|
بخش اول
پیشینههای کودتای ۲۸ مرداد ۳۲
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران است که به سلسلهای از اعتراضات مدنی مردم ایران، مُهر پایان زد و آنها را برای مدتی خاموش نگه داشت؛ تا زمانیکه اخگر اعتراضات در سال ۱۳۴۲ بار دیگر شعلهور شود و با رهبری امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۷ به ثمر برسد. کودتای مورد اشاره توسط نیروهای استعمارگر انگلیسی و آمریکا هدایت و توسط عُمّال آنها اجرا شد تا اعتراضات آزادیخواهانه مردم ایران، مقابل زیادهخواهی های استعمارگرانه سرکوب شود.
طی دهههای مختلف دروغها و حرفهای راستهای زیادی درباره اینبرهه حساس از تاریخ ایران گفته شده، اما آنچه مهم است تأثیری است که کودتای مذکور بر تاریخ، ذهنیت و مسیر حرکت ملت ایران گذاشت. فرارسیدن سالروز کودتای انگلیسی آمریکایی ۲۸ مرداد که نزد مأموران مخفی و سران این دو کشور به عملیات «آژاکس» شناخته میشد، بهانه خوبی برای مطالعه و تحلیل تاریخ است. در اینزمینه منابع مختلفی منتشر شدهاند اما یکی از منابع مناسب برای اینمطالعه و پژوهش، کتاب «کودتا (۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن)» نوشته یروآند آبراهامیان تاریخنگار ارمنیتبار ایرانی است که در آن، مقدار قابل توجهی از اسناد و مدارک مربوط به اینواقعه تاریخی در نظر گرفته شدهاند. اینکتاب با ترجمه محمدابراهیم فتاحی توسط نشر نی منتشر شده و پیش از چاپ در قالب کتاب، بخشهایی از آن بهصورت سلسلهمطالبی در روزنامه شرق چاپ میشد. نسخه اصلی کتاب هم سال ۲۰۱۳ چاپ شده بود.
گذشت تاریخ باعث کنار رفتن ابرها و غبارهای ابهام میشود و حقایق بهمرور از پشت ابر بیرون میآیند. کتاب آبراهامیان هم میتواند کمک زیادی به زدودن غبار ابهامات کودتای ۲۸ مرداد کند. این تاریخپژوه و نویسنده در کتاب خود، نیش و کنایههای جالبتوجهی به غرب و استعمارگران انگلیسی و آمریکایی دارد که یکی از این کنایههای مهم را میتوان در بخش پایانی کتاب، یعنی «میراث کودتا» مشاهده کرد که در واقع نقل قول جملهای از نمایشنامه «جولیوس سزار» ویلیام شکسپیر است: «شر انسان پس از او باقی میماند.»
مطالعه بیسمت و سوی کودتای ۲۸ مرداد بهعنوان یک واقعه صرفاً تاریخی، یکی از سختترین کارهایی است که یکمولف و پژوهشگر میتواند انجام دهد و احتمالاً سختیهای اینراه باعث از بینرفتن انگیزه بسیاری از تاریخپژوهان شده باشد. چون همانطور که آبراهامیان در صفحه ۲۱۱ کتاب خود میگوید، عبور شتر از سوراخ سوزن، بسیار آسانتر از دسترسی یک تاریخنگار به بایگانیهای سازمان CIA و MI6 درباره کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ است. با اینحال اینپژوهشگر معتقد است با وجود همه موانع، میتوان اطلاعات و اسناد مربوط به کودتا را از چند منبع مختلف گردآوری کرد که عبارتاند از: اسناد وزارت خارجه آمریکا، وزارت خارجه بریتانیا، مکاتبات عادی منتشرشده توسط وزارت امور خارجه آمریکا، بررسی دقیق نشریات معاصر، مصاحبهها و خاطرات منتشرشده در ایران و غرب بهویژه پس از انقلاب و گزارشهای عوامل اجرایی CIA و MI6 مثل کرمیت روزولت و دونالد ویلبر. و البته آبراهامیان اشاره هم میکند که تمام ایناسناد را باید با کمی شک و تردید بررسی کرد و فواصل و خلاءهای آنها را با استدلال عقلی و شواهد فرعی پر کرد.
در پروندهای که قصد داریم در ۳ قسمت درباره کودتای ۲۸ مرداد باز کنیم، کتاب «کودتا» ی یرواند آبراهامیان را محور قرار داده و از اسنادی که او در کتاب به آنها اشاره کرده، استفاده میکنیم. اگر هم بخواهیم جان کلام را همان ابتدا بگوییم باید به اینواقعیت اعتراف کنیم که کودتای ۲۸ مرداد صرفاً عملیاتی برای تأمین منافع استعماری انگلیس و سپس آمریکا در ایران بوده نه راهکاری برای جلوگیری از افتادن ایران در دامن کمونیسم. سادهترین نوع بیان اینصورتمساله این است که انگیزه اصلی کودتای ۲۸ مرداد، ملیشدن صنعت نفت ایران توسط دولت محمد مصدق بوده و ادعاهایی چون تهدید ایران توسط کمونیسم صرفاً گزافههایی هستند که دولتهای غربی انگلیس و آمریکا برای تطهیر خود در اینزمینه به کار بردهاند. در این واقعه تاریخی باز هم میتوان نمونه دیگری از غرب استعمارگر و شرق ضربهخورده را شاهد بود؛ همانطور که یکی از نتیجهگیریهای آبراهامیان هم در صفحه ۲۸۱ کتاب با ارجاع به مکتب شرقشناسی و ادوارد سعید (یکی از بنیانگذاران اینمکتب)، اینگونه است: «برخی تاریخنگاران، معتقدند که کتاب معروف و بسیار بحثبرانگیز ادوارد سعید تحت عنوان شرقشناسی بهشکلی غیرمنصفانه درباره پیوندهای موجود بین نهادهای دانشگاهی و دستگاههای سیاست خارجی اغراق میکند. شانس خوب آنها این بود که ادوارد سعید از این پیوندها در کودتای ۱۳۳۲ هیچ اطلاعی نداشت. اصلاً این موارد بسیار بزرگتر از حد تصور او بودند. دانشگاهیان محتاطتر هم عاقلانه سکوت پیشه کردند و خود را دانشورانی محض و بیعلاقه به موضوعاتی نامناسب نظیر سیاست نشان دادند. کل اینماجرای تاسفانگیز در آنجهت حرکت کرد که شکاف بین نگاه ایرانیان و غربیان نسبت به کودتا و همچنین به کل تاریخ روابط ایران با غرب بیشتر شود.»
در ادامه اولینقسمت پرونده «کودتای ۲۸ مرداد» را میخوانیم که مربوط به بررسی پیشینههای کودتا است. در دو قسمت دیگر اینپرونده، قصه کودتا را با جزئیات تاریخی و البته بهصورت فشرده و همچنین نقش رسانههایی مثل بیبیسی و صدای آمریکا را در پیروزی اینرویداد تلخ و البته عبرتآموز بررسی میکنیم.
* ۱- در حکم مقدمه _ دغدغههای یکتاریخنگار درباره ۲۸ مرداد
آبراهامیان در ابتدای کتاب و قدم اول از حلقه مرگباری صحبت کرده که ایران و آمریکا طی دهههای گذشته در آن گرفتار شده و آنها را تبدیل به دشمنان خونی یکدیگر کرده است. او تلاش کرده در اینکتاب با نگاهی بیطرف و بیرون از گود، مواضع ایران و آمریکا را در قبال یکدیگر ترسیم کند؛ اینکه آمریکا تمایل دارد ایران را نقطه تلاقی رایش سوم و روسیه استالینی تصویر کند که سعی دارد انقلابش را به کشورهای خاورمیانه صادر کند و درصدد بازسازی امپراتوری باستانی ایرانی هم هست. ایران هم آمریکا را یکقدرت استعماری- امپریالیستی جنگطلب میداند که میخواهد بر کل منطقه خاورمیانه سلطه داشته باشد و در صدد تغییر رژیم حاکم بر ایران هم هست. آبراهامیان در عین ترسیم نگاه دو طرف بهیکدیگر از کینه عمیق آمریکا نسبت به ایران هم سخن گفته که علتش به تعبیر او، «بحران تحقیر آمیز گروگانگیری سالهای ۱۳۵۸-۵۹» است؛ هماناتفاقی که در آن ۵۵ دیپلمات آمریکایی بهمدت ۴۴۴ روز با شعار «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» در اسارت ایران ماندند. به عبارت دیگر، آمریکا پس از ماجرای لانه جاسوسی و گروگانگیری در صدد احیای هیبت و غرور لطمهخورده خود برآمده است.
۱-۱ زدودن دو باور اشتباه درباره ۲۸ مرداد
نویسنده کتاب «کودتا» هدف خود را از نگارش ایناثر، ۲ چیز عنوان کرده که هر دو عامل، برای از بینبردن باورهای متعارف و اصطلاحاً جا افتاده درباره اینحادثه تاریخی هستند. به بیان سادهتر دلایل او برای نوشتن اینکتاب، بهچالشکشیدن ۲ باور متعارفی هستند که به آنها اشاره میکنیم؛ اول، اینباور که انگلستان ابتدا با حسن نیت وارد مذاکره با ایران شد. آمریکا هم سعی کرد واسطه درستکاری باشد و چون مصدق در رسیدن به صلح سرسختی نشان داد، کار به آنجایی رسید که سرانجامش کودتا بود. دوم، باور به اینکه کودتای ۲۸ مرداد برای جلوگیری از افتادن ایران به دامان کمونیسم انجام شده است. در زمینه مخالفت با دیدگاه اول، آبراهامیان، با نظر نویسندگانی چون ویلیام راجر مخالفت کرده که گفته «بریتانیا اصل ملیشدن نفت را پذیرفت اما با همراهی آمریکا و بهدلیل رفتار غیرمنطقی مصدق، تصمیم به سرنگونی او گرفت.»
آبراهامیان در پاسخ به چنینپژوهشگرانی میگوید اصولاً مصالحه بین ایران و دو کشور یادشده غیر ممکن بود چون پرسشی بیپرده این میان وجود داشت و از اینقرار بود که «چهکسی کنترل نفت ایران را به عهده داشته باشد؟» یعنی اکتشاف، تولید، استخراج و صادراتش را! اینمیان بحث ملیشدن صوریِ نفت هم مطرح است که بهگفته آبراهامیان بهصورت یک مصالحه منصفانه نمایش داده میشد که در بهترین حالت، ترکیبی متضاد و بیمعنا و در بدترین حالت، سرپوشی گمراهکننده بود.
در به چالشکشیدن دیدگاه دوم هم، آبراهامیان، از نظر نویسندگانی چون مارک گازیوروسکی انتقاد میکند که استدلال کرده بودند کودتای ۲۸ مرداد، ربط چندانی به نفت نداشته و بیشتر بهخاطر ترس غرب از افتادن ایران به دامان کمونیسم و شوروی بوده است.
۱-۲ دیدن کودتا در جایگاه خودش؛ دشمنی امپریالیسم با ناسیونالیسم ایرانی
یکی از دغدغههای مهم یرواند آبراهامیان در کتاب پیشرو، این است که کودتای ۲۸ مرداد را در جایگاه درست خود قرار دهد. یعنی نه از باور رایج اول پیروی کند نه دیدگاه دوم. بلکه ایناتفاق تاریخی را درون مناقشه امپریالیسم (آمریکا) و ناسیونالیسم (ایران) ببیند؛ یعنی دعوایی بین جهان اول و جهان سوم، یا چالشی بین اقتصادهای توسعهیافته و اقتصادهای توسعهنیافته و وابسته به صادرات مواد خام. او موضوع اصلی مناقشه را «نفت» میداند و در کتابش به ایناستدلال میرسد که آمریکا هم به اندازه انگلستان در بحران نفت سالهای ۳۰ تا ۳۲ سرمایهگذاری کرده بوده است. یعنی اگر جلوی مصدق و ایران گرفته نمیشد، نه اینکه ایران به دامن کمونیسم بیافتد بلکه خطر اصلی، تبعاتی بود که ملیشدن صنعت نفت میتوانست بر کشورهای دیگری در خلیج فارس و کشورهای دورتری مثل اندونزی و منطقه آمریکای جنوبی بگذارد.
آبراهامیان یکتذکر تاریخی هم دارد و آن، اینکه زیان واگذاری امتیاز تولید نفت به کشورهای بومی در سالهای دهه ۱۳۳۰ (۱۹۵۰ میلادی) برای امپریالیسم، کاملاً غیرقابل پذیرش بوده است. در حالیکه با گذشت زمان، اینامتیاز در دهه ۵۰ (۱۹۷۰) به دولتهای بومی واگذار شد. بنابراین باید توجه داشت کودتای ۲۸ مرداد در چهزمان و چه برههای انجام شده است؟ در همانزمانی که پذیرش ملیشدن صنعت نفت کشوری مثل ایران، برای غربیها بسیار دشوار و گران بوده است. مبارزات ملیشدن صنعت نفت هم یکی از واقعیتهای مهم تاریخی است که آبراهامیان به آن اشاره دارد و محمد مصدق را پیشگام این مبارزات میخواند. از اینجهت باید به شخصیت و خدمات مصدق هم توجه داشت که آبراهامیان او را در چشم ایرانیان، «بت ملی» میخواند؛ شخصیتی که در عصر ناسیونالیسم ضداستعماری پس از جنگ جهانی دوم، مثل گاندی در هند، ناصر در مصر، سوکارنو در اندونزی، تیتو در یوگسلاوی، نکرومه در غنا و لومومبا در کنگو است.
بهاینترتیب در کنار بررسیهای تاریخی و تحلیلشان، باید به جریان ناسیونالیسم ضداستعماری ایران که پس از جنگ جهانی دوم نمونههای مشابهی در کشورهای دیگر داشت، توجه کرد. این جریانهای ناسیونالیستی بودند به بیداری ملتها مستعمره انجامیدند. آبراهامیان معتقد است آمریکا و انگلستان با توجه به پیامدهای ملیشدن صنعت نفت در کشورهای مختلف، برای توجیه کودتا به گفتمان مسلط آنزمان یعنی مساله جنگ سرد و خطر کمونیسم چنگ زدند.
سبک زندگی جهادی آزادگان، الگوی دوران تحریم و سختی
یحیی نیازی نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس و مقاومت یادداشتی را به بهانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی به نگارش درآورده است که در ادامه میآید:
امروز واژههایی همچون سبک زندگی جهادی، استقامت در برابر دشمن و… بسیار به کار میروند و بسیاری از دلسوزان نظام به مصادیق این موضوعات در حوزههای مختلف و از جمله مدیریت کشور تأکید فراوان دارند. آیه ۱۵۳ سوره بقره صبر را قبل از نماز آورده و میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» این آیه نشان میدهد یکی از شاخصههای سبک زندگی جهادی داشتن صبر و مقاومت است. در این میان آزادگان از جمله ایثارگران سربلندی هستند که طی سالیان متمادی سبک زندگی جهادی در دوران اسارات را تجربه کردهاند، آنها از جمله نمونههای بارز و مصادیق قابل دسترسی هستند که این نوع زندگی را به خوبی درک کرده و با تحمل مصائب فراوان در اردوگاههای صدام تحقق آرمانهای والای انقلاب و اسلام را دنبال نمودهاند. سبک زندگی جهادی؛ تحمل دشوارهای روزگار و مقابله با حربههای ستمگران برای رسیدن به تعالی و رشد و توسعه متوازن در جامعه را محقق خواهد کرد. کاری که آزادگان و رزمندگان دربند رژیم صدام در روزها و شبهای تنهای کردند و با مقاومت بی نظیر خود دستیابی به اهداف را تحقق بخشیدند. اکنون هم با نگاهی گذرا به آن دوران دشوار و شرایط سخت اسارت، این موضوع بوضوح روشن است که صبر در قاموس آزادگان فقط تحمل سختی و گذشت نبوده است، بلکه آنها صبر را در معنای استقامت در مسیر، پافشاری بر حق، اصول و ارزشها و عدم عقب نشینی از مواضع بحق خود تفسیر کرده و ترجمان عملی «وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ» بودهاند.آنها در سختترین شرایط، در سلولهای مخوف دشمن و با تحمل فجیعترین شکنجهها، هیچگاه مسیر اصلی را گم نکرده و از اصول ارزشی و مبانی و اهداف خود خارج نشدند. آزادگان سرفراز ایران همه چیز، حتی از جانشان گذشتند تا دین، نظام و هویتشان حفظ شود. بر همین اساس است که صبر، استقامت و گذشت در سبک زندگی جهادی آزادگان به طور کامل معنا و تفسیر میشود. عبور از مشکلات فعلی جامعه نیز مستلزم این است که از گذشته درخشان دوران دفاع مقدس و از استقامتها و صبوریهای واقعی و عملی آزادگان سربلند ایران اسلامی درس بگیریم. اگرچه شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز از طرفی، شیوع ویروس منحوس کرونا از سویی و عداوت و دشمنی آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی از منظری دیگر، برای تحقق آرمانهای کشورمان موانع متعدد، جدی و شکنندهای ایجاد کرده است، اما نباید ایستاد و نگاه کرد، بلکه باید به دور از شعار و خطابه بهدنبال تحقق استقامت ملی در جنگ اقتصادی و در برابر ظلم ظالمانه دشمن برآمد. خداوند در قرآن میفرماید صبور و ثابت قدم باشید تا به پیروزی برسید، این امر یک اصل مهم روانشناسی نیز است که پیروزی و موفقیت از مسیر اراده، پشتکار و ماندن در میدان بهدست خواهد آمد. در حال حاضر و در دهه چهارم انقلاب اسلامی و با بیش از چهل سال تجربه مبارزه بی امان با استکبار و کسب تجارب متعدد در حوزههای مختلف، برای تبیین ایستادگی و استقامت کارآمد در برابر بدخواهان کشور، شاخصههای فراوانی وجود. فقط باید مصادیق را در قالب محتوای کاربردی احصا کرد و در اختیار مردم گذاشت و مهمتر اینکه متولیان امر خود دست به کار شده و از خود شروع نمایند. در این زمینه موضوع مهم این است که استقامت اگر عمومی و فراگیر باشد، کار آمد خواهد بود. یعنی مدیران و حاکمان جامعه باید این مهم را از خودشان شروع کنند تا به تدریج در کل جامعه نهادینه شود. زمان و شرایط به گونهای است که عدهای در قامت مدیر و تصمیم گیر دیگر نتوانند کنار گود باشند و فقط استقامت و صبر و تحمل را به دیگران توصیه کنند اما خودشان عمل کنند. امروز هر ایرانی آزاده ای باید از خود بپرسد «من چه کردهام؟» «سهم من در تحقق آرمانهای کشورم چقدر بوده است؟» «من چقدر در کمک به عبور کشورم از این شرایط حاد مؤثر و مفید بودهام؟»اتفاقات کنونی جهان و کشور، حوادث طبیعی و غیر طبیعی مثل شیوع ویروس کرونا، ایجاد شرایط شکننده در اقتصاد و… عبرت و هشدارهایی هستند که نشان میدهند در هیچ دورهای از حضور مقتدرانه مردم در صحنه نباید غافل شد، هر جا مردم ایران با انگیزه به میدان آمدهاند، هر حادثهای را بخوبی مدیریت کردهاند و اکنون نیز برای برون رفت از وضع موجود اتکاء به همین مردم صبور، فهیم و متمدن بالاترین و مهمترین گزینه خواهد بود. اگر به ظرفیتهای مردمی و روحیه بزرگ منشانه ملت ایران کم توجهی شود، بدون تردید دشمنان خطرآفرین میشوند و امنیت و آسایش جامعه را را به مخاطره میاندازند. بنابراین دست اندرکاران امور جامعه همواره باید متوجه باشند که اقتدار و امنیت امروز ایران آسان به دست نیامده، ثبات کشور دارای عقبهای محکم است و برای آن بهایی سنگین پرداخت شده است که فقط یک نمونه اسارت تعدادی از بهترین جوانهای این کشور در سالهای متمادی در چنگال رژیم صدام بوده است. زندگی آزادگان در طول مدت اسارت مصداق روشنی است که میتوان برای عبور از شرایط فعلی مورد توجه قرار داد. یک از مهمترین نکتهها و درسهای صبر و استقامت که آزادگان غیورمان برای ملت ایران به ارمغان آوردهاند، توجه به ارزشها و آرمانهای اصولی نظام و غافل نشدن مردم و مسئولان از وحدت و انسجام ملی است. برای رهایی از شر استکبار و پیروزی در جنگ تمام عیار اقتصادی باید به اصول و ارزشهای والای نظام اسلامی برگشت و مسئولان به دور از هر گونه جناح بازی و تنش سیاسی خدمت به نظام و مردم را اولویت قرار دهند. همانگونه که ملت ایران چندین سال مرارتها و سختیهای گوناگون را به جان خرید، ولی اجازه نداد یک وجب از خاک کشور به دست نااهلان بیافتد، امروز نیز این ملت با تمام توانش در میدان جنگ اقتصادی خواهد ایستاد و دشمن را مأیوس خواهد کرد، به شرط آنکه مسئولان نیز در قول و عمل همراه واقعی ملت باشند. در همین ارتباط از اعتماد به قشر جوان دلسوز و مولد کشور در هیچ برههای نباید غافل شد. کما اینکه در دوران جنگ به جوانها اعتماد شد و نتیجه آنهم عاید جامعه اسلامی شد.اما در حال حاضر سیستم مدیریتی کشور جوانگرایی را عملاً دنبال نکرده و حتی در سیستم مدیریتی میانی نیز کمتر شاهد حضور جوانان هستیم. روحیه جوانان دفاع مقدس به گونهای بود که حتی فکر اسارت هم از ذهنشان عبور نمیکرد و تا آخرین لحظه میجنگیدند، بخش کمی از رزمندگان اسلام در شرایط محاصره یا در حالت مجروحیت به اسارت دشمن درآمدهاند، اما همانها در اسارت هم دشمن را از اعمالش پشیمان کرده و محکم مقابل آنها ایستادهاند که بخش قابل توجهی از این ایستادگیها مرهون ایمان راسخ، عقیده جامع و اتکاء به نیروی جوانی بوده است. در همین ارتباط آنها شدائد و مصیبتها را تحمل کردند اما لحظهای دست از اصول اعتقادی و مبانی دینی برنداشتند، آزادگان چند سال در زندانهای دشمن ایستادگی کردند و اجازه ندادند پرچم ایران اسلامی بر زمین بیفتتد و ارزشهای دینی کم فروغ شوند و نتیجه آن همه فداکاری سربلندی نظام جمهوری اسلامی در تمامی میادین بوده است. امروز هم این موضع قابل تحقق است و میتواند موانع را از سر راه بردارد
اخبار
انتقاد از نسنجیدن بازخورد فمتورها/برای کدام مخاطب محتوا تولید شد؟
اشکان بروج راهنمای گردشگری با انتقاد از برگزاری فمتورها به عنوان تورهای آشناسازی که به تازگی توسط وزارت میراث فرهنگی برگزار میشود به خبرنگار مهر گفت: فم تریپ و فم تور یک تکنیک بازاریابی است و اگر اهل فن، آن انجام دهند حتماً خیلی خوب اجرا خواهد شد. این موضوع از ورود اینفلوئنسرها به جاذبههای گردشگری بیشتر معرفی شد منتها ما سعی کردیم که در فمتورها بیشتر از افراد صاحب قلم و عکاسان خوب و افراد مؤثر در حوزه تولید محتوا استفاده کنیم. اما الان فقط اداره کل میراث فرهنگی در استانها شنیدهاند که باید چند نفری را به استان دعوت کنند و برای آنها برنامه بازدید از چند جاذبه گردشگری بگذارند و افراد هم عکس بگیرند و تمام.
درحالی که اصلاً سنجیده نمیشود که چه اتفاقی در این فمتورها میافتد و برگزاری آنچه بازخورد و تأثیری گذاشته است.
وی با گلایه از اینکه تنها در فمتورها تعدادی بلاگر یا اینفلوئنسر که تولید محتوای درستی در حوزه گردشگری ندارند دعوت میشود گفت: باید دید افرادی که در این تورها شرکت میکنند چقدر میتوانند روی مخاطب مورد نظر آن استان تأثیر بگذارند نه اینکه تنها افرادی را دعوت کنیم که یک پست اینستاگرامی میگذارند و تولید محتوایی در حوزه گردشگری پایدار و … ندارند.
این مدرس گردشگری بیان کرد: درست است که یک هتل و یا مجموعه گردشگری و یا سازمانی و آژانسی این فمتورها را برگزار میکند اما باید برای این کار یک سری اهداف تعیین شود. هدف فم تریپ این نیست که تعدادی افراد را رایگان بگردانیم و بعد بروند. اگر آلمانی به ایران می آیند میدانیم که آلمانیها چه چیزهایی میپسندند پس طوری تور آنها را طراحی میکنیم که نادیدههای فرهنگی را ببینند نه اینکه همه آن افراد را با هم به یک مسیر تکراری ببریم که برای همه آشناست.
بروج گفت: باید ببینیم کسانی که در فمتور دعوت میکنیم را چه افرادی هدایت میکنند آن تیم آیا میتواند از عهده این کار برآید یا نه. هیچ وقت یک نفر یک فمتریپ را برگزار نمیکند چون باید مسائل مختلف کنار هم چیده شود و یک مقصد به بهترین شکل معرفی شود. بخش دوم بعد از اینکه اهداف و ابزار و تیم برگزار کننده مشخص شد این است که برای چه کسانی بازاریابی انجام شود؟
وی با بیان اینکه یک طرف ماجرای برگزاری فمتور انتخاب مخاطبان است گفت: باید انتخاب کنیم چه کسی میتواند مخاطب مورد نظر ما را به سمت آن جاذبه بکشاند و یا روی او تأثیر بگذارد آن موقع به سراغ او برویم و از او دعوت کنیم که به این سفر بیاید. حالا این افراد میتوانند نویسنده و یا برنامه ساز و یا مدیر آژانس گردشگری یا افراد دیگر باشند. پس کسانی که بر تصمیمگیری دیگران تأثیر میگذارند را دعوت میکنیم. انتخاب کردن این افراد پروسه و فیلترینگ دارد.
این کارشناس گردشگر با گلایه از اینکه افراد دعوت شده در فمتورها روی اهداف توسعه پایدار و یا فرهنگ سفر متمرکز نمیشوند افزود: باید بدانیم از این افراد دعوت شده چه محتوایی میخواهیم و بدانیم این افراد در کجا میتوانند تأثیر داشته باشند به عنوان مثال نمیتوان خبرنگار را به هتل برد و از ظرفیت هتلها برایش گفت ولی میتوان مدیر آژانس را با آن ظرفیت آشنا کرد.
وی با بیان اینکه مهمترین موضوع نبود سنجش بازخورد این سفرهاست گفت: آن چیزی که وزارت میراث فرهنگی در استانها برگزار میکند شبیه یک شو هست تا یک کار فرهنگی. باید مخاطبی را با جاذبههای یک استانی آشنا کنید که شناختی از آن ندارد نه اینکه به عنوان مثال همسایگان استان قزوین را دعوت کنید.
چون بدون این فمتور هم مخاطب همسایه قزوین همیشه این مقصد را در سفرهای خود داشته است باید به او مقصد جدید معرفی شود. متأسفانه عدم شناخت بازار، عدم ساماندهی فم تریپ ها باعث شده که برخی تصور کنند که میتوان از عدهای برای گرفتن عکس دعوت کرد و گفت که یک فمتور برگزار کردهایم.
دو مجموعهداستان جدید ایرانی
چاپ شد
دو مجموعهداستان ایرانی «از پس پردههای مهآلود» نوشته محمدرضا پورجعفری و «موجها و دریاها» نوشته روحالله حسینی بهتازگی توسط انتشارات نگاه منتشر و راهی بازار نشر شدهاند.
محمدرضا پورجعفری نویسنده و مترجم اهل تالش است که پس از کتابهای «ردپای زمستان»، «دهم خرداد»، «ساعت گرگ و میش»، «دیوارها و آنسوی دیوارها»، «تورهای خالی»، «زبان موج» و «دیدار با خورشید» اثر جدید خود را با عنوان «از پس پردههای مهآلود» به چاپ رسانده است.
اینکتاب با ۱۸۰ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.
«موجها و دریاها» هم مجموعهای از داستانهای جدید روحالله حسینی داستاننویس نجفآبادی است.
اینکتاب هم با ۱۲۶ صفحه و قیمت ۱۸ هزار تومان به چاپ رسیده بود که بهتازگی با نسخههای چاپ دوم وارد کتابفروشیها شده است.
اخبار
چوب فروشی که رزرو کلبهاش ماهها طول میکشد
کلبههای چوبی به تازگی طرفداران خودش را پیدا کرده است کلبههایی که تمامش از چوب ساخته شده جایی دور از هیاهوی خودرو، جاده و انسان. با مصالحی که ترکیب جنگل را بهم نزند و مثل ویلاها و ساختمانهای بدقوارهای نیست که در دل جنگل درخت را قطع کرده باشند و به جایش ساختمانی از بلوک و سیمان کاشته باشند. برخی از کلبههای چوبی آنقدر خوب ساخته شدهاند که کمترین خسارت را به محوطه جنگلی وارد میکنند این کلبهها در جایی غیر از منابع طبیعی قرار گرفتهاند و حضور گردشگران در آنجا و پسماند حاصل از اقامت آنها ضرری به طبیعت نمیزند.
یکی از این اقامتگاهها توسط محمدجواد رحمانی خلیلی ۲۹ ساله ساخته شد. او عمران خوانده و در رشته باستان شناسی مدرک فوق لیسانس گرفته است. حدود ۵ سال پیش از جنگلهای هزار جریب مازندران چوبهای ریخته شده و خشک را جمع میکرد و کنار خیابان و جادههای تفریحی میفروخت تا بتواند درآمد داشته باشد و هزینه دانشگاهش را بپردازد. او میگوید: درسم خوب بود با چوب فروشی دو ترم را پرداخت میکردم یک ترم هم تخفیف میگرفتم وقتی میزان تخفیفها زیاد میشد یک ترم برایم مجانی در میآمد. وام و قرض گرفتم ماشین خریدم مسافر کشی کردم. نوشیدنی محلی با سیر درست میکردم. میفروختم به مغازهداری که همسایه ما بود و در سختی نه تنها هوای ما را داشت بلکه پول هم به خانوادهام قرض میداد. نمیدانستم سیر گاز دارد. بطریهای نوشیدنی در یخچالش ترکید! با این حال این مغازه دار همیشه ما را دوست داشت و کمکمان میکرد تا اینکه چند وقت پیش به خاطر کرونا فوت کرد.
او ادامه داد: پدرم ورشکسته شده بود و از نظر مالی وضعیت خوبی نداشتیم. من همیشه در حال تغییر شغل بودم همه مشاغل را امتحان میکردم. تا اینکه یک روز در جشنواره انار خلیل شهر شرکت کردیم. دیدم همه سوغات محلی و انار میفروشند. تنور گذاشته بودند و نان درست میکردند عروس و داماد را با اسب به میدان آوردند و همه استقبال میکردند. این جرقهای شد برای اینکه متوجه شوم مردم و گردشگران از چه چیزهایی خوششان میآید. به اداره میراث فرهنگی رفتم گفتم میخواهم وارد صنعت گردشگری شوم کمکم کنید چه کاری کنم. خانمی در اداره گردشگری روستایی میخواند گفتم میتوانم مجوزی بگیرم و مسافران را به خانهام برای پذیرایی دعوت کنم. آنقدر اصرار کردم که گفت برو و از خانهات عکس بگیر یک ماه فرصت داری که کارت را شروع کنی و گرنه مجوزت را باطل میکنم. او میگفت که من وام بومگردی را میخواهم بگیرم و بروم ولی ثابت کردم که این طور نیست. آن زمان گردشگران خارجی زیادی میآمدند به دست فروشان کنار جاده میگفتم هر گردشگری را دیدید به من زنگ بزنید. از آنها در خانهام پذیرایی میکردم و عکس میگرفتم. یک بار گروهی از فعالان محیط زیست از من خواستند که در کمپ برایشان غذا بپزم. با خانوادهام چند روزی همین کار را انجام دادیم با اینکه اولین بارمان بود اما آنها از کارمان راضی بودند.
رحمانی ادامه میدهد: به آنها گفتم که میخواهم کلبه جنگلی بسازم. باید انجام میشد. از هر راهی رفتم تا بتوانم زمین بخرم. بالاخره انجام شد و سال ۹۵ یک کلبه چوبی ساختم و خودم در کلبهای که با پلاستیک ساخته بودم میخوابیدم و از مهمانانم، لاکچری پذیرایی میکردم. کم کم به تعداد کلبهها اضافه کردم چون دیدم مردم دوست دارند در فضاهای اقامتی جدید حضور داشته باشند مدیر یک هتل ۵ ستاره به من میگفت تو از ما بیشتر مسافر داری.
وی میگوید: بعد از آن برای خودم یک شخصیت ساختم. به جنگل و طبیعت میرفتم و با ابتداییترین وسایل بهترین غذاها را میپختم و یا سفر میکردم. کم کم به پسر جنگل معروف شدم. الان هم به کمپین حمایت از محیط زیست پیوستهام و برای تعدادی از بومیهای منطقه شغل ایجاد کردهام. اگر کرونا نبود برای رزرو کلبهها باید از دو ماه قبل وقت میگرفتید. بیشتر مسافرانم از تهران میآیند از آن فضای پر ترافیک و شلوغ به اینجا میآیند جایی که اجازه نمیدهم تعداد زیاد افراد آرامش مسافرانم را به هم بزند.
رحمانی برای رعایت بهداشت و ضدعفونی شدن مهمانان قبل از ورود به کلبهها حساسیت دارد خیلیها برای دیدن او و همراه شدنش برای سفر یک روزه به یکی از جاذبههای گردشگری بهشهر تا اینجا سفر میکنند. او برای خودش شخصیت پسر جنگل را ساخته است پسری که سعی دارد احترام به طبیعت را به مخاطبانش هم یاد بدهد و از گردشگری به عنوان شغلی بهره ببرد که نه تنها خانواده اش را از تنگدستی نجات داده بلکه برای دیگران نیز شغل ایجاد کرده است او حالا میتواند به کمک مخاطبانش زندانی آزاد کند و برای عروس و دامادی که حسرت اقامت در این کلبهها را داشته اند مراسم عروسی بگیرد.
نخستین فرهنگنامه تهیهکنندگان سینمای ایران منتشر میشود
نخستین کتاب فرهنگنامه جامع تهیهکنندگان سینمای ایران با گردآوری کورش کبیری بهزودی منتشر و راهی بازار نشر میشود. اطلاعات مربوط به بیش از ۲۰۰ تهیهکننده سینمای ایران و تصاویر صحنه و پشتصحنه فیلمها مطالب اصلی اینکتاب را تشکیل میدهند که بناست در قالب یکمجموعه دو جلدی چاپ شوند.اینکتاب در حال حاضر مراحل پایانی فنی را طی میکند و بناست با حمایت صنفی تهیهکنندگان بهصورت ناشرمولف چاپ شود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4338/20084/79893
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4338/20084/79894
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4338/20084/79895
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/4338/20084/79896
|
عناوین این صفحه
- پیشینههای کودتای ۲۸ مرداد ۳۲
- سبک زندگی جهادی آزادگان، الگوی دوران تحریم و سختی
- اخبار
- اخبار