|
کتاب جدید قزوه تحلیل جامعه شناسانه سفر اربعین است
مراسم رونمایی از کتاب «پیاده تا خورشید» اثر علیرضا قزوه، با حضور محسن مؤمنی شریف نویسنده و رئیس سابق حوزه هنری، جواد سمنانی معاون آموزشی حوزه هنری، مهدی رمضانی معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد و محمدهادی ناصری مدیرکل کتابخانه های عمومی استان تهران برگزار شد. در این مراسم علیرضا قزوه نویسنده اثر، محمدعلی ربانی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو، احسان الله شکرالهی رئیس مرکز مطالعات زبان فارسی در دهلی نو، سید سلمان صفوی رئیس مرکز مطالعات ایرانی-اسلامی لندن و مصطفی محدثی خزراسانی عضو شورای محافل ادبی نهاد کابخانه های کشور از طریق سامانه وبکنفراس در این برنامه حضور پیدا کردند.
پیاده تا خورشید نگاهی واقعی به اربعین دارد
مؤمنی شریف، رئیس سابق حوزه هنری هم در این نشست گفت: من از همه هنرمندانی همچون قزوه که خاطرات خودشان را از راه پیمایی اربعین درقالب کتاب، شعر و عکس ثبت کردند تا لحظاتی از رستاخیز را جاودانه کنند تشکر میکنم.
وی خاطر افزود: در ۴ تا ۵ سفر همراه قزوه بودم و معتقدم جایگاه ایشان در ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات معاصر کشورمان جایگاه ویژه ای است این درحالی است که ایشان در گونههای مختلف شعر و غزل بی نظیر هستند و به طور کلی باید گفت که ایشان در هر زمینهای که ورود میکنند، مانند رمان «برادر انگلستان» که اثر برجسته ای است، در سطح و طراز بسیار بالا هستند.
مؤمنی شریف ادامه داد: این سفرنامه را قزوه با نگاه طنز روایت کردند که نگاه طنز ایشان هم دلایلی دارد و آن این است که ایشان شخصیتی هستند که طنز در کلام و حرکاتشان سازی و جاری است. در واقع طنز، مفری برای ایشان به عنوان یک هنرمند است که روحیه حساسی دارند و با دیدن ناملایمات بیشتر از دیگران اذیت میشوند. این لطف خدا به آقای قزوه بوده که روحیه طنز را به وجود ایشان هدیه کرده و بار سنگین روزگار با این روحیه طنز کاهش مییابد.
وی گفت: قزوه دانش، ذوق و پختگی بالایی در ادبیات کشور دارند و اما در قیاس با سایر سفرنامههایی که نوشته شده است، پیاده تا خورشید سفرنامه ای متفاوت است.
این نویسنده و عضو شورای برنامه ریزی حوزه هنری با اشاره به کتاب پیاده تا خورشید گفت: نویسنده در این اثر فرصتی یافته است تا با نگاه جامعه شناسی، به کسانی بپردازند که در کربلا حضور داشتند؛ چرا که با نگاه رثایی و مرثیهای صرفاً شاهد زیباییهای اربعین خواهید بود که نگاه دقیقی نیست. اما مخاطب این اثر هم زیبایی و هم مردم شناسی را در این سفرنامه تجربه میکند. از سوی دیگر، معتقدم سفر اربعین یک سفر شور انگیز است که در عین اینکه کاملاً معنوی است اما سفری عاشقانه نیز هست.
وی افزود: مساله بعدی نگاه طنز در این کتاب است که به رندی آقای قزوه برمی گردد. لذا هنگامی که کسی سفرنامه مینویسد باید از خلوت گاه خودش هم چیزی بنویسد که معمولاً هنرمندان سعی میکنند به کسی اجازه ورود به خلوتگاه خودشان را ندهند بویژه در جاهایی که شما باید همه ی خودت را به نمایش بگذارید مثل حضور درحرم سیدالشهدا و آقای قزوه این کار را کرده است. حضور آقای ناصر فیض در این سفر هم از جمله عواملی است که باعث وجود طنز در این اثر شده چرا که ایشان سرشار از طنز و طنازی هستند.
به اعتقاد مؤمنی شریف، علیرضا قزوه با هوشمندی، نگاه طنزی را برای بیان خاطرات این کتاب انتخاب کرده است که این کار میتواند دست گرمی برای ایشان به جهت نگارش یک کار بزرگ برای راهپیمایی اربعین باشد.
توجه به بعد انسانی و فراملیتی و طنز از نقاط مثبت اثر است
در بخش دیگری از این مراسم ربانی رایزن فرهنگی ایران در دهلی نو هم که از طریق وب کنفرانس از هندوستان در این نشست حضور داشت، با بیان اینکه آشنایی بنده با قزوه به دلیل اشتهار او به شعر بود افزود: تیز بینی وگستره نگاهی که ایشان به پدیدههای اجتماعی داشت نشان از قابلیتها و هوش فرهنگی ایشان بود.
وی ادامه داد: پرداختن به موضوع اربعین که امروز یکی از بزرگترین پدیدهها و اجتماعات اثر گذار شیعه محسوب میشود، اهمیت بسیاری دارد. هرچند که آثاری تاکنون در این زمینه منتشر شده است اما با این نگاه که به عنوان یک پدیده مهم و از منظر اجتماعی و ادبی به آن پرداخته بشود موضوعی است که نویسنده توانسته به آن بپردازد و یک نگاه پدیدار شناسی و تحلیلی داشته باشد که این موضوع به همراه نگاه طنزی که ایشان دارند، این کتاب را برجستهتر کرده است.
رایزن فرهنگی ایران در دهلی نو ادامه داد: این کتاب مثل آثار و رمانهای قزوه به دلیل برخورداری از ادبیات غنی، لطیف و روان، برای مخاطب مفید است و در عین اینکه دلبستگی و تعلق به اصل آئین اربعین را دارد اما به زوایای مغفول و حاشیههایی پرداخته که از چشم رسانهها پنهان مانده است. نویسنده در این کتاب، سعی کرده مسائل را فقط از جنبههای فردی و معنوی نگاه نکند بلکه کارکردهای اجتماعی پیاده روی و بحث جامعه شناختی را هم مورد بررسی قرار دهد. لذا توجه به بعد انسانی و فراملیتی و طنز این کتاب جزو نکات مثبت این اثر به شمار میرود.
ربانی گفت: میتوان این کتاب را منبع مناسبی از صنف مردم شناسی عنوان کرد که با روایتها و تجربیات نویسنده، این کتاب خواندنیتر شده است. هرچند که ساختار شکنی آقای قزوه؛ هم در اشعار و هم در این کتاب به خوبی دیده میشود. از این رو کتاب پیاده تا خورشید کتاب جذابی است.
شاعر ترکیببندهای حماسی و جدی، سفرنامه ای طنزگونه نوشته است
احسان الله شکرالهی رئیس مرکز مطالعات زبان فارسی در هندوستان در این نشست گفت: آشنایی من با نثر قزوه با مطالعه یکی از این سفرنامهها همراه بود و من قبل از اینکه ایشان به عنوان یک مسئول وارد هند شوند، کتاب قطارمهاراجه را مطالعه کرده بودم و فکر نمیکردم طنز در آثار استاد قزوه اینقدر مهم باشد. ایشان همان طور که در ادبیات منظوم و ادبیات آئینی و دفاع مقدس ما جایگاه رفیعی دارد در حوزه نثر و حوزه سفرنامه نویسی هم از موقعیت ممتازی برخوردار است. من به عنوان کسی که شاهد ویرایش نهایی این اثر بودم معتقدم ایشان در این کتاب ابتکار عملی به خرج دادند و یافتههای چند سفر را با هم ترکیب کردند که این کار، کار راحتی نیست. ایشان با دقت وسواسگونه، کار ویرایش را انجام میدادند و آن را برای افراد مختلفی میفرستادند تا نظرشان را جویا شوند و دائماً به فکر پیرایش کار خودشان بودند و شاید یکی از رموز موفقیت ایشان در کارهایشان، همین مورد بوده است.
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی در هندوستان تصریح کرد: توجه استاد قزوه به مقوله طنز یک چرایی را در اذهان شکل میدهد که چرا کسی که در ترکیب بندهای حماسی و قصیدههای خودش جدی است، اینقدر توجه به طنز دارد و این امر هم از جوهره و ذات استادی ایشان خبر میدهد.
این کتاب باقیات و صالحات برای قزوه خواهد بود
رمضانی معاون توسعه کتابخانه ها و کتابخوانی نهاد کتابخانه ها ضمن ابراز خشنودی از رونمایی این کتاب در نهاد کتابخانهها، گفت: امیدواریم این کتاب در آینده در قفسه کتابخانه ها قرار بگیرد تا کسانی که توفیق سفر اربعین که یک سفر آرمانی برای ما شیعیان محسوب میشود را نداشتند، با مطالعه این کتاب راهی این سفر شوند. نقطه ثقل ما شیعیان، حضرت اباعبدالله (ع) است و ما این نقطه و مرکز اتحاد را یکبار دیگر در این کتاب چه از بُعد محتوا وچه از بُعد عنوان تجربه میکنیم. لذا بعد از هر اشکی، خندهای در پی خواندن این کتاب بر لبان خواننده جاری خواهد شد و حتماً این کتاب باقیات و صالحات برای آقای قزوه خواهد بود. امیدوارم نگارش این قبیل کارها که کتابهای خوش خوانی با موضوع دین هستند، بیش از پیش گسترش یابند.
در این نشست مصطفی محدثی خراسانی کتاب پیاده تا خورشید را اثری مستند، موزون و خوش خوانی است که حکایت از سیر و سلوکی دارد که نوید رفتن به سمت خورشید و روشنایی دارد، توصیف کرده
مچنین سیدسلمان صفوی رئیس مرکز مطالعات ایرانی-اسلامی لندن این کتاب را یک منبع جدید برای محقق و دانشجوی فلسفه و کسانی که میخواهند تجربه دینی داشتهباشند، معرفی کرد.
سمنانی معاون آموزشی حوزه هنری نیز این سفرنامه را در عین دارا بودن نکات آموزنده، دارای رگههایی طنزآمیز دانست که خواننده را برای مطالعه تشویق میکند.
در این مراسم علیرضا قزوه که حضور دیپلماتیک در هندوستان دارند و از طریق وبکنفرانس در برنامه شرکت کردند، با بیان اینکه کتاب «پیاده تا خورشید» شامل ۸ سفرنامه است که ۵ سفرنامه آن مربوط به اربعین میباشد، گفت: آقایان مؤمنی شریف و سمنانی در برخی از این سفرها همراه من بودند و این سفرها هم هر ساله و پشت سرهم صورت گرفت و با وجودی که من سفرنامههایی همچون سفرنامه مکه، سفرنامه شام، سفرنامه قطار مهاراجه، سفرنامه کرمان به نام پلاک ۱۴ دارم اما به دلیل اینکه ژانر سفرنامه نویسی برای من جدی است، همچنان قصد دارم در این زمینه دست به قلم باشم.
تنها در برابر ویروس جهانی
پرویز قاسمی، رایزن فرهنگی ایران در قرقیزستان در بیستونهمین قسمت از سلسله یادداشتهای غیراداری خود نیز درباره جولان کرونا در تابستان نوشته و وضعیت بیمارستانهای قرقیزستان و کادر پزشکی این کشور در مبارزه با کرونا را شرح داده است.
قاسمی از مردمی نوشته که در تابستان امسال راهی به بیمارستانها نداشته و از کمبود کپسول اکسیژن رنج میبردند. همچنین او از کمپینهای کمک رسانی قرقیزها به کادر درمان این کشور صحبت میکند.
این یادداشت را در ادامه بخوانید:
بعدازظهر یکی از روزهای اول خرداد، تازه از سر کار برگشته بودم و به رسم معمولِ همه روزها پس از بازگشت از محل کار؛ یک فنجان چایی را با اعضای خانواده ۴ نفرهام به دورهمی و اشتراک نشسته بودیم. صدای بازی و سروصدای بچهها از حیات مجتمع به گوش میرسید. راغب شدم تا از بالکن اتاق؛ نظارهگر بازیها و شادیهای کودکانه شأن شوم. ویوی پنجره آشپزخانه بهتر و کاملتر از بالکن پذیرایی است لذا ترجیح دادم از آنجا همراه با دختر ۱۲ سالهام یک دل سیر تماشایشان کنم.
مدتها بود چنین شور و سر و صدا و همهمه کودکانهای را ندیده و نشنیده بودم. اساساً عاشق هر سر و صدای اینچنینی هستم چون جاری و ساری بودن زندگی را در این شور و حالها بهتر و بیشتر حس و بلکه درک میکنم. برای من یکی؛ آپارتمان و مجتمعی که سوت و کور باشد و پرندهای در آن پر نزند؛ آسانسورها و راه پلههایش خلوتِ خلوت باشد و صدای باز و بسته شدن درب وردی مجتمع و آسانسورش به گوش نرسد؛ چندان جذاب نیست. ولی واقعیتش در این ساختمان جدیدی که یک ماهی بیشتر نیست ساکن شدهایم؛ وضعیت کمی فراتر از آنی ست که انتظارش را داشتیم!
اینجا هر چند در مرکز شهر؛ در ۵۰ متری بلوار زیبای ارکیندیک و ۵۰۰ متری میدان اصلیاش - آلاتو - قرار دارد ولی از لحاظ تراکم جمعیتی بیشتر به خیابان دامپزشکی و یا تهرانسر تهران میماند. بچهها قد و نیم قد در حیات مجتمع میلولند و تعدادشان به بیش از ۳۰ نفر میرسد. از پنجره آشپزخانه که نگاه میکردم توانستم در یک آن تا ۲۰ نفرشان را شمارش کنم. طبقات مجتمع و پارکینگ زیرزمین پر است از دوچرخهها و اسکیتهای این بچهها. و این روزها که کمی گشایش درمحدودیتهای کرونایی حاصل شده؛ همه بسان کسانی که مدتها زندانی بودهاند؛ فرصت را مغتنم شمرده و آمدهاند بیرون برای تخلیه انرژیهای انباشته شده در دوران محدودیت و قرنطینه کرونایی.
تعجب کنان دوربین را برداشتم و شروع کردم به فیلم و عکس گرفتن. صحنه جالبی بود. میدانستم که این وضعیت زیاد دوام نخواهد آورد. با تعجب به همسرم از این همه تعداد بچه با سنین محتلف در حیات مجتمع گفتم و اینکه چرا در حالیکه هنوز این میهمان ناخوانده حضور دارد؛ خطرش را اینها و والدین شأن جدی نمیگیرند.
تقریباً یک ماهی میشود در اینجا ساکن شدهایم؛ دیگر به این محیط و ساختمان جدید و سروصدای زیاد بچهها در داخل حیات مجتمع و ایضا گاه بیگاه وجود حیوانی به نام سگ در اندازههای مختلفش در راه پلهها و آسانسورش عادت کردهایم.
تقریباً یک هفته یا ده روز به همین منوال گذشت یهو متوجه شدیم دیگر مثل گذشته اصلاً اثری از بازیها و سروصداهای همیشگی بچهها نیست. درست است. کرونا دیگر برگشته بود؛ البته نرفته بود که برگردد. بخاطر کاهش محدودیتهای قرنطینه و گشایشی که در ترددها صورت گرفته بود؛ مردم بی خیال کرونا شده بودند و همین باعث شد روند ابتلاء به کرونا در قرقیزستان این بار بیشتر از گذشته اوج بگیرد.
حالا دیگر آمارها یواش یواش نگران کنندهتر میشد. اگر در روزهای اول کرونا؛ آمارهای روزانه ابتلاء به کمتر از تعداد انگشتان دو دست میرسید؛ اوضاع اکنون کاملاً فرق کرده بود. آمار روزانه امروز عدد بیش از ۲۰۰ نفر را نشان میدهد بعضاً هم ۳۰۰ نفر. حالا دیگر صحبت از افزایش تعداد ذات الریهایهای ناشی از کرونا؛ نبود جا در کلینیکها و بیمارستانها برای پذیرش بیماران و افزایش قابل توجه تعداد فوتیها در شبانه روز است. این بار خیلیها خطر را به عینه احساس کردهاند. حتی ایرانیان مقیم. چه دیپلماتهایشان و چه غیر آنها.
هم دربین دیپلماتها و اعضای خانوادههایشان (از جمله خانواده نگارنده) و هم بین ایرانیان مقیم تعدادی به کرونا مبتلا شدهاند. همانگونه که اوضاع کرونایی در قرقیزستان نگران کننده است؛ در ایران هم همین شرایط حاکم است. تعداد استانهای دارای حالت و وضعیت هشدار و قرمز کرونایی به بیش از ۱۵ میرسد. شهر خود ما خوی نیز وضعیش قرمز است و حالا که پس از مدتها صحبت از برقراری پرواز چارتر بین بیشکک – مشهد هست و ما مدتهاست منتظر اولین فرصت برای استفاده از مرخصی و رفتن به ایران بودیم؛ با این وضعیت مجبور هستیم قید مرخصی و سفر به ایران را بزنیم و چه بسا ماندن در وضعیت کرونایی بیشکک بهتر و به صلاحتر از رفتن به ایرانی باشد که درصورت سفر نه میتوانیم دید و بازدیدی داشته باشیم و نه به رتق و فتق کارهای اداری و غیراداری بپردازیم. مضافاً اینکه حتی درصورت انجام این پرواز در ۳۱ تیرماه؛ بخاطر قابل پیشبینی نبودن وضعیت؛ هیچ تضمینی برای پرواز بازگشت به بیشکک وجود ندارد.
خبرها و گزارشهایی که این روزها از وضعیت کرونا درقرقیزستان و مشکلات دارو و درمان؛ کمبود و یا حتی نبود داروهای اولیه در داروخانهها و نیز کمبود کادر پزشکی؛ به گوش میرسد؛ خبرهای خوشایند و امیدوار کنندهای نیست. اکثر مردم رو در رو با این ویروس به تنهایی و بدون کمک پزشکان در خانههایشان مبارزه میکنند. آنها تقریباً راهی به بیمارستانها و مراکز درمانی ندارند.
یکی از دوستان که مادرش سابقه بیماری آسم دارد نقل میکرد وقتی که دنبال جایی برای بستری کردن مادرش در بیمارستان میگشت؛ به او گفتهاند یا با پول یا با پارتی شاید بتوانی جایی در بیمارستان بگیری. براساس نقل قولی از یک پزشک که نخواسته نامش فاش شود (و البته نمیتوان با قاطعیت این گفته را تأیید کرد) از بالا دستور رسیده که افراد بالای ۶۰ سال را در بیمارستانها بستری نکنند و حتی آمبولانس برایشان نفرستند. متأسفانه مصادیق زیادی در خصوص وضعیت نگران کننده رسیدگی به درمان بیماران مبتلا به کرونا در قرقیزستان وجود دارد. اکثر مبتلایان در شرایط سخت کنونی به کپسول اکسیژن نیاز دارند و درخواست خود را در این خصوص از طریق شبکههای اجتماعی و پیام رسانها اطلاع رسانی میکنند. ولی هزینه آن خیلی بالاست تقریباً ۸۵۰ دلار و طبیعی است فقط افراد پولدار و یا مقامات میتوانند آن را تهیه کنند.
این دوره بخصوص دو هفته آخر نشان داد که مردم قرقیز در مبارزه با این بلای ناشناس عالمگیر چقدر تنها هستند. آنها با داروهایی که پیدا نمیشود (و اگر هم یافت شود با دو سه برابر قیمت همراه خواهد بود) به مصاف این بیماری رفتهاند. همین مردم علیرغم مشکلاتی که خودشان دارند داوطلبانه و خودجوش کمپینهایی را تشکیل داده و تلاش میکنند هر اندازه که میتوانند؛ هر چند کوچک و کم؛ امکاناتی را به دست پزشکان و پرستاران برسانند. آنها حتی از غذای ناهارشان نیز برای این کمک دریغ نمیکنند. بسیاری از جوانان داوطلب شدهاند و به عنوان خدمتگزار در بیمارستانها کمک میکنند. اتاقها را تمیز میکنند، غذا توزیع میکنند، اموات کرونایی را کفن و دفن میکنند و… همین مردم بیچاره امیدشان در مبارزه با این بیماری و مشکلات به خداوند و به خودشان و همت و ارادهشان است.
مشکلات خاص کادر درمان کرونا در قرقیزستان نیز موضوع مهم دیگری است: کمبود کادر پزشکی؛ مبتلا شدن تعداد قابل توجه کادر درمان به کرونا و تهیه لباسهای مخصوص سفیدپوشان از جمله مهمترین آنها هستند. لباسهای مخصوص سفیدپوشان باید هر ۴ ساعت عوض شود اما دکترهای بیچاره قرقیز هفتهها این لباس فرم را عوض نمیکنند چون ندارند. گزارشهای اوایل شیوع کرونا در قرقیزستان حاکی از دریافت کمکهای کلان از حامیان؛ بنیادها و سازمانهای بین المللی است اما حالا با پیچیدهتر شدن اوضاع در کشور؛ این سوال و ذهنیت در جامعه قرقیز وجود دارد که این کمکها در کجا و چگونه هزینه شده است.
بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب سئول آغاز به کار کرد
به نقل از روابط عمومی مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، نمایشگاه بینالمللی کتاب سئول که هر سال در ماه ژوئن برگزار میشد، متأثر از ویروس کرونا به تعویق افتاد و از جمعه ٢٥ مهرماه ۱۳۹۹ در قالب برنامههای آنلاین و آفلاین آغاز به کار کرد.
نمایشگاه کتاب سئول با انتخاب شعار(Entanglement) به معنی «درگیری و گرفتاری» به شیوع ویروس جهانی کرونا نگاه خاص و ویژهای داشته و با استفاده از پلتفرم نمایشگاه به شناخت زیباییهای این معضل جهانی و اخلاق همزیستی مسالمت آمیز با آن میپردازد.
کشور روسیه به عنوان مهمان ویژه در این دوره از نمایشگاه به صورت مجازی حضور دارد و مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیز به نمایندگی از صنعت نشر جمهوری اسلامی ایران همچون سالهای گذشته در این رویداد فرهنگی حضور یافته است. از جمله فعالیتهای این مؤسسه در اولین نمایشگاه کتاب مجازی سئول میتوان به معرفی صنعت نشر ایران، معرفی نویسندگان برتر حوزه کودک و نوجوان به زبان انگلیسی، معرفی آثار حوزه کودک و نوجوان به زبان انگلیسی، معرفی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و معرفی سایتBooks from Iran (محتوی ۱۹۰۰ عنوان کتاب به همراه چکیده انگلیسی) اشاره کرد.
همچنین در بخش رویدادهای مجازی نیز این مؤسسه ویدئو کلیپهایی در خصوص معرفی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و طرح حمایتی گرنت بارگذاری کرده است.
«کپی رایت»، مهمان ناخوانده صنایع فرهنگی
قصه دور و دراز صنعت بازی و اسباببازی کشورمان و یا همچنین صنعت نوشتافزار و لوازم التحریر، و شاید تا کمی صنعت نویسندگی و شعر، و حتی صنعت نوپای بازیهای رایانهای، صنعت سینما و انیمیشن، صنعت موسیقی، و و و....و حالا که بهتر فکر میکنیم، کل حوزههای مربوط به صنایعفرهنگی و بخش مهمی از مسائل مربوط به ایرانمان در فضاهای مختلف، موضوع اصلی این گزارش است.
حق فراموششده و به قول بعضیها قانون نخنمایی که امروزه بیشتر تبدیل به یک شوخی تلخ شده تا یک مسئلهی جدی. البته از حق نگذریم، هر چندوقت یکبار مسئولین امر این مسئله را در مصاحبهها و نطقهایشان بیان میکنند و آنرا یکی از قطعات گمشدهی پازل بسیاری از حوزهها میدانند اما دقیقتر که به موضوع نگاه میکنیم، متوجه میشویم مطرحکردن این مسئله بیشتر از جهت پرکردن وقت سخنرانی و بیان برخی مطالب کلیشهای هر برنامهای است که بعد از بیان آن همه به نشانهی تأیید سرتکان میدهند و در پایان از بیانات گهربار سخنران محترم جلسه تشکر میکنند و او را یکی از دغدغهمندانی میدانند که حرف دل همه را میزند. و پس از پایان جلسه، همه موضوع را فراموش میکنند تا جلسهی بعدی که دوباره همهچیز از نوع آغاز شود و این همان قصهی دور و درازی است که تحت عنوان حق کپیرایت سالهاست در کشورمان نقل همهی مجالس است. البته نقلی که هیچگاه کسی از طعم آن خبر نیافته و فقط ظاهر زیبا و اسم پرآوازهاش همه را درگیر خود کردهاست. بگذریم…
القصه مسئله کپی رایت امروزه بیشتر از گذشته دامنگیر حوزههای مختلف صنایع فرهنگی در کشورمان شدهاست. البته تا حدی موضوع به نداشتن متولی مشخص امر برمیگردد. درواقع کسی نمیداند که برای گرفتن حقخود در موضوع کپیرایت به چه سازمان و ادارهای باید مراجعه کند
القصه مسئلهی کپی رایت امروزه بیشتر از گذشته دامنگیر حوزههای مختلف صنایع فرهنگی در کشورمان شدهاست. البته تا حدی موضوع به نداشتن متولی مشخص امر برمیگردد. درواقع کسی نمیداند که برای گرفتن حقخود در موضوع کپیرایت به چه سازمان و ادارهای باید مراجعه کند. اگر فردِ پیگیری باشد، احتمالاً برای مدتی بین بخشهای مختلف همچون توپفوتبالی پاسکاری میشود و نهایتاً ترجیح میدهد که به زندگی معمولی خود ادامه دهد و در ادامه دو راه را جلوی پای خود میبیند: ادامه فعالیت فعلی و فراموشکردن حقوق مالکیت خود، و یا دستکشیدن از کار فعلی و شروع کاری که در آن موضوعی بنام حقمالکیت وجود نداشتهباشد!
اگر موضوع را کمی پایینتر در حوزهی بازی و اسباببازی بررسی کنیم، باید بپذیریم که امروزه تولیدکنندهی انیمیشنما، انگیزهی زیادی برای کاراکترسازی ندارد. چراکه کاراکترهای ساختهشدهی او مشتری خاصی ندارد. یعنی تولیدکننده بازی و اسباببازی ترجیح میدهد که یک کاراکتر معرفیشده امتحانپسدادهی خارجی را بدون صرف کمترین هزینهای بر روی محصولات خود بیاورد تا اینکه بخواهد با پرداخت درصدی به کاراکترساز داخلی، کاراکترکمتر شناختهشدهی امتحانپسنداده داخلی را استفاده کند!!!
دریادداشتهای قبلی، برخی انگیزههای تولیدکنندهها را از بهکارگیری کاراکترهای خارجی مطرح کردیم. اما در این یادداشت میخواهیم توپی را نشان بدهیم که مدتهاست در زمین مسئولین قرار دارد!
یکی از مهمترین استراتژیهای هر کشوری برای برپایی یک امر و ایجاد یک اتفاق اساسی، قراردادن مشوقها و انگیزانندهها است. در علوم مدیریتی نیز این بحث به عنوان یکی از مهمترین مسائل موجود در یک سازمان مطرح است. حال بیایم مسئلهی کپی رایت را در این قالب نگاه کنیم. یک تولیدکننده در شرایط معمولی به دنبال بیشترین سود و کمترین زیان است و این یک امر بسیار طبیعی است. البته در مورد گروه انگشتشماری که کمی با نگاه بازتر و آینده نگرتر با موضوع برخورد میکنند، صحبت نمیکنیم. همانطور که در یادداشت قبل مطرح شد، پیشرفت یک صنعت به پیشرفت تکتک اعضای آن صنعت نیز کمک میکند و این دو در گرو یکدیگر هستند. اگر حاضر باشیم برای پیشرفت صنعتمان کمی از سود فعلی دست بکشیم، قطعاً یکی از ذینفعان از آینده درخشان صنعت خودِ ما خواهیمبود.
یکی از مهمترین استراتژیهای هر کشوری برای برپایی یک امر و ایجاد یک اتفاق اساسی، قراردادن مشوقها و انگیزانندهها است. در علوم مدیریتی نیز این بحث به عنوان یکی از مهمترین مسائل موجود در یک سازمان مطرح استاما در شرایط فعلی زمانی تولیدکننده از کاراکتر داخلی استفاده خواهد کرد و وقتی حاضر به رعایت حقوق مالکیت در این زمینه است که منفعتی برای خود در این کار ببیند. و از طرفی از یک مسئول و متولی امر همین انتظار را میرود که با ریلگذاری مناسب، مسیر محققشدن هدف را هموار کند.
تصویب قطعی این قانون و سپس رسیدن به مرحلهی لازمالإجرایی، شاید به سن مسئولین و بازیگران فعلی صنایعفرهنگی (بهطورخاص صنعت انیمیشن و صنعت بازی و اسباببازی) قد ندهد؛ البته اگر در دستورکار قانون گزاران باشد! اما تا آن زمان، متولیان این صنایع میتوانند قدمهای مؤثری در این راه بردارند. مهمترین این قدمها ایجاد تسهیلات و امتیازات برای تولیدکنندههایی است که با رعایت حقوق مالکیت از کاراکترهای داخلی استفاده میکنند. تسهیلاتی که هم معقول و مقبول است و هم تاحد امکان مسیرهای دور زدن را پوشانده باشد که از این طریق کمی نگاهها در همهی سطوح (از مسئول بالادستی تا تولیدکننده و حتی خریدار) به داخل و منابع موجود در کشور بازگردد و قدمی مهم در حمایت از کالای ایرانی و تولیدکنندهی ایرانی برداشتهشود. و شاید با این اتفاقات بالاخره کمی از مزهی نقل کپیرایت بچشیم…!
اخبار
همزمان با «روز عصای سفید»؛
شبکه سحر با «محسن رمضانی» «رنگ خدا» می گیرد
به مناسبت روز جهانی نابینایان یا «قانون عصای سفید» مخاطبان کانال آذری شبکه سحر با «محسن رمضانی» بازیگر روشندل فیلم سینمایی ماندگار «رنگ خدا» دیدار می کنند.
به گزارش امتیاز، در این برنامه 45 دقیقه ای محسن رمضانی هنرمند و بازیگر نابینای فیلم «رنگ خدا» ساخته مجید مجیدی حضور می یابد و از خاطرات خوش ساخت این فیلم و حال و احوال این روزهایش با مخاطبان و بینندگان کانال آذری شبکه سحر هم کلام می شود.
رامتین امن گستر مجری برنامه «سیز و سحر» سپس با برشمردن سابقه و پیشینه ای از قوائد و قوانین متداول کشورهای مختلف جهان و ایران در ارتباط با احترام به قانون عصای سفید از فعالیت های اخیر کشورمان در زمینه اقدامات حمایتی از این گروه از شهروندان سخن خواهد گفت.
«شما و سحر» در بخش انتهایی با شرحی کوتاه از تازه های کانال و شبکه و پاسخ به سوالات و درخواست های مخاطبان و بینندگان آذری به پایان می رسد.
«سیز و سحر» چهارشنبه بیست و سوم مهر ساعت 17:00 به وقت تهران با تهیه کنندگی معصومه ظهیر و دستیار تهیه سهیل مس چی بر روی آنتن کانال آذری شبکه سحر است.
پخش فیلم سینمایی «ولایت عشق» در افغانستان
فیلم سینمایی «ولایت عشق» به کارگردانی مهدی فخیمزاده، بهمناسبت نزدیکشدن به سالروز شهادت امامرضا(ع) از شبکه آیفیلم برای افغانستانیها و تاجیکستانیها پخش میشود.
به گزارش امتیاز، این فیلم که نسخه سینمایی سریالی به همین نام است، با موضوع زندگانی امام هشتم(ع) در کانال آیفیلم۲ به نمایش گذاشته میشود.«ولایت عشق» از حضور بازیگرانی چون محمد صادقی، اکبر زنجانپور، مریلا زارعی، بیتا فرهی، لادن طباطبایی، دانیال حکیمی، فرخ نعمتی، مهدی فخیمزاده، فریماه فرجامی و جمشید مشایخی بهره برده است. این فیلم تصویرگر دوران امامت حضرت علی ابن موسیالرضا(ع) است. در این فیلم امامرضا(ع) به دعوت مأمون به مشهد میرود. مأمون با تشویق وزیرش و پیریزی نقشههای شوم سعی میکند آن حضرت را به عنوان ولیعهد معرفی کند و شخصیت پاک و معصوم حضرت را به نوعی زیر سؤال ببرد. حضرت با شرط عدم دخالت در امور مالی بیتالمال که حلال و حرام در آن وضعیت مشخصی ندارد، به ناچار میپذیرد. از طرفی وزیر مأمون و همسرش با توطئههایی میخواهند در شیوه حکومت امام(ع) دخالت کنند و در این امر به حدی پیش میروند که...
میزگرد سیاسی» از شبکه سحر می پردازد؛
موضع ایران در تقبیح بمباران مناطق مسکونی کشور آذربایجان
محکومیت کشتار غیر نظامیان در جنگ قره باغ به ویژه شهر «گنجه» و عواقب خطرناک بمباران مناطق مسکونی و کشتار غیر نظامیان توسط طرفین مناقشه قره باغ، امشب در برنامه «میزگرد سیاسی» (کمپاس) از کانال آذری شبکه سحر بررسی و مکاشفه می شود.
به گزارش امتیاز، حقوق غیرنظامیان در زمان جنگ براساس مقررات بین المللی، امکان مجازات عاملان کشتار غیر نظامیان در محاکم بین المللی و تشکیل گروه های حقیقت یاب و راهکارهای موثر برای حفظ آتش بس و برپایی مذاکرات سازنده از محورهایی است که در این برنامه 55 دقیقه ای مطرح می شود. الیاس واحدی کارشناس مسائل سیاسی در استودیوی برنامه و افشار سلیمانی از طریق ارتباط اسکایپ با برنامه «کمپاس» بر ادامه رایزنی ها برای تشویق طرفین درگیر به رعایت آتش بس و چشم انداز حل مناقشه به صورت اساسی پس از حصول توافق درباره آتش بس انساندوستانه، بحث و تبادل نظر خواهند کرد. «میزگرد سیاسی» (کمپاس) چهارشنبه بیست و سوم مهر ساعت 20:40 به وقت تهران با اجرای غلامرضا صفوی بر روی آنتن کانال آذری شبکه سحر است.
در «هالیوود کات» هیسپان تی وی بررسی می شود؛
جنگ نرم هالیوود علیه ایران
برنامه «هالیوود کات» (Hollywood Cut) از شبکه اسپانیایی زبان هیسپان تی وی این هفته به واکاوی جنگ نرم صنعت فیلمسازی هالیوود علیه ایران می پردازد.
به گزارش امتیاز، «هالیوود کات» که به پشت پرده و حقایق پنهان فیلم های هالیوودی می پردازد، در این قسمت به سراغ هالیوود، این صنعت پولساز آمریکا رفته و نقش آن را به عنوان یک ابزار سیاسی برای جنگ نرم علیه کشورهای دنیا از جمله ایران مورد بحث و بررسی قرار می دهد. مخاطبان «هالیوود کات» می بینند که چگونه آمریکا از ابتدای پیروی انقلاب اسلامی بدون وقفه از ابزارهای نرم خود علیه جمهوری اسلامی استفاده و سعی کرده تا از طریق فیلم های هالیوودی، نهادها و حامیان انقلاب را هدف قرار دهد. نگاهی به فیلم های هالیوودی علیه ایران در طی سال های اخیر همانند «300»، «بدون دخترم هرگز»، «ترنسفورمرز» و سریال «بلکلیست» که در آن ها روی موضوعاتی همچون سیاهنمایی های عمیق از وضعیت ایران، حمله به دستاوردهای جمهوری اسلامی، حمله به ارکان انقلاب، عادی جلوه دادن مقابله نظامی با ایران و ... تاکید می شود، از دیگر محورهای مورد بحث در این برنامه خواهد بود.برنامه «هالیوود کات» محصول واحد برنامه های شبکه پرس تی وی است که با زبانگردانی اسپانیایی شنبه ساعت 4 بامداد روی آنتن هیسپان تی وی میرود و در همان روز ساعات 11،15:30،23:30 به وقت تهران و در روز یکشنبه ساعات 4:30 و 9 بازپخش میشود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4379/20417/81490
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4379/20417/81491
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4379/20417/81492
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4379/20417/81493
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4379/20417/81494
|
عناوین این صفحه
- کتاب جدید قزوه تحلیل جامعه شناسانه سفر اربعین است
- تنها در برابر ویروس جهانی
- بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب سئول آغاز به کار کرد
- «کپی رایت»، مهمان ناخوانده صنایع فرهنگی
- اخبار