|
رگ گردن هایی که برای کپی رایت بیرون می زند
چندی قبل طرح ادعایی درباره شباهت قطعه «آسمان ابری» همایون شجریان با آهنگسازی غلامرضا صادقی به قطعه «نقش تو» با آهنگسازی احسان مطوری در صفحه یکی از منتقدان موسیقی، بهانه ای جزئی بود برای پرداختن به یک معضل بزرگ به نام فقدان «کپی رایت» در کشور؛ موضوعی که مورد بررسی سه کارشناس موسیقی قرار خواهد گرفت.
در صحبتهای همگی این افراد ـ چه موافق کپی بودن اثر مذکور بودند و چه مخالف ـ یک نقطه مشترک به چشم می خورد و آن تأکید بر فقدان ضرورتی به نام «کپی رایت» در ایران بود. قانونی که در بسیاری موارد هنوز به صورت ریش سفیدی و حکمیت وار در کشور اجرایی میشود و در صورت ارتکاب کپی بدون مجوز از آثار موسیقایی، معیار و ابزار خاصی برای تشخیص آن وجود ندارد و قانونی هم نیست که برخورد با فرد خاطی را درست حمایت کند.
به همین جهت تصمیم گرفتیم پرسش ها درباره معیارهای تشخیص کپی بودن یک اثر و چگونگی تصمیم گیری در صورت برخورد با یک اثر کپی را به واسطه گفت وگو با نماینده ای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم جویا شویم که پاسخ ها در مصاحبه ای جداگانه متعاقبا ارسال خواهد شد.
اما در این گزارش به ذکر آرای رامین صدیقی ـ مدیر نشر هرمس و تهیه کننده موسیقی ـ پرداخته ایم. صدیقی که در زمینه کپی رایت فعالیتهایی داشته است، درباره راهکار اجرای کپی رایت در ایران به گفت وگو پرداخته است.
او در ابتدا می گوید: قانونگذاری اصلی کپی رایت توسط سازمان جهانی مالکیت معنوی(WIPO) انجام میشود. بسیاری از کشورها برای اینکه قوانین کپی رایت در کشورشان رعایت شود، عضو کنوانسیون «برن» میشوند. زمانی که در بحث کپی رایت پای موسیقی در میان باشد، کشورهای عضو «برن» با تشکیل نهادهایی، قانونهای مشتقی از قانون اصلی را برای خود تدوین میکنند. در این قوانین؛ مقررات، دستورالعملها، آیین نامهها و حتی تعرفه بخش قهری نیز مشخص میشود.
صدیقی ادامه می دهد: البته در هیچ جای دنیا قانونگذاری مسائل کپی رایت وظیفه نهادهای دولتی نیست، بلکه نهادهای عمومی مانند رادیو و تلویزیون (که قرار بوده رسانه ملی باشد)، این کار را انجام میدهند. نهادهای کپی رایت متشکل از اعضایی هستند که عموم آنها از صنف مربوطه و تعدادی هم از بخش حقوقی آن صنعت هستند که به عضویت درمیآیند. درواقع برخی از اعضای این نهادها به نوعی ذی نفع هستند، حق عضویت میپردازند و آثار خود را با پرداخت مبلغی به ثبت میرسانند که تحت پوشش آن مقررات قرار بگیرند.
این تهیه کننده موسیقی تاکید می کند که «اجرای قانون کپی رایت یک کار قهری نیست. تنها درصد کمی از این قانون قهری است و بخش عمده آن شفاف کردن روابط و مناسبات است. مانند یک عقدنامه و سند ازدواج که در آن مشخص شده طرفین چه حق و وظایفی نسبت به یکدیگر دارند.»
مدیر نشر هرمس ادامه می دهد: زمانی در کپی رایت نگاه قهری وجود دارد که قوانین آن رعایت نشود. مشکل ما در ایران این است که آن بخشی را که توضیح میدهد چه قوانینی و به چه صورتی باید رعایت شوند، نداریم. وقتی قوانین ما درباره کپی رایت کلی است و هیچ آیین نامه یا قوانین مشتقی ندارد، آنچه که درباره کپی رایت زیر پا گذاشته میشود، همیشه در هالهای از ابهام خواهد بود.
تمام مناسبات برای کشورهای عضو «برن» مشخص است
صدیقی همچنین درباره روابط بین مصرف کننده اثر و خالق آن بر اساس کپی رایت توضیح می دهد: برای ۱۷۰ کشوری که عضو کنوانسیون برن هستند، تمام مناسبات مشخص است. مناسباتی از جمله استفاده مستقیم، اجرای یک اثر، ریمیکس یک اثر، استفادههای ثانویه از یک اثر (یعنی یک اثری را در یک مدیوم دیگر مورد استفاده قرار دهند که اصطلاحا به آن synchronize یا همزمان کردن میگویند)، استفاده تجاری از یک اثر و در مواردی هم مثلا وقتی که اثر یک آهنگساز را روی یک فیلم مستند قرار میدهند که در واقعیت هدف استفاده از آن در موقعیت دیگری بوده است.
او تصریح می کند: در قانون ۱۳۴۸ ایران این موارد به صورت خیلی کلی مشخص شده گرچه که نهادهای مربوطه باید براساس قانون اصلی کپی رایت؛ آیین نامه، دستورالعمل و مقرراتی را مشخص کنند. در نتیجه زمانی که خلاء مقرراتی در حوزه کپی رایت داشته باشیم، مواردی را که به آنها برمیخوریم، مجبور هستیم به صورت عرفی، ریش سفیدی و یا هر که قدرت بیشتری داشت، حل کنیم. حتی دادسرای هنر و رسانه نیز الگوی مشخصی ندارد که بداند در صورت مواجهه با یک پرونده کپی رایت چگونه برخورد کند. به همین جهت تنها باید دید که قدرت وکلای طرفین دعوا چقدر است و استدلالهای آنها چگونه است که البته هیچ کدام از اینها تضمین شده نیست.
در کپی رایت اصل بر خوداظهاری است
صدیقی درباره روند تشخیص کپی بودن آثار موسیقایی در کشورهای عضو کنوانسیون «برن» توضیح می دهد: در آنجا اصل بر خوداظهاری و صحت اظهارات است؛ یعنی شما ادعا میکنید که صاحب یک اثر هستید و نهادهای کپی رایت در جهت ادعای شما، اثر را وارد مراحل ثبت میکنند. البته تا حدی امکان راستی آزمایی اثر مبنی بر اینکه واقعا منحصر به فرد است یا از کار دیگری کپی یا الهام گرفته شده است، وجود دارد. از آنجایی که اصل بر خوداظهاری است، اساس بر این است که اگر الهامی گرفته شده، این نکته در هنگام ثبت کار قید شود. به این صورت که مثلا اثر ساخته شده بر مبنای اثر فلان هنرمند با کسب اجازه خلق شده و یا اثر برگرفته از کاری است که ۱۰۰ سال پیش ساخته شده و مشمول قوانین کپی رایت نیست. اگر در راستی آزمایی مشخص شود اثری که ارائه شده، به اثر دیگری شباهت دارد، با کسی که قصد ثبت اثر خود را داشته وارد گفت و گو میشوند؛ زیرا خیلی وقتها ممکن است دو اثر برحسب تصادف به یکدیگر شباهت داشته باشند.
او ادامه می دهد: زمانی که مشخص شود در اثری کپی صورت گرفته یا درباره اصل بودن کار شبههای وجود داشته باشد، نهاد مربوطه با صاحب اثر وارد مذاکره میشود. اگر راستی آزمایی منفی بود اثر به ثبت خواهد رسید. فرض هم بر این است آن کسی که برای بار اول کاری را ارائه میدهد، اثر به نام او به ثبت برسد. ولی اگر مدتی بعد فرد دیگری مدعی شود اثری که به ثبت رسیده متعلق به او بوده و ادعای او به اثبات برسد، اثری که درباره صاحب اصلی آن شبهاتی وجود داشته، به نام نخستین خالق کار به ثبت خواهد رسید. در ادامه هم اگر در آن مدت، حق و حقوقی بوده که به صاحب جعلی پرداخت شده، جمع آوری خواهد شد و به صاحب اصلی اثر پرداخت میشود. همچنین اگر در دعوای طرفین مشخص شود که مالک جعلی سهوا آن کار را کرده تنها حقوق جمع آوری و عودت داده خواهد شد ولی اگر مشخص شود که فرد، جرمی مرتکب شده نه تنها باید حق و حقوق را پرداخت کند بلکه باید جریمه هم بدهد.
حکمیت تنها ابزار تشخیص کپی رایت در ایران
از او در پاسخ به این سوال که در حال حاضر چه ابزاری برای تشخیص کپی رایت در ایران وجود دارد؟ می گوید: حکمیت. باید مورد به مورد حکمیت شود. پروندههایی که در دادسرای هنر و رسانه مفتوح میشود اگر به دعوای حقوقی کشیده شود قاضی باید از دو طرف عدله را دریافت کند. البته خیلی وقتها خود قاضی نمیتواند تصمیم بگیرد و باید به سراغ یک کارشناس رفته و اطلاعات جمع کند. در موارد بسیاری هم پیش آمده که پرونده به نهادی مانند خانه موسیقی ارجاع داده و از آنها نظرخواهی شده است.
یک اثر چند سال پس از درگذشت خالقش آزاد میشود؟
او پاسخ می دهد: این یک قانون متغیر در کشورهای مختلف است؛ در ایران ۵۰ سال است، در امریکا ۷۵ سال، در اروپا عددش در هر کشور تفاوت دارد که مثلا فرانسه طولانیترین زمان را از نظر مدتی که یک اثر کماکان تحت پوشش قوانین مالکیت قرار میگیرد، دارد. در قوانین مالکیت کلمهای هست که به آن public domain میگویند؛ به معنای اثر عمومی. آثار فرهنگی و هنری پس از گذراندن دوره زمانی مشخصی پس از مرگ خالقشان که در هر کشور متفاوت است، آزاد خواهند شد و دیگر هر کسی میتواند از آنها استفاده کند.
صدیقی تصریح می کند: اما باید فرض را بر این گرفت که یک اثر اجراشده با یک اثر نوشته شده، تفاوت دارد. به این منظور که مثلا فوگهای باخ مکتوب است و از مرگ خالق آنها بیش از ۷۰ سال گذشته است، اکنون کلیه فوگهای باخ جزو آثار عمومی است و هر کسی میتواند آثار او را اجرا کند. ولی اگر مثلا آقای مستیسلاف روستروپوویچ (از بهترین نوازندگان ویولنسل جهان) که تنها ۱۴ سال از مرگ او میگذرد این قطعه را اجرا کرده باشد، کسی اجازه ندارد از اجرای او استفاده کند؛ چون شامل قانون کپی رایت میشود. همچنین نمیتوان از اجرای سمفونی ۹ بتهوون توسط ارکستر فیلارمونیک برلین در ۱۵ سال پیش که توسط شرکت دویچه گرامافون منتشر شد، استفاده کرد و باید از ارکستر فیلارمونیک برلین و شرکت دویچه گرامافون اجازه گرفت.
معیارهای تشخیص کپی و الهام چیست؟
صدیقی بیان کرد: یک اثر سه مولفه منحصر به فرد دارد که آن را شامل قوانین مالکیت میکند؛ اگر موسیقی آواز داشته باشد، ترانهای که خوانده میشود شامل کپی رایت است. دومین نکتهای که به عنوان کار خلاقه در موسیقی شامل کپی رایت میشود، تم یا ملودی اثر است. سومین مسئله هم تنظیم یا arrangement یک اثر است.
او ادامه می دهد: در موارد کپی، اگر عین ملودی یک اثر که پیشتر به ثبت رسیده، به هر شکلی استفاده شود، کپی صورت گرفته است. همچنین باید توجه داشت که نمیتوان گفت که مثلا چون اصل کار با گیتار بوده و نسخه دوم با پیانو، پس کپی نیست. اگر تنظیم ملودی را تغییر دهید، تنظیم شامل کپی رایت است؛ چون arrangement آن تغییر نکرده است. اما اگر از یک ملودی استفاده شود، تغییراتی روی آن صورت بگیرد و شباهتهایی وجود داشته باشد، در دسته بازآفرینی قرار میگیرد.
او اضافه کرد که «گاهی از یک اثر موسیقی بخشهایی به عینه استفاده میشود، به صورتی که مثلا قطعه موسیقی پنج دقیقه است، ولی سه دقیقه از آن به عینه در کار جدید به صورت ریمیکس استفاده میشود که این هم شامل کپی رایت است.»
الهام گرفتن چیست؟
صدیقی بیان می کند: درباره الهام گرفتن میتوان اینگونه توضیح داد که مثلا نمونه مرغ سحر را استفاده میکنید ولی کار دیگری میسازید. ولی دلیل نمیشود آن چه که از آن الهام گرفته شده وجود نداشته باشد. کسی که از اثری الهام بگیرد و کار جدیدی بسازد، اثر جدید هم شامل کپی رایت میشود اما آن چه که از آن الهام گرفته شده، باید حق و حقوقش رعایت شود. یعنی میتوان از اثر یک نفر الهام گرفت، کار جدیدی ساخت و آن را به ثبت رساند ولی باید حق معنوی اثر را رعایت کرد و چه بسا که فرد مجبور شود از نظر مادی هم مبلغی را پرداخت کند.
او در پایان می گوید: البته خیلی وقتها پروندههایی پیش میآید که در آخر نمیتوان درباره آنها یک رأی قطعی داد. مثلا چیزهایی میتواند در روح زمان حاکم باشد و آدمها بدون اینکه از یکدیگر اطلاع داشته باشند به یک نتیجه برسند. این امر دلیل بر این نیست که کسی از دیگری کپی کرده باشد. به عنوان نمونه هنوز نمیدانیم که تلسکوپ را کوپرنیک اختراع کرده یا گالیله؛ چون از نظر زمانی با اختلاف زمانی کمی و با فاصله جغرافیایی زیاد از یکدیگر این وسیله را ابداع کردهاند. شرایط آن دوره نیز اثبات میکند که در آن زمان هیچ شانسی نبوده که این دو از یکدیگر کپی کرده باشند.
پور احمدی مطرح کرد؛اولویتها و برنامههای «صندوق اعتباری هنر» در دوره جدید
سید مجید پور احمدی مدیرعامل جدید صندوق اعتباری هنر در اولین گفتگوی رسانهای خود بعد از انتصاب به این سمت گفت: از نظر و دیدگاه دولت و مقام عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نگاه خاصی به قشر فرهیخته اصحاب فرهنگ و هنر وجود دارد. کما اینکه این قشر تلاشگر در کنار تعدادی دیگر از مشاغل طی ایام کرونا در معرض آسیبهای جدی در حوزههای معیشتی قرار گرفتند که در این چارچوب تکریم واقعی این قشر فرهیخته و ارجمند جزو اهداف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به تبع آن صندوق اعتباری هنر است.
وی با قدردانی از تلاشهای سیدحسین سیدزاده مدیریت پیشین مجموعه صندوق اعتباری هنر اضافه کرد: بر اساس وظایفی که ما به عهده داریم محل ارتباط و تکریم بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هنرمندان عزیز عضو صندوق اعتباری هنر هستیم که ما بر اساس یک برنامه تنظیم شده و صحبتهایی که طی روزهای گذشته با آقای اسماعیلی وزیر ارشاد داشتیم تلاش میکنیم محور فعالیتهای صندوق مبتنی بر گذشته صورت پذیرد. در این چارچوب تلاش برای تقویت و گستردهتر شدن فعالیتهای این مجموعه در حوزه مساعدتها و حمایتها یکی از برنامههای اصلی ماست. در ضمن تلاش برای اینکه توان مالی صندوق در شرایطی قرار بگیرد که بتواند روی پای خود استوار باشد از مهمترین برنامهها و کارهایی است که به آن توجه داریم.
مدیرعامل صندوق اعتباری هنر بیان کرد: ما در بحث «اقتصاد فرهنگ» نیز برنامههای اجرایی داریم که بتوانیم جنبههای مختلف این موضوع را در صندوق اعتباری هنر پیادهسازی کنیم، این در حالی است که انجام فعالیتهای اقتصادی قانون مند هم یکی از اهداف مهم ماست که قطعاً هرگونه بهرهوری و بهرهبرداری از این فعالیتهای اقتصادی به طور کامل در مسیر افزایش حمایت از اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه قرار میگیرد که اجرایی شدن چنین فرآیندی نیز میتواند در برگیرنده اتفاقات مؤثری در مسیر فعالیتهای آینده صندوق باشد.
پوراحمدی گفت: ما در صندوق اعتباری هنر یک رویکرد اقتصادی داریم که بتواند به مرور بر پایه مالی خودش استوار شده و اتکا به دولت را به حداقل برساند. همین موضوع نیازمند برنامهریزی و پیاده سازی طرحهای اجرایی است که میتواند در ادامه مسیری که برای صندوق در نظر گرفته شده بود، ایجاد کننده شرایطی باشد که مجموعه را تبدیل به یک محل امن و مطمئن برای ارتباط هنرمندان با مجموعه وزارت ارشاد کند. ما در این راستا موظف به برنامهریزی میان مدت و بلند مدتی هستیم که میتواند تبدیل به چشمانداز اصلی فعالیتهای پیش روی صندوق برای تشکیل یک نهاد مالی قوی باشد.
حمیدرضا صادقزاده مطرح کرد؛
تاثیر سمپوزیومهای مجسمهسازی بر هنرمندان و مردم
حمیدرضا صادقزاده هنرمند مجسمهساز که در بسیاری از سمپوزیومهای مجسمهسازی کشور حضور داشته و اکنون در یک سمپوزیوم در حال ساخت مجسمه است، درباره فرصتی که سمپوزیومهای مجسمهسازی در اختیار یک هنرمند قرار میدهد گفت: سمپوزیومها فرصت مغتنمی برای خلق آثار هنرمندان حرفهای و رشد و پرورش استعدادهای جوان، تجربه اندوزی و تعامل هنرمندان است و بیشک ارزش افزودهای هم برای شهر دارد تا المانهایی با نگاههای متفاوت خلق شوند و در فضای شهری جانمایی شوند. وی تصریح کرد: در ایران مجسمهسازهای حرفهای و خوبی داریم و با توجه به اینکه رسانهها کمتر به هنر به ویژه مجسمهسازی میپردازند، ما مجسمهسازها گاه حتی برای خانواده مجسمهسازی کشور نیز ناآشنا هستیم و حضور در سمپوزیومها ضمن اینکه زمینهای را فراهم میکند تا با یکدیگر آشنا شویم، سبب تغییر نگاه جامعه نسبت به مجسمهسازی نیز میشود. در واقع، با برگزاری سمپوزیومهای موضوعی، زمینهای فراهم میشود تا در برخی از شهرها که مجسمهسازها برای ساخت مجسمه با محدودیتهای فراوانی روبرو هستند، شرایط تغییر کند و از محدودیتها کاسته شود. این مجسمه ساز عنوان کرد: یکی از مزیتهای برگزاری سمپوزیومهای مجسمهسازی در نقاط مختلف کشور این است که زمینهای فراهم میشود تا شهرها هم درگیر برگزاری یک فستیوال هنری شوند و مردم آن شهرها نیز با هنر مجسمهسازی آشنا میشوند. عموم مردم از مجسمهسازی و روند خلق یک اثر بی اطلاع هستند اما بازدید از سمپوزیوم این فرصت را در اختیارشان میگذارد تا با مجسمه سازی آشنا شوند.وی بیان کرد: اتفاق خوبی که با برگزاری سمپوزیومها رخ داده، قدرت جسارت بخشیدن به مجسمهسازها است و به نظرم مجسمهسازی موفق است که در هر سمپوزیوم با وسواس و تمام توانش کار کند و با شرکت در هر سمپوزیوم توان و قدرت مجسمهسازها افزایش مییابد.صادقزاده همچنین گفت: من همیشه هنگام خلق اثر، با وسواس خاصی کار میکنم و همین موضوع سبب میشود تا در برخی از موارد اضطراب این را داشته باشم که نکند ابزار لازم برای خلق اثر را نداشته باشم اما خوشبختانه در سمپوزیومی که الان در حال کار هستم، با وجود محدودیتهایی که تحریمها برای تأمین ابزار مورد نیاز مجسمهسازها به وجود آورده، بهترین ابزار موجود در بازار برای کار در اختیار شرکتکنندگان سمپوزیوم گذاشته شده است.این هنرمند مجسمه ساز در پایان درباره مجسمهای که در حال کار روی آن است، گفت: این مجسمه «نخستین درد» نام دارد که این عنوان را از شعری از شاملو وام گرفتهام. زمانی که انسان دچار مشکلی میشود اگرچه آن مشکل سبب دشواریهای بسیار برای انسان میشود اما همین مشکل به نوعی کمک میکند تا شخصیت او شکل گیرد و کسی موفق است که بتواند از پس این لحظات دراماتیک موفق بیرون بیاید و بی شک کسی که مشکل اینچنینی را درک کرده، با قبل و بعدش فرق میکند. مجسمه «نخستین درد»، تلفیقی از یک سری مکعب سنگی و پرتره است که حالت ساختمان و دیوار ساخته میشوند و بخشی از اثر نیز ترک دارد. این مجسمه بسیار پیچیده و فرمیک است و من با این مجسمه که مطمئن هستم از پس ساخت آن برمیآیم میخواهم توانایی خود را محک بزنم.
همایون اسعدیان مطرح کرد؛
سردرگمیهای ارشاد و ساترا را مجلس برطرف خواهد کرد؟
همایون اسعدیان که دو شب قبل در دیدار جمعی از سینماگران با محمدباقر قالیباف - رییس مجلس شورای اسلامی - حضور داشت، درباره مسائلی که در این جلسه مطرح کرده توضیحاتی داد و اظهار کرد که قرار شده تا یک ماه آینده ، پیشنهادهایی از سوی سینماگران برای پیگیری برخی مشکلات مطرح شده ارائه شود.
تغییر کد بیمه سینماگرها از «صیادان فصلی دریای جنوب» نیازمند همراهی مجلس است
اسعدیان با تاکید بر اینکه قرار نبود در این جلسه ذکر مصیبت یا از وضعیت سینما کلیگویی شود، بیان کرد: چند محور اساسی در سینما وجود دارد که پیگیری آنها به مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونگذار ارتباط پیدا میکند، چون کاملا مشکل قانونگذاری دارند و رییس مجلس می تواند در این بخش به کمک سینما بیاید. یکی از این محورها موضوع بیمه تامین اجتماعی سینما است که متاسفانه در سینما بیمه بسیار ضعیف و پر از مشکلی داریم، آن هم به این دلیل شغل و حرفه سینما در وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی تعریف مشخصی ندارد. درواقع حدود ۳۰ سال قبل سینماگران با کدی به نام «صیادان فصلی دریای جنوب» بیمه شدهاند و بعد از این همه سال به همان کد باقی ماندهاند. وی افزود: نتیجه این اتفاق این شده که الان یک فیلمبردار، بازیگر یا طراح صحنه معتبر وقتی امسال بعد از ۳۰ سال بازنشسته شود حقوق معادل دو میلیون تومان میگیرد که این نه در شأن حرفه اوست و نه در شأن سالها سابقهای که داشته تا حقوق بازنشستگیاش از پایه حقوق یک کارمند عادی هم کمتر باشد. این مشکل نیاز به تغییر کد دارد که با وجود سالها پیگیری در وزارت کار هنوز میسر نشده چرا که با یک مشکل قانونی مواجه هستیم و برای ارتقای این کد دولت به تنهایی نمیتواند کمک کند بلکه نیاز به قانون است و باید در مجلس پیگیری شود.
از ضریبهای غیرمنصفانه تا فرار مالیاتی با دلار و بیتکوین
کارگردان «بوسیدن روی ماه» ادامه داد: موضوع دیگری که در این جلسه به آن اشاره شد مالیات بود که در وضعیت فعلی خیلی ما را دچار مشکل کرده است. البته حرف من این نبوده که مالیات سینماگرها حذف شود ولی مشکل اینجاست که در سازمان امور مالیاتی برای شغل سینماگرها تعریف مشخصی وجود ندارد. نوع و جنس کار ما به گونهای است که ممکن است 6 ماه مشغول به کار باشیم و بعد، دو سال بیکار بمانیم. کارگردانهای سینمای ایران شاید هر چند سال یک بار پروژهای را تولید کنند. فیلمبردار یا دستیار کارگردان هم به همین شکل هستند در حالی که وقتی رقمهای دریافتی آنها در سینما بحث میشود، به نظر میرسد که رقم بالایی است. ممکن است یک کارگردان برای ساخت یک فیلم 200 میلیون تومان دستمزد بگیرد و این رقم ملاک بالا بودن درامدش میشود پس باید مالیات آن هم با ضریب مالیاتی بالا بدهد، اما محاسبه نمیکنند که این کارگردان ممکن است چهار سال کار نکرده باشد و این ۲۰۰ میلیون تومان دستمزد چهار سال اوست که اگر در طول این مدت سرشکن شود از حقوق پایه یک کارمند هم کمتر است. او با اشاره به اینکه اهالی هنر و سینما بیمه بیکاری هم ندارند، گفت: پاره وقت بودن شغل سینماگران باید در سازمان امور مالیاتی لحاظ شود. متاسفانه سینما ظاهری پر زرق و برق دارد و ممکن است چند بازیگر یا کارگردان خاص دستمزدهای خیلی بالا بگیرند در حالی که بدنه پنج، شش هزار نفری صنعت تصویر که دیگر فقط شامل سینما نیست و vodها و حتی تلویزیون را نیز دربرمیگیرد از جهت معیشت در شرایط بسیار بدی زندگی را میگذرانند. مثلا انجمن بازیگران بیش از ۵۰۰ نفر عضو دارد و از بین اینها و نیز بازیگران زیادی که عضو انجمن نیستند، فقط چند نفر دستمزدهای میلیاردی میگیرند که شاید به تعداد انگشتان دو دست ما باشند، بقیه افراد از آنجا که چهرههای شناخته شدهای هم هستند بایستی آبروداری کنند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارند.
مشکل ما همین جاست که این بدنه عظیم با مشکلات فراوان اقتصادی دست به گریبان است و به شدت از جهت مالیات تحت فشار قرار میگیرد، اما آن تعداد محدودی که دستمزد بالا میگیرند به دلیل مشکلات و ایرادهایی که در سیستم مالیاتی وجود دارد به راحتی فرار مالیاتی هم انجام میدهند که مثلا ممکن است بگویند دستمزدشان به دلار باشد یا به حسابی در خارج از کشور واریز شود یا اینکه با بیتکوین دستمزد میگیرند، به هر حال راه آن را پیدا میکنند اما این شامل کلیه بازیگران و عوامل سینما نمیشود.اسعدیان در این مورد اشاره کرد: دو سال قبل پیگیر بودم تا برای یک کارگردان بسیار معتبر و محترم از طریق خانه سینما ۵۰ میلیون تومان وام جور کنیم تا او آپارتمان سرد و نموری را که اطراف شهریار اجاره کرده بود به حاشیه تهران منتقل کند. چه کسی این موضوع را درک می کند وقتی از بیرون تصور میکنند که او «کارگردان» سینما است و دستمزد خوبی میگیرد؟! بنابراین تاکید میکنم که حرف من معاف شدن از مالیات نیست بلکه میگویم سیستم مالیاتی با ضریب درست و مطابق با این حرفه در نظر گرفته شود چرا که بدنه سینمای ایران بسیار نحیف و آسیبپذیر است و این فشارهای مالیاتی میتواند برای آنها کمرشکن باشد.
آشفتگی در صدور مجوزهای تولیدات vod به صلاح نیست
اسعدیان در پاسخ به اینکه آیا درباره ماجرای اختلاف بین صدا و سیما و ارشاد بر سر مدیریت و نظارت تولیدات شبکه نمایش خانگی و vodها و اینکه مشخص نیست روند قانونی برای دخالت ساترا به چه شکل انجام شده است، بحثی مطرح شد یا خیر؟ بیان کرد: بله، نکتهای که در این مورد تاکید شد نوعی بلاتکلیفی است که با ان مواجهیم و به معضلی تبدیل شده است. در حال حاضر وزارت ارشاد همچنان مجوز ساخت سریالها را برای شبکه نمایش خانگی و vodها صادر میکند و از آن طرف تشکیلات ساترا میگوید او باید مجوز بدهد؛ یعنی وضعیت به گونهای شده که مثلا من قبل از عید نوروز از ارشاد مجوز گرفتهام و بعد از چند ماه ساترا میگوید آن را قبول ندارد. برای من به شخصه خیلی مهم نیست که چه کسی قرار است این وظیفه را برعهده داشته باشد مهم این است که بدانیم طرف حساب ما کیست. الان معلوم نیست ما با چه سیستمی کار میکنیم و در چه مکانیسمی کار خود را پیش میبریم. این آشفتگی به وجود آمده به صلاح هیچ گروهی نیست.
وی اضافه کرد: یک نکته مهم در اینجاست که روند قانونی این واگذاری نظارت یا صدور مجوز هم مسئله دارد. وزارت ارشاد هنوز مجوز تولید سریال شبکه نمایش خانگی صادر میکند چون معتقد است کار قانونی انجام میدهد و به همین دلیل اگر قرار است بر عهده ساترا باشد باید روند قانونی آن طی شود. الان سردرگمی زیادی وجود دارد ضمن اینکه نمیدانم آیا در دولت جدید ممکن است تغییرات دیگری به وجود آید و مثلاً ساترا به وزارت ارشاد سپرده شود یا خیر.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9590/29111/100045
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9590/29111/100046
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9590/29111/100047
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9590/29111/100048
|
عناوین این صفحه
- رگ گردن هایی که برای کپی رایت بیرون می زند
- پور احمدی مطرح کرد؛اولویتها و برنامههای «صندوق اعتباری هنر» در دوره جدید
- تاثیر سمپوزیومهای مجسمهسازی بر هنرمندان و مردم
- سردرگمیهای ارشاد و ساترا را مجلس برطرف خواهد کرد؟