سعید سرفرازیان

 یکی از با اخلاق های فوتبال ایران بهتاش فریباست. همان مردی که این روزها به خاطر بردن اسمش در یک سریال تلویزیونی در ایام نوروز دلخور شده اما به حرمت مردم ایران که از این سریال استقبال زیادی کرده‌اند فعلأ زبان به اعتراض نگشوده است این رفتارها خاص یک پیشکسوت با اخلاق و متین مثل آقا بهتاش فریبا می باشد پیشکسوتی بزرگ و خوش نام از خیل عظیم بزرگان تاج و استقلال، 

آرامش و خونسردی ذاتی در کنار استیل استثنایی‌اش از بهتاش فریبا یک فوتبالیست ارزشمند و شاخص ساخته بود. علاوه بر این او از اخلاقی خوب و قابل توجه هم برخوردار بود و همه‌ی این مزایا از فریبا یک چهره محبوب و دوست‌داشتنی نزد هواداران استقلال ساخته، هیچ هواداری از استقلال و حتی فوتبال ایران به یاد ندارد که از بهتاش فریبا در جایی یک خط بد گفته و نوشته شده باشد. متانت ذاتی و حجب بالای این چهره دوست‌داشتنی باعث شده که همیشه مدیران و مربیان استقلال از آقا بهتاش به عنوان یک فرد امین و مشاور در کنار خود بهره ببرند. قابل توجه اهالی فوتبال و همه‌ی عزیزانی که از استقلال و فوتبال ایران خاطره دارند در فوتبال ایران فقط یک بهتاش فریبا وجود دارد و آن آقا بهتاش فریبا تاج و استقلال است. 

بهتاش فریبا از پیشکسوتانی است که همیشه و در همه حال از تیم محبوب خود حمایت می‌کند و هر وقت هم به او نیاز بوده با جان و دل در خدمت آبی‌پوشان بوده است. به یاد نداریم که ایشان در این همه سال برای استقلال حاشیه سازی کرده باشد و از کسی به بدی یاد کرده باشد. 

تولد

بهتاش فریبا زاده‌ی ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۳۴ در تهران است. فوتبال از از سن پایین و زیر نظر استاد اردشیر لارودی و از تیم البرز آغاز کرد. بعد از البرز به تیم راه‌آهن رفت و سپس سال ۱۳۵۶ به تیم پرقدرت آن زمان پاس تهران رفت. پاس در آن زمان در ترکیب خود ملی‌پوشان زیادی داشت و از تیم‌های مقتدر فوتبال ایران بود و هر بازیکنی به راحتی فرصت حضور در جمع سبز پوشان تهرانی را نداشت.

حضور در استقلال

سال ۵۸ سال ورود بهتاش فریبا به استقلال است. بهتاش نزدیک یک دهه در استقلال توپ زد و با آبی‌پوشان به افتخارات زیادی دست یافت. بهتاش فریبا از چهره‌های شاخص استقلال است که در تیم ملی هم خوش درخشیده،

یکی از عناوین ارزشمندی که بهتاش فریبا در پیراهن تیم ملی کسب کرده و به نوعی یک رکورد محسوب می‌شود زدن چهار گل در یک بازی به عنوان اولین بازیکن ملی‌پوش ایرانی می‌باشد او این این موفقیت را سال ۱۹۸۰ و در مصاف با بنگلادش از سری مسابقات جام‌ ملت‌های آسیا به دست آورد. علاوه بر این موضوع بهتاش فریبا در بازی‌های مقدماتی المپیک مسکو در سال ۱۳۵۸ هم در تیم ملی ایران حضور داشت و به عنوان خوش‌استیل‌ترین هافبک تهاجمی برای ایران موفق به زدن فنی‌ترین گل مسابقات هم شد. البته یکی دیگر از خصوصیات بارز این پیشکسوت ارزنده استقلال مهارت در نواختن ضربات کاشته بود. دریافت تنها دو کارت زرد در تمام مدت حضورش در فوتبال ایران اتفاق ساده‌ای نیست که این بازیکن و فوتبالیست خوش اخلاق قدیمی از خود به یادگار گذاشته است. 

افتخارات

بهتاش فریبا با پیراهن آبی به افتخارات زیادی دست یافته که از مهمترین این افتخارات می‌توان به کسب دو عنوان قهرمانی در جام باشگاه‌های تهران در دهه‌ی شصت اشاره کرد. همچنین از افتخارات ملی این پیشکسوت قدیمی استقلال کسب آقایی گلی مسابقات جام ملت‌های آسیا در سال ۱۹۸۰ است که در پایان این مسابقات تیم ملی ایران هم موفق به کسب قهرمانی این دوره از مسابقات جام ملت‌های هم شد.

دوران مربیگری

بهتاش فریبا پس از پایان دوران بازیگری به حرفه مربیگری روی آورد و در تیم‌های مختلف از جمله استقلال سابقه‌ی مربیگری دارد.

بهتاش فریبا در زمان سرمربیگری علیرضا منصوریان در استقلال به عنوان مدیر فنی در خدمت آبی‌پوشان بود. او با نصرالله عبداللهی هم در تیم های استقلال و سایپا سابقه کار دارد. بهتاش فریبا در تیم‌های سایپا و مهرکام پارس تهران هم به عنوان سرمربی کار کرده است. به هرحال فریبا از چهره‌های موجه آبی‌پوشان است و همیشه مورد احترام هواداران و پیشکسوتان استقلال و سایر تیم‌ها بوده برای ایشان آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت داریم. لازم به ذکر است به آقا بهتاش فریبا عزیز بگوییم دبل استار تنها سایت استقلالی فضای مجازی تنها یک بهتاش فریبا می‌شناسد و آن بهتاش فریبا بازیکن و پیشکسوت قدیمی و محبوب آبی‌پوشان پایتخت است.

آرمن ساروخانیان

شیوع ویروس کرونا در جهان تنها یک رویداد علمی و پزشکی نبوده و تمام وجوه زندگی مردم را درگیر کرده است. بعد از بخش درمانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند و تحت فشار شدیدی قرار دارند، اقتصاد بیشترین آسیب را از این عالم‌گیری دیده و حتی مستحکم‌ترین ساختارها هم نتوانسته‌اند در برابر عوارض کرونا مقاومت کنند. 

دولت‌ها برای مقابله با رکود ناشی از شیوع کرونا به دردسر افتاده‌اند، بزرگترین بورس‌های جهان افت شدیدی را تجربه می‌کنند، قیمت نفت به پایین‌ترین حد در سال‌های اخیر رسیده و خطوط هواپیمایی به خاطر لغو اکثر پروازها با زیان بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شده‌اند. ورزش هم از این آسیب‌های اقتصادی در امان نبوده و تعویق المپیک و جام ملت‌های اروپا برای دولت ژاپن و یوفا خیلی گران تمام شد.

به فوتبال برسیم که از این زلزله مصون نمانده و فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها مجبور شده‌اند تصمیمات رادیکالی بگیرند. باشگاه‌های بزرگی که ماشین تولید ثروت بودند و به نظر می‌رسید هیچ اتفاقی نمی‌تواند ترمز آنها را بکشد، ناگهان در موضع ضعف قرار گرفتند و چاره‌ای جز تطبیق با وضعیت جدید نداشتند. اخبار این روزهای فوتبال جهان نشان می‌دهد که آنها با وجود این جلال و جبروت‌ چقدر به درآمدهای‌شان وابسته بودند و برگزاری و پخش تلویزیونی مسابقات و حضور تماشاگران چه نقش مهمی در گردش چرخ فوتبال دارد. 

تعدادی از این اتفاقات را مرور کنیم: بارسلونا مجبور شد ۷۰ درصد از دستمزد بازیکنانش کم کند تا بتواند جلوی زیان باشگاه را بگیرد و بتواند دستمزد کارمندانش را هم پرداخت کند.  رئال مادرید با وجود انکار اولیه کاهش دستمزد در حال مذاکره با بازیکنان است و احتمالاً ۲۰ درصد از قراردادشان را کم کند. باشگاه‌های انگلیسی هم مجبور به کاهش دستمزد شده‌اند و برخی از آنها کارمندان موقت‌شان را جواب کرده‌اند. کاهش دستمزد شامل علیرضا جهانبخش هم شده و دستمزد هفتگی‌اش از برایتون ۱۵ هزار پوند کمتر از همیشه است. بازیکنان برخی باشگاه‌ها مثل مونشن گلادباخ و اونیون برلین توافق کرده‌اند که در این مدت دستمزدی نداشته باشند. اوضاع مالی باشگاه‌ها در رده‌های پایین‌تر بدتر است و فدراسیون‌های ملی و فیفا بسته‌های حمایتی برای آنها در نظر گرفته‌اند. یوفا قانون «بازی جوانمردانه مالی» را که برای بررسی سلامت اقتصادی باشگاه‌هاست تابستان آینده اجرا نمی‌کند. تیم‌های ملی بابت لغو بازی‌های دوستانه فیفا دی فروردین ماه زیان‌ بزرگی متحمل شدند. البته در بحران‌ها همیشه استثناهایی هستند که سود می‌کنند، مثل لیگ بلاروس که حاضر به لغو بازی‌هایش نشد و در تعطیلی لیگ‌های معتبر، تلویزیون‌های یازده کشور برای پر کردن کنداکتورشان حق پخش این لیگ را خریده‌اند تا ۲۱۰ هزار دلار به حساب این سازمان واریز شود. 

فوتبال ایران شاید تنها بخشی در دنیاست که هنوز تأثیر ویروس کرونا بر اقتصادش نامشخص است و هیچ واکنشی به آن نداشته. باشگاه‌های لیگ برتر نه در مقیاس بارسا و رئال که حتی به اندازه پیرمرد دستفروش مترو که مشتریانش را از دست داده بود هم نگران نیستند و واکنشی نشان نمی‌‌دهند. انگار فوتبال ایران در سیاره‌ای دیگر یا در خلأ به سر می‌برد که نه لغو بازی‌ها و نه قطع شدن پخش تلویزیونی‌اش تأثیری روی درآمد باشگاه‌ها ندارد. فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هم تمهیداتی برای این شرایط ویژه ندارند و فقط منتظر اعلام ستاد مبارزه با کرونا هستند تا مسابقات را دوباره شروع کنند.

بحث کسر دستمزد ماهانه در فوتبال ایران منتفی است، چرا که قرارداد بازیکنان فصلی بسته می‌شود. اگر تصمیم به ادامه مسابقات گرفته شود، این بازیکنان هستند که ضرر خواهند کرد، چرا که زمان طولانی‌تری باید در خدمت باشگاه باشند. از طرف دیگر اگر مسابقات نیمه‌کاره بماند، باشگاه‌ها می‌توانند بخشی از قرارداد بازیکنان را نپردازند. با این حال هنوز هیچ اظهارنظری که بتواند پاسخی برای این ابهام باشد، شنیده نشده است. تبلیغات محیطی و پخش تلویزیونی و بلیت‌فروشی که قرار است درآمد اصلی باشگاه‌ها باشد هم بلاتکلیف است. سکوت مدیران باشگاه‌ها در این شرایط نشانه‌ای است که آنها دغدغه زیادی برای درآمدزایی ندارند. آنها فقط مسئول بستن قرارداد و هزینه کردن هستند و منتظرند که بودجه باشگاه از نهاد بالادستی برسد یا اینکه دوره کارشان تمام می‌شود و باشگاه را با انبوهی از بدهی به مدیر بعدی می‌سپارند.

 

درست در روز‌هایی که استقلال بعد از سال‌ها با بازی‌هایی درخشان به صدر جدول رده‌بندی رسید، به کشورش بازگشت و به خاطر پولی که از مبادی قانونی به دستش نمی‌رسید تهدید به جدایی کرد. با لقب آقای اخراج به ایران آمد چراکه در هر کشوری که مربیگری کرده بود با او قطع همکاری کرده بودند و جالب اینکه در همان هفته‌های ابتدایی حضور در تهران نیز به سمت در خروج نزدیک شده بود، ولی به یک‌باره ورق برگشت و استقلالی‌ها از فانوس به دستی به نوک قله رسیدند و او در کمترین مدت محبوب دل هواداران شد هرچند عمر مربیگری‌اش در استقلال چندان زیاد نبود و در اوج محبوبیت جدا شد. بعد از جدایی ترجیح داد کمتر صحبت کند و مدت‌ها از سرمربی سابق استقلال خبری نبود تا اینکه چندی پیش در لایو اینستاگرام و در گفت‌وگویی عدد ۴ را نشان داد تا دوباره توجه استقلالی‌ها به او جلب شود. چند وقتی تلاش کردیم تا دوباره با این مربی دقایقی همکلام شویم، اما قصد صحبت کردن نداشت با این حال از طریق یکی از نزدیکانی که همواره با وی از تهران هنوز هم در تماس است، سوالات‌مان را مطرح کردیم. هرچند باز هم علاقه‌ای به گفتگو نداشت، اما خیلی کوتاه با محوریت تعصب و علاقه‌اش به استقلال و هوادارانش به سوالات پاسخ داد.

فعلا سلامتی مهم‌تر از هر چیز است

استرا در ابتدا از شرایط سخت روز‌های قرنطینه در ایتالیای بحران‌زده یاد کرد و اظهار داشت: «امیدوارم این روز‌ها زودتر تمام شود تا به سرکارهایمان بازگردیم. اگرچه بودن در کنار خانواده همیشه لذت‌بخش است، اما روز‌های دوری از فوتبال به سختی سپری می‌شود. البته قبول دارم که سلامتی نسبت به هر چیزی ارجحیت دارد. از سوی دیگر به خاطر شرایطی که در ایتالیا هست احساس مردم ایران که مانند مردم کشورم به شدت درگیر این ویروس خطرناک شده‌اند را درک می‌کنم و امیدوارم هرچه سریع‌تر با پایان این شرایط بتوانیم زندگی نرمال گذشته را دنبال کنیم. این یک مشکل جهانی است و باید همه دست‌به‌دست هم بدهیم و اراده محکمی برای پایان دادن به کرونا داشته باشیم.»

فدریکو پاستورلو، مدیربرنامه‌های نامدار ایتالیایی در تازه‌ترین فعالیتش در فضای مجازی از دلتنگی آندره‌آ استراماچونی گفته و اعلام کرد او همیشه از ایران و استقلال به نیکی یاد می‌کند. او تاکید کرده بود که استرا هنوز خود را یک استقلالی می‌داند و اخبار این تیم را دنبال می‌کند. سرمربی سابق آبی‌ها در این خصوص یادآور شد: «همه تیم‌هایی که در آنجا کار کرده‌ام در قلبم هستند، اما نحوه جدایی‌ام از استقلال دراماتیک بود و به همین دلیل به شکل دیگری این تیم را دوست دارم.»

از ایران پیشنهاد داشتم، اما نپذیرفتم

بعد از اینکه استرا از ایران رفت شایعاتی درباره قرار گرفتن نامش در لیست برخی تیم‌ها برای نیم‌فصل دوم منتشر شد. ظاهرا اخبار منتشر شده صحت داشته‌اند. وی در این خصوص گفت: «بعد از جدایی‌ام از استقلال یکی دو تیم ایرانی مذاکراتی را برای نیم‌فصل دوم با مدیر برنامه‌هایم آغاز کردند، اما واقعیت این است که نمی‌خواستم در ایران به جز استقلال به تیم دیگری فکر کنم و به سرعت جواب منفی دادم. من محبت استقلالی‌ها چه در روز‌های حضورم در این تیم و چه پس از این دوره را هرگز فراموش نمی‌کنم و امیدوارم دوباره یک روز بتوانم هواداران را از نزدیک ببینم.»

۴ نشان دادم، چون استقلالی‌ام

استراماچونی درباره نشان دادن عدد ۴ در لایو اینستاگرامش گفت: «به هر حال می‌دانم که عدد ۴ نماد استقلال است و هواداران تیم نسبت به این عدد علاقه خاصی دارند و من هم برای اینکه نشان بدهم هنوز استقلالی و از طرفداران این تیم هستم؛ ۴ را نشان دادم.»

بازگشت به استقلال؟ هر چیزی ممکن است

صحبت‌هایی هم درباره اینکه احتمال دارد روزی دوباره استراماچونی - که بعد از جدایی از استقلال هنوز هم با تیم جدیدی به توافق نرسیده و بدون تیم است - به ایران برگردد و سرمربی استقلال شود، مطرح شده است. مربی سرشناس ایتالیایی در این باره گفت: «در دنیای مربیگری هرچیزی امکان‌پذیر است.»

 

سرمربی آلمانی که بعد از تعلیق و اخراج از استقلال به دنبال گرفتن غرامت یک میلیون و هشتصد هزار دلاری از استقلال بود و از استقلال به فیفا شکایت کرد. استقلال در این پرونده لایحه دفاعی خوبی به فیفا فرستاد تا شفر فقط به 325 هزار دلار برسد. او البته مبلغی را از باشگاه استقلال طلبکار بود و نهایتا متوجه شد که بیشتر از 550 هزار دلار نمی‌تواند از این باشگاه بگیرد. پولی که بخشی از آن به مطالبات او از استقلال اختصاص دارد.

از روزی که حکم فیفا درباره شکایت شفر از استقلال صادر شده، فتح‌الله‌زاده و سعادتمند اعلام کرده‌ بودند که سعی می‌کنند از طریق مذاکره با مربی آلمانی، او را متقاعد کنند که برای گرفتن مطالباتش از استقلال، با باشگاه راه بیاید منتهی دو سه روز قبل خبری مطرح شد مبنی بر آنکه شفر حاضر نیست پولش را در اقساط طولانی بگیرد و اعلام کرده که نهایتا تا 6 ماه آینده باید کلیه مطالباتش پرداخت شود. البته تماس سعادتمند با شفر تایید شد اما درباره تماس فتح الله زاده جزییات زیادی منتشر نشد. در هر حال تیر شفر برای اینکه بتواند یک میلیون و هشتصد هزار دلار از استقلال بگیرد به سنگ خورد و همین حسابی او را عصبانی کرده است.

اوضاع به سود استقلال تغییر می‌کند؟

در شرایطی که طبق حکم فیفا، استقلال موظف به پرداخت 550 هزار دلار به شفر است، امروز خبری مطرح شد درباره اینکه فتحی مدیرعامل سابق استقلال در گفت و گویی که با مدیران این باشگاه داشته ادعا کرده اسناد و مدارکی علیه شفر دارد که می تواند در فیفا این مربی را محکوم کند. گویا این اسناد در باشگاه است و زمانی که پرونده شفر از کمیته تعیین وضعیت به کمیته انضباطی فیفا برود، آنوقت این اسناد و مدارک به درد باشگاه استقلال می‌خورد.

اسنادی که مربوط به شائبه های دلالی درباره قراردادهای استقلال با بازیکنانی مثل گومز، بویان، الحاجی گرو و نویمایر و حتی دستیاران شفر است. شفر البته ماجراهای دیگری هم دارد که افتخاری مدیرعامل اسبق استقلال در گفت و گویی رادیویی اعلام کرده بود او ارتباطات عجیبی با دلالان بدنام دارد و شفر نقش ویژه ای در پراندن تیام و جپاروف داشته است.

ماجرای عجیب پسر شفر

اما فقط وینفرد شفر آلمانی نیست که برای استقلال دردسر ایجاد کرده است. استقلال از پسر شفر یعنی ساشا شفر شکایت و اعلام کرده که او به تعهداتش در قبال باشگاه پایبند نبوده است. زمانی که استقلال فعالیتهای وینفرد شفر را به حالت تعلیق درآورد، پسر او که به عنوان آنالیزور با استقلال قرارداد داشت، از طرف باشگاه مامور شد برای آنالیز بازی نفت آبادان و نساجی به قائمشهر برود که او نه تنها این ماموریت را قبول نکرد بلکه به سایر خواسته‌های باشگاه در آنالیز و کمک به فرهاد مجیدی هم بی محلی کرد تا حالا هیچ مدرک محکمه پسندی برای شکایت از استقلال نداشته باشد. او در شرایطی با استقلال قراردادی ترکمنچای بست که هیچ مدرک مربیگری نداشت و فقط به خاطر اینکه پسر سرمربی وقت استقلال بود، قراردادی ۲۲۰ هزار دلاری با باشگاه بست.

قراردادی که افتخاری مدیرعامل اسبق استقلال از آن به عنوان یک فاجعه نام می برد که باشگاهی به بزرگی استقلال با کسی که مدرک نداشته قرارداد ۲۲۰ هزار دلاری امضا کرده است. او بر خلاف زلاتکو ایوانکوویچ برادر سرمربی فصل گذشته پرسپولیس که هم مدرک مربیگری داشته هم سابقه مربیگری، تا قبل از حضور در تهران هیچ فعالیت ویژه فوتبالی انجام نداده بود. جالب اینجاست ساشا شفر در استقلال حاشیه های دیگری هم داشته که مدیریت و حتی بازیکنان دیگر استقلال را به دردسر انداخته بود. عجیب اینجاست که ساشا شفر با این وضعیت از استقلال هم شکایت کرده است!  هنوز که هنوز است در استقلال درباره ساعت رولکسی که توسط یکی از بازیکنان بزرگ تیم برای او خریداری شده بود تا فیکس باشد صحبت می شود!

 

دریای طوفانی استقلال

میعاد نیک

این روزها که مسابقات فوتبال در اقصی‌نقاط جهان با توقف و یا تعلیق به‌علت شیوع کرونا مواجه شده‌اند و از حواشی و هیجانات معمول به طرز غریبی کاسته‌شده، انگار قرار بر این نیست که باشگاه استقلال بالاخره رنگ ثبات و آرامش را به‌خود ببیند. تغییر و تحولات بی‌شمار باشگاه استقلال گویا منتهی به سال ۱۳۹۸ نبوده و این کشمکش‌ها به سال جدید نیز کشیده شده‌است که این‌را می‌توان از انتصاب احمد سعادتمند، عضو سابق هیئت‌مدیره‌ی استقلال به‌عنوان مدیرعامل جدید این باشگاه متوجه ‌شد. تیم پرطرفدار تهرانی در سالی که گذشت انواع و اقسام مشکلات عجیب و غریب را تجربه کرد؛ از جدایی بازیکنان خارجی و داخلی تا خداحافظی سرمربی موفق ایتالیایی و بحران‌های مالی سرسام‌آور. در پسِ علت‌یابی همه‌ی این وقایع ناگوار تنها به یک دلیل بزرگ می‌رسیم؛ عدم ثبات و کارایی در کادر مدیریتی.

عجیب‌ترین اتفاق تاریخ استقلال پس از برگزاری بازی بدون سرمربی و کادرفنی در سالی که گذشت؛ قطعاً تغییر مکرر مدیریت ساختمان خیابان علامه است. آبی‌های پایتخت در فصل جاری تاکنون ۴ فرد متفاوت را در کسوت مدیرعاملی استقلال دیده‌اند و بعید نیست باتوجه به ضعف تصمیم‌گیری‌های وزارت‌ورزش در انتخاب افراد ذی‌صلاح و استعفاهای نمایشی، این عدد به ۵ و یا حتی بیشتر نیز افزایش یابد. پس از استعفای امیرحسین فتحی با فشار شدید هواداران درپی خروج آندره‌آ استراماچونی، صندلی مدیریت باشگاه استقلال در ۱۱۲ روز شاهد مدیریت اسماعیل خلیل‌زاده، علی فتح‌الله‌زاده و اکنون احمد سعادتمند خواهدبود. برای یافتن پاسخ عدم ثبات مدیریت نیازی به تفحص زیادی نیست؛ در کف هرم عدم موفقیت استقلال، پیش از هرچیزی انگشت اتهام به‌سمت وزارت نشانه می‌رود که نتوانسته ثبات و آرامش را به استقلال و پرسپولیس هدیه‌کند. آبی‌ها بیش از هر تیمی در لیگ نوزدهم طعم سردرگمی را چشیده‌اند و انتصاب‌های پی‌درپی نه‌تنها امری در جهت التیام درد هواداران نبوده، بلکه همواره نمکی بوده است بر زخم آنان. در پله‌های بعدی و گذشته از تصمیمات اشتباه وزارت، وضعیت مالی باشگاه استقلال نیز بسیار نگران‌کننده است. پس از بهرام افشارزاده و سیدرضا افتخاری که تقریباً ۴سال در راس ریاست استقلال حضور داشته‌اند؛ مدیری پیدا نشده که بتواند ثباتی همتراز با آن‌ها داشته‌باشد و علت این شانه خالی‌کردن‌ها تنها به حساب بانکی شرکت فرهنگی‌ورزشی استقلال برمی‌گردد. ادعاهایی مبنی بر پیش‌خور شدن حق اسپانسرینگ باشگاه استقلال تا سال ۱۴۰۰ از گوشه و کنار این تیم شنیده می‌شود که درصورت صحت‌داشتن آن، با توجه به شکایت‌های بازیکنان و مربیان خارجی به فیفا از همین حالا بایستی آبی‌ها را در لیگ پایین‌تر متصور شویم.

استقلال اکنون قریب به ۳۰ میلیارد تومان در مجامع بین‌المللی و داخلی بدهی دارد و علاوه برآن نیز طبق ادعای مجیدی، فعلا دریافتی بازیکنان حال‌حاضر تیم هم به حدنصاب اولیه نرسیده‌است. هر مدیری با ورود به باشگاه استقلال در ابتدا با حساب خالی این تیم و سیل بدهی‌هایی که پشتِ سدِ زمان متراکم شده‌اند برخورد می‌کند و پس از آن، آتش تنش‌ها و اختلافات مدیریتی در بطن استقلال را حس می‌کند. طبیعی‌ست که یک مدیر برای سالم به در بردن جان و آبروی خود هم که شده، عطای پرطمطراق مدیریت باشگاه استقلال تهران را به لقایش ببخشد و خود را بیش از پیش در انظار هواداران تخریب نکند. به تعبیر احمد سعادتمند، استقلالِ این‌روزها بدجوری مریض است و مدیریتش نیز مانند تکه گوشتی قربانی بین اعضای هیئت‌مدیره به‌نوبت دست به دست می‌شود تا برای چندهفته هم که شده رفع تکلیف صورت بگیرد. سعادتمند در اولین روزهای مدیریتش با استعفای اسماعیل خلیل‌زاده، رئیس هیئت‌مدیره‌ی استقلال مواجه‌شده که بنابه گمانه‌زنی‌ها، علت استعفای وی همین انتصاب یک‌باره‌ی سعادتمند توسط وزارت‌ورزش و اعضای هیئت‌مدیره بوده‌است.

از طرفی این مدیرعامل اصلاً از حمایت کادرفنی، بازیکنان و به‌خصوص شخص فرهاد مجیدی برخوردار نیست و سرمربی جوان آبی‌ها در کانال تلگرامی‌اش بارها حمایت مستقیم و غیرمستقیم خود از ورود و حفظ افراد توانا و پولساز به ساختار مدیریتی باشگاه، مخصوصاً افرادی مانند موسوی و خلیل‎زاده را عنوان‌کرده و در همین ابتدای ورود سعادتمند برای او شمشیر را از رو بسته‌است. در این بحبوحه‌ی حساس، کامران منزوی پس از تصویب حکم مدیریت سعادتمند تصمیم به استعفا از هیئت‌مدیره‌ی استقلال را گرفته و بر این امر پافشاری می‌کند تا ورود مدیرعامل جدید با خروج تعدادی از اعضای هیئت‌مدیره و شاید حتی استعفای فرهاد مجیدی همراه باشد. مدیرعامل سابق باشگاه والیبال بانک سرمایه حالا با کمترین حمایت در بدنه‌ی باشگاه استقلال، تصمیم به هدایت کشتی شکسته‌ی آبی‌ها در طوفان بزرگ ساختارگریزی و مشکلات مالی گرفته‌است و محکوم به اتخاذ تصمیم‌های درست و رهنمون‌های راهگشا برای تیمی‌ست که حتی یک زمین تمرین واجد شرایط را ندارد. سعادتمند در سالی به مدیریت باشگاه استقلال رسیده که مسعود سلطانی‌فر آن‌را زمانی برای واگذاری قطعی سرخابی‌ها به بخش خصوصی تلقی می‌کند؛ رویایی که تحقق آن هرسال به تعویق می‌افتد.

 

ما هم دلمان مهربانی می‌خواهد 

آقای برانکو!

احسان محمدی

راست و دروغش گردن راوی اخبار اما خبرگزاری‌ها نوشتند که برانکو ایوانکوویچ به خاطر شیوع کرونا و تعطیلی مسابقات39 درصد از قرارداد دو ماه خود را به فدراسیون عمان بخشید. او عنوان کرد که این بخشش، بدون درخواست فدراسیون فوتبال عمان بوده و یک انتخاب فردی است.

سرمربی تیم ملی عمان اضافه کرد که چون این مدت را در خانه طی کرده، درست نیست که حقوقش را کامل بگیرد. مشابه همین رفتار را کارلوس کی‌روش با فدراسیون فوتبال کلمبیا انجام داد. اینجور مواقع آدم دلش مهربانی مشابه می‌خواهد. اینکه چرا این عزیزان با ما اینطور مهربان نبودند و تا شکایت به دادگاه نبردند و تشت ما را از بام به زیر نینداختند، آرام‌شان نگرفت؟

وقتی دیدار برگشت فینال لیگ قهرمانان آسیا در تهران برگزار شد، تعدادی از بانوان مجال حضور در ورزشگاه را یافتند. از آن جمله «میا» دختر برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس. سعید زارعیان عکاس چیره‌دست از او چند فریم عکس گرفت که تمام صورتش را اشک شسته است. او وقتی که تشویق ایسلندی کر کننده هواداران را دید که یکصدا نام پدرش را قدرشناسانه فریاد می‌زدند نتوانست سیل اشک‌هایش را در چشمخانه نگهدارد. بعید است هرگز و در هیچ کجای دنیا چنین رفتاری را ببیند. اگر مدیران پرسپولیس با برانکو بد کردند، هواداران برایش سنگ تمام گذاشتند، هر جا رفت عزت و احترام دید، قدر دید و در صدر نشست.

مشابه همین رفتار با کارلوس کی‌روش هم شکل گرفت. او گرچه چندان خوش مشرب نبود و به کمتر کسی از اهل رسانه و پیشکسوتان و مربیان و مدیران ایرانی روی خوش نشان می داد اما جماعت کثیری از ایرانیان دوستش داشتند و با او مهربان بودند. اصولاً این تواضع و فروتنی و مهربانی اغراق شده نسبت به خارجی‌ها در بسیاری از ما وجود دارد. البته مقصودم از خارجی بیشتر موبور و چشم رنگی است. هرچه رنگی‌تر، مهربان‌تر!

در چنین مواردی کسانی می‌گویند که ما با آنها بد کردیم و از هر دستی بدهی از همان دست می‌گیری! در واقع ما داریم تاوان خطای مدیران‌مان را می‌دهیم. رفتارهایی غیرمسئولانه، هزینه‌زا و البته ویران کننده احترام و اعتبار اجتماعی.

در روزهایی که ما دربه در ژل و ماسک بودیم، برانکو در دادگاه ما را به یک میلیون یورو خسارت و شفر به 500 هزار دلار متهم کرد! پولی که باید از جیب مردم – نه مدیران و آنها که قرارداد بستند- پرداخت شود. آنها حق دارند و ما متعهد شده‌ایم و بدقولی کرده‌ایم اما چرا این اتفاق رخ می‌دهد که برانکو با عمانی‌ها این همه مهربان شده؟ یا کارلوس کی‌روش که بسیار اهل استفاده از مرخصی بود تا آخرین دلار کوتاه نیامد؟ شاید هم این دوچهره هر چقدر بخشیدند دیدند سودی ندارد و اثری نمی‌کند و از جایی تصمیم گرفتند کوتاه نیایند.

این رفتارها و شکایت‌ها و نارضایتی‌های متعدد، موجب می‌شود که اعتبار و احترام کشور به چالش کشیده شود.  به گمانم فیفا در بخش حقوقی‌اش باید یک بخش ویژه «ایران» تأسیس کند از بس بازیکنان و مربیان را ناراضی و شاکی فرستاده‌ایم. این کار خیانت نیست؟ مدیرانی که بدون پشتوانه مالی با بازیکنان خارجی قرارداد امضا می‌کنند و بعد آنها را ناراضی می‌فرستند و زمینه‌ساز مخدوش کردن نام ایران می‌شوند اگر خائن نیستند پس چه هستند؟

برای اعتلای نام ایران و ایرانی بسیاری جان داده‌اند، جان کنده‌اند، رنج دوران برده‌اند، خون دل‌ها خورده‌اند، تا مردم دنیا نام ایران را «محترم» به خاطر بیاورند، از ادبیات و سینما گرفته تا دانش و معماری و ... رواست که مدیران فوتبالی اینطور با این نام و اعتبار بازی کنند؟

اگر نمی‌توانند از پس تعهدات بربیایند چرا با اعتبار «ایران» بازی می‌کنند و از نو با خارجی‌های دیگری قرارداد می‌بندند؟ که آنها بیایند و بعد از مدتی باز بروند و به سفیران بدنامی ما تبدیل شوند؟

بسیاری از مردم دنیا حتی نمی‌توانند اسپانیا را روی نقشه پیدا کنند اما شیفته بارسلونا و رئال مادرید هستند، این دو باشگاه برای کشور اسپانیا اعتبار و محبوبیت می‌آورند، مثل بایرن مونیخ، منچستریونایتد، لیورپول، یوونتوس و ... آن وقت مدیران ما به واسطه فوتبال، با نام کشورمان چه می‌کنند؟ با عملکرد غلط آن را کنار واژه‌هایی مانند دروغ، فریب، بی‌مسئولیتی، کلاهبرداری مالی و ... می‌نشانند. این ظلم آشکار نیست؟

«ایران» ملکِ شخصی‌ هیچ کسی نیست که دستمایه این معرکه‌ها قرار گیرد. اگر قادر نیستیم به آن چیزی اضافه کنیم، دست‌کم حرمتش را مخدوش نکنیم، اگر کسی اعتقاد قلبی داشته باشد که برای وجب به وجب این خاک چه جان‌ها و جوان‌هایی هستی‌شان را باخته‌اند هرگز راضی به حراج اعتبار این کشور نمی‌شود ... خائن‌ها به دشمن فقط «اطلاعات» نمی‌فروشند، آنها «اعتبار» و «احترام» را هم حراج می‌کنند!

 

پرسپولیس دومین تیم محبوب آسیا در اینستاگرام

پرسپولیس ایران در رده بندی ده تیم محبوب ورزشی آسیا در اینستاگرام در طول ماه مارس در رده دوم قرار گرفت.

10 تیم محبوب ورزشی آسیا که بر اساس تعامل کل در اینستاگرام در طول ماه مارس 2020 رتبه بندی شده اند که تیم پرسپولیس در رده دوم این لیست قرار دارد. در این رده بندی تیم Chennai Super Kings از لیگ کریکت هند در صدر قرار دارد.