|
نسخهبرداری «فجر» از «ونیز» ممکن است؟
به نقل از روابط عمومی برنامه تلویزیونی «نقد سینما»، بیست و پنجمین قسمت از فصل جدید برنامه «نقد سینما» جمعه شب ۵ دیماه روی آنتن شبکه پنج رفت. در این قسمت از برنامه علاوه بر نقد و بررسی کارنامه داریوش مهرجویی از منظر «اندیشه و تفکر در سینما»، آخرین وضعیت معیشت سینماگران در سایه بحران کرونا مورد بررسی قرار گرفت.
در بخش نخست برنامه امیررضا مافی میزبان آرش خوشخو و پوریا ذوالفقاری بود تا با موضوع سینمای داریوش مهرجویی به گفتگو بپردازند.
خوشخو در آغاز بحث گفت: داریوش مهرجویی با موج نو بالا آمد. ابتدا با «گاو» و پس از آن «آقای هالو»، «پستچی» و «دایره مینا» که چهار فیلم مهم کارنامه مهرجویی در سالهای پیش از انقلاب محسوب میشوند. در دهه ۴۰ و ۵۰ جریان چپ بر سینما و ادبیات ما حاکم بود. فیلمهای مهرجویی هم در همین زمینه تعریف میشود. در این میان فیلم «گاو» بسیار مهم است. فیلمی که همراه با «قیصر» سینمای ایران را وارد فضای تازهای کردند.
وی افزود: تا پیش از انقلاب کارنامه داریوش مهرجویی بهطور کلی تحتالشعاع کارنامه مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی قرار داشت و شکوفایی اصلی او در سالهای پس از انقلاب بود. دوره طلایی فیلمسازی او هم از سال ۶۵ تا حدود سال ۸۲ است. دوره بسیار خاص و پر از خلاقیتی است. همین دوره باعث شد مهرجویی در نظرسنجی مجله فیلم با اختلاف زیاد بهعنوان بهترین فیلمساز تاریخ سینمای ایران معرفی شود.
این منتقد ادامه داد: ماجرای پارادوکسیکالی که برای مهرجویی پیش آمده این است که از سال ۸۸ به بعد ما فیلم خوبی از مهرجویی ندیدهایم و وقتی برای جوانترها درباره کارنامه مهرجویی صحبت میکنیم، با یک نوع ناباوری به ما نگاه میکنند و میپرسند واقعا مهرجویی بهترین فیلمساز سینمای ایران است؟ این همان بحثی است که باید درباره آن بیشتر صحبت کنیم.
پوریا ذوالفقاری هم در آغاز مباحث خود گفت: وقتی ما صحبت از سینمای اندیشه میکنیم، باید توجه داشته باشیم داریوش مهرجویی یک ویژگی دارد که در میان دیگر فیلمسازان ما بسیار کمیاب است و آن اینکه از اساس یک آدم فرهنگی است. به این معنا که همانقدر که آدم سرصحنه است، آدم پشت میز و اهل خواندن هم هست. او حتی در دوران بیکاری در سینما، نمایشگاه نقاشی برگزار میکند، رمان مینویسد. کاری ندارم با چه کیفیتی این کارها را میکند اما مهم این است که او میل به عرضه کار فرهنگی دارد و با تفریحات فرهنگی خود را سرگرم میکند.
خوشخو در این بخش به تأثیرگذاری رفاقت با داریوش شایگان بر روحیات فرهنگی داریوش مهرجویی اشاره کرد و گفت: رد پای نگاه شایگان به غرب را در فیلمهای مهرجویی در سالهای پس از انقلاب میتوان به وضوح دید. این ماجرا در بخش دیگر فیلمسازان جریان روشنفکری ما مانند ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی کمتر دیده میشود.ذوالفقاری: شخصیتهای سینمای مهرجویی اسیر یک شرایط بیمارگونه هستند و به شکل خودآزارانهای دلشان میخواهد این شرایط ادامه داشته باشد. این ویژگی در تمام کارهای او وجود دارد
ذوالفقاری هم تأکید کرد: داریوش مهرجویی سرصحنه کارگردان باهوش و پشت میز بسیار فعال و اهل مطالعه است. سوای از این ویژگیها اما مهمترین ویژگی او که در فیلمهایش هم نمود دارد پرشور بودنی است که گاهی به شیدایی هم پهلو میزند. او به نسبت همنسلانش اتفاقا کمتر هم اهل غر زدن بوده است. او از دهه ۴۰ تا اواخر دهه ۸۰ فیلمهای بسیار خوبی ساخته که مورد توافق عموم است، اینکه فیلمسازی چهار دهه بتواند اینچنین در اوج باشد، در سینمای ما نادر است.
وی افزود: نکته دیگر این است که برخلاف مسعود کیمیایی که چنین توافقی تقریبا درباره او نیز وجود دارد، این است که مهرجویی ژانرهای متنوعی را کار کرده است. در مجله فیلم که بودیم، میخواستیم پرونده «اقتباس» کار کنیم، میگفتیم بهترین گزینه مهرجویی است. میخواستیم سراغ سینمای «کمدی» برویم، میدیدیم بهترین گزینه مهرجویی است. صحبت از «فیلم فلسفی» میشد، میدیدم بازهم جدیترین فیلمسازی که این پروژه را دنبال کرده مهرجویی است.
ذوالفقاری در ادامه به جنس فیلمسازی مهرجویی پرداخت و گفت: شخصیتهای سینمای مهرجویی اسیر یک شرایط بیمارگونه هستند و به شکل خودآزارانهای دلشان میخواهد این شرایط ادامه داشته باشد. این ویژگی در تمام کارهای او وجود دارد.
در ادامه امیر مافی گفت: در سینمای مهرجویی ژانرهای متنوعی را میبینیم اما در همه این آثار ما رگههایی از جهانبینی منحصر به فرد داریوش مهرجویی را میبینیم و به این معنا او فیلمسازی مولف است. یعنی در «اجارهنشینها» و «هامون» شما شاهد اشتراکات فلسفی هستید. مهرجویی دانشآموخته فلسفه و اوج این نگاه در «هامون» است. در سینمای مهرجویی ما با کارگردان مولف و اندیشهورزی مواجهیم که در هر ژانری که فیلم ساخته، پشتوانه اندیشه در آن وجود داشته است.
ذوالفقاری در ادامه با اشاره به تعاریفی که میتوان از «سینمای اندیشه» داشت، گفت: داریوش مهرجویی توانایی بسیاری داشته است در خلق شخصیتهایی که ما تا سالها درباره آنها صحبت کنیم تا بدانیم انگیزهشان چه بوده است. واقعا مشکل هامون چه بود؟ این شکل از اندیشمند بودن فیلم، بسیار ارزشمند است. از این منظر در فیلمسازان نسل بعد، فیلمسازی مانند اصغر فرهادی، اگرچه از نظر زمانی جلوتر است اما به اندازه مهرجویی مدرن نیست. فرهادی یک ویژگی برای کاراکترش ارائه میکند تا در جایی از فیلم استفاده کند، مهرجویی اما کار سختتری میکند، ما در مرحله کشف شخصیتها و انگیزهشان باقی میمانیم و به همین دلیل تا امروز میتوانیم درباره سینمایی مهرجویی حرف بزنیم.
خوشخو در ادامه اضافه کرد: اتفاقا مهرجویی خیلی هم سخت درباره فیلمهایش صحبت میکند. ترجیح میدهد حرفهایی که فیلم میخواهد بزند را دیگران بگویند. خیلی درباره فیلمهایش بسته صحبت میکند.
این منتقد در ادامه با اشاره به بهترین فیلمهای کارنامه مهرجویی گفت: نکته مهم این است که «هامون» ۳۱ سال پیش ساخته شده است اما همین امروز آن را اکران کنید، انگار همین پریروز ساخته شده است. آنقدر ریتم خوبی دارد، آنقدر فیلم نویی و آنقدر حرفهایش هنوز هم جواب میدهد که میتوان آن را دید. این مهمترین امتیاز فیلمهای مهرجویی است. فیلمهایی که هنوز جوابگو هستند، هنوز قابل تحلیلاند و مهمتر از همه اینکه هنوز سرگرمکننده هستند.
ذوالفقاری بیان کرد: داریوش مهرجویی بعد از توقیف «دایره مینا» قریب به ۹ سال فیلمی نمیسازد. بعد از این دوره وقتی بازمیگردد، «اجارهنشینها» را میسازد. اگر او بود و در آن مقطع هم فیلم میساخت شاید چندین فیلم خوب دیگر در سینمای ایران داشتیم.
خوشخو و ذوالفقاری در ادامه نکاتی را درباره فیلم «لیلا» بهعنوان بهترین فیلم داریوش مهرجویی مطرح کردند.
آرش خوشخو در پایانبندی بحث خود یادآور شد: داریوش مهرجویی پس از «مهمان مامان» سیر نزولی آثار خود را آغاز کرد و فیلمهایش برای کسانی که دوستدار سینمای او بودند هم دیگر قانعکننده نبوده، این ضعف بزرگ سینمای متأخر داریوش مهرجویی است. دلمان میخواهد مهرجویی بار دیگر کارهای خوب خود را بسازد. منتظریم «لامینور» را ببینیم و فیلم خوبی از کار درآمده باشد.
میزخبر؛ آخرین اخبار درباره جشنواره سیونهم فیلم فجر
در ادامه برنامه علیرضا مرادی میزبان مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی و جشنواره سیونهم فیلم فجر بود تا درباره جزییات این رویداد به گفتگو بپردازند.
مسعود نجفی در این گفتگو به تشریح مدلهای سهگانه در نظر گرفته شده برای برگزاری جشنواره پیش رو پرداخت و درباره الگوبرداری از جشنواره ونیز برای برگزاری جشنواره فجر در شرایط کرونایی گفت: خیلی از نکاتی را که در جشنواره ونیز رعایت شد، ما میتوانیم الگو قرار دهیم. تعداد نمایشها در ونیز که به دلیل کاهش ظرفیت سالنها، تعداد دفعات آن بیشتر شده بود. مثل فیلم مجید مجیدی که ۲۰ اکران در جشنواره ونیز داشت. این میتواند برای ما هم یک الگو باشد.
وی ادامه داد: کلیه موارد و اقلام کاغذی از بلیت گرفته تا برنامه و سایر موارد چاپی بهطور کامل در ونیز حذف شده بود و این هم برای ما قابل الگوبرداری است، کمااینکه در ۲ سال گذشته فجر مواردی مانند بولتن روزانه حذف شده بود. تستهای روزانه و سختگیریها برای ورود و خروج افراد هم در فجر قابل اجرا و کیت تشخیص سریع هم قابل استفاده است و حداقل میتوانیم برای سینمای رسانه از آن استفاده کنیم.
نجفی در ادامه تعداد فیلمهای قابل اکران در جشنواره در صورت فراهم شدن شرایط را زیر ۲۰ فیلم تخمین زد.
مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر در ادامه درباره آخرین اخبار مرتبط با آمار فیلمهای متقاضی هم گفت: تاکنون ۵۲ فیلم متقاضی حضور در جشنواره شدهاند که پیشبینی میشود این عدد به ۶۵ فیلم برسد.
معیشت سینماگران در بحران کرونا
امیررضا مافی در بخش بعدی «نقد سینما» با سیدغلامرضا موسوی تهیهکننده سینما درباره وضعیت معیشت سینماگران در بحران کرونا بهگفتگو پرداخت.
موسوی صحبتهای خود را با «خبر خوب» آغاز کرد و گفت: بنا به گفته وزیر ارشاد، بیمه بیکاری برای هنرمندان در هیأت وزیران تصویب شده است. بد نیست بدانید این بیمه در برنامه چهارم پیشبینی شده بود، اما طی ۵ سال اجرایی نشد. در برنامه پنجم پیشبینی شد، بازهم اجرایی نشد. بالاخره به واسطه کرونا این اتفاق افتاد. اگر زودتر این مصوبه اجرایی شده بود، ما امروز مصیبتی برای معیشت هنرمندان نداشتیم.غلامرضا موسوی: کل پولی که «خانه سینما» از ارشاد برای همه امورش میگیرد ۵ یا ۶ میلیارد تومان است که به جایی نمیرسد. وزارت ارشاد هم پولی ندارد. در این زمینه سازمان برنامه و بودجه و دولت باید تصمیمگیری کند
وی افزود: صندوق اعتباری هنر امروز ۷۰ هزار عضو دارد. اکثر این هنرمندان هم به جهت سعهصدر و منشی که دارند، دست تکدی برای کمک دراز نمیکنند. بسیاری با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند. گلایه ما در این زمینه هم به وزیر ارشاد و معاونت سینمایی برنمیگردد. بابت همین بیمه بیکاری هم از وزیر ارشاد ممنونم. اشکالی که در سیستم وجود دارد و برخی دوستان از آن مطلع نیستند این است که هر بودجه ردیف و اسم دارد. جابهجایی این بودجهها دست مدیر نیست. به همین دلیل همکاران من امسال با مصیب عظیمی مواجه شدهاند.
موسوی با اشاره به اعضای خانه سینما عنوان کرد: از میان این اعضا در بهترین حالت، یک سوم افراد بینیاز هستند اما دو سوم دیگر نیاز به حمایت دارند و درگیر مشکلات معیشتی هستند. خانه سینما برای این دو سوم که چیزی در حدود سه هزار و پانصد نفر هستند، قاعدتا باید ماهانه ۳ تا ۴ میلیون تومان بدهد تا بتوانند زندگی ساده و حداقلی داشته باشند. این در حالی است که خانه سینما اساسا درآمدی ندارد. کل پولی که «خانه سینما» از ارشاد برای همه امورش میگیرد ۵ یا ۶ میلیارد تومان است که به جایی نمیرسد. وزارت ارشاد هم پولی ندارد. در این زمینه سازمان برنامه و بودجه و دولت باید تصمیمگیری کند.
این تهیهکننده سینما افزود: چند وقت پیش خانه سینما اطلاعیهای داد که کارها را باید تعطیل کنید. من از موضع شخصی نسبت به این اطلاعیه اعتراض کردم چون همه بچههای از کار بیکار میشوند. همین امروز در هر پروژه ۱۲۰ تا ۱۳۰ نفر حقوق میگیرند. اینها باید کاری داشته باشند تا از خانوادهشان خجالت نکشند.
وی افزود: همکارانم در اتحادیه تهیهکنندگان، فرصتی از رئیس سازمان برنامه و بوجه خواسته بودند تا بخشی از این دغدغهها را مطرح کنند. چون میدانستند چه مباحثی میخواهیم طرح کنیم، علاقهای به این دیدار نداشتند. آن هم آدمهایی که همواره سعی دارند با همکاران بنده عکس یادگاری زیاد بگیرند و احتمالا چهار روز دیگر برای انتخابات سراغ ما میآیند!
موسوی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: یکی از کارهای خوبی که آقای دکتر انتظامی انجام دادند این بود که همان اسفندماه سال گذشته کارگروهی تشکیل دادند که در وزارتخانههای دیگر نشنیدم چنین کاری کرده باشند. در این کارگروه هم مدیرعامل خانه سینما حضور دارد، هم مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، کارهای بسیار خوبی در این کارگروه صورت گرفت.
وی افزود: اگر سینماها باز شود، طبیعتا تعداد بالای فیلمها به سینمادارها کمک خواهد کرد. باید برنامهریزیای صورت بگیرد که در آن زمان تهیهکنندهها متضرر نشوند. این اتفاق باعث میشود تنها تهیهکنندگان خواب پول داشته باشند.
موسوی درباره برگزاری جشنواره سیونهم فیلم فجر با تأکید بر موافقت خود با برگزاری این رویداد گفت: اگر ۴۰، ۵۰ فیلمی که آماده عرضه در جشنواره امسال هستند، بمانند برای سال آینده، با تراکم ۱۷۰ تا ۱۸۰ فیلم برای دوره بعد مواجه میشویم. مضاف بر این جشنواره فجر یک جشنواره ملی که هم برای مردم مهم است و هم برای هنرمندان. چرا باید به هنرمندانی که در این شرایط زحمت کشیدند و فیلم ساختهاند بگوییم جشنوارهای برگزار نمیشود؟ با برگزاری جشنواره در این شرایط موافقم.
آموزش فیلمسازی با بهروز افخمی
بخش پایانی برنامه «نقدسینما» شب گذشته میز آموزش فیلمسازی بهروز افخمی بود که در گفتگو با امیر مافی و در ادامه مباحث مرتبط با فیلمنامهنویسی نکاتی را در این حوزه مطرح کرد.
وی در ادامه نکات خود درباره ۲ فیلم «پدرخوانده» و «پالپ فیکشن» بر اهمیت «تجربه کردن امری که پیشتر از آن بیاطلاع بودهایم» در هر ۲ فیلمنامه تأکید کرد.
افخمی ادامه داد: جملهای منسوب به حضرت علی(ع) است که گویا از ضربالمثلهای عربی بوده است که «تجربه از علم بالاتر است». داستانپردازی در هر شکلش چه مکتوب و چه در قالب فیلم، همین کار را میکند؛ ما را وادار به تجربه میکند. کمااینکه هیچکاک میگوید قضیه مانند شهربازی است. شما پول میدهید و سوار ابزارهایی میشود که وضعیت خطر، تصادف و غیره را تجربه کنید، اما به خودتان لطمهای نخورد. یعنی اگر بدانید به شما صدمه نمیخورد، دوست دارید همه اینها را تجربه کنید. وقتی ما فیلم حادثهای میبینیم، داریم وضعیت آدمهایی را که درگیر سیل، زلزله و یا جنگ شدهاند تجربه میکنیم، بدون آنکه به خودمان صدمه بخورد.
وی افزود: فیلمسازی و داستانپردازی این است که مخاطب را به تجربهای دعوت کنید. البته فیلمسازی فانتزی هم داریم که تجربه خیالی به مخاطب میدهد. هیچ مانعی هم نیست که فیلمهایی کاملا فانتزی بسازیم. اما تعداد زیادی از مخاطب را از دست میدهید. فانتزی در داستاننویسی مانند گوشهای در شهر بازی است که موتورسواری روی دیوار میچرخد. عدهای وارد شهر بازی میشوند اما هیچ گاه سراغ آن موتورسوار نمیروند، عدهای اما فقط بلیت میخرند که سراغ آن موتورسوار بروند.
افخمی در ادامه گفت: این یک قاعده عقلی است؛ هرکس از شما بشنود که داستانی دارید که خودتان بهخاطرش تاوان دادهاید و میخواهید آن را برای دیگران تعریف کنید، پای حرفتان مینشیند. اما اگر بهکسی بگوییم میخواهم تو را نصیحت کنم، یا عقایدم را برایت بگویم، قاعدتا نمیتوانید برای چنین چیزهایی از کسی پولی بگیرد. حتی شاید مجبور شوید پولی هم بدهید تا پای حرفتان بنشینند.
صحبت درباره تفاوت فیلم واقعگرا و فانتزی، بخش بعدی این گفتگو را به خود اختصاص داد. افخمی در این بخش تأکید کرد: فیلم «پالپ فیکشن» یک فیلم کاملا واقعگرا اما مملو از فانتزی و تخیل برآمده از مصرف مواد مخدر است. انگار بسیاری از شخصیتها در دنیای خیالی و هپروتی سیر میکنند.
افخمی در ادامه به آنالیز یکی از سکانسهای اصلی فیلم «پالپ فیکشن» پرداخت.
برنامه «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری جمعهشبها ساعت ۲۲ از شبکه پنج سیما پخش میشود.
حذف هیات انتخاب از «فیلم فجر» را به فال نیک بگیریم
روح الله حسینی مدیرکل دفتر جشنوارهها و همکاریهای بینالملل سازمان سینمایی درباره برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر گفت: معتقدم برگزار نشدن جشنواره فیلم فجر چندان کمکی برای حل مسائل حوزه فرهنگ نمیکرد، در خبرها خواندهام، در فرانسه که مهد فرهنگ، سینماها و جشنوارهها است، اهالی فرهنگ معترض هستند که همه جا صفهای طولانی آدمها را میبینیم که شامل مکانهای مختلف میشود و تنها سینما و تئاتر است که در شرایط کرونایی تعطیل شده است.
وی تاکید کرد: در واقع این فرهنگ است که در دوره کرونا قربانی شده و آسیب دیده است.
حسینی ادامه داد: به همین دلیل برگزار نشدن جشنواره فیلم فجر را راه حل مناسبی در شرایط فعلی نمیدانم، اما اینکه جشنواره چگونه برگزار میشود، مسألهای است که در شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر ابعاد مختلف آن در دست بررسی است.
وی در پاسخ به اینکه فیلمها در این دوره توسط هیأت انتخاب، انتخاب نمیشوند و مستقیم به داوری میروند، چه مشکلاتی را میتواند به همراه داشته باشد، نیز توضیح داد: معمولاً هیأت انتخاب با ملاحظات تشکیل شده و فیلمها را انتخاب میکند، معتقدم اگر یک سال این فرصت فراهم شده که آن ممیزی خاص اعمال نشود، باید این اتفاق را به فال نیک گرفت.
مدیرکل دفتر جشنوارهها و همکاریهای بینالملل سازمان سینمایی بیان کرد: بسیاری از فیلمسازان فکر میکردند در منظومه جشنواره جایی ندارند، اما حالا فرصتی پیدا کردهاند که آثارشان داوری شود، من این مدل از برگزاری جشنواره فیلم فجر را میپسندم، در واقع این فرصتی برای کسانی است که خود را محق میدانستند که در جشنواره حضور داشته باشند و امسال کسی نیست که بخواهد آنها را حذف کند.
وی ادامه داد: اگر شخصاً قرار بود برای برگزاری جشنواره تصمیم بگیرم حتماً این روند را در دورههای بعدی نیز ادامه میدادم، در واقع با چنین شرایطی که فیلمسازان با این سختیها و هزینهها فیلم میسازند، حق دارند که فیلمهایشان در جشنواره فیلم فجر داوری شود. حال اینکه در داوری چه ملاحظات و معیارهایی در نظر گرفته میشود، هنوز مشخص نیست.
این مدیر سینمایی تاکید کرد: معتقدم باید از فرصتهای این دوران استفاده شود تا اتفاقات خوبی رخ دهد.
حسینی در پایان و در جواب این سوال که جشنواره فیلم فجر با مخاطبان خود معنا پیدا میکند، امسال با حذف مخاطب چه اتفاقی رخ میدهد؟ توضیح داد: این مساله نکته مهمی است، به دلیل همین نکته است که همیشه بین جشن و جشنواره آونگ وار حرکت میکردیم، جشن یعنی حضور مردم، بدون مخاطب عام جشنواره و جشن معنا ندارد، متأسفانه کرونا دست همه را بسته است، به همین دلیل ممکن است جشنواره بدون مخاطب آسیب جدی ببیند، اما اگر بخواهیم تنور جشنواره فیلم فجر گرم باشد و روشن بماند، شاید چارهای جز برگزاری آن به این صورت نداشته باشیم. البته جشنواره «سینماحقیقت» محک خوبی برای چگونگی برگزاری جشنواره بود و میتوان با امیدواری بیشتری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر را برگزار کرد.
اخبار
موتمن: سه سال فیلم نساختم تا دوباره «پوپک و مش ماشالله» نسازم
فرزاد موتمن کارگردان سینما، در برنامه «خارج از کادر» که جمعه شب چهارم دی ماه از شبکه آیفیلم پخش شد، علت گرایشش به سینما را موقعیت شغلی پدرش عنوان کرد و گفت: چون پدرم پزشک شرکت نفت بود برای ماموریت به شهرهای مختلف جنوب کشور میرفت و به همین دلیل، در بچگی دوستان زیادی نداشتم چون همین که میخواستم در مدرسهای جا بیفتم باید جابهجا میشدیم و به این ترتیب من به سینما نزدیک شدم و از شش یا هفت سالگی مرتب فیلم میدیدم.
موتمن ادامه داد: در حدود دوازده سالگی در زنگهایی که موضوع انشا آزاد بود، نقد فیلم مینوشتم و سر کلاس برای معلممان که نوشتههایم را نمیفهمید، میخواندم. کودک تنهایی بودم و هنوز هم منزوی هستم، فقط زمانی که فیلم میسازم دورم شلوغ است و الا معمولاً بسیار تنهایم.
وی با اشاره به تماشای فیلم «دیدار» برنهارد ویکی در هشتسالگی با مادرش گفت: مادرم سینما دوست داشت و مرا به سینما میبرد. اینگرید برگمن بازیگر مورد علاقه مادرم بود. یادم هست، سر فیلم «دیدار»، از صحنهای که برگمن همه شهر را اجیر میکند که آنتونی کویین را بکشند، توی سالن سینما گریه کردم.
مؤتمن با اشاره به ادامه تحصیل در این حوزه بیان کرد: پدرم خیلی دوست داشت من پزشک بشوم اما من میخواستم فیلمساز بشوم و بالاخره مرا برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک به آمریکا فرستادند ولی من آنجا سینما خواندم. وقتی که انقلاب شد نتوانستم آنجا بمانم. در فیلمهای خبری که از تلویزیون پخش میشد، مردم را که میدیدم توی خیابان شعار مرگ بر شاه میدهند و من که دل خوشی از رژیم شاه نداشتم، برگشتم.
با مفهوم سینمای مستند مشکل دارم
سازنده «مجموعه مستند کودکان سرزمین ایران»، با اشاره به اینکه حدود ۴۰ مستند ساخته است عنوان کرد: با وجود اینکه درآمد خوبی از ساخت مستند داشتم و لذت زیادی از ایرانگردی و شناختن ایران بردم، چندان فیلم مستند دوست نداشتم و اصلاً با مفهومش مشکل دارم زیرا معمولاً سینمای مستند میخواهد بگوید دارد واقعیت را نشان میدهد؛ اما بهنظرم هرجا که دوربین میگذاری، واقعیت را تحریف میکنی، برای اینکه همه دنیا را حذف میکنی و چیزی را به ما نشان میدهی که فکر میکنی آن واقعیت است!
مؤتمن همسرش را نیروی محرکه ساخت فیلم داستانی دانست و گفت: عجلهای برای ساخت فیلم سینمایی نداشتم و از مستندسازی لذت میبردم. هنوز اعتمادبهنفسش را نداشتم و با این فیلمهای کوچک خودم را راضی میکردم. همسرم که دانشجوی سینما و منشی صحنه بود، یک بار گفت دیگر چهل سالت شده و عشق واقعیات فیلم سینمایی است. پس یا الان میسازی یا دیگر بهش فکر نکن. من یک سال کار نکردم و خودم را آماده کردم برای اولین فیلم سینمایی.
کارگردان فیلم «هفت پرده» درباره اولین تجربهاش در ساخت فیلم سینمایی گفت: سعید عقیقی را با نوشتههایش به عنوان منتقد و تئوریسین فیلم میشناختم و نوشتههایش را دوست داشتم. قراری گذاشتیم توی خانه سینما و من از او خواستم برای فیلمنامه اولین فیلم سینماییام، کمکم کند و نتیجه شد فیلمنامه «هفت پرده». فیلمی که اکشن شروع میشد اما میزد به جاده خاکی و یک ساعت مکالمه میدیدیم و احتمالاً سردترین فیلم سینمای تاریخ ایران است ولی آن را با عشق ساختم.
«شبهای روشن» یک باره در جشنواره فجر محبوب شد
مؤتمن که «شبهای روشن» را بهعنوان دومین کار بلند سینماییاش در کارنامه دارد، با بیان اینکه بهدلیل بازخوردهای منفی که در اکران اولیه از سوی منتقدان و مسئولان سینمایی دریافت کردیم، هیچ امیدی نداشتیم این فیلم محبوب شود، ابراز کرد: این فیلم جزو استثناهای سینمای ایران است از این نظر که مردم کشفش کردند و در جشنواره فیلم فجر یکباره محبوب شد. روز اول جشنواره حاضر نشدم بروم فیلم را ببینم چون احساس کردم مردم وسط فیلم بلند میشوند و به من برخواهد خورد. ساعت ۱۰ صبح در سینما سپیده نمایش داشتیم. ساعت یک بعدازظهر یکی از دانشجوهایم تلفن کرد و گفت همه در سکوت فیلم را دیدهاند و کسی بیرون نرفته است و وقتی فیلم تمام شد بعضیها اشک توی چشمشان بوده است.
کارگردان «باجخور»، این فیلم را به شکلات تلخ تشبیه کرد و افزود: سعی کردیم که فیلمنامه به یک نوار نزدیک بشود، چون رگ و ریشه نواری داشت. فکر میکنم هنوز هم تنها فیلمی است که این حالوهوا را دارد؛ یعنی مثل شکلات تلخ است که هم دوستش داری هم تلخ است.
مؤتمن درباره فیلم «جعبه موسیقی» با بیان اینکه در برنامهام نبود که چنین فیلمی بسازم، گفت: بعد از «باجخور» سه سال نتوانستم فیلم بسازم و انگار بایکوت شده بودم. تا اینکه «جعبه موسیقی» را به من دادند که مایههای مذهبی داشت. من فیلمسازی هستم که دوست دارم تجربه کنم، ژانرهای مختلف کار کنم و یک درام فانتزی ماورایی هم میتوانست برایم جذاب باشد. مسعود فراستی خیلی در این مرحله به ما کمک کرد و روی فیلمنامه کار کرد و صحنه مرگ پدربزرگ را او نوشت.
نمیخواستم فیلمی مثل «پوپک و مش ماشاالله» را دوباره بسازماین کارگردان «صداها» را مهمترین فیلمش عنوان کرد و درباره ایده ساختش توضیح داد: ایده این بود که قتلی اتفاق بیفتد و ما قتل را نبینیم و فقط صدا بشنویم. من به آخرین پلان این فیلم افتخار میکنم و این بهترین پلانی است که به عمرم ساختم؛ جایی که رویا نونهالی متوجه میشود تلفنی که به شوهرش شده از طرف شوهر سابقش است، از قاب خارج میشود و ما فقط صدای پا را میشنویم که میرود بالا، میتوانیم حدس بزنیم که لباسش را میپوشد و به سرعت از خانه خارج میشود و در خانه بسته میشود و فقط دو فنجان چای نخورده و دو تکه کیک نخورده میبینیم که تنها چیزی است که از یک ازدواج باقی میماند. کارگردان فیلم «پوپک و مشماشالله» با بیان اینکه این فیلم را برای گیشه و فروش ساختم، گفت: وقتی منیژه حکمت به من پیشنهاد داد که «پوپک و مش ماشاالله» را بسازم، بدون خواندن فیلمنامه قرارداد بستم و بهشان گفتم قرارداد ببندید این فیلم میفروشد. یادم هست که بعضی از دوستانم، وقتی پوپک فروخت، گفته بودند مؤتمن دیگر فقط اینجوری میسازد و برنمیگردد طرف فیلمهای خودش.
مؤتمن در پایان گفت: بعد از پوپک سه سال فیلم نساختم به قیمت اینکه نمیخواستم چنین چیزی را دوباره بسازم و فکر میکنم با یکی از تجربیترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران یعنی «سایه روشن» برگشتم فیلمی که دیده نشد اما برای خودم خیلی فیلم باارزشی بود.
«خارج از کادر» بهکارگردانی ایمان احمدی، جمعهشبها ساعت ۲۳:۳۰ روانه آنتن میشود. بازپخش این برنامه نیز در ساعت ۰۷:۳۰ شنبهها است.
«از قمر تا قمر» در انتظار اجرا
محسن حسینی طراح، بازیگر و کارگردان تئاتر درباره فعالیتهایش در شرایط کرونا به گفت: در چندماهی که مجبور به خانهنشینی شدهام هنر دهه ۴۰ و ۵۰ ایران نظرم را به خودش جلب کرد و پژوهشی ۵۰۰-۶۰۰ صفحهای درباره جنبشهای هنری این ۲ دهه و اتفاقاتی که در آن دوران در فضای تئاتر، موسیقی، سینما، شعر و کلاً هنر ایران رخ داده انجام دادهام.
وی ادامه داد: در این پژوهش رخدادهای دهه ۴۰ و ۵۰ را به لحاظ فرهنگی بررسی کردهام. همچنین از دیگر کارهایی که در این دوران انجام میدهم ترجمه کتابهای مختلف است. سال قبل رمان «نامههایی از جنگ» نوشته هاینریش بل را برای نشر نگاه ترجمه کردم که هنوز به بازار نیامده است. کتاب دیگری هم از زبان آلمانی در دست ترجمه دارم که این روزها مراحل ویراستاری و بازنویسی نهایی را پشت سر میگذارد. این کتاب «خوابها و رویاها» نام دارد و اثر فرانتس کافکا است که قرار است نشر کتاب پارسه آن را منتشر کند. متاسفانه این روزها دیگر انتشار آثار پژوهشی طرفدار ندارد و زمانی که کتابها تنها در ۳۰۰ نسخه منتشر میشوند ناشران هم ترجیحشان این است که رمان و داستان و نمایشنامه منتشر کنند تا آثار پژوهشی. کارگردان نمایش «جنگنامه غلامان» درباره دیگر فعالیتهایش نیز توضیح داد: قرار بود موزه هنرهای معاصر برای بازگشایی مجدد خود در پاییز برنامههایی تدارک ببیند که از من نیز برای اجرای پرفورمنسی دعوت به عمل آوردند. از همین رو به پیشنهاد رییس موزه هنرهای معاصر و روابط عمومی مجموعه پرفورمنسی به نام «خانه زرد، اتاق آبی» را طراحی کردم. این پروژه قرار بود به مدت ۲ هفته و با حضور پرفورمرهای جوان زیادی اجرا شود. عنوان پروژه هم بر گرفته از نامهها و آثار ونگوگ (خانه زرد) و اشعار و نقاشیهای سهراب سپهری (اتاق آبی) بود. متاسفانه به دلیل بحران کرونا بازگشایی موزه هنرهای معاصر به تعویق افتاد و این پروژه نیز فعلاً مسکوت مانده است.وی در پایان صحبتهایش یادآور شد: همچنین قرار است در یک فیلم آلمانی نیز به ایفای نقش بپردازم که این روزها در مرحله پیش تولید قرار دارد و مضمونی در ارتباط با فرش ایرانی دارد. ۹۰ درصد فیلمبرداری در آلمان و یک هفته هم در ایران خواهد بود. این فیلم داستان جذابی دارد و درباره احساس نوستالژیک و حسرتی است که ایرانیان مهاجرت کرده با آن روبرو هستند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4430/20830/84180
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4430/20830/84181
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4430/20830/84182
|
عناوین این صفحه
- نسخهبرداری «فجر» از «ونیز» ممکن است؟
- حذف هیات انتخاب از «فیلم فجر» را به فال نیک بگیریم
- اخبار