|
رفع عطش مخاطب سینما با اکران فیلمهای خارجی در سینمای آپارتمانی ایران
نمایش خانگی بدون رایت، سینما با رایت؟
سینماهای ایران بعد از چهارماه تعطیلی بازگشایی شدند تا شاهد اکران فیلمهای سینمایی قبل از عید و تماشای دو فیلم جدید باشیم. اما همزمان با بازگشایی سینماها بار دیگر مسأله اکران فیلمهای خارجی مطرح شد؛ این موضوع به این دلیل مطرح شد که سینماها بعد از چهار ماه بیکاری زمانی که با انتظارات زیادی قرار بود بازگشایی شود، خبر انصراف دو فیلم مهم و پرفروش در سینما منتشر شد و تمام امید سینماداران و مخاطبین سینما را ناامید کرد.
البته اگرچه مسأله اکران بعد از 24 ساعت حل شد و بار دیگر انصرافیها برای اکران بازگشتند اما مجدداً این مسأله میان اصحاب رسانه مطرح شده است، چرا در سینمای ایران مانند تمام سینماهای دیگر نقاط جهان نباید فیلمهای خارجی اکران شود؟ آیا این موضوع تنها بهدلیل محدودیتهای خرید رایت و پخش و اکران فیلم خارجی است؟ تولیدکنندگان سینمای ایران، آیا حاضرند در رقابت با اکران فیلمهای خارجی قرار بگیرند یا خیر؟
در گزارش زیر با برخی از فعالان حوزه VOD، سالنهای سینما و خریداران وفروشندگان بینالملل سینمایی به گفتوگو پرداختهایم تا نظرات آنان را در این زمینه جویا شویم.
مسأله اصلی رایت فیلم خارجی است
لک مدیرعامل VOD اپیدو، در این باره معتقد است: اولین مشکل بر سر راه اکران فیلمهای خارجی مسأله خرید رایت است، یعنی باید از مشکلات حقوقی و قانونی در این زمینه سخن گفت. مدت زمان زیادی است که برخی از دوستان ما با مراجعه به ارشاد و با در دست داشتن یک برگه کاغذ بهعنوان رایت یک محصول سینمایی، سریالی یا انیمیشن، جواز پخش محتوا را در قالب DVD یا در فضای VODها میگیرند و به کار خود ادامه میدهند، آیا واقعاً رایت این محصولات خریداری شده است؟
تمام کمپانیهای تولید فیلمهای خارجی بهخاطر تحریم با ما وارد مذاکره هم نمیشوند و حتی پاسخ ایمیل را هم نمیدهند، اما اگر این دوستان فعال در ویدئورسانه منظورشان خرید رایت از برخی از شرکتهای پخش در منطقه است باید بگویم که آنها نیز دستکمی از شرکتهای تولیدی اصلی ندارند و در این زمینه کمتر کمکرساناند. آنچه من در این زمینه میدانم این است که با نمایش و پخش این فیلمها و سریالها گویا از اموال بلوکهشده ایران استفاده میشود.
وی در ادامه به این واقعیت اشاره کرد: حتی اپلیکیشن APPIDO ما را بهخاطر همین مسأله تحریم و کپیرایت از صفحه گوگلپلی برداشتند، پس با این حساب مسأله خرید رایت و قانونی بودن فیلم برای اکران و پخش مهمترین مسأله است. اما در نهایت معتقدم که وجود فیلمهای خارجی به تنوع و جذابیت سینمای امروز ایران کمک شایانی میکند.
کنار این فعال حوزه ویدئورسانه، با یکی از پخشکنندگان بینالمللی که تجربه همکاری با دفاتر پخش جهانی را دارد گفتوگو کردیم تا از چندوچون خرید رایت فیلمهای خارجی و فروش فیلمهای ایرانی به شرکتهای پخش جهانی و سینماهای خارجی باخبر شویم.
نمایش بدون رایت چه در تلویزیون و چه در سینما خطا است
برمهانی که در حوزه تولید محصولات فرهنگی نیز فعالیت دارد در ابتدا اشاره کرد که بدون شک خرید رایت قاعده و اصل و اساس است اما اینکه امکان خرید رایت وجود نداشته باشد و هر اثری که چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی نمایش داده میشود بدون خرید رایت باشد هم اشتباه است. وزانت یک سازمان بزرگ و مهمی مانند صداوسیما و یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این نیست که تمام محصولات خارجی را بدون رایت نمایش دهند، چه ما اموال بلوکهشده داشته باشیم یا خیر، در نهایت در دنیا سینمای ما وجاهتی دارد؛ بعید است که با این کار بهنوعی به شأن و شخصیت فرهنگی خودمان لطمه بزنیم. البته در تجربیات اکران و نمایش فیلمهای جهانی مواردی را داشتیم که با شکایت مواجه شدهایم و پول هم از ما گرفتهاند.
این مدیر پخش در ادامه درباره پیشبینی خود از اکران فیلمهای خارجی گفت: آیا سینمای ما خیلی شریفتر از سینمای چین، هند، اسپانیا و... است؟ در صورتی که برخی از فیلمهای خوب و جذاب خارجی در کشور نمایش داده شود بدون شک ضریب اشغال سالنهای سینمای ما بسیار بالا میرود. در جشنوارههای سینمایی که در کشور برگزار میشود همواره مخاطبین و مشتریان پروپاقرصی داریم که فقط برای تماشای فیلمهای سینمایی، مستند و حتی کوتاه خارجی میآیند؟
البته ما بهدلیل محدودیتها و ضوابط شرعی که داریم حتماً باید در انتخاب فیلمها دقت کنیم، چون در زمان حاضر برخی از سریالهای کرهای که از صداوسیما نمایش داده میشود آنقدر درباره خانواده نظر درست و محکمی دارد که نسبت به سریالهای شبکه نمایش خانگی و برخی از سریالهای تلویزیون ارجحیت دارد.
اکران فیلم خارجی دشمن فیلم ایرانی نیست
برمهانی درباره رقابت میان فیلمهای ایرانی و خارجی در اکران سینمایی گفت: البته در صورتی که این اتفاق رخ دهد حتماً چرخش بهسمت فیلمهای خارجی نخواهد بود. با تجربه و تحقیقی که من درباره سینماهای جهان در حوزه اکران فیلم خارجی داشتم، مثلاً در کشوری مانند چین اول فیلمهای چینی و شرقی برای مخاطب اولویت دارد بعد فیلمهای هالیوودی. در ایران نیز اگر این برنامه اجرا شود بهنظرم فیلمهای ایرانی جایگاه خود را بهطور کامل از دست نمیدهند. در دنیا بین دو قطب سینمایی هالیوود و بالیوود رقابت جدی وجود دارد که البته حجم اشغال هالیوود بیشتر از بالیوود است و در همین کشور فیلمهای هندی نیز در اولویت است و بعد از آن فیلمهای هالیوود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به صحبتهای «لک» اشاره کرد و گفت: در توزیع جهانی خود شرکتهای تولید فیلم حضور ندارند بلکه دفاتر و نمایندگیهای پخشاند که فعالیت میکنند، مثلاً در خاورمیانه شرکت ایتالیا فیلم یکی از شرکتهایی است که در این زمینه فعالیت میکند و با مذاکره با این شرکت میشود فیلم خریداری کرد. البته نکته مهمی که در این میان وجود دارد فروش نوع رایت است، اینکه آیا اصطلاحاً «all right همه حق پخشها» را میفروشند یا فقط تلویزیونی یا نمایش خانگی.
«بهوقت شام» را به آمریکا فروختیم
پس مردود دانستن خرید و فروش فیلمها اشتباه است البته منکر دشواری آن نیستم. در زمان حاضر ما بهلطف خدا موفق به پخش و فروش جهانی «بهوقت شام» به ایالات متحده آمریکا شدیم، یک فیلمی که مشخصاً از نظر گفتمان و فکر با این کشور فاصله جدی دارد اما توانستیم این کار را انجام بدهیم. مطمئن باشید کشوری که به غزه موشک میدهد در صورتی که نتواند چهارتا فیلم و سریال خرید و فروش کند دیگر کلاهش باید پس معرکه شود، بنابراین اگر برخی از مؤسسات ویدئورسانه فیلمها و سریالهای خارجی را همان اولوقت از سایتهای دانلود دریافت میکنند و فردا به فروش میگذارند و در جواب میگویند که «ما نمیتوانیم رایت را خریداری کنیم» بهنظرم مرتکب اشتباه میشوند.
مخاطب سینمای ایران عطش فیلمهای متنوع دارد
این موضوع در نظر یکی دیگر از سینماداران نیز دارای اهمیت خاصی است. نوروزی مدیر سینما آزادی در این خصوص گفته است: این امر در قالبهای مختلفی میتواند انجام شود برای مثال میشود فیلمهایی را که با مسایل فرهنگی و ارزشی ما سنخیت دارند، انتخاب کنیم و آثاری درجهیک را به نمایش بگذاریم تا سالنهای سینما با فیلمهای خارجی نیز کار کنند.
مدیر سینما آزادی افزود: در زمان حاضر همه مکانهای کشور باز است بنابراین میشود فیلمهای خوب جهان را روی پرده دید، چراکه تماشای برخی از آنها در سینماهای خانگی چندان لطفی ندارد. در همه جای دنیا شروع به بازگشایی سینماها کردهاند، حتی میادین ورزشی هم شروع به فعالیت کردند چون تا زمان کشف واکسن کرونا، چارهای بهجز همزیستی مسالمتآمیز وجود ندارد، در عین حال باید پروتکلهای بهداشتی هم رعایت شود.
وی ادامه داد: این یک هنجار پذیرفتهشده در کل دنیاست. یک سری فیلمهای خارجی نوستالژیک وجود دارد که فقط با نمایش روی پرده حق مطلبشان ادا میشود و دیدنشان لذتبخش است. هرچند این آثار را قبلاً در ال سیدیها و مانیتورهای نسبتاً بزرگ در خانه دیدیم ولی تماشای آنها روی پرده، لذت دیگری دارد. این لذت را به مردم هدیه بدهیم و فیلمهایی مانند «دانکرک» «نجات سرباز رایان»، «1917» و… را به نمایش بگذاریم تا بتوانیم به شرایط عادی برسیم.
بنابراین اکران خارجی میتواند به عطش مخاطبین سینمای ما که گونههای متعدد سینمایی مانند پلیسی، وحشت، هیجانی و... را ندارد کمک شایانی کند. فیلم ایرانی که سالن را پر نمیکند چه ارجحیتی دارد به فیلم خارجی؟
سینماتک
نکته مهم دیگر اینکه در زمان حاضر برخی از سینماهای تهران در قالب «سینماتِک» فعالیت میکنند؛ سینماهایی که بهصورت محفلی به نمایش فیلمهای خارجی با دوبله همزمان یا زیرنویس فارسی اقدام میکنند. در استقبال از این سبک اکران همین قدر کافی است که بدانیم یکی از سینماهای شمال شهر تهران زمانی که دید از این طرح چه استقبالی میشود رسماً خود را از زنجیره اکران رسمی سینمایی کشور خارج کرد تا فقط فیلم خارجی نمایش دهد، زیرا آنقدر این حوزه علاقهمند دارد که میتواند برای یک سینما فروش بسیار خوبی را داشته باشد.
سینماتِکها توسط کجا مدیریت میشوند؟
بسیاری از این فیلمها همان ساعت اول که در سایتهای دانلود غیرقانونی وارد شوند در کافیشاپها، فرهنگسراها و برخی از سالنهای سینمایی دولتی و خصوصی اکران میشوند. البته من نقدی به این موضوع ندارم زیرا نشاندهنده علاقه و نیاز مخاطبین سینما به فیلمهای روز جهانی است که تماشا کنند. آنچه مورد نقد من است این است که؛ چرا اگر در سینماها بهصورت رسمی فیلمی بخواهد اکران شود باید رایت فیلم را داشته باشد اما اگر VODها و شبکه نمایش خانگی بخواهد همان فیلم یا انیمیشن را نمایش دهد مشکلی برای نداشتن رایت فیلم نیست؟
بنابراین اگر موافقان اکران فیلمهای خارجی در سینما تنها نگران رایت فیلماند میتوانند با همکاری با مؤسساتی که در حوزه خرید و فروش رایتها فعالیت میکنند این مشکل را حل کنند. نکته دیگر اینکه سازمان سینمایی نیز باید پاسخ دهد که؛ در حوزه نمایش و اکران فیلمهای خارجی چهخبر است؟ آیا برای تکتک فیلمها و سریالهای خارجی مستنداتی از طرف مؤسسات ویدئورسانه وجود دارد که رایت محصولات را خریداری کرده باشند؟ در غیر این صورت اولاً چه اتفاقی برای اموال مردم ایران در کشورهای زورگو رخ میدهد؟ و دیگر اینکه؛ چرا پس با اکران فیلمها در سینما موافقت نمیشود؟
نگاهی به «هالیوود»|چاقویی که دسته خود را نمیبرد
سیاهپوستانی که قربانی قهرمانی سفیدپوستان همجنسباز میشوند
«هالیوود» سریالی داستانی درباره گروهی از علاقهمندان سینما است که میخواهند با ورود به استودیوهای هالیوودی برای خود مانند دیگر بازیگران سینما اسم و رسمی پیدا کنند. این سریال بدون شک یکی از پروپاگانداییترین سریالهای هالیوودی در تمام سالهای اخیر است. البته اگرچه درون خود به نقد سیستم سرمایهداری و نژادپرستانه در تاریخ دوران طلایی آن پرداخته است اما خود نیز در همین میدان بازی میکند و دچار همان قواعدی است که نزدیک به یک قرن قبل با همان شیوه اداره میشد؛ چاقو نیز در برابر دسته خود جز انفعال حالت دیگری ندارد.
داستان این سریال هفت قسمتی محصول نتفلیکس، جوانانی را نشان میدهد که در میان آنان نویسنده و بازیگر سیاهپوست و همینطور همجنسگرا دیده میشود و جالبتر اینکه نویسنده سیاه پوست داستان، خود نیز همجنسگرا است. اگرچه سریال پشتپرده مهمانیهای شبانه همجنسبازانه سران هالیوودی را نشان میدهد و این یکی از افشاگریهای جالب هالیوود درباره خود است، اما برخورد سخت و ستمگرانه همان سران نظام استودیویی با همجنسخواهان را نیز نمایش میدهد تا این دسته از دگرباشان جنسی را مظلوم و مهجور جلوه دهد.
«هالیوود» تلاش و مبارزه عدهای است که باعث شده است تا آزادی به عنوان رکن رکین تمدن و فرهنگ غربی و سیر و فراز و نشیب آن در آمریکا و خصوصاً در صنعت بزرگ سینمایی آن بیان شود. درست است که ساخت فیلمی که در این سریال، این گروه رنگارنگ را دور هم جمع میکند خیالی است و در آن سالها فیلمی به نام «مگ» ساخته نشده است و به تبع در آن نه بازیگر سیاهپوستی وجود داشته و نه فیلمنامه نویس سیاه همجنسخواه، اما داستان خیالی است که در پیام خود پیروزی لیبرالیسم فرهنگی برای احقاق آزادی را نمایش دهد و ستایش کند.
سریال به خوبی مبارزه علیه نژادپرستی را دستمایه خود میکند تا همجسنگرایی را ترویج دهد؛ از آن فضای بسیار روشن و زیبایی ترسیم کند تا به قول رئیس پمپ بنزین (رئیس فحشاخانه زیرزمینی) دریملند هالیوودی شکل بگیرد. ساختار درام این سریال آنقدر قدم به قدم مخاطبی که احتمالاً با تم همجنسگرایی چندان همراه نیست را علیه صاحبان استودیوهای هالیوودی به دلیل نژادپرستی خشمگین میکند که بتواند استدلال کارگردان همجنسگرای فیلم را برای گرفتن آزادی و حق کار و شهرت برای بازیگر و نویسنده همجنسگرای سیاهپوست قبول کند. اینگونه مخاطبی که حاضر نبود همجنسگرایی را به عنوان یک عمل خلاف عرف قبول کند و با آن همذاتپنداری داشته باشد، ناخواسته به علت همراهی با فیلم در جریان مبارزه با نژادپرستی، آزادی همجنسگراها در هالیوود را نیز میپذیرد.
جملهای که هتی مک دنیل (بازیگر فیلم برباد رفته که نقش ندیمه سیاهپوست فیلم را بازی کرد و اجازه نداند تا در مراسم اسکار در میان بازیگران بنشیند و در انتهای سالن قرارش دادند) با بازی کویین لطیفه، بازیگر سیاهپوست فیلم خدمتکار در این سریال بیان میکند، جالب است. او به کمیل سیاهپوست که نقش مگ را در فیلم بازی میکند میگوید که شجاع باش و در سالن در ردیف جلو بنشین. او نیز با شجاعت این کار را میکند و برنده اسکار میشود. اما چه این سکانس و چه دیگر سکانسهای ضدنژادپرستی همه راه صافکنهایی است برای آزادی جنسی و همجنسگرایی به عنوان یکی از غایات فرهنگ منحط و ضداخلاقی آمریکا.اینچنین سیاهپوستان فیلم به حاشیه و پسزمینه میروند و سفیدان همجسنگرا در پیشانی سریال میدرخشند و قهرمانان سریال میشوند.
در پایان سریال زمانی که یکی از صاحبان استودیو که به انسانیت شهرت دارد و البته همجنسگرا است، میمیرد، تهیهکننده همجنسبازِ طماع و بیکار هالیوود فرصت را غنیمت میشمارد و با طرح ساخت زندگی این مرد، طرح ساخت اولین فیلم درباره مردان همجنسگرا را مطرح میکند. در آخرین سکانس از این سریال میبینیم که همان پمپبنزینی که محل قرار و ملاقات همجسنگراها است سوژه اصلی فیلم میشود. در این سکانس مهم که حکم حرف اصلی سریال را در آخرین دقایق خود دارد، سیاهپوست نویسنده فیلم مانند عروسکی در گوشهای روی صندلی نشسته و حتی کلمهای از او نمیشنویم و در عوض سکانس با بازیگران سفیدپوست چشم آبی همجنسباز تمام میشود تا سرزمین رویایی آمریکا خلق شود.
هالیوود در پایان، همان سرزمین رویایی است که نظام سرمایهداری میخواهد باشد؛ سریال در ابتدای امر شاید قصد دارد تا با نقد صاحبان امتیاز و سرمایه فساد و آلودگی اخلاقی و خیانتهای میان مدیران هالیوودی را بیان کند و اثری معترض باشد اما به مرور میبینیم که خبری از یک اثر مکتب نیویورکی انتقادی هم نیست و تمام سریال در خدمت خود هالیوود است. بازیگرانی که در ابتدای تیتراژ به صورت نمادین از نماد هالیوود بالا میروند و دست یکدیگر را میگیرند تا به اوج شهرت در قله هالیوود برسند، به جز همراهی و دلسوزی صاحبان سفیدپوست سرمایه و امتیاز در هالیوود به این نقطه اوج نمیرسیدند. از این نظر «هالیوود» یک اثر بسیار حاکمیتی و سفارشی است. تمام آنچه که در پروسه ساخت فیلم مگ در این سریال نمایش داده میشود بیانگر روایت ساخت خود همین سریال در نتفلیکس است.
بنابراین «هالیوود» سریالی برای جان دادن به اعتراضات نژادپرستی نیست بلکه حتی تشدیدکننده آن است؛ سیاهانی که باید قربانی شوند تا همجنسگرایی ترویج شود. اینچنین سریالی که مزه آثار انتقادی را داشت مثل چاقویی شد که دسته خود را نمیبرد!
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4302/19787/78629
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4302/19787/78630
|
عناوین این صفحه
- نمایش خانگی بدون رایت، سینما با رایت؟
- سیاهپوستانی که قربانی قهرمانی سفیدپوستان همجنسباز میشوند