|
تأثیرات کرونا بر سینمای ایران بررسی شد؛
خوشحالی تابش از ورود فیلمسازان جوان به سینما
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی گفت: اگر نوع نگاهمان را به مقوله کرونا با همه سختیها و گرفتاریهایی که برای مردم داشته، تغییر دهیم، آن را میتوان یک گام مهم برای تحول در کل شیوههای زیستبوم سینما در ایران و جهان تلقی کرد.
به گزارش امتیاز، برنامه تلویزیونی «شهرفرنگ» با حضور «علیرضا تابش» و بحث پیرامون موضوع «روزگار سینمای ایران» پنجشنبه شب ۳۰ مرداد، روی آنتن شبکه خبر رفت.
کرونا تأثیرات عمیقی بر سینما گذاشت
بر اساس این خبر، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در ابتدای صحبتهای خود با تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری اباعبداللهالحسین (ع)، در آستانه روز پزشک، یاد ۱۶۰ پزشک شهید از مدافعان سلامت طی ماههای اخیر و بحران کرونا را گرامی داشت و در پاسخ به موضوع مطرح شده از سوی «حمیدرضا مدقق» مجری برنامه درباره روزگار ناخوشایند سینمای ایران در این ماهها و روزها، گفت: طبق رویه کشورهایی که صاحب صنعت سینما هستند سینمای ایران هم دچار تلاطم بسیاری شد که در آغاز برخی از این گرفتاریها قابل پیشبینی بود، اما با پیشرفت و طولانی شدن شیوع کرونا و همهگیری این بیماری، همه با این واقعیت مواجه شدند که برخی از این پیشبینیها چندان هم بهروز نبوده است.
او ادامه داد: در روزگاری به سر میبریم که کل زنجیره صنعت سینما تحتتأثیر کرونا قرار گرفته است.
تابش در پاسخ به پرسش مدقق درباره این موضوع که طی این مدت کدام یک از بخشهای تولید، توزیع و نمایش در سینمای ایران بیشتر آسیب دیده است، گفت: اساسا اگر به وضعیت سینما در سالهای گذشته مراجعه کنیم، حتی وضعیت سینما در دوران پیشاکرونا را با امروز که در بحبوحه کرونا هستیم، نمیتوان این دو وضعیت را با هم قیاس کرد. دلیلش هم این است که واقعا شرایط تولید، اکران، جشنوارهها و رویدادهای مختلف سینمایی تغییر کرده است. همانطور که امروزه شاهدیم پلتفرمهایِ اینترنتیِ نمایشِ فیلم هم در حال تجربهی وضعیت کاملا تحول یافتهای هستند.
او تصریح کرد: از این دیدگاه، باید گفت پدیده کرونا، هم از حیث تولید، هم از حیث حقوقی، از جهات مختلف تأثیرات عمیقی بر سینما گذاشته است که تا مدتها با اثراتش مواجه خواهیم بود.
تابش گفت: وقتی هر بحرانی در جوامع مختلف واقع میشود، تأثیرات شگرفی بر مردم میگذارد و بعد از مدتی تمام میشود اما اگر نوع نگاهمان را به مقوله کرونا با همه سختیها و گرفتاریهایی که برای مردم داشته، تغییر دهیم، میتواند یک گام مهم برای تحول در کل شیوههای زیستبوم سینما در ایران و جهان تلقی شود.
او متذکر شد: زنجیره تولید، توزیع و نمایش به هم پیوسته است و نمیتوان گفت کدام زمینه آسیب بیشتری از کرونا دیده است. شاید بهتر است اینگونه طرح موضوع کرد که زمینه تغییرات جدی در اکوسیستم سینما - به ویژه در شیوههای تولید به وجود آمده است.
او در پاسخ به پرسش مدقق مبنی بر این که «برخی میگویند اکران سال ۹۹ عملا تمام شده است» گفت: اگر از منظر سختافزازی ببینیم سینمای ایران اکران ضعیفی در سالن ها داشت و عملا در قیاس با پنج ماه نخست سال ۹۸، به پنج تا ده درصد فروش سال پیش سینماها رسیدهایم که این روند اگر ادامه پیدا بکند، وضعیت پیشرو هم مطلوب نخواهد بود، اما در بخش نرمافزاری، شیوه فیلم دیدن مردم، شیوه اکران، این که مخاطب نسبتا زیادی جذب پلتفرمها شدهاند و رکوردهای جالبی در این دوران، در اکران آنلاین فیلمها اتفاق افتاده است، جای تحلیل خاص خودش را دارد که باید در ارزیابیها، هر دو وجه سخت افزاری و نرم افزاری مورد توجه قرار بگیرد.
لزوم تجدیدنظر روی روندهای ملالآور، کهنه و قدیمی در تولید
تابش در این گفتوگو اظهار داشت: نکته قابل توجه دیگر این است که یکی از درسهای مهم کرونا به سینمای ما، این است که باید در روندهای تولید در سینما که گاه ملالآور، کهنه و قدیمی است به طور جدی تجدیدنظر کنیم. یکی از برنامههای جدی که بنیاد سینمایی فارابی از دوسال پیش پیگیر آن بوده، ایجاد مرکز شتابدهی و نوآوری سینمای ایران بود که خوشبختانه با تأکیدات دکتر عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) و پیگیریهای دکتر حسین انتظامی (رئیس سازمان سینمایی) در مرحله امضای تفاهمنامهای جدید، با معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری هستیم تا به زودی، ساختمان قدیمی میثاقیه متعلق به بنیاد سینمایی فارابی ، به مرکز نوآوری سینما بدل شود و استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان، نیروهای خلاق، بازاریابان ، تهیهکنندگان و تولید کنندگان صنایع مجاور و... بتوانند در این مرکز به فعالیت بپردازند.
افتخارمان این است که در این دوره، کارگردانهای جوان مهمی مطرح شدند
مدقق در ادامه برنامه «شهرفرنگ» گفت: به نظر میرسد بر اساس فهرست مالی منتشره، بنیاد سینمایی فارابی گاهی از فیلمهایی حمایت میکند یا در تولیدشان مشارکت میکند که بعضی وقتها اصلا به اکران نمیرسند یا فروش خیلی اندکی دارند. این نوع حمایت به نظر شما منطقی است؟
تابش در پاسخ این مجری و کارشناس گفت: عملکرد بنیاد سینمایی فارابی وقتی جامع بررسی بشود، میبینید که اتفاقا در دوره مدیریت چند سال اخیر، ما شاهد رقم خوردن فرایندهایی پرثمر در سینما بودیم . می دانید برخی از تهیهکنندگان سینمای ایران رغبتی به حمایت از برخی آثار سینمایی (مثل فیلماولیها که باید ریسک بیشتری برای تولید آثارشان بشود) نداشتند. خوشبختانه در دوره مدیریتی من، حمایت از فیلماولیها جزو اولویتهای بنیاد سینمایی فارابی بوده است که افتخارمان این است که در این دوره، نامهای مهمی در کارگردانی سینمای ایران مطرح شدند و فیلمهایشان را با حمایت بنیاد سینمایی فارابی، ساختند. نسل جدیدی از سینماگران زن به سینمای ایران معرفی شدند. طبیعی است که در سینمای ایران تهیهکنندگان به سراغ ساخت فیلم در برخی ژانرهای مهجور نمیروند و بخش خصوصی روی چنین آثاری سرمایهگذاری نمیکند اما ما در بنیاد سینمایی فارابی به تنوع ژانر نگاهی ویژه داشتیم. خوشحالم بگویم در حوزههای مختلف، از جمله در سینمای کودک و نوجوان، فیلمهای خانوادگی، فیلمهای اجتماعی، فیلمهای دفاعمقدس، برخی از سوژههای استراتژیک که خوشبختانه هم در اکران و هم در عرصه بینالملل موفق بودند، مجموع حمایتهای ما از سینمای ایران طی این سالها بوده است.
در دنیا هم عملکرد خیلی از نهادهای ملی سینما، شبیه فارابی است
تابش در پاسخ به موضوع طرح شده از سوی مدقق درباره «حیف شدن سرمایه مالی از برخی فیلمهایی که در فارابی تولید شده اما به فروش آنچنانی نرسیدهاند» گفت: توجه کنیم که فارابی نهادی ملی است و نگاهش به همه سینما است نه جزیی از آن، یکسری ردیفهای حمایتی ویژه فیلمسازان فیلماولی یا برخی ژانرهای مهجور وجود دارد که باید این ریسک در سینمای ایران صورت بگیرد و هزینه شود. البته باید این نکته را حتما بگویم که ما در ارزیابی موفقیت یک فیلم بعضی وقتها صرفا گیشه سینماها مدنظرمان است، در حالی که خیلی از همان فیلمها که اشاره میکنید، افتخاراتی در عرصه بینالملل داشتهاند یا ما توانستهایم کپیرایتشان را به شبکههای بینالمللی بفروشیم یا تهیهکنندگان، اثرشان را بازاریابی کردهاند... این که ضرورتا آن فیلم در سینمای ایران از اکران پرمخاطبی -که مخصوصا در چند سال اخیر از آن به عنوان معیار اصلی سنجش نام برده میشود- برخوردار نبوده، به نظر من این معیار، به تنهایی سنجش درستی نیست. هر چند این که ما به بازگشت اقتصادی فیلمها نگاه کنیم مهم است ولی نهادهای ملی سینما در دنیا هم عملکردی شبیه به بنیاد سینمایی فارابی دارند. بعضیها صرفا از فیلمهای هنری و تجربی حمایت میکنند، برخی حامی فیلمهای کودک و خانواده هستند و برخی دیگر، فیلمهای استراتژیک را مورد حمایت قرار میدهند، لذا صرفا معیار فروش در گیشه را برای عیارسنجی این نوع آثار قابلقبول نمیدانم.
* فارابی چگونه میتوانست بدون مشارکت در لهستان فیلم تهیه کند!؟
مدقق در این برنامه به این پرسش مطرح شده در رسانهها اشاره کرد که چرا در این سالها از «داریوش مهرجویی» یا زندهیاد «خسرو سینایی» برای ساخت فیلم حمایت نشد، که تابش در پاسخ گفت: جا دارد که درگذشت استاد ارزشمند سینمای ایران زندهیاد «خسرو سینایی» را تسلیت بگویم. آقای سینایی برخلاف آنچه شما میگویید، چهار سال پیش آخرین فیلم سینمایی خود (جزیره رنگین) را با مشارکت پنجاه درصدی بنیاد سینمایی فارابی ساختند که این فیلم از تم متفاوتی در آثار ایشان برخوردار بود. بعد از آن ما مذاکرات جدی با لهستانیها داشتیم، چند سفر توسط آقای سینایی و لهستانی ها انجام شد، لهستانی ها به تهران و انزلی و اصفهان آمدند، لوکیشنها را بازدید کردند، پیشنویس قرارداد آماده شد، درباره تغییرات فیلمنامه مذاکراتی شد، روی این که درصد مشارکت بنیاد سینمایی فارابی و درصد مشارکت لهستانیها چقدر باشد، بحث صورت گرفت و... حال برخی از دوستان ما در رسانهها مثلا میگویند فارابی باید تمام هزینه «قطار زمستانی» آخرین فیلمنامهای که ایشان قصد ساختش را داشت، تأمین میکرد! پرسش اساسی اینجاست: آیا لهستانیها نباید در تولید فیلمی که قرار است در لهستان ساخته شود و تولید مشترک بین ایران و لهستان است، مشارکت داشته باشند؟ آیا دولت لهستان اگر یک کمپانی لهستانی در تولید چنین فیلمی مشارکت نکند، اساسا اجازه تولید چنین فیلمی را میدهد؟ برخی از اظهارنظرها درباره تولید مشترک، شایسته نیست.
از داریوش مهرجویی دعوت به همکاری کردم
او در ادامه یادآور شد: چند سال پیش در منزل استادشادروان «عزتالله انتظامی» حضور داشتم و خدمت آقای مهرجویی رسیدم و خودم شخصا از ایشان دعوت به همکاری کردم. حتی ایشان آخرین فیلمنامه خود را به فارابی فرستادند و من گفتم که ما علاقهمندیم آن را بسازیم و در تولیدش مشارکت کنیم. ایشان هم به این همکاری ابراز علاقه کردند. اما بعد فیلمنامه دیگری را فرستادند که سال گذشته ما به فیلمنامه دوم، وام اختصاص دادیم و حتی برای دریافت وام به صندوق اعتباری هنر هم معرفی شد، اما تهیه کننده محترم فیلم صلاح دانست که آن وام را دریافت نکند.
مدقق در این بخش به این نکته اشاره کرد که گویا برای دریافت وام ۴۰۰ میلیونی، از سوی صندوق اعتباری هنر درخواست ارائه سند ملکی شده که به تهیهکننده اثر برخورده و... تابش در پاسخ گفت: این یک رویه طبیعی است و دوستان تهیهکننده شرایط اخذ وام را از قبل میدانند. از سال ۱۳۹۶ شیوه دریافت تسهیلات فارابی توسط تهیهکنندگان تغییر پیدا کرده و در سه سال گذشته هم، بالغ بر سی چهل پروژه سینمایی به همین شیوه وام دریافت کردهاند.
پرچمدار شفافسازی در حوزه سینما هستیم
مدقق در این بخش گفت: در همان دورههایی هم که شما اشاره میکنید، گزارشی از درآمد احتمالی فروش فیلمهای ایرانی به دست ما نرسیده است. همیشه این ادعا وجود دارد که آثاری فروخته شده اما هیچ صحبتی از این درآمدها در میان نیست!
تابش درباره این موضوع گفت: شاید یکی از اشکالات مربوط به پخشکنندگان بینالمللی همین باشد. آنها وقتی در آوردگاههای جهانی در بازارها و جشنوارهها حضور دارند، نفس حضورشان دیده میشود اما کمتر درباره ماحصل تلاششان بحث میشود. البته همه جای دنیا همین است و هیچ کمپانی پخش کننده خارجی فیلم نمیآید ریز درآمدهای خودش را عنوان کند.
او متذکر شد: اساسا شفافسازی سبب میشود که بحث و گفتگو بین کارشناسان، منتقدان و رسانهها به وجود بیاید و ما با وجود همه نقصها، کاستیها و فراز و فرودها، پرچمدار شفافسازی در حوزه سینما هستیم. شفافیت یک قانون فراگیر برای هم ارگانها و نهادها است و همین جا من از همکارانمان در سایر نهادها، در صدا و سیما ، حوزه هنری، اوج، کانون و... نهادهای مختلف فرهنگی، هنری، سینمایی دعوت میکنم بخشی از قراردادها هزینهها و حمایتیشان را شفافسازی و منتشر کنند و این تبدیل به یک عادت شود تا همه ما مسئولان فرهنگی، عملکردمان را در معرض تحلیل و نقد منتقدان قرار دهیم.
مدقق در این بخش گفت: به نظر میرسد به واسطه این شفافسازیها، صرفا مجموعهای از آمار و ارقام منتشر میشود اما خود این آمار و ارقام، پرسشهای بیشتری را در اذهان ایجاد میکند. چرا مثلا خزانهدار بنیاد فارابی قبل، یا همزمان یا بعد از انتشار فهرست شفافسازی نمیآید در یک نشست رسانهای حضور پیدا کند تا به صورت شفافتر درباره این آمار شفافشده توضیح بدهد؟
تابش گفت: حرف شما متین است. ما حالا و یکی دو سال بعد از انتشار این اطلاعات، میتوانیم الگوهای جدیدتری درنوع انتشار این آمار و عملکردها داشته باشیم و در این مورد من کاملا با شما موافق هستم. البته اتفاقا خزانهدار بنیاد سینمایی فارابی اخیرا طی یک مصاحبه تفصیلی، با یک نگاه دقیق و کارشناسانه مالی، عملکرد بنیاد را تشریح کرد و همچنین معاون بینالملل بنیاد، در گفتگویی دیگر، درباره روندها و رویههای حمایتی در عرصه بینالملل صحبت کرد. شفافسازی این فضا را به وجود میآورد و این که بخشی از برنامههای تلویزیونی یا ستون روزنامهها یا شبکههای اجتماعی به این موضوع میپردازند، خودش یک دستاورد است.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تصریح کرد: هر متخصصی وقتی به خارج از کشور میرود، خارج رفتنش حساسیتزا میشود! باید کارشناسان و منتقدان بیایند با نگاه تحلیلی و جامع، کل این عرصه فعالیت را بررسی کنند نه صرفا سفر ها را . نباید روی فقط یک بخش از گزارش شفافسازی دست گذاشت و از بقیه نکاتش غافل بود. یک سیاهه بلند از فعالیتهای فارابی هست اما دوستان ما فقط علاقه دارند روی آن وجه بینالمللی زوم و برجستهاش کنند در حالی که باید عملکرد همه بخشها در قضاوت با هم تحلیل شود و میزان اثربخشیشان در فرایندهای فرهنگی کشور مورد بررسی قرار گیرد.
مدقق در ادامه این مبحث، این پرسش را مطرح کرد که چرا وقتی یک نفر به خارج از کشور میرود، بنیاد سینمایی فارابی باید عوارض خروج او را پرداخت کند؟ که تابش گفت: عمده عزیزانی که به خارج از کشور اعزام میشوند، دعوتنامه رسمی از آن رویداد هنری دارند. مثلا یک کارگردان برجسته سینمای ایران برای حضور در هیات داوری یک جشنواره معتبر جهانی دعوت شده است. ما فقط یک کمک هزینه سفر به ایشان میدهیم که بندهای مختلفی را دربرمیگیرد اما کل هزینههای حضور او را طرف خارجی میدهد اما عدهای خیال میکنند که به این نوع حمایت باید عنوان «ریخت و پاش بنیاد سینمایی فارابی» را اطلاق کنند! در عین حال من تأکید میکنم که همین میزان هزینهای که ما داریم برای این هنرمند یا کارشناس پخش یا بازاریابان بینالمللی سینمای ایران انجام میدهیم، همه طبق مفاد آئیننامههای مصوب سازمان سینمایی کشور است.
آغاز «آشفتگی» و «صلحنامه» در آخرین آدینه مردادماه
در آخرین جمعه مردادماه، نمایشگاه گروهی نقاشی، حجم و عکس «آشفتگی» در گالری سایه و نمایشگاه گروهی حجم «صلح نامه» در گالری شلمان گشایش مییابند.روزهایی که در حال تجربه و گذران آنها هستیم، موسوم به روزهای کرونایی برای همه مردم است و بخش عمدهای از فعالیتها تحتتأثیر این شرایط قرار گرفته است، اهالی فرهنگ و هنر نیز از این قاعده مستثنی نیستند؛ این در حالی است که فعالیتهای هنری از جمله سینما، تئاتر، موسیقی و نمایش آثار تجسمی به صورت نیمه تعطیل برگزار میشوند.در این میان گالریهایی در پایتخت هستند که نمایشگاهها را با رعایت پروتکلهای بهداشتی یا به صورت آنلاین برگزار میکنند. در آخرین آدینه مردادماه ۹۹، ۱۵ نمایشگاه هنری در گالریهای تهران افتتاح میشوند که در ادامه تعدادی از آنها را بر میشمریم.
گالری شلمان
در این نمایشگاه، آثاری از معصومه ابراهیم نژاد، غزل احمدی، آرش ایمانی، نازنین جهانیان، پریوش قاسمی، زینب کوزلی، ندا ماپارزاده، زهرا محمدی، فاطمه محمدی و کیمیا نوریان به نمایش درمیآید.
گالری کاما
نمایشگاه انفرادی نقاشیهای پیروز پاینده با عنوان «حرف اول» از ۳۱ مردادماه به مدت ۱۰ روز درر گالری کاما واقع در خیابان پاسداران، خیابان گلستان دهم، پلاک ۴۴، ساختمان فرین، طبقه دوم افتتاح میشود.
گالری ویستا
«نقاشی پلاستیک» عنوان نمایشگاه انفرادی نقاشیهای راضیه اعرابی است که در آخرین جمعه مردادماه در گالری ویستا به نشانی خیابان مطهری، خیابان میرعماد، کوچه دوازدهم، پلاک ۱۱ گشایش مییابد و به مدت یک هفته ادامه دارد.
گالری طراحان آزاد
نمایشگاه آثار طراحی حامد صحیحی و فرشید ملکی از روز جمعه ۳۱ مردادماه در گالری طراحان آزاد واقع در خیابان ولیعصر (عج)، خیابان فتحی شقاقی، میدان سلماس، پلاک ۵ آغاز به کار میکند.
گالری سایه
نمایشگاه گروهی نقاشی، حجم و عکس «آشفتگی» با نمایش آثار ۱۷ هنرمند از آخرین جمعه مردادماه کار خود را در گالری سایه واقع در خیابان کریمخان، خیابان سنایی، خیابان سیزدهم، شماره ۲۱ آغاز میکند و تا ۱۲ شهریورماه ادامه خواهد داشت.
در این نمایشگاه آثاری از مهزیار ارجمندنیا، محمد اسدی، امیر اسکندری، مهرداد ایروانیان، بابک بهارستانی، محبوبه پرنیان، سارا رشیدی، افسون سوری، نوشین شریفات، آناهیتا فرشچی، الهام قربانی، هما منصوری، کوشا موسوی، سیامک نصر، پریا نمک شناس، کیومرث هارپا و بهنام ولدوند به نمایش در میآید.
گالری اُ
نمایشگاه گروهی نقاشی، حجم و عکس با عنوان «لعل» از روز جمعه ۳۱ مردادماه در گالری اُ واقع در خیابان سنایی، خیابان شاهین (خدری)، پلاک ۱۸، طبقه اول به مدت یک ماه گشایش مییابد.
گالری آرتیبیشن
نمایشگاه «آرشیو» مجموعهای شامل آثار چاپ، طراحی و نقاشی جمعه ۳۱ مرداد در گالری آرتیبیشن به نشانی خیابان شریعتی، پایینتر از حسینیه ارشاد، نرسیده به همت، گلنبی (غرب)، میدان احمدیروشن (کتابی)، خیابان ساسانیپور، خیابان قندی (دریا)، پلاک ۶ افتتاح میشود.
«آرشیو» عنوان مجموعهای از آثاری با سایز کوچک از نقاشیها، طراحیها و چاپهای دستی از اساتید بنام و هنرمندان نوظهور و آیندهدار است. در میان آثار این نمایشگاه اسامی هنرمندان پیشکسوتی چون علی اکبرصادقی، اردشیر محصص، هانیبال الخاص، رضا بانگیز، مهدی حسینی، کامبیز درمبخش، همایون سلیمی، عبدی اسبقی و… حضور دارند.
پانزده سال پس از وداع عاشورایی سراج؛
ای سوار سرگران کم کن شتاب
علیرضا سعیدی| چند ماه صبر میکنیم، صبر میکنیم، صبر میکنیم و تا وقتی حس و حالش چند روز مانده به آغاز به سراغمان میآید؛ فرقی هم نمیکند، چند سالهایم، کوچکیم یا بزرگیم؛ هرکسی به سهم خود مدهوش میشود از عطر دلانگیز «محرم».
انگار هر که باشی میتوانی در این دم و دستگاه پر از شکوه و جلال سهمی داشته باشی. حالا میخواهی سینهزن باشی، میخواهی آبدارچی باشی، میخواهی نوحهخوان باشی، میخواهی کفش جفت کن باشی، میخواهی خواننده باشی یا نوازنده؛ هر که باشی قدمت بر سر چشم است و عالمی میزبان حضورت در حریم حسین (ع) و یارانش (ع)، تو به جایی آمدهای که اگر بخواهی همانی میشود که باید… آنجا که فارغ از هر دروغ و خرافه و تحریف میتوانی آرام بگیری، آرام تر از آنچه فکرش را بکنی…
وصف کربلا، وصف محرم، وصف سیدالشهدا و آزادگی محض یارانش در نینوا در این چند کلمه نمیگنجد. آنچه اینجا بهانهای شد تا در ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و یاران فداکارش در حماسه عاشورا به آن بپردازیم، نگاهی گذرا و منتخب بر یادگارهای موسیقایی عرصه «هنر عاشورایی» است. تلاشی محض یادآوری تلاش هنرمندانی که طی سالهای گذشته پیرامون حماسه سیدالشهدا در صحرای نینوا دست به خلق آثاری ماندگار در قالب آلبوم، کنسرت یا تک قطعه زدند و توانستند در جان و دل مخاطبان و دوستداران امام حسین (ع) جایی برای خود دست و پا کنند.
در این مجال آنچه در این سلسله گزارش مورد توجه قرار گرفته و میگیرد، صرفاً مرور و یادآوری آثار برجسته حوزه موسیقی «عاشورایی» است که در سالهای دور و یا نزدیک تولید و در بازار موسیقی عرضه شدهاند. آثاری که طبیعتاً برخی از آنها از درجه کیفی ممتاز برخوردار بودهاند و شاید برخی دیگر با انتقاداتی هم در موعد انتشار به لحاظ موسیقایی و محتوایی مواجه بودهاند اما همه در یک وجه اشتراک دارند و آن ماندگاری در حافظه جمعی دلبستگان اباعبدالله (ع) است.
در اولین قسمت از سلسله گزارش «روایت مهر از نواهای عاشورایی» که طی ایام محرم و صفر پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، به معرفی آلبوم «وداع» بهعنوان یکی از معتبرترین و پرطرفدارترین آثار موسیقایی مرتبط با سوگواری حضرت سیدالشهدا پرداختهایم. آلبومی با صدای حسامالدین سراج که توسط مرکز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
این مجموعه موسیقایی ماندگار که یکی از تولیدات عاشورایی مهم حوزه موسیقی محسوب میشود، اولین بار سال ۱۳۸۴ توسط مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر شد. اثری که در همان ابتدای توزیع و عرضه با وجود محدودیت در نحوه فروش آثار موسیقایی که از اینترنت و ماجراهایی از این دست خبری نبود، بازهم با استقبال مخاطبان قرار گرفت و توانست به معنا و مفهوم مطلق کلمه، به یکی آثار شنیداری مهم حوزه موسیقی با موضوع سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) لقب بگیرد.
بهزاد فروهری نی، کوروش بابایی کمانچه، مجید اخشابی سنتور، جمال جهانشاه عود، مسعود حبیبی دف، ناصر رحیمی فلوت، محمدحسین پورمعین کلارینت، ارسلان کامکار ویولن و ویولا، مازیار ظهرالدینی و همایون رحیمیان ویولن، عماد نکویی ویولا، کریم قربانی ویولنسل، علیرضا خورشیدفر کنترباس، محمود منتظمصدیقی و کوروش بزرگپور ضربی و کوبهای نوازندگان این آلبوم موسیقی را تشکیل میدادند.
در این آلبوم که در ابتدا به شکل دو نوار کاست منتشر شد، اشعاری از «گنجینه اسرار» عمان سامانی از شاعران پرآوازهٔ آیینی در نیمهٔ دوم سدهٔ ۱۳ و اوایل سدهٔ ۱۴ هجری پیرامون عرفان عاشورا به چشم میخورد. آثاری که به دلیل غنای محتوایی و ارزشهای معنایی آن در حوزه فلسفه عاشورا به غنای موسیقایی آلبوم رنگ و بوی دیگری داد و موجب شد تا آهنگساز، خواننده و راوی اثر با وسواس بیشتری نسبت به ضبط و تولید آن اقدام کنند.
محمد میرزمانی از جمله آهنگسازان و رهبران ارکستر باسابقه و خوش نام موسیقی کشورمان است که طی سالهای اخیر چه بهعنوان رهبر ارکستر و چه به عنوان آهنگساز آثار متعددی را در حوزههای مختلف موسیقایی منتشر کرده است.
این هنرمند که آهنگسازی آلبوم «وداع» را به عهده داشته، چندی پیش درباره استقبال مخاطبان از این اثر موسیقایی ویژه ایام سوگواری حضرت امام حسین (ع) گفته بود: کمبود آثار موسیقایی با کیفیت در حوزه موسیقی محرم نکته حائز اهمیتی است که میتواند یکی از دلایل استقبال مخاطبان از آلبوم «وداع» باشد. البته مردم فارغ از این ماجرا آلبوم را هم دوست دارند. مسئله این است که در حوزه موسیقی آیینی و مذهبی، مخصوصاً درباره عاشورا و حوادث کربلا، بضاعتمان محدود است و آثار بسیار کمی منتشر کردهایم. از طرفی خود آلبوم «وداع» هم برای مردم جذاب است و زمانی این آلبوم نایاب بود. برای همین است که دوباره منتشر شده است.
وی افزود: آثار هنری هرکدام جایگاه خودشان را دارند. اینطور نیست که اثری منتشر شود و بتواند جای آثار قبلی را بگیرد. به نظر من ورود هیچ آلبومی در این زمینه نمیتواند لطمهای به آلبومهای قبلی بزند. اتفاقاً باعث رونق همدیگر میشوند. هر چقدر ما در این زمینه فعالتر باشیم، تأثیر بیشتری در زمینه موسیقایی خواهیم گذاشت. یعنی هرچقدر آثار هم موضوع و موازی منتشر شوند، میتوانند باعث تقویت همدیگر شوند.
حسامالدین سراج نیز پس از انتشار آلبوم «وداع» درباره عمان سامانی نوشته است: عمان سامانی یکی از بیبدیلترین مرثیه سرایان معاصر است. عمان در «لطافت و حماسه»، «صنایع شعر و مضامین عارفانه»، را چنان استوار و لطیف به هم آمیخته که کمتر اهل ذوق و نظری است که از شنیدن شعر او شگفت زده نشود. عمان حماسه شهادت و ایثار بزرگمرد عالم بشریت حضرت امام حسین علیه السلام را از افقی بسیار بلند و ملکوتی و منظری لطیف و شاعرانه چنان تصویر میکند که گویی روح ظریف و بلندش در جایجای آن حماسه عظیم حضور داشته و باطن امور را نظارهگر بوده است.
هرچند خود در فرازی از «گنجینه الاسرار» لب از گفتن فرو میبندد: «دیگر اینجا گفتگو را راه نیست / پرده افکندند و کس آگاه نیست»
عمان در «براعت استهلال» کتاب خود را معبری برای حقیقت و زیبایی میداند:
کیست این پنهان مرا در جان و تن
کز زبان من همی گوید سخن
اینکه گوید از لب من راز کیست
بنگرید این صاحب آواز کیست
کیست این گویا و شنوا در تنم
باورم یارب نباید کاین منم
و… لطافت و زیبایی و شور حماسه را رنگی از شعر زده تا مضامین عارفانه را به گوش مخاطب اهل ذوق و نظر برساند. بلند نظری و ابتکار وی در تبیین حماسه عاشورا بی نظیر است. افق بیکران زیبایی را چنان میگشاید که لذت مستی سُکر دیدار یار را در مذاق جان انسان مینشاند.
مجموعه «وداع» بر محور اشعار عمان سامانی از کتاب «گنجینه الاسرار» شکل گرفته که در کنار آن از شعر چند تن از شعرای معاصر نیز بهره جستهایم. امید که مقبول نظر حق باشند.
این خواننده در یکی از گفتگوهای رسانهای خود و در پاسخ به این پرسش که چرا محتوای آثاری از دسته آلبوم «وداع» دیگر در فضای موسیقی کشورمان منتشر نمیشود؟ توضیح داده بود: پاسخ به این پرسش ۲ بخش دارد که بخش اول آن به ذوق و نوآوری هنرمندان مربوط میشود که در این مورد هنرمندان شایسته موسیقی کشورمان همگی دارای این ذوق و نوآوری هستند اما بخش دوم به سرمایه گذاری بخشهای مختلف دولتی و خصوصی مربوط میشود که نهادهای مختلف دولتی و خصوصی باید در این زمینه پیش قدم باشند. تولید چنین کارهایی به طور حتم نیازمند بودجه است که باید از طریق نهادهای دولتی تامین شود. متاسفانه ما در شرایطی هستیم که عمده این سرمایهگذاریها به سمت موسیقی پاپ که من اصلاً با آن مخالفتی ندارم، گرایش پیدا کرده و باید راهحلی برای آن پیدا کرد.
«راز»، «آیینه عشق»، «باده الست»، «سرخیل مستان»، «وحدت عاشقان»، «غریب آشنا» با شعر غلامرضا کافی، «یک دل و یک یار»، «سر حق» اسامی قطعات آلبوم اول و «عاشق کشی»، «سازمستی»، «دستانسرا»، «شوخ شیرین»، «وداع»، «پریشانی»، «غریبه» با شعر غلامرضا کافی و «گریه خون» با شعر علیرضا قزوه و ابراهیم درویشی اسامی قطعات آلبوم دوم هستند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4341/20108/80025
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4341/20108/80026
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4341/20108/80027
|
عناوین این صفحه
- خوشحالی تابش از ورود فیلمسازان جوان به سینما
- آغاز «آشفتگی» و «صلحنامه» در آخرین آدینه مردادماه
- ای سوار سرگران کم کن شتاب