|
دعاى روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
اَللّـهُمَّ وَفِّقْنى فیهِ لِمُوافَقَةِ الاَْبْرارِ، وَجَنِّبْنى فیهِ مُرافَقَةَ الاَْشْرارِ، وَآوِنى فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلى دارِالْقَـرارِ، بِاِلـهِیَّتِکَ یا اِلـهَ الْعالَمینَ
خدایا موفقم دار در این ماه به همراهى کردن با نیکان و دورم دار در آن از رفاقت با اشرار و جایم ده در آن بوسیله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبودیّت خود اى معبود جهانیان
هشدار کانون فیلمنامهنویسان
سینمای ایران در خطر است
کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران در بیانیهای نسبت به تلاشهای ساختارشکنانه برای تضعیف اجتماع صنفی خانه سینما، هشدار داد.
کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران در پی اتفاقات صنفی و درونخانوادهای سینما پس از وقوع کرونا، با انتشار بیانیهای، نسبت به آنچه تلاشهای ساختارشکنانه برای تضعیف اجماع صنفی در خانه سینما میداند، هشدار داد و خواستار ایجاد ساز و کار حمایتی فراتر از ظرفیتهای موجود از سوی نهادهای مسئول برای اعضای خانواده سینما شد.
متن بیانیه کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران به شرح زیر است:
«ترکیب تهی از معنای «در این برهه حساس»، با حاکمیت مرگبار بیماری کووید ۱۹، معنایی واقعی پیدا کرده و به شکلی همگانی و بدون تبعیض، همه انسانها در «برههای حساس» قرار گرفتهاند.
موقعیتی که میتوان آنرا بزرگترین بحران اقتصادی و اجتماعی جهانی که میشناسیم نامید؛ ناگوارترین سناریوی ممکن، سقوط تمدن انسانی به ژرفای پرتگاهیست که برآورد و گمانه عواقب زیانبار آن هنوز غیرممکن است.
سینما به عنوان یک هنر-صنعت، چنان با شالودههای جهان مدرن آمیخته که سرنوشتش به فراز و فرود این موقعیت جهانی بستگی تام دارد.
با وجود اینکه تمامی مشکلات و معایب ساختاریاداری سینمای ایران پیش از همهگیری بیماری، همچنان بهجای خود باقی مانده، اما مدیریت سینما در این دوران، اهمیتی نزدیک به مرگ و زندگی یافته است. کانون فیلمنامهنویسان سینما در این روزهای تلخ که زندگان آن بهار و مردگانش تعزیتی ندارند، بر حفظ هماهنگی و همگرایی میان همهی اصناف سینما و مدیریت آن در «خانه سینما»، به عنوان تنها گزینه معقول و ممکن تأکید میکند و هر نوع تلاش ساختارشکنانه را به ضرر سینما میداند.
کووید ۱۹ نشان داد ساز و کار اداره سینما آمادگی مواجهه با بحرانی بزرگ را ندارد. بحث ناتوانی افراد نیست؛ صحبت بر سر ناکارآمدی آشکار شده سیستم اداری موجود است. نه شورای مرکزی کانون فیلمنامهنویسان، نه بقیه صنوف و نه هیئت مدیره خانه سینما، نتوانستند حمایتی در خور از اعضای خود بکنند. این ناتوانی چیزی فراتر از خواست قلبی و اراده افراد است؛ ضعف مالی بنیادین خانه سینما و اصناف آن، بزرگترین مانع در راه خدمترسانی به اعضا است.
اکنون که هم دانشمندان و هم متولیان بهداشت کشور، هشدار تداوم و بازگشت متوالی این بیماری را دادهاند، لازم است ساز و کار حمایتی فراتر از ظرفیتهای موجود برای اعضای خانواده سینما اندیشیده شود تا جهان پیش رو، بهتر و شریفتر و خردمندانهتر محقق شود.
بدیهیست کردههای نیک و بد ما در این روزهای ناگزیر، برای داوری ناگزیر ثبت خواهند شد و هیچ حسابی بدون تسویه شدن باقی نخواهد ماند.»
به بهانه اکران «خروج» در سینماماشین برج میلاد
پدیدهای از مد افتاده که دوباره طرفدار پیدا کرد
«سینماماشین» که این روزها نامش در ایران شنیده میشود، عمری دراز دارد و فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است.
فیلم دیدن در فضای باز ایدهای است که تقریبا به اندازه سینما قدمت دارد. در سالهای آغازین حیات سینما خیلی پیش میآمد که مردم در ساحل یا مکانهایی از این دست، بر پردههایی که در فضای باز نصب شده بود، به تماشای فیلمهای صامت بنشینند.
نخستین تجربههای تماشای فیلم زیر سقف آسمان سال ۱۹۱۶ در برلین ثبت شده است. پس از آن در آمریکا و دیگر کشورهای صاحب سینما نیز این ایده محبوب شد. اوج استقبال از این ایده دهه ۶۰ میلادی بود که برای مثال در آتن پایتخت یونان بیش از ۶۰۰ سینمای روباز فعالیت میکرد. در همین دوران در ایران هم سینماهای روباز وجود داشتند. تصویر زیر سینمایی روباز در آبادان است.
سینمایی روباز در شهر آبادان اواخر دهه ۳۰ شمسی
داستان فیلم دیدن از داخل ماشین هم عمری طولانی دارد. در سالهای پس از ۱۹۱۰ بارها تجربه فیلم دیدن از درون ماشین در نقاط گوناگون ثبت شده است، اما هیچکدام به رویدادی ادامهدار و استاندارد تبدیل نشدند. تا اینکه فردی به نام ریچارد هالینگزهد در سال ۱۹۳۳ نخستین سینمای «درایو این» را ثبت و تاسیس کرد.
او که فروشنده قطعات خودرو بود، برای تاسیس سینما دلیل مهمی داشت. او میخواست مادرش را به تماشای فیلم ببرد اما سالنهای سینما و صندلیهایشان در آن دوران برای مادرش که زن درشت اندامی بود، زیادی کوچک بودند. همین شد که به فکر برپا کردن سینمایی افتاد که بدون پیاده شدن از ماشین بتوان در آن به تماشای فیلم نشست. او چند سال پیش از این که ابتکارش را تجاری کند، دست به آزمون و خطا میزد تا در چیدمان ماشینها، هیچکدام دید ماشین پشتی را کور نکند و سرانجام راهحلی برای این مشکل پیدا کرد. در سینمای او ماشینها نسبت به هم ارتفاع متفاوتی داشتند تا هیچکدام راه دید دیگری را سد نکنند. او پس از دیدن استقبال مردم از نتیجه کارش در آگهیهای خود مینوشت: «سینمایی برای تمام افراد خانواده. حتی بچههای شلوغ.»
هالینگزهد پس از ثبت اختراعش با دو سرمایهگذار شریک شد و در زمینی بزرگ آنطور که خودشان نامیده بودند، نخستین «درایو-این تئاتر» را راه انداختند. شعارشان این بود: «برای نخستین بار در جهان، نشسته در ماشین، فیلمها را ببین و بشنو»
آنها از سه بلندگوی بزرگ و یک پرده عظیم در ابعاد ۱۲ در ۱۵ متر برای نمایش دادن نخستین فیلمشان استفاده کردند. نخستین فیلمی که در این سینما به نمایش درآمد، «دو دست سپید» با بازی ستاره شیکپوش دوران صامت سینما، آدولف منژو بود.
سینمایی که هالینگزهد و شرکایش تاسیس کردند
چندین سال پس از ثبت ابتکار هالینگزهد زمان لازم بود تا سینما ماشین رونق بگیرد. یکی از کلیدهای موفقیت این پدیده چند سال بعد در دهه ۴۰ به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۰ با به بازار آمدن بلندگوهای داخل خودرو، «درایو-این سینما»ها در آمریکا قدرت گرفتند و رشدشان تا دو دهه با سرعت ادامه پیدا کرد. پایان جنگ ویرانگر جهانی دوم و متعاقب آن افزایش انفجاری جمعیت بازار سینما ماشین را در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی حسابی داغ کرد.
درایو-این سینما در باقی کشورها
کری سیگریو در کتابش درباره تاریخچه «درایو-این سینما» میگوید، «درایو-این» اختراعی آمریکایی است که کمتر کشوری ویژگیهای لازم برای بر پا کردنش را دارد. شاید به همین دلیل است که نخستین نمونه از این سینماها در اروپا که زادگاه سینما است، در سال ۱۹۵۷ افتتاح شد. آندره فورتن از مسئولان کمپانی فرانسوی «گومون» در این باره گفته بود: «این نوع سینما با خلق و خوی فرانسوی همخوانی ندارد.»
البته که خلق و خو تنها مشکل نبود و فراهم کردن امکان تاسیس این نوع سینما در کشورهای اروپایی با وسعت بسیار کمتر از آمریکا و در نتیجه قیمت بالای زمین دشوار بود.
به هر روی نخستین «درایو-این سینما»ی اروپایی را در ایتالیا تاسیس کردند. این سینما تابستان ۱۹۵۷ کنار اتوبانی بیرون شهر رم پا گرفت. پس از تاسیس «درایو-این» در رم، روند گسترش این دست سینماها در اروپا بسیار کند پیش رفت. تا آنجا که پس از یک دهه معدود مکانهایی در کشورهایی مثل دانمارک، آلمان، ایتالیا، سوئد، اسپانیا و فرانسه به این امر اختصاص یافت.
یکی از کشورهایی که بازار خوبی برای «درایو-این سینما» شد، استرالیا بود. نخستین «درایو-این سینما» در این کشور پهناور نخستین بار در سال ۱۹۵۴ پا به عرصه وجود گذاشت. طی سه سال ۵۰ نمونه تازه این سینماها در استرالیا افتتاح شد.
ایران هم در سال ۱۳۳۹ شمسی (۱۹۶۰ میلادی) برای نخستین بار «درایو-این سینما» را تجربه کرد. درایوین سینمای تهرانپارس اولین سینما از این دست در ایران بود که در تپههای تهرانپارس افتتاح شد.گنجایش این سینما ۲۸۴ اتومبیل و بهای بلیت آن ۱۵۰ ریال بود. به هر اتومبیل یک گوشی یا بلندگوی مخصوص داده میشد که بینندگان به میل خود صدای آن را تنظیم میکردند. درایوین سینمای ونک تقریبا یک دهه پس از سینمای تهرانپارس پا به عرصه گذاشت.
سینمای تهرانپارس
با گذشت زمان کمکم مشکلاتی که باعث به وجود آمدن «درایو-این سینما» شده بود، راهحلهای دیگری پیدا میکرد. با به بازار آمدن «ویسیآر» و امکان پخش ویدئو در خانه زنگ خطر را برای «درایو-این سینما» به صدا درآمد. حالا دیگر مردم میتوانستند در خانه فیلمهای سینمایی را با خانواده تماشا کنند.
از آن گذشته زمینهای بزرگی که روزگاری محل برپا شدن این سینماها شده بودند، کم کم ارزش زیادی پیدا کرد و دیگر صرفه اقتصادی نداشت که در آنها فیلم نمایش داد. حتی حالا دیگر ماشینها مثل قدیم بزرگ نبودند که صندلیهای راحتشان دلیل باشد و از آن سو صندلیهای سینما هر روز راحتتر از پیش میشدند. همه اینها دست به دست هم داد تا از آغاز دهه ۷۰ میلادی به بعد افول «درایو-این سینما» آغاز شود. البته هنوز هم تعداد زیادی از این سینماها در آمریکا وجود دارد و بر اساس آمار آکادمی فیلم نیویورک اکنون حدود ۳۰۰ «درایو-این سینما»ی فعال در آمریکا وجود دارد.
کرونا و فرصتی تازه
از چند ماه پیش که ویروس کرونای جدید خودش را نشان داد، با پدیدهای به اسم فاصلهگذاری اجتماعی روبهرو شدهایم. همین فاصله گذاری اجتماعی فرصتی برای خودنمایی دوباره «درایو-این سینما» شده است. در همین ایران خودمان پس از سالها دوباره «درایو-این سینما» با عنوان «سینما ماشین» خودی نشان داد و با اکران فیلم «خروج» در پارکینگ برج میلاد اعلام وجودی دوباره کرد.
در کشورهای دیگر هم بازارشان رونق گرفته است. در آلمان از ابتدای شیوع تعداد ۳۰ «درایو-این سینما» باز شده است. ویلنیوس پایتخت لیتوانی هم در اقدامی جالب در فرودگاه بینالمللی این شهر سینما برپا کرده است. حالا که به دلیل شیوع کرونا عملا پروازی انجام نمیشود، این فرودگاه در همکاری با جشنواره بینالمللی فیلم ویلنیوس «درایو-این سینما» شده است.
نمایش فیلم «انگل» در فرودگاه شهر ویلنیوس
در آمریکا هم پس از شیوع کرونا و فاصلهگذاری اجتماعی با اتکا به گزارش رسانههای این کشور، دوباره بازار «درایو-سینما»ها رونق گرفته است.
هنوز برای قضاوت درباره آینده زود است و آینده سالنهای سینما که اکنون تاریک و خالی هستند، مشخص نیست. شاید این آغازی دوباره برای «درایو-این سینما» باشد، شاید هم نه.
دبیر رویداد مطرح کرد؛
احتمال حضور «کروناروایت» در «سینماحقیقت»
محمد کیاسالار دبیر رویداد ادبی و هنری «کروناروایت» بیان کرد این احتمال وجود دارد که بخش ویژهای برای آثار مستند راهیافته به این رویداد در جشنواره «سینماحقیقت» ایجاد شود.
محمد کیاسالار، دبیر رویداد «کرونا روایت» در گفتگو با مهر با اشاره به شکلگیری این رویداد هنری گفت: پیش از هر چیز باید تاکید کنم که «کروناروایت» یک جشنواره نیست، بلکه یک رویداد هنری به شمار میرود. چگونگی شکلگیری این رویداد هم این گونه بود که در تاریخ ۲۵ فروردین ماه دکتر ظفرقندی رییس سازمان نظام پزشکی، حکمی مبنیبر دبیری پروژه ثبت لحظههای ماندگار کادر درمانی در مقابله با ویروس کرونا به من ابلاغ کرد.
وی بیان کرد: با توجه به اینکه دکتر ظفرقندی در دوران جنگ بهعنوان جراح در جبهه حضور داشت، بسیاری از صحنههای طب رزم را دیده و شاهد رشادتهای کادر پزشکی در آن دوران بوده است، رشادتهایی که هیچگاه به ثبت نرسیده و مستند نشده بودند.
ایده اولیه؛ ثبت رشادت کادر درمان
دبیر رویداد «کرونا روایت» با بیان این که اثر مستندی از بخش عمدهای از رشادتهای پزشکان در دوران جنگ در دست نیست، تاکید کرد: با شیوع ویروس کرونا در کشور تصمیم گرفته شد تا صحنههای مربوط به رشادتهای کادر درمانی در مقابله با ویروس کرونا و صبوری و خویشتنداری مردم در برابر شرایطی که کشور دچار آن است، ثبت و مستند شود.
وی ادامه داد: هدف از این رویداد این بود که اگر کسی سالها بعد بخواهد درباره شیوع کرونا در ایران بداند، اسناد ثبت شدهای را در اختیار داشته باشد تا از کم و کیف اتفاق و شیوع این بیماری آگاه شود.
قصد داریم آثاری که در این زمینه چه از سوی کادر درمانی و چه از سوی هنرمندان تولید میشود را جمع آوری کرده، مستند کنیم و در نهایت یک بانک اطلاعاتی از این اتفاق تشکیل دهیمکیاسالار تاکید کرد: همه این موارد سبب شد تا پروژه «ثبت لحظههای ماندگار در مقابله با کرونا» به یک طرح اجرایی با نام «کرونا روایت» تبدیل شود. در فراخوان عنوان شد که این رویداد در هفت بخش ۱- کرونا به روایت سینما (فیلم موبایلی، فیلم مستند، فیلم کوتاه، ویدیوکلیپ، نماهنگ، پویانمایی، برنامهٔ تلویزیونی و فیلم داستانی)، ۲- کرونا به روایت ادبیات (داستان کوتاه، داستانک، روایت و شعر)، ۳- کرونا به روایت تصویر (عکس، طرح، کارتون، پوستر، خط و نقاشی)، ۴- کرونا به روایت رسانه (یادداشت و گزارش)، ۵- کرونا به روایت علوم انسانی سلامت (اخلاق پزشکی، فلسفه پزشکی، آموزش پزشکی و جامعهشناسی پزشکی)، ۶- کرونا به روایت پژوهش (مقالهٔ علمی) و ۷- کرونا به روایت ایثار (درباره شهدای سلامت) برگزار میشود.
وی ادامه داد: با انتشار فراخوان این رویداد هنری، شاهد استقبال از سوی نهادهای ملی در کشور بودیم و با پیشنهادهایی که این نهادها به ما دادند، قرار شد ۳ بخش دیگر نیز به این رویداد اضافه میشود که در روزهای آتی آنها را نیز اعلام میکنیم.
دبیر «کرونا روایت» گفت: دبیرخانه این رویداد در سازمان نظام پزشکی تشکیل شد و در حال حاضر متقاضیان میتوانند با استفاده از سایت سازمان irimc.org برای حضور در این رویداد ثبت نام کنند.
وی توضیح داد: تا امروز نیز استقبال خوبی از این رویداد شده است و با توجه به مرجعیتی که سازمان نظام پزشکی در جامعه بهداشت و درمان کشور دارد، استقبال خیلی خوبی هم از سوی نهادهای مرتبط با سازمان نظام پزشکی شده است؛ هم از سوی پزشکان و پرستاران که مواجهات دست اول با ویروس کرونا دارند، هم از سوی مستندسازان و فیلمسازانی که برای ثبت این اتفاق همانند پزشکان و پرستاران جان خود را به خطر انداختند، آثار مختلفی به دبیرخانه ارائه شده است.
کیاسالار تاکید کرد: قصد داریم آثاری که در این زمینه چه از سوی کادر درمانی و چه از سوی هنرمندان تولید میشود را جمع آوری کرده، مستند کنیم و در نهایت یک بانک اطلاعاتی از این اتفاق تشکیل دهیم.
برگزاری رویداد در زمان اعلام رسمی مهار «کرونا»
وی بیان کرد: با توجه به ماهیت نامشخص ویروس کرونا که ابعاد و زوایای آن چندان مشخص نیست، نمیتوان اعلام کرد که این رویداد چه زمانی برگزار میشود، در واقع زمانی که مهار رسمی این بیماری در کشور اعلام شود، شورای سیاستگذاری در این باره تصمیم میگیرد.دبیر «کرونا روایت» ادامه داد: این پروژه یک پروژه ملی است و قصد داریم که همه آثار مرتبط و معتبر را از طریق آن مستند کنیم. خوشبختانه از سوی نهادهای مختلف این رویداد مورد استقبال قرار گرفته که از آن جمله میتوان به ستاد ملی کرونا وزارت بهداشت اشاره کرد.
کیاسالار در پایان گفت: جزییات این رویداد و نحوه همکاری و همگرایی آن با جشنوارههای دیگر در جلسات بعدی شورای سیاستگذاری نهایی میشود و از طریق دبیرخانه اعلام خواهد شد.
بلاتکلیفی فعالان سینما در نبود ضوابط روشن از سرگیری فعالیتها
امیرحسین حیدری مدیر شرکت پخش «نمایش گستران» با اشاره به نبود ضوابط معین برای از سرگیری فعالیت گروههای فیلمسازی و تبلیغات سینمایی، تأکید کرد بالاخره باید از جایی کارها را آغاز کنیم.
امیرحسین حیدری مدیر شرکت پخش سینمایی «نمایش گستران» در گفتگو با مهر درباره شرایط کرونایی سینماها و تولید فیلم گفت: چندی پیش پروتکلهای تولید و ضوابط آن به درستی اعلام شد اما باید این پروتکلها از طریق ستاد کرونا یا وزارت ارشاد به همه ابلاغ شود. در حال حاضر دستاندرکاران فقط به فیلمها و سریالهای متوقف شده در مرحله تولید و یا پیش تولید توجه میکنند، اما به این موضوع توجه نمیکنند که در حال حاضر و حتی آن زمانی که شرایط قرنطینه سفت و سختتر بود، خیلی از عوامل فنی سینما و تلویزیون در تیم تولید تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون فعالیت میکردند.
وی ادامه داد: حالا که دوستان با قوانین سفت و سخت به فکر سلامتی عوامل سینما هستند آیا به سلامتی تیزرسازان هم فکر میکنند؟ آیا روی آنها هم کنترلی میشود؟ البته این درست است که پروژهها متوقف شوند، قطعاً سلامتی مردم ارجحیت دارد،ولی باید ببینیم روی کار آنها هم نظارت میشود یا نه. خیلی از شرکتهای تبلیغاتی با بچههای سینما کار میکنند. با توجه به اینکه عوامل سینما چارهای ندارند و میخواهند امرار معاش کنند و امورات روزمرهشان رفع شود، مجبورند که کار کنند. نکته دیگر این است که اگر قرار است ضوابطی برای ادامه کار وجود داشته باشد بهتر است این ضوابط زودتر مشخص شود تا آنهایی که منتظرند روند تولید فیلمشان به اتمام برسد، تکلیف خود را بدانند. به هر حال این چرخه در سینما باید ادامه پیدا کند، زندگی جریان دارد و کارها باید از جایی شروع شود. به نظرم ما باید با این اتفاق و این بلا مدارا کنیم و آن را به بهترین شکل رفع و رجوع کنیم.
مدیر شرکت پخش «نمایش گستران» توضیح داد: صداوسیما در ایام کرونایی تا یک جایی دست به تولید زد اما از یک جایی به بعد روند تولیدات خود را متوقف کرد ولی در سینما کماکان ضوابط به صورت سختگیرانه پیگیری میشود. ما میدانیم وضعیت نگرانکننده است و هر گروه تولیدی حتما یک سری نکات بهداشتی را رعایت میکند با این وجود امیدوارم شرایط عادی به سینما و اکران برگردد.
وی افزود:باید توجه داشته باشیم که ما با یک زنجیره مواجه هستیم، یعنی وقتی سینماها تعطیل هستند، درآمد ندارند و پول صاحبان آثار برنمی گردد، قاعدتا نمیشود تولید کرد و پخش کنندگان به مشکل میخورند. در این میان تهیهکنندهای که میخواهد فیلمش را با این شرایط اکران کند به عواقب این موضوع فکر میکند. در حالت عادی که هیچ مشکلی نبود، فیلمهای ما با شرایط دشواری اکران میشد به طوری که تهیهکنندگان و پخشکنندگان کار سختی را برای اکران انجام میدادند. حالا با این محدودیتهایی که میخواهد برای نمایش آثار وضع شود نمیدانم که آیا تهیهکنندهای حاضر میشود که فیلمش را اکران کند یا نه و اگر قرار است اکران کند چه ضررهایی متحمل میشود و این ضرر زیان جایی جبران میشود یا نه؟ میدانم که پروتکلها و محدودیتها به درستی گذاشته میشود ولی با این اوضاع صنعت سینما به جد دچار مشکل میشود.
حیدری در پایان اظهار کرد: به نظرم کارها باید از جایی شروع شود. این روزها همه مشاغل کج دار و مریز به چرخه اقتصادی بازگشتهاند اما باید بدانیم که سینما یک تفریح است و قبل از هر تفریحی لازم است که باید حال مردم خوب باشد تا از آن استقبال کنند. بنابراین قاعدتا آشتی مردم با سینماها کمی دیرتر اتفاق میافتد و ما باید بتوانیم با کمک عوامل دیگر این موضوع را کنترل کنیم.
اخبار
گفتوگویی با طراح صحنه فیلم؛
«گلادیاتور» ۲۰ ساله شد
در ۲۰ سالگی ساخته شدن فیلم «گلادیاتور» ساخته ریدلی اسکات٬ طراح صحنه این فیلم از چگونگی خلق دوباره رم باستان میگوید.
آرتور مکس طراح صحنه فیلم حماسی «گلادیاتور» ساخته ریدلی اسکات که برنده پنج جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم سال شد، در حالی که ۲۰ سال از زمانی که فیلم اکران شد میگذرد، درباره رعایت جزییات در بازسازی فضای رم باستان در این فیلم، تأکید میکند که این یک فیلم سینمایی بود، نه مستند.
این فیلم دومین همکاری از ۱۳ پروژه مشترک بین مکس و اسکات بود که از سال ۱۹۹۷ با فیلم «جیآی جین» آغاز شده بود. جدیدترین همکاری این دو اخیراً با فیلم «آخرین دوئل» رقم خورد که قرار بود بیستوپنجم دسامبر اکران شود اما به دلیل کرونا تا سال ۲۰۲۱ به تعویق افتاد.
مکس به یاد میآورد که در کولوسیوم در رم کنار ریدلی اسکات ایستاده بود که این کارگردان رو به او کرد و گفت لوکیشن برای چیزی که در ذهن دارد کوچکتر از حد نیاز است. مکس با خنده میگوید: ریدلی میخواست سکانسهایی بسازد که خاص خودش بودند. به فکر مسابقه درشکهرانی در کولوسیوم بود.
در واقع کولوسیوم واقعی برای رقابتهای گلادیاتورها و نه مسابقه درشکهرانی استفاده میشد، چون آن مسابقهها در سیرک ماکسیموس برگزار میشدند.
مکس که سالها در رم زندگی کرده بود توانست یک سازنده درشکه پیدا کند. کار آنها این بود که به سبک سیرک ماکسیموس درشکهها را برای تفریح بسازند. او میگوید: آنها در نهایت درشکهها را ساختند و ما آنها را تزیین کردیم.
اما مکس میگوید نقاشیهای رمانتیک و شرقی قرن نوزدهمی منبع الهام اصلی ظاهر فیلم بودند. او میگوید خالقان این آثار تصوری که از روم باستان داشتند را تصویر کردند و به آن جان بخشیدند.
در هنگام ساختن صحنههای فیلم، طراح صحنه میخواست از استودیو فیلم مدیترانه در جزایر مالت استفاده کند اما دینو دو لارنتیس داشت «ی و-۵۷۱» را آنجا فیلمبرداری میکرد و مکس نتوانست از فضای تانک آبی که آنجا وجود داشت برای کولوسیوم استفاده کند. بنابراین روم باستان را نزدیک «فورت ریکاسولی» که از یک سمت به دریا راه دارد، بازسازی کرد.
مکس میگوید: ما بیشتر بودجه جلوههای ویژه فیلم را خرج آن صحنه اول کردیم که همه وارد صحنه نبرد میشوند تا بشود آن گردش ۳۶۰ درجهای را درآورد.
این طراح صحنه به خاطر محدودیت بودجه فقط دو سوم از کولوسیوم را بازسازی کرد. او و تیمش صحنه را طبق پرسپکتیو فیلمبرداری هر روز میساختند. او گفت برای تغییر دادن زاویه دوربین از جایگاه امپراتور به جایگاه سناتورها؛ تمام مجسمهها، بنرها و نشانهها را منتقل میکردند و وقتی فیلمبرداری تمام میشد نگاتیو را برعکس میکردند و این باعث میشد به نظر برسد آن سوی زمین نبرد هم ساخته شده و وجود دارد.
برای ساختن زمین نبرد کوچکتری که ماکسیموس در ابتدا در آن گلادیاتور شدن را یاد میگیرد، مکس و تیمش از روشهای سنتی آجرسازی بهره بردند. او میگوید: ما ۲۰ هزار آجر خشتی ساختیم و گذاشتیم زیر نور خورشید خشک بشوند٬ اما برای مطمئن شدن آنها را با فولاد هم تقویت کردیم.
کار ساخت کاخ امپراتور با ترکیبی جالب از توجه به جزییات دقیق و همچنین بدشانسی پیش رفت. فضای کاخ که تقریباً ۳۰ متر در ۸۰ متر بود، روی یک پلتفرم ساخته شد.
مکس میگوید: نتیجه کار شد یک صحنه بسیار زیبا با جزییات فراوان با تمام اقلام روم باستان که از مرمر تقلبی و پلاستیک ساخته شده بود… تازه سقف را تمام کرده بودیم که در کل منطقه بزرگترین توفانی آمد که کشور تا آن موقع دیده بود. توفان سقف را نابود کرد و دیوارهای کاخ که فقط باید سر هم میشدند را از بین برد.
او در انتها گفت: وقتی برگشتیم تا خسارتها را برآورد کنیم ریدلی شوخطبعانه گفت چه خوب در گذر سالها باقی مانده!
امید عبدالهی خبر داد؛
اقتباس سینمایی از«افسانه باران» نادرابراهیمی
فیلم کودک حامی ندارد
امید عبدالهی کارگردان فیلم کوتاه و مستندساز با اشاره به فیلمنامههای در دست نگارشش برای ورود به عرصه سینمای بلند داستانی، از عدم حمایت نهادهای سینمایی از سینمای کودک گلایه کرد.
امید عبدالهی از فیلمسازان عرصه فیلم کوتاه و مستند با اشاره به فعالیتهای خود در حوزه سینما به مهر گفت: در حال آماده کردن یک فیلمنامه بلند سینمایی هستم، البته همزمان روی چند موضوع در حال کار هستم تا ببینم کدام یک از این فیلمنامهها را میتوانم به سمت تولید پیش ببرم.
وی با بیان اینکه معمولا فیلمهای کوتاهی که ساختهام مضامین اجتماعی داشتهاند، توضیح داد: آثاری که مینویسم فضای اجتماعی دارند و عموماً درباره رابطه افراد با یکدیگر یا در حوزه خانواده است. طی ۱۰ سال اخیر سعی کردهام روی مسیری مشخص قدم بردارم و از آن دور نشوم.
عبدالهی تاکید کرد: در واقع مسیر من، ساخت فیلمهایی است که به روابط اجتماعی انسانها میپردازد و میتوان گفت این موضوع را اولویت کاری خودم میدانم و امیدوارم فیلم بلند سینماییام نیز در همین مسیر قرار بگیرد.
این فیلمساز بیان کرد: البته پیش از این نگارش یک فیلمنامه کودک و نوجوان را هم شروع کردم که در واقع یک فیلمنامه اقتباسی از مجموعه داستان «افسانه باران» نوشته نادر ابراهیمی است. مدتی است که به دنبال امکانات لازم برای ساخت این فیلم هستم، در همین راستا هم این طرح را به بنیاد فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارائه دادهام تا بتوانم حمایت یکی از این نهادها را داشته باشم، اما متاسفانه فعلاً با این پروژه همراهی نکردهاند.
وی ادامه داد: البته تاکید میکنم اجازه رسمی اقتباس از این داستان را از خانواده محترم نادر ابراهیمی گرفتهام که بتوانم روی فیلمنامه آن کار کنم. داستان مدنظر من برای اقتباس، درباره معلمی است که در روابطش با دانشآموزان بنا به دلایلی دچار چالش و بحران میشود. شاید با خواندن داستان به یاد حال و هوای فیلمهای کودک و نوجوان دهه ۶۰ سینمای ایران بیفتیم، اما تلاش کردم موقعیت داستان و شخصیتها را در فیلمنامه به شکل و فرم امروزی نزدیک کنم.
کارگردان فیلم کوتاه «کورسو» توضیح داد: متاسفانه طی سالهای گذشته از تولید فیلمهایی «درباره» کودک و نوجوان فاصله گرفتهایم و اگر هم فیلمی در این حوزه ساخته شده، اصطلاحاً «برای» کودک و نوجوان ساخته شده است. این گونه به نظر میرسد که نهادهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی و یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به این نتیجه رسیدهاند از فیلمهایی حمایت کنند که معیارشان جذابیت روایی و مخاطبمحوری باشد
وی ادامه داد: با این سیاست از فیلمی حمایت میشود که بتواند در گیشه فروش خوبی داشته باشد، این در حالی است که چنین نهادهایی بر حسب تعریفی که دارند باید روی بخش فرهنگی و هنری سینما سرمایهگذاری کنند. بدیهی است که هر کشوری علاوهبر فیلمهای مخاطب محور، باید به فیلمهایی با مخاطب خاص که شکل هنریتری دارد هم توجه کند، سینمای ایران هم اگر در جهان اعتباری دارد از همین نوع سینما به دست آورده است.
عبدالهی در پایان گفت: ما در جامعه بیش از اینکه مشکل اقتصادی داشته باشیم، مسائل فرهنگی مهمی داریم که باید به آنها بپردازیم. به خصوص در زمینه کودک و نوجوان و خانواده. اما متاسفانه تولید فیلمهایی با رویکرد تربیتی در این سالها کم شده است که امیدوارم در آینده توجه ویژهای به آن شود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19521/76496
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19521/76497
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19521/76498
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19521/76499
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19521/76500
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4272/19521/76501
|
عناوین این صفحه
- دعاى روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
- سینمای ایران در خطر است
- پدیدهای از مد افتاده که دوباره طرفدار پیدا کرد
- احتمال حضور «کروناروایت» در «سینماحقیقت»
- بلاتکلیفی فعالان سینما در نبود ضوابط روشن از سرگیری فعالیتها
- اخبار