ جهان فوتبال در کنار لیونل مسی است، پس کاملاً منطقی است که مدیر برنامه رونالدو در صدر این لیست قرار بگیرد، و او کسی جز ژرژ مندس نیست. او امسال برای چندمین مرتبه برنده عنوان بهترین مدیر برنامه سال از طرف Globe Soccer Awards شد، اولین بار او نونو اسپیریتو سانتو را در یک بار ملاقات کرد و ترتیب انتقال این دروازهبان جوان به اسپانیا را داد، این اولین تجربه ژرژ مندس در زمینه نقل و انتقالات فوتبالی بود. او در طی این سال ها با نقل و انتقال ستاره های فوتبال به باشگاه های بزرگ و همچنین یافتن استعداد های ناب در سراسر جهان اعتبار فوقالعادهای برای خود به دست آورده است و در حال حاضر نیز بسیاری از فوتبالیست های مطرح جهان از جمله نیکولاس اوتامندی، گونسالو گوئدس، روبن نوس، ادرسون، برناردو سیلوا و هامس رودریگز سرنوشت خود را به دستان او سپردهاند.
مینو رایولا
کارمین مینو رایولا از معروفترین مدیر برنامه های جهان فوتبال است که در چند سال اخیر در تعدادی از سودآورترین نقل و انتقالات فوتبالی جهان نقش داشته است، از جمله انتقال پرسود پل پوگبا به منچستریونایتد. این مدیر برنامه ایتالیایی علاوه بر وکالت این هافبک فرانسوی قهرمان جهان، موکل تعدادی از فوتبالیست های مطرح حال حاضر جهان از جمله ماریو بالوتلی، ابراهیموویچ، میخیتاریان، مارکو وراتی و روملو لوکاکو است. همچنین مینو رایولا مدیر برنامه تعدادی از خوش آتیهترین جوانان فوتبال جهان از جمله دروازهبان ایتالیایی آث میلان یعنی دوناروما و وینگر هلندی رم به نام جاستین کلایورت است و از آوازه خود بیشترین استفاده را میکند تا بهترین قرارداد ممکن برای موکلان خود را به ثبت برساند، حتی اگر منجر به آزردگی خاطر برخی از باشگاه ها و مربیان شود.
خوزه اُتین
بسیاری از مدیر برنامه ها در یک لیگ یا ملیت خاص تخصص دارند، برای بازیکنان اسپانیایی و شاغل در لالیگا خوزه اُتین یکی از بزرگترین نام های این حوزه است. او بازیکنان زیادی مانند ایارامندی، فرناندو تورس، ناچو مونرئال، خاوی مارتینز، پدرو، کپا، سبایوس، ویتولو و بسیاری دیگر را از طریق آژانس فوتبالی خود به فوتبال اسپانیا معرفی کرده است. اتین تجربه حضور در فوتبال به عنوان بازیکن و کارشناس را نیز دارد و کاملاً با چم و خم کار آشناست و در اسپانیا به عنوان یک شخصیت مطرح و محترم شناخته میشود و همیشه از او انتظار میرود تا استعداد بعدی فوتبال اسپانیا را معرفی کرده و با انتقالش یک به یک تیم بزرگ ارقام هنگفتی را جابهجا کند.
پره گواردیولا
پپ گواردیولا شاید بزرگترین نام در حوزه مربیگری فوتبال را داشته باشد، اما برادرش در حال رشد و تبدیل شدن به یکی از مطرحترین مدیر برنامه ها در فوتبال است. در میان مشتری های نام آشنای او میتوان به لوییس سوارز، ویلیام کاروالیو و یوری بریچیچ اشاره کرد، همچنین او مسئولیت قرارداد های برادرش را نیز بر عهده دارد. بر عهده داشتن وکالت بزرگترین سرمربی حال حاضر جهان فوتبال به تنهایی برای رزومه یک مدیر برنامه کافی است، اما آژانس نقل و انتقالاتی پره گواردیولا در سال های اخیر وکالت جوانان آیندهدار و جذابی را نیز بر عهده داشته است، از جمله انتقال براهیم دیاز از منچسترسیتی به رئال مادرید و جونیور فیرپو از رئال بتیس به بارسلونا که نشانگر پیشرفت پره گواردیولا در این زمینه و تبدیل شدنش به یکی از قدرتمندترین مدیر برنامه ها در اسپانیا است.
Sports Entertainment Group (SEG)
همانطور که در لیگ ملت های اروپا و در سطح باشگاهی دیدهایم فوتبال هلند در حال بازگشت به جایگاه خود در فوتبال است، آنها پس از طی کردن چند سال ناامید کننده با تعداد بسیار زیادی از استعداد های ناب و جوان بازگشتهاند. این شرکت در زمینه شناسایی و پرورش استعداد های فوتبال هلند بهترین است و قرارداد های مهمی از قبیل انتقال ممفیس دپای به لیون، استفان دی فرای به اینتر و کوین استروتمن به مارسی توسط این شرکت منعقد شدهاند. بازیکنانی نظیر بلیند، پرومس و یاسپر سیلسن نیز از موکلان هلندی این شرکت هستند و بسیاری از بازیکنان جوان و آیندهدار این کشور نیز تحت قرارداد این شرکت هستند که از مطرحترین آنها میتوان به مهاجم آژاکس، کاسپر دولبرگ اشاره کرد.
جالیانو برتولوچی
گذشته از به وجود آمدن برخی از مشکلات در رده ملی، برزیل همواره منبع اتمام ناپذیر استعداد های ناب در جهان فوتبال بوده است و هر سال بازیکنانی از خیابان های ریو به قله های فوتبال اروپا و جهان منتقل میشوند. جالیانو برتولوچی از زبدهترین افراد در پیدا کردن سوپراستار های آینده فوتبال در برزیل است و از طریق آژانس نقل و انتقالاتی خود بستر مناسبی برای دیده شدن آنها را فراهم میکند. بازیکنان بزرگی در برزیل همچون مارکینیوش، داوید لوییز و فیلیپه اندرسون توسط او کشف شدهاند. همچنین برتولوچی رابطه بسیار خوبی با باشگاه چلسی دارد و در انتقال بسیاری از بازیکنان به این تیم از قبیل رامیرز، اسکار و ویلیان در سال های اخیر نقش داشته است.
ولکر استروس
او مرد اول نقل و انتقال بازیکنان آلمانی است و بسیاری از ستاره های مانشافت مانند تونی کروس، مارکو رویس و یولیان وایگل مشتری های او هستند. یکی از مهمترین انتقال های کارنامه استروس در سال 2014 رقم خورد، جایی که او انتقال تونی کروس، ستاره خط هافبک بایرن مونیخ به رئال مادرید را مهندسی کرد. این مدیر برنامه آلمانی در پیدا کردن استعداد های جوان پیش از آنکه کس دیگری آنها را بشناسد متخصص است، به طور مثال او زمانی با ماریو گوتزه جوان قرارداد امضا کرده بود که هیچکس به استعداد و آینده درخشان او پی نبرده بود و تا پیش از اینکه همکاری این دو به پایان برسد او موفق شده بود گوتسه را تبدیل به گران قیمتترین بازیکن آلمانی تاریخ کند.
Unique Sports Management
مدیر برنامه ها و آژانس های نقل و انتقالات فوتبالی مطرح بسیار کمی در انگلستان وجود دارند، اما شرکت Unique Sports Management با اختلاف قدرتمندترین آژانس نقل و انتقالات فوتبالی در انگلستان است. مهمترین مشتری آنها در حال حاضر هری کین است که هر زمانی که تصمیم به ترک باشگاه تاتنهام بگیرد توانایی شکستن رکورد نقل و انتقالات تاریخ فوتبال را دارد. یکی دیگر از موکلان این شرکت کالوم ویلسون جوان است، همچنین نوجوان ارزشمند تاتنهام یعنی رایان سسنیون که به تازگی از فولام به این تیم پیوسته است، و وینگر استثنایی کریستال پالاس یعنی ویلفرد زاها نیز به تازگی به جرگه مشتری های نامدار این آژانس اضافه شدهاند. همچنین جمال لاسلس، پدرو اوبیانگ، تام کیرنی و آرون کریسول از موکلان قابل توجه این شرکت انگلیسی هستند.
جاناتان بارنت
جاناتان بارنت موسس و رئیس و شرکت استلار، یکی از موفقترین مدیر برنامه های تاریخ ورزش جهان به حساب میآید که در چندین رشته از قبیل بوکس و کریکت نیز فعالیت میکند، اما بیشترین شهرت خود را از انتقال بازیکنان فوتبال به دست آورده است. او اصلیترین نقش را در انتقال 86 میلیون پوندی و رکوردشکن گرت بیل از تاتنهام به رئال مادرید در سال 2013 را داشته است، و تنها از همین انتقال 14 میلیون پوند درآمد به دست آورده است. از آن زمان به بعد او مهندسی تعدادی از سودآورترین نقل و انتقالات فوتبال از قبیل لوک شاو، آدام لالانا و گیلفی سیگوردسون را به عهده داشته است. همچنین جو هارت و گزگوژ کریچوویاک از موکلان او هستند و برخلاف بسیاری از همکاران او، آژانس جاناتان بارنت وکیل بسیاری از استعداد های ناب فوتبال در اقصی نقاط جهان و لیگ های مختلف است.
Lian Sports
آژانس Lian Sports در سال های اخیر با سرعت بسیار زیادی در حال تبدیل شدن به یکی از قطب های این شغل پر درآمد است. در لیست مشتری های آنها تعداد شگفتانگیزی از بازیکنان جوان دیده میشوند که هر کدام از آنها در سال های آینده میتوانند با ارقام نجومی در لیگ های مطرح اروپا جابهجا شوند. این آژانس که هر سال استعداد های جدیدی را معرفی میکند در لیگ ایتالیا تخصص دارد و بازیکنان بزرگی مانند پیانیچ و کولیبالی در سال های اخیر از مشتری های این شرکت بودهاند. ایوان پریشیچ وینگر اهل کرواسی و دفاع چپ چلسی یعنی مارکوس آلونسو از دیگر موکلان این شرکت هستند. همچنین از مشتری های جوان و آیندهدار این شرکت میتوان به وینگر ترکتبار باشگاه رم، چنگیز اوندر اشاره کرد.
دربی ایرانیها در جامحذفی بلژیک
در رقابتهای لیگ فوتبال بلژیک دوتیم یوپن و شارلوا امشب با حضور پنج بازیکن ایرانی به مصاف یکدیگر خواهند رفت.
هفته بیست و دوم لیگ فوتبال بلژیک امشب تیم شارلوا از ساعت 20:30 میزبان یوپن خواهد بود.
نکته جالب در خصوص این دیدار حضور چهار بازیکن ایرانی در جمع نفرات دو تیم است. که در این بین علیقلیزاده، کاوه رضایی و یونس دلفی در تیم شارلوا و سعید عزتالهی و امید ابراهیمی در تیم یوپن است.
با توجه به عملکرد خوب کاوه رضایی و علی قلیزاده دو بازیکن تیم شارلوا در هفتههای گذشته احتمال حضور این دو مهاجم گلزن در ترکیب اصلی این تیم برای این بازی حساس وجود دارد اما یونس دلفی دیگر مهاجم تیم شارلوا مدتهاست که در دیدارهای تیمش غایب است در مجموع ۵ بازی این شارلوا انجام داده است تنها یک گل برای تیمش به ثمر رسانده است به همین دلیل احتمال حضور او در ترکیب اصلی این تیم برای بازی امشب بسیار ضعیف خواهد بود.
در مقابل اما امید ابراهیمی هافبک ملیپوش تیم یوپن در 12 بازی برای تیمش حضور پیدا کرده است احتمال دارد تا دوباره در ترکیب اصلی تیمش برای این بازی قرار داشته باشد.
علاوه بر آن نیز سعید عزت الهی دیگر هافبک تیم یوپن که در این فصل از لیگ فوتبال بلژیک تنها موفق به حضور در یک بازی بوده است. او مدتها بدلیل مصدومیت از ترکیب اصلی تیمش دور بود و تابحال نتوانسته گلی برای تیمش به ثمر برساند احتمال دارد در بازی امشب تیمش برابر شارلوا دوباره نیمکتنشین باشد و فرصت بازی برای تیمش را پیدا نکند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4205/18926/73923
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4205/18926/73924
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4205/18926/73925
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4205/18926/73926
|
عناوین این صفحه
- اخراجیهایی که بیشترین غرامت را گرفتند
- شیلتون: به مارادونا احترام نمیگذارم!
- به بهانه قهرمانی نیمفصل یوونتوس؛ تا سه نشه!
- اخبار