|
نگاهی بر سفرنامه فارسی یک نویسنده ایتالیایی
آنّا وانزان، نویسنده اهل بولونیا، ایتالیا پس از سفرش به ایران سفرنامه فارسی با عنوان «سیری عاطفی در ایران» نوشته که چندسال پیش انتشارات ایل مولینو، بولونیا ۲۰۱۷ آن را چاپ و منتشر کرده است.
ناهید نورزی، مترجم و مدرس دانشگاه بولونیا در یادداشتی نگاهی بر این کتاب داشته است که در ادامه میخوانید؛
آنّا وانزان (Anna Vanzan) استاد دانشگاه میلان در گفتگویی که با اینجانب داشته گفته بود که مطالعات ایرانشناسیاش را تقریباً تصادفی پیش گرفته ولی در همان نگاه نخستین شیفته ایران شده بود. شیفتگیای که هنوز ادامه دارد و حتی در طول زمان قویتر هم شده است .۱ زمینهی اختصاصی پژوهشهای آنّا وانزان بیشتر دربارهی مطالعات ادبیات زنانه است. وی ترجمههای قابل توجهی از نویسندگان زن ایرانی به زبان ایتالیایی انجام داده است که به عنوان مثال از رمان شهرنوش پارسی پور «زنان بدون مردان» میتوان نام برد. آنّا وانزان تألیفات متعددی نیز دارد که چهار مورد از آنها را برمی شمریم: «دختران شهرزاد. نویسندگان زن ایرانی از قرن نوزدهم تا به امروز»؛ «شیعیان»، «زن و باغ در دنیای اسلامی» و «بهارهای صورتی فام. انقلابها و زنان در خاورمیانه».
چندی پیش سفرنامهای از آنا وانزان به چاپ رسیده است که در این فرصت میخواهیم از نزدیک نگاهی بر آن بیاندازیم.
سفرنامهها و خاطرات نویسی دربارهی ایران سابقه وسیعی دارند و ایرانیان با نامهای زیادی از سفرنامه نویسان غربی نیز آشنا هستند. از نویسندگانی که در مورد ایران مطالبی نوشتهاند، به زبان ایتالیایی هم ترجمه شدهاند مثل: بایرون، ۲ شاردن، ۳ فوک، ۴ فلوبر، ۵ تاوِرنیه، ۶ گوبین، ۷ نروال، ۸ شوایتزر، ۹ استارک، ۱۰ کاپوشینسکی، ۱۱ در میان این نویسندگان، ایتالیاییهای سفرنامهنویس یا خاطرهنویس کم نیستند به عنوان نمونه پیترو دِلّا والّه ۱۲ از قرن هفدهم میلادی، آن جلو لِگرنسی، ۱۳ از قرن هفدهم هجدهم، گائِتانو اُسکولاتی، ۱۴ فیلیپّو دِ فیلیپّی، ۱۵ از قرن نوزدهم، چِزاره براندی، ۱۶ از قرن بیستم. که البته همهی این آثار صرفاً سفر نامه نیستند، یا به عبارتی لزوماً نویسندگانش سفر فیزیکی به ایران نداشتهاند ولی میتوان از آنها به عنوان مسافران ذهنی و یا تخیلی یاد کرد، به عنوان مثال کریستینا کامی و۱۷ از قبیل آنهاست. در قرن بیست و یکم از خاطره نویسان و مؤلفین ایتالیایی متعددی میتوان نام برد که البته بازتاب مسائل اجتماعی، سیاسی و مردم شناسی، شاید بیغرضانه، پر رنگتر از وجوه دیگر جلوه میکند. مناسب است نام برخی از آنها که اکثراً روزنامه نگار و گاه تاریخ نگارهستند، برشمرده شود: لیلّی گروبِر، ۱۸ مارچلّا کروچه، ۱۹ رِنتسو گوئول، ۲۰ آلبرتو نگری، ۲۱ السّاندرو پلّه گَتّا، ۲۲ آنتونلّوساکِّتّی، ۲۳ باربارا نپیتلّی و چِزارینا تریلّینی، ۲۴ آلبرتو زانکونات و۲۵ از عنوان کتابهای ایشان که در آن کلمه چادر و دیگر لباسهای پر معنا آمده است، موضوع اصلی اثر قابل حدس است.
آنّا وانزان از میان این مؤلفین از آنجا که ایران شناس است، با عمق و ادراک ویژه یک محقق، ولی به زبانی ساده، به مسائل گوناگون هنری، تاریخی، مردم شناسی و جامعه شناسی پرداخته است و همانطور که از عنوان کتاب بر میآید، احساس و عاطفهی خاص بر نوشتههایش جریان دارد که دلبستگی وی را نسبت به ایران و ایرانیها نشان میدهد. طبیعتاً این دلبستگی او را وا میدارد تا به نکتههای انتقادی و به مشکلات جامعه به ویژه پیرامون زنان هم اشاراتی داشته باشد و امیدوار است که کم کم این معضلات رفع شوند همانطور در سالهای اخیر، به گفتهی وی، ایران به بهبودیهای قابل توجهی دست یافته است.
کتاب با پیش درآمدی کوتاه که در آن به پیش نظرهای منفی و کلیشهای غربیان بر ایران اشاره دارد و بر پیچیدگی و تناقضات این کشور تأکید میکند، آغاز میشود. آنّا وانزان تلاش دارد طرح کتابش را بر اساس شناساندن ایران و فرهنگ و هنر و مردمش به منظور زدودن ابرهای تیره ابهام و کج فهمی از دیدگان خارجیها، بچیند.
فصل اول که بخش گستردهای از کتاب را تشکیل میدهد، بر شهر تهران متمرکز است. ابتدا نویسنده دلایل تاریخی پایتخت شدن شهر را توضیح میدهد و بعد به معماری دورهی قاجار میپردازد، از جمله کاخ گلستان و دیگر اماکن قاجاریه. سلیقه هنری این سلسله به نظر وی قابل تحسین نیست. پس از این موضوع به تاریخ ساختمان سفارت ایتالیا و چگونگی اخذ آن از خانوادهی فرمانفرما بویژه شخص فیروز میرزا اشاره میکند.
بخش دیگر از این فصل به پارکهای شهر اختصاص دارد که نویسنده آن را به «شُشهای سبز» تهران (اصطلاحی که برای جنگلهای آمازون استفاده میشود) تشبیه میکند و در عین حال مکانی ست که به نظر وی جوانان فرصت تنفس عاطفی و تفریحی هم پیدا میکنند. سپس به متروی تهران میپردازد و آن را زیبا و منظم و فضادار توصیف میکند. در بند بندهای این کتاب همیشه راهی بر مسائل اجتماعی باز میشود و در مترو، زنان فروشنده در واگنها نظر نویسنده را جلب میکنند و یکی از مسائلی که جلوهگر میشود، مصرف گرایی ایرانیهاست.
مقصد بعدی آنّا وانزان بهشت زهراست و در این بخش نیز تاریخچهی این مکان بویژه در ارتباط با انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، وجود مرقد آیت الله خمینی و توجه شیعیان به امامزادهها شرح داده میشود.
از میان آثار معماری تهران پل طبیعت نظر مثبت نویسنده را برای ویژگی منحنی بودن و کارایی آن در برآوردن چند هدف با یک پروژه جلب میکند و طبیعتاً اینکه معمار آن زن جوانی ست و طرح آن به همت شرکتی ایتالیایی به انجام رسیده است، برای محققی ایتالیایی که در زمینهی زنان کار کرده «غرورانگیز» است. شلوغی این پل حیرت نویسنده را بر میانگیزد و وقتی دلیل آن را می پرسد، پاسخ همیشگی را میشنود که برای شلوغی رستورانها، سینماها، کنسرتها و تئاتر و غیره میدهند: «مردم اینجا تفریح و سرگرمی دیگری ندارند». نویسنده سپس از خود می پرسد: «نمی دانم این مردم فکر میکنند که ما در اروپا چه نوع تفریحاتی داریم که اینها ندارند. شاید فقط دیسکو نداشته باشند آن هم عمومیاش را، چراکه جوانان برای خود جایگزین خصوصیاش را تدارک میبینند.» سپس در راستای همین موضوع نویسنده از کافه شاپهای تهران نام میبرد و خاطر نشان میکند که به عنوان مثال کافههایی هستند که در آن کتاب فروشی و یا گالری عکس و نقاشی و مجسمه و دیگر آثار هنری موجودند که برای جوانان جذابند و برخی ازین گالریها را خانمها اداره میکنند.
وانزان هم مثل همه سفر نامه نویسان خارجی پیرامون حجاب سخنانی دارد و تاریخچه اجباری شدن آن را چه در گذاشتن چه در برداشتن آن توضیح میدهد ولی در نهایت اذعان میکند که با وجود برخی محدودیتها، زنان در هر حال راه خود را در جامعه باز کردهاند و در زمینههای مختلف به نحو تحسین برانگیزی فعالند.
بخش دیگر از کتاب نگاهی ست به هنرهای معاصر و موزهها و گالریها و نویسنده یادآوری میکند که صحنهی هنری فرهنگی ایران در دهههای اخیر خیلی پر جنب و جوش و قوی ست.
وانزان میگوید موزه هنرهای معاصر به همت فرح دیبا در سال ۱۳۵۶ تأسیس شده و در اوان گشایش در سالنهایش میشد از آثار وان گوگ، پیکاسو، ماگریت، وارهول و هنرمندان معروف دیگر دیدن کرد. موزه هنرهای معاصر که در موزه فرش است هر از گاهی میزبان نمایشگاه هنر، خوشنویسی و مُد هم میباشد. این موزه در زمان خاتمی رونق بیشتری گرفته است و در آن فعالیتهای گوناگونی مثل همایش و کنگرههای بینالمللی هم برگزار میشود.
نویسنده سپس درباره موزه ملی تهران مینویسد که به نقل وی میزبان آثار ادوار مختلف تاریخ ایران است و جنبشهای هنری و اثرهای باستانی و فرهنگی ایران را به نحو احسن معرفی میکند. وانزان همچنین موزهی رضا عباسی و کلکسیون مینیاتورهایش را تحسین میکند. او از موزهی جواهرات تهران نیز یاد میکند و آن را چشمگیر و باارزش میخواند و البته از داستان الماس کوه نور هم که بعدها به ملکه ویکتوریا تعلق پیدا کرد، چند سطر مینویسد. سپس بندهایی از کتابش را به موزهی بلور و کاشی و نیز موزهی سینِما اختصاص میدهد و از تاریخچهی آنها مینویسد. جلوتر نویسنده به هنر سینِما و موفقیتهای آن به ویژه در خارج از ایران با فیلمهای کیارستمی، مخملباف، بیضایی، بنی اعتماد و میلانی میپردازد و درباره اینکه چرا این کارگردانان در داخل ایران به اندازهای که باید و شاید استقبال نمیشوند، بحث میکند.
شهر تهران به گفتهی نویسنده در مورد هنر هم مثل خیلی موارد دیگر فقط یک پایتخت نیست بلکه نقش تمامیت یک کشور را بازی میکند. هنرمندان جوان برای مطرح شدن حتماً باید هنرشان را در این شهر به نمایش بگذارند تا به مراحل بعدی عرضه در گالریهای دوبی و ابوظبی و سپس استانبول برسند و بعدتر به سوی کشورهای غربی راه پیدا کنند. وانزان میگوید ایران همیشه به دنیای خارج روی داشته و دارد تا در جریان جنبشهای هنری دنیا باشد و از تازهها بیخبر نماند.
وانزان در جایی دیگر از کتابش از خصوصیت ذاتی ایرانیها در باز بودنشان به سوی فرهنگهای دیگر و تأثیرپذیری مینویسد، ولی میافزاید که این وام گرفتنها که به نظر او تقریباً در همه هنرهای ایرانی دیده میشود، به معنی فراموش کردن فرهنگ بومی نیست، چراکه آن هنرهای ملهم معمولاً به شکل ایرانیاش عرضه میشوند. این سخنان آنا وانزان را البته پیشتر السّاندرو بائوزانی، ایران شناس و اسلام شناس برجسته ایتالیایی به نحو دیگری بیان کرده بود. آنجا که میگفت ایران همیشه خود را با فرهنگهای دیگر وفق داده است ولی هرگز نه تنها هویت خود را فراموش نکرده بلکه هنر دیگر اقوام را در خود حل کرده و به آن فرمی ایرانی داده است .۲۶
وانزان در مورد تاکسی رانها هم نوشته است. وی معتقد است که از طریق آنها میتوان چهرههای مختلف ایرانیها و گرایشهای سیاسی اجتماعی ایران را شناخت ولی نقطهی مشترک آنها و در نتیجه همه ی مردم ایران در عِرق ملی گرایی ست و بر محور میهن دوستی میگردد.
روی هم رفته در جاهایی که آنا وانزان از برخی ویژگیهای ایرانیها خرده میگیرد، با ظرافت و احتیاط تمام آنها را شبیه عادات و خلق ایتالیاییها میداند، و با این تشبیه سازی گویی تلاش دارد در عین اینکه واقعیات را میگوید، دل ایرانیها را نرنجاند.
از کنار و گوشهی کتاب مسائلی مطرح میشود که دانستن آن برای ایرانیها به منظور خود شناسی در آینهی واقع بین دیگران مفید است. به قول معروف: «دشمن میخنداند و دوست میگریاند»، و نباید منتظر بود که فقط ذکر طوطی وار «هنر نزد ایرانیان است و بس» را شنید و آینهای را که با خلوص کم و کاستیهایمان را نشان میدهد و نسبت به ذهنیت ما اندیشهای دیگرگونه دارد، شکست، چراکه شناخت نقص، راه نزدیکی به کمال را هموار میسازد. خوشبختانه در ایران (البته به ندرت) پیش میآید که این نوع تعمق صورت گیرد و مثال بارزش میتواند کتاب «جامعه شناسی خودمانی» از حسن نراقی باشد.
آنا وانزان ایران را بهشت کتاب دوستان میداند و از افزایش ناشران زن ایرانی در سه دههی اخیر ابراز خرسندی میکند و میافزاید که رد سلیقه و هنر زنان را همچنین میتوان در جنسهای مرغوب کاغذها و در گرافیک و جلدهای زیبای کتابها (که آنها هم البته آثار هنری محسوب میشوند)، یافت. در این راستا نویسنده از کتابفروشی زنجیرهای «شهر کتاب» هم نام میبرد و میافزاید که این کتابفروشی مرکزی فرهنگی ست که به منظور تقویت کتاب خوانی و کتاب دوستی فعالیتهای باارزشی با معرفیها و نشستهای فرهنگی و ادبی تدارک می بیند.
در بخشهای پایانی کتاب نویسنده از سفرش به کویر ایران روایت میکند و بر شهرهایی که در آن واقعند متمرکز میشود. وی از قناتها، باغها، بادگیرها و خانههای سنتی کاشان و حمام فین مینگارد و البته تاریخچهی آن را فراموش نمیکند. بعد نوبت یزد میرسد و از مسجد و آتشکده و زرتشتیان و برج سکوتش مینویسد و دین زرتشتی را کمی شرح میدهد. سفر نویسنده را به کرمان و بم و دیگر شهرها میبرد و فرصتی دیگر پیش میآید که مروری بر گوشهای از تاریخ و جغرافیا و هنر ایران شود. مقصد بعدی شیراز است و تاریخی که در آن استنشاق میشود، طبیعتاً تخت جمشید، نقش رستم و آرامگاه کوروش کبیر مباحث دیگر این سفرنامه میباشند و به ویژه از کوروش به عنوان امپراتوری انسان دوست تقدیر میشود؛ آزادی خواهی، انساندوستی و شفقت کوروش در منشور استوانه ایش که در موزهی بریتانیا جای دارد، به ثبت رسیده است.
شیراز شهر حافظ و سعدی هم هست و نویسنده بر اهمیت این دو شاعر برای شیراز و ایران تأکید میکند. در مورد سعدی میگوید که ایرانیان خود را در این شاعر باز میشناسند و سپس حکایت «دختر زشت روی و شوهر نابینا »۲۷ را از میان بسیار نوشتههای سعدی میآورد که طعم زن گریزی دارد. در این انتخاب یقیناً دست کم نصف ایران، یعنی زنان، خود را در سعدی باز نمیشناسند و چه بسا سعدی غنایی را ترجیح دهند و یا سعدی این ابیات را که در ساختمان سازمان ملل متحد موجود است:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز از محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
احتمالاً مطالعات وانزان پیرامون ادبیات و مردم شناسی زنان او را به سوی این انتخاب سوق داده باشد و البته شکی نیست که سعدی هزل و هجو هم سروده است و بعید است که همه ی ایرانیان در سعدیِ این آثار بازتاب چهرهی خود را یافته باشند.
سفر بعدی به جنوب ایران است جایی که در آن به گفتهی وانزان شیعیان و اهل سنت در کنار هم زندگی میکنند. وی از بوشهر و تعزیهاش هم مینویسد و حضور فعال زنان در این مناسک مذهبی را برآمده از تجارب جنگ ایران و عراق میداند که در طول آن مجبور شدند آستینهایشان را بالا بزنند تا جای خالی مردانشان را که پشت سنگر مشغول دفاع یا شهادت بودند، هم در خانه و هم در کار و عمران معاش پر کنند. وانزان همچنین این زنان جنوبی را با زنان بازمانده از حادثهی عاشورا مقایسه میکند که عقاید شیعی را بعد از شهادت خاندان امام حسین در غیاب مردانشان زنده نگه داشتند.
مقصد بعدی نویسنده به اصفهان است و به ویژه معماری دوران صفوی، حضور ارمنیها و یهودیها و مسائل دیگر مربوط به این شهر زیبا، به شرح و توصیف نسبتاً مفصل در آمده است. آنا وانزان در خاتمه کمی راجع به آشپزی ایرانی هم مینویسد و خاطر نشان میکند که غذاهای ایرانی خیلی لذیذ هستند ولی متاسفانه نه در رستورانها.
کتاب با تمرکزی بر کوه دماوند و داستان باستانیاش به پایان میرسد. جملهی پایانی آنّا وانزان باید برای ایرانیان خوشایند باشد:
«نفرتی که نسبت به ایران در برخی محافل آمریکایی مانند ماری میخزد این خطر را در پی دارد که ما همه را به پرتگاه سقوط بکشاند. تا آنجایی که به من مربوط میشود و تنها کاری که ازدست من بر میآید این است که به شناساندن و اشاعهی فرهنگ این کشور خارقالعادهای که بسان کشور خودم دوستش دارم، ادامه دهم.»
کتاب «درآمدی بر هنجارسازی اجتماعی» منتشر شد
کتاب «درآمدی بر هنجارسازی اجتماعی» نوشته سیدمحسن میرسندسی عضو هیئت علمی گروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی منتشر شد.
هنجار اجتماعی عبارت از قواعد، الگوها و شیوههای تثبیتشده رفتار در گروههای اجتماعی است که در تمام سطوح زندگی انسانها و در همه محیطهای اجتماعی وجود دارند و عاملی مهم در تنظیم روابط اجتماعی و ایجاد نظم اجتماعی هستند. بنابراین، بسیاری از مسائل و مشکلات جاری در جامعه، ماهیتی اجتماعی و فرهنگی دارند (هر چند علیالظاهر در حیطههای دیگر جای گرفته باشند). یکی از مهمترین راههای کاهش و حل این مشکلات، استفاده از الگوهایی است که از طریق مفاهیم جامعهشناسی ازجمله هنجارهای اجتماعی معرفی میشوند.
هرچند غالباً نقش و وجود هنجارهای اجتماعی مسلم و بدیهی فرض میشود ولی سوال اساسی این است که هنجارها چرا و چگونه به وجود میآیند؟ مسئلهای که محور این مطالعه بوده، در قالب سوالات زیر مطرح شده است:
چارچوب مفهومی و نظری هنجارسازی اجتماعی چیست؟ و عوامل و شرایط مؤثر در ایجاد هنجارهای اجتماعی کدام است؟
هدف کلی از انجام این بررسی از یکسو اهمیت شناسایی شرایط و عوامل خرد و کلانی است که در ایجاد هنجارها چه بهصورت عاملی و چه فرآیندی مؤثر هستند و از سوی دیگر واشکافی جنبههای مختلف هنجارسازی اجتماعی و بهکارگیری آن در تحقق امور مورد مطلوب فرهنگی توسط سازمانها و کارگزاران فرهنگی و تبلیغی است.
برای انجام این مطالعه از روش اسنادی و مراجعه به متون مرتبط با موضوع استفاده شده است؛ در مرحله اول، به جمع آوری و توصیف مطالب و در ادامه به تحلیل و نتیجه گیری از آنها اقدام شده است.
عواملی که در این مطالعه برای هنجارسازی شناسایی و تحلیل شد، عبارتند از:
۱- هنجارسازان یا کارگزاران هنجارفرستی که میتواند هم شامل افراد در گروهها و محیطهای کوچک و هم گروهها و سازمانهای رسمی باشد.
۲- هنجارپذیران که شامل طیف وسیع و متنوعی از مخاطبان هنجارسازی شده و به اعتبارات و شرایط گوناگون طبقهبندی میشوند.
۳- هنجار مورد نظر که نقش کانونی در فعالیت هنجارسازی ایفا میکند، باید مبتنی بر ویژگی هائی در انطباق با نیازها و فرهنگ محیطهای اجتماعی هنجارپذیران قرارگیرد.
مجموعه این عوامل در یک شرایط خاص و از طریق برخی سازوکارها امکان تأثیرگذاری مطلوب را فراهم میآورند که که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: توجه به تعمیق و درونی سازی هنجارها، تمرکز بر اولویتهای هنجاری و استفاده از شیوههای غیر مستقیم، توجه به کاربرد مناسب هنر و ظرفیتهای رسانه و توجه به نقش گروههای مرجع در جامعه.
روشن است که کیفیت مجموعه این عوامل و شرایطی که بر محیط اجتماعی هنجارسازی حاکم است، تأثیرات متفاوتی را در برخواهد داشت.
لزوم سرمایه گذاری و دانشافزایی آثار منتخب بنیاد بازی رایانهای
مراسم اختتامیه چهارمین جایزه بازیهای جدی برگزار شد.
سید صادق پژمان در این مراسم طی سخنانی ویدئویی که به صورت زنده از فضای مجازی پخش شد، گفت: سال گذشته که مشغول طراحی و برنامهریزی برای اجرای این رویداد بودیم، هیچگاه فکر نمیکردیم شرایط به گونهای پیش رود که مجبور به اجرای مراسم اختتامیه به صورت مجازی و ویدئویی شویم. اما به دلیل فراگیری شیوع کرونا در دنیا و ایران، مجبور به رعایت اقتضائات متفاوتی برای اجرای این رویداد شدیم. البته دبیرخانه چهارمین جایزه بازیهای جدی ۱۳۹۹ از ابتدای سال سناریوهای مختلفی برای شکل اجرای این رویداد متناسب با شرایط روز کشور پیشبینی کرد که در نهایت به دلیل شرایط این ایام مجبور شدیم کل رویداد را به صورت مجازی برگزار کنیم.
وی افزود: مجموعه بنیاد ملی بازیهای رایانهای به عنوان تنها متولی سیاستگذاری، ریلگذاری، نظارت و حمایت در حوزه بازیهای دیجیتال تلاش دارد که به همه بخشهای این زیستبوم و حوزههای متفاوت این اکوسیستم در قالب برنامههای کلان کوتاه مدت و بلند مدت توجه داشته باشد. یکی از زیرشاخههای مهمی که طی چند سال اخیر در بنیاد ملی بازیهای رایانهای دنبال شده، حوزه بازیهای هدفمند و جدی بوده است. فارغ از این رویداد، در طول سال هم معاونت پژوهش بنیاد در خصوص این موضوع فعالیت دارد و تلاش میکند برای توسعه متوازن بازیهای جدی اقداماتی را انجام دهد.
مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای افزود: یکی از اقدامات بنیاد طی چهار سال گذشته در راستای توجه به حوزه بازیهای جدی، برگزاری جایزه بازیهای جدی بوده است که از انتهای هر رویداد و پایان مراسم اختتامیه رایزنیها و اقدامات برای برگزاری رویدادی بعدی آغاز میشود. طی سالهای ۹۸ و ۹۹ جلسات متعددی با دستگاههای مختلف، نخبگان و دانشگاهیان برگزار شد و ما هر سال شاهد توسعه این حوزه از زوایای مختلفی چون افزایش تعداد افراد فعال در صنعت بازیهای جدی، افزایش مشارکت دستگاههای حاکمیتی، دولتی، خصوصی و نهادهای علمی و ارتقا اهمیت روزافزون این موضوع هستیم.
پژمان در ادامه گفت: امروز با بازگشت به چهارسال قبل و مرور آن، متوجه میشویم که شبکه همکاری و مشارکت گستردهای که برای برگزاری جایزه بازیهای جدی بهوجود آمده است، اصلاً قابل مقایسه با گذشته نیست. هرچند که نسبت به اهمیت و ارزش این موضوع تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصلههایی دارد.
او با اشاره به توسعه شبکه همکاریهای این رویداد با بخشهای حاکمیتی، دولتی و خصوصی گفت: یکی از موضوعاتی که برای برگزاری جایزه بازیهای جدی سال ۱۳۹۹ دنبال شد، توسعه شبکه همکاریهای این رویداد بود. امسال ۱۸ دستگاه و نهاد دولتی، خصوصی، علمی-دانشگاهی و مجموعههای بازیسازی برای برگزاری این رویداد با بنیاد ملی بازیهای رایانهای مشارکت داشتند. این امر نشان میدهد که دستیابی به هدف اصلی این اقدام در خصوص انتقال اهمیت و ظرفیت موجود در صنعت بازیهای جدی به دستگاههای دیگر با روند قابل قبولی در حال طی شدن است.
پژمان در ادامه گفت: در این راستا موضوعات و مسائل متفاوتی برای طرح در این رویداد از سوی این دستگاهها ارائه شد. با بررسیهای انجام شده موضوعاتی که امکان پرداختن به آنها وجود داشت و از سوی این دستگاهها نیز مورد حمایت قرار میگرفت، به عنوان موضوعات منتخب برای هر سه بخش این رویداد یعنی جشنواره بازیهای جدی، هکاتون بازیهای جدی و سمپوزیوم بازیهای جدی انتخاب شدند.او در سخنانش با تاکید بر تلاش بنیاد برای پرداختن به موضوع سرگرمیهای جدی، اضافه کرد: بنیاد ملی بازیهای رایانهای امسال تلاش کرد با توجه به گسترش موضوع سرگرمیهای نوین برای پرکردن اوقات فراغت در دنیا و ایران، به موضوع سرگرمیهای جدی به عنوان یکی از بخشهای جایزه بازیهای جدی ۱۳۹۹ بپردازد. خوشبختانه تعداد آثاری که در این بخش به دبیرخانه رویداد ارسال شد قابل توجه بود و خیلی از آنها دستاوردهایی را در این رویداد کسب کردند. مدیرعامل بنیاد همچنین با اشاره به افزایش جوایز نقدی این رویداد نسبت به سالهای گذشته گفت: مجموع جوایز نقدی اختصاص داده یافته به منتخبان برگزیده اولین دوره جایزه بازیهای جدی ۲۵ میلیون تومان بود که امروز این عدد به مجموع ۷۰۰ میلیون تومان جایزه نقدی و تسهیلات تجاریسازی رسیده است. این امر از یک سو نشاندهنده دغدغهمندی بنیاد ملی بازیهای رایانهای نسبت به این موضوع است و از سوی دیگر نیز بیانگر واکنش مناسب دستگاههای دیگر نسبت به این مسئله است.پژمان ضمن یادآوری همکاری خوب وزرات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با این رویداد طی سالهای گذشته، تصریح کرد: امسال به دلیل شیوع بیماری کرونا در سطح دنیا و کشورمان موضوع اصلی بخش هکاتون بازیهای جدی ۱۳۹۹ موضوع «مهارتهای زندگی: مواجهه با همه گیری بیماریها» معرفی شد که به نظر میرسد این اتفاق میتواند نمونه خوبی از توانایی بازیهای هدفمند برای ارائه راهکارهایی در خصوص حل مسائل جدید باشد. شرایط امروز دنیا که با مسائل و موضوعات جدیدی مواجه شده است، نیازمند ارائه راهکارهای جدید دارد و یکی از راههای میانبر میتواند تولید بازیهای هدفمند با مشارکت تمام دستگاهها خصوصاً برای بخش سرمایهگذاری در این حوزه باشد.مدیرعامل بنیاد مذکور این نوید را به منتخبان چهارمین دوره جایزه بازیهای جدی نیز داد که به محض پایان چهارمین دوره این رویداد، فعالیت بنیاد ملی بازیهای رایانهای در این خصوص ادامه خواهد داشت و حتماً به آثار متخب این رویداد در ابعاد مختلفی چون سرمایهگذاری و دانشافزایی کمک میشود تا بازیهای این تیمها تا سال آینده در اختیار مردم قرار گرفته و مخاطب پیدا کرده باشند.
رویش مکتب سلیمانی در فضای مجازی
رئیس کمیسیون فضای مجازی یادواره مکتب سلیمانی و مدیرکل فضای مجازی استانها گفت: به رغم محدودیت پیام رسان های خارجی در گسترش مکتب سلیمانی و مسدود کردن صفحات در اینستاگرام، فعالان فضای مجازی برای زنده نگه داشتن مکتب سلیمانی اقدام به تولیدات گسترده در قالبهای مختلف کردند.
حمیدرضا زندی افزود: به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی با رفتن سردار شهید قاسم سلیمانی به حول و قوّهی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، امروز فعالان فضای مجازی با تولیدات اثرگذار و ارزشمند خود راه شهید سلیمانی را که چهرهی بینالمللی مقاومت است و همهی دلبستگان مقاومت خونخواه او زنده نگه داشتهاند.
وی ابراز امیدواری کرد: این یادواره هرساله برای ترویج و زنده نگه داشتن مکتب سلیمانی ادامه یابد. زندی با بیان اینکه فراخوانی ویژه حول ۷ محور مرتبط با مکتب سلیمانی از آن جمله شهید سلیمانی و خانواده شهدا، شهید سلیمانی و کودکان و نوجوانان، شهید سلیمانی و رزمندگان ایرانی، شهید سلیمانی و رزمندگان اقلیتهای دینی و ملیتهای دیگر داده شد گفت: از میان آثار ارسالی در مرحله اول داوری ۲۶۳ اثر به اداره کل فضای مجازی ارسال شد و دبیرخانه اداره کل هم با تشکیل هیئت بررسی ۱۵۹ اثر را برای داوری در نظر گرفت. رئیس کمیسیون فضای مجازی یادواره مکتب سلیمانی با یادآوری سالروز شهادت سردار مقاومت حاج قاسم سلیمانی افزود: در سحرگاه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ دست جنایتکار آمریکا موجب ترور بزرگ مرد تاریخ و همرزمانش گردید. در این صبح دم آن عاشق شهادت، شهید سردار سلیمانی و ابوالمهندس المهدی به خواسته خویش رسیدند ولی دل میلیونها انسان در سراسر جهان داغدار شد. مردم در کشورهای مختلف به عنوان اعتراض به این عمل جنایت کارانه تظاهرات کردند. تشیع جنازهی تاریخی در عراق و ایران نشان از عشق مردم به این سردار دلها بود. مدیرکل فضای مجازی استانها یادآور شد: همگام با مردم جهان فعالان فضای مجازی و سایر رسانههای انقلابی حرکت تولید و توزیع محتوا را حول این حادثه آغاز کردند. متأثر از جامعه، معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما و اداره کل فضای مجازی معاونت استانها پلی شدند تا درد دل مردم را بیان کنند و آه و سوز خانواده شهدا را به تصویر بکشند و از همه مهمتر به سلیمانی نه به عنوان یک شخص که به عنوان یک مکتب، راه و نماد آزادگی، مقاومت در مقابل ظلم، مردم داری، عشق به ولایت و… بپردازند. زندی با بیان اقدامات فضای مجازی رسانه ملی به مناسبت سالگرد سردار سلیمانی خاطر نشان کرد: در راستای فعالیت چند ماههی معاونت فضای مجازی و معاونت استانها و به منظور پاسداشت فعالان فضای مجازی در این مکتب و جبههی مقاومت یادواره مکتب سلیمانی در سطح استانها مطرح شد، هرچند معاونت استانها هر ساله جشنواره تولیدات رادیویی، تلویزیونی، خبری، موسیقیایی، تحقیقاتی و فضای مجازی را داشت ولی بخاطر شرایط کرونا امسال جشنواره برگزار نکرد و این یادواره به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی و همرزمانش با عنوان یادواره مکتب سلیمانی بین مراکز استانها برگزار گردید که شامل کمیسیونهای مختلفی است که یکی از این کمیسیونها، کمیسیون فضای مجازی است. این کمیسیون فراخوانی ویژه حول ۷محور مرتبط با مکتب سلیمانی به معاونین فضای مجازی استانها ارسال کرد که از آن جمله شهید سلیمانی و خانواده شهدا، شهید سلیمانی و کودکان و نوجوانان، شهید سلیمانی و رزمندگان ایرانی، شهید سلیمانی و رزمندگان اقلیتهای دینی و ملیتهای دیگر از آن جمله است. چرا که زندگی سراسر پر بار وی با خانواده شهدا، توجه به کودکان و نوجوانان، زندگی با رزمندگان، و حضور در عرصههای مختلف جهادی و خدمت به مردم در حوادث در بحرانها بود.وی یادآور شد: پس از این فراخوان مشخص شد که آثار بسیاری (بیش ۱۷۰۰ اثر) معاونین فضای مجازی حول شهید سلیمانی و مکتب مقاومت، شهید سلیمانی و ولایت، زندگی شهید سلیمانی از تولد تا شهادت، عظمت شهید سلیمانی در نزد دیگر ملل و دولتها علاوه بر موضوع شهید سلیمانی و مردم کار شده است که همه ی این محورها در فراخوان آمده بود.زندی با تشریح فعالیتهای انجام شده برای برگزاری این یادواره افزود: با همت مدیران کل مراکز داوری اولیه در مورد آثار انجام شد و ۲۶۳ اثر به اداره کل فضای مجازی ارسال شد. دبیرخانه اداره کل با تشکیل هیئت بررسی ۱۵۹ اثر را برای داوری در نظر گرفت که کمیسیون داوران فضای مجازی به ریاست دکتر شهاب اسفندیاری (رئیس دانشگاه صداوسیما) و حضور اساتید و کارشناسان خبره فضای مجازی آقایان: دکتر حسین قرایی، دکتر حسن نجفی سولاری، دکتر شعیب حسینی، محمد عرفانی و حسن میثمی تشکیل و در جلسات متعدد با ۱۰ شاخص علمی تعیین شده نتیجهی داوری خود را اعلام نمودند، همچنین داوران با در نظر گرفتن ظرفیت بالای فضای مجازی در استانها و تحلیل شرایط زیست بوم سایبر در کشور ۶ پیشنهاد به سازمان صداوسیما، معاونین فضای مجازی استانها و نهاد ذی ربط در قالب بیانیه رسمی ارائه دادند که توجه به افراد مستعد فعال فضای مجازی استانها، پشتیبانی مادی و معنوی از نخبگان استانی، تخصصی نمودن ساختار تولید و توزیع در استانها و تداوم یادواره از جمله آنهاست.وی در پایان خاطر نشان کرد: جا دارد از ملت شهیدپرور ایران اسلامی و یاران جبههی مقاومت در سراسر منطقه از فاطمیون افغانستان تا حشد الشعبی عراق و حزب الله لبنان و انصار الله یمن و کلیهی دلسوختگان سردار دلها در سراسر جهان یاد کنیم که موجب چالشی بزرگ برای استکبار در همان محیطی که خود مدعی آن هستند یعنی فضای مجازی به وجود آوردند و فرصتی فراهم کردند تا دست برتر در بیان خون شهید و ویژگیهای مکتب سلیمانی رقم بخورد، هرچند این یادواره و امثال آن ذرهای از آن چیزیست که حق این مکتب و شهید آن سپهبد سردار سلیمانی است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20816/84135
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20816/84136
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20816/84137
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4428/20816/84138
|
عناوین این صفحه
- نگاهی بر سفرنامه فارسی یک نویسنده ایتالیایی
- کتاب «درآمدی بر هنجارسازی اجتماعی» منتشر شد
- لزوم سرمایه گذاری و دانشافزایی آثار منتخب بنیاد بازی رایانهای
- رویش مکتب سلیمانی در فضای مجازی