|
یحیی از همه جلو افتاد
اردشیر لارودی
ماندهام که دیگر چه باید بگویم؟ ظاهراً امیر قلعه نویی میخواهد بگوید که یک سینه حرف نگفته دارد! با این چند کلمه، امیر خود را در موقعیت یک «شاکی» و یک طلبکار- که از داوری هم سخنان باید گفت- زیادی دارد قرار میدهد ولی همه گله و تمام گلایه تیم سپاهان تفسیر این دو حرف است: ... بدون استنلی کیروش بازی کردن! در غیاب کیروش، قیمت و قدر فرصتهای ایجاد شده روی دروازه حریف را بهجا نیاوردن! موقعیتهای فراوان گل را از دست دادن!
سپاهان را نمیتوان حتی متهم کرد به اینکه در غیاب گلزن برزیلیاش، شکل و روند بازیاش را تغییر نمیدهد که تغییرات مشهودی را در این دو بازی شاهدیم، از حرکات محمدرضا حسینی گرفته تا پا به توپ شدن محمد محبی! ولی سپاهان، خیلی زیاد متکی است به سانترهای منصوری و آقایی از راست و چپ زمین و پرشهای تأثیرگذار و حادثه خلقکن حمله به توپ از جانب استنلی کیروش وقتی او نباشد- حتی زمانی که بد هم بازی کند- تیم امیر جور دیگری که ناجور هم مینماید بازی میکند! جوری ناجور!
فوتبال «لو» رفته امیر
درباره بازی تیمهای امیر، گفته میشود- و نه کاملاً بیربط- که تمام حرکات تهاجمیاش، متکی است به یک آسمانخراش! و حالا که از کیروش خبری در سپاهان نیست که خبری باشد، نه علی قربانی جای «استنلی» سرزن را میگیرد و نه شهباززاده که گاهی در هر بازی یک یا ۳، ۴ توپ را از دو قدمی دروازه به تیر، به دست و پای دروازهبان و به اوت میزند!
در این سه بازی اخیر، دستکم دو بارش، روز سپاهان و روز شهباززاده نبوده و در این مواقع است که معلوم میشود چقدر درست گفتهاند که:
... سیاهی لشکر نیاید به کار! یکی مرد جنگی، به از صد هزار! دور و بر قلعه نویی، سیاهی لشکر فراوان و مردان مفید به درد بخور، اندک است! و سپاهان، به این ترتیب همه امیدهای رسیدن به پرسپولیس را از دست داد ولی هم جامحذفی را دارد و هم در لیگ آسیا میتواند با کیروش استنلی، جبران مافات لیگ برتر را بنماید! و صد البته، اگر نیازمند، گل مفت نخورد و محمد محبی، فوتبال خودش را بازی کند!
استقلالی که مقلد نیست
استقلال را دیده بودیم که اثری از تیم دیدنی استراماچونی و حتی وینفرد شفر با خود ندارد! فرهاد مجیدی مرددمان کرده بود که آیا مرد جربزهدار همین لحظهها و از آب درآورنده بازیهای از دست رفته، کاملاً هست یا نیست!
میترسیدیم، برای استقلال میترسیدیم که فرهاد تیشهزن کوهتراش، فرهادی باشد شاعرپیشه، اهل جامه بر تن خود دریدن ولی نجنگیدن! بازیهای قبلی با پرسپولیس- شهرآورد آخر- ذوبآهن، گلگهر، سایپا و مسابقه برگزار نشده با پارس جنوبی هم تأکیدی بود مؤکد بر همین پنداشت! بر اینکه فرهاد اهل کم نیاوردن نیست! ولی مقابل تراکتور هم فرهاد «لجباز» و تسلیمناپذیری را دیدیم و هم استقلال «بدو»تر و جنگاورتری را! برابر تراکتور، استقلال یک حریف بود که هیچ از جوانهای خوب و خوشنقش حریف نهراسید و در دویدن و توپ قاپیدن و بازی را مال خود کردن، از تیم خوبتر شده شهر تبریز، کم نیاورد! حیف که دیاباته، مرد سبکبال و سبکباری نبود! حیف که با مهدی قایدی، زیاد و حتی زیادی بازی نشد و حیف که فرشید اسماعیلی، زودتر از دقیقه ۹۰ از بازی خارج شد و البته صد حیف که علی کریمی، معلوم نیست از چه کسی شنیده است که باید از راه دور بشوتد! نبودن وریا غفوری، معلوم بود ولی بازی خراب کن نبود! مهمتر از همه و بهتر از همه فرهاد بود که تن به تسلیم و دل به قفا نداد! فرهاد، ناامیدمان نکرد!
احیای ویسی
از روز بیستوچهارم لیگ برتر گفتن، کامل نمیشود مگر وقتی که از پیکان هم گفته باشی همه حرفهای گفتنی را! پیکانی که گلگهر را ۲- صفر مغلوب کرد و پیکانی که نشان داد ما حق نداریم عبدا... ویسی را نادیده بگیریم و تمامشدهاش فرض کنیم! پیکان هست (بدون تماشاگر البته) تا ویسی هست! در عوض باید آهی کشید از ته دل برای مجید جلالی! آخرین باری که تیمش بازنده نشد، برابر استقلال در سیرجان بود و بعد از آن به سپاهان، به شهرخودرو و «تا سه نشه، بازی نشه» را هم رعایت کرد و به پیکان!
بچههای طلاق
پیکان خودش را از ته جدول جدا میکند! یک جدایی لازم که منجر به پیدایی فرزندان طلاق نخواهد شد! شاهین بوشهر بدشانسی آورد که «میشو»یش را داد و پس نگرفت و مجید جلالی، انگار که خودش را در جای «ژرارد هولیه» میبیند! کمتر مربی و بیشتر یک مدرس! کمتر یک فرمانده اهل نبرد و بیشتر یک توضیحگر و توجیهگر بازیهای ضعیف و واقعگرایی معکوس! از محمود فکری هر هفته باید تمجید کرد! گلادیاتوری که گلادیاتور میسازد و با مردان سختجانش، جان همه را میگیرد! روز بیستوچهارم خوبهای فراوان و خوبیهای زیادی داشت! یکی از این خوبها را در پیکار تراکتور و استقلال دیدیم! ساکت از بازی دادن به جوانهایش نترسید و فردای درستی را برای تیمش رقم زد! فرهاد را هم دیدیم که دنبال شیک بازی کردن است!
دایی - کریمی؛ دشمنی در باشگاه صدتاییها!
در آخرین رده بندی فیفا در مورد بازیکنانی که بیشترین بازی های ملی را انجام دادند علی کریمی ستاره سابق تیم ملی و پرسپولیس ، با 127 بازی ملی در رده صدو پنجم قرار دارد. این در حالی است که علی دایی و جواد نکونام با 148 بازی در این لیست بالاتر از او قرار دارند. کریمی از مهرماه سال 1377 که برای اولین بار لباس تیم ملی ایران را به تن کرد تا آبان سال 91 و بازی با تاجیکستان که با سه پاس گل در یک نیمه به کار خودش پایان داد در مقاطع مختلفی از تیم ملی دور شد و شاید اگر روند طبیعی طی شده و او در آن دوره ها در تیم ملی بازی می کرد شاید الان جایگاه به مراتب بالاتری در باشگاه صدتایی ها داشت.
10 بازی به خاطر محرومیت
علی کریمی در حالی که هنوز نوزده سالش تمام نشده بود و در حالی که تنها 4 بازی از حضورش در پرسپولیس می گذشت توسط منصور پورحیدری به تیم ملی دعوت شده و از آن زمان تبدیل به بازیکن اصلی تیم شد. او همزمان در تیم ملی و تیم امید بازی می کرد و بعد از قهرمانی در بازی های آسیایی همراه تیم ملی در حالی که دفاع چپ بازی می کرد در رقابت های مقدماتی المپیک 2000 سیدنی برابر ویتنام ، با تصمیمی عجیب روی نیمکت نشست و وقتی تیم دو صفر عقب بود به زمین آمد. اخراج علی انصاریان باعث شد که کریمی به داور ضربه ای بزند و همین موضوع باعث یکسال محرومیت او مسابقات شد. در فاصله یک سال محرومیتش تیم ملی ایران 10 بازی انجام داد و با توجه به شرایطی که کریمی داشت می توانست در این بازی ها به عنوان مهره ثابت منصورپورحیدری که اعتقاد ویژه ای به کریمی داشت بازی کند.
25 بازی در دوران علی دایی
علی کریمی اما یک بار دیگر در حالی که می توانست در تیم ملی بازی کند در لیست مدعوین قرار نگرفت. او در سال 87 و بعد از انتقاداتی که از فدراسیون فوتبال کرد توسط فدراسیون محروم شد. بعد از پایان محرومیتش علی دایی نیز او را به تیم ملی دعوت نکرد. از اسفند سال 87 که علی دایی هدایت تیم ملی ایران را به عهده گرفت ، تیم ملی 25 بازی در طول یکسال انجام داد و کریمی در این بازی ها حضور نداشت. این 25 بازی می توانست تعداد بازی های جادوگر از خود دایی و نکونام نیز بالاتر ببرد.علی دایی بعد از درخشش علی کریمی در لیگ او را به تیم ملی دعوت کرد اما کریمی این دعوت را نپذیرفت، دایی نیز دیگر او را دعوت نکرد. در اسفند 1387 و پیش از بازی تیم ملی ایران با عربستان در ورزشگاه آزادی ، خبر آشتی کنان دایی و کریمی منتشر و چند روز بعد علی کریمی برای بازگشت به تیم ملی اعلام آمادگی کرد اما دایی نام او را در لیست دعوت شدگان به تیم ملی قرار نداد.
27 بازی دوران قطبی
بعد از آخرین بازی تیم ملی در رقابت های مقدماتی جام جهانی 2010 مقابل کره جنوبی که با تساوی یک ، یک به پایان رسید و ایران به جام جهانی نرفت کریمی از تیم ملی خداحافظی کرد. او 12 بازی ملی را از دست داد اما در اسفند 1388 با دعوت افشین قطبی برای بازی با تایلند بار دیگر به تیم ملی برگشت. در بازگشت به تیم ملی اما کریمی بار دیگر به شرایط اردوی تیم ملی اعتراض کرد و از آن پس تا پایان حضور قطبی به تیم ملی دعوت نشد.
کریمی در صدر
علی کریمی به دلایل مختلف در حدود 62 بازی را که می توانست برای تیم ملی انجام بدهد را از دست داده است. درست است که مسایلی چون مصدومیت و یا عدم آمادگی می توانست این تعداد را کاهش بدهد اما در یک شریط خوشبینانه اگر کریمی این 62 بازی را با لباس تیم ملی انجام داده بود الان 189 بازی ملی داشت و در صدربیشترین بازی های ملی جهان قرار می گرفت چرا که اکنون نفر اول لیست فیفا احمدحسن از مصر با 184 مسابقه است.
هیاهو بر سر هیچ
سعید آقایی
تراکتور یکی از معماهای فوتبال ایران است. تیم ریشهدار، دوست داشتنی و پرطرفداری که برای موفقیت در فوتبال ایران همه مسیرها و راهها را طی کرده اما کمتر توفیقی یافته. آنها در تمام این سالها به مدد حضور یک مالک متمول، بیمحابا و افسارگسیخته در بازار مکاره بریز و بپاش کردهاند و مربیان بزرگ، اسم و رسمدار و پرآوازهای را با ارقام گزاف روی نیمکت نشاندهاند اما باز هم به کرانه موفقیت نرسیدهاند و آن را در آغوش نکشیدهاند. مجموع ارقامی که تراکتور در طول این سالها به نامدارانی چون تونی اولیویرا، ارطغرل ساغلام، جان توشاک، جرج لیکنز، مصطفی دنیزلی و مجموعه دستیاران آنها پرداخت کرده به عدد تقریبی ۱۰ میلیون دلار نزدیک است اما این رقم گزاف نیز رویای پرشورها را تعبیر نکرده.
فراموش نکنید که سرخهای تبریزی در این سالها در کلونی بازیکنان خود نیز ستارههای بزرگ پرشمار داخلی و خارجی داشتهاند که تقریباً همه آنها با قراردادهای فوق گزاف و بالاتر از رنج بازار و حتی دلاری پیراهن قرمز تراکتور را بر تن کردهاند اما باز هم این مسیر به موفقیت ختم نشده.
در فصل جاری پرشورها با مصطفی دنیزلی آغاز پرشتاب و آسیمهسری در لیگ برتر داشتند اما بسان تب تندی که زود عرق میکند، شور و انرژی آنها به سرعت ته کشید و تراکتور بسان تمامی فصول گذشته زودتر از موعد به دست انداز افتاد تا کهنه کاری چون مصطفی دنیزلی خیلی زودتر از پیشبینیها چمدانش را به مقصد ترکیه ببندد و پرشورها را تنها بگذارد. بعد از خروج ناگهانی دنیزلی، تراکتور در بنبست خودساخته چارهای جز تکیه بر دستیاران دنیزلی نداشت و ساکت الهامی اینگونه بدل به مرد اول نیمکت شد.
مردی که پسوند موقت کنار نامش الصاق شده بود و باشگاه قصد داشت تا بعد از گذر از گردنه مسابقات نیم فصل نخست، دوباره به سراغ یک گزینه بزرگ و نامدار خارجی برود اما شیوع ناگهانی بحران ناشناختهای چون کرونا و مشکلات موجود و مسیری که تراکتور با الهامی طی کرد، سبب شد تا آنها در یک عمل انجام شده با الهامی ادامه دهند. تثبیت الهامی در جایگاه سرمربی و پاک شدن واژه موقت گویی حکم بنزین سوپری را داشت که ته کشید تا تراکتور ناگهان در میانه راه استپ کند.
آنها در هفتههای کلیدی و تعیینکننده انتهای فصل ناگهان به روغن سوزی افتادهاند تا به طور کامل از کورس جا بمانند و تداوم این روند میتواند حتی دست آنها را از سهمیه کوتاه کند.
تراکتور بعد از تعطیلات طولانی اجباری کرونایی، لنگ لنگان حرکت میکند. بعد از شکست خانگی برابر نساجی آنها در بازی بزرگ هفته برابر استقلال درهم شکسته و بدون بازیکن، نمایشی به غایت نومیدکننده داشتند؛ نمایشی که اگر استقلال اندکی در آن خوششانستر بود و البته مهاجمانش حریصتر و دقیقتر، بیتردید به سود آبیها تمام میشد. تراکتور تمام طول هفته درگیر بازی بیمایهای شد که هیچ ضرورتی نداشت.
آنها مدام بر گزاره «بازی با استقلال تحت هر شرایطی برگزار شود» پافشاری کردند و با مصاحبههای سریالی و مسلسلوار سازمان لیگ و فدراسیون را به رگبار بستند تا رأی به برگزاری بازی بدهد. یک فرصت طلبی مشمئزکننده که بدون درنظر گرفتن شرایط سخت استقلال که میخواست از موقعیت سخت حریف بیشترین بهرهبرداری را کند اما نمایش تراکتور در در ۹۰ دقیقه هیچ تناسبی با این ذهنیت نداشت.
تیمی که آشکارا تحت تأثیر و استیلای استقلال بود و نتوانست در جریان بازی حتی یک موقعیت نصفه و نیمه خلق کند. این بازی نشان داد که مجموعه تراکتور تمامی انرژی و تمرکز را در طول هفته روی هیاهو و فشار برای برگزاری بازی گذاشته و از اصل ماجرا غافل شده. تیمی که همه داشتههایش را در بیرون زمین خرج کرده بوده و در درون زمین هیچ پلن و برنامهای نداشت. بازی ضعیف و نومیدکننده تراکتوریها حسن ختام هفته پرسر و صدای آنها بود. آنچه دکترین قدیمی آنها را دوباره رو کرد: تیم پر سر و صدایی که تمامی هیاهویش صرف نقطهای خارج از خود فوتبال و بازی میشود؛ هیاهو بر سر هیچ!
مدیران بیاختیار
علیرضا مویدیفر
مدیریت باشگاهی در فوتبال ایران، به تبع انواع موجود باشگاهها، بطور کلی به سه دسته تقسیم میشود؛ مدیران باشگاههای دولتی، نیمهدولتی و خصوصی. باشگاههای دولتی آنهایی هستند که مستقیما و کاملا، توسط نهادهای دولتی اداره میشوند. مثل تیمهای وابسته به وزارت ورزش و وزارت نفت. نیمهدولتیها، آنهایی هستند که علیرغم وابستگی به وزارتخانههای دولتی از بابت مقررات بالادستی، به دلیل سازوکار درآمدی مستقل از بودجه، تحت برنامههای بلندمدت و تصمیمات نسبتا مستقل عمل میکنند، مثل تیمهای صنعتی. تکلیف خصوصیها هم روشن است. آنها کاملا در اختیار و زیر نفوذ مالکان خود هستند و مدیرانشان، عملا اختیار خاصی از خود، در اتخاذ تصمیمات اساسی مدیریتی ندارند.
گره کور مدیریت باشگاهی در فوتبال ایران، شاید همین باشد. «بیاختیار» یا «کماختیار» بودن مدیرانی که قرار است مهمترین تصمیمات کوتاه و بلندمدت را در مهمترین رکن فوتبال ایران بگیرند
باشگاههای دولتی، زمین بازی و حیاط خلوت مدیران عالیرتبه هستند، و به جبر کوتاه بودن زمان زمامداری آن عالیرتبگان، به تناوب، بازیگران متعددی، طی مدتی کوتاه، در این زمین بازی حضور پیدا میکنند، تا از یکسو، بهره از سفره نزدیکی با بزرگان، نصیبشان شود و هم اینکه احیانا، منویاتی را به ثمر برسانند. نفس این باشگاهها و مدیرانشان، به نفس تصمیمسازیهای بزرگان بالادست بسته است و هرآن که آنها نخواهند، اینها، نخواهند بود. و دایره این بودن، گاهی به مرز حیات باشگاهها میرسد. چنانکه درباره تیمهای وابسته به وزارت نفت، این روزها، اینچنین است.
نیمهدولتیها، اما از سازوکار بهتری برخوردارند. چه از بابت بودجه و درآمد و چه از بابت اختیارات مدیریتی. اما آنها هم، کمابیش تحت تاثیر مناسبات درون سازمانی و تصمیمات مقطعی مدیران بالادستی قرار میگیرند. اگر ثبات بودجه و مدیریت در آن باشگاهها ادامهدار باشد، حاصلش فضایی کم تنش برای اجرای برنامههای فنی است. اما این ثبات هم همیشگی نیست.
خصوصیها در ایران اما، داستان غمانگیزی دارند. مدیران چنین باشگاههایی، عموما تریبون مالکان خود هستند و جایی که مالک محترم، نخواهد خود به میانه میدان بیاید، آنها نقش واقعی خود، یعنی سخنگویی مالکان را اجرا میکنند. تناقض جایگاه و اشتباه استراتژیک یکی شدن جایگاه مالکیت و مدیریت و تنزل مدیران باشگاههای خصوصی به مرتبه ماشین امضای اراده مالکان، بطور عام، باعث شده تا فرصت طلایی رشد مدیران خلاق و مستقل، در چنین بستر آمادهای، از دست برود. فصل مشترک این سه دسته از مدیران، به جز استثناهایی، همان بیاختیاری است که منجر به انفعال، مرگ خلاقیت، پرهیز از یادگیری، دوری از ریسک ولو منطقی و عاقلانه، تملق، و سپر بلا شدن آنها میشود. مهم نیست که امروز گوی و میدان به نفع چه کسی در گردش است. این بی اختیاری و تبعات سنگینش، منجر به فجایعی میشود که امروز در فوتبال باشگاهی با آن روبه رو هستیم. مدیران/مالکان بالادستی، برای استمرار این بیاختیاری، به سمت افرادی گرایش پیدا میکنند که از خود، ایده یا نظری نداشته باشند. همینقدر که امور جاری را بچرخانند و سر و صدایی از کسی-از هوادار تا کارورز فوتبال- بلند نشود، کافی است. هزینه هم که علی برکتالله، مهم نیست. به قولی حتی، بدهی را کی داده و کی گرفته؟ آنهم با وجود قانون بقای بدهی در فوتبال باشگاهی ایران: «بدهی از بین نمیرود، بلکه از مدیری به مدیر دیگر انتقال مییابد.»مدیری که در چنین بستری، و با چنان شرایطی برگزیده میشود، هرگز نخواهد توانست قدمی در راه پیشرفت مجموعه زیردست خود بردارد. حتی اگر جرقهای از خلاقیت و تعالی مدیریتی در ذهن داشته باشد، بخاطر شرایطی که ذکر شد، هرگز ظهور و بروز نخواهد داد. او آمده، تا مدتی بماند، اطاعت کند و برود. چیز دیگری از او نخواستهاند. اگر هم حرکت یا تصمیم خلاقانهای از او سربزند، دیرنخواهد پایید. چون مهلت مدیرانی از این دست، برای به ثمر رساندن هیچ برنامه بلندمدتی، کفاف نخواهد داد.ماحصل آنچه که گفته شد، بستری عمیق از بیثباتیهای مدیریتی است که در ترکیب با بیاختیاری مدیران، هر روز برگی دیگر بر پرونده ناکارآمدی باشگاهداری در فوتبال ایران، میافزاید.
این بیثباتی، عامدانه و آگاهانه و از جهاتی، ناگزیر است. و پیامد این ناگزیری، گزینشهایی است که یکی از دیگری زیانبارتر و تاسف برانگیزتر هستند. تاسف، از بابت منابع مادی و سخت افزاری سنگینی که تلف میشنوند و از بابت منابع انسانی و نرمافزاری ارزشمندی، که هرگز فرصت ظهور و بروز نمییابند. «حقی» که مدیران ارشد، برای انتخاب نیروهای دلخواهشان، در اداره باشگاهها، برای خود قائلند، منجر به پایمال شدن حقوق انسانهای بسیاری که مخاطب یا کارورز فوتبال هستند میشود. این حقوق پایمال شده، ابدا منحصر به سطح لیگ برتر نیست و چه بسا در لیگهای پایینتر، با شدت و کراهت بسیار بیشتری، درحال وقوع است. تردیدی نیست که هرکس، چنانچه با ادعای اصلاح فوتبال ایران، پا در عرصه فعالیت میگذارد، باید از گشودن این کلاف سردرگم و بیحاصل آغاز کند. هیچ میانبری وجود ندارد و نخواهد داشت.
اخبار
رفیق و رقیب؛ همه نگران سرژیک تیموریان
سرژیک تیموریان، هافبک قلدر و جنگندهای که اگر قدر خود را میدانست، بدون شک آینده به مراتب درخشانتری انتظارش را میکشید ولی متأسفانه پارهای اتفاقات موجب شد تا استعدادهایش آنطور که باید، بروز داده نشود. حالا این بازیکن به واسطه تصادف در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده و جامعه فوتبال نگران سلامتی اوست؛ دغدغهای که امیدواریم با ترخیص تیموریان از بیمارستان مرتفع شود.
نگرانی شدید ملکیان و چینی
فرد ملکیان مهاجم دهه ۷۰ استقلال رابطه بسیار گرمی با سرژیک داشته و حتی با او رفتوآمد خانوادگی نیز دارد. این دو نفر در آرارات و تیم امید همبازی بودند و اتفاقاً در تابستان سال ۷۶ به اتفاق یکدیگر استقلالی شدند. فرد از شنبه شب بسیار ناراحت است و اصلاً آرامش ندارد. ملکیان مرتب با آندرانیک تیموریان و سایر اعضای خانواده سرژیک در تماس است تا بتواند خبر جدید و امیدوارکنندهای بگیرد. علاوه بر او، علی چینی بازیکن و مربی اسبق استقلال که اتفاقاً او هم در تیم امید و همین استقلال با سرژیک همبازی بوده، این روزها با نگرانی فراوان اوضاع را دنبال میکند.
تماس سهراب
سهراب بختیاری زاده بازیکن اسبق استقلال که یکی از همدورههای سرژیک بوده و در بهار سال ۷۸ همراه با او عنوان نایبقهرمانی جام باشگاههای آسیا را نیز به دست آورد، به محض اطلاع از تصادف تیموریان، به طور جدی مسئله را پیگیری میکند و مرتب با فرد ملکیان در تماس است. همچنین تعدادی از بازیکنان اسبق فوتبال ایران که هماکنون خارج از کشور زندگی میکنند نیز با نگرانی پیگیر وضعیت هافبک مصدوم استقلال هستند.
مشکل کلیه
متأسفانه به نظر میرسد با توجه به شدت تصادف، کلیههای سرژیک به صورت جدی دچار مشکل شده و همین مسئله باعث شده دفع سموم از بدنش بهکندی صورت بگیرد. دیروز کادر پزشکی به دنبال آن بود تا در صورت فراهم شدن شرایط و جواب دادن بدن، او را دیالیز کنند تا حداقل از این بابت مشکلی وجود نداشته باشد. امیدواریم هرچه سریعتر مشکل کلیوی سرژیک رفع شود.
محمود خوردبین پیشکسوت پرسپولیس که سالیان متمادی به عنوان سرپرست روی نیمکت این تیم قرار میگرفت، از شنبه شب به طور جدی پیگیر وضعیت سرژیک تیموریان شده و تأکید داشت اگر کمکی از دست او برای بهبودی این بازیکن بربیاید، به هیچ عنوان مضایقه نخواهد کرد. خوردبین در روزهایی که پیشکسوتان استقلال دچار بیماری میشوند، همواره جزو اولین پرسپولیسیهایی است که صادقانه پای کار میآید و این حرکت او انصافاً قابل تقدیر است.
آندرانیک تیموریان از عصر شنبه اصلاً حال و روز خوبی ندارد. هافبک اسبق تیم ملی که برادر کوچکتر سرژیک است و حضورش در تیمهای پایهای استقلال به واسطه پیگیری برادر بزرگتر بود، حالا با چشمانی اشکبار به تماسهای خود جواب میدهد و مرتب خواهان آن است اهالی فوتبال برای سرژیک دعا کنند.
از قرار معلوم، نحوه تصادف بسیار تلخ بود و همین مسئله باعث افزایش قابل ملاحظه جراحات وارد شده است. اینطور که شنیدیم، سرژیک تیموریان سوار موتور بوده که با یک اتومبیل تصادف میکند و هنگامی که از روی موتور پرتاب میشود، یک ماشین دیگر هم به او میزند و آسیبدیدگی او را افزایش میدهد. اتفاق تلخی که امیدواریم حداقل دیگر برای هیچکس و نیز اهالی ورزش تکرار نشود.
جدا از تمام مواردی که برشمردیم، متأسفانه سرژیک در استفاده از وسایل نقلیه کاملاً بیاحتیاطی میکرد و به رغم هشدارهای متعدد دوستانش، مرتب سوار موتورسیکلت میشد. حتی بعضی از رفقای مشترک این دو برادر چند مرتبه آندرانیک تیموریان را نیز سوار بر موتور دیدهاند و بارها به او هشدار دادهاند چنین کاری را انجام ندهد، چون موتورسواری برای فوتبالیستها و کسانی که میخواهند مربی فوتبال شوند، به معنای واقعی کلمه سم است.
صمد مرفاوی هنگام بازگشت از آبادان به شدت بابت اتفاقی که برای سرژیک تیموریان رخ داد ناراحت بود و تأکید داشت دلش میخواهد هرچه سریعتر او را سلامت ببیند. علاوهبر آقاصمد، تمام اعضای کادر فنی نساجی هم که اغلبشان استقلال و با سرژیک همبازی بودهاند، از این اتفاق فوق العاده متأثرند.
الهامی سهمیه بگیرد فصل بعد هم میماند
تیم فوتبال تراکتور تبریز در هفته بیست و چهارم لیگ برتر، روز شنبه مقابل استقلال به تساوی بدون گل رضایت داد تا با 41 امتیاز در جایگاه چهارم جدول ردهبندی قرار بگیرد. تراکتوریها که در سه هفته گذشته و از زمان شروع مجدد مسابقات لیگ برتر پس از شیوع بیماری کرونا، به یک شکست، یک پیروزی و یک تساوی دست یافتهاند، با دو بازی بیشتر نسبت به فولاد و یک بازی بیشتر نسبت به استقلال، بالاتر از این دو تیم قرار دارند و در صورت نتیجه گرفتن این دو تیم در بازیهای عقب افتاده، این امکان وجود دارد که سرخپوشان تبریزی تا رده ششم جدول سقوط کنند.
تراکتور در جام حذفی به جمع چهار تیم پایانی راه یافته و بسیار امیدوار است حداقل در جام حذفی یا لیگ برتر بتواند جواز حضور در فصل آینده لیگ قهرمانان آسیا را کسب کند. اتفاقی که برای مالک و مدیران باشگاه تراکتور بسیار مهم است. در این بین به نظر میرسد ادامه فعالیت ساکت الهامی در تیم تراکتور برای فصل بعد بستگی به نتایج این تیم در هفتههای آینده و کسب سهمیه آسیایی در پایان فصل دارد. هر چند این مربی قراردادش را برای فصل بعد با تراکتور تمدید کرده، اما کسب سهمیه آسیایی بهنوعی شرط ادامه سرمربیگری الهامی در تراکتور محسوب میشود و باید دید با این وضعیت در نهایت چه اتفاقی در تیم پرطرفدار تبریزی رخ خواهد داد.
گزارش
مروری بر مهمترین اخبار فوتبال ایران؛
از فاصله 6 امتیازی پرسپولیس برای پوکر تا اعلام اسامی استقلالیهای مبتلا به کرونا
هادی شاه مرادی
فاصله پرسپولیس تا جام قهرمانی؛ ۲ برد
تیم فوتبال پرسپولیس با هدایت یحیی گلمحمدی برای رسیدن به قهرمانی در لیگ نوزدهم، راه بسیار آسانی پیشرو دارد چون بقیه رقبا عملکرد خوبی نداشتهاند.
با توجه به اینکه فقط ۶ بازی که مجموعا ۱۸ امتیاز تا پایان لیگ باقی مانده، اگر فرض کنیم که سپاهان و شهرخودرو به عنوان مهمترین مدعیان قهرمانی همه ۱۸ امتیاز پیشرو را بگیرند، به ۶۰ امتیاز میرسند.
این در حالی است که اگر این تیمها همه ۱۸ امتیاز ممکن را بگیرند، ۶۰ امتیازی میشوند. پرسپولیس در حال حاضر ۵۶ امتیازی است و این یعنی پرسپولیس برای قهرمانی تنها به دو برد دیگر از این ۶ بازی نیاز دارد.
سامان قدوس در لیست فروش آمیان
آئورلین چدجو (۲۰۰ هزار یورو)، باکایه دیباسی (یک میلیون یورو)، سامان قدوس (۴ میلیون یورو)، سرهو گویراسی (۱۵ میلیون یورو)، موسی کوناته (۵ میلیون یورو)، استیون مندوزنا (۳ میلیون یورو)، توماس مونکوندویت (۲ میلیون یورو) و بونگانی زونگو (۴ میلیون یورو) در فهرست فروش تابستانی تیم آمیان قرار دارند.
آمیان فصل آینده باید در لیگ دستهدوم فرانسه بازی کند و احتمال جدایی سامان قدوس از این تیم وجود دارد. پیش از این رسانههای ترکیهای از تلاش تیم بشیکتاش برای جذب مهاجم ایرانی آمیان فرانسه خبر داد. قرارداد سامان قدوس با تیم آمیان تا سال ۲۰۲۳ میلادی معتبر است.
بیرانوند سرانجام از ایران خارج شد
سرانجام پس از حل مشکل خروجی علیرضا بیرانوند، این بازیکن بامداد امروز راهی بلژیک شد.
این گلر برای شرکت در تست پزشکی تیم آنتورپ راهی این کشور شد و پس از پشت سر گذاشتن از این مرحله در تمرینات این تیم شرکت میکند.
بیرانوند چند روز قبل هم راهی فرودگاه شد تا به این سفر برود، اما به دلیل مشکل خروج از سوی نظام وظیفه سفرش به تاخیر افتاد.
پیشکسوت استقلال: هر کس جام میخواهد، جامش را بدهند
علیرضا اکبرپور در مصاحبه با خبر ورزشی گفت: دیدیم که استقلال با چه وضعیتی راهی اهواز شد. در آن پرواز ۴۰۰ نفر داخل هواپیما کنار هم نشسته بودند و معلوم است اگر چند نفر ناقل باشند بقیه را هم درگیر میکنند. ولی در کل کاملاً مشخص است اصرار عجیبی برای برگزاری لیگ وجود دارد. وگرنه این جامها ارزش این کارهای خطرناک را ندارد. هر کس جام میخواهد، جامش را بدهند و هر تیمی نمیخواهد به دسته پایین برود نگهش دارند و لیگ را با این وضعیت ادامه ندهند. وضعیت استقلال هم طوری است که بازیکن ندارد و شاید لازم شود من هم برای این تیم بازی کنم.
اسامی استقلالیهای مبتلا به کرونا اعلام شد
سعید رمضانی در گفتوگویی تلویزیونی، در خصوص بازیکنانی که در تیم استقلال هنوز مبتلا به کرونا هستند، گفت: در حال حاضر چیزی که رسمی است و قطعی یعنی تست مثبت دارند، وریا غفوری، فرشید باقری، میلیچ، سیاوش یزدانی و امیرحسین کارگر هستند.
وی در تشریح وضعیت عارف غلامی نیز اظهار داشت: این بازیکن بعد از بازی با فولاد شرایط جسمی خوبی نداشت. ما شنبه تا ساعت ۴ صبح در بیمارستان بودیم و تب و لرز شدیدی داشت. از ریهاش سیتی اسکن گرفتیم که مقداری شک برانگیز بود. در حال حاضر از این بازیکن تست کرونا گرفتیم تا وضعیت وی معلوم شود.
رمضانی افزود: ارسلان مطهری به تمرینات تیم بازگشته است. روز گذشته از بازیکنان کرونایی تست گرفتیم و فردا هم تست خواهیم گرفت. اگر مشکلی وجود نداشته باشد، این بازیکنان به تمرینات باز میگردند.
ملوان یقه صدرنشین را گرفت تا سقوط نکند
در ادامه هفته بیست و نهم رقابتهای لیگ دسته اول فوتبال باشگاهی کشور، ملوان در انزلی میزبان مس رفسنجان تیم صدرنشین لیگ بود و با یک گل که در دقایق پایانی به ثمر رساند به بردی ارزشمند دست یافت. محمدرضا محرمی در دقیقه ۸۸ گلزن ملوانیها بود.
ملوان با این برد ۳۱ امتیازی شد و به رده چهاردهم صعود کرد تا به بقا امیدوار شود. مس رفسنجان هم با وجود شکست با ۵۷ امتیاز صدرنشین است.
ملی پوش ایرانی مصدوم شد
اردوی تیم ملی فوتسال ایران قرار است از امروز دوشنبه تا پنجشنبه هفته جاری در مرکز ملی فوتبال برگزار شود.
میثم برمشوری بازیکن تیم فوتسال گیتی پسند به دلیل آسیب دیدگی مچ پا اردوی تیم ملی فوتسال را از دست داد.
اسامی بازیکنان دعوت شده از سوی محمد ناظمالشریعه به شرح زیر است:
سپهر محمدی، مسعود محمدی، سینا پرکاس، بهزاد عظیمی، علیرضا رفیعی، میثم برمشوری، محمد نجف زنگی، مهدی کریمی، حمزه کدخدایی، میثم خیام، مسعود یوسفی، رضا قنبری، طاها نعمتیان، سالار آقاپور، احمد اسماعیلپور، محمد بیضایی، حسین طیبی، علیرضا عسگری و امین مجیدیپور.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4315/19893/79117
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4315/19893/79118
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4315/19893/79119
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4315/19893/79120
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4315/19893/79121
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4315/19893/79122
|
عناوین این صفحه
- یحیی از همه جلو افتاد
- دایی - کریمی؛ دشمنی در باشگاه صدتاییها!
- هیاهو بر سر هیچ
- مدیران بیاختیار
- اخبار
- گزارش